تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):زراعت در زمين هموار مى رويد، نه بر سنگ سخت و چنين است كه حكمت، در دل هاى متواضع...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816939794




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سازمان واحدي براي مديريت جنبش سبز وجود ندارد


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

به راستي فراتر از موج آفريني هاي رسانه اي در فضاي مجازي جهت برجسته سازي اعتراض «گروهي سبز به دست»، آيا در عالم واقع نيز پديده اي كه از آن بتوان تحت عنوان «جنبشي اجتماعي» ياد كرد، وجود خارجي يافته است؟ طراحان اين جريان البته تلاش بسياري كرده اند تا برقامت نحيف اين حركت كور رداي يك جنبش فراگير اجتماعي بپوشانند؛ اما عرصه عمل البته در طول زمان نشان داد كه اين رخت عاريتي برتن چنين «ريز جثه اي» زار مي زند. جنبش هاي اجتماعي چه در نوع مدرن آن و با توجه به تئوري هاي جديد علوم اجتماعي و چه با مقياس پيشيني و با درنظر گرفتن نمونه هاي عيني آن در طول تاريخ، مؤلفه ها و شاخصه هاي منحصر به فردي دارند كه هر «تكانه» جزيي اجتماعي را از داشتن ادعاي «جنبش» باز مي دارد. تئوري بافي هاي حاميان اين جريان كه البته در «توهمي عامدانه» در راستاي هويت سازي براي اين حركت ريشه دارد، نه تنها نتوانست از اين كاه شناور در هوا، كوهي بسازد، بلكه حتي موفق نشد روند فعلي را كه كاملا به ضرر آنهاست، اندكي معكوس نمايد. به منظور بازشناسي چنين پديده اي كه طراحان آن جنبشي اجتماعي قلمدادش مي كنند، البته نقطه عزيمت هاي فراواني را مي توان مورد توجه قرار داد، اما به نظر مي رسد دراين مجال بازكاوي كاستي ها و ناراستي هاي اين حركت از منظر گزاره هاي پذيرفته شده علوم اجتماعي- كه سردمداران اين جريان نيز سنگ اين علوم را بسيار برسينه مي زنند- انتخابي شايسته باشد. 1- رفتارشناسي جريان موسوم به سبز در اين بررسي حقايق بسياري را از پستوي اهداف و اغراض اين جريان براي ما برملا خواهد ساخت. روانشناسان سياسي معتقدند كه كنش هاي سياسي- اجتماعي افراد و گروه ها، ارتباط مستقيمي با ابعاد نهفته ماهيتي كنشگران دارد، به طوري كه اين رفتارها را مي توان نمود و بروزي روشن از چيستي پشت پرده آنها قلمداد كرد. پديده اي كه طراحان آن در تلاشند به شكل جنبشي اجتماعي فراگير تصويرش كنند البته به عنوان ابتدايي ترين شاخصه ها بايد داراي ماهيتي مردمي آن هم در عرصه قابل اعتنايي از اجتماع باشد. به واقع، مثلث «حاميان مردمي، رهبري و ايدئولوژي» به عنوان مؤلفه هاي اصلي يك جنبش، از معروف ترين تئوري هاي پذيرفته شده علوم اجتماعي است و بااين بيان «حمايت مردمي» جزء ابتدايي ترين قرائن راستي آزمايي مدعيان وجود يك چنين جنبشي است. رفتارشناسي اين عده اما ماجرايي ديگر را روايت مي كند. تكاپوهاي بي ثمر سران اين جريان در شكل دهي به حضوري پررنگ در روزهاي قدس و سيزدهم آبان به عنوان دو نمونه آماري براي اين تحقيق، مناسب مي نمايد. شايد اولين نكاتي كه در تحليل ماهيت رفتاري گروه موسوم به سبز، دراين دو روز به ذهن متبادر شود كم شماري حاميان آنها و در نتيجه ناكامي سران اين جريان در فراخوان طرفداران خود باشد كه البته همين نكته نيز نتايج قابل توجهي را در راستاي وهم آلود بودن ادعاي وجود جنبشي فراگير براي ما به ارمغان خواهد آورد. تحليل چگونگي حضور اين گروه در روزهاي ياد شده اما درسطحي عميق تر، نكات تامل برانگيز ديگري را به نمايش مي گذارد. عرصه حضور چشمگير آحاد ملت در آخرين جمعه ماه مبارك رمضان البته معيار بسيار خوبي براي سنجش عيار مردمي بودن اين جماعت محدود آشوب گر است. دراين ميان اما آنچه در سطح خيابان هاي تهران مشاهده شد و درتصاوير پخش شده و از مجموعه هاي خبري سيما نيز منعكس گرديد، سبز به دستان- صرف نظر از اندك شماري آنها- كاملا در تقابل با مسير راهپيمايي مردمي درحال حركت بودند و به ظاهر مقصدي را غيراز حركت به سوي دانشگاه تهران مدنظر داشتند. حركت دسته جمعي در ميان جمعيت اما درخلاف جهت مسير مردم البته شايد در ابتدايي ترين برداشت، نوعي تلاش در جهت اخلال و بي نظمي را به ذهن متبادر كند اما به باور روانشناسان سياسي اين رويداد به روشني حاكي از وجود رگه هاي قابل توجهي از «مردم ستيزي» در ابعاد نهفته ماهيتي اين جريان است. حركت جمعي در ميان مردم آن هم خلاف جهت البته زماني كه با فريادهاي سبز به دستان و تلاش آنها براي غلبه بر صداي ملت اما با سردادن شعارهايي متضاد، همراه شود مي تواند در فهم اين شاخصه از ماهيت نهان اخلال گران كمك شاياني باشد. مردم ستيزي نهفته در پستوي ذاتي اين جريان اما در گام بعدي به نوعي «مردم گريزي» بدل گرديد. در آستانه سيزدهم آبان ماه درحالي كه پايتخت نشينان مصمم به حضور برسر وعده هرساله خود، در مقابل لانه جاسوسي بودند؛ سران اين حركت با تلاشي مثال زدني سعي در فراخوان حاميان خود در نقطه اي ديگر از شهر نموده و از اين طريق جدايي خود را از صف ملت به اثبات رساندند. با اين وصف بايد پذيرفت حضور هرچند كم شمار اين جماعت محدود در ميدان هفت تير تهران و تلاش تامل برانگيز آنها در شكاف افكني ميان خود و مردم، تاكيد مضاعفي بر رويه غيرمردم مدار و در نتيجه غيراجتماعي بودن اين حركت بود. 2- طبق بيان پيشين، موضوع ديگري كه جنبش انگاري اين جماعت را به چالش مي كشد؛ مسئله «رهبري» است. كاستي اين شاخصه در چنين پديده ناهمگوني البته نيازي به اثبات ندارد و بسياري از حاميان اين جريان نيز بارها به اين امر معترف بوده اند كه در اين ميان مي توان به گفته هاي محسن آرمين سخنگوي سازمان مجاهدين اشاره داشت. آرمين با بيان اينكه سازمان واحدي براي مديريت جنبش سبز وجود ندارد به ايلنا گفت: اين وضعيت آسيب پذيري هايي خواهد داشت كه در آن ميان مي توان به احتمال بروز تفرق و پراكندگي در سطح شعارها، اهداف و راهكارها اشاره كرد. محمدجواد حق شناس عضو مركزيت حزب اعتماد ملي هم در همين رابطه اذعان كرد: موسوي نماد جريان هوادار خود است اما اين جريان درحال حاضر رهبر و ليدر مشخصي ندارد و بخشي از آن را فاقد رهبري منسجم، كنترل شده و منضبط مي دانم. كژفهمي طراحان اين جريان از چيستي ماهيت جنبش هاي اجتماعي و تأكيد بيش از حد بر تكثر و چندصدايي بودن اين شبكه به اصطلاح اجتماعي، باعث گرديده تا آنها از مؤلفه مهمي همچون رهبري غافل بمانند. اين جماعت متوهم بر اين باورند كه طيف گسترده و پراكنده جنبش، ضامن بقاء آنها و موجب بازدارندگي از برخوردهاي حذفي است. تأكيد بر چند صدايي هرچند آن چنان بيراه نيز نباشد، نبايد ضرورت وجود يك صداي واحد در رأس هرم جنبش را به حاشيه براند و اين همان كژفهمي يادشده از شاخصه هاي اصلي جنبش هاست. اين البته بخشي از ماجراست؛ ضعف رهبري «اندك جماعت سبز به دست» اما ناشي از لقمه بزرگتر از دهاني است كه مدعيان هدايت اين جريان، قصد بلعيدن آن را دارند. در ميان دانه درشت هاي اين حركت به واقع گزينه اي را نمي توان يافت كه در ابعاد رهبري يك جنبش اجتماعي بوده و حتي ياراي چنين ادعايي باشد. شاهد اين بيان البته طرح مثلث خاتمي، موسوي و كروبي به عنوان شوراي رهبري اين جريان، براي جبران ضعف هر يك از اين افراد است كه البته از اين طريق نيز طرفي برنبستند. با اين حال هرچند اثبات كاستي عنصر رهبريت در اين خرده تحرك نو پديد، تلاش زيادي را نمي طلبد اما تبيين ابعاد اين نقيصه از نظرگاه جامعه شناسان سياسي امري قابل بررسي است؛ مقوله «رهبري» در ميان مباحث جنبش هاي اجتماعي، فراتر از صرف فرمان راندن فردي خاص است. در اين رابطه جامعه شناسان سياسي جنبش ها را داراي گونه هاي مختلفي از رهبري مي دانند كه البته وجود همگي آنها لازم و ضروري است. «رهبران ايدئولوگ» يكي از اين انواع است. رهبر ايدئولوگ دستگاه فكري يك جنبش را معرفي كرده و انديشه آن را مشخص مي كند. او در اين راستا دو وظيفه مهم را برعهده دارد؛ يكي نشان دادن نارسايي هاي وضع موجود و دوم تبيين و چيستي وضع مطلوب جامعه. بايد توجه داشت كه رهبري يك مجموعه، نتيجه حاصل از دو فرآيند اعمال رهبري از سوي سران و پذيرش اين موضوع از سوي حاميان است. به اين ترتيب تنها با بيان ايدئولوژي و انديشه و بدون تبعيت از طرف مقابل هيچ گونه اي از رهبري متصور نخواهد بود. اين ناهنجاري البته از اجزاء غيرقابل انكار جماعت موسوم به سبز است به طوري كه سران اين جريان- هرچند به ظاهر- دم از امام، انقلاب و قانون اساسي مي زنند و اهداف خود را در چهارچوب هاي پيش گفته تعريف مي نمايند، حاميان آنها اما شعارهايي مبني بر حمايت از نظام پهلوي و در راستاي اهداف ته مانده سلطنت طلبان آن سوي مرزي سر مي دهند. اين ناهمگوني را همچنين در نحوه بروز علني اين جريان نيز مي توان مشاهده كرد؛ هنگامي كه سردمداران اين حركت- البته به منظور ابراز وفاداري خود به تئوري هاي شارپ- ادعاي پايبندي به اصول مبارزات مسالمت آميز و خشونت پرهيز را دارند؛ خرده تحركات آنها در كف خيابان و از همان نخستين روزهاي پيدايش، صحنه ديگري را رقم مي زدند و آثار زيانباري را از خود برجاي گذاشتند. اين موارد نمونه هايي روشن براي اثبات فقدان رهبري ايدئولوگ در اين جريان سراسر ناهمگون بود. «رهبران بسيج گر» البته دومين گونه از اين گروه است، آنها وظيفه دارند حاميان را به مسير جنبش كشانده، افراد ناراضي از وضع موجود را ساماندهي كنند و طرفداران خود را براي حضور در عرصه هايي كه محتاج قدرت نمايي است، تحريك و ترغيب نمايند. هرچند قابل انكار نيست كه جمع قابل توجهي از افراد در اين جريان، از هيچ تلاشي براي بسيج بدنه اجتماعي- كه البته وجود آن محل ترديد است- فروگذار نكرده اند، اما ناكامي آنها در بسيج حاميان به طوري كه در روز 13آبان به زحمت شمار آنها از هزار نفر فراتر مي رفت، خود گواه روشني بر كاستي اين نوع از رهبري در رأس جريان فتنه است. 3- در رابطه با «ايدئولوژي» كه سومين مؤلفه اصلي يك جنبش اجتماعي است، بدان جهت كه عده اي را در اتهام زني در جهت سياسي انگاري اين يادداشت ياري نرسانيم، بحثي نخواهد شد. اما تأملي در روش شناسي اين جريان به منظور ابراز وجود و ظهور اجتماعي، به نظر ضروري مي نمايد. به باور جامعه شناسان سياسي يك جنبش براي اينكه بتواند يكي از اصلي ترين خصوصيات خود يعني «مسالمت آميز» بودن را حفظ كند بايد در كنار بهره گيري از ابزارهاي بسيج اجتماعي، روش هاي «كنترل اجتماعي» را نيز مدنظر قرار دهد. اين مهم البته زماني به دست خواهد آمد كه رهبري جنبش بتواند هم انديشه آن را تبيين كند و هم اجزائش را هدايت و كنترل نمايد. با اين وصف و باتوجه به فقدان رهبري، به نظر مي رسد، خشونت آميز بودن رويه اين حركت چندان تعجب برانگيز هم نبوده و البته از سوي ديگر همين امر تأكيد مضاعفي بر ادعاي بي اساس جنبش انگاران خواهد بود. در نهايت بايد تصريح داشت كه به باور نگارنده، اين مشت از خروار، به روشني گوياي اين واقعيت است كه نه تنها چنين خرده تحرك رو به افولي، هيچ گونه شباهتي به جنبش هاي اجتماعي ندارد، بلكه حلوا، حلوا گفتن حاميان آن هم جز تلخ كامي حاصل ديگري را براي آنها به ارمغان نياورده است.   منبع: كيهان         /1001/





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 146]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن