تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 5 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):علم گنج بزرگی است که با خرج کردن تمام نمی شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1844690651




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ویژه نامه روز عرفه بزودی در سایت


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

ویژه نامه روز عرفه  به زودی در سایت راسخون برای کاربران عزیز دوستدار ولایت قرار می گیرد . به همین مناسبت مقاله ای در خصوص عرفات و دعای عرفه با هم می خوانیم :      روز نهم ذی الحجه به عرفات برو و در آنجا توقف كن. وقوف! اما نه مى‏گویم وقوف درعرفات. وقوف در اینجا ركود و در جا زدن نیست ‏ بلكه تحرك و نشاط است. وقوف درعرفات به منزله شناخت و عرفان انسان به معارف الهى است. (1)   بدان! خداوند به نیازهاى تو واقف است و هم اوست توانا بر نیازهایت. خود را به او بسپار و بنده او باش. اما "عرفات" سخن از شناخت است.  عرفات ‏است كه ‏معرفت ‏بین آدم و حوا در این مكان صورت گرفت و آدم به گناه اعتراف كرد. (2)ابراهیم نداى "عرفت، عرفت" سر داد. (3)عرفات سرزمین اشك و دعاست. (4)عرفات سرزمینى است كه خداوند به خاطر اشكها و دعاهاى زائران به فرشتگان مباهات مى‏ورزد. سرزمینى كه گناهان در آن بخشیده مى‏شوند. (5)سرزمینى كه خیال بخشیده نشدن در آن، خود گناه بزرگى است. (6)حتى كسانى كه هنوز متولد نشده‏اند، امید است مورد لطف قرار گیرند. (7)عرفات سرزمینى است كه به عرصات قیامت ماند كه خلایق همه جمعند و هركس به دعا مشغول، و در انتظار رد و قبول، بیرون دروازه‏اند. مى‏خواهند نزد مولایشان حضور یابند. ابتدا باید پشت در بایستند تا اجازه ورود بگیرند. باید بنالند تا به حرم(مشعر) راه یابند چقدر بنالند؟ چگونه بنالند؟... تا ننالند به حرم راه نیابند آنگاه كه پاك شوند، وارد حرم شوند. خانه خدا پاك است و مهمان پاك مى‏پذیرد. (8) پس دعا كنند. روز عرفه  روز دعاست. انسان جز دعا مالك چیزى نیست نه تنها مالك مال نیست ‏بلكه مالك اجزاء و جوارحش نمى‏باشد. ما جز تضرع و دعا سلاحی نداریم ، دشمن درون ما تنها با اشك رام مى‏شود. و "سلاحه البكاء". (9)یا از ترس جهنم مى‏نالد یا گریه شوق دارد كه چرا به بهشت نرسیده، چرا از هجرانش ننالد؟ عرفات سرزمینى است كه بهترین مردان خدا در آن توقف كرده، دعاها و اشك‏ها داشته اند، و در هر سوى این دشت ردّ  پاى مهدى است. (11)عرفات با اشكهاى مقدس سیدالشهدا ابا عبدالله الحسین‏ علیه السلام در روز عرفه به هنگامه خواندن دعاى عرفه متبرك‏تر شد.    اماما! در این دشت چه خواندى؟ كه هنوز دشت، از نام تو عرفان دارد. شب از یاد تو عطرآگین است. آسمان رنگ خدایى دارد. سنگهاى جبل‏الرحمه همه نالانند. سرزمین، سرزمین شهادت، معرفت و عرفان است . (12) مى‏داند چه كسى بر روى آن گام مى‏نهد. چرا آمده؟ چگونه بر مى‏گردد؟  "اى حسین"‏ اى مرد عرفان در دعاى عرفه چه گفتى كه حاجیان همه گریانند؟   صحراى عرفات كلاس شناخت و خودسازى امام حسین‏ علیه السلام است. روز عرفه همراه شاگردان وفادارش در این پایگاه مقدس درنگى بس شگرف كردند و روى به دامن كوه رحمت نهادند و در سمت چپ كوه در برابر كعبه كلاس صحرایى تشكیل دادند. موضوع آن شناخت و سازندگى بود. روز، روز عرفه بود. دستهاى مباركشان را روبروى صورتشان به دعا بلند كردند و مشغول دعا شدند. دعایى بسیار طولانى، با محتوایى عاشقانه!   پروردگارا! اگر همه واقفان چنین دعایى را از جان و دل بر زبان آورند، عظمت و قدرت حضرت بارى تعالى را با جمال و جلال و شكوه و همه اوصافش بازیابند تا شوق دیدار حق در آنان پدید آید. خدا را با چشم دل از رهگذار این دعا بخوبى مى‏توان رؤیت كرد. پروردگارى كه صنعت هیچ صنعتگرى به پایش نرسد. بخشنده بی دریغ است. بر رازها آگاه است. پاداش دهنده نیكى‏هاست. فرستنده رحمت‏ بر اشكهاى درگاهش، سامع نداى دردمندان، رافع درد دردمندان و قامع گردنكشان است. آن هم در بیابان عرفات در فضایى باز و رهیده از هرگونه عوامل دنیایى در چنین شرایطی آفریدگار جهان هستى را به وسیله خود او مى‏توان شناخت.   حال، قلب خویش را با بخشهایی از دعای عرفه امام حسین علیه السلام جلا داده و به مناجات امام با خدای متعال گوش جان می سپاریم وبا امام همنوا می شویم:    پروردگارا، مرا به كه وا مى‏گذارى؟ به خویشاوندى كه پیوند محبت را مى‏گسلد، یا بیگانه‏اى كه با من خشم مى‏راند، یا به آنان‏ كه مرا خوار مى‏شمارند؟ و حال آن كه تو خداى منى و رشته سرنوشت‏ من در چنگ توست! از غربت و تنهایى و دورى خانه‏ام و خوارى‏ام درچشمان كسى كه وى را بر من مسلط گردانیده‏اى، به درگاه تو شكایت ‏مى‏آورم.   بارالها بر من خشم مگیر كه اگر تو بر من خشم نیاورى، مرا زغیر تو باكى نیست و مگر نه این است كه فراخناك لطف و عافیت تو مرا كافى است!   خداوندا، تو را به نور جمالت كه بر زمین و آسمانها تابیده ‏است و پرده‏هاى تاریكى را برانداخته و كار گذشتگان و آیندگان را صلاح بخشیده است، سوگند مى‏دهم و از تو مى‏طلبم كه در آن حال كه‏ بر من خشم گرفته‏اى، مرا نمیرانى و قهر خود را بر من نازل‏ نگردانى كه تو مى‏توانى قهر و عتاب را رها كنى و به لطف بازآیى ‏و از من خشنود شوى!   اى آن كه سپاسگزاریم به درگاه وى اندك است، اما او محرومم ‏نمى‏سازد و گناهانم بسیارند لكن مرا به  رسوایى‏ نمى‏كشاند، پیوسته مرا در حال انجام گناهان مى‏نگرد، اما هیچ گاه ‏به خوارى نمى‏راندم!   اى آن كه در كودكى مرا محافظت فرمودى و در هنگام پیرى‏ بى‏روزیم نگذاشتى. اى آن كه الطاف و نعمتهایت در نزد من بیرون ‏از شمارش اند و توان شكرگزارى آنها را ندارم.   اى كسى كه با من به نیكویى و احسان رفتار مى‏كنى و من به زشتى‏ و عصیان تو را پاسخ مى‏گویم. اى كسى كه مرا به یمن ایمان نجات ‏بخشیدى، پیش از آن كه به طریقه شكر نعمتهایت آشنا باشم.   اى مولاى من، تویى كه نعمت دادى، تویى كه احسان كردى، تویى كه ‏به نیكى رفتار نمودى، تویى كه كرامت فرمودى، تویى كه فضیلت‏ بخشیدى، تویى كه فضل خود را به اتمام رسانیدى، تویى كه روزى‏ عطا فرمودى، تویى كه كرم كردى، تویى كه توانمندم ساختى، تویى‏ كه سرمایه‏ام دادى، تویى كه پناه دادى، تویى كه كفایت كردى، تویى كه هدایت كردى، تویى كه از گناه بازداشتى، تویى كه گناهان ‏را پوشیدى، تویى كه گناهان را بخشیدى، تویى كه عذر پذیرفتى، تویى كه مكنت و جاه بخشیدى، تویى كه عزت دادى، تویى كه پشتیبان ‏بودى، تویى كه تاییدم كردى، تویى كه یارى رساندى، تویى كه شفا بخشیدى، تویى كه عافیت دادى، تویى كه اكرام كردى، خجسته و بلند مرتبه‏اى اى پروردگار من، ستایش جاودانه از آن توست و سپاس‏ پیوسته تو را سزاست.   اما من اى خدایم، به خطاهایم معترفم، پس بر من ببخشاى! منم‏ كه گناه كردم، منم كه خطا نمودم، منم كه نادانى كردم، منم كه ‏به سوى گناه شتافتم، منم كه اشتباه كردم، منم كه به غیر تواعتماد كردم، منم كه در عین دانایى گناه كردم، منم كه وعده‏ها دادم، منم كه وفا ننمودم، منم كه پیمان شكستم، منم كه به جرم‏ خود اقرار كردم.   بارالها، من بدان نعمات كه مرا داده‏اى اذعان دارم، به ‏گناهانم اعتراف كرده و از آنها باز مى‏گردم، تو نیز مرا بیامرز.   اى كسى كه گناه بندگان تو را ضررى نرساند و نیازى به طاعت ‏ایشان ندارى، هر كدام از بندگانت كه كارى نیكو به جاى آورند، به توفیق و لطف توست، پس تو شایسته حمد و سپاس هستی.   خدایا، چون مرا فرمان دادى سركشى نمودم و چون نهى كردى و آنچه ‏را نمى‏خواستى به جاى آوردم. اینك این منم كه نه دلیلى بر بى‏گناهى خود دارم كه عذر بخواهم و نه نیروى آن دارم كه از كسى ‏یارى بخواهم. حال با كدامین اعضایم رو به روى تو بایستم، آیا با گوشم یا با چشمم یا با زبان و یا پاهایم، آیا تمامى اینها نعمتهایى نیست كه مرا عنایت فرموده‏اى و من با همه آنها نافرمانى‏ات كرده‏ام، اى مولاى من، حجت و دلیل از آن توست و من‏ محكومم!   اى شنواترین شنوندگان و اى تیزبین‏ترین بینندگان و اى‏ سریعترین حسابگران و اى مهربانترین مهربانان، بر محمد(ص) وخاندان پاك وى درود فرست!   پروردگارم، از تو حاجتى را مى‏طلبم كه اگر آن را به من ارزانى ‏دادى، هر چیز دیگرى را كه از من دریغ نمایى، مرا زیانى نرساند و اگر از آن محرومم سازى، هر چه را به من عطا فرمایى مرا نفعى‏ نبخشد، «از تو مى‏خواهم كه مرا از آتش جهنم آزاد گردانى!»   غیر تو خدایى نبود، یگانه‏اى و تو را همتایى نیست، فرمانروایى‏ و ستایش از آن توست و تو بر همه چیز توانایى، اى خدا.   خدایا، من در آن حال كه بى‏نیاز و توانمندم، به تو نیازمندم، پس چگونه در حال فقر نیازمند تو نباشم. خدایا من كه در عین‏ دانایى، نادانم، چگونه در حین جهل، نادان نباشم!   خدایا، به راستى كه تغییر تدابیر تو و سرعت انجام اراده وتقدیرات تو، بندگان عارفت را باز داشت، از این كه در حال نعمت‏ به دوام بخشش تو اطمینان كنند و در حال نقمت، از رحمت تو نومید گردند!   اكنون منم كه با فقر و نیازمندیم به تو توسل مى‏جویم و چگونه‏ به حضرتت توسل جویم با فقرى كه محال است دامان غناى تو را بیالاید. چسان از این حال كه دارم به تو شكایت آورم، در حالى كه‏ هیچ چیز بر تو پوشیده نیست. چگونه حرفهاى دلم را براى تو بیان ‏كنم و حال آن كه از همه آنها آگاهى! چگونه ممكن است امیدهایم ‏را كه رو به سوى تو دارند، به نومیدى بدل سازى و حال مرا نیكو نگردانى، با آن كه قوام آن به دست توست.    خدایا! چقدر تو به من نزدیكى و من از تو دورم! و چقدر نسبت ‏به من مهربانى. پس چیست كه بین من و تو حجاب افكنده است!؟   خدایا، هر گاه گناهانم مرا گنگ گردانید، كَرم تو زبان مرا گشود و هرگاه كه صفات ناپسندم مأیوسم ساخت، الطاف بى‏پایانت‏ مرا به طمع واداشت!   خدایا، آن كس كه زیبایی هایش در حقیقت زشتى است، چگونه ‏زشتیهاى رفتار وى زشت و ناپسند نباشد و آن كس كه سخنان حق گونه‏ او ادعایى بیش نیست چسان ادعاهایش، ادعا نباشد.    پروردگارم، مرا از زیر بار ذلت نفس رهایى ده و پیش از آن كه‏ مرگم در رسد از آلودگى شك و شرك پاكم كن. از تو یارى مى‏جویم، یاریم كن. بر تو توكل مى‏نمایم، مرا به حال خود وامگذار. تو را مى‏خوانم، مرا نومید مساز. مشتاق فضل توام، محرومم مكن. خویشتن‏ را به وجود پاكت منتسب مى‏نمایم، دورم مگردان. مقیم درگاه توام، از خود نرانم.   تویى كه انوار جمالت را به دلهاى شیفتگانت تاباندى تا آن كه ‏تو را شناختند و به یگانگى تو ایمان آوردند. تویى كه محبت غیرخود را از قلوب دوستانت زدودى تا غیر تو را به دوستى نگرفتند وبه جز تو پناه نیاوردند و آن گاه كه جهانیان آنان را هراسناك ‏سازند، تو مونس ایشان هستى و تویى كه آنها را هدایت فرمودى تا جایى كه نشانه‏هاى قدرتت‏ بر آنان آشكار گشت!   آن كس كه تو را از دست داد، چه كسى را یافت و آن كه ترا یافت چه کسی  را از دست داد! به راستى كه زیانكار است آن كس كه به ‏جاى تو دیگرى را برگزیند و بسى خسران زده است آن كه بكوشد تا از تو جدا گردد. چگونه به غیر تو امیدوار شوم، در حالى كه تو رشته احسان را نگسسته‏اى و چگونه نیاز خویش از درگاه غیر توبطلبم و حال آن كه عادت بخشندگى خویش را دگرگون نساخته‏اى!   اى كسى كه شیرینى موانست ‏خویش را به عاشقانت چشانیده‏اى، پس ‏آنان در برابر تو تملق‏كنان برپاى ایستاده‏اند! اى كسى كه ‏پرده‏هاى هیبت ‏خود را بر دوستانت افكنده‏اى و آنان هراسناك درمقابل تو پوزش مى‏طلبند.   تو بندگانت را به یاد مى‏آورى پیش از آن كه دیگران از آنها یادى كنند و آغازگر هر بخشش و احسانى؛ قبل از آن كه‏ عبادت ‏كنندگان رو به سوى تو آورند و بخشنده و عطا كننده‏اى، پیش‏از آن كه خواهندگان از تو بخواهند و چه شگفت است این كه بسیارمى‏بخشى و آن گاه از آنچه بخشیده‏اى از ما وام طلب مى‏كنى!   خداوندا، من را به كمند مهربانى خویش به سوى خود آر تا وصال‏ تو را دریابم و با جاذبه الطاف خویش مرا دركش تا به سوى تو روى ‏آورم!   خدایا، رشته امیدم از تو نمى‏گسلد گرچه تو را سركشى نموده‏ام وهرچند تو را عبادت كنم باز دهشت مرا رها نمى‏سازد. كاینات مرا به سوى تو رهنمون مى‏گردند و یقینى كه به كرم تو دارم مرا به‏ سویت مى‏كشاند.   خدایا، چگونه نومید گردم و حال آن كه تو امید منى و چگونه به‏ خوارى تن در دهم در حالى كه تو تكیه‏گاه منى.   خدایا، چسان در برابرت دعوى سربلندى نمایم با آن كه بنیاد مرا از ذلت‏ برآورده‏اى و چسان سر فخر بر آسمان نسایم و حال آن‏ كه مرا به خود منتسب كرده‏اى!   خدایا! چگونه رداى بینوایى درنپوشم، در حالى كه مرا درجایگاه فقرا نشانده‏اى و چگونه خویشتن را فقیر بنامم با آن كه‏ تو با بخشش خود بى‏نیازم ساخته‏اى!   تویى كه جز تو پروردگارى نیست. خود را به تمامى اشیا شناسانده‏اى به گونه‏اى كه موجودى نیست كه تو را نشناسد. تویى كه ‏خویشتن را در آینه همه موجودات به من نموده‏اى و من در همه چیزجمال تو را به آشكارا نگریسته‏ام و تویى كه براى تمام موجودات ‏آشنایى!    این بود بخش كوتاهى از بندهاى  دعاى عرفه كه امام حسین‏ علیه السلام در عرفات آن را زمزمه مى‏كرد و همه اطرافیان گوش به دعاى او داده و با صداى بلند گریه مى‏كردند و آمین مى‏گفتند. آهسته آفتاب حجاز در پشت كوههاى عرفات غروب مى‏كند و امام‏ علیه السلام با شاگردان خود آهسته از دامنه كوه پایین مى‏آیند ودشت عرفات را به سوى مشعرالحرام ترك مى‏گویند.   خوشا بحال كسى كه پس از غروب عرفه كه از گناهان پاك شود، بار دیگر گناه نكند. امام صادق‏ علیه السلام فرمود: "هنگامى كه روز عرفه به پایان انجامید و شب فرا رسید، فرشتگان به دوش انسان زده و مى‏گویند "اى زائر خانه خدا گذشته‏هاى تو بخشیده شد، مواظب باش كه در آینده، چگونه‏اى؟ (13)سلام بر كسانى كه غروب عرفه را در عرفات درك كرده، و به جایى رسیده‏اند كه بفرموده رسول خدا خداوند فرشتگان را براى بخشش خود گواه گرفته و مى‏فرماید: "اشهدكم انى قد غفرت لهم." (14) عرفه، روز معرفت و شناخت و روز خودشناسی و خداشناسی است.   عرفه، روز رحمت و مغفرت الهی است. روز بهره گیری از رحمت واسعه الهی است، هر کس به اندازه معرفت و شناختش، باید دست راز و نیاز به سوی حضرت حق بلند کند و مناجات و استغفار نماید.   سخن گفتن با خدا و راز و نیاز به درگاه الهی را باید از مکتب امام سجاد(ع) آموخت، زیرا آن حضرت (ع) در این روز با اشک دیده و قلب شکسته و نیت خالص به درگاه الهی مناجات می کرد و دعای عرفه را زمزمه می نمود.   هدف اصلی این دعا، تقرب به درگاه الهی است. حضرت امام سجاد(ع) برای آن که شیعیان به آن هدف دست یابند و برای بالا بردن سطح معرفت و شناخت شیعیان در زمینه خداشناسی، امامت و توبه و دوری از گناه، دعای عرفه را دراین سه محورانشاء نموده است.   همچنین برای تقرب به درگاه الهی نیاز به مقدماتی است که مهمترین آنها عبارتند از: 1- شناخت خدا 2- شناخت امام معصوم(ع) به عنوان این که بهترین واسطه ارتباط ما با خداست 3- با توبه واستغفار، موانع تقرب- که گناه و معصیت باشد- را برطرف کردن.   دراین مقاله سعی شده با نگرشی اجمالی به دعای عرفه امام سجاد(ع) مطالبی دراطراف این سه محور ارائه شود تا در روز عرفه هرچه بیشتر از معارف این دعای شریف بهره ببریم.   1- خدا شناسی   حضرت امام سجاد(ع) در بخش نخست دعای عرفه به مسئله خدا شناسی می پردازد و ضمن حمد و ستایش و تسبیح و تقدیس خدای متعال به موضوعاتی چون: توحید، علم، قضا و قدر، خالقیت و برخی از صفات الهی اشاره می کند.   در نخستین فرازهای دعا، امام (ع) با اقرار به وحدانیت و یگانگی خدا به" توحید" اشاره می کند و می فرماید:   "الحمدالله رب العالمین... انت الله لااله الا انت، الاحد المتوحد الفرد المتفرد."   سپاس خدایی را که پروردگار جهانیان است، تویی خدایی که پرستش شده ای جز تو نیست یکتای تنهای یگانه ی بی مانندی.   در این فراز و فرازهای بعد، آن امام (ع) بیش از ده بار با کلمه " لااله الا الله" که مشهور به کلمه "توحید" است، ضمن اقرار به وحدانیت خدا، به یکی از ارکان خداشناسی که همان توحید و وحدانیت خدا باشد، اشاره می کند.   یکی دیگرازصفات الهی که در دعای عرفه به آن اشاره شده،" علم الهی" است. علم خدا تمام امور را در بر می گیرد، خواه جزیی باشد یا کلی، گذشته باشد یا حال و آینده، پنهان باشد یا آشکار، فرقی نمی کند. درهر صورت یکی از مسائل مهم خداشناسی است که بدون آن، خداشناسی کامل حاصل نمی شود.  و می توان گفت معرفت خدا از هر طریق حاصل شود همگام با آن معرفت به علم خدا نیز حاصل می شود.   امام سجاد(ع) در فرازی دراین زمینه می فرماید:   "ولایعزب عنه علم شی." علم چیزی از او پنهان نمی باشد.   "سبحانک، خضع لک من جری فی علمک." منزهی، هرچه علم تو بدان تعلق گرفته است برای تو فروتنی کند.   از دیگرصفات خدا که در دعای عرفه امام مطرح شده،" خالقیت" است امام (ع) در فرازی با نفی شریک و وزیر در خلقت مخلوقات به مسئله توحید در خالقیت اشاره می کند و می فرماید:   " انت الذی لم یعنک علی خلقک شریک و لم یوازرک فی امرک وزیر، و لم یکن لک مشاهد ولا نظیر."   ­ تویی آن که در آفریدنت شریک و انبازی یاریت نکرده و در کار تو  وزیر و معاونی تو را یاری ننموده، و بیننده و مانندی برای تو نبوده است.   در فرازی دیگر امام(ع) با اشاره به قضا و قدر الهی واراده و مشیت خدا می فرماید:   "سبحانک، قولک حکم و قضاوک حتم، و ارادتک عزم، سبحانک لا راد لمشیتک، ولامبدل لکلماتک."   منزه و پاکی! گفتارت حکمت و دانایی، و فرمانت واجب و لازم است و اراده و خواستت همان قصد است. منزه و پاکی! مشیت و خواستت را باز گرداننده ای نیست و کلماتت را تغییر دهنده ای نمی باشد."   در فرازهایی که گذشت امام (ع) با یاد آور شدن توحید و صفاتی چون: علم، خالقیت، تدبیرعالم، قضا و قدرو... شناخت و معرفتی نسبت به خدا و عظمت وی در دل و جانمان ایجاد نمود که نتیجه این شناخت، بروز حالات خاص روانی و رفتاری نظیر حالت شکر و سپاس به درگاه الهی است که با توجه به منعم بودن خدا و شناخت او به عنوان ولی نعمت در انسان به وجود می آید. از این رو امام (ع) در فرازهای فراوان دیگر به حمد و ستایش خدا می پردازد و عرض می کند:   " لک الحمد حمداً یدوم بدوامک."   سپاس شایسته توست، سپاسی که به همیشگی تو دوام داشته باشد.    "حمداً لم بحمدک خلق مثله، ولا یعرف احد سواک فضله."   سپاسی که آفریده شده ای مانند آن، تو را سپاس نگزارده باشد و کسی جز تو فضل و برتری آن را نشناسد.   بعد از حمد و ستایش خداوند امام سجاد(ع) در فرازهای فراوانی صلوات برمحمد (ص) و آل آن حضرت می   فرستد و می فرماید:   " رب صل علی محمد وال محمد، المنتجب المصطفی المکرم المقرب، افضل صلواتک و بارک علیه اَتمَّ برکاتک و ترحم علیه امتع رحماتک."   ای پروردگار بر محمد و آل محمد که برگزیده، پسندیده، گرامی و مقرب است بهترین درودهای خود را بفرست، و کامل ترین نیکی هایت را براو افزونی ده، و سودمندترین مهربانی هایت را به او ببخش.   " صلوات" یکی از اذکار مهم و دارای فضیلت بسیار است که خداوند متعال در قرآن کریم به این ذکرمهم امر نموده است: "ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین امنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما." (احزاب/56)   خدا و فرشتگانش بر پیامبردرود می فرستند، ای کسانی که ایمان آورده اید، براو درود فرستید و سلام گویید و کاملاً تسلیم ( فرمان او) باشید.   یکی از فضایل صلوات این است که سبب استجابت دعا می شود. امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه درموارد زیادی در آغاز فرازها، جهت برآورده شدن حاجات برمحمد و آل محمد(ص) صلوات می فرستد.   "و صل علی محمد و اله... واجعل ذلک عونا لی و سببا لنجاح طلبتی."   و بر محمد (ص) و خاندان او درود فرست، و آن را کمک من و مایه برآمدن حاجتم قرار ده.   2- امام شناسی   بحث امام شناسی یکی از مباحث بسیار مهمی است که در دعای عرفه به آن اشاره شده است. از آنجا که انسان نمی تواند بدون راهنما و برنامه مشخص به کمال و هدف نهایی که قرب به خداست، برسد ازاین جهت خداوند انبیاء و ائمه معصومین را فرستاده است.   در برکت وجود آنان همین بس که اگر ائمه علیهم السلام  نبودند، از اساس اسلام خبری نبود. انحرافاتی که بلافاصله پس از رحلت رسول خدا(ص) پدید آمد دلیل خوبی براین مدعا است. اگر تلاش و زحمات ائمه معصومین علیهم السلام نبود، امروز ما نشانی از حقایق اسلام نداشتیم.   حتی آنچه در بین اهل سنت ازحقایق اسلام باقی مانده به برکت ائمه هدی (ع) می باشد. امام سجاد(ع) دراین مورد می فرماید:   "اللهم انک ایدت دینک فی کل اوان بامام اقمته علما لعبادک، و مناراً فی بلادک بعد ان وصلت حبله بحبلک، و جعلته الذریعة الی رضوانک."   بارخدایا! به هر روزگار بر روی زمین، دین تو در سایه بنده ای از بندگان برگزیده تو پناه گیرد و در حمایت وی تایید و تشدید گردد، این بنده برگزیده تو امام مردم باشد و اقوام و ملل را به سوی رضوان تو هدایت کند زیرا رشته ای با رشته تو مربوط دارد.   همچنین از دیگر برکات وجود مقدس ایشان این است که به عنوان وسیله ودستاویز در راه رسیدن به خدا و سعادت اخروی انسان را کمک می کند.   "وجعلتهم الوسیلة الیک والمسلک الی جنتک."   و ایشان را دست آویز به سوی خود و راه به بهشت خویش گردانیدی.   اهمیت ویژگی فوق- رسیدن انسان به خدا به واسطه امام(ع)- به اندازه ای است که امام سجاد(ع) این ویژگی را در دعاهای دیگر برای " توحید" برمی شمارد و می فرماید:   "وسیلتی الیک التوحید."   دست آویزم به سویت توحید و یگانه دانستن تو است.   بنابراین با توجه به رسالت عظیم فوق، امام سجاد(ع) در مورد ویژگی ها و خصوصیات ائمه معصومین علیهم السلام  می فرماید:   "رب صل علی اطائب اهل بیته الذین اخترتهم لامرک، و جعلتهم خزنة علمک، و حفظة دینک، و خلفائک فی ارضک، و حججک علی عبادک، و طهرتهم من الرجس والدنس تطهیرا بارادتک و جعلتهم الوسیلة الیک و المسلک الی جنتک."   پروردگارا! بر پاکان خاندان محمد صلوات بی شمار باد. برآن پاکدامنان و پاکدلان رحمت فرست که کلید داران خزانه علم تو و نگهبانان دین تو و مظاهر کامل تو در زمین و حجتهای فروزان تو بر بندگان تو باشند. تو هم آنان را برگزیده ای و هم از پلیدیها برکنارشان داشته ای و مقرر فرموده ای که میان تو و بندگان تو وسیله باشند و به سوی بهشت تو راه بنمایند.   دراین فرازها امام(ع) به ویژگیهای مهمی از ائمه معصومین (ع) اشاره نموده است که عبارتنداز:   1- هادیان وراهنمایان انسان ها، به راه سعادت و نیک بختی هستند.   2- خزانه داران علم الهی هستند.   3- حافظان دین هستند.   4- جانشینان خدا در زمین هستند.   5- حجتهای خدا بر بندگان هستند.   6- معصوم و پاک ازهر پلیدی و نا پاکی هستند.   7- ایشان وسیله رسیدن انسان به خدا هستند.   وظایف مردم در برابر امام   شیعیان در برابر ائمه معصومین علیهم السلام دارای وظایف فراوانی هستند که امام سجاد (ع) به برخی از آنها در دعای عرفه اشاره نموده است.   از جمله می فرماید:   "وافترضت طاعتة، و حذّرت معصیته، و امرت بامتثال اوامره، والانتهاء عند نهیه والا یتقدمه متقدم، ولا یتاخرعنه متاخر، فهوعصمة اللائذین، و کهف المومنین، و عروة المتمسکین، و بهاء العالمین."   خدایا! فرمان داده ای که بندگان تو از امام خویش پیروی کنند و بدین پیروی حق بندگی خود بگذارند و رضای ترا بدست آورند. فرمان داده ای که فرمانش بپذیرند و از آنچه نهی فرموده بپرهیزند و بر گفتارش پای نگذارند و از دستورش پیشی نجویند.   "واجعلنا له سامعین مطیعین، و فی رضاه ساعین، و الی نصرته و المدافعة عنه مکنفین."   و ما را در برابر فرمان وی ( امام ) شنوا و پذیرا گردان و چنان کن که در رضایتش بکوشیم و به یاریش بشتابیم و تا آنجا که توانیم از وجود عزیزش در روز حادثه دفاع کنیم.   از دیگر وظایفی که امام سجاد (ع) برای شیعیان بیان فرموده است وظایف زمان غیبت امام (ع) است.   "اللهم و صل علی اولیائهم المعترفین بمقامهم المتبعین منهجهم المقتفین اثارهم المستمسکین بعروتهم المتمسکین بولایتهم الموتمین بامامتهم المسلمین لامرهم المجتهدین فی طاعتهم المنتظرین ایامهم المادین الیهم اعینهم..."   "بار خدایا درود فرست بر دوستان ایشان که به مقام و مرتبه آنان اقرار دارند، راه روشن شان را پیروی می نمایند، دنبال آثار و نشانه هاشان می روند، به دستاویزشان چنگ می زنند، به دوستی شان تمسک می جویند، به امامت و پیشوایی شان اقتدا می نمایند، برای امر و فرمانشان تسلیم و فرمانبر هستند، در طاعت و پیروی شان می کوشند، ایام روزگار ( دولت و ظهور خلافت) ایشان ( ایام حضرت امام زمان(ع)) را انتظار دارند و چشمهایشان را به سوی آنان دوخته اند."   همان طور که ملاحظه می شود یکی از وظایف شیعیان در زمان غیبت امام زمان(ع)، انتظار در ظهور آقا امام زمان(ع) است. البته این حالت باید به گونه ای باشد که وقتی امام زمان(ع) تشریف آوردند، آن چه به ما دستور می دهند، بدون چون و چرا پذیرا باشیم، آماده باشیم که در خدمت آن حضرت از مال و جان و همه دلبستگی های خود بگذریم  و همه را در اختیار ایشان قرار دهیم. آیا این گونه هستیم؟ چنین آمادگی را در خود می بینیم؟ بکوشیم تا خود را تا این مرحله از شناخت و معرفت برسانیم تا از قافله جانان عقب نمانیم.(ان شاالله)   3- توبه   بخش دیگر دعای عرفه، مسئله اقرار و اعتراف به گناه، به پیشگاه الهی و توبه و بازگشت از گناه و انجام دادن عمل نیک  است.   خداوند دوست دارد که بندگان او به گناهان خود اعتراف کنند. اظهار ذلت و اعتراف به گناه در پیشگاه الهی برای خدا، نفعی ندارد و به این وسیله، چیزی برای خدا حاصل نمی شود که قبلاً فاقد آن بوده است. انسان کوچکتر از آن است که بتواند با اعمال خود در خدا اثری ایجاد کند. ما هر چه گناه کنیم یا هر چه او را اطاعت نماییم در خدا تاثیری ایجاد نمی شود، بلکه اگراو را عبادت کنیم او با فیاضیت خود، ایمان و معرفت ما را بیشتر می کند و موجب می شود ما حالاتی معنوی پیدا کنیم.   دراین قسمت امام (ع) یاد می دهد که با اقرار به گناه و شرمساری از رفتارهای ناپسند خویش چگونه ازگناه بیزاری بجوییم واز این طریق به حقیقت پاک و به دوراز گناه رو آوریم.   امام(ع) در فرازهای پی در پی به این مسئله اشاره می کند و می فرماید:   "انا المسییء المعترف الخاطیء العاثر، انا الذی اقدم علیک مجترئا."   بد کردارم و اقرار دارم، و زشت رفتارم و لغزش خورده. منم که با تو گستاخی کردم.   اقرار واعتراف به اعمال ناشایست نوعی محاسبه نفس است که سبب می شود انسان دروجود خویش بازنگری کند و نسبت به اعمال ورفتارش مراقبت بیشتری داشته باشد و در مقام عمل نیز با احساس کمبود و نیاز به ترک رذایل و انجام فضایل زمینه را برای رسیدن به زندگی پاک فراهم نماید.   "فاحینی حیوة طیبة تنتظم بما ارید، و تبلغ بی ما احب من حیث لا اتی ما تکره، ولا ارتکب ما نهیت عنه."   مرا آنچنان زنده بدار که زندگی من با طهارت و تقوی بگذرد و مرور ایام به کام من باشد، و آنچه نمی پسندی به جا نیاورم و آنچه  نهی کرده ای مرتکب نشوم.   بنابراین انسان با توبه حقیقی به پیشگاه الهی احساس سبک باری می کند و با امید به عفو و رحمت الهی به زندگی شایسته اقدام می کند.   "و تب علی توبة نصوحا ولا تبق معها ذنوبا صغیرة ولا کبیرة، ولا تذرمعها علانیة ولا سریرة."   مرا به توبه خالص و پاکیزه توفیق ده  که گناهان کوچک و بزرگ را با آن باقی نگذاری، و گناهان آشکار ونهان را با آن واگذاری.   به امید آن که همه ما در روز عزیز عرفه موفق به مناجات خالصانه و عاشقانه با معبود یکتا شویم و با واسطه قراردادن ائمه معصومین (ع) و با اشک چشم و عطر روح بخش توبه، غبار گناه و معصیت را از دل وجانمان بشوییم.   عرفه روز معاشقه با خدا   دل در جوشش ناب عرفه، وضو مي گيرد و در صحراي تفتيده عرفات، جاري مي شود. آن جا كه ايوان هزار نقش خداشناسي است. لب ها ترنم با طراوت دعا به خود گرفته و چشم ها امان خود را از بارش توبه، از دست داده اند. دل، بيقرار روح عرفات، حضرت اباعبدالله الحسين (ع) شده است. پنجره باران خورده چشم ها از ضريح اجابت، تصوير مي دهد و اين صحراي عرفات است كه با كلمات روحبخش دعاي امام حسين (ع) و اشك عاشقان او بر دامن خود اجابت را نقش مي كند. اشك و زمزمه ما را نيز بپذير، اي خداي عرفه. امروز روز نهم ذیحجه روز عرفه است، روزی که زائران سپیده دم صبح راهی عرفات شدند تا در جوی مملو از ایمان، خشوع و خضوع استغفار کرده و ارکان اصلی حج را به جا آورند. زائران در روز نهم ذیحجه، روز عرفه، آداب و رسوم و مناسک دینی خود را به جا می‌آورند و خود  را برای دیگر اعمال این ایام آماده می‌کنند.    روزی که صدها هزار زائر خانه خدا به عرفات رفته‌اند و در این روز بزرگ به درگاه خداوند متعال تضرع می‌کنند، روزی که آنها خواستار تقرب به درگاه احدیت هستند. روزی که خواهان بخشش گناهان و تولدی دوباره‌اند. در این روز خدا دینش را کامل کرده و نعمتش را تمام.   صحرای عرفات در 21 کیلومتری شمال مکه واقع شده و تپه کوچکی  است که حدود 250 متر از سطح دریا بالاتر و کوهها آن را احاطه کرده اند.   در این روز حجاج بیت الله الحرام استغفار می کنند و پاک و عاری از هر گناه می شوند، همچون کودکی که تازه زاده شده است. در این روز صدای دعا و انابه بنده به درگاه احدیت قطع نمی شود و استغاثه بنده از پروردگارش تا عرش می رود.   زائران پس از ادای نماز ظهر و عصر در عرفات مانند سنت پیامبر اکرم (ص) رو به قبله ایستاده، تا زمان غروب خورشید این حالت را حفظ ، به دعا خوانی خود ادامه می دهند و به تفکر و تأمل در اعمال خود پرداخته و توبه و انابه سر می دهند. آنها پس از وقوف در عرفات از طلوع خورشید تا غروب، به سوی مزدلفه برای شب زنده داری رفته و در آنجا بیتوته می کنند و به عبادت و راز و نیاز می پردازند.  آنها نماز مغرب و عشا را در مزدلفه به جا می آورند و تا صبح فردا (عید قربان) شب زنده داری کرده و به دعا و مناجات می پردازند.   زائران خانه خدا 10 ذیحجه بار دیگر به منی باز می گردند تا قربانی کنند، رمی جمرات و مراسم عید قربان را برگزار کنند تا حج آنها کامل شده و نام حاجی را بر خود نهند.   رمی جمرات را طی سه روز متوالی (ایام تشریق) انجام می‌دهند. در نیمه‌های شب ضعیفان، زنان، پیران و بیماران آنگونه که پیامبر اکرم(ص) به این گروه اجازه داده بود، رمی جمرات را به جا می‌آورند و بقیه تا صبح فردا صبر کرده و دعا می‌خوانند و به عبادت می‌پردازند. سپس مناسک حج به پایان می‌رسد و به منظور طواف افاضه و خارج شدن از احرام  به مکه می‌روند.   وجه تسميه آنرا چنين گفته اند كه جبرائيل عليه السلام هنگامي كه مناسك را به ابراهيم مي آموخت، چون به عرفه رسيد به او گفت «عرفت» و او پاسخ داد آري، لذا به اين نام خوانده شد. و نيز گفته اند سبب آن اين است كه مردم از اين جايگاه به گناه خود اعتراف ميكنند و بعضي آن را جهت تحمل صبر و رنجي ميدانند كه براي رسيدن به آن بايد متحمل شد. چرا كه يكي از معاني «عرف» صبر و شكيبايي و تحمل است. (1)   آدم در عرفات:   فَتَلَقي آدَمُ مِنْ رَبِّه كَلماتًُ فتابَ عَليهِ اِنَّه’ هو التَّوابُ الرّحيمْ   آدم از پروردگارش كلماتي دريافت داشت و با آن بسوي خدا بازگشت و خداوند، توبه او را پذيرفت، چه او توبه پذير مهربان است.   طبق روايت امام صادق(ع)، آدم (ع) پس از خروج از جوار خداوند، و فرود به دنيا، چهل روز هر بامداد بر فرار كوه صفا با چشم گريان در حال سجود بود، جبرئيل بر آدم فرود آمد و پرسيد:   ـ چرا گريه مي كني اي آدم؟   ـ چگونه مي توانم گريه نكنم در حاليكه خداوند مرا از جوارش بيرون رانده و در دنيا فرود آورده است.   ـ اي آدم به درگاه خدا توبه كن و بسوي او بازگرد.   ـ چگونه توبه كنم؟   جبرئيل در روز هشتم ذيحجه آدم را به مني برد، آدم شب را در آنجا ماند. و صبح با جبرئيل به صحراي عرفات رفت، جبرئيل بهنگام خروج از مكه، احرام بستن را به او ياد داد و به او لبيك گفتن را آموخت و چون بعد از ظهر روز عرفه فرا رسيد تلبيه را قطع كرد و به دستور جبرئيل غسل نمود و پس از نماز عصر، آدم را به وقوف در عرفات واداشت و كلماتي را كه از پروردگار دريافت كرده بود به وي تعليم داد، اين كلمات عبارت بودند از:  خداوندا با ستايشت تو را تسبيح مي گويم   سُبحانَكَ اللهُمَ وَ بِحمدِك   جز تو خدايي نيست   لا الهَ الاّ اَنْتْ    كار بد كردم و بخود ظلم نمودم   عَمِلْتُ سوء وَ ظَلَمْتُ نَفْسي   به گناه خود اعتراف مي كنم   وَ اِعْتَرِفْتُ بِذَنبي اِغْفرلي   تو مرا ببخش كه تو بخشنده مهرباني   اِنَّكَ اَنْتَ اَلغَفور الرّحيمْ       آدم (ع) تا بهنگام غروب آفتاب همچنان دستش رو به آسمان بلند بود و با تضرع اشك مي ريخت، وقتيكه آفتاب غروب كرد همراه جبرئيل روانه مشعر شد، و شب را در آنجا گذراند. و صبحگاهان در مشعر بپاخاست و در آنجا نيز با كلماتي به دعا پرداخت و به درگاه خداوند توبه گذاشت......     حضرت ابراهيم (ع) در عرفات   در صحراي عرفات، جبرئيل، پيك وحي الهي، مناسك حج را به حضرت ابراهيم (ع) نيز آموخت و حضرت ابراهيم (ع) در برابر او مي فرمود: عَرِفتُ، عَرِفتُ (شناختم، شناختم).     پيامبر اسلام (ص) در عرفات   و نيز دامنه كوه عرفات در زمان صدر اسلام كلاس صحرايي پيامبر اسلام (ص) بود و بنا به گفته مفسرين آخرين سوره قرآن در صحراي عرفات بر پيغمبر (ص) نازل شد و پيغمبر اين سوره را كه از جامع ترين سوره هاي قرآن است و داراي ميثاق و پيمانهاي متعدد با ملل يهود، مسيحي و مسلمان و علماي آنها مي باشد، و قوانين و احكام كلي اسلام را در بر دارد، به مردم و شاگردانش تعليم فرمود.   و طبق مشهور ميان محدثان پيامبر (ص) در چنين روزي سخنان تاريخي خود را در اجتماعي عظيم و با شكوه حجاج بيان داشت:   ...... اي مردم سخنان مرا بشنويد! شايد ديگر شما را در اين نقطه ملاقات نكنم. شما به زودي بسوي خدا باز مي گرديد. در آن جهان به اعمال نيك و بد شما رسيدگي ميشود. من به شما توصيه مي كنم هركس امانتي نزد اوست بايد به صاحبش برگرداند. هان اي مردم بدانيد ربا در آئين اسلام اكيداً حرام است. از پيروي شيطان بپرهيزيد. به شما سفارش مي كنم كه به زنان نيكي كنيد زيرا آنان امانتهاي الهي در دست شما هستند، و با قوانين الهي بر شما حلال شده اند.   ......... من در ميان شما دو چيز بيادگار مي گذارم كه اگر به آن دو چنگ زنيد گمراه نمي شويد، يكي كتاب خدا و ديگري سنت و (عترت) من است.   هر مسلماني با مسلمان ديگر برادر است و همه مسلمانان جهان با يكديگر برادرند و چيزي از اموال مسلمانان بر مسلماني حلال نيست مگر اينكه آنرا به طيب خاطر به دست آورده باشد.....      صحراي عرفات همايش شناخت و خودسازي امام حسين (ع)   حضرت سيدالشهدا، امام حسين (ع) نيز بعد از ظهر روز عرفه همراه با فرزندان و گروهي از اصحاب از خيمه هاي خود در صحراي عرفات بيرون آمدند، و روي به دامن «كوه رحمت» نهادند و در سمت چپ كوه روي به كعبه، همايشي تشكيل دادند، كه موضوع آن بمناسبت روز عرفه (روز شناخت)، شناخت و سازندگي بود. اين همايش، تنها جنبه علم و معرفت نداشت بلكه شناخت توأم با عمل و سازندگي و تزكيه و خودسازي بود و فهرست مطالب آن عبارت بودند از:   1ـ شناخت خدا و صفات الهي.   2ـ شناخت خود يا خودشناسي.   3ـ شناخت جهان.   4ـ شناخت آخرت.   5ـ شناخت پيامبران.   6ـ خودسازي با صفات الهي.   7ـ پرورش نفس با كمالات الهي.   8ـ توبه و بازگشت به خداي مهربان.   9ـ دور كردن صفات نكوهيده از خود با تسبيح پروردگار.   10ـ فراگيري راه تعليم و تربيت از خدا.   11ـ شناخت و درخواست بهترين مسئلت ها.   12ـ تبديل خود پرستي نفس به خدا پرستي.   13ـ تبديل خود برتر بيني نفس به تواضع و فروتني.   14ـ تبديل خودخواهي نفس به ايثار و غير خواهي.   15ـ تعليم مفاهيم و ادبيات قرآن.       1ـ ستايش حق تعالي:   ستايش سزاوار خداوندي است كه كس نتواند از فرمان قضايش سرپيچد و مانعي نيست كه وي را از اعطاي عطايا، باز دارد. و صنعت هيچ صنعتگري بپاي صنعت او نرسد. بخشنده بيدريغ است. اوست كه بدايع خلقت را بسرشت و صنايع گوناگون وجود را با حكمت خويش استوار ساخت.......     2ـ تجديد عهد و ميثاق با خدا:   پروردگارا بسوي تو روي آورم. و به ربوبيت تو گواهي دهم. و اعتراف كنم كه تو تربيت كننده و پرورنده مني. و بازگشتم بسوي توست. مرا با نعمت آغاز فرمودي قبل از اينكه چيز قابل ذكري باشم.......     3ـ خود شناسي:    و قبل از هدايت مرا با صنع زيبايت مورد رأفت و نعمتهاي بيكرانت قرار دادي. آفرينشم را از قطره آبي روان پديد آوردي. و در تاريكيهاي سه گانه جنيني سكونتم دادي: ميان خون و گوشت و پوست. و مرا شاهد آفرينش خويش نگرداندي و هيچيك از امورم را بخودم وا نگذاشتي........     4ـ راز آفرينش انسان:   ولي مرا براي هدفي عالي يعني هدايت (و رسيدن به كمال) موجودي كامل و سالم بدنيا آوردي. و  در آن هنگام كه كودكي خردسال در گهواره بودم، از حوادث حفظ كردي. و مرا از شير شيرين و گوارا تغذيه نمودي. و دلهاي پرستاران را بجانب من معطوف داشتي. و با محبت مادران به من گرمي و فروغ بخشيدي........      5ـ تربيت انسان در دانشگاه الهي:   تا اينكه با گوهر سخن مرا ناطق و گويا ساختي. و نعمتهاي بيكرانت را بر من تمام كردي. و سال به سال بر رشد و تربيت من افزودي. تا اينكه فطرت و سرنوشتم، به كمال انساني رسيد. و از نظر توان اعتدال يافت. حجتت را بر من تمام كردي كه معرفت و شناختت را به من الهام فرمودي.......       6ـ نعمتهاي خداوند:   آري اين لطف تو بود كه از خاك پاك عنصر مرا بيافريدي. و راضي نشدي اي خدايم كه نعمتي را از من دريغ داري. بلكه مرا از انواع وسائل زندگي برخوردار ساختي. با اقدام عظيم و مرحمت بيكرانت بر من. و باحسان عميم خود نسبت به من، تا اينكه همه نعماتت را درباره من تكميل فرمودي......      7ـ شهادت به بيكراني نعمت هاي الهي:   الهي! من به حقيقت ايمانم، گواهي دهم. و نيز به تصميمات متيقن خود و به توحيد صريح و خالصم   و به باطن ناديدني نهادم. و پيوستهاي جريان نور ديده ام. و خطوط ترسيم شده بر صفحه پيشاني ام، و روزنه هاي تنفسي ام، و نرمه های تيغه بيني ام. و آوازگيرهاي پرده گوشم و آنچه در درون لبهاي من پنهان است......     8ـ ناتواني بشر از بجا آوردن شكر الهي:   گواهي مي دهم اي پروردگار كه اگر در طول قرون و اعصار زنده بمانم و بكوشم تا شكر يكي از نعمات تو بجا آورم، نتوانم مگر باز هم توفيق تو رفيقم شود، كه آن خود مزيد نعمت و مستوجب شكر ديگر، و ستايش جديد و ريشه دار باشد...........      9ـ ستايش خداي يگانه:   معهذا من با تمام جد و جهد و توش و توانم تا آنجا. كه وسعم مي رسد با ايمان و يقين قلبي گواهي مي دهم. و اظهار مي دارم:   حمد و ستايش خدايي را كه فرزندي ندارد تا ميراث برش باشد. و در فرمانروايي نه شريكي دارد تا با وي در آفرينش بر ضديت برخيزد و نه دستياري دارد تا در ساختن جهان به وي كمك دهد.....      10ـ خواسته هاي يك انسان متعالي:   خداوندا، چنان كن كه از تو بيم داشته باشم، آنچنان كه گويي تو را مي بينم و مرا با تقوايت رستگار كن! اما بخاطر گناهانم مرا به شقاوت دچار مساز! مقدر كن كه سرنوشت من به خير و صلاح من باشد. و در تقديراتت خير و بركت بمن عطا فرما!       11ـ سپاس به تربيت هاي الهي:   خداوندا! ستايش از آن تست كه مرا آفريدي. و مرا شنوا و بينا گرداندي! و ستايش سزاوار تست كه مرا بيافريدي و خلقتم را نيكو بياراستي. بخاطر لطفي كه به من داشتي والا......     12ـ نيازهاي تربيتي از خدا:   و مرا بر مشكلات روزگار، و كشمكش شبها و روزها ياري فرماي! و مرا از رنجهاي اين جهان و محنتهاي آن جهان نجات بده و از شر بديهايي كه ستمكاران در زمين مي كنند نگاه بدار.............       13ـ شكايت به پيشگاه خداوند:   خدايا! مرا به كه وا مي گذاري؟ آيا به خويشاوندي كه پيوند خويشاوندي را خواهد گسست؟ يا به بيگانه كه بر من بر آشفتد؟ يا به كسانيكه مرا به استضعاف و استثمار كشانند؟ در صورتيكه تو پروردگار من و مالك سرنوشت مني؟      14ـ اي مربي پيامبران و فرستنده كتب آسماني:   اي خداي من و اي خداي پدران من! ابراهيم، اسماعيل، اسحق و يعقوب، و اي پروردگار جبرئيل، مكائيل و اسرائيل. و اي تربيت كننده محمد، خاتم پيامبران و فرزندان برگزيده اش. اي فرو فرستنده تورات، انجيل زبور و فرقان......       15ـ تو پناهگاه مني:   تو پناهگاه مني، بهنگامي كه راهها با همه وسعت، بر من صعب و دشوار شوند و فراخناي زمين بر من تنگ گردد. و اگر رحمت تو نبود من اكنون جزء هلاك شدگان بودم. و تو مرا از خطاهايم باز مي داري. و اگر پرده پوشي تو نبود از رسوايان بودم.      1- فرهنگ دهخدا / ج 10 جديد / ص 15818     منبع :    دعای 47 صحیفه سجادیه.    پى‏نوشت ها:   1- جوادى آملى،عرفان حج/علی شریعتى، تحلیلى از مناسك حج، ج‏6، سال‏1371، صص‏96 و191 .   2- " فتلقى ادم من ربه كلمات فتاب علیه انه هو التواب الرحیم" بقره/ 37 .   3- علامه سید هاشم بحرینی، تفسیر البرهان، چاپ دوم، ج 1، ص 86.   4- كنزالعمال، جلد 5، ص 13.   5- مستدرك الوسایل، جلد 2، ص 168/ وافى، جلد 2، ص 45.   6- بحارالانوار، ج 99، ص 264.   7- همان، ص 293 .   8- جوادى آملى، صهباى صفا، ص 85 .   9- همان، صص 85 و 86 .   10- محسن قرائتى، حج، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ چهارم .   11- همان.   12- همان.   13- وافى، جلد 2، باب حج، ص 45 .   14- مجلسى ، بحار الانوار، جلد 99، ص 49 .         /1001/





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 708]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن