تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر چیز دارای سیماست ، سیمای دین شما نماز است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833431550




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

این همان واقفیه نیست؟


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

  مواضع تامل برانگیز یار نزدیک به رییس مجلس شورای اسلامی، حکایت اصولگرایانی را به تصویر می کشد که از باب به‌اصطلاح خیرخواهی و دلسوزی به نوعی سر از جنبش سبز درآورده اند و این شاید وجهی است که بر مرور و واکاوی این مواضع ضرورت می بخشد.رسول جعفریان که سال 68 در مصاحبه با روزنامه رسالت یعنی روزنامه منتقد دولت وقت، دولت موسوی را بانی درگیری بین ارگان های مختلف لقب می داد، اکنون رقیب انتخاباتی او را به این صفت ملقب و "حیرت"ی ساختگی را تئوریزه می کند! او که در "سایت خبری بازتاب" به نوعی از مرگ سیاسی گروهی از اصلاح طلبان می نوشت، اکنون به ادامه حیاتشان می اندیشد و از شکل گیری زمینه های انقلابی جدید در کشور خبر می دهد! جالب اینجاست که پیش از این همو سابقه مجتهد شبستری را مورد توجه قرار می داد و از ضرورت عبرت گرفتن از تغییر مواضع 180 درجه ای سخن می گفت!سؤال اینجاست که این چه جنس تحلیلی است که کار را بدین جا می کشاند؟ و اصولاً امکان طی راه "اصولگرایی" چگونه ممکن است؟! آیا رسول جعفریان نماد یک جنس رویکرد است که سرانجامی این چنین می یابد؟ اگر پاسخ مثبت است، ریشه های این رویکرد کجاست و همسویان با او چه کسانی هستند؟ مرور مواضع جعفریان ناخودآگاه سرنخ های قابل قبولی در این زمینه ارائه می کند که موضوع این نوشتار است.1- پاییز سال 87 بود که در گرماگرم هجی کردن سلسله طرح های ائتلافی که "طرح دولت وحدت ملی" شاه بیت آن می شد، مجلس شورای اسلامی به ریاست علی لاریجانی، میزبانی شرکت کنندگان در همایش "سی سال قانون گذاری" را پذیرفت و به این ترتیب مجلسیان و چهره هایی چون عزت الله سحابي، هاشم صباغيان، علي حکمت، فضل الله صلواتي، ابراهيم باي سلامي، محمدمهدي جعفري، اعظم طالقاني، علي‌اکبر موسوي‌خوئيني و... گرد هم آمدند تا آنچه "وحدت" نامیده می شد، را معنا کنند.رسول جعفریان آن روز یادداشتی نوشت با عنوان "وحدت آفرینی از خانه ملت" و در مدح و منقبت تصمیم رییس مجلس شورا سخن گفت. او نوشت: «اين نمايندگان با حضور پکپارچه خويش نشان دادند که اکنون پس از يک دوره "جدل‌هاي اغلب بي‌پايه" و "تندي‌ها و جسارت‌هاي نامعقول"، وقت آن فرا رسيده است تا "معقولانه" با مسائل و تهديدهاي موجود روبه‌رو شده و بدون در نظر گرفتن آن سوابق ناهنجار و بي‌توجه به فريادهاي تفرقه افکنانه و لجن پراکني‌هاي داخلي و خارجي، به موضع معقول پاسخ مثبت داده و شادمانه دست يکديگر را براي رهايي از ناهنجاري‌ها بفشارند. پيروزي عقل بر احساساتي که گاه عقل نمايانه به ايجاد اختلاف مي‌انديشد، پيام مستقيم اين جلسه بود.»امام در خصوص نهضت آزادی فرموده بودند: «نهضت به اصطلاح آزادي صلاحيت براي هيچ امري از امور دولتي يا قانون‌گذاري يا قضايي را ندارند ؛ و ضرر آنها، به اعتبار آن كه متظاهر به اسلام هستند و با اين حربه جوانان عزيز ما را منحرف خواهند كرد و نيز با دخالت بي‌مورد در تفسير قرآن كريم و احاديث شريفه و تاويل‌هاي جاهلانه موجب فساد عظيم ممكن است بشوند، از ضرر گروهك‌هاي ديگر، حتي منافقين اين فرزندان عزيز مهندس بازرگان، بيشتر و بالاتر است.» و در بیان جعفریان گو این بیانات در زمره "جدل های بی پایه" و "جسارت های نامعقول" لقب می گرفت چه آنکه او اکنون حضور اعضای نهضت آزادی در همایش "سی سال قانون گذاری" را پیروزی عقل بر احساسات لقب می داد.برآیند این نوع نگرش حذف خط مرزها بین "خودی" و "غیر خودی" بود. اندیشه امام و قضاوت امام در خصوص جریانات جایگاهی نداشت و کسی نمی پرسید اگر این جنس از "وحدت" ممدوح است، چرا امام راحل آن روز آن را در دستور کار قرار ندادند؟ آیا برخوردهای امام احساسی بود و مصداق "جدل های بی پایه" و "جسارت های نامعقول"؟! این رویکردی است که مختص به جعفریان نیست و در بطن اصولگرایی متاسفانه گهگاه می توان آن را جستجو کرد. نتیجه عملی این رویکرد همان چیزی است که در مقدمه آمد. وقتی تعریف خودی و غیرخودی موضوعیت خود را از دست داد، کم کم اصول هم رنگ می بازد؛ آن گاه است که ناخودآگاه می توان در پازل دشمن هم بازی کرد.2-"تا دیر نشده... آتش بس بدهید" این عنوان مقاله ای بود که از رسول جعفریان در سایت خبری آینده منتشر شد. مخاطب واقعی این مقاله چه کسی می توانست باشد؟ چه کسی بایست آتش بس می داد و جعفریان در باب توصیه و تعیین تکلیف برای چه کسی برآمده بود؟رسول جعفریان در این یادداشت نوشت: «آنچه اهمیت دارد این است كه آتش بس باید از سوی فرماندهی باشد كه با قدرت هرچه تمام، با سیاست و كیاست تمام، با بی طرفی، با موضع پدرانه، با تأدیب هر دو طرف، و با خاموش كردن صدای كسانی كه از موضع قدرت و با داشتن امكانات بی شمار، خواستار دستگیری این و آن هستند، با جلوگیری از اقدامات تندروانه كه دیگران را تحریك كرده و رگ گردن آن را به خروش می آورد، آنان را خاموش سازد.» این مقاله در تاریخ 22 شهریور ماه سال جاری منتشر شد.مخاطب مشخص بود؛ رهبری. بسیاری از تحلیل های جعفریان در تقابل آشکار با نقطه نظرات و تحلیل های رهبر انقلاب قرار داشت. مقام معظم رهبری از کسانی می گفتند که نقطه قوت نظام در انتخابات دهم را به نقطه ضعف بدل کردند و مدام بر کوس تردید دمیدند و رسول جعفریان هم اتفاقا از حیرت ها و تردیدها گفت و از بی اعتمادی مردم دم زد. او نوشت: «نگرانی‌های پس ازانتخابات و تردیدها و حیرت‌هایی كه طی یكی دو ماه پدید آمد، سبب شد تا بسیاری از "مردم"(!) در جانبداری از روند تحولات به تردید افتاده، دست به اعتراض یا دست كم سكوت بزنند. سونامی بی‌اعتمادی در بخش گسترده ای از "مردم"(!) پدید آمد...»مشکل از آنجا شروع شد که سیاسیون به جای تراز کردن مواضع خود با رهبری از باب "تعیین تکلیف" برای رهبری برآمدند. اگر رهبری از نزدیکی مواضع احمدی‌نژاد به خود سخن می گفت، اینان این دست سخنان را چون باب طبعشان نبود، نمی شنیدند و اگر از صحت انتخابات و ضرورت بصیرت دم می زد، اینان نمی پذیرفتند. فاصله با خط ولایت از جانب هر کس و در هر جایگاهی که باشد، خواه ناخواه روند قضاوت ها و تحلیل ها را عوض خواهد کرد. و این آن چیزی است که متاسفانه بر سر برخی به اصطلاح اصولگرایان هم آمده است.3-پدیده "اصولگرایان ساکت" ذهنیتی بود که جعفریان در گرماگرم جدال های انتخاباتی می کوشید تا با تحلیل های خود عملی کند. او حتی مجلسیان را از حمایت احمدی‌نژاد برحذر می داشت و این همه در راستای پروژه "نه احمدی‌نژاد"ی بود که یک سوی آن هاشمی، یک سوی آن اصلاحات و سوی دیگر آن کوشنر و... قرار داشت. جعفریان از پیران انقلاب می گفت و اینکه نباید آنان را خرد کرد و در عین حال از تطبیق تاریخی شرایط کنونی با صدر اسلام و داستان طلحه و زبیر هم همگان را پرهیز می داد!او بر احمدی‌نژاد بارها و بارها تاخت اما در مقابل خطاها و کژروی های فاحش امثال موسوی سکوت کرد. جعفریان که چون علی مطهری، احمدی‌نژاد را بانی فتنه می پنداشت و موسوی را در سایه این هجمه به نوعی تبرئه می کرد، خود در سخن گفتن مراعات چندانی نکرد. او از سه جریان یعنی "صوفیان و فقیهان"، "جریان نوگرای دینی" و "جریان تلفیقی قطب‌گرايانه و غيب‌گويانه" سخن گفت و گفتمان دولت را در لفافه "قطب گرایانه" و "رمال گونه" لقب داد! حتی پا را هم از این فراتر نهاد و این گفتمان را خطری برای مرجعیت دینی تلقی کرد! سوال اینجاست که با مفروضات استدلالی جعفریان، اگر بخواهیم از منظر او قضاوت کنیم، چه کسی را باید بانی فتنه بدانیم؟ آیا آقای جعفریان هم با این نوع نگاه، بانی فتنه شناخته نمی شوند؟!وقتی در قضاوت ها، اشخاص جای ملاک ها قرار گرفتند؛ آنگاه است که به قاضی رفتن ها هم یک طرفه می شود. جعفریان از احمدی‌نژاد می نویسد اما نمی نویسد که چرا موسوی مدعی خط امام به منتظری نامه می نویسد. جعفریان از احمدی‌نژاد می نویسد اما نمی پرسد چرا کروبی بدون اسناد کافی این آبروریزی و رسوایی را برای نظام فراهم آورد؟ جعفریان از احمدی‌نژاد می نویسد اما نمی نویسد که چرا جریان مقابل هیچ گونه خط مرز روشنی با خارج از کشور ترسیم نمی کند. آیا به راستی اینها ارزش نوشتن نداشت یا غیرت دینی و به اصطلاح انقلابی جعفریان را برنمی انگیخت؟وقتی مرز خودی و غیرخودی برداشته شد؛ وقتی تأسی از رهبری کنار رفت؛ آنگاه است که کار به اینجا می کشد. فلان مشکل در وزارت خارجه یا نوع ارتباط با کشورهای عربی ارزش نوشتن دارد؛ اما بهانه گیری برخی بعد از انتخابات بیست و دوم خرداد هرگز. جعفریان نظرش را در مورد "تقلب گسترده و سازمان دهی شده" نمی گوید؛ بالاخره این مدعایی درست بود یا غلط؟ در مورد اغتشاشات خیابانی اظهارنظر نمی کند؛ در مورد لطمه دیدن وجهه بین المللی ایران حرفی نمی زند؛ در مورد سند راهبردی جبهه مشارکت و مشاوره گرفتن ها از جان کین موضعی نمی گیرد؛ در خصوص مواضع رادیکال و اپوزیسیون پسند کروبی در انتخابات حرفی به میان نمی آورد؛ اما در مورد نوع ارتباطمان با کشورهای عربی می نویسد! اصولگرایی از نوع جدید اینجاست که به نمایش گذاشته می شود! وقتی معیارها گم شد و باب ملاحظه برخی به اصطلاح "بزرگان" نیز باز شد، این خط سیر طبیعی است. آیا این مشی در پازل سرخط جریان نه چندان جدید واقفیه نیست؟  سجاد فیاض   /1001/





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 465]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن