واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
فارس: عضو گروهك جعلي "ادوار تحكيم " اذعان كرد: آيتالله خميني (ره) مستحكم ترين دژ امپرياليسم در خاورميانه را فتح كرد؛ ناگزير بخش مهمي از جنبش دانشجويي در اروپا نسبت به ايران انقلابي احساس سمپاتي دارند. سعيد- ق طي مقالهاي در سايت ضدانقلابي روزنت و در حالي كه گروهكهاي شبه دانشجويي را در آستانه 16آذر به ارتباط گرفتن با خارج و همچنين برداشتن مرزهاي اعتقادي دعوت ميكرد، از افول جنبش دانشجويي در غرب خبر داد و نوشت؛ "در دهههاي 60 و 70 ميلادي جنبش دانشجويي در اروپا و آمريكا رو به رشد بود تا آنجا كه بسياري از نظريه پردازان كه سرآمدشان ماركوزه بود، به تنگ آمده، از آنچه شبه بورژوا شدن پرولتاريا در غرب مي خواندند، به جنبش دانشجويي اميد بسته بودند. اينك اما سرمايه داري در غرب شيپور پيروزي را دميده و پايان تاريخ را رقم زده است. در آمريكا تقريباً اثري از جنبش دانشجويي وجود ندارد؛ آنچه هست دانشجوياني سياسي هستند كه براي ورود به سياست رسمي در دو حزب اصلي ايالات متحده مشق سياست ميكنند. رهبران سابق جنبش دانشجويي، نمايندگان پارلمان و اعضاي دولتهايي هستند كه قصد سرنگونيشان را داشتند. هيپيهاي ديروز اينك مديران شركتهاي چند مليتياند. اعتراض به مذاكره تبديل شده و منطق سود سرمايه داري، هر آنچه سخت بوده و استوار را دود كرده و به هوا فرستاده است. اين اظهارات از آن جهت جالب است كه محافل سياستگذاري و رسانهاي در غرب، مدام ميكوشند جريان شبه دانشجويي معارض با جمهوري اسلامي را با وصف آزاديخواهي و مخالف خواني احيا كنند و اين در حالي است كه ريشههاي مخالفت كذايي را در غرب سوزانده اند و اجازه فعاليت هيچ تشكلي عليه اصل حاكميت خود را نمي دهند. عضو گروهك ادوار تحكيم در عين حال توضيح نداده كه اگر ماهيت سرمايه داري حاكم بر غرب آن چنان است كه او توصيف ميكند- كه درست است- پس چگونه گروهك متبوع وي طي سالهاي اخير به واسطه كساني نظير زيدآبادي، مؤمني و برخي عناصر فراري مستخدم آمريكا (نظر حقيقت جو، موسوي خوئيني و...) در خدمت همان نظام سرمايه داري عدالت سوز و چپاولگر قرار گرفته است و چرا شخص وي به طيفي از رسانه هاي تغذيه شده از سوي سرمايه داري سيطره جوي غرب (نظير همين سايت روزنت) سرويس مي دهد؟ نامبرده در ادامه تحليل خود اذعان ميكند: جنبش دانشجويي در اروپا عمدتاً ضدامپرياليست بوده است. از قضا حكومت ايران در طي اين 30سال ضد امپرياليست ترين كشور جهان بوده و هر جا صداي راديكاليسم ]بخوانيد مبارزه و مقاومت در برابر سيطره طلبي آمريكا[ شنيده مي شود، ردپاي ايران انقلابي قابل مشاهده است. آيت الله خميني مستحكم ترين دژ امپرياليسم در خاورميانه را فتح كرد و اسلام انقلابي را در منطقه گسترد. ناگزير بخش مهمي از جنبش دانشجويي در اروپا نسبت به ايران انقلابي احساس سمپاتي دارند. وي در عين حال ماهيت تشكل متبوع خود را نشان داد، آنجا كه اسلام مبارز با استعمار را استعمار راديكال خواند و با ارائه رهنمود به مستكبران نوشت: ايران همواره موتور محرك خاورميانه بوده است. ملي شدن صنعت نفت موجي از ملي گرايي را در خاورميانه به راه انداخت و انقلاب اسلامي در ايران زمينه ساز ظهور فراگير بنيادگرايي اسلامي و اسلام راديكال در خاورميانه شد كه اينك دامن اروپا و آمريكا را نيز گرفته است. ايران امروز درگير نبرد ميان اسلام راديكال از سويي و نيروهاي سكولار و اسلام ميانه رو از سويي ديگر است. نبرد با بنيادگرايي اسلامي و تروريسم برآمده از آن راه حل نظامي و امنيتي ندارد، گرچه برخورد نظامي، امنيتي با آن هم اكنون ناگزير شده است. اسلام راديكال را پيش از هر چيز بايد در همانجا كه پديد آمده است شكست داد و سمبوليك ترين و آماده ترين مكان براي شكست اسلام راديكال، موطن آن يعني ايران است(!) گفتني است گروهك ادوار تحكيم شاخه اي از گروهك نهضت آزادي (طيف مدعيان دروغين عنوان ملي- مذهبي) است كه براي داشتن بهانه حضور در ميان دانشجويان دفتر تحكيم تأسيس شده است با اين عنوان كه اعضاي ادوار تحكيم در يك دهه پيش يا پيشتر عضو دفتر تحكيم بوده اند. برخي از اعضاي ادوار تحكيم طي چند سال اخير براي آموزش و تعليم هاي ويژه براندازي و كودتاي مخملي به سفرهاي اروپايي و آمريكايي برده شده اند و برخي از اعضاي سابق آنها نيز هم اكنون در آمريكا اقامت دارند و به طور رسمي در استخدام محافل ضدايراني آن كشور قرار گرفتهاند /1001/ /div>
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 87]