ویژه های روزنامه های امروز کشور

واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

استراگيجي عمله هاي آمريكا در 16 آذر (خبر ويژه) سردرگمي و انفعال شديد در ميان رسانه هاي وابسته به ستاد آشوب، غالباً به «استراگيجي» از سوي آنها به جاي ارائه استراتژي و تاكتيك تبديل مي شود. پس از به بار آوردن 2 افتضاح بزرگ در روزهاي 13آبان و قدس كه ريزش كامل نيروهاي آشوبگران را نشان داد، سردمداران اين جريان اكنون در وضعيتي قرار گرفته اند كه نه راه پيش دارند و نه راه پس. راه پس ندارند چون پيش از اين مدعي شده بودند روز 16آذر شاهكار مي كنند و راه پس ندارند چرا كه حالا مي گويند چون اين روز اساساً دانشجويي است، پس نبايد كسي از ما توقع بسيج مردم در خيابان را داشته باشد. به ويژه گروهك نهضت آزادي كه از سرمايه باخته هاي اصلي به شمار مي رود، خواستار اين شده كه اين روز دانشجويي بماند. آنها مدعي شده اند اين خواسته را براي پرهيز از سركوب مطرح مي كنند. در عين حال سايت موسوم به ملي- مذهبي براي خالي نبودن عريضه، از «تجديد پيمان]![ 100 دانشجوي دانشگاه هاي مختلف با كروبي» خبر داد و اين در حالي است كه 4/3ميليون دانشجو در كشور وجود دارد كه اگر بر پيمان و همراهي دانشجويان با كروبي بود او نبايد در مجموع و از همه اقشار، كلاً 330 هزار راي- كمتر از آراي باطله- را به سمت خود جلب كند. چند سايت زنجيره اي هم در شايعه سازي بدون سند خود مدعي شدند 3 هزار دانشجوي دانشگاه تهران خواستار دعوت موسوي و كروبي شده اند. سايت هاي مذكور همچنين مدعي شدند 90درصد دانشجويان حامي دو نامزد ياده شده هستند. صرف نظر از اينكه طومار كذايي واقعيت ندارد، در عين حال بايد توجه داشت كه دانشگاه تهران بيش از 30هزار دانشجو دارد و حتي اگر طومار مذكور در عالم واقع نيز وجود داشت، مي شد 10درصد نه 90درصد دانشجويان اما... بالاخره «رسانه زنجيره اي» است، كنتور نيست كه شماره بيندازد! اين نكته نيز گفتني است كه با خالي بودن عريضه و تنگ آمدن قافيه براي عناصر ضدانقلاب، آنها تحت عنوان هاي جعلي «دانشجويان چپ دموكرات»، «شاخه دانشجويي جنبش مسلمانان مبارز»، «دانشجويان ليبرال»، «دانشجويان چپ برابري خواه» و... بيانيه هايي را منتشر مي كنند تا گروهك هاي تك يا چند نفره را انبوه جلوه دهند. به عنوان مثال گروهك جنبش مسلمانان مبارزه اساساً گروهكي تك نفره وابسته به (حبيب پيمان) است، حال تصور كنيد شاخه دانشجويي اين گروهك ديگر چه مي شود. به تازگي سايت گويانيوز در تحليلي با اشاره به خوش خدمتي هاي عناصر اجير شده به آمريكا و انگليس و اسرائيل در تجمعات حاشيه اي روز قدس و 13آبان، خواستار تداوم همان روند در 16آذر شده و مژده داده كه اين روندها مي تواند به صدور قطعنامه عليه برنامه هسته اي ايران منجر شود! آيت الله خميني به عنوان فاتح دژ آمريكا محبوب جنبش دانشجويي در اروپاست (خبر ويژه) عضو گروهك جعلي «ادوار تحكيم» با اذعان به اينكه ريشه جنبش دانشجويي را در آمريكا خشكانده اند، اذعان كرد: جريان هاي دانشجويي در ساير نقاط دنيا به خاطر موضع ضداستكباري جمهوري اسلامي، طرفدار ايران هستند. سعيد- ق طي مقاله اي در سايت ضدانقلابي روزنت و در حالي كه گروهك هاي شبه دانشجويي را در آستانه 16آذر به ارتباط گرفتن با خارج و همچنين برداشتن مرزهاي اعتقادي دعوت مي كرد، از افول جنبش دانشجويي در غرب خبر داد و نوشت: «در دهه هاي 60 و 70 ميلادي جنبش دانشجويي در اروپا و آمريكا رو به رشد بود تا آنجا كه بسياري از نظريه پردازان كه سرآمدشان ماركوزه بود، به تنگ آمده، از آنچه شبه بورژوا شدن پرولتاريا در غرب مي خواندند، به جنبش دانشجويي اميد بسته بودند. اينك اما سرمايه داري در غرب شيپور پيروزي را دميده و پايان تاريخ را رقم زده است. در آمريكا تقريباً اثري از جنبش دانشجويي وجود ندارد؛ آنچه هست دانشجوياني سياسي هستند كه براي ورود به سياست رسمي در دو حزب اصلي ايالات متحده مشق سياست مي كنند. رهبران سابق جنبش دانشجويي، نمايندگان پارلمان و اعضاي دولتهايي هستند كه قصد سرنگونيشان را داشتند. هيپي هاي ديروز اينك مديران شركت هاي چند مليتي اند. اعتراض به مذاكره تبديل شده و منطق سود سرمايه داري، هر آنچه سخت بوده و استوار را دود كرده و به هوا فرستاده است. اين اظهارات از آن جهت جالب است كه محافل سياستگذاري و رسانه اي در غرب، مدام مي كوشند جريان شبه دانشجويي معارض با جمهوري اسلامي را با وصف آزاديخواهي و مخالف خواني احيا كنند و اين در حالي است كه ريشه هاي مخالفت كذايي را در غرب سوزانده اند و اجازه فعاليت هيچ تشكلي عليه اصل حاكميت خود را نمي دهند. عضو گروهك ادوار تحكيم در عين حال توضيح نداده كه اگر ماهيت سرمايه داري حاكم بر غرب آن چنان است كه او توصيف مي كند- كه درست است- پس چگونه گروهك متبوع وي طي سال هاي اخير به واسطه كساني نظير زيدآبادي، مؤمني و برخي عناصر فراري مستخدم آمريكا (نظر حقيقت جو، موسوي خوئيني و...) در خدمت همان نظام سرمايه داري عدالت سوز و چپاولگر قرار گرفته است و چرا شخص وي به طيفي از رسانه هاي تغذيه شده از سوي سرمايه داري سيطره جوي غرب (نظير همين سايت روزنت) سرويس مي دهد؟ نامبرده در ادامه تحليل خود اذعان مي كند: جنبش دانشجويي در اروپا عمدتاً ضدامپرياليست بوده است. از قضا حكومت ايران در طي اين 30سال ضد امپرياليست ترين كشور جهان بوده و هر جا صداي راديكاليسم ]بخوانيد مبارزه و مقاومت در برابر سيطره طلبي آمريكا[ شنيده مي شود، ردپاي ايران انقلابي قابل مشاهده است. آيت الله خميني مستحكم ترين دژ امپرياليسم در خاورميانه را فتح كرد و اسلام انقلابي را در منطقه گسترد. ناگزير بخش مهمي از جنبش دانشجويي در اروپا نسبت به ايران انقلابي احساس سمپاتي دارند. وي در عين حال ماهيت تشكل متبوع خود را نشان داد، آنجا كه اسلام مبارز با استعمار را استعمار راديكال خواند و با ارائه رهنمود به مستكبران نوشت: ايران همواره موتور محرك خاورميانه بوده است. ملي شدن صنعت نفت موجي از ملي گرايي را در خاورميانه به راه انداخت و انقلاب اسلامي در ايران زمينه ساز ظهور فراگير بنيادگرايي اسلامي و اسلام راديكال در خاورميانه شد كه اينك دامن اروپا و آمريكا را نيز گرفته است. ايران امروز درگير نبرد ميان اسلام راديكال از سويي و نيروهاي سكولار و اسلام ميانه رو از سويي ديگر است. نبرد با بنيادگرايي اسلامي و تروريسم برآمده از آن راه حل نظامي و امنيتي ندارد، گرچه برخورد نظامي، امنيتي با آن هم اكنون ناگزير شده است. اسلام راديكال را پيش از هر چيز بايد در همانجا كه پديد آمده است شكست داد و سمبوليك ترين و آماده ترين مكان براي شكست اسلام راديكال، موطن آن يعني ايران است(!) گفتني است گروهك ادوار تحكيم شاخه اي از گروهك نهضت آزادي (طيف مدعيان دروغين عنوان ملي- مذهبي) است كه براي داشتن بهانه حضور در ميان دانشجويان دفتر تحكيم تأسيس شده است با اين عنوان كه اعضاي ادوار تحكيم در يك دهه پيش يا پيشتر عضو دفتر تحكيم بوده اند. برخي از اعضاي ادوار تحكيم طي چند سال اخير براي آموزش و تعليم هاي ويژه براندازي و كودتاي مخملي به سفرهاي اروپايي و آمريكايي برده شده اند و برخي از اعضاي سابق آنها نيز هم اكنون در آمريكا اقامت دارند و به طور رسمي در استخدام محافل ضدايراني آن كشور قرار گرفته اند. به نيابت از سعودي ها و صهيونيست ها قربه الي الشيطان الاكبر (خبر ويژه) رسانه راه اندازي شده از سوي عطاءا...مهاجراني و محسن كديور (و عبدالعلي بازرگان) از موضع ضدايراني رژيم سعودي، مصر و اردن در القاي شيعه هراسي و ابراز نگراني نسبت به تشكيل هلال شيعي دفاع كرد! القاي نگراني نسبت به هلال شيعي اگرچه از سوي وهابي ها و برخي سران فاسد رژيم هاي مرتجع در منطقه تبليغ مي شود اما در واقع پروژه آمريكايي، انگليسي و صهيونيستي براي مقابله با گسترش نفوذ جمهوري اسلامي ايران در خاورميانه اسلامي است. سايت جرس وابسته به مهاجراني و كديور با اشاره به اظهارات سال گذشته ملك عبدالله پادشاه اردن درباره تلاش ايران براي تشكيل هلال شيعي، با لحني قابل تأمل- كه با لحن ضدايراني «وهابي- صهيونيستي» هماهنگي كامل دارد- مي نويسد: هر چند اظهارات پادشاه اردن در آن زمان از سوي ايران، اعلام رسمي موضع گيري اسرائيل و آمريكا از زبان شاه اردن عنوان شد ولي نگاهي به تحولات حداقل 3 سال گذشته نشان مي دهد كه شاه اردن چندان نيز بي ربط سخن نگفته است. با وجود حمايت قاطبه ملت هاي مسلمان منطقه از جمهوري اسلامي و مواضع ضد آمريكايي- ضدصهيونيستي آنها، «جرس» مدعي شد: حاكميت ايران سالهاست جز تفرقه افكني در منطقه و مهيا كردن بستر براي فعاليت هاي طبيعتاً قدرتمندتر غرب و اسرائيل كار ديگري نكرده است. اين سايت ضد انقلابي با تخطئه حمايت ايران از حزب الله لبنان، طرف جريان مورد حمايت رژيم صهيونيستي و سعودي ها را در لبنان گرفت و نوشت: بيش از 3 سال از جنگ تابستان 2006 ميان لبنان و اسرائيل گذشته و حزب الله با اعتماد به نفسي كه از نتيجه نظامي اين جنگ گرفته، مالك الرقاب لبنان گشته و هر گاه از تصميمي خوشش نمي آيد به خود اجازه مي دهد تا عليه ديگران سلاح كشيده و پايتخت را اشغال كرده و براي ديگران خط و نشان بكشد. جرس همچنين به نيابت از آمريكايي ها، از نفوذ فزاينده ايران در كشور عراق ابراز نگراني و ناخرسندي كرد و نوشت: « در عراق نيز وضعيت، چندان تفاوتي ندارد. پس از حمله آمريكا به عراق، جمهوري اسلامي بلافاصله با پرچم حمايت از شيعيان وارد اين كشور شد و تلاش كرد تا شيعيان را زير يوغ آورد(!)... يمن جزء آخرين شاهكارهاست. گروهي شورشي عليه دولت حاكم تحرك كرده و در فعاليت هاي خود عربستان را نيز مشمول عنايت قرار داده اند و اكنون با حمايت ايران و تزريق پول و سلاح مواجه شده اند... در واقع هلال شيعي مورد اشاره ملك عبدالله در حال شكل گيري است». پيش از اين از شبكه سعودي العربيه به خاطر سرسپردگي كاملش به رژيم صهيونيستي به عنوان العبريه ياد مي شد و ظاهراً با اين قياس، «جرس» را هم بايد «جرس السعوديه» يا «جرس العبريه» معرفي كرد! گردانندگان اين سايت توضيح نداده اند كه اولا ايراني قلمداد مي شوند يا سعودي و اسرائيلي و آمريكايي، ثانياً كتمان كرده اند كه در لبنان جريان مورد ستايش آنها دست به اسلحه شده و گروكشي كردند و حزب الله مجبور شد ضرب شست نشان داده و عوامل سعودي و آمريكا را سر جايشان بنشاند. ثالثاً چرا به اين حضرات برمي خورد كه با راي اكثريت ملت عراق، پارلمان و دولتي طرفدار جمهوري اسلامي و مخالف اشغالگري آمريكا روي كار آمده است. آنها مگر با اشغالگران آمريكايي اند يا بعثي و حامي صدام هستند؟! (البته آقاي مهاجراني چند سال پيش دفاع مظلومانه، اما شجاعانه ملت ايران در برابر تهاجم صدام را «برادركشي» توصيف و تخطئه كرده بود!) رابعاً آيا زنان و كودكاني كه اين روزها دسته دسته توسط بمب هاي فسفري و سمي و اورانيومي اهدايي آمريكا به سعودي ها، قتل عام مي شوند شورشي اند؟! با اين حساب لابد، جنايتكاران سعودي هم ارتش آزاديبخش هستند. و نهايتاً اينكه، «تفرقه افكني و مهيا كردن بستر براي قدرت هاي غربي و اسرائيل» نيز تعبيري است كه براي عملكرد امثال آقاي كديور و مهاجراني و گروهك نهضت آزادي قابل اطلاق است كه در آمريكا و انگليس اقامت گزيده، از سوي آنها تر و خشك شده و به نيابت از سعودي ها و آمريكايي ها و صهيونيست ها و انگليسي ها، عليه جمهوري اسلامي تهمت پراكني مي كنند؟ البته لابد خالصاً للشيطان الاكبر است و پاي دلار و جايزه و جيره و مزد در ميان نيست! رئيس جمهور جواب تهديد صهيونيست ها را داد به باند «سلام» برخورد! (خبر ويژه) يك سايت زنجيره اي براي تحريك و عوام فريبي به تحريف اظهارات رئيس جمهور در گفت وگو با شبكه اول سيما پرداخت. سايت سلام (راه اندازي شده توسط برخي گردانندگان روزنامه توقيف شده سلام) اظهارات صريح رئيس جمهور درباره تهديد نظامي رژيم صهيونيستي عليه ملت ايران، را به «منتقدان» رئيس جمهور نسبت داد! دكتر احمدي نژاد در پاسخ پرسش خبرنگار مبني بر اين كه صهيونيست ها جمهوري اسلامي را تهديد به حمله نظامي مي كنند، با تاكيد بر اين كه صهيونيست ها عامل آمريكايي ها در منطقه هستند و از خود استقلالي ندارند و همچنين آمريكايي ها در باتلاق عراق و افغانستان گير افتاده اند، گفته بود اينها ]صهيونيست ها[ كه خودشون سگ بقيه هستند و قلاده شان دست ديگران است... اين گاوي را كه ]در افغانستان و عراق[ زائيدند، فعلا بزرگ كنند... سايت سلام در اقدامي تعمدي و پرسش برانگيز مدعي شد رئيس جمهور اين سخنان را «به منتقدان خود» گفته است! سلامي ها البته در تحريف و تحريك و عوام فريبي سابقه دار محسوب مي شوند همچنان كه تيرماه سال 78 و به هنگام اصلاح قانون مطبوعات از سوي مجلس پنجم، براي اين كه نمايندگان مجلس را مرعوب كرده و مانع از بستن راه رخنه عناصر سلطنت طلب، ساواكي، بهايي، فراماسونر و تروريست به مطبوعات شوند، مدعي شدند اصلاحيه قانون مطبوعات را سعيد امامي (متهم قتل هاي زنجيره اي) پيشنهاد كرده است. اين اقدام سرآغاز آشوب هاي خياباني در تيرماه 78 و ميدانداري عوامل وابسته به آمريكا شد در حالي كه به شهادت وزير اطلاعات دولت آقاي خاتمي در همان زمان، سند محرمانه منتشره از سوي سلام تحريف گرديده و به دروغ و براي سوءاستفاده سياسي به سعيد امامي نسبت داده شده بود در حالي كه سند ياد شده به مشاوران وزير اطلاعات و موضوع مسائل عام فرهنگي- و نه اصلاح قانون مطبوعات- تعلق داشت. 5 مقام آمريكايي، دزدان سومالي و آشوبگران در فهرست 10 نامزد تايم! (خبر ويژه) مجله تايم در كنار 5 مقام آمريكايي و دزدان دريايي سومالي، آشوبگران ضد انقلاب در ايران را در زمره 10 نامزد «چهره سال» خود قرار داد. در فهرست 10 نامزد «تايم» نام 5 آمريكايي ديده مي شود كه البته قابل درك است از جمله: اوباما رئيس جمهور، بن برنانكه رئيس بانك مركزي، المپيا اسنو سناتور جمهوري خواه، استنلي مك كريستال فرمانده نيروهاي مشترك آمريكا و ناتو در افغانستان و تيم گايتنر وزير خزانه داري. همچنين نام آنجلا مركل صدراعظم متمايل به آمريكاي آلمان در كنار دزدان دريايي سوماليايي و اوساين بولت دونده جامائيكايي نيز در فهرست ياد شده آمده است. در اين ميان آشوبگران ضد انقلاب در ايران هم در فهرست مذكور جاي داده شده اند! بنابر تعريف تايم، چهره سال حامل عنواني افتخارآميز نيست. تايم ضمن تحسين شجاعت(!؟) آشوبگران به خاطر ايجاد تشنج در ايران نسبت به اين كه ميرحسين موسوي تا آخر خط براندازي با آشوبگران همراهي كند ابراز ترديد كرده و تصريح نمود سران جنبش مانند موسوي در حد و اندازه انتظار ناظران غربي براي تغييرات بنيادين در جمهوري اسلامي نيستند. /1001/

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]

[مشاهده در: www.rasekhoon.net]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 151]