واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تعارفات را بگذاريم كنار؛ «كتاب قانون» فيلمي است در تلنگر زدن و به تمسخر گرفتن «شريعت» و نه ظاهرفريبان متظاهر و منافق صفت؛ چرا؟ به دليل اينكه فيلم نان همان چيزي را مي خورد كه قرار است محكومش كند! جاي خوشي است يا تعجب، نمي دانم؛ تنها مي توانم بگويم خيلي بعيد، بلكه ابعد بود اينكه پس از گذشته سي سال از انقلاب فرهنگي اسلامي، شاهد باشيم كه دوستان با فيلم شاهكار «كتاب قانون» روي فيلم فارسي هاي زمان شاه را سفيد كرده و در هجو بي ملاحظه و سخاوتمندانه آيات قرآن و روايات نبوي، پا جاي پاي كفار بگذارند! بعيد مي دانم ديگر شود اهالي نظر و معرفت را با چاقوي كُند طنز و انتقاد و سينما و تبعات موهوم و مبهمش زخمي كرد و بر طبل تهي، اما پرصدا و گوش خراش وقاحت كوبيد و ... كوبيد. «كتاب قانون» قابل توصيف و تشريح آنچناني نيست، آنقدرها هم كذايي هست كه لازم نباشد يا نتوان با تعريف آن و مصداق آوري هاي لازم، اشاعه فحشا كرد و ... و ناچار ماند كه «چه بايد كرد؟» نه آقاي مازيار ميري! نيتت را نمي دانم، ولي نتيجه كارت آن چيزي نشده كه احتمالا ادعايش را داري؛ مخفي شدن پشت اداي محكوميت نفاق و ريا و بعد ظهور چيدمان و رويكردي كه موجبات هتك حرمت قرآن و حديث و شريعت شود، و نه هتك و تمسخر منافقان و رياكاران و متظاهران - يعني همين چيزي كه در فيلم شما اتفاق افتاده است - تا كي؟ و تا كجا؟ مطمئن باشيد خيلي خوب مي شود تشخيص داد كه چه كسي و كدام فيلمنامه نويس به دنبال زير پا گذاشتن خطوط قرمز الهي است و تابوشكني از حرمت اوليا و مقدسات، و چه كس ديگري در پي نقد و تيغ بركشيدن بر روي تظاهر و نفاق و دروغ. آن هم در فيلمي مثل «كتاب قانون» كه به جهت جذابيت هاي روايي و شاخص هاي استاندارد و بصري و قصه گويي و شخصيت پردازي و ... بشدت نااميد كننده، ضعيف و حتي مي توان گفت غيرقابل تحمل است. فيلمي كه از جهت سينمايي و هنرورزي هاي معرفت آميز، چنين بي مايه و ابتر و نچسب است و تنها شمايلي از يك اثر مبتذل و مشتي هجو ابلهانه و ناشي از عقده هاي فروخورده شخصي و شخصيتي است. نكند شما هم مي خواهيد با پيوست خودتان به فيلمتان و صادر كردن بيانيه و دفاعيه، قيافه مصلح و منتقد اجتماعي به خود بگيريد؟! آقاي مازيار ميري و مهمتر از شما آقاي محمد رحمانيان! نويسنده فيلمنامه! سينما را با منبر و بلندگوي ابراز عقايدتان اشتباه گرفته ايد! سينما، جاي داستان گويي و شخصيت پردازي و هنر است، نه آن بازي هاي سنبل شده و باسمه اي كه از امثال پرويز پرستويي و خمسه و .... در فيلمتان ديديم. واقعا از اين همه هدر رفتن هنر و نبوغ پرويز پرستويي و ضعيف شدنش در اين فيلم چندشآور متاثر شدم! تعارفات را بگذاريم كنار؛ «كتاب قانون» فيلمي است در تلنگر زدن و به تمسخر گرفتن «شريعت» و نه ظاهرفريبان متظاهر و منافق صفت. چرا؟ به دليل اينكه فيلم نان همان چيزي را مي خورد كه قرار است محكومش كند! و دقيقا همان چيزهايي كه فيلم «ادعا»يش را دارد و در قبال آنها موضع تند و تيزي به خود مي گيرد، تبديل شده است به اصل فيلم و مايه جذابيت و دليل فروش و ... همه چيزش! و اين يعني نفاق و اين يعني صاف و ساده نبودن با مخاطب و اين يعني «كتاب قانون» و «مازيار ميري» و «محمد رحمانيان». به سادگي مي توانستيد همين نقدهاي ظاهري و احتمالا قلبيتان را به منافقان و متظاهران و رياكاران وارد آوريد، بي آنكه اصل شريعت را به مرز زير سوال رفتن بكشانيد. سراسر فيلمتان گوياي اين است كه چنين انديشه و دغدغه اي نداشته و به تدارك «شهرت»ي ناشي از «شهوت» مخالفت با عرف متشرع مشغول بوده ايد. البته كه «كتاب قانون» و امثالش كوچكتر از آنند كه بتوانند در مقابل شريعت پاك نبوي و احكام آسماني و الهي دين مبين اسلام، چنين حيله هاي مزورانه اي را با آن نتايج وخيم كه در برخي سينماها هنگام نمايش فيلم شاهديم، قد علم كنند، اما چه مي شود كرد «موش»، «موش» است. همان قدر بي قدر و همان قدر بر هم زننده نظم يك جمعيت انبوه! «كتاب قانون» يك اثر مبتديانه، نازل، باسمه اي و ناشيانه بود كه از تعريف كردن ساده و كم حرارت داستانش بشدت عاجز بود. و چنين فيلمي، بيش از اين ارزش قلمفرسايي ندارد /1001/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 218]