محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1847285660
گفتگوی اختصاصی با عوامل اخراجي ها 2
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تينا پاکروان (مدير توليد) آنچه گفتني است لطف دوستان است در اعتماد واگذاري مسئوليتي مردانه و خطير در توليد يک پروژه جنگي سنگين بر دوش هاي نه چندان قلدر يک زن بدون تجربه در زمينه جنگ. و آنچه انگيزه بود علاقه شخصي من به سينما جنگ و اثبات پيروزي توان و تفکر، بي توجه به جنسيت و سن. پس بسنده مي کنم به روايتي گزارش گونه از مراحل ساخت فيلم از «الف» تا «ي». گزارش پيش توليد فاز اول : بخشي از پيش توليد «اخراجي ها 2» که از فروردين ماه سال 1387 به همت آقاي شريفي نيا- مجري طرح پروژه - همزمان با فعاليت من در توليد پروژه «وقتي همه خوابيم» آقاي بيضايي اتفاق افتاد که اين فعاليت تا مردادماه که پايان کار من بود در آن پروژه و شروع فعاليت در اخراجي ها 2 زير نظر و با مديريت آقاي شريفي نيا صورت گرفت و شامل بخش هاي زير بود: الف- چيدمان و گفتگو با عوامل اصلي ب- شروع برنامه ريزي پروژه توسط آقاي شمس ج- شروع ساخت ماکت دکورها زير نظر آقاي مقدم د- صحبت با بازيگران «اخراجي ها 1» و عقد قرارداد توسط آقاي شريفي نيا هـ - صحبت با بازيگران جديدي که قرار بود به «اخراجي ها2»بپيوندند. و- جلسات چگونگي تهيه و توليد فيلم فاز دوم: اين بخش به واقع از اواخر مردادماه آغاز شد با آشنا شدن با آنچه مورد نياز فيلمنامه است. مدت زمان: کمتر از يک ماه ( شروع پيش توليد جديد در فاز 2: شهريورماه) مدت زمان مورد نياز: بيش از 2 ماه معمولاً پيش توليد فيلم هاي غير جنگي سينمايي در حالت معمولي نياز به دست کم يک ماه زمان دارد. که اين زمان در فيلم هاي جنگي با توجه به نياز به آماده سازي صحنه هاي جنگي و حجم بالاي بازيگر و هنرور، در ايران، به دو تا سه ماه افزايش مي يابد. ولي به علت کمي وقت در رساندن فيلم به جشنواره فيلم فجر در بهمن ماه و خطر تغيير و بسط مدت زمان فيلمبرداري به علت تغيير فصل و آب و هوا بايد در مدتي کمتر از يک ماه اتفاق مي افتاد. و آنچه بايد در اين زمان بندي به آن مي رسيديم عبارت بود از : الف- پيدا کردن لوکيشن هاي مورد نياز که عبارت بودند از: a- جنگ: شهرک دفاع مقدس به علت فضا و امکاناتي که مسئولين محترم انجمن سينماي دفاع مقدس در آن ايجاد کرده اند بهترين مکان براي فيلمبرداري صحنه هاي مورد نظر بود که با حمايت آقايان سعدي و فلاح در اختيار گروه قرار گرفت. b- اردوگاه: براي اردوگاه، آقاي ده نمکي فضايي چون يک مرغداري تعطيل را مدنظر داشتند. طي پيگيري هاي انجام شده و اطلاع از وضعيت مرغداري ها، بهترين مکاني که به لحاظ کمي آلودگي صوتي، تعطيلي مکان، گستردگي فضا و مهمتر از همه همکاري همه جانبه مسئولين محترم آن مورد انتخاب قرار گرفت مرغداري در فرديس کرج بود که توسط آقايان جوانشير و ايماني به آن رسيديم. c- هواپيما: در پي جستجوي فراوان و رايزني هاي بسيار سرانجام هواپيماي موردنظر را در مرکز نمايشگاه هوايي پيدا کرديم که بعد از بازبيني و قطعي شدن، هواپيماي مورد نظر در اختيار گروه قرار گرفت. D- فرودگاه: سالن ترانزيت فرودگاه مهرآباد انتخاب شد و با تغييراتي که زير نظر آقاي مقدم انجام شد تبديل به فرودگاه عراق گرديد! E- محله بايرام: ده ونک و حياط خانه خانم مستوفي محل تماشاي بازي فوتبال بود. ب- ساخت و ساز و آماده سازي هاي صحنه و دکور بر اساس طراحي آقاي مقدم و اجراي گروه دکور به سرپرستي آقاي ترابي ج- تهيه کليه وسايل صحنه که به علت جنگي بودن فيلم نياز به اخذ مجوزهاي متفاوت داشت. د- تهيه کليه لباس ها که بخشي خريداري، بخشي اجاره و حجمي دوخته يا بافته شدند. هـ - عقد قرارداد با کليه عوامل که خوشبختانه توسط آقاي شريفي نيا تا زمان پيوستن من به گروه قطعي شده بودند. و - عقد قرارداد با کليه بازيگران که مسئوليت انتخاب و معرفي ايشان به عهده آقاي شريفي نيا بود. ز- تهيه وسايل مورد نياز گروه چهره پردازي به سرپرستي آقاي اميدواري جهت تست گريم و آماده سازي قطعات مورد نياز چون در هر روز نياز به آماده سازي بيش از 300 نفر مجروح و .. بود. ح- تهيه کليه وسايل فني مربوط به فيلمبرداري با توجه به جلساتي که ما بين کارگردان(آقاي ده نمکي)، مدير فيلمبرداري(آقاي منصوري) ، مجري طرح(آقاي شريفي نيا) و من برگزار شد به علت حجم بالاي صحنه هاي تروکاژي، درگير بودن دوربين هاي 35 م.م مورد نظر در پروژه هاي ديگر و هزينه هاي گزاف مربوط به اسکن صحنه ها و کار بر روي آنها با پيشنهادهاي آقاي شريفي نيا تصميم بر آن شد که به صورت غير 35م.م فيلمبرداري و سپس تبديل شود. بررسي ها و تحقيقات آقاي تورج منصوري، سرانجام گروه را با دوربين S12K آشنا کرد که علاوه بر دارا بودن شرايط مورد نياز با کيفيت فوق العاده، امکانات ويژه اي را در اختيار گروه فيلمبرداري قرار مي داد. بنابراين تحت نظر مدير فيلمبرداري، دوربين هم تهيه شد. ط- مطابق برنامه اعلام شده با تقسيم بندي و هماهنگي هاي درست و يکدلي و انسجام گروه تدارکات و توليد فيلم در روز 11 مهر 1387 شروع به فيلمبرداري کرد. گزارش توليد : مدت زمان فيلمبرداري : 59 جلسه مدت زمان مورد نياز : 70 جلسه همزمان با شروع فيلمبرداري، گروه توليد جهت انجام حمايت ها، آماده سازي ها و پس توليد همزمان نياز به تقسيم وظيفه و نيرو داشت. الف- بخش عمده گروه تدرکات در صحنه مشغول سرويس دهي به عوامل، بازيگران و هنروران بودند که تعداد ايشان با حضور مهمانان روزانه بالغ بر 600 نفر بود. ب- بخشي از انرژي و افراد در صحنه مشغول پشتيباني گروه ها بودند که بنا به شرايط ويژه صحنه و افراد بي هيچ کمبود و مشکلي با آرامش به کار خود بپردازند. ج- پشتيباني فني که به علت جديد بودن سيستم فيلمبرداري و مشکلات و سوال هايي که روزانه بعضاً با آن مواجه مي شديم و تلاش در رفع آنها که با حمايت همکاران مان در «ايران تله کالا» به مديريت آقاي کامراني و «رادان سيستم» به مديريت آقاي توسلي، «فارابي» به کمک آقاي عليزاده و حمايت آقاي نادر رضايي اتفاق مي افتاد. د- گروه ديگر مشغول آماده سازي و تکميل دکور و تهيه اسباب و ادوات جنگي و اخذ مجوز جهت استفاده از خودروهاي زرهي و بالگرد و ... تا بالا فاصله پس از پايان فيلمبرداري در هر محل پذيراي حضور گروه در کار جاي ديگر باشند. هـ - به علت همزماني شروع پس توليد در زمان فيلمبرداري، بعد از پايان هر روز تصاوير فيلمبرداري شده جهت شروع کار تدوين و جلوه هاي ويژه به دفتر منتقل مي شد و در نتيجه بخشي از نيرو نيز مشغول سرويس دهي همزمان به گروه مستقر در دفتر «افرا فيلم» جهت پس توليد بودند. گزارش پس توليد: مدت زمان: 45 روز مدت زمان مورد نياز: 4 ماه اين بخش هم تقسيم بندي خاص خود را داشت با اين تفاوت که ديگر از گروه توليد بعد از فيلمبرداري خبري نبود و کليه مسئوليت ها به طور مستقيم بر عهده من بود که البته با حضور مفيد و مستمر آقاي ده نمکي در همه مراحل ذيل و راهنمايي هاي آقاي شريفي نيا مقدار زيادي از بار اين مسئوليت برداشته مي شد. الف- تدوين: تدوين فيلم با توجه به سيستم جديد فيلمبرداري نياز به نرم افزار خاص خود داشت. که به علت اينکه پيشتر در ايران اتفاق نيفتاده بود و نرم افزار آن هم موجود نبود، ناچار به تهيه آن از خارج از کشور شديم که البته با امکانات موجود در ايران و سيستم مونتاژ کمي ناسازگاري داشت و اين ناسازگاري ها در جاهايي باعث کندي تدوين مي شد که البته با تلاش همه جانبه آقاي مصلح، تدوينگر بسيار خوب اخراجي ها و پشتيباني ايراني تله کالا و رادان سيستم به نتيجه مطلوب و به موقع دست پيدا کرديم و مرحله اصلي و نهايي تدوين به صورت شبانه روز تا نزديکي ايام جشنواره ادامه يافت. ب- جلوه هاي ويژه کامپيوتري: در کنار اتاق تدوين محلي جهت استقرار گروه جلوه هاي ويژه به سرپرستي آقاي فخاريه آماده شد که بلافاصله پس از پايان تدوين هر صحنه جهت انجام جلوه هاي بصري مورد نظر در اختيارشان قرار مي گرفت. ج- تصحيح رنگ: بعد از انجام جلوه هاي ويژه آقايان وفايي و پيله ور مشغول اصلاح رنگ مي شدند چون تصويربرداري به صورت خام(Raw) انجام گرفته بود. اين مرحله نيز کاملاً تحت نظر آقاي تورج منصوري اتفاق افتاد. د- تبديل: تصاوير آماده شده بعد از مراحل فوق به استوديو بهمن منتقل مي شدند تا به صورت 35م.م آماده شده جهت ظهور و چاپ به لابراتور برده شوند. اين مرحله چون بسيار نزديک به ايام جشنواره اتفاق افتاد با ازدحام همکاران ديگري که جهت تبديل تيتراژها و صحنه هاي فيلمشان به آن مکان آمده بودند. مواجه شد که با تلاش شبانه روزي آقاي مسعود بهنام تقريباً همه فيلم ها به موقع به جشنواره رسيدند. هـ - لابراتور: لابراتور فيلمساز کار ظهور و چاپ را زير نظر آقاي جباري و با بي خوابي هاي آقايان وفايي و انصاري و ساير دوستان به صورت شبانه روزي در ايام قبل از جشنواره انجام مي داد. سالن انتظار فيلمساز مکاني بود براي ملاقات دوستان و همکاران ساير فيلم ها پشت درهاي اتاق تاريکي که مثل اتاق عمل بعد از هر ساعت مسئولي از آن بيرون مي آمد و خبر خوش آماده شدن حلقه اي از فيلمي را به گروهي مي داد. آن حلقه بعد از تبديل شدن به نوار ميني دي وي در اختيار قرار مي گرفت تا به مرحله بعد رسانده شود. و- صداگذاري: پرده هاي آماده شده با استوديو ميکس به سرپرستي آقاي ايرج شهرزادي و مجيد مطلبي منتقل مي شد و در آنجا آقاي علويان مسئوليت صداگذاري را بي هيچ ابراز خستگي به عهده مي گرفتند. ز- موسيقي : آقاي توسلي بعد از پايان تدوين به گروه پيوستند و زمان بسيار کمي جهت ساخت و ارائه موسيقي داشتند. طوري که من از شدت نگراني در عدم دستيابي به نتيجه در زمان کم موجود از اين مرحله فاصله گرفتم و اين مرحله با پيگيري هاي آقايان ده نمکي و شريفي نيا و تلاش فوق العاده آهنگساز به موقع به نتيجه رسيد. ح- نسخه نهايي: نهايي شدن فيلم و رساندن آن به جشنواره همزمان با آماده سازي بقيه کپي ها ط- جايزه ويژه هيأت داوران: به آقاي ده نمکي جهت ساخت فيلم که پايان خستگي ايشان بود و باعث خشنودي گروه. ي - رکوردشکني : استقبال بي سابقه مردم از فيلم و از بين رفتن خاطره خستگي ها ... محمود جوانشير (هماهنگ کننده توليد) الف) انساني که تصميم گرفت ايده اي را تصوير کند. خ) خطي که بر روي کاغذ سفيد پيش مي رفت تا واقعيت تلخ گذشته را با زبان طنز مرور کند. ر) روزهايي که بي وقفه به فردا مي رسيد و تلاشي که به نتيجه مي رسيد، براي نزديک شدن تصور امروزمان به تصوير ديروز. الف) الفبايي که هر لحظه کامل و کامل تر مي شد، تا تصميم گرفته شد. ج) جمله هايي به زبان تصوير که به چند ثانيه از چشمها مي گذشت و در پس آن روزها تلاش براي خلق کردنشان. ي) يک اشتباه کوچک هم باعث ايجاد خدشه در کار بود. هـ ) هزاران نفر به عشق چهارچوبي رويايي ساعت ها ايستادند، دور يا نزديک تا لحظه اي به تصوير کشيده شود. الف)اخراجي ها 2 باره ساخته شد. تمام جريان از الف شروع شد و به الف ختم شد البته جاي 2 هم 2 باره خالي بود! صحبت از هواپيماي بزرگ با 3 رديف صندلي و با گنجايش چندصدنفر براي اولين لوکيش اخراجيها شد. اين بخش زير نظر مديريت توليد و توسط مشاور هوايي جناب ايماني پيگيري شد. بعد به هواپيمايي در بسته در نمايشگاه هوايي برخورديم که با اصرار زياد و رفت و آمد چندين باره بالاخره درب آن براي گروه اخراجي ها باز شد و شروع به فيلمبرداري کرديم. البته بعدها به همت برنامه ريز کارگردان ( علي رضا شمس) درب ديگر آن هم باز شد که (7 ميليون تومان خسارت را در پي داشت) ولي درب مرغداري (لوکيشن اردوگاه) از هفته ها پيش به روي کيوان مقدم و گروهش باز شده بود. دومين بخش، مرغداري بود که خدا را شکر احتياجي به بيرون کردن مرغها نبود! بهترين اتفاق از نظر توليد، محلي به ظاهر دورافتاده به مساحت 32 هکتار واقع در خيابان اصلي ملارد کرج بود. احمد ترابي و گروهش زير نظر کيوان مقدم به سرعت کار را پيش مي بردند. هماهنگي دکل ها وضدهوايي ها توسط وحيد صيفي انجام شد. گروه تدارکات هم براي آماده کردن وسائل اوليه دکور و پذيرايي گروه و خريد آکساسوار زير نظر وحيد مشاري شبانه روز در حال فعاليت بود. همه چيز به رغم تلاش دوستان، به خوبي رقم خورد و بزرگترين لوکيشن دفاع مقدس ساخته شد. البته به اين خوبي و خوشي ها هم نبود! کار سختي بود اما مانع ها يکي يکي برداشته مي شد يا به سختي رد مي شد. گاهي هم به ندرت، فراموش مي شد. البته مهم ترين چيز در کارهاي بزرگ مديريت است که با وجود مدير توليد محترمه، در فضا خلائي وجود نداشت. تمام تلاش گروه پشت صحنه براي به تصوير کشيدن تصويري واقعي از واقعيت اسارت بود. بعد از خداحافظي با دوستان بندهاي پوتين هايمان را بستيم از عوارضي تهران گذشتيم، به سمت قم مي رفتيم که سر از شهرک دفاع مقدس در آورديم. از همان روزهاي اول در شهرک دفاع مقدس صداي انفجارهايي شنيده مي شد. گروه تدارکات در حال مستقر شدن در شهرک بود، توليد و صحنه در حال آماده سازي لوکيشن استخبارات بودند که سخت ترين بخش آن جابه جايي تانک هاي فرسوده بود که دو شبانه روز به وسيله دو جرثقيل 30 تن و چهار کفي 6 محور انجام شد. لوکيشن بيمارستان به همت گروه صحنه و تدارکات يک روزه آماده شد و در تمام مدت حضور در شهرک لوکيشن ميدان جنگ را آرام آرام پر از ماشين هاي سوخته کرديم و با کيسه هايي که توسط کارگردان پر از خاک مي شد. سنگرها بازسازي شد و راه را توسط لودر در طول مدت 2 روز براي پلان حمله و عبور از خاکريز هموار کرديم. همه چيز دست به دست هم داد. با صداي شمارش معکوس آقاي ده نمکي جنگ شروع شد و بعد از دقايقي اخراجي ها اسير شدند و از همان لحظه صداي خنده ها و گريه هاي مردمي که روي صندلي ها انتظار مي کشيدند به گوش مي رسيد... بهزاد مصلح (تدوين گر) اصلاً همه چيز از اون کاغذ شوکولات لعنتي شروع شد. بي خود نيست که بزرگترا هميشه بهمون تذکر مي دن که اتاقمونو تميز نگه داريم... تقصير خودمه اصلاً. يعني اگه اون زرورق شوکولات نيم کيلويي روهمون موقعي که همشو يک جا بلعيدم مي انداختمش دور، دستم رو نمي شد... نه، اصلاً تقصير حسامه. اگه حسام اون روزاي اول بهمن، تو اوج تدوين شبانه روزي، تو خونه آخر استرس، ساعت 3 نصفه شب سر و کله اش تو اتاق مونتاژ پيدا نمي شد و به بهانه پروندن خواب از سرم منو با يه بسته شوکولات خوشگل و خوشمزه فندقي اغفال نمي کرد، اين همه دردسر پيش نمي اومد (حالا اگه شوکولات بادومي بودباز يه چيزي!) ... نه. اصلاً همش تقصير عمورضاس. آخه واسه چي حواسش بايد اينقدر جمع باشه ؟ واسه چي بايد اون کاغذ رو ببينه که بپرسه از کجا رسيده ؟ که منم مجبور شم آب دهنمو قورت بدم و بگم که حسام آورده ؛ که اونم چشاش گرد بشه و ابروها شو بندازه بالا و انگشتشو جلوي چشام تکون بده و بگه :«چي؟ چشمم روشن!! من امشب همه کلوز آپاي حسامو از اول تا آخر فيلم مي شمرم!!!» «اخراجي ها 2» به لحاظ تعدد بازيگران سرشناس و محبوب در سينماي ايران يک استثناست. استثنايي که به يقين به اين زودي ها تکرار نخواهد شد. مراحل مختلف توليد با چنين تعداد بازيگران شناخته شده و انبوهي از هنروران، کار سخت و پيچيده اي بود که با تلاش فراوان همه عوامل فيلم ميسر شد. در اتاق تدوين زحمات همه آنها در مقابل من بود و بايد نتيجه آن ديده مي شد. اگر در جريان تدوين، تعادل ميان کاراکترها و ميزان حضور و تاثيرشان از دست مي رفت، زحمتي به باد رفته بود، کليت اثر از يکدستي و هماهنگي خارج مي شد و قطعاً نتيجه هم چيزي نمي شد که اکنون هست. ايجاد اين توازن، يکي از چالش هاي اصلي در تدوين « اخراجي ها 2» بود. حالا که چند ماهي از پايان توليد و اولين نمايش هاي اين فيلم گذشته، گمان مي کنم تدوين (لااقل در اين زمينه) موفق عمل کرده است: بيش از چهل بازيگر در اين فيلم يعني در زماني که براي هر کدام از آنان به شدت محدوديت دارد به اندازه نقش خود ديده مي شوند، به اندازه حضور خود تاثير مي گذارند و به اندازه تاثير خود به ياد مي مانند. عليرضا علويان صداگذار، امير توسلي آهنگساز و محمود خرسند صدابردار فيلم با کار ظريف و دقيق خود هر يک به سلامت و يکدستي تدوين «اخراجي ها 2»کمک بسيار کرده اند. دست آنها را مي فشارم. حسن پيله ور، دستيار و همکارم در تدوين اين فيلم فشار زيادي را متحمل شد. از او سپاسگزارم. با تمام بازيگران «اخراجي ها 2» چند ماه در يک اتاق کوچک در بسته، در طبقه چهارم ساختماني در خيابان عباس آباد زندگي کرده ام، زير لب تحسينشان کرده ام. بلند بلند با آنها خنديده ام و گاهي هم مچشان را گرفته ام! به همه آنها سلام مي کنم و خسته نباشيد مي گويم. چه آنهايي که در همه عمرم رودر رويشان قرار نگرفته ام، چه آنهايي که فرصتي بوده تا فنجان چاي تازه دمي را در حين گپ و گفتي حرفه اي در کنارشان به ته برسانم و چه آنهايي که از مقابل در نيمه باز اتاق نيمه تاريک تدوين لحظه اي عبور کرده اند و دستي به محبت تکان داده اند. عزيزاني که خاطره جديت حرفه اي، تعهد شغلي و لطف بي دريغ شان را فراموش نمي کنم : حسام نواب صوفي، امين حيايي، شهره لرستاني، ارژنگ اميرفضلي، رامين پرچمي، سيروس کهوري نژاد و .. عمرشان به کام و شکلات هايشان مستدام باد! محمدرضا شريفي نياي عزيز و تينا پاکروان مهربان بيش از آنکه به کلام درآيد در مراحل مختلف توليد اين فيلم منشاء اثر بوده اند و قبول زحمت کرده اند. مديريت و تلاش هاي اين دو عزيز، مسير توليد اين فيلم را هموار و دلپذير کرد. از اعتماد، همدلي و محبت هاي آنان سپاسگزارم و برايشان بهترين ها را تا هميشه آرزو مي کنم... بدون اينکه از آنها شکلات گرفته باشم!!! محمود خرسند (صدابردار) بهترين حسي که من در پروژه «اخراجي ها 2» به دست آوردم؛ کار کردن در کنار عوامل حرفه اي و کسب تجربه از آنان بود. استقبال بي نظير مردم که اخراجي ها 1 گواه اين قضيه بود و الان هم شاهد فروش خوب و بالاي قسمت دوم هستيم. اخراجي ها براي مردم ساخته شده است و اين مهم و موجب خوشحاليست. چرا که وقتي ما فيلمي را براي مردم مي سازيم و از آن استقبال مي شود بايد خوشحال باشيم. ساخته شدن فيلم پر فروش باعث رونق چرخه سينما مي شود... در مورد صداي اخراجي ها مي توانم بگويم اخراجي ها فيلم پرديالوگي است و اتفاق خوبي که در اين ماجرا افتاده است. گرفته شدن تمامي صداها سر صحنه است و هيچ صدايي در استوديو گرفته نشده و اين براي من به عنوان شخصي که صداي فيلم را گرفته حائز اهميت است. در کل به اين قضيه اعتقاد دارم وقتي بازيگري سرصحنه کل انرژي اش را مي گذارد تا بازي، رئال تر اتفاق بيافتد و وقتي نشود صدا را درست گرفت در استوديو نمي توان به همان فضا رسيد. به دليل اينکه وقت براي رساندن فيلم به جشنواره کم بود و تدوين گر فيلم (بهزاد مصلح) و علي رضا علويان ( صداگذار) مجبور به فشرده کار کردن شدند. به طوري که علي رضا علويان سه روز بعد از تولد فرزندش مشغول به کار شد و يک ماه اول بزرگ شدن بچه اش را نديد. اين عشق و جديت عوامل اين کار را مي رساند که کارشان را درست انجام مي دهند. هنوز فکر مي کنم اخراجي ها نمونه بارزي از تجربه هاي ديده شده اي است که با سرمايه بخش خصوصي ساخته شده است. با اين تفاوت که اين بار در ژانر جنگ، اين تجربه اتفاق افتاده است. در شرايطي که براي عوامل فيلم سخت بود اما فکر مي کنم موقعيتي که در جذب مخاطب به دست آمد، تمام خستگي ها را از ياد برد. با وجود اينکه کار، کار سخت و پرکاراکتري بود و در عين شرايط سخت توليد اين کار، عوامل توليد توانستند با حاصل تجربياتي که سال ها در سينما به دست آوردند، کار را به خوبي و طبق برنامه ريزي براي جشنواره و اکران جمع کنند. در پايان مي خواهم از محمدرضا شريفي نيا مجري طرح فيلم اخراجي ها 2 تشکر کنم. علي علويان (صداگذار) اين روزها که «اخراجي ها 2» روي پرده سينما خوش مي درخشد و مي فروشد، از حاشيه ها مي گويند و از کارگردان، مردم فيلم را مي بينند و به ديالوگ ها مي خندند؛ به صداهايي که در فيلم جاري است. در زمان حال، سينما از دو تکنولوژي براي بيان احساسات فيلم استفاده مي کند: صدا و تصوير. در مورد مقوله صدا براي بيشتر جذاب کردن فيلم، اتفاق لازمه در مرحله صداگذاري مي افتد. صداهايي که در زمان فيلمبرداري براي ايجاد فضاسازي در سکوت گرفته شده اند و واقعي نبودن محل فيلمبرداري در مرحله صداگذاري به فيلم بازگردانده مي شوند و چون صدا عنصري است که ديده نمي شود، براي مخاطب قابل لمس نيست. شاهد اين قضيه هم اين است که دادگاه هاي جهاني از تصوير به عنوان مدلک استفاده مي شود، نه از صدا. و اما «اخراجي ها 2» ... زمان تحويل فيلم به جشنواره بسيار کم است و ميکس و صداهايي که در صحنه به صورت «مولتي ترک» گرفته شده زمان بر. اما بايد با کارکردن به صورت شبانه روزي فيلم را روز موعود به جشنواره رساند. ديگر اتفاق مهم، غير قابل لمس بودن لوکيشن هاي فيلم براي عامه مردم بود. پس به دليل اينکه اردوگاه هاي عراقي و فرودگاه فضاهايي هستند که ديده نشده بودند، با کمک صداگذاري به مرحله اي رسيدند که همه چيز سرجاي خودش باشد. «اخراجي ها 2» روي پرده است. مردم فيلم را مي بينند و ديالوگ ها جزئي از کلام روزمره شان مي شود و صداها خاطره. صداهايي که در فيلم جاري است، صاف و بدون پرش، مثل آب روان. از مسعود ده نمکي، از مجيد مطلبي به خاطر تمام انرژي هاي بي پايانش... از بهزاد مصلح و امير توسلي به خاطر حضور مستمرشان ... از جوادي (مسئوليت ايتبک صدا) به خاطر صبوري هايش و از محمود خرسند به خاطر صداهاي زيبايش تشکر مي کنم. در آخر عذرخواهي مي کنم از علي تهراني به خاطر تمامي بداخلاقي هايم دستش را مي فشارم و از او تشکر مي کنم به خاطر تمامي زحماتش... رضا فخاريه (مسئول جلوه هاي ويژه کامپيوتري) براي من، کار در فيلم «اخراجي ها 2» تجربه جديدي بود که از همکاري يک گروه حرفه اي و پربازيگر حاصل شد... دوربين حرفه اي و خوبي که براي فيلمبرداري در اين پروژه به کار گرفته شد. موقعيت مناسبي را براي من ايجاد کرد که قابليت هاي کاري جلوه هاي ويژه را به تصوير بکشم و يک کار تازه را در حوزه جلوه هاي ويژه انجام بدهم. خوشبختانه کار هم زمينه خوبي براي طرح و اجراي فکرهاي تازه داشت... هر چند کار بايد در زمان کوتاهي انجام مي شد و فيلم به جشنواره مي رسيد و به عبارت ديگر: روزهاي کوتاه و پرکاري را پشت سر گذاشتيم اما خوشحالم که مردم از ديدن «اخراجي ها 2» و جلوه هاي ويژه آن لذت مي برند... مجيد غفاري (دستيار اول فيلمبردار) تجربه اي نو و سخت براي تيم فيلمبرداري ... فيلم «اخراجي ها 2» جزء اولين فيلم هايي است که با دوربين 2k فيلمبرداري شده و تبديل به 35م.م مي گردد و براي ما چه از لحاظ «فکوس کشي» و چه از لحاظ «نورپردازي» کاري جديد بود که بايد به سرعت خودمان را با اين شيوه از کار وفق مي داديم. چون در فيلم اخراجي ها با فضاهاي متعدد و وسيع رو به رو بوديم و شب کاري هم زياد داشتيم که نورپردازي خاص خودش را مي طلبيد و از لحاظ دوربين و لنزها نيز با دوربين 35 م.م تفاوت زيادي دارد. ولي با تمام سختي ها کار در کنار استاد منصوري بسيار لذت بخش بود ضمناً تمامي بچه هاي اخراجي ها حرفه اي بودند و همه با هم بسيار رابطه خوبي داشتيم و باعث خوشحالي است که مردم از اين فيلم استقبال زيادي کرده اند. امير توسلي (آهنگساز) موسيقي اي که براي اخراجي ها ساخته شد بر اساس تم موسيقي اي بود که اسيرهايي که در فيلم مي بينيمشان، مي خوانند. بر اساس همين تم، حالت هاي مختلفي (وارياسيون) از موسيقي ساخته شد. سعي من بر اين بود که کليشه هاي رايجي که در برخي فيلم هاي از اين دست، اتفاق مي افتد را انجام ندهم. به طور مثال سکانس هواپيما و سکانس بازي فوتبال. در سکانس اسير کردن اسرا در خاک همه از يک تم و موسيقي واحد تبعيت مي کند. مورد بعدي تلفيق موسيقي اخراجي ها 1 و اخراجي ها 2 بود. در سکانسي که از مجيد سوزوکي ياد مي شود. با توجه به فضاي نوستالژيک سکانس ترجيح دادم از موسيقي اخراجي ها 1 استفاده کنم تا به جز يادآوري خاطره مجيد سوزوکي، يادآور تمام کساني باشد که صادقانه براي ايثار پا پيش گذاشتند و نکته آخر که مي خواهم بگويم اين است که چون موسيقي اخراجي ها 1، موسيقي درست و زيبايي بود که بين مردم جا افتاده بود. حتماً با موسيقي دوم مقايسه مي شد که کار من را سخت تر مي کرد و اگر من خوب کار نمي کردم خاطره خوب اخراجي ها 1 را خراب مي کردم. من تمام سعي خودم را کردم و اميدوارم همه چيز درست انجام شده باشد. کيوان مقدم (طراح صحنه و لباس) «اخراجي ها 2» از پيدا شدن يک لوکيشن در فرديس کرج آغاز شد. قبلاً يک لوکيشن در ورامين بود که نپسنديديم. مرغداري متروکه اي با چند سوله در کنار هم با محيطي سرد و سربي جرقه اي نو در ذهن ما انداخت و احساس کرديم اردوگاه را بايد همينجا بسازيم. دو هفته طول کشيد تا توانستيم به همراه يک گروه مجرب ماکت اردوگاه را بسازيم. اين ماکت شامل حال تمام جزئيات جغرافيايي بود. انتخاب صحيح لوکيشن، اتفاق بزرگي در طراحي فيلم اخراجي ها شد. تمام آنچه بايد در دکور واقعي مي گفتيم در ماکت گفته شد. بعد از ساخت ماکت طراحي فني توسط دکوراتور انجام شد. برآورد کرديم و کار شروع شد. پنج هفته کار مستمر و سخت به سرانجام رسيد و ساخت و ساز تمام شد. رنگ آميزي، خطاطي و صحنه آرايي انجام شد. دعواها و بحث و جدل ها انجام شد. فيلمبرداري شروع شد. فيلم تمام شد. فيلم را در جشنواره ديدم خستگي را از ياد بردم. نفس راحتي کشيدم. چون از اردوگاه اخراجي ها رها شدم. رامين اسدي (تصويربردار پشت صحنه) همه چيز از «اخراجي ها 1» شروع شد. زماني که نقش حسين به من پيشنهاد شد و از تئاتر به سينما گرايش پيدا کردم. به دليل نمايش سکانس شهادت نقش، امکان بازيگري در فيلم «اخراجي ها 2» براي من وجود نداشت و همين دليل، باعث شد که به عنوان فيلمبردار پشت صحنه با همکاري آقاي سامان خادم در گروه فيلمبرداري استاد تورج منصوري قرار بگيرم و از تجارب ايشان استفاده کنم. حضور مهمانان متعدد و شاخص هنري تلاش بيشتري از گروه براي بازتاب اتفاقات مي طلبيد. علاوه بر اين، حضور هنرمندان و ستارگان سينما کار را چندين برابر دشوار مي کرد که خود يک امتياز بزرگ و مهم نيز براي من و گروه پشت صحنه بود. احمدرضا شجاعي (عکاس) «اخراجي ها» هم واسه خودش پديده اي شد. هر کسي يه نظري راجع به فيلم و کارگردانش مي ده. جالبه، بعضيا که فيلم رو نديدن هم نظر مي دن! اصلاً خيلي وضعيت عجيبي شده! از يک طرف منتقدا فيلم و کارگردان رو با خاک يسکان کردن. از يکطرف آنقدر استقبال مردم خوب بوده و فروش بالا بوده که ده نمکي بدون اينکه بخواد خودش رو خسته کنه جواب منتقدا داده شده. نمي دونم چرا فيلم مردم پسند واسه منتقدا قابل هضم نيست ؟! خوب دوستان عزيز ، سليقه اکثر مردم ما همينه، کاريش نمي شه کرد مثل اينکه بگيم مردم چرا تو انتخابات اين رئيس جمهورو انتخاب کردن؟! خوب سليقه مردم همينه نمي شه به اين راحتي عوضش کرد. بابا ! چرا با ده نمکي در مي افتين ؟ مگه گفته من ديويدلينچم آخه ؟!!!خوب بود ميومد فيلم ...(!) مي ساخت که کلا يک ميليون و دويست و بيست هزار تومان بفروشه ؟ !! حالا درسته بعضي وقتا که مياد از فيلمش دفاع کنه جوگير مي شه و چهار تا حرف گنده مي زنه که خيلي به قيافش نمي خوره و لج آدم رو در مياره اما دلش پاک پاکه ... پس بيايم به ده نمکي حسادت نکنيم. چون لقب کارگردان پرفروش ترين فيلم تاريخ سينماي ايران، خدايي لقب کمي نيست. هر چقدر هم بگيم فيلم مزخرفي بود و همه اش لودگي بود و کارگردانش اينکاره نبود و شريفي نيا همه کاره اش بود و ده نمکي قبلاً رئيس چماق به دست ها بود و سواد سينمايي نداره و ... باز فعلا اين لقب مال ده نمکيه و تا چند سال ديگه هم هيچکس نمي تونه اين لقب رو ازش بگيره ... اما چند مورد کوتاه از حواشي اخراجي ها 2: اصولا پروژه جنگي واسه عکاسايي که با انفجار و توپ و تفنگ ميونه خوبي ندارن خيلي سخته! سر اين پروژه دو شغله بودم. هم عکاس بودم. هم بعد از اتمام فيلمبرداري هر شب بايد حدود 400-500 عکسي که مي گرفتم، وبلاگي مي کردم که آقاي ده نمکي به صورت آن لاين اخبار پروژه رو روي وبلاگشون منتشر کنن! هر روز وزيري، وکيلي، هنرمندي، ورزشکاري، جانبازي، مفقودالاثري(!) خلاصه اقشار مختلف از اقصا نقاط کشور ميهمان پروژه بودند که حتماً هم همه بايد به فرموده کارگردان ثبت تصويري مي شد تا در حافظه تصويري تاريخ بماند! مسعود ده نمکي تنها کارگردانيه که به عکس و فيلم پشت صحنه بسيار بسيار بسيار اهميت مي ده. (حتي در برخي موارد بيشتر از صحنه !) اکبر عبدي پديده اي است در نوع خود، با يک نگاهش عکس را دگرگون مي کند. عکاسي از او بسيار آسان است. (اگر سر حال باشد!) حسام نواب صفوي بهترين عکس ها را در اخراجي ها 2 دارد. هر وقت بيکار مي شد مي رفتيم سراغ عکاسي (البته با ژست هاي جديد مدل 2009!) تورج منصوري يکي از بهترين ها در سينماست. در مواقعي که هنوز کلوين نيفتاده بود! به شدت به گروه انرژي مي داد. اصولاً رهبري پروژه با شريفي نيا بود. کمتر کسي در پروژه بود که با او در مورد نحوه انجام کارش مشورت نکند. از کارگردان گرفته تا حتي بچه هاي خدمات! منبع: نقش آفرينان /1001/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 515]
-
گوناگون
پربازدیدترینها