تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835334983
- ويژه هاي روزنامه هاي امروز كشور
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
وابسته سفارت اسرائيل صلاحيت و صداقت موسوي را تأييد كرد (خبر ويژه) شماري از عناصر لائيك و ضد دين مقيم خارج از كشور در بيانيه اي ضمن اعلام حمايت از آخرين بيانيه ميرحسين موسوي، خواستار براندازي جمهوري اسلامي و ايجاد حكومتي سكولار شدند. اين بيانيه را شماري از عناصر بد سابقه گروهكي و بعضاً جذب شده توسط سازمان امضا كرده اند و اسامي عباس معروفي، فرج سركوهي، حسين باقرزاده، شهرنوش پارسي پور، ماشاءالله آجوداني، صدرالدين الهي، رامين احمدي، باقر پرهام، منصور كوشان و... در ميان آنها ديده مي شود. در بيانيه مذكور آمده است: ما ضمن پشتيباني از مطالبات مطرح شده در بيانيه هفدهم مهندس موسوي، از برپايي نظامي مبتني بر جدايي دين از دولت دفاع مي كنيم و دل بستن به ولايت فقيه را كه در قانون اساسي رسميت يافته، دور از واقع بيني مي دانيم. آجوداني از امضا كنندگان بيانيه كذايي در گفت وگو با بي بي سي انگليس اظهار داشت: جنبش، يك جنبش چند صدايي است. ما از مطالبات آقاي موسوي كه بخشي از جنبش را نمايندگي مي كند حمايت مي كنيم اما انتظار نداريم كه او در داخل ايران حرفي را بزند كه ما در خارج از ايران مي زنيم. ما نگران سرنوشت جنبش سبز هستيم. گفتني است اغلب اين افراد توسط سايت ها و رسانه هاي ضد انقلابي راه اندازي شده از سوي دولت آمريكا به كار گرفته شده و مشغول قلمفرسايي عليه جمهوري اسلامي ايران هستند. از سوي ديگر داريوش آشوري از مهره هاي مورد اعتماد رژيم صهيونيستي با اشاره به بيانيه ديگري كه از سوي وي و شماري از عناصر ضد انقلاب مقيم اروپا و آمريكا پس از بيانيه 17 موسوي صادر شد، به سايت روزنت گفت: آقايان موسوي و كروبي هيچ كدام رهبران فرهمند نيستند. خودشان هم چنين ادعايي ندارند اما استواري يي كه اين دو از خود نشان داده اند سبب شده بي آن كه خود خواسته باشند، به صورت دو فاكتور در چنين جايگاهي قرار گيرند. من از نزديك ديداري با اين دو نداشته ام اما دورادور صداقت و شجاعت آنها را احساس مي كنم. آنها اين شجاعت را دارند كه بر روي حرف خود بايستند. آشوري از كساني است كه رژيم صهيونيستي در دوران رژيم پهلوي آنها را براي سفر به فلسطين اشغالي برگزيد، دكتر شريعتي در مقاله اي درباره آشوري نوشته بود «انگار اين آقاي داريوش آشوري وابسته مطبوعاتي سفارت اسرائيل در تهران است كه هر كس عليه اسرائيل حرفي بزند يا مطلبي بنويسد او خود را موظف به پاسخگويي و دفاع از اسرائيل مي داند» (مقاله استعمار و دلالانش، منتشره در مجله فردوسي، سال 1346). تأييد صداقت و صلاحيت موسوي و كروبي از سوي فردي با مختصاتي نظير آشوري در حالي است كه موسوي در تبليغات انتخاباتي خود را فردي انقلابي و خط امامي و ميهن دوست جا زده و تظاهر مي كرد از دروغ گويي منزجر است. وقتي اسب هاي درشكه يكديگر را گاز مي گيرند! (خبر ويژه) گروكشي و مجادله ميان عناصر فراري مدعي اصلاح طلبي با عناصر ضد انقلاب و سابقه دار مقيم خارج معمولاً حاوي طنزهاي جالبي است. در اين ميان به دنبال صدور بيانيه اي موسوم به بيانيه 5 نفره از سوي مهاجراني و 4 هم تيمي ديگر وي اسباب مجادلات و «سرتراشي»هاي جالبي شده است. مهاجراني پس از صدور بيانيه مذكور كه در حمايت از بيانيه 17 موسوي صادر شد، تصريح كرد اين 5 نفر هسته اصلي و اتاق فكر جنبش سبز را تشكيل مي دهند. اين اظهارنظر از سوي عناصر ضد انقلاب سلطنت طلب قديمي، چپ ها و ماركسيست هاي آمريكايي و... به عنوان تحقير ضدانقلاب قديمي تلقي شد. بهاءالله مهاجراني در واكنش به اين اعتراض ها، در سايت جرس نوشت «استفاده از تعبير اتاق فكر باعث كژتابي هاي بسياري شده است... بيانيه ما به منزله اتاق فرمان يا نفي ديگران نيست. اثبات شيئي نفي ماسوا ]ماعدا!؟[ نيست. دوست روزنامه نگاري، شيرين و نمكين تعريف مي كرد و مي گفت: يكي از اين افراد كه 31 سال است دارند رژيم عوض مي كنند، از بيانيه شما خيلي برآشفته بود و مي گفت آقا! دوباره اين مذهبي ها دارن سفره رهبري جنبش را از دست ما درميارن! بهش گفتم نه عزيزم محكم سفره را نگه دار به هيچ كس نده!» همزمان عليرضا نوري زاده مزدور لندن نشين و ديرپاي سيا و موساد كه گويا امثال مهاجراني و سروش و كديور و گنجي را رقباي تازه از راه رسيده و كلاهبردار تيراژ خود يافته، با خطاب قراردادن مهاجراني و تيم وي نوشت: به هيچ وجه قصد كرديت ]اعتبار[ دادن به خودمان را ندارم اما اين روزها بعضي «خود رهبر خوانده ها» در اينجا ]لندن[ صف خودي و غير خودي و بعضاً نخودي ها را مشخص مي كنند. شماري از 3 دهه دوري از خانه پدري را تجربه كرده ايم. ما ديرسالي است گفته ايم، نوشته ايم، مبارزه كرده ايم، هزينه داده ايم]!؟[ با اين همه آن قدر سعه صدر داريم كه وقتي فلان وزير يا وكيل سابق به سوي ما مي آيد، به رويش آغوش مي گشاييم و اصلاً به ياد نمي آوريم كه اين حضرت تا چند وقت پيش همان گونه درباره ما و فعاليت هايمان قضاوت مي كرد كه امروز حسين شريعتمداري و حيدر مصلحي و حسين تائب درباره ما قضاوت مي كنند. ما با نوعي نگاه احساسي سرشار از عرض عين -منظورش غمض عين است- و فراموشي عمومي با اينها برخورد مي كنيم، راه و چاه زندگي در تبعيد و نحوه برخورداري از امتيازاتي را كه براي پناهندگان در بلاد كفر و استكبار قائل شده اند، نشانشان مي دهيم، اگر به همراه خانواده شان باشند سريع راه مدرسه و دانشگاه را براي فرزندانشان هموار مي كنيم. اگر وارد مجلسي شوند مواظب هستيم كسي كلفت بارشان نكند. در عين حال هر بار در اين 30 سال كورسويي از يك چراغ سوئي از داخل ايران به چشممان آمده، با تمام وجود، حضور اين كورسو را گرامي داشته ايم. محسن مخملباف چندي پيش برگه به من داد كه در آن نوشته بود به عنوان اصل اوليه كه پذيرش آن مي تواند همه ما را با هر باور و اعتقادي گرد يك محور و در زير سقف خيمه سبز گرد آورد؛ اولين اصل اين بود كه به گذشته همديگر كاري نداشته باشيم. اين مهره بدنام سرويس هاي جاسوسي اضافه مي كند: بعضي از مسافران تازه ضمن برخورداري از مواهب وزارت و وكالت و سفارت، حالا هم كه به خارج آمده اند برخلاف اغلب ما كه 30 سال است با سختي ها دست و پنجه نرم مي كنيم و هنوز از يك زندگي حداقلي برخوردار نيستيم]!!![ وضعيت مالي مطلوب تري دارند. از راه نرسيده، خانه و زندگي مرتب و ضياع و عمار مكرر دست پا مي كنند. خانه تهران را اجاره مي دهند و با پول منزل شهرستان يا ويلاي شمال در بهترين نقطه تبعيدگاه خانه اي نقدي خريداري مي كنند و ما همچنان دوره مي كنيم ديروز و امروز را به اميد 20 سال ديگر كه قسط خانه مان تمام مي شود]!!؟[ اغلب اين دوستان نه تنها به مشكلات مالي و گرفتاري هاي مبتلابه ما دچار نشده اند بلكه بعضاً ادا و اطوار امارت و وزارت و وكالت را نيز رها نكرده اند و وقتي با تو روبرو مي شوند چنان باد به غبغب مي اندازند و سربالا مي گيرند كه فكر مي كني طرف هنوز هم بر سر كار است و براي استراحت، چند روز به اين سو تشريف فرما شده اند. نوري زاده با بيان اينكه برخي از اين عناصر فراري از بورسيه و فرصت مطالعاتي در خارج از كشور استفاده مي كنند مي نويسد: «زماني كه قرار باشد در اينجا بمانند، چون زمينه سازي ها را از تهران انجام داده اند در پي ملاقاتي با يكي از ما بهتران همه كارهايشان جفت و جور مي شود و اغلب بدون آنكه نگران تمديد اقامت و گذرنامه خود باشند مهر اقامت در گذرنامه شان ثبت مي شود و البته چنان مهري كه در عين حال همه مزاياي پناهندگي را نيز برايشان فراهم مي كند. حضرات چمدانشان را باز نكرده مثل مبصر كلاس چوب خط به دست، براي جدا كردن خودي و نخودي به پا مي خيزند كه آقا مگر مي شود من با وزير يا وكيل زمان شاه بيانيه مشترك امضا كنم. وزير شاه هم مي تواند همين حرف ها را به تو بگويد... اين را هم بگويم سران رژيم فرستادگاني نزد آقايان موسوي و كروبي فرستاده و خواسته بودند خط خود را از ماها جدا كنند. به ويژه اسم ]من را[ آورده بودند اما آنها تأكيد كرده بودند حق ندارند و نمي توانند به انسان هايي كه با جان و دل در جهت رساندن پيام جنبش در دنيا فعاليت مي كنند، بي حرمتي كنند و آنها را غير خودي بخوانند. آنها در پذيرش اين خواسته خودداري كرده بودند. آن وقت در خارج، از راه نرسيده ها دچار كيش شخصيت شده اند». اشاره به اين نكته ضروري است كه نوري زاده اگرچه حتي در ميان عناصر ضدانقلاب هم به عنوان فردي كه دوست دارد به هر قيمت خود را تحويل بگيرد و مهم جلوه دهد، شناخته مي شود ولي اظهارات وي درباره هماهنگي افرادي نظير بهاءالله مهاجراني با سرويس هاي اطلاعاتي انگليس قبل از فرار به خارج از كشور با شواهد و قرائن و برخي اسناد موجود انطباق دارد. اوباما: جلوگيري از ايران هسته اي دشواري بزرگ آمريكاست (خبر ويژه) با وجود درشت گويي هاي رئيس جمهور و وزيرخارجه آمريكا، كارشناسان معتقدند فشار و تحريم عليه جمهوري اسلامي راه به جايي نخواهد برد. اوباما به تازگي از سخت گيري عليه ايران خبر داده بود و هيلاري كلينتون هم پس از يك سال اصرار بيهوده بر تحريم هاي فلج كننده، اكنون در كنفرانس خبري مشترك با مسئول جديد سياست خارجي اتحاديه اروپا مي گويد: ما در برابر پافشاري ايران صبر نمي كنيم و نخواهيم گذاشت كارها بيش از اين به تعويق بيفتد. كاترين اشتون مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا هم در اين كنفرانس مطبوعاتي با انكار دشمني ها و فشارهاي بي حاصل 6 سال گذشته در چالش با ايران مدعي شد: ما در كنار آمريكا در برابر ايران ايستاده ايم. 6 سال گفت وگو با ايران درباره مسئله هسته اي نتوانسته نتيجه اي را كه انتظار داشتيم به ارمغان آورد بنابراين مجبوريم ببينيم چه كارهايي لازم است دنبال شود و آماده ايم آن را انجام دهيم. همزمان باراك اوباما برنامه هسته اي ايران را به يك گردو با پوست سخت تشبيه كرد. وي طي سخناني به مناسبت نخستين سالگرد آغاز رياست جمهوري اش ضمن ضعيف توصيف كردن احتمال از سرگيري مذاكرات صلح خاورميانه حتي طي 15 ماه آينده، درباره چالش با ايران گفت: كشورهاي هم پيمان ما، براي برداشتن گام هاي تازه جهت تحريم شديدتر ايران همنوا هستيم. جلوگيري از هسته اي شدن ايران ]و نه جلوگيري از توليد سلاح هسته اي[ يكي از بزرگ ترين چالش هايي است كه در برابر ما قرار دارد. اين يكي از دشوارترين مسائل پيش روي ما و مانند يك گردو با پوست سخت است. من به اقدامات قاطع و سخت گيرانه از سوي 1+5 خوش بين هستم و نوع روابط ما با روسيه و تماس با چين مي تواند به ما ياري برساند. تظاهر اروپا و آمريكا به اينكه تاكنون با ايران با نرمش رفتار كرده اند در حالي است كه آنها طي چند سال گذشته 3 قطعنامه تحريمي را به تصويب شوراي امنيت رسانده و تحريم هاي خارج از اين قطعنامه را هم اعمال كرده اند اما اكنون اذعان مي كنند كه با اين وجود طي 6 سال گذشته به در بسته خورده اند. در توضيح همين واقعيت، تري كويل پژوهشگر موسسه مطالعات بين المللي و استراتژيك فرانسه به راديو فردا گفت: سياست منزوي كردن ايران شكست مي خورد و به بن بست خواهد رسيد. اقتصاد ايران با تحريم هاي اقتصادي دچار تنش چنداني نخواهد شد. سياست عدم مذاكره با ايران هم سياست بي تاثيري است. بي اثر بودن سياست انزواي ايران در زمان رياست جرج بوش به همه ثابت شد. خشمي كه از جانب دولت بوش متوجه ايران بود، موجب تضعيف خاتمي و روي كار آمدن احمدي نژاد به عنوان يك قهرمان وطن پرست شد. اين تحليلگر فرانسوي اضافه كرد: در مورد مسئله هسته اي راه حل ديگري به جز مذاكره با ايران وجود ندارد. حمايت بيش از اندازه آمريكا از مخالفان در ايران، تنها به تضعيف بيشتر آنها منجر خواهد شد چون آنها به عنوان عوامل بيگانه معرفي مي شوند. پخمه اصلاحات يا هم تيمي عضو متواري كارگزاران؟! (خبر ويژه) هتاكي اخير يكي از اعضاي حلقه 5 نفره «اتاق فكر جنبش سبز» در آمريكا عليه امام زمان(عج) و آشكارتر شدن ماهيت حقيقي فتنه سبز موجب واكنش قابل تامل يك رسانه كارگزاراني شد. سايت شاخه جوانان حزب كارگزاران در مطلبي با عنوان «غضنفر اصلاحات و اهانت او به امام زمان(عج)»، گنجي را فردي ماجراجو توصيف كرد و نوشت: او در انتخابات مجلس ششم با حملات شديد به هاشمي رفسنجاني و نوشتن كتابي با عنوان «عاليجناب سرخپوش و عاليجنابان خاكستري» به شهرت رسيد و پس از پايان دوران زندان راهي خارج از كشور شد. او اخيرا در گفتگو با شبكه BBC فارسي به انكار امام زمان(عج) پرداخت. حرفهايي كه دل هر مسلمان شيعه اي را به درد مي آورد. گنجي كه در سال 78 و برخلاف نظر بزرگان اصلاحات با تخريب هاشمي بزرگترين ضربه را به پيكر جريان نوپاي اصلاحات وارد كرده، امروز گويا با سخنان ساختارشكنانه و بازي با مقدسات قصد دارد ضربه كاري تري به اصلاحات وارد كند. اگرچه سابقه تاريخي نشان داده كه مردم ايران از كساني كه از كشور خارج شده و ديگر در راستاي منافع ملت ايران حركت نمي كنند، روي برمي گردانند اما سران اصلاحات و مشخصا «ميرحسين موسوي بايد هوشيار باشند كه امثال اكبر گنجي ها كه تنها به دنبال مطرح كردن نام خود آنهم به هر قيمتي هستند به اصلاحات و جنبش سبز مردم ايران آسيب نزنند. گنجي (بخوانيد غضنفر اصلاحات!) اگر همان وقت به دليل تندروي سياسي و آسيب رساندن به جبهه اصلاحات حذف مي شد امروز به خود جرات نمي داد كه با عنوان خودخوانده عضو اتاق فكر جنبش سبز، با مقدسات شيعه اثني عشري گلاويز شود كه ايران مركز فقهي و سياسي آن بوده و اكثريت قريب به اتفاق ايرانيان عاشق امام زمان(عج) هستند.» واكنش اين سايت كارگزاراني تنها واكنش اعتراضي از سوي كليت جبهه اصلاحات و كساني چون موسوي و كروبي و... محسوب مي شود و در جاي خود قابل تقدير است. اما نكته اي انحرافي در واكنش مذكور ديده مي شود و آن اينكه گويا گنجي خودسرانه و از سر شهرت طلبي محض- و نه ماموريت ديكته شده و همراهي ديگران- دست به اين هتاكي زده است، حال آن كه وي عضو حلقه 5 نفره (سروش، كديور، مهاجراني و بازرگان) محسوب مي شود و آقاي مهاجراني اين حلقه را هسته و اتاق فكر جنبش سبز توصيف كرد بي آنكه امثال موسوي و كروبي و گروه هاي مدعي اصلاحات، اين ادعا را رد كنند و حتي مهاجراني و كديور هم حاضر نشدند عليه اين گستاخي آشكار موضع بگيرند و شايعات منتشره درباره موضع گيري را تكذيب كنند! اگر كارگزاراني ها، اكبر گاف را غضنفر اصلاحات قلمداد مي كنند بايد توجه داشت كه آقاي مهاجراني هم عضو مركزيت كارگزاران است و با عناصر بدسابقه اي نظير گنجي و سروش و كديور گره خورده است و او همان كسي است كه اگرچه در سالهاي سازندگي با تملق تمام، از هاشمي به عنوان اميركبير ايران و سردار بزرگ سازندگي ياد مي كرد اما بعدها در دوران وزارت حاضر نشد در برابر هجمه هاي امثال گنجي و باقي و... عليه هاشمي حتي يك كلمه اعتراض هم بكند. اما رويدادهاي بعدي نشان داد معاون حقوقي و پارلماني رئيس جمهور در دولت سازندگي، و وزير ارشاد و سخنگوي دولت اصلاحات اساسا با جريان هاي ضد ديني و انحرافي نظير بهائيت و محافل ضد انقلابي دولتي در آمريكا و انگليس پيوند خورده است. /1001/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 412]
-
گوناگون
پربازدیدترینها