تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بر شما باد رجوع به كتاب خدا (قرآن) ... كسى كه به آن عمل كند از همه پيشى مى گيرد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803927244




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

- گزيده سرمقاله‌ برخی از روزنامه‌های صبح امروز


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

برخی روزنامه‌های صبح امروز سرمقاله‌های خود را به موضوعات زير اختصاص دادند.   تهران امروز   روزنامه تهران امروز در يادداشت خود با عنوان "وحدت حوزه و دانشگاه استرات‍‍ژي راهبردي نظام "به قلم روح‌الله طباطبايي آورده است:‏ مناسبت‌هاي انقلابي ذكر شده در تقويم علاوه بر آنكه از مبنايي واقعي ريشه مي‌گيرند، مي‌توانند نشانه‌اي از يك آرمان و هدف بزرگ‌تر نيز باشند؛ آرمان‌ها و اهدافي كه همزاد هر انقلابند و راهنماي تعالي و چشم‌انداز تكامل آن، 27 آذر ماه يكي از اين روزها و مناسبت‌هاي همزاد انقلاب اسلامي است؛ روزي‌كه هر چند ريشه در رويدادي واقعي- شهادت آيت‌الله دكتر مفتح- دارد اما ابعاد آن از اين واقعه ناگوار تاريخي فراتر رفته و با پيام رهبر كبير انقلاب اسلامي تبديل به يكي از اركان راهبردي نظام جمهوري اسلامي مي‌شود. بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي در تاريخ 31 شهريور 1358 در پيامي درباره وحدت حوزه و دانشگاه تاكيد كردند: «با وحدت اين دو قطب متفكر، كشور عزيز به رشد واقعى و ترقى و تعالى حقيقى مى‏رسد. علما و دانشمندان اين دو مركز لازم است كوشش كنند در پيوند دادن اين دو قشر عزيز‌ و بايد بدانند كه نه دانشگاهى بدون روحانى مى‏تواند به استقلال برسد‌ و نه روحانى بدون دانشگاهى.» معمار بزرگ انقلاب در اين پيام راهبردي خود بر دو نكته مهم و كليدي تاكيد كرده‌اند؛ نكاتي كه هم حكايت از نگاهي آسيب‌شناسانه به وضعيت كنوني اين دو نهاد دارد و هم بيانگر جايگاه و انتظاري است كه رهبر كبير انقلاب در چشم‌انداز بلند نظام جمهوري اسلامي از اين دو نهاد ترسيم كرده است. امام (ره) در اين پيام خود استقلال درون‌گفتماني هر دو نهاد به مثابه دو بال معرفتي جامعه و نظام را در گرو پيوستگي و ارتباط با يكديگر دانسته‌اند؛ امري كه با استقلال كل نظام نيز پيوندي مستقيم دارد. امام(ره) در نگاهي آسيب‌شناسانه يكي از مهم‌ترين علل عقب‌‌ماندگي و وابستگي كشور در زمان طاغوت را در جدايي اين دو نهاد از يكديگر عنوان مي‌كنند. از سوي ديگر امام (ره) در اين پيام تنها راه نيل به رشد و تعالي حقيقي كشور را به ايجاد اين وحدت و پيوند منوط كرده‌اند. بدينگونه است كه در انديشه بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي سرنوشت اين وحدت كه از آن مي‌توان با عنوان «ضرورت اجماع نخبگان» ياد كرد، به سرنوشت كل نظام گره مي‌خورد و بدينگونه هر عاملي كه اين وحدت را مورد تهديد قرار دهد، سرنوشت و آرمان‌هاي كل نظام و انقلاب را با چالش مواجه خواهد ساخت. اهميت سرنوشت‌ساز اين وحدت ما را بر آن مي‌دارد تا با نگاهي آسيب‌شناسانه به وضعيت كنوني اين پيوند، به بازنگري و بازخواني اهداف و آرمان‌هاي نظام بپردازيم. امروز در حالي كه 30 سال از اين پيام تاريخي امام (ره) مي‌گذرد، همچنان تحقق اين آرمان و هدف بزرگ انقلاب اسلامي به سبب وجود آسيب‌ها و آفت‌هاي بزرگ، در هاله‌اي از ابهام قرار گرفته است. از جمله اين آسيب‌ها را مي‌توان وجود نگرش‌هايي دانست كه مقصود از وحدت را استحاله يكي از اين دو نهاد در ديگري تعبير مي‌كنند. آفت ديگر غلبه رويكردهايي است كه درصدد تحت تاثير قرار دادن اين رويكرد راهبردي نظام توسط نگاه‌ها و سلايق سياسي محدود خود هستند. خروج از وضعيت سكون و انفعال كنوني در زمينه وحدت حوزه و دانشگاه در وهله نخست منوط به برطرف كردن اين دو آفت و تهديد بزرگ است. از يكسو بايد ضمن احترام به تفاوت‌هاي ماهيتي اين دو نهاد معرفتي، وحدت آن‌ها را در تعاملي منطقي ميان آن‌ها دنبال كرد به گونه‌اي كه استقلال اين دو نهاد كه مورد تاكيد امام راحل نيز بود، مخدوش نشود و از سوي ديگر نفي سياست‌زدگي و نگاه سياسي به اين مقوله همانند ساير عرصه‌هاي راهبردي و كلان فرهنگي و اجتماعي جزو ضروريات اوليه نيل به اين آرمان بزرگ است.   سياست روز   روزنامه سياست روز در سرمقاله خود با عنوان "فرقه سبز، سيره و آرمان‌هاي حضرت امام خميني (ره) "به قلم علي يوسف‌پور آورده است:‏ 1ـ در 22 بهمن 1357 كه انقلاب اسلامي به پيروزي رسيد مناخيم بگين نخست‌وزير وقت رژيم صهيونيستي در اولين اظهارنظر خويش اعلام كرد كه با پيروزي اين انقلاب زلزله بزرگي در خاورميانه اتفاق افتاده است كه كيان رژيم ما را به خطر انداخته. بعد از سي سال كه از پيروزي انقلاب اسلامي مي‌گذرد پيامدهاي اين زلزله كيان استكبار جهان را به خطر انداخته است طوريكه صف‌بندي هدايت خواهان جهاني چه مسلمانان، چه مسيحي و چه پيروان اديان ديگر به محوريت جمهوري اسلامي در مقابل اردوگاه استكبار جهاني شكل گرفته است. 2ـ امام خميني بنيانگذار و رهبر اين انقلاب، داراي سيره حكومتي و آرمان‌هايي بزرگ بودند كه باعث ايجاد تحول عظيم سياسي ـ فرهنگي و اجتماعي در جهان امروز گرديد ايشان آينده را هم پيش‌بيني كردند كه در قرن آينده اسلام اين قدرت‌ها را به خاك مذلت مي‌نشاند همان طور كه مي‌بينيم ابرقدرت شرق شوروي فرو پاشيد و آمريكا نيز در شرايط سقوط واقع شده است. 3ـ سيره حضرت امام خميني درباره تمكين از قانون اساسي بسيار راه گشا است؛ همراهان حضرت امام خميني نقل مي‌نمايند زماني كه ايشان در تركيه يا فرانسه بودند تاكيد داشتند كه قوانين آن كشورها رعايت شود و خلاف آن قوانين كاري انجام نپذيرد. مورد ديگر زماني بود كه بني‌صدر جانشين فرمانده كل قوا بود شهيد صياد شيرازي كه در آن زمان يكي از فرماندهان محور كردستان بودن و رشادت‌ها و فداكاري‌هاي بسيار زيادي را انجام دادند از يك فرمان نظامي تخطي كردند و بني‌صدر ايشان را از آن سمت بركنار و به ستاد كل ارتش معرفي كرد خود شهيد صياد شيرازي در كتاب خاطراتش نقل مي‌كند كه هر چه بزرگان آن زمان از جمله شهيد بهشتي واسطه شدند كه ايشان را به نيروي زميني ارتش برگردانيد حضرت امام نپذيرفتند و اصرار داشتند كه دستور نظامي بايستي اجرا شود تازه اين يك دستور بود و يك قانون نبود. 4ـ آرمان‌هاي اصلي امام راحل استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي، مبارزه با استكبار جهاني و در راس آن‌ها آمريكا و حمايت از مظلومين جهان بخصوص ملت فلسطين است اكنون عملكرد رهبران فرقه سبز و هواداران آن‌ها دروقايع اخير چگونه بوده است جمهوري اسلامي ثمره تلاش يك هزار ساله بزرگان و مجاهدان و ثمره خون شهداست. واقعيت اين است كه استكبار جهاني از جمهوري اسلامي وحشت دارد نه جمهوري‌هاي ديگر در حالي كه مي‌بينيم شعار هواداران فرقه سبز جمهوري ايراني است آمريكا كه در دويست سال گذشته مرتكب كشتار 8 ميليون انسان بي‌گناه در سراسر جهان بوده و ‌اكنون هم مشغول كشتار انسان‌هاي بي‌گناه در فلسطين، عراق، افغانستان، پاكستان و ديگر نقاط جهان مي‌باشد و منابع كشورهاي جهان سوم توسط استكبار جهان غارت مي‌كند چه دلسوزي براي ايران مي‌تواند بكند حال امروز چه مي‌شود كه مرگ بر روسيه جايگزين مرگ بر آمريكا مي‌شود. پشتيباني از فلسطين از ابتداي تشكيل رژيم غاصب صهيونيستي توسط مراجع تقليد زمان و آيت‌الله كاشاني انجام شده و در اين سال‌ها هميشه ادامه داشته است طوريكه يكي اعتراضات اصلي حضرت امام خميني به رژيم پهلوي، همكاري با رژيم اشغالگر فلسطين بوده است و پشتيباني حضرت امام از ملت فلسطين و اين فرمايش ايشان كه اسرائيل بايد از صحنه روزگار محو شود بر كسي پوشيده نيست ضمن اينكه پيشنهاد روز قدس براي پشتيباني مسلمانان جهان از فلسطيني‌ها از ابتكارات حضرت امام بوده است آن وقت چگونه هواداران فرقه سبز و رهبران آنان در روز قدس ضمن روزه‌خواري شعار حمايت از رژيم صهيونيستي مي‌دهند و غزه و لبنان را حذف مي‌نمايند. سران فرقه سبز سعي در انكار توهين به حضرت امام خميني و پاره كردن عكس معظم‌له را دارند و صدا و سيما را متهم به سياسي كاري مي‌كنند سوال بزرگ اينجاست كه اگر شما مدعي خط امام هستيد پايمال كردن آرمان‌هاي حضرت امام خميني كه خيلي مهمتر از پاره‌كردن عكس ايشان بوده و در شش ماه گذشته مورد تهاجم واقع شده است چرا اعتراض نكرديد با اين حال هنوز هم فرصت براي بازگشت وجود دارد. اكنون هم اظهارات مقام معظم رهبري بايد فصل‌الخطاب باشد سران قوه مجريه، قضاييه، مقننه، تمام گروه‌ها و احزاب سياسي كه نظام جمهوري اسلامي را قبول دارند بايد در چهارچوب آرمان‌هاي حضرت امام و توصيه‌هاي رهبري حركت كنند. بدون ترديد حضرت آيت‌الله العظمي خامنه‌اي در زمان حيات حضرت امام خميني بيشترين و بزرگترين تائيدات ايشان را داشتند و در تمام اين سالها ايشان بهترين رهرو معظم‌له بودند. اي سران فرقه سبز شما را چه مي‌شود. آيا قدرت‌طلبي و رسيدن به مناصب چشم عقل شما را كور كرده است كه با استكبار جهاني و ضد انقلاب خارج‌نشين هم موضع شده‌ايد بدانيد و آگاه باشيد كه اين گردنه را نيروهاي انقلاب به رهبري مقام معظم رهبري طي خواهند كرد وجريان انقلاب قدرتمندتر از گذشته و توفنده‌تر از هر زماني در مقابل موانع و مشكلات مي‌باشد اگرچه انقلاب ريزش‌هايي هم داشته است. اما رويش‌هاي آن صدها برابر مي‌باشد و نسل سوم انقلاب آگاه‌تر و مصمم‌تر از نسل‌هاي اول و دوم در پاي آرمان‌هاي حضرت امام خميني ايستاده است.   جام جم   روزنامه جام جم در يادداشت خود با عنوان "پيام مردم "به قلم عباس محمدنژاد آورده است:‏ حضور سراسري مردم ايران در حمايت از آرمان‌هاي امام و اعلام برائت از هتك حرمت به بنيانگذار جمهوري اسلامي و همچنين پيمان مجدد با ولايت فقيه، چند پيام روشن براي افراد و جرياناتي داشت كه در تلاشند پايه‌هاي نظام را هدف قرار دهند. آناني كه اسم و رسمشان را به بركت انقلاب اسلامي و امام خميني (ره) به دست آوردند؛ اما اقداماتشان زمينه‌ساز ظهور و بروز كينه‌توزي دشمنان قسم خورده نظام عليه كشورمان شد و همان‌طور كه رهبر انقلاب فرمودند: «كاري كردند كه دشمن مايوس و نااميد جان تازه بگيرد و تشويق شود.» 1- حضور ميليوني مردم ايران در سراسر كشور بار ديگر ثابت كرد كه نام امام و راه امام محو شدني نيست و تلاش دشمنان خارجي و هم‌پيمانان داخلي آن‌ها براي به فراموشي سپردن آرمان‌هاي امام، نتيجه‌اي جز ناكامي نخواهد داشت. 2- نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران بر پايه ولايت فقيه، يادگاري ارزشمند و ميراثي گرانسنگ است كه بناي آن به دست معمار انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي حضرت امام خميني(ره) پايه‌ريزي شده است و همين مسير الهي از سوي حضرت آيت‌الله خامنه‌اي ادامه خواهد داشت. اين مسير هم ريشه الهي دارد و هم ريشه مردمي و هيچ گروه و جرياني نمي‌تواند با شعارهاي موهن و انحرافي خدشه‌اي به اين روند وارد كند. 3- اهانت به ساحت مقدس امام (ره) و تفكرات و انديشه‌هاي ايشان ادامه جسارت‌‌‌هاي ديروز است، همان جرياني كه قيام كربلايي امام حسين(ع) را خشونت مي ناميدند و افكار و انديشه‌هاي حضرت امام(ره) را عامل عقب ‌ماندگي ايران مي‌دانستند و خواستار به موزه سپرده شدن افكار ايشان بودند. پاره شدن عكس امام نتيجه زمينه چيني جرياني است كه سال‌هاست تلاش خود را معطوف پاره كردن، سوزاندن، تحريف و محوانديشه‌هاي امام خميني (ره) كرده ‌است، اما غافلند كه ريشه‌هاي مذهبي مردم ايران را در طول تاريخ هيچ عنصري چه داخلي و چه خارجي نتوانسته كمرنگ كند. 4- تظاهرات ديروز مردم ايران اتمام حجت با عوامل فتنه بود، كساني كه باعث شده‌اند 6 ماه از عمر كشور درگير مسائلي شود كه نه تنها كمكي به اعتلا و پيشرفت كشور نمي‌كند بلكه سبب شده زمينه سوءاستفاده عوامل معاند با نظام نيز فراهم شود. مسئولان نظام تاكنون در جهت تاكيدات رهبري به دنبال جذب حداكثري و دفع حداقلي بوده‌اند، اما به نظر مي‌رسد سران فتنه با ادامه رويكرد خود قصد سوءاستفاده از مداراي نظام را دارند. پيام آخر تظاهرات ديروز مردم هم همين بود كه مدارا بس است، دستگاه قضايي از اين پس بايد با فتنه‌‌گران برخورد كند، اين يك درخواست ملي است.   رسالت   روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود با عنوان "تحكيم وحدت ملي " به قلم محمد كاظم انبارلويي آورده است: تصويري كه ديروز امت بزرگ ايران اسلامي در سراسر كشور پس از برگزاري نماز جمعه از خود ارائه داد تصوير يكپارچه، متحد و منسجم بود. رويدادهاي تلخ در برخي دانشگاه ها به مناسبت16 آذر قلب ملت ايران را جريحه دار كرد و باعث شد نه تنها نماز جمعه اين هفته بلكه نماز جمعه هفته قبل هم شاهد ابراز احساسات پاك و بي شائبه مردم نسبت به ساحت مقدس امام خميني(ره) و نيز مقام معظم رهبري و آرمان هاي انقلاب باشد. تصويري كه ديروز امت بزرگ ايران اسلامي در سراسر كشور پس از برگزاري نماز جمعه از خود ارائه داد تصوير يكپارچه، متحد و منسجم بود. رويدادهاي تلخ در برخي دانشگاه ها به مناسبت16 آذر قلب ملت ايران را جريحه دار كرد و باعث شد نه تنها نماز جمعه اين هفته بلكه نماز جمعه هفته قبل هم شاهد ابراز احساسات پاك و بي شائبه مردم نسبت به ساحت مقدس امام خميني(ره) و نيز مقام معظم رهبري و آرمان هاي انقلاب باشد. پيام سياسي مردم در راهپيمايي ميليوني و سراسري چه بود؟ مردم به خيابان ها آمده بودند تا بگويند امام(ره) در قلب ما جاي دارد تا اين قلب كار مي‌كند امام زنده است و در جامعه ما حضور دارد. مردم به خيابان‌ها آمده بودند تا از مقام معظم رهبري به دليل مديريت هوشمندانه «نبرد نرم» و دفع حمله دشمن تشكر كنند. مردم به خيابان‌ها آمده بودند تا به سران فتنه آخرين هشدار را بدهند و به مسئولان قضائي بگويند صبر ما به سر آمده است. چرا قانون را در برابر كساني كه به معارضه و محاربه با نظام آمده‌اند اجرا نمي‌كنيد؟ مردم به خيابان‌ها آمده بودند تا از راي خود به نظام در مشاركت 85 درصدي و راي خود به دولت قانوني دفاع كنند و به سران فتنه بگويند چرا راي ملت را بر نمي تابيد و راه تفرقه و نفاق پيش گرفته‌ايد؟ مردم به خيابان‌ها آمده بودند تا به آمريكا و انگليس و رژيم صهيونيستي بگويند دست شما را خوانده‌ايم. دست از فريب و نيرنگ و دروغ پراكني برداريد و از مداخله در امور داخلي ايران بپرهيزيد. مردم آمده بودند تا بگويند پاي استقلال كشور ايستاده‌اند و اجازه نمي‌دهند قدرت‌هاي استكباري با ترفندهاي رسانه‌اي در كشور، دولت سر كار بياورند و اگر نتوانستند اوضاع را به هم بريزند تا مسئولان نظام را تسليم كنند. مردم آمده بودند تا بگويند ما پاي جمهوري اسلامي نه يك كلمه زياد و نه يك كلمه كم ايستاده‌ايم. پاسخ تفاله‌هاي آمريكا كه مي‌گويند «جمهوري ايراني» را خودمان مي‌دهيم. مردم آمده بودند براي پاسداشت آزادي و كرامت انساني در ايران. بر كساني كه با همپيمان شدن با بدتر از منافقين مي‌خواهند حقوق الهي ملت را ضايع كنند و از دشمن تنديس مقابله با حقوق ملت را دريافت كنند، نفرين بفرستند. مردم آمده بودند تا به انقلابيون پشيمان و فرسوده بگويند فصل خزان عمر شما به سر آمده است. بزودي به ديار حق خواهيد شتافت. فرداي قيامت چه پاسخي براي خدا داريد؟ جواب امام(ره) را چه خواهيد داد؟ با امت او چه كرديد؟ چه بر سر ميراث امام(ره) آورديد؟ تا دير نشده به صفوف ملت برگرديد تا در آن دنيا با امام و اولياي خدا محشور شويد. ين چه عقلانيتي است كه مي‌خواهيد همراه بوش و بلر و نتانياهو و گوردن براون به صحراي محشر بياييد؟!   ايام، ايام وحدت حوزه و دانشگاه است. حوزه و دانشگاه امسال خوش درخشيدند. دست به دست هم و بازو به بازوي هم «نبرد نرم» دشمن عليه ملت را به روز سياه نشاندند. برخي مي گويند بين نخبگان و نظام گسست وجود دارد. نمي خواهم بگويم درجه اتقان و صحت اين سخن چقدر است، اما فقط مي‌توانم بگويم پيروزي احمدي‌نژاد در انتخابات دور دهم رياست جمهوري علي‌رغم تبهكاري هاي باند نفاق در داخل و همراهي ارتش رسانه‌اي غرب با اين باند، محصول پيوند وثيق بين نخبگان و نظام است. درست است برخي يا از روي جهل يا از روي غفلت به بيراهه مي‌روند و برخي هم عمدا در اردوگاه غرب بدون خجلت وحيايي براي كارتل‌ها و تراست هاي سرمايه‌داري غرب سربازي مي كنند، اما اكثريت قريب به اتفاق نخبگان بويژه در حوزه و دانشگاه جايگاه خود را در كنار رهبري مظلوم انقلاب و ملت بيدار حفظ كرده‌اند. 27 آذر سال58 دستي تبهكار از تبار خوارج از آستين به در آمد و آيت‌الله شهيد مفتح را در دانشگاه الهيات دانشگاه تهران غرق به خون كرد. ما اين روز را روز وحدت حوزه و دانشگاه نام نهاديم و از آن زمان تاكنون راه زيادي آمده ايم. يك قدري دور و بر خود را نگاه كنيم، ببينيم چقدر راه آمده‌ايم و اكنون كجا هستيم؟ اكنون هزاران دانشجو در حوزه‌ها تحصيل مي كنند. همچنين هزاران طلبه در دانشگاه دستي در علوم جديد دارند. برخي دانشگاه‌ها توامان علوم جديد و قديم را در كنار هم به طالبان علم ارائه مي‌دهند. سرو صداهايي كه گاهي در دانشگاه شنيده مي‌شود - كه تيغ روي مردم و انقلاب و اسلام مي‌كشند- شايد يك درصد محافل علمي و حوزوي و دانشگاهي ما را هم در بر نگيرد. اين سرو صداها مال كساني است كه به دنبال علم و تحقيق نيستند. اينها سر در آخور دشمن دارند و مي‌خواهند ملت را همچنان عقب نگه دارند. اينها به سرويس‌هاي جاسوسي دشمن خدمت مي كنند. آن سرويس‌ها هم متقابلا چيزي جلوي اينها براي سد جوع مي‌اندازند. ملت ما امروز با پيشگامان علم و ادب در حوزه و دانشگاه قله‌هاي پيشرفت را يكي پس از ديگري فتح مي‌كنند. اين اقليت ناچيز چون متشكل و سازمانيافته عمل مي‌كنند و مستظهر به بوق هاي استكباري هستند سر و صدا هم دارند. اما واقعيت چيز ديگري است. واقعيت اين است كه هيچ گاه در هيچ دوره‌اي از ادوار تاريخي ايران، تحصيل علم و علم اندوزي همگاني نشده بود. گسترش و توسعه حوزه‌ها و دانشگاه‌ها واقعا حيرت انگيز است. اينهايي كه زير سقف حوزه‌ها و دانشگاه‌ها هر روز براي كسب علم از خانه بيرون مي‌‌‌روند فرزندان آگاه و با هوش و متعهد همين ملت هستند. همين‌ها بودند كه در راهپيمايي با شكوه ديروز در كنار ملت حضور داشتند و از حيثيت و موجوديت انقلاب و نظام دفاع كردند. اكنون گفتمان مسلط در حوزه و دانشگاه گفتمان پيشرفت، خدمت و عدالت است. اصلي ترين دغدغه دانشمندان ما چه در علوم تجربي، چه در علوم انساني و چه در علوم رياضي و فني اين است كه هر روز يك گام مملكت را جلو ببرند و به مردم خدمت كنند و در راه بسط عدالت در جامعه اسلامي مان تلاش كنند. گفتمان پيشرفت، خدمت و عدالت تئوري اصلي و عملياتي وحدت حوزه و دانشگاه است. دشمن اين راز را كشف كرده و براي همين تمام توان و استعداد خود را براي پديداري يك گفتمان جديد كه گفتمان پيشرفت را در حاشيه قرار دهد به كار گرفته است. بي مهري به نظام، حاشا كردن راي مردم، همراهي با بوق‌هاي اجنبي و مشغول كردن مردم و مسئولان پس از انتخابات دهم بخشي از اين پروژه است. بايد هوشيار باشيم اين عقبه را با مهارت و هنري كه نخبگان در پيوند با مردم از خود نشان مي‌دهند با كمترين هزينه طي كنيم.   كيهان   روزنامه كيهان در يادداشت روز خود با عنوان "اين 10 روز " به قلم مهدي محمدي آورده است: تحولات رخ داده در فاصله 10 روزه 16 تا 27 آذر 88، يك نماي فشرده اما بسيار دقيق از سرنوشت و آينده جريان فتنه در ايران به دست مي‌دهد. روز 16 آذر به گفته سران فتنه بنا بود جبران آبروريزي 13 آبان باشد -و به همين دليل آنرا ايستگاه آخر خواندند- اما خود به آبرو ريزي بزرگتري تبديل شد. جامعه دانشگاهي كه اصلاح طلبان ساده دلانه آن را ملك طلق خود مي‌دانستند، در آن روز خود را تقريبا به طور كامل از پروژه‌هاي جريان فتنه كنار كشيد. مهم تر از آن، طبقه متوسط شهري در تهران هم هيچ انگيزه‌اي براي پيوستن به آشوبگراني كه در يكي دو دانشگاه تهران تجمع كرده بودند از خود نشان نداد در حالي كه سران فتنه تصور مي‌كردند قادر خواهند بود از طريق كاتاليزوري به نام دانشگاه، شبكه‌هاي اجتماعي ساخته شده توسط سرويس‌هاي اطلاعاتي غربي در ميان طبقه متوسط را هم فعال كرده و يك آشوب شهري جديد در تهران بوجود بياورند. ميرحسين موسوي -كه اين روزها ديگر در حال نزديك شدن به پايان كار است- در بيانيه روز 15 آذر خود، گويي حدس زده باشد كه احتمال بي اعتنايي مردم به فراخوان فتنه گران در 16 آذر وجود دارد، روزهاي 17 و 18 آذر را هم به عنوان جايگزيني براي آن مشخص كرده بود. اين دو روز احتمالا بايد جزو سخت‌ترين روزهاي بعد از انتخابات براي فتنه گران بوده باشد. اهانت به امام توسط هوادارن موسوي در روز 16 آذر موجي از خشم و اعتراض انقلابي درون و بيرون دانشگاه عليه سران فتنه بوجود آورد كه اثرات آن اكنون كل معادلات سياسي كشور را جابجا كرده است. بر مبناي برخي شواهد، اتاق فكر جريان فتنه كه در لندن و واشنگتن مرتبا تشكيل جلسه مي‌دهد، تصور مي‌كرد جسارت به امام درون دانشگاه با شكستن خط قرمزهاي 30 ساله نظام، عرصه‌هاي جديدي براي فعاليت پيش روي سبزها در ايران خواهد گشود و به همين دليل هم بود كه تصاوير اين اهانت را با ولع از شبكه هاي خبري خود پخش مي‌كرد. اما دقيقا به اين دليل كه سرويس‌هاي غربي مثل دوستان داخلي‌شان، هيچ محاسبه درستي از ميزان ارادت مردم ايران به امام و خلف او نداشتند، اين به اصطلاح «پروژه» تبديل به موجي بزرگ شد و به جانب طراحان آن بازگشت. مردم ايران اكنون يك هفته است كه در اعتراض به اين اهانت بزرگ از پاي ننشسته اند. ديروز و در آخرين پرده از اين خشم مقدس، مردم مومن در سراسر ايران خواستار محاكمه و مجازات سران فتنه شدند در حالي كه هيچ نشاني از فتنه گران نه در خيابان هاي تهران و نه در هيچ شهر ديگري از شهرهاي كشور نبود. فرداي روز 16 آذر نوشتيم كه سوت پايان در ايستگاه آخر به صدا درآمده است، حالا پس از 10 روز مي توان گفت كه همه چيز تمام شده و دانشگاه كه بنا بود فتنه سبز را احيا كند، آن را يكباره و به سرعت دفن كرده است. كل ماجراهاي پس از انتخابات رياست جمهوري، از خرداد ماه به اين سو را به يك معنا، از منظر تغييرات نمودار سرمايه اجتماعي اصلاح طلبان مي‌توان بازسازي كرد. پيش از انتخابات مهم ترين عاملي كه سران جريان اصلاحات را به سمت راديكاليسم سوق داد و باعث شد در يك ماه آخر كليت نظام را به جاي دولت آماج حملات خود قرار دهند، اين بود كه تصور مي‌كردند يك لشگر بزرگ از طبقه متوسط شهري در تهران و سراسر كشور پشت آن‌ها ايستاده است. اين براي اصلاح طلبان كه در دو سال آخر حضور در دولت (1384-1382) حسرت جمع شدن فقط چند صد نفر در حمايت از خود را مي‌خوردند، يك صحنه رويايي بود. فراخواني اين سرمايه اجتماعي به خيابان و به راه اندازي آشوب‌هاي شهري از بيش از دو ماه قبل از انتخابات علاوه بر اينكه تمريني بود براي آشوب‌هاي بعد از انتخابات، عمدتا به اين دليل انجام شد كه اصلاح طلبان مي‌خواستند گزينه «تسليم يا آشوب» را پيش روي نظام بگذارند و از آن بخواهند كه از ميان آن‌ها يكي را انتخاب كند. برخي از سران اين جريان -كه امروز ارتباطات آن‌ها با طراحان كودتاهاي مخملي در خارج از ايران محرز شده است- همان مقطع مي‌گفتند كه چه ببازند و چه ببرند به حضور خياباني نياز دارند. اگر انتخابات را بردند با كشاندن مردم به خيابان قادر خواهند بود امتيازهاي بزرگ از نظام مطالبه كنند و بلافاصله سراغ ايجاد تغيير شكل در ساختار نظام به آن روشي كه در جزوه تاملات راهبردي حزب مشاركت شرح داده شده بروند. و اگر انتخابات را باختند، با طرح مسئله تقلب، سرمايه راي خود را به سرمايه آشوب تبديل كنند و نظام را وادار سازند كه يا در مقابل خواست غيرقانوني آنها تسليم شود يا ريسك فرو رفتن كشور در گرداب آشوب‌هايي مزمن و طولاني مدت را بپذيرد. اين سناريو پس از انتخابات مو به مو اجرا شد اما در حين اجرا به مشكلاتي برخورد كه پيش تر پيش بيني نشده بود. در يك تحليل بسيار فشرده سرمايه اجتماعي جريان اصلاح طلب پس از انتخابات دچار 5 بحران اساسي شد كه در نتيجه اين بحران ها اولا سرمايه اجتماعي موجود در سبد راي اين جريان به شدت كاهش يافت، ثانيا درصد بسيار كوچكي از سرمايه راي موسوي به عنوان سرمايه آشوب وارد خيابان شد و ثالثا سرمايه آشوب اين جريان نيز به سرعت از حالت خود جوش وخود انگيخته خارج شد و به سمت وضعيت‌هاي سازمان يافته ميل كرد. نتيجه اين حركت از وضعيت خود جوش به سمت وضعيت سازمان يافته اين بود كه شبكه‌هاي ساخته شده توسط سرويس‌هاي اطلاعاتي دشمن كه از حيث تعداد بسيار كم شمار ولي از جهت الگوي رفتار به شدت راديكال هستند، تحركات خياباني اين جريان را تحت سلطه خود درآوردند و ماجرا به اهانتي شبيه آنچه در 16 آذر ديديم ختم شد. بحران هاي تغيير دهنده وضعيت سرمايه اجتماعي اصلاح طلبان در ميان طبقه متوسط شهري را مي‌توان به اين شكل خلاصه كرد. 1-طبقه متوسط جامعه ايران خيلي زود و بلكه در همان يكي دو ماه بعد از انتخابات فهميد كه موسوي در مورد انقلابي، خط امامي و قانونگرا بودن خود دروغ مي‌گويد و اساسا اعتقادي به اين مفاهيم ندارد. اين وضعيت بحراني را بوجودآورد كه بايد آن را «بحران ايدئولوژي و اعتبار» ناميد. 2- اين بخش از جامعه ايراني در زماني بين 4 تا 5 ماه دريافت كه كل داستان تقلب در انتخابات رياست جمهوري هم دروغي بيش نيست و نظام راي موسوي را چنان كه بوده خوانده است. اين وضعيت بوجود آورنده پديده‌اي است كه مي‌توان آن را «بحران آگاهي» خواند. 3- آن بخش از سرمايه راي موسوي در تهران كه چند باري حضور در خيابان را تجربه كرده بود به سرعت دريافت نظام مستحكم تر از آن است كه بتوان با اين روش‌ها از آن امتيازي گرفت و اين درك و دريافت وضعيتي را بوجود آورد كه مي‌توان آن را «بحران نتيجه» خواند به اين معنا كه ديگر كمتر كسي باقي مانده بود كه به نتيجه بخش بودن اين حركات اميدي داشته باشد. 4- پس از گرايش تحركات خياباني به سمت آشوب، برخورد قاطع نظام با آشوبگران در چند مرحله، به بروز «بحران اراده» در ميان آنها منجر شد 5- و نهايتا پس از چند ماه فتنه گري با تمام توان، حاميان جريان فتنه درون حكومت به ناتواني خود در تاثيرگذاري بر اراده سطوح بالاي نظام پي بردند و همين باعث شد برخي از آنها منفعل شوند و برخي ديگر نغمه آشتي و سازش سر دهند. بوجود آمدن اين وضعيت در بين حاميان حكومتي جريان فتنه، در ميان آشوبگران كف خيابان كه همواره به نزاع درون حكومت دل بسته و از آن تغذيه مي‌كردند، بحراني بوجود آورد كه بايد آن را «بحران تكيه گاه» ناميد. از اين 5 بحران دو بحران اول بيشتر روي سرمايه راي اصلاح طلبان اثر كرده و علاوه بر ايجاد ريزش در آن، مانع تبديل شدن آن به سرمايه آشوب شده است و 3 بحران بعدي هم در تضعيف جنبه خودانگيخته سرمايه آشوب فتنه گران و همچنين مرگ بخش سازمان يافته آن موثر بوده است. نتيجه اين تحليل به عيني ترين شكل ممكن خود را در روز جمعه نشان داد. پس از 16 آذر و زماني كه مردم تهران و ديگر شهرهاي بزرگ از كنار همه جزع و فزع فتنه گران بي تفاوت گذشتند اين نگراني در بين سران فتنه بوجود آمد كه ته مانده‌هاي سرمايه اجتماعي آنها هم در حال از دست رفتن است و جز مشتي آشوبگر كسي براي آنها نمانده است. در حالي كه خروش انقلابي مردم در 10 روز گذشته هر روز بيشتر از روز قبل اين موضوع را مسجل مي كرد، علامت بزرگ «دفن شدن فتنه سبز اموي» روز جمعه پديدار شد. در حالي كه اصلاح طلبان پس از 22 خرداد همواره تلاش كرده اند از هر فرصتي و از جمله فرصت تجمعات انقلابي مورد حمايت نظام براي حضور در خيابان و عرض اندام استفاده كنند، در تظاهرات روز جمعه هيچ نشاني از آشوبگران ديده نشد و براي اولين بار از 22 خرداد 88 سران فتنه به اين نتيجه رسيدند كه مطلقا نبايد ريسك دعوت از هوادارانشان براي ايجاد تجمع موازي در كنار تظاهرات مردمي عليه اهانت كنندگان به امام را بپذيرند. اگرچه مجمع روحانيون مبارز به عنوان اتاق فكر داخلي جريان فتنه به همراه موسوي ادعا كرده اند كه در صدد دريافت مجوز براي برگزاري يك راه پيمايي مستقل هستند ولي ناگفته پيداست كه اين چيزي بيش از يك توجيه خنك و خنده دار نيست. احتمالا همه چيز به اين بر مي گردد كه فتنه گران پيام روزهاي 16 تا 27 آذر را تا حدودي دريافت كرده و فهميده اند كه ديگر كسي از مردم پاي كار آنها نيست و الا در چند ماه گذشته ديده ايم تا زماني كه مي دانستند هنوز كسي به حمايت از آنها به خيابان خواهد آمد، هرگز به فكر مجوز گرفتن و تجمع مستقل برپا كردن نيفتادند! بزرگي مي گفت اين هنوز آغاز معجزات محرم است. منتظر بسي بيش از اينها بايد بود.   جمهوري اسلامي   روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله امروز خود با عنوان "درس امروز نهضت عاشورا " آورده است: محرم سرمايه عظيمي است كه خداي متعال در اختيار بندگان خود قرار داده تا با استفاده از آن همواره راه را از بيراهه تشخيص دهند و در كوران حوادث بتوانند سينه فتنه ها را بشكافند و در گرداب هاي هولناك آن غرق نشوند. بيان پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله درباره امام حسين عليه السلام كه فرمود : « ان الحسين مصباح الهدي و سفينه النجاه » فقط يك تعريف و تمجيد از آن حضرت نيست بلكه براي اينست كه همه و براي هميشه بدانند امام حسين مشعل فروزان هدايت است و بايد با پيروي از راه او به دين خدا كمك كنند و از گرداب هاي ضلالت و گمراهي نجات يابند. به عبارت روشن تر آنچه مورد نظر پيامبر گرامي اسلام است كاربردي كردن محرم و نهضت عاشوراست نه فقط در گفتار ماندن. قطعا گفتار كه در قالب اقامه عزا روضه خواني سينه زني دسته هاي عزاداري اطعام سخنراني و... متجلي مي شوند لازم هستند لكن پيروان امام حسين عليه السلام نبايد به همين اندازه بسنده كنند و در همين مرحله بمانند. اين اقدامات بايد مقدمه اي باشند براي عملي شدن مرام امام حسين و پياده شدن آن در زندگي فردي و اجتماعي همه كساني كه به نحوي نسبت به امام حسين عليه السلام ابراز علاقه مي كنند. اين كار را امام خميني به بهترين شكل انجام دادند. جمله معروف بنيانگذار نظام مقدس جمهوري اسلامي كه فرمودند : « محرم ماه پيروزي خون بر شمشير است » با پشتوانه عملي نهضت امام خميني همراه شد و انقلاب اسلامي را به پيروزي رساند. اين واقعه را قطعا بايد پرتوي از نهضت عاشورا دانست و از آن حداكثر بهره برداري را بعمل آورد. اينك ما مردم ايران علاوه بر نعمت بزرگ نهضت عاشورا از ثمره آن كه انقلاب اسلامي و نظام جمهوري اسلامي است نيز برخورداريم. انقلاب و نظام جمهوري اسلامي را ملت ايران آسان به دست نياورده كه آسان از دست بدهد. با آگاهي سياسي بالائي كه مردم ايران در جريان انقلاب اسلامي به دست آورده‌اند بدون ترديد قدر اين انقلاب و نظام برآمده از آنرا ميدانند و براي حفاظت از آن از هيچ تلاشي فروگذار نخواهند كرد. براي حفاظت از اين نعمت بزرگ بايد از فرصت محرم حداكثر بهره برداري را بعمل آورد. متاسفانه برخورد سطحي با نهضت عاشورا و ترويج خرافات و گرايش به انحرافات بخش عظيمي از فرصت محرم را از بين مي‌برد. روحانيون فاضل آگاه و انقلابي بايد احساس مسئوليت كنند و از امكان مهم و تاثيرگذار منبر حداكثر بهره برداري را براي تقويت نظام جمهوري اسلامي بعمل آورند. مهمترين راهكارهاي موثر براي تقويت نظام جمهوري اسلامي در شرايط كنوني آرمان هاي امام و جايگاه نظام جمهوري اسلامي ضرورت تقويت وحدت و شناخت دقيق دشمن مي‌باشند. از نظر امام خميني اسلام مكتب انسان است و انقلاب اسلامي نيز بر مبناي اسلام ناب محمدي شكل گرفته است . نظام جمهوري اسلامي نيز با همان تعبير و تعريف روشن و شفاف كه امام عرضه كردند يعني « جمهوري اسلامي نه يك كلمه كم نه يك كلمه زياد » نظام حكومتي سعادت بخشي است كه ملت ايران به آن راي داده و براي آن فداكاري كرده و تا آخر براي حفظ آن خواهد ايستاد. از نظر امام خميني ستون فقرات اين نظام « ولايت فقيه » است و اجراي كامل و جامع قانون اساسي جمهوري اسلامي به عنوان مترقي‌ترين قانون اساسي مي‌تواند اين سعادت را تضمين كند. قدرداني از امام خميني با حفظ حرمت و جايگاه آن عزيز و عمل كردن به توصيه ها و پيروي از سيره آن حضرت بايد در راس برنامه هاي همه ما باشد. مردم ايران خود را مرهون رهبري امام خميني كه اين ملت را از يوغ استعمار و استبداد نجات داد و به آزادي و استقلال رساند ميدانند و تا ابد ارزش و اهميت اين بزرگترين رويداد تاريخ ايران بعد از ورود اسلام به اين كشور را از ياد نخواهند برد. حفظ وحدت از مهمترين وصاياي امام خميني به ملت ايران است كه در همه مقاطع كاربرد دارد و هرگز نبايد فراموش شود. در شرايط كنوني كشور توجه و عمل به اين توصيه امام از اهميت ويژه‌اي برخوردار است و هيچكس نبايد اجازه دهد كوچكترين خدشه اي به وحدت وارد شود. در اين زمينه نخبگان و خواص به ويژه روحانيون بايد بيش از ديگران احساس وظيفه كنند. محرم فرصت خوبي است كه مي توان اين آرمان مهم را تقويت كرد و از اين رهگذر حق نهضت عاشورا و نهضت امام خميني را يكجا ادا نمود. محرم علاوه بر اين فرصت بسيار مناسبي براي شناخت دشمن است . يزيد و ابن زياد و عمر سعد و شمر فقط همانهائي نبودند كه در محرم سال 61 هجري در برابر امام حسين عليه السلام و ياران آنحضرت ايستادند و آنها را به شهادت رساندند امروز نيز يزيدها و ابن زيادها و عمر سعدها و شمرهائي وجود دارند كه در مقابل اسلام ناب محمدي (ص ) ايستاده اند و براي ناكام نمودن نهضت امام خميني كه برمبناي اسلام و نهضت عاشورا شكل گرفت از هيچ تلاش و كوششي فروگذار نمي كنند. امروز سردمداران دولت آمريكا و همدستان آنها يعني حاكمان انگليس و فرانسه و رژيم صهيونيستي دشمنان آشكار اسلام و انقلاب اسلامي هستند كه نابودي نظام جمهوري اسلامي را در دستور كار خود قرار داده اند. شناخت اين دشمنان و توطئه هاي آنها براي همه ما لازم است و هيچ توجيهي را نيز براي مسامحه در اين زمينه قابل پذيرش نمي دانيم . اگر امام خميني در سالهاي دهه 60 آمريكا را « شيطان بزرگ » و « ام الفساد قرن » ميدانست و ميفرمود همه قلم ها و زبان ها بايد به سوي آمريكا نشانه بروند امروز نيز با تمام وجود و از روي آگاهي كامل و با استناد به عملكردهاي دولتمردان آمريكا معتقديم آمريكا همچنان « شيطان بزرگ » و « ام الفساد قرن » است و همه قلم ها و زبان ها بايد به طرف آمريكا نشانه بروند. به همين دليل كساني كه به اختلافات دامن مي زنند و شيطان بزرگ خود را در داخل جستجو مي كنند از مسير صحيح منحرف هستند و بايد در عملكرد خود تجديدنظر نمايند كما اينكه كساني كه در موضعگيري عليه آمريكا و انگليس و فرانسه و رژيم صهيونيستي مسامحه مي كنند و در برابر شعارهاي انحرافي حساسيت آشكار و شفاف نشان نمي دهند بايد در عملكرد خود تجديدنظر كنند. امروز ايران اسلامي به گذشت كه مقدمه وحدت است و وحدت كه مقدمه موفقيت هاي بزرگ است نياز دارد. اميد كه به بركت محرم و نهضت عاشورا اين نيازها تامين شوند و عقلاي قوم از درس امروز نهضت عاشورا حداكثر بهره برداري را براي اعتلاي ايران و نهضت اسلامي بعمل آورند.   مردمسالاري   روزنامه مردمسالاري در يادداشت روز خود با عنوان "بي فايده بودن راه حل هاي سياسي براي تعارض‌هاي اجتماعي "به قلم ميرزا بابا مطهري نژاد آورده است: مسائل پيش آمده بعد از انتخابات 22 خرداد دردو هفته گذشته و در آستانه ماه محرم دوباره التهابات اجتماعي را تشديد كرد و در حرف و عمل اتفاقات غير قابل انتظاري را رقم زد كه در عرصه رسانه ها به ويژه رسانه ملي و رسانه هاي مجازي ديديد و ديديم. نگارنده از ابتداي اين حوادث، نگاهي اجتماعي به مسائل داشت و بر همين اساس در همه نوشته ها و گفته ها، اتخاذ رويكردي اجتماعي براي حل مسائل را توصيه كرده است. در اين جاهم باز بر همان باور و معتقد است اتفاقات دو هفته گذشته جنس سياسي ندارند. شايد هم اكنون كه اين سطور را مي خوانيد با لبخندي بر لب برساده انگاري او مهر تاييد بزنيد، اشكالي ندارد، چنين فكر كن، اما حوصله كن و بقيه مطلب را تعقيب كن. به نظر شما يك تفكر سياسي در آستانه محرم، راه حل دستگيري و زندان و محاكمه فعالا ن سياسي درون نظام كه چند ماه قبل در رقابت انتخاباتي از فيلتر تعيين صلا حيت شوراي نگهبان گذشته اند و سي سال در اركان نظام خدمت كرده اند را صادر مي كند؟ مگر نقطه شروع حادثه محرم چنين رويكردي نبود؟ مگر بني اميه به دليل خودداري امام حسين (ع) از بيعت و تاكيد روي اصول به جنگ و كشتن و اسارت امام حسين و خاندان او فرمان نداد؟ يك تفكر سياسي در چنين ايامي كه مي تواند مشابهت معنا را القا كند امكان ندارد اين راه حل را براي عناصري كه خواستار اجراي تمام و كمال قانون اساسي و حفظ نظام جمهوري اسلا مي هستند صادر كند. پس بپذيريد كه مساله صبغه سياسي ندارد. يك تعارض اجتماعي است و حل آن به اتخاذ رويكرد اجتماعي نياز دارد.تعارض هاي اجتماعي ساختاري پيچيده و باز دارند و به همين علت به سرعت در معرض بر هم خوردگي تعادل هستند و البته براي فعالا ن سياسي و تحليلگران اجتماعي مساله ساز مي شوند، چون وجود تعارض در جامعه پديده ها را غير قابل پيش بيني مي كند. يك عنصر سياسي مي داند با برچسب زدن، سخنراني و شعار نمي تواند يك تفكر و يك انديشه را از صحنه به در كند، همانطور كه در مورد واقعه عاشورا چنين نشد، پس آنكه مي خواهد با سخنراني هاي هيجاني در بين طرفداران اجتماعي خود يك عنصر سياسي را از صحنه بدر كند، ماهيتا سياسي نيست، گر چه بر يك مسند سياسي هم تكيه زده باشد. اگر با همين توضيح مختصر پذيرفتيد كه جنس حوادث اجتماعي است و ما با يك تعارض پيچيده اجتماعي مواجه هستيم و بايد با رويكرد اجتماعي مسائل را حل كنيم، اجازه دهيد در اين مورد قدري عميق تر شويم. در همين راستا و در ظرف سر مقاله كه بايد كوتاه هم باشد دو نكته را اشاره مي كنم: 1- تعارض چرا بوجود مي آيد؟ 2- چرا تعارض بوجود آمده در كشور ما حل نمي شود؟ در مورد اول: تعارض وضعيتي است كه در جريان آن در مي يابيد كه فرد يا گروهي كه با او رابطه متقابل داريد، موجب ناكامي شما مي شود يا اين كه به تامين نيازها، خواسته ها و مسائل مورد علاقه شما بي اعتناست. براي حل تعارض بهترين روش، روش ارتباطي است و بدترين روش، روش حذفي است. در روش هاي ارتباطي و ارتباط جسورانه، مذاكره، ميانجيگري و دعوي قضائي با ساز و كارهاي مشخص كه جاي بحث آن اينجا نيست بايد پيش گرفته شود. در مورد سوال دوم: تعارض هاي اجتماعي به دو دسته «درون قواعدي» و «درباره قواعد» تقسيم مي شوند. اگر طرفين تعارض قواعد ساختاري نهادي كه تعارض در آن بروز كرده است را رعايت كنند، اين تعارض درون قواعدي است. مثال بارز آن تعارض فعلي جامعه ما است، علي رغم آنكه يك طرف اجراي تمام و كمال قانون اساسي را طلب مي كند اما با آنكه طرف ديگر منكر قانون اساسي نيست ولي قواعد ساختاري درون قانون اساسي را فراهم نمي كند. مثلا مجوز راهپيمايي وفق يك اصل مسلم قانون اساسي را نمي دهد يا امكان استفاده از رسانه ملي يا يك رسانه آزاد و مستقل در چارچوب قواعد را فراهم نمي كند. بنابراين تعارض نه تنها حل نمي شود، بلكه هر روز ابعاد وسيعتري به خود مي گيرد. اما اگر يكي از طرفين تعارض سعي كند قواعد بازي را به نفع خود تغيير دهد، در اين حالت تعارض «درباره قواعد بازي» ظهور مي كند و اين وجه تعارض اگر حل نشود از حالت پنهان به حالت آشكار تبديل مي شود و مي تواند به تضاد و خشونت و شكاف عميق اجتماعي بينجامد و بسترهاي مشكلات و شكاف هاي اقتصادي، فرهنگي و در نهايت سياسي را هم به وجود آورد. تعارض موجود در جامعه ما متاسفانه از نوع هر دو وجه است، هم «درون قاعده» است و هم «درباره قواعد»، براي حل آن بايد به هر دو وجه توجه داشت و اگر چنين توجهي سامان پيدا كند، قطعا تعارض ها تقليل و در مسير حل شدن قرار مي گيرند. براي حل تعارض هاي اجتماعي امروز كشور، بايد رويكردي اجتماعي را برگزينيم، نگاه سياسي صرف، تهديد و ارعاب و دستگيري، و نظامي، امنيتي كردن فضا راه حل مشكل تعارض امروز ما نيست. آيا هنوز هم فكر مي كنيد نگارنده ساده انگار است؟ و ساده لوحانه سخن مي گويد؟ شما آزاد هستيد چنين فكر كنيد، اما در تفكر خود تاريخ، واقعيت ها و سرمايه بزرگي به نام انقلاب اسلامي و انديشه هاي تاريخ ساز قرن امام خميني(ره) و رهنمودهاي مقام معظم رهبري را نيز در نظر بگيريد.   جوان روزنامه جوان در يادداشت امروز خود با عنوان " " به قلم آورده است: پيروزي با جبهه كربلائيان است   حبيب تركاشوند   هلال غمزده محرم از پشت كوه‌ها و دشت‌ها نمايان شد و با طلوع خود كوي و برزن را در سوگ وارث آدم، سياه‌پوش كرد. بيرق‌هاي سياه بر در خانه‌ها و بام‌ها به اهتزاز درآمدند تا نواي آزادگي و حريت اباعبدالله الحسين‌(ع) را فرياد بزنند؛ بيرق‌هايي كه آمده‌اند بگويند كربلا فقط قطعه زميني در ميان دجله و فرات و عاشورا حادثه‌اي در سال 61 هجري نيست بلكه هر زميني كربلا و هر روزي عاشوراست و هز زمان كه امت دچار بي‌بصيرتي شده و پشت امام خود را خالي كند، عاشورايي ديگر در راه است. صداي پاي كاروان را مي‌شنوي كه نزديك مي شود؟ قافله‌سالار آن كاروان را مي‌شناسي و مي‌داني ياورانش كيانند؟ چشم مي‌گويد او حسين بن علي‌(ع) است همو كه وارث آدم و نوح و موسي و عيسي و محمد است و ياورانش عباس و اكبر و قاسم و مسلم و حبيب و حر و ... از سرزمين وحي به راه افتاده تا به نينوا برسند و با نثار جان خويش، پرده فريب و مكر بني‌اميه را پاره كنند و جماعت خفته و بي‌بصيرت را از فتنه عصر خود آگاه سازند. عقل مي‌گويد قافله‌سالار اين كاروان كشتي نجات آدميان در اقيانوس جهل و بي‌بصيرتي است كه هر عصر مردي الهي ناخداي آن است و ياورانش جبهه اهل حق و بصيران هر زمان. اين كاروان پس از 1370 سال بار ديگر از راه رسيده است و در كوچه‌هاي شهر خودنمايي مي‌كند. اما كاروان امسال با كاروان ياوران حسين سال 61 تفاوت دارد. آن زمان عهدشكنان دين به دنيا فروش پشت حسين را خالي كردند و به جز عده قليلي، بقيه به سپاه ابن سعد پيوستند اما كاروان امسال فداييان واقعي حسين‌اند كه با توفان سهمگين روزگار از راه به در نخواهند شد. اگر آن روز سيدالشهدا پيشقراول كاروانيان جبهه حق بود، امروز روح‌الله و سيدعلي هدايت اين كاروان را بر عهده دارند. جبهه مقابل آن كاروان سپاهيان ابن‌سعد بودند اما كاروان مخالفان حسيني امروز، ناكثين، مارقين، قاسطين، خوارج، اشعري‌هاي زمانه و همه مخالفان علي را با خود به همراه دارد. و حتي يهوديان خيبر نيز از پشت جبهه آنها را حمايت همه‌جانبه مي‌كنند، هر چند آنان عده و عده سپاه ابن‌سعد را ندارند و نيز برابر كاروان حسيني قدرت عرض اندام ندارند. يكي لقب سيف‌الاسلام خود را به رخ مي‌كشد، ديگري سابقه آشنايي‌اش با پيامبر را پيش مي‌كشد و سومي مبارزاتش در راه اسلام، عده‌اي ديگر آن طرف‌تر فرياد «لا حكم الالله» را سر مي‌دهند تا شايد بتوانند سپاه حسين را خلع سلاح كنند اما اين بار سپاهيان حسين اهل بصيرت‌اند و قرآن ناطق را رها نمي‌كنند. و اين بار جبهه كربلائيان پيروز است و به ابن سعد و سپاهش تا قيام مختار مهلت داده نخواهد شد و خود سپاه حسين تومار آنان را درهم خواهد پيچيد.   گسترش صنعت   روزنامه گسترش صنعت در سرمقاله خود با عنوان "سايه‌ سنگين بر اجلاس كپنهاگ " آورده است:‏دكتر محمود احمدي‌نژاد به همراه بيش از يكصد رئيس دولت و كشور براي شركت در كنفرانس آب‌وهوا در كپنهاگ حضور يافت. رئيس‌جمهوري اسلامي ايران در سخناني در كنفرانس هشدار داد كه شكست در پرداختن به مساله تغيير آب‌وهوا، پيامدهاي ناگواري براي كره زمين خواهد داشت. رئيس‌جمهوري همچنين گفت: حيات نظام سرمايه‌داري وابسته به توسعه شديد مصرف كالا و دخالت‌هاي گسترده در طبيعت است. دكتر احمدي‌نژاد در اين كنفرانس هشدار داد كه محيط زيست جهان در يك مسابقه كاملا مخرب، در معرض آسيب جدي قرار گرفته است. گروه كشورهاي روبه‌توسعه در ارتباط با شرايط گلخانه‌اي جو زمين اقدام به تشكيل يك گروه مقتدر به نام جي77 كرده‌اند تا از منافع اين كشورها در جريان تصميم‌گيري‌هاي آب‌وهوايي دفاع كنند. اين گروه مي‌گويد وعده كمك يكصد ميليارد دلاري آمريكا به كشورهاي رو به توسعه براي جايگزيني فناوري كارساز نخواهد بود. 36 كشور جزيره‌اي عضو اين پيمان كه در معرض زير آب رفتن بر اثر تغييرات آب‌وهوايي‌اند، مي‌گويند: سهم اين كشورها در آلودگي جو زمين صفر است اما بر اثر توليدات آلاينده‌هاي صنايع كشورهاي پيشرفته اين ك





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 446]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن