واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
در اين نشست حجت الاسلام ناصري داوودي ، مدير گروه تاريخ تشيع پژوهشکده ي سيره ي ، سخن گفت و نهضت عاشورا را يکي از ماندگارترين و پر اثرترين نهضت ها و جريان هاي تاريخي دانست که فراتر از يک فرقه در طول تاريخ اثر گذار بوده است ، بلکه مرزهاي فرقه اي مذهبي و حتي ديني و جغرافيايي را در نور ديده و دانشمندان ، علما ، سياست گذاران و اصلاح گران را در خارج جهان اسلام نيز به خود جذب کرده است . او گفت : " علي رغم پندار برخي شيعيان ، با نگاهي اجمالي به تاريخ به روشني دريافت مي شود که حادثه عاشورا به هيچ وجه اختصاص به جامعه ي شيعه نداشته است . همان طوري که فراتر از جامعه اسلامي نيز اثرگذار بوده است ، بايد پذيرفت که عاشورا و پاس داشت شهادت سالار شهيدان به عنوان يک مبنا و معيار مي تواند گفتمان بين المذاهب باشد " . وي يادآور شد : " عاشورا نه تنها اختصاص به جامعه تشيع ندارد ، بلکه مي تواند به عنوان مبناي گفتمان و سوژه قابل بحث و معيار و محور مشترک و قابل توجه در ميان مذاهب مطرح باشد و مبناي گفتمان بين تشيع و تسنن باشد ، زيرا در منابع اصلي حديثي ، تاريخي ، رجالي و حتي کلامي اهل سنت به خصوص صحيح بخاري که در نظر اهل سنت بعد از قرآن ( مما لاريب فيه ) تلقي مي شود ، احاديث و روايات متعددي نسبت به عظمت و جايگاه امام حسين (ع) از ديدگاه پيامبر اکرم (ص)وجود دارند . در بقيه ي کتب صحاح هم احاديثي وجود دارند که مي توانند مبناي گفتمان تشيع و تسنن باشند " . سنديت حادثه کربلا در کتب اهل سنت : ناصري با استناد به شماري از احاديث صحاح سته گفت : " احاديث حسين مني و انا من حسين از پيامبر اکرم (ص)، " يا الحسن و الحسين ريحانتان من هذه الامه " يا حديث کسا و احاديث متعدد ديگر وجود دارند که شخصيت بي مانند امام حسين (ع) را نشان مي دهند و از ديدگاه اهل سنت و بنابر مبناي آنها در حديث ، پيروي از حضرت امام حسين (ع) و محبت آن حضرت و ياري رساندن به ايشان به خصوص در حادثه ي عاشورا به عنوان يک اصل در ميان اهل سنت پذيرفته شده است . اين احاديث در صحيح مسلم ، سنن ابو داوود و سنن ابن ماجه ترمزي با بيان ها و کميت هاي متفاوت آمده است و در مجموع ترديدي باقي نمي گذارند " . پيام هايي براي بشريت : ايشان ، در ادامه ، به خطبه هايي که داراي پيام هستند اشاره کرد و گفت : " اين پيام ها هرگز اختصاص به شيعه ندارند ، بلکه شامل بشريت مي شوند " . وي امر به معروف ، نهي از منکر ، مبارزه با فساد و تبعيض ، اجراي عدالت و ... استفاده از اصول صحيح ، پايبندي به اصول و مکتب ، استفاده نکردن از وسايل نامشروع مانند ترور براي اهداف مشروع را از جمله مسايلي دانست که شامل جامعه اهل سنت و شيعه مي شوند . حجت الاسلام ناصري افزود : " مصلحان و انقلابيون جهان و متفکران غير مسلمان مانند گاندي و بعضي از شخصيت هاي ديگر شرق و غرب ، شيفته ي مکتب حسين (ع) ، شخصيت او و عاشورا شده اند . درست است بعضي از منابع و مقاتل مربوط به اهل سنت ، به خطبه ها نپرداخته اند ، ولي بحث علمي و کاملاً مناظره اي مي تواند آنها را ملزم به پذيرش اين واقعيت ها نمود همچنين با قطع نظر از احاديث نبوي (ص)، وقتي شخصيت اين بزرگوار را در منابع روايي ، تاريخي و رجالي اهل سنت مطالعه مي کنيد ، مي بينيد بسياري از صفات که از نظر ما گاهي ممکن است غلوآميز باشند در منابع اهل سنت وجود دارند که در منابع شيعه کم تر وجود دارند يا از منابع اهل سنت وام گرفته شده اند . خود اين امر نيزمي تواند منابع گفتمان بين شيعه و اهل سنت باشد " . ديدگاه اهل سنت به عاشورا از لحاظ تاريخي : ناصري داوودي ، با اشاره به پيامدها و حوادث خارق العاده همزمان و بعد از عاشورا گفت : " اهل سنت ، بيشتر ، به آثار و پيامدهاي خارق العاده شهادت امام حسين (ع) و يارانش در منابع تاريخي ، روايي ، رجالي و مقاتل آنها پرداخته اند ، در حالي که شيعيان نپرداخته اند يا به صورت محدود و پراکنده از منابع اهل سنت استفاده نکرده اند " . وي خاطر نشان کرد : " حوادثي وجود دارند : مانند ظاهر شدن حمره ي آسماني بعد از شهادت حضرت به مدت 6 ماه ؛ حتي در بعضي بيابان هاي عراق و شام و بصره خون باريدن از آسمان و پر شدن خيمه ها از خون که شيعيان آنها را مطرح نکرده اند ولي اهل سنت در منابع خود آورده اند يا مساله ي قرائت قرآن توسط راس بريده سيد الشهداء (ع) در کربلا و کوفه و شام ، از زير سنگ هاي بيت المقدس همزمان و بعد از عاشورا خون جوشيدن يا ابتلاي تمسخرکنندگان و قاتلان امام حسين (ع) به عقوبت هاي دردناک دنيوي ، صداها و مرثيه ها و اشعار حتي رثايي شنيدن از جاها و مناطقي که افراد خواننده معلوم نيست و نيزمسلمان شدن تعدادي از مسيحيان با مشاهده ي تلاوت قرآن توسط سر بريده و خواب هاي عجيب که از اصحاب مورد پذيرش اهل سنت نسبت به عاشورا نقل شده است . نمونه هاي زيادي از اين قيبل وجود دارند که عظمت شخصيت امام حسين (ع) را نشان مي دهد و ديدگاه اهل سنت را از لحاظ تاريخي نسبت به عظمت اين شخصيت بيان مي کند ؛ بيشتر راويان اين گونه حوادث که پيامدهاي عاشورا را بيان کرده اند بصري يا شامي بوده اند . دو رويکرد عاطفي و تحليلي ـ اجتهادي اهل سنت به عاشورا وي حادثه ي عاشورا را از ديدگاه دانشمندان اهل سنت نيز بررسي نمود و اظهار داشت : " اهل سنت با توجه به منابع شان با دو رويکرد عاطفي و تحليلي ، اجتهادي به عاشورا نگريسته اند ؛ نقطه ي عطف رويکرد عاطفي توجه به نفس مظلوميت است . حادثه ي عاشورا با توجه به مقام سيد الشهداء (ع) و يارانش و با توجه به اين که فرزندان پيامبرند و بعد از نيم قرن چگونه در صحراي کربلا شهيد مي شوند ، با چه جرمي کشته مي شوند ؟ پيام آنها چيست ؟ بر سر فرزندان و زنان آنها چه مي آيد ؟ بر سر اجسادشان چه مي آيد ؟ اينها بعد رثايي حادثه اند که مورد توجه اهل سنت قرار گرفته و به اتفاق عوامل حادثه را محکوم کرده اند و نسبت به آن اظهار اندوه نموده اند " . وي در تبيين جنبه ي اجتهادي ، تحليلي گفت : " اکثريت اهل سنت ، نسبت به حادثه ي عاشورا وقتي با رويکرد تحليلي و اجتهادي هم برخورد کرده اند ، موضع روشني گرفته اند ، به طوري که آن بعد عاطفي را نيز تکميل کرده اند و جالب است که نقطه ي عزيمت و بيت العزل اين موضع گيري اهل سنت مساله ي جواز لعن و عدم جواز لعن يا وجوب لعن يزيد و عدم وجوب آن است . ديدگاه بيشتر اهل سنت اين است که يزيد بعد از واقعه ي عاشورا و ارتکاب اين جنايت بي مانند تاريخي ، کافر و واجب اللعن شد " . ناصري داوودي در دايره ، آراي اکثريت کساني که با لعن يزيد موافق اند سخن گفت و خاطرنشان کرد : " قبل از اين که صاحب نظران اهل سنت وارد معرکه شوند اصلاً لعن بر يزيد و محکوم نمودن او و اين که به عنوان فرد شماره ي يک در جنايت عاشورا متهم شود از داخل خاندان اموي بروز پيدا کرد . " مساله ي لعن يزيد از ديدگاه اهل سنت : وي افزود : " بنابر گزارش هاي اهل سنت ، يزيد اعتراف مي کند که شايستگي حکومت را ندارد و معاويه خلافت را از دست کسي گرفته که نسبت به او شايسته تر بود . پدر وي نيز به ناحق خلافت را غصب کرد و کسي را که نسبت به خلافت شايسته بود به شهادت رساند . در ميان امويان نيز عمر بن عبدالعزيز ، خوش نام ترين خليفه ي اموي در ميان اهل سنت است . وقتي در حضورش يکي از افراد اهل سنت يزيد را اميرالمومنين خطاب مي کند ، ايشان دستور مي دهد به او 40 تا 80 ضربه شلاق بزنند . در ميان خانواده ي اموي ، ابوالفرج اصفهاني ، يزيد را لعن مي کند . بعد از او جاحظ و قبل از جاحظ از حسن بصري اين مساله ي لعن آغاز مي شود . ميان بزرگان اهل سنت کساني مثل حسن بصري ، ابوحنيفه ، قاضي ابوالعلاي حنبلي ، ابوالقاسم شافعي ، سعدالدين تفتازاني ، ذهبي ، جلال الدين محمد مولوي بلخي ، حمدالله مستوفي ، عبدالرحمن بن خلدون ، عبدالرحمن جامي ، ابن حجر و سيوطي از مهمترين شخصيت هايي هستند که لعن يزيد را مطرح کرده اند و به صورت علني يزيد را واجب اللعن دانسته اند " . و اضافه کرد : " عده اي به طور غير مستقيم مساله ي لعن يا عدم لعن را در قالب تاريخ نگاري مطرح کرده اند . در تاريخ طبري مساله ي لعن به صورت مبهم مطرح شده است . به اين صورت که روايات متعددي آورده است : صحيح و ضعيف ، راست و بلاواسطه يا دروغ و غير قابل باور . همين طور در طبقات ابن سعد که سردسته ي ، تاريخ نگاراني است که در مورد حادثه ي عاشورا دچار انحراف ، و تحريف و بدعت هايي شده است . همين ابن سعد مساله ي لعن يا عدم لعن يزيد را در قالب تاريخ نگاري با بافتن روايات جعلي و متناقض و ارائه ي اين روايات غير قابل باور مطرح کرده است " . وي افزود : اولين شخصي که مساله ي عدم جواز لعن يزيد را مطرح کرده است ، ابوحامد غزالي است . ابن خلدون نيزبا همه ي اين که امام حسين (ع) را عادل و امام مي داند در عين حال مساله ي شوکت در خلافت را مطرح و به نحو غير مستقيم از يزيد طرفداري مي کند " . ديدگاه معاصر و عزاداري اهل سنت : ناصري داوودي ، درپايان ، به طرح نظريات معاصران پرداخت و اظهار داشت : " در دوران معاصر نيزهمين اکثريت و اقليت وجود دارند . در ميان اقليت تعدادي را مي بينيم که شخصيتي با عنوان استاد دانشگاه کويت کتابي نوشته است به نام برائه يزيد بن معاويه من دم الحسين يا کتابي ديگري را يکي از اساتيد مصري نوشته است با عنوان : اباطيل يجب ان طمح من التاريخ يا کتابي... مثل تاريخ اسلام دوره ي اموي ، دوره ي عباسي و امم اسلامي را نوشته است و طرفداري از يزيد را به عنوان تاريخ نگاري يا حتي بحث هاي جامعه شناسي و روان شناسي مطرح کرده است " . وي خاطر نشان ساخت : " ولي در ميان معاصران اهل سنت باز هم اکثريت بيش از گذشته طرفدار لعن يزيد و طرفدار شهادت امام حسين (ع) و تجليل از وي مي باشند . در راس آنها سيد جمال الدين را جزو اهل سنت يا پذيرفته شده از سوي اهل سنت بدانيم در اين باره نظراتي بسيار ظريف دارد که اصلاً اسلام را محمدي الحدوث و حسيني البقا مي داند . همين طور مرثيه ي بسيار زيباي مصلح ديگر اهل سنت ، اقبال لاهوري را داريم که اصلاً حادثه ي عاشورا را به عنوان جرياني مي داند که به حق ريشه در دوران آدم داشته و از زمان آدم تا خاتم (ص)ادامه دارد . او حادثه ي عاشورا را از جهات گوناگوني قابل الگوگيري و تا خاتم ادامه دار مي داند " . مدير گروه تاريخ تشيع پژوهشکده ي سيره ، درباره ي برخورد عملي اهل سنت با حادثه ي عاشورا ، گفت : " در گذشته ، اهل سنت نسبت به عاشورا با تجليل و قدرداني برخورد کرده اند و اين مي تواند از عواملي موثر براي گفتمان بين المذاهب درباره ي عاشوراي حسيني باشد . امروزه نيز اهل سنت در جنوب شرقي آسيا ، اندونزي ، مساله ي تابوت کشان را دارند که کاملاً با فرهنگ ملي شان آميخته است و اآنها را سوگوار نشان مي دهد . همچنين است مساله ي نذر ، نيت و روزه داري . همين طور در آسياي ميانه عملاً سوگواري در گذشته با عنوان عاشورا و عاشوري در ميان آنها با عنوان علم هايي مطرح مي باشد که نشان مي دهد آنها سوگوار هستند " . وي افزود : " در قفقاز ، شمال آفريقا و در جهان غرب ، خاورميانه و حتي کشورهايي مانند پاکستان و افغانستان در ميان اهل سنت و استان هاي کاملاً سني نشين ، عزاداري موجود است . حتي در دهه هاي اخير دشمنان خارجي و بعضي متحجران درصدد هستند که با اين مساله مبارزه کنند و عزاداري اهل سنت را زير سوال ببرند و با آن مبارزه نمايند " . منبع: راه قرآن . /1001/ /div>
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 410]