واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: طلسم 27 ساله مي شكند؟ روابط ايران و آمريكا در "ايستگاه تصميم" *جعفر محمديروابط ايران و آمريكا، به مبهم ترين شرايط خود در 27 سال گذشته رسيده است؛ شايد يكي از علل وضعيت جديد، اين باشد كه ايران و آمريكا هيچگاه در طول اين سالها، تا اين حد يك"موضوع خاص" ، علاقه مشتركشان نبوده است و آن موضوع، "مساله عراق" است.تهران و واشنگتن هر دو، داراي منافع قابل توجه و حتي حياتي زيادي در عراق هستند و مهره چيني هاي دوطرف در صفحه "شطرنج عراق"، آنها را ناگزير از "آْميزه اي از تقابل و تعامل" كرده است به ويژه آنكه نومحافظه كاران حاكم بر كاخ سفيد، در مواجهه با واقعيت هاي عراق، دريافته اند كه تعامل با ايران، گزينه مناسب تري براي آنان است؛ آنها، پيش از اين گزارش بيكر ـ هميلتون را مردود دانسته بودند؛ در اين گزارش، به دولت آمريكا توصيه شده بود كه براي حل بحران عراق، با ايران و سوريه مذاكره كند . چند ماه پيش، بوش صراحتا اين توصيه را رد كرد ولي در آستانه اجلاس شرم الشيخ، وزير خارجه آمريكا صراحتا و پرزيدنت بوش تلويحا از ايران براي شركت در اين اجلاس دعوت كردند و البته بوش در اعلام حمايت خويش از "مذاكرات دوجانبه متكي و رايس" در شرم الشيخ، ترديد نكرد. رايس نيز در رويكردي كم سابقه اعلام كرد كه تغيير رژيم ايران در دستور كار آمريكا نيست، اظهار نظري كه مورد توجه بسياري از رسانه هاي بين المللي و تحليل گران سياسي قرار گرفت.در عين حال و در حالي كه به نظر مي رسد در هر دو طرف (ايران و آمريكا) ، تمايلات جدي براي آغاز مذاكره و كاستن از ارتفاع ديوار بلند بي اعتمادي وجود دارد، فركانس هاي منفي متعددي نيز از پايتخت هاي اين دو به سمت طرف مقابل ارسال مي شود كه در تضاد كامل با آن علائم مثبتي است كه طرفين به هم مي فرستند و اين دوگانگي ها، باعث مي شود كه در فضاي روابط دو كشور كلمه "مبهم" ، روشن ترين تعبير باشد.قطعا در هر دو كشور گروه هايي وجود دارند كه خواستار استمرار بن بست در روابط ايران و آمريكا هستند و لذا نمي توان نقش آنها را در ارسال فركانس هاي منفي و تنش زا ناديده گرفت. به اين مجموعه ها، بيفزاييد كشورهاي ثالث را كه در طول 27 سال گذشته، بيشترين منافع را از تيرگي روابط ايران و آمريكا برده اند.با اين حال، نبايد از ياد برد كه حتي طرفداران مذاكره نيز در اين باره بسيار محتاطانه پيش مي روند و ترجيح مي دهند در كنار هر علامت مثبت، نشانه هايي از بي ميلي خود به مذاكرات را نيز بروز دهند تا از يك سو، از طرف داخلي ها متهم به حركت هاي شتابزده نشوند و از سوي ديگر، در پايتخت مقابل، اين احساس پديد نيايد كه طرف مقابل "از سر ضعف و نياز" سخن از مذاكره مي گويد.واقعيت اين است كه وضعيت روابط تنش آميز ايران و آمريكا به نقطه اي رسيده است كه مشكل بتوان استمرار شرايط كنوني را انتظار داشت و لذا در آينده اي - البته نه چندان دور- شاهد فروريختن وضعيت موجود خواهيم بود كه اين فرو ريزش، يا مي تواند در قالب يك "درگيري با آينده اي نامعلوم" صورت بگيرد يا به صورت "حركت به سمت رفع تنش ها" و در نهايت "بهبود گام به گام روابط" باشد كه البته عقل گرايان دو طرف، گزينه دوم را ترجيح مي دهند.ابهامي نيز كه در صدر مطلب بدان اشاره شد و هم اكنون بر فضاي روابط حاكم است، ناشي از رسيدن به اين نقطه است. نقطه اي كه مي توان آن را "ايستگاه تصميم" نام نهاد كه در آن ، "طرفداران گفتمان" و "حاميان نزاع و بن بست" همه توان خود را براي به كرسي نشاندن ديدگاه خود به كار گرفته اند تا يك فضاي سنگين، پرتضاد و ملغمه اي از بيم ها و اميدها در فضاي روابط ايران و آمريكا شكل بگيرد. در اين ميان روشنفكران، سياستمداران آگاه، رسانه هاي مستقل و نيز مردم دو كشور نقش مهمي در تشويق دولتمردان خود براي حركت به سمت فروريختن ديوار معروف و البته همچنن بلند بي اعتمادي دارند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 409]