تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نماز شب، موجب رضايت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پيامبران، نور معرفت، ريشه ايم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805659852




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

- تئوری قبض و بسط سروش در دهه شصت با ارائه پلورالیسم همان تفکر لیبرالی قرن 16 اروپا است


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

 معصومی، کالج اسلامی لندن     در اوایل انقلاب کمونیست بودن نوعی مدگرایی بود. افرادی که از قافله مردم مسلمان ایران عقب مانده بودند؛ برای خالی نبودن عریضه و انقلابی وانمود شدن، خود را کمونیست معرفی می کردند. جالب اینجا بود که آنها خود را از مردم مسلمان که انقلاب اسلامی را به رهبری امام خمینی(ره) به پیروزی رسانده بودند، جلوتر و مترقی تر می دانستند و ملت مومن ایران را گروهی فناتیک و متحجر قلمداد می کردند. با شروع جنگ تحمیلی این قشر ناراضی از اسلام و انقلاب به محاق رفتند و با استفاده از اشتغال نیروهای مومن به جنگ؛ رو به کارهای اقتصادی آورده و تبدیل یه قشر ثروتمندی شده و راه خود را کاملا از نیروهای طرفدار انقلاب جدا کرده و در محافل خود به سبک کاملا متفاوتی از توده مردم به زندگی خود ادامه دادند... بنا به دلایلی که خواهد آمد ثابت خواهد شد که بخش عمده ای از آشوبگران پس از انتخابات را همین قشر از جامعه ایرانی تشکیل می دادند. این گروه که دارای ثروت و مکنت بوده و از حمایت مالی و تبلیغاتی کشورهای غربی هم بهره مند بودند ولی فاقد قدرت سیاسی بودند، با استفاده از فرصت بدست آمده از جنجالهای بعد از انتخابات، سعی کردند که قدرت سیاسی کشور را نیز بدست آورند. اینها بعضا همانهایی هستند که اوایل انقلاب خود را کمونیست معرفی می کردند. پس از فروپاشی شوروی مد روز عوض شد و مد جدیدی بنام لیبرال دمکراسی جای آن را گرفت. لیبرال دمکراسی در واقع شناسنامه و مرامنامه کشورهای غربی است که بر اساس اعتقاد به اصالت بشر (اومانیسم) بنا نهاده شده است. برای واکاوی بستر و خاستگاه لیبرال دمکراسی می بایستی مقداری به تاریخ اروپا بپردازیم. این بررسی از آنجا مهم است که ما را در شناسایی هویت واقعی فتنه گران پس از انتخابات فارغ از شعارها و تظاهرات بیرونی آنها کمک زیادی خواهد کرد. در پایان نیز به بعضی راهها برای مقابله با این جریان الحادی خواهیم پرداخت. آیا تاکنون به این فکر افتاده اید چرا از میان شهرهای بزرگ اروپا یک رودخانه بزرگ عبور می کند. شهرهای لندن، پاریس، وین، برلین و ... همگی دارای رودخانه ای بزرگ هستند. شهرهای بزرگی در اروپا هستند که پسوند بورگ، بورژ و یا بریج (Bridge) به معنای پل، دارند. یعنی اینها شهرهایی هستند که در کنار پل ساخته شده اند.  با مطالعه تاریخ اروپا در می یابیم که تمدن اروپایی پس از قرون وسطی  از کنار همین پلها آغاز شده است. اروپای قرون وسطی بسیار عقب مانده و ملوک الطوایفی بود. به  دلیل آب و هوای مساعد در گوشه و کنار این قاره حکومتهای پادشاهی محلی کوچک و بزرگ حکومت می کردند. پادشاهان و اشراف تمام قلمرو خود را ملک شخصی خود دانسته و مردم را در حد برده و رعیت جزء تصور می کردند. معمولا رودخانه های بزرگ مرزهای این حکومتها را تشکیل می دادند که می توانستند از کنار ساحل آنها از قلمرو خود دفاع نمایند. مثلا کشور بریتانیا متشکل از دوازده حکومت کاملا مجزا بود که به آنها بارو می گفتند. ملکه ویکتوریا توانست این دوازده کشور را متحد کرده و کشور بریتانیا را بنیانگذاری کند. قدرت دیگری در کنار پادشاهان وجود داشت که همواره باعث آزار آنها بوده و قدرت آنها را محدود می کرد. کلیسای کاتولیک نیز برای خود حکومت عریض و طویلی داشت که مانند پادشاهان عمل میکردند و با قدرت نظامی و مالی خود به حکوت مطلق العنان خود در قالب مسیحیت ادامه می دادند. وجود قدرت و ثروت در سازمان کلیسا باعث فساد رهبران آن شده بود و با ترویج عقاید خرافی و دگم و مبارزه با تفکرات جدید، از مذهب مسیحیت چهره ای خشن، ضد علم و دنیاطلب ساخته بود. در این میان تجار و پبله وران جزئی بودند که با انتقال تولیدات هر حکومت محلی به حکومت محلی دیگر نیازهای دو طرف را تامین می کردند. آنها برای انتقال مال التجاره خود مجبور بودند همه روزه از پلهایی که روی رودخانه های مرزی ساخته شده بود عبور کنند. با گذشت زمان عده ای در کنار این پلها ساکن شدند و بازارچه هایی را تاسیس کردند. این بازارچه ها محصولات پیله وران را در میان راه خریده و آنها را از پیمودن راه تا کشور مقصد بی نیاز می کردند. این محصولات توسط بازرگانان مقصد در نیمه راه خریداری شده به کشور خود برده می شدند. این ایده جدید تجاری باعث ثروتمند شدن صاحبان این بازارچه های محلی کنار پل شد.  با رشد ثروت این افراد کم کم شهرهای جدیدی خارج از حیطه قلمرو کلیسا و پادشاهان در کنار پلها بوجود آمد. با گسترش این شهرها، طبقه جدیدی در در اروپای قرن چهاردهم میلادی به بعد بنام بورژوا بوجود آمد. بورژواها قشر ثروتمند شهرنشین تازه به دوران رسیده ای بودند که علیرغم ثروت زیاد، از جایگاه اجتماعی مناسبی برخوردار نبودند و همواره مورد تحقیر اشراف واقع می شدند. در قرون 14 و 15 میلادی تضاد منافع کلیسا با پادشاهان و پادشاهان با پادشاهان دیگر موجب جنگهای داخلی زیادی بین انها شد که نتیجه ان تضعیف قدرت اقتصادی و سیاسی طرفهای درگیر بود. ولی در این میان شهرهای کنار پل و طبقه تازه بدوران رسیده بورژوا از آسیب جنگهای محلی در امان مانده و آنها کما فالسابق از فرصت استفاده کرده قدرت اقتصادی خود را افزایش میدادند. مخالفت کلیسا با علوم جدید و حمایت طبقه بورژوازی از دانشمندان؛ موجب هجوم آنها به این شهرهای جدید گردید و تاسیس دانشگاهها و مراکز تولیدی صنعتی بزرگ را باعث شد. کارخانجات ریسندگی و پارچه بافی انگلیس ثمره همین دوران است.  در این میان صنف بناها (Masons) که طبقه ثروتمندی بودند که بواسطه ساخت کاخها و کلیساها به مال و منال زیادی رسیده بودند؛ با تشکیل محافلی سری که به بنایان آزاد و یا فراماسونری مشهور شد، در صدد برآمدند تا در قدرت سیاسی نیز سهیم باشند. آنها بهترین محل فعالیت خود را همین شهرهای کنار پلها انتخاب کردند. نکته جالب توجه اینجاست که شباهت رفتار یهودیان و فراماسونها باعث گردید که این سازمان زیرزمینی تحت تسلط یهودیان قرار گیرد. فراماسونری از طبقه بورژوا به عنوان پیاده نظام خود استفاده شایانی کرد و انقلابی را در تمام زمینه های سیاسی، اقتصادی، عقیدتی، و هنری جامعه اروپایی بوجود آورد. فراماسونری با  ارائه ارزشهای جدید  با هر آنچه که کلیسا و اشراف معتقد بودند مخالفت می کرد. آنها در حوزه سیاست  بجای حکومت سلطنتی و موروثی؛ دموکراسی را مطرح کردند. بجای کار برای کلیسا و اشراف، نظریه اقتصاد آزاد و سرمایه داری را ارائه دادند. در حوزه هنر بجای نقاشی قدیسان مذهبی، به نقاشی و مجسمه سازی پورنو تشویق کردند. رمانهای عشقی جایگزین داستانهای مذهبی گردید. در حوزه عقیدتی، بجای اصالت خدا، اصالت انسان و یا اومانیسم را قرار دادند. بجای تاکید بر اصول، با این عنوان که هیچ چیزی مقدس نیست، لیبرالیسم و لاابالیگری مذهبی را جایگزین کردند. اعلام کردند ، فقط آنچه برآیند خواست اکثریت مردم باشد حق است و باید به عنوان قانون رعایت شود. انسان در تعریف آنها موجودی شد زمینی و با نیازهای زمینی مانند خوراک و پوشاک و لذت. در این دوره، اصالت لذت و شهوت جای اصالت عقیده و اعتقاد به آخرت را گرفت. دین یک تجریه فردی و برای کسب آرامش روحی اعلام گردید. این تحول فرهنگی در اروپا به رنسانس تعبیر می شود. در یک کلام، رنسانس یعنی قطع رابطه خداوند با انسان و  دادن مسئولیت مدیریت انسان به هواهای نفسانیش. این تعاریف جدید مورد استقبال زیاد مردمی که از ظلم و جور پادشاهان خسته و از تحقیر  کلسیا در رنج بودند قرار گرفت. تا آنجا که پس از قرن پانزدهم میلادی که جنگهایی داخلی بین پادشاهان و کلیسا آنها را بشدت ضعیف کرده بود، فراماسونری را بر آن داشت که با تکیه بر قدرت مردمی بورژوازی به جنگ با اشرافیت و کلیسا برود. از این پس جنگهای جدیدی بوجود آمد. قدرت فکری، اقتصادی و علمی طبقه بورژوازی به رهبری فراماسونری پس از سالها جنگ بر اشرافیت و کلیسا فائق آمد. انقلاب کبیر فرانسه در قرن 18 میلادی نقطه پایان فروپاشی اشرافیت در اروپا بود. کلیسای کاتولیک نیز با بوجود آمدن مذهب اعتراض و اصلاح طلبی دینی (پروتستان) شکست سختی خورد تا آنجا که در قرن 18 میلادی کلیساها به اصطبلهای حیوانات مبدل شدند. جنگهای داخلی اروپا اگرچه باعث تضعیف قدرت اقتصادی و سیاسی شد ولی باعث رشد فناوری نظامی در اروپا نیز گردید. اختراع باروت و تفنگ تحول زیادی را در شیوه جنگها بوجود آورد. ساخت ناوهای جنگی به همراه تجهیزات نظامی پیشرفته؛ کشورهای اروپایی را بر آن داشت تا با کشورگشایی دوران استعمار غرب را شروع نمایند. از این تاریخ به بعد است که کشورهای اسلامی تحت استعمار قرار گرفتنند...   در دوران کنونی لیبرال دمکراسی نسخه جاری اومانیسم قرون جدید اروپاست. «لیبرال دمکراسی» با اعتقاد به «پلورالیسم مذهبی» و عقیدتی با هرگونه «اصول گرایی» مخالفت می کند. در دیدگاه آنها مذهب یک تجربه شخصی است و منحصر به دین و آیین خاصی هم نیست. لذت جویی شخصی حرف اول را در اهداف آنها می زند. اعتقاد به خدا یک باور روبنایی است و تاثیری در زندگی و تصمیم گیریهای فردی انسان ندارد. باید گفت لیبرال دمکراسی تفکر الحادی و ضد خدایی دوران معاصر است. این تفکر شالوده و بنیان کلیه سیستمهای سیاسی اقتصادی غرب اروپایی و آمریکایی و حتی کشورهایی است که با سیستم سوسیالیستی اداره می شوند. تفکر لیبرالیستی علیرغم ظاهر مسالمت جوی آن، بشدت و حتی با قوه قهریه با تفکراتی که اصول گرایی، اعم از اصول گرایی اسلامی، مسیحی و حتی کمونیستی را تبلیغ می کنند مبارزه می کند. منظور ما از اصول گرایی اسلامی، تاکید بر آموزه های اصیل دینی به عنوان روش زندگی الهی است که توسط پیامبر گرامی اسلام و ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین و بدست علما و فقها به دست ما رسیده است. انقلاب اسلامی ایران بر پایه اصول گرایی بناگردید. امام خمینی رحمه الله با ارائه تفکری ناب و اصیل نشان داد که دین اسلام و فرهنگ شیعی می تواند برخلاف آنچه کلیسا به مردم نشان داد؛ مظهر تعقل، مردمسالاری و عدالت باشد. ایران توانست با تشکیل حکومتی پاک؛ الهام بخش مردم ستمدیده جهان شود.  بنانهادن حکومتی براساس شریعت و با انتخاب مردم؛ خاری بود بر چشم لیبرال دمکراسی که ظهور و بروز خود را در مقابله با فرهنگ منحط کلیسای قرون وسطایی بدست آورده بود. خطر پدیده انقلاب اسلامی در اواخر قرن بیستم موجب شد تا استکبار جهانی هجوم همه جانبه نظامی و فرهنگی را بر علیه ملت شجاع و مظلوم ایران آغاز کند. ایران مبتلا به جنگی 8 ساله شد ولی بحول و قوه خداوند متعال و با رهبری حکیمانه و تقدیم شهدای زیادی از جوانان پاک توانست جنگ را به نفع خود به پایان برساند. ولی در زمانی که ملت ایران مشغول دفع دشمن بود عده ای فقط با تمرکز بر کارهای اقتصادی به آلاف و الوف فراوانی رسیدند. و طبقه ثروتمند جدیدی را که اساسا با نظام مخالف بودند شکل دادند. ما می توانیم از این طبقه به عنوان بورژوازی ایرانی نام ببریم. بورژوازی ایرانی دلال منش، لذت جو، هرهری مذهب، بشدت غربزده، دین گریز، روشنفکر نما، بی ریشه و ضد انقلاب اسلامی است. اوج آمال و آرزوهای آنها غرب است و حالشان از فرهنگ ایرانی - اسلامی بهم می خورد. پس از شکست در فاز نظامی، استکبار جهانی بدرستی دریافت که فقط با تبلیغ و رواج فکر لیبرال دمکراسی می تواند ایران را شکست دهد. رهبر معظم انقلاب با درک بموقع این خطر، از ترویج فکر لیبرال دمکراسی به عنوان تهاجم فرهنگی دشمن نام می برند که این نشان دهنده عمق بصیرت الهی ایشان است. انقلاب اسلامی با قدرت تمام راهها را برای نفوذ این تفکر بسته بود. تا زمانی که امام در قید حیات بودند این تفکر نتوانست از خود قدرتی نشان دهد. ولی متاسفانه جریاناتی در مسیر انقلاب بوجود آمد که بعضی از متفکرین خواسته و ناخواسته شروع به تئوریزه کردن تفکر لیبرال دمکراسی در ایران کردند. بجرات می توان گفت تئوری قبض و بسط دکتر عبدالکریم سروش در دهه شصت با ارائه پلورالیسم دینی (همان تفکر لیبرالی قرن 16 میلادی اروپا) اولین قدم محکم را برای ترویج لیبرال دمکراسی در ایران برداشت. این مباحث بتدریج، و با استفاده از غفلت روحانیت و حوزه های علمیه،  در مراکز دانشگاهی و علمی رواج یافت و نسل جدیدی از روشنفکران غربزده را در ایران بوجود آورد. از این تفکر دو گروه ولی با انگیزه های متفاوت استقبال کردند: 1. گروهی که به جناج چب مشهور بودند و با کنار رفتن از قدرت پس از رهبری آیت الها خامنه ای بدنبال فکر جدیدی بودند که بتوانند دوباره قدرت سیاسی را بدست آورند. رهبران این گروه عمدتا از تحصیلکردگان علوم جامعه شناسی بودند. متاسفانه دروس جامعه شناسی ایران که مبتنی بر تفکر و معیارهای لیبرال دمکراسی نوشته شده است، در گرایش آنها به این اندیشه تاثیر بسیار داشت. این گروه با نهادن نام اصلاح طلبی (نسخه ایرانی مذهب پروتستان) حرکت سیاسی وسیعی را آغاز کردند که در نهایت منجر به انتخاب آقای خاتمی به عنوان رئیس جمهور در سال 76 شد. در دوره ایشان فضای فرهنگی برای ترویج و جا انداختن تفکر لیبرال دمکراسی گسترش یافت. روزنامه های متعددی برای همین منظور منتشر گردید. در این میان اقای مهاجرانی به عنوان وزیر ارشاد وقت، سهم زیادی برای ترویج این رویکرد داشت. این تفکر جدید و بزک کرده ولی در باطن خباثت آمیز آنقدر شایع شد که حتی مومنین را نیز تحت تاثیر قرار داد. متاسفانه کسانی از پایه گذاران انقلاب ناخواسته در دام افتادند و مبلغ این جریان شدند. تفکر لیبرال دمکراسی در صورت موفقیت کامل، کلیه قدرت دفاعی مردم ایران را که به باورداشتهای شیعی مبتنی بر آئین محمدی، عدالت علوی،  قیام حسینی, علوم باقری و انتظار مهدوی متکی بود را از بین برده و مردم ایران را از لحاظ فرهنگی در مقابل فرهنگ الحادی لیبرال دمکراسی جهانی سازی شده تسلیم می کرد.  در این جا بود که باید فاتحه انقلاب را خواند. و لالاسلام السلام. در این فضای سنگین سیاسی، رهبر معظم انقلاب بودند که یک تنه خطر نفوذ لیبرال دمکراسی را به مردم تذکر می دادند. ایشان به هر مناسبتی به تشریح این فکر شیطانی و آگاه نمودن مردم نسبت به خطرات آن برای انقلاب اسلامی تلاش می کردند. آیت الله مصباح هم سهم زیادی برای روشنگری در این زمینه داشت. ولی ایشان مظلومانه مورد هجوم همه جانبه ترور شخصیتی قرار گرفت ونتوانست آنطور که باید و شاید موثر واقع شود. با کمال تاسف، سیاست فرهنگی هشت سال ریاست جمهوری آقای خاتمی منجر به ترویج فکر لیبرال دمکراسی در ایران شد و موجب گردید تا در حوزه های هنری مانند سینما فیلمهای زیادی براساس آن ساخته شود. فکر بسیجی و شهادت طلبی به سخره گرفته شد. کتابهای زیادی با مضامین عشقی، شهوانی نوشته شد. خوانندگان و نوازندگان زیادی مانند قارچ سر برآوردند. تاکید افراطی بر جمهوریت نظام در مقابل اسلامیت آن نیز برای جا انداختن دمکراسی از نوع غربی آن بود. در یک کلمه باید گفت در یک سناریوی دقیق، رنسانس ایرانی برای گذر از تفکر اصولگرای شیعی به تفکر غربی مبتنی بر لیبرال دمکراسی در حال انجام بود. 2. بورژوازی ایرانی گروه دیگری بود که از تفکر لیبرال دمکراسی استقبال کرد. این گروه را می توان مشابه ایرانی بورژازی قرون 15 و 16 میلادی اروپا دانست که فقط به فکر منافع شخصی خود بودند و از ابتدای انقلاب فقط بدنبال کسب مال و ثروت به هر طریقی بودند. این طبقه نورسیده در قسمتهای اعیان نشین شهرها و یا برجها ساکن شدند. تا آنجا که حتی بعضی از برجهای 5 ستاره در انتخاب خریداران آپارتمانهای خود دقت می کردند که حتما افرادی بی قید باشند. برخی از این برجها با داشتن تمام امکانات رفاهی و اتصال به ماهواره های غربی فضای زندگی ساکنین آنها را تبدیل به فضای زندگی در کشورهای اروپایی آنهم از نوع بی بند و بار کرده است. بی حجابی، مشروبات الکلی، پارتیهای شبانه با روانگردانها و روابط نامشروع از ویژگیهای بعضی از این برجهاست. البته حضور این قشر منحصر در زندگی در برجها نیست. تبلیغات مستهجن ماهواره ای و همراهی سیاسی جناح اصلاح طلب با این گروه مرفه بی قید، زمینه را برای جنبش اعتراضی ظبقه بورژوازی ایرانی آماده کرده بود. انتخابات ریاست جمهوری فرصت خوبی برای خیزش قدرت خواهی این طبقه بود. آقای موسوی قبل از انتخابات در مصاحبه با روزنامه تایم گفت: "تغییر از مدتی قبل آغاز شده است. تنها بخشی از آن به پیروزی در انتخابات مربوط می‌شود و بخش‌های دیگر ادامه خواهند یافت و هیچ عقبگردی در کار نخواهد بود." در بافت جمعیتی این گروه بخصوص پس از فروکش کردن اعتراضات نسبت به تقلب در رای گیری، مشاهده می کنیم  که شرکت کنندگان در آشوبها عمدتا از افراد بی قید هستند که احترامی برای امام خمینی، عاشورا، اسلام و ایران قائل نیستند. آنها با آتش زدن و تخریب و با دستورگیری از آن سوی مرزها کنترل جریان سبز را از دست آقای موسوی و اصلاح طلبان خارج کرده و کار را به سمت شعارهای ضد دینی  و ضد انقلابی پیش بردند. تحرکات بی سابقه ضد انقلابیون بی بندو بار و کلیه عناصر فراری، بدنام و فاسد خارج از کشور و حمایت آنها از جنبش سبز فقط بدلیل آن بود که افرادی از جنس خود در ایران علم مخالفت با نظام را برافراشته بودند. هجوم بی سابقه آنها در خارج از کشور به صندوقهای رای برای رای دادن به آقای موسوی به هیچوجه اعتقاد به آرمانهای اصلاحی به دین و یا برای اعتراض به مدیریت دولت آقای احمدی نژاد نبود. بلکه در ورای آن به تغییری امیدوار بودند که بتواند ریشه دینداری را در ایران بخشکاند. اما با عنایت خداوند تبارک و تعالی این توطئه خطرناک شکست خورد و ما درجریانات پس از انتخابات دست خداوند را برای تطهیر انقلاب از وجود فکر خبیث لیبرال دمکراسی و مبلغان آن می بینیم. خوشبختانه مردم ما با شناسایی به موقع دشمن به مقابله با آنها پرداختند. هم اکنون جبهه دشمن هر لحظه در حال عقب نشینی است. به قطع و یقین می توان گفت که اضمحلال سیاسی جریان سبز اجتناب ناپذیر است. هر زمان که می گذرد فقط مقداری حرکات ایزایی در حال افول از این جریان دیده می شود. ولی باید توجه کنیم که این پایان کار نیست. جنبش اعتراضی پس از انتخابات؛ دارای سه رکن بورژوازی ایرانی، اصلاح طلبی و تفکر لیبرال دمکراسی است. ما فقط توانسته ایم بخش سیاسی اصلاح طلبی و آشوبهای فیزیکی و خیابانی را کنترل کنیم. ولی متاسفانه هشت سال حکومت اصلاح طلبان و دهها ماهواره دشمن و صدها سایت اینترنتی به کمک سران استکبار جهانی، جریان فکری لیبرال دمکراسی را در بعضی اقشار جامعه مانند پاره ای از جوانان، دانشجویان و مرفهین نهادینه کرده است. پس از ایجاد آرامش سیاسی در کشور، نظام باید فکری اساسی برای تطهیر جامعه از فکر و اندیشه لیبرال دمکراسی کند. در غیر اینصورت، حتی در صورت آرامش موقتی، باید در هر فرصت منتظر هجوم دوباره این تفکر به بدنه و ریشه های انقلاب اسلامی باشیم. برای این منظور راههای زیر پیشنهاد می‌شود: 1. تقویت اصل ولایت فقیه. ولایت مطلقه فقیه گوهر گرانبهایی است که خداوند متعال بواسطه خلوص امام خمینی و وفاداری ملت بزرگوار ایران به ما مرحمت فرموده است. رهبر معظم انقلاب نیز بحق توانسته است ملت را از گردنه های خطرناکی عبور دهد. حوادث پس از انتخابات بزرگترین و پیچیده ترین هجوم نظام استکبار جهانی به ملت ما بود که بوسیله هدایتهای الهی ولایت و بدست مردم ایران خنثی گردید. به همگان ثابت شد جمله امام خمینی که گفت "پشتیبان ولایت فقیه باشید تا ممکلت آسیب نبیند." چه توصیه هوشمندانه ای بوده است. 2. روحانیت معظم آگاهی خود را نسبت به خطرات تفکر لیبرال دمکراسی بالا برده و خطرات آن را برای مردم توضیح دهد. 3. تلاش برای نزدیکی عمیق تر حوزه و دانشگاه. به تجربه ثابت شده است که هرگاه دانشگاه از حوزه بدور مانده است، بجای آن غربزدگی و تفکرات ضد دینی گسترش یافته است. در فتنه اخیر جناح دشمن امید زیادی به دانشگاه و دانشگاهیان بسته بود. دشمنان به جفا دانشگاهیان را از خود می دانستند. عناصر موثر و دلسوز حوزه و دانشگاه باید پس از حوادث اخیر به خود بیایند و مطمئن باشند حیات انقلاب اسلامی، بنا به رهنمودهای امام خمینی؛ به وحدت حوزه و دانشگاه است. متاسفانه این توصیه امام یا به درستی درک نشد و یا لزوم آن برای مسئولین ثابت نگردید. باید اعتراف کرد؛ خاستگاه و مروج فکر لیبرال دمکراسی در ایران دانشگاههای ما هستند. به این نکته بیندیشیم که اگر متفکرین حوزه در دانشگاهها حضور علمی داشتند؛ آیا این اندیشه شیطانی جرات بروز و گسترش پیدا می کرد؟  4. ماهواره های فارسی زبان فاسد و دروغپرداز، اثر تخریبی زیادی بر ایمان دینی مردم دارند. همانگونه گه محیط دانشگاهی منفک از حوزه، گهواره رشد تفکر لیبرال دمکراسی در ایران شد، ماهواره ها از سوی دیگر نقش انحطاط اخلاقی بورژوازی ایرانی را بازی کردند. اثر ماهواره ها مانند اعتیاد به مواد مخدر است. اعتیاد به تماشای برنامه های لوس آنجلسی یک بیماری اجتماعی است که فقط با کار فرهنگی عمیق قابل معالجه است. نظام باید نسبت به خطرات ماهواره ها برای انحراف فکری مردم و بخصوص جوانان حساسیت مضاعفی داشته باشد. تجربه ثابت کرده است جلوگیری فیزیکی تاثیر بازدارندگی زیادی ندارد. روش مقابله با ماهواره ها تقویت ایمان مردم و متقاعد کردن آنها برای خودداری اختیاری از مشاهده  این برنامه هاست. فتوای منع مشاهده توسط مراجع تقلید، ساخت سرگرمیهای سالم در رسانه ملی، تبیین اثرات تخریبی مشاهده ماهواره ها در تلویزیون؛ مساجد و منابر و مدارس می تواند در جای خود اثربخش باشد. 5. در دروس علوم انسانی و بخصوص جامعه شناسی در دانشگاهها بازنگری شود. درحال حاضر این دروس مبلغ فکر لیبرال دمکراسی هستند. 6. باید فکری برای جزایر انسانی منحرف در داخل کشور شود. مثلا بعضی از برجها که تبدیل به یک واحد یکپارچه زندگی به سبک غربی آن هم بصورت مستهجن شده اند. 7. بورژوازی ایرانی در حال قبح زدایی از بی عفتی، تحصیل مال حرام و بی قیدی دینی است. در مقابل باید ارزشهایی مانند دیانت، عفت و پاکدامنی، پاکدستی، و دوری ازتجمل گرایی تبلیغ شود. این امر می تواند با ساخت سریالهای تلویزیونی و تغییر در سبک زندگی مسئولین رده بالا  انجام شود. 8. گفتگوهای آزاد در قالب اتاقهای فکر در دانشگاهها، مدارس، حوزه های علمیه و درقالب مناظره های فرهنگی در صدا و سیما رایج شود. بدون انجام گفتگوهای آزاد، مردم نمی توانند در باره عقاید تفکر الحادی لیبرال دمکراسی حساس و آماده مقابله  باشند      /1001/  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 318]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن