واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون : محمد وطنی از چهره های مطرح موسیقی کشورمان، زندگی اش را مدت هاست که با هنر موسیقی توام نموده است. وی متولد 1356 و دارای تحصیلات کارشناسی در رشته موسیقی از دانشگاه هنر تهران می باشد. وطنی از دوران راهنمایی وارد حیطه موسیقی شد و تجربه ی نواختن ساز را به صورت تخصصی با ساز تار از همان دوران آغاز نمود. در سال 72 وارد هنرستان موسیقی اصفهان گردید و دیپلم موسیقی خود را از آنجا کسب کرد، در سال 77 در رشته ی موسیقی به دانشگاه تهران راه یافت و تدریجا حضور فعالی در وادی موسیقی پیدا کرد تا جایی که توانست اوج فعالیت هایش را در کاخ «ورسای» در سازمان یونسکو به تصویر کشد.وی با بسیاری از گروه های موسیقی داخلی همکاری های متعددی داشته که از جمله می توان به همکاری با گروه خورشید تهران به سرپرستی استاد مجید درخشانی اشاره نمود.وطنی به همراهی این گروه در تولید کاست های مختلفی از جمله " فصل باران" به خوانندگی علیرضا قربانی و "از بودن وسرودن" به خوانندگی محمد معتمدی به نوازندگی تار پرداخته و در حال حاضر نیز مشغول ضبط کاست های بعدی اش به همکاری این گروه می باشد. وی همچنین در گروه نوای مهر اصفهان حضور چشمگیری داشته و به همراه این گروه در کنسرت های مختلفی شرکت نموده است.او در حال حاضر مدرس تار و سه تار در موسسات مختلف هنری داخل کشور می باشد.از افتخارات دیگر او می توان به تالیف مقالات متعددی در زمینه موسیقی اشاره کرد ازجمله مقاله" چوب و مقاومت های آن برای انتخاب ساز تار" و مقاله " سیستم های تار سازی" که او را حائز کسب مقام های اول در جشنواره های مختلف کشوری کرده است.وطنی موضوع پایان نامه خود را بررسی موسیقی تعزیه انتخاب کرده و دلیل این انتخاب را علاقه ی شخصی اش به این موضوع دانسته است. وی معتقد است هنوز کسی نتوانسته حق مطلب را در تعزیه به جا آورد، لذا با توجه به این موضوع سعی کرده ام با انگیزه شخصی تا حدودی به این سنت دیرینه کشورمان روح تازه ای ببخشم. مطلب زیر حاصل گفتگوی خبرنگار راسخون با این پژوهشگر نمونه کشوری است. مجريان اصلي تعزيه چه کساني بوده اند وتعزيه چگونه به جلو آورده شد؟ تعزيه به شکل امروزي از زمان صفويه شروع شده است البته قبل ازصفويه هم تعزيه داشته ايم، ولي نه به شکل و شمايل امروزي و شايد بتوان مجريان اصلي تعزيه را صفويان دانست.تعزيه را کساني به جلو آوردند که دستي درموسيقي و نمايش داشته اند. کساني که صرفاً تعزيه خواني مي کردند، مثل مرحوم اقبال آذر که تعزيه خوان معروف دوره خود بود و در هر دو (موسيقي ونمايش) حرفي براي گفتن داشت، يا سيد حسين خان تعزيه خوان که استاد آواز نيز بوده است. تعزيه را چنين افرادي به اينجا رساندند که البته از اين افراد زياد داشته ايم ومجال گفتن نام آن ها نيست.
مضامين تعزيه از چه چيزي نشأت مي گيرد؟ هرتعزيه مضامين متفاوتی دارد و به این بستگي دارد که اين تعزيه براي چه کسي خوانده مي شود، تعزيه علي اکبر مضامين خاص خود را دارد و تعزيه حضرت عباس هم مضامين خود را و مضامين هر کدام متناسب با اسم و زندگی نامه آن شخص است. به نظر شما زيبايي تعزيه در چيست؟ به نظرمن اين که افراد عاشقانه با نقش هايشان ارتباط برقرار مي کنند، جلوه ي خاصي به تعزيه مي دهد وآن را زيبا مي کند، مثلاً وقتي شخص نقش شمر را يا برعکس وقتي نقش خانواده امام (ع) را بازی می کند، خودش را واقعاً در آن جايگاه قرار مي دهد. شمر به گونه اي نقش آفريني مي کند که همه واقعاً فکر مي کنند که او خود شمر است، حتي بعضي ازتماشاگران به او توهين هم مي کنند و جالب تر اين که من به چشم خود ديده ام، که درتعزيه اي وقتي شمرمي خواست سر امام را جدا کند نتوانست اين کار را بکند، بالاي سر امام حسين(ع) شروع به گريه کردن کرد و اين عاشقانه با نقش شان ارتباط برقرار کردن به نظر من کم چيزي نيست که بتوان به راحتی از کنار آن عبورکرد. آواز و لحن خوش درتعزيه چه جايگاهي دارد؟ از ابتداي شکل گيري هنر تعزيه آواز و لحن خوش در تعزيه نقش داشته است. اساساً پيش از آن که تعزيه از ويژگي ها و شگردهاي نمايش سود ببرد، مضامين آن به صورت شعر و آواز بيان شده است. نگاهي به آئين ها و مناسک شيعي به خصوص آوازهاي مذهبي ايرانيان در مراسم و مکانهاي مختلف دلالت براين امر دارد. بازبيني و مرور نسخه هاي قديمي تعزيه آشکار مي سازد که در ابتداي رواج اين هنر، آواز خوانان برجسته در برابر همه قرار گرفته و تقريبا به گونه اي آرام، اشعار و ديالوگ هاي مربوط به تعزيه را به صورت آوازيي ادا مي کرده اند. بررسي نسخه هاي کاشي مجلس حضرت اباالفضل(ع) که داستان آن با کمک نزديک به ششصد بيت شعر تدوين شده است؛ نشان دهنده شکل وماهيت آوازي مجالس ابتدايي تعزيه است.از اواسط دوره قاجار با حضور صاحب نام ترين آواز خوانان در پايتخت و جذب آنان جهت اجراي تعزيه، تاکيدي مجدد بر اين موضوع است که در ابتداي امر، لحن خوش و آواز مقدم بر هنر نمايش بوده است ولي به طور تقريبي سندي که بتواند به گونه اي شفاف و صريح، شکل اجراي و آوازيي ابتدايي ترين اشکال و نوع آوازهاي عزاداري شيعیان در دوره صفويه را روشن سازد در دسترس نيست. موسيقي تعزيه چيست؟ موسيقي تعزيه به دو دسته تقسيم مي شود.نخست موسيقي موافق خوان ها (که اصل تعزيه است) و دوم، سازهايي که با آن ها همراهي مي کند.سازهاي همراه کننده سازهاي کوبه اي (مثل طبل وسنج...) و سازهاي بادي (مثل ني وتريفت وساکسيفن)مي باشد. قسمتي از تعزيه موزيکي است که به واسطه اين سازها ايجاد مي شود، مثلاً هنگامي که يکي از افراد را به شهادت می رسانند، ملودي هاي غم انگيز نواخته مي شود يا زماني که اسب ها در ميدان مي تازند، طبال به ريتم جنگ مي نوازد.البته اصل موسيقي تعزيه همان موسيقي موافق خوان هاست که آواز بدون ساز است. ساز زدن فقط به عهده گروه دوم مي باشد. اشعاري که به صورت آواز خوانده مي شوند فراخور با نقش خودشان است. اشعار را در دستگاه خاصي قرار داده و شروع به خواندن مي کنند بدون اينکه آشنايي آکادميک با اين دستگاه داشته باشند. آن ها به صورت سينه به سينه آموخته اند ولي هيچ آشنايي با رديف ودستگاه هاي موسيقي ندارند. چارچوب اصلي موسيقي تعزيه چیست؟ يکي از عناصر مهم در تعزيه موسيقي است که اگر درست به کار گرفته نشود ضربه اي جدي بر پيکره ي آن خواهد زد.همان طور که مي دانيم کلام تعزيه با شعر، بحر طويل يا چهار پاره است که همه ي اين ها داراي وزن و ريتم است، چرا که ذات شعر با وزن و ريتم عجين شده و از آن مهم تر اين که اشعاري که مربوط به موافق خوان هاست به صورت آوازي مي باشد. چارچوب اصلي موسيقي تعزيه متکي به اصلي ترين الحان شناخته شده موسيقي رديفي ايران يا موسيقي به اصطلاح دستگاهي مي باشد. اندک منابع در دسترس گواهي مي دهند که خوش آوازترين هنرمندان کشور، مجريان اوليه تعزيه بوده اند. به نظرشما موسيقي درخدمت تعزيه بوده است يا تعزيه درخدمت موسيقي؟ به نظرمن، اين دوبا هم به يک رشد و تکامل رسيده اند و زياد نمي توان آن ها را از هم تفکيک نمود به عنوان مثال، خيلي از تصنيف هايي که الان داريم و در تصنيف هاي موسيقي هم خوانده مي شود و خيلي هم معروف است، پيش خواني تعزيه بوده که معروف ترين آن ها مرغ سحر است، مرغ سحر پيش خواني تعزيه علي اکبر بوده است که بعدها روي آن شعرگذاشتند. ممکن است خيلي از تصنيف ها هم برعکس اين قضيه باشد، مثل اين که خيلي از پيشخواني ها اول تصنيف بوده اند، پس نمي توان به طور قاطع اين دو را از هم تميز داد و جدا نمود اين دو مکمل هم بوده اند به صورتي که اگر يکي از اين دو کمتر بود، نمي گذاشت ديگري رشد کند و اين دو به رشد يکديگر خيلي کمک کرده اند. آیا شناخت هفت دستگاه آوازي ايران، امري ضروري درتعزيه به شمار مي رود؟ و آيا تعزيه خوان ها با اين قواعد آشنا هستند؟ بله ضروري است. ولي وقتي موسيقي تعزيه را از لحاظ رديف بررسي نمودم متوجه شدم که خيلي از افراد که در موسيقي تعزيه شاخص بودند اصلاً موسيقي و قواعد آن را نمي دانستند ولي چيزي که مي خواندند عيناً با گوشه هاي رديف موسيقي مان مطابقت داشت، مثلاً شخصی بود که در تعزيه زينب مي خواند، او دقيقاً از گوشه غم انگيز مرحوم دوامي استفاده مي کرد در صورتي که خودش اصلاً اين موضوع را نمي دانست. وقتي با او صحبت کردم که ببينم اين گوشه را از چه کسي آموخته است در جواب گفت که اين گوشه را از پدرانشان به صورت سينه به سينه ياد گرفته است و اصلاً با اين دستگاه هيچ آشنايي آکادميکی ندارد. ولي به نظر من شناخت اين هفت دستگاه هم براي نوازنده وهم براي خواننده ضروري است. زيرا به نوعي مي تواند هماهنگي بين او دو را سبب شود و اگر نوازنده وخواننده با هم جفت وجور نباشند ممکن است موجب عدم هماهنگي آن ها شود به طوري که نوازنده در يک گام مي زند وخواننده دريک گام پايين تر يا بالاتر از گام نوازنده مي خواند، يا اين که نوازنده اساساً آن مايه را با مهارت نمي نوازد و نصف و نيمه رها مي کند و در نتیجه خواننده سردرگم مي ماند که چه را بخواند..
پس به گفته شما خواننده و نوازنده درتعزيه لازم وملزوم يکديگر هستند؟ بله لازم و ملزم و تکميل کننده يکديگرند، ولي محوريت اصلي موسيقي تعزيه خواننده اش است که نقش پر رنگ تري دارد. درتعزيه از هر هفت دستگاه استفاده مي شود؟ خير ولي مي توان از هرکدام گوشه اي را تواماً استفاده کرد. آیا موسيقي تعزيه بافت خاصي دارد؟ بله بيشتر بافت رديفي دارد (مثل دستگرد اصفهان) و از ملودي هاي محلي هم استفاده مي شود ولي غير از بافت رديفي در برخي مناطق هم مي توان بافت تعالي را در موسيقي تعزيه ديد البته درمناطقي که دور از شهرها هستند بيشتر ديده مي شود. موسيقي رزم چيست؟ موسیقی رزم همان طبل و سنج است که به صورت مارش زده مي شود. موسيقي رزم چيزي نيست که هميشه يکنواخت زده شود بلکه سليقه اي زده مي شود. بومي بودن نقشي در موسيقي تعزيه دارد؟ در مناطق کرمان، يزد، فارس و اصفهان، تعزيه هايي مورد توجه مردم قرار مي گيرد که علاوه بر استفاده از موسيقي رديفي به ميزان گسترده اي از الحان بختياري، بيدکاني، سرکوهي، غرتبي، دشتستاني ومجموعه اي ازتصنيف ها وترانه هایي با مايگي شوشتري درآنها استفاده شود. صددرصد، هر منطقه اي با توجه به شرايط جغرافيايي واقليمي اش، سازهای تعريف شده ایی دارد و با توجه به آن سازهايي که درمنطقه شان است سازه هاي تعزيه شان را انتخاب مي کنند، مثلاً درخرم آباد مطمئناً ازسورنا استفاده مي شود ولي متاسفانه امروز خيلي از اين سازها اصالت خود را از دست داده اند و سازه هاي غربي مثل ترنپت جاي آن را گرفته است. ني با روحيات ايراني ها عجين تر است، که متاسفانه ترنپت به جاي آن ديده مي شود. پس تعزيه هم اصالت خود را از دست داده است، اين طورنيست؟ درست است، تعزيه اصالت خود را در تمام موارد «نمايش،پوشش لباس ها که جنبه فخر فروشي پيدا کرده، موسيقي، اشعار، سازها و..» ازدست داده است.متاسفانه موسيقي شهري درحال وارد شدن به تعزيه است، ولي خوشبختانه يک سري مناطق به خاطر تعصبي که دارند توانسته اند خود را از اين هجوم دور نگه دارند و هنوز جلوه تعزيه هاي قديمي خود را حفظ کرده اند که متاسفانه هر چه به شهرها نزديک تر مي شويم اصالت تعزيه کمرنگ تر مي شود. حتي شاهد ورود ترانه هاي امروزي درتعزيه کشورمان هستيم که اين جاي تأسف دارد. به نظر من زيبايي تعزيه درسنتي بودنش است و اميدوارم تعزيه بتواند اين زيبايي را حفظ کرده وآن را راحت از دست ندهد و اين به همت کساني اتفاق مي افتد که در اين حيطه فعاليت مي کنند. تعزيه چگونه شروع مي شود و ميدان تعزيه چه شکلي دارد؟ ميدان تعزيه دايره اي شکل است که در مرکز آن طبال مي نشيند، قسمت بالاي ميدان تعزيه هم به موافق خوان ها، که همان خانواده امام هستند اختصاص دارد و پايين ميدان مخالف خوان ها، خود ميدان هم محل جولان دادن اسب هاست و کارزار تعزيه مي باشد، اطراف ميدان را هم که براي نشستن مردم خالي مي گذارند. شروع تعزيه به اين صورت است که يک ساعت قبل از آغاز برنامه، طبال شروع به زدن طبل مي کند و به مردم اطلاع مي دهد که در اين مکان قرار است تعزيه اجرا شود.اين کار در مدت کوتاهی چندين بار تکرار مي شود، سپس گروه موافق خوان و گروه مخالف خوان وارد ميدان شده و به صورت رديفي مي ايستند و شروع به خواندن قطعه اي که به آن پيش خواني تعزيه مي گويند، مي کنند، بعد از آن هر کدام به سر جاي خود رفته وتعزيه شروع مي شود..
از لحاظ جامعه شناسي يک تعزيه خوان در بين مردم چه جایگاهي دارد؟ اين نکته به بررسي جامعه شناسي تعزيه برمي گردد. افرادي که نقش موافق خوان ها را بازي مي کنند (امام حسين واهل بيت ويارانش) بايد در بين مردم از مجبوبيت خاصي برخوردار باشند، يا به عبارتي مورد اعتماد آنها باشند زيرا براي گرفتن اين نقش ها بايد درجه بالاتري بين مردم داشته باشند و مردم از لحاظ اخلاقي آن ها را تأييد کنند. کسي که وارد تعزيه مي شود به محض ورود، اجازه ی گرفتن نقش موافق خوان ها را ندارد، بلکه بايد مراحلي را براي رسيدن به آن درجه طي کرده باشد که اين بيشتر به حالات باطني شخص برمي گردد ولي از نظر ظاهري ،فرد بايد شرايط خاصي داشته باشد، دادن نقش درتعزيه به قد و قامت فرد هم بستگي دارد، مثلاً فردي که داراي قد وقامتي کوتاه وجثه کوچکي است قابليت بازي در نقش علي اکبر يا عباس را ندارد، در تعزيه فقط داشتن صداي خوش ملاک نيست بلکه معيارها وملاک هاي زيادي دست به دست هم مي دهند تا فرد قابليت لازم را کسب نمايد. البته دادن نقش درتعزيه از نقش هاي کمتر وکوچک تر شروع مي شود تا اينکه فر بتواند مقدمات لازم را طي کرده و شرايط کسب نقش هاي بالاتر را پيدا نمايد، براي گرفتن نقش هاي بالاتر مثل امام حسين بايد تقدست هم در بين مردم بالاتر رفته باشد. مشخصات ظاهري مهم تراست يا مشخصات باطني؟ به نظرمن هر دو توأم با هم هستند و نمي توان اين دو را ازهم تفکيک نمود و تا حدودي مي توان گفت باطن و مشخصات باطني کمي پر رنگ تر جلوه می کند ولي باز هم مي گويم که نمي توان از هم جدايشان کرد. ورود به تعزيه موروثي است يا في البداهه هم مي توان وارد آن شد؟ شک نکنيد که موروثي است .البته کساني هم بوده اند که ناگهاني و با علاقه وارد اين رشته شده اند. 1005/2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 236]