واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
يكي از دو دختر جوان كه در جريان فرار از ساختمان چند طبقه شمال شهر سقوط كردهبودند به شكل معجزهآسا نجات يافته است.اين درحالي است كه پيشتر اعلام شده بود هر دو نفر جان باختهاند. در اين حادثه مرگبار كه صبح پنجشنبه 9 مهر در يكي از مجتمعهاي مسكوني حوالي خيابان نياوران – شمال تهران- رخ داد دو دختر خاله 19 و 20 ساله به طور مرموزي از طبقه سوم به داخل كوچه سقوط كرده و بشدت مجروح شدند. خانواده ميترا – يكي از دخترها- كه در محل حضور داشتند بلافاصله با اورژانس تماس گرفتند، اما دقايقي بعد كه امدادگران به محل رسيدند اعلام كردند دختر جوان جان سپردهاست اما ساناز – دختر صاحبخانه- بلافاصله به بيمارستان منتقل شد و تحت درمان قرار گرفت. پزشكان اميدي به زنده ماندن او نداشتند. اما پس از يك هفته وي به طرز معجزهآسايي از حالت اغما خارج شد و از مرگ نجات يافت.اين در حالي است كه نخستين دقايق وقوع حادثه اعلام شده بود هر دو دختر براثر شدت صدمات و خونريزي جان باختهاند.با اعلام اين موضوع به محمدحسين شاملو – بازپرس كشيك ويژه قتل- تحقيق براي افشاي راز سقوط مرگبار آغاز شد و كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي مسئول تحقيق دراين پرونده شدند.در نخستين تحقيقات پدر ميترا به كارآگاهان گفت: «دخترم مخفيانه از تبريز به خانه خالهاش در تهران آمده بود كه با اطلاع از اين ماجرا براي بازگرداندنش به تهران آمدم. اما هرچه در زدم خواهرزنم از بازكردن در خودداري كرد. بنابراين به ناچار از پليس كمك خواستم. اما آنها گفتند بدون دستور قضايي نميتوانيم وارد خانه شويم. وقتي براي دريافت حكم ورود به خانه به سوي دادسرا ميرفتم دختركوچكم تلفن كرد و گفت: ميترا از پنجره سقوط كرده است. بلافاصله به طرف خانه برگشتم كه با پيكر دخترم در وسط كوچه روبهرو شدم.»با شروع تحقيقات پليسي خاله و پسرخاله ميترا بازداشت و براي تحقيقات به اداره آگاهي احضار شدند. در اين ميان مشخص شد ميترا پس از مشاهده پدرش پشت در خانه، با گره زدن ملحفهها قصد داشته خود را از طبقه سوم به كوچه برساند كه هنگام پائين آمدن به علت برخورد صورتش به بالكن طبقه دوم تعادلش را از دست داده و سقوط كرده است.در اين ميان «ساناز» -دخترخاله- هم كه پشت سر وي در حال پائين آمدن بوده ناگهان تعادلش را از دست داده و سقوط كرده است.با اعلام اين گزارش به بازپرس پرونده موضوع مرگ ميترا حادثه عنوان شد و خاله و پسرخالهاش نيز با سپردن ضمانت آزاد شدند.اما پدر ميترا با اعلام شكايت از خواهرزنش خواهان پيگيري ماجرا و كشف علت اصلي آن شد. وي در تشريح ماجرا به خبرنگار ما گفت: «دخترم ميترا دانشجوي سال دوم دكتراي داروسازي بود. ما از سالها قبل به واسطه برخي اختلافهاي خانوادگي با خواهرزنم و خانوادهاش قطع رابطه كرده بوديم. اما خواهرزنم اصرار داشت دخترم را براي پسرش خواستگاري كند كه با مخالفت شديد من و همسرم روبهرو شد. تا اين كه حدود 20 روز قبل ساناز –دخترخاله ميترا- همراه دوستش به تبريز آمد. او اصرار داشت دخترم را همراه خود به تهران بياورد كه بشدت مخالفت كردم.اما سه روز بعد ميترا به طور ناگهاني ناپديد شد. همه جا دنبالش گشتيم اما اثري از او نيافتيم بنابراين به كلانتري رفته و خبر ناپديدشدنش را اطلاع داديم و پروندهاي هم در دادسراي تبريز تشكيل شد تا اينكه از طريق يكي از آشنايان متوجه شدم ميترا به خانه خالهاش در تهران رفته است. بلافاصله با همسرم به تهران آمديم و بعد از پيدا كردن خانه به سراغشان رفتيم. خواهرزنم و بچههايش در خانه بودند اما در را باز نكردند. بنابراين به پليس تلفن كردم و دقايقي بعد مأموران كلانتري به آنجا آمدند. اما باز هم كسي در را باز نكرد. مأمور كلانتري هم گفت بدون حكم قضايي اجازه ورود ندارند. بنابراين راهي دادسرا شدم.اما هنوز چند دقيقهاي نگذشته بود كه دختر كوچكم كه همراه مادرش جلوي خانه خالهاش ايستاده بود تلفن زد و نفسزنان گفت: بابا زود برگرد ميترا و ساناز از پنجره پائين افتادهاند.وقتي برگشتم هر دو نفر را خونين و نيمه جان در وسط كوچه ديدم، با عجله و هراسان به طرف دخترم دويدم و او را در آغوش گرفتم اما نگاهي به من كرد و لحظاتي بعد جان باخت.پدر ميترا كه بشدت اشك ميريخت در ادامه گفت: به ما گفتهاند ميترا ميخواسته با استفاده از ملحفه از پنجره خانه پائين بيايد. اما ما كه در آن لحظه آنجا بوديم هيچ پارچه، طناب يا ملحفهاي نديديم.دختر كوچكم نيز همان موقع خاله و پسرخالهاش را روي بالكن ديده بود. اما خواهرزنم از راه پلهها فرار كرده و به اتاق سرايداري رفته بود. وقتي مأموران او را پيدا كردند مدعي شده كه از ماجرا خبر نداشته و تازه از بيرون برگشته است. اما همسايهها و دختر كوچكم شاهد حضور او در خانه بودهاند. بنابراين آنها را عامل اصلي مرگ دخترم ميدانم و تقاضاي رسيدگي قضايي به موضوع را دارم. بازپرس شاملو در اين باره گفت: تحقيقات و بررسيهاي پليسي نشان ميدهد «ميترا» هنگام پائين آمدن از پنجره دچار حادثه شده و بر اثر به هم خوردن تعادلش سقوط كرده است. بنابراين موضوع قتل يا خودكشي منتفي اعلام شده است. دختر مجروح نيز اين موضوع را تأييد كرده و خاله ميترا هم با سند آزاد شده است. وي همچنين درباره شكايت پدر ميترا مبني بر اين كه دخترش از سوي خاله و دخترخالهاش اغفال شده و او را وادار به فرار كردهاند نيز به اين شعبه ارتباطي ندارد، چرا كه ما موظف به رسيدگي به پروندههاي قتل هستيم و اين خانواده ميتوانند شكايت خود را از طريق دادسراي تبريز پيگيري كنند. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 206]