تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 9 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس يك روز ماه رمضان را (بدون عذر)، بخورد - روح ايمان از او جدا مى‏شود 
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819363500




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ماجراي زندان قندهار و اهداف آمريكا


واضح آرشیو وب فارسی:آفرينش: ماجراي زندان قندهار و اهداف آمريكا
عمليات تروريستي گروهك طالبان در حمله به زندان قندهار معادلات سياسي افغانستان را تحت الشعاع خود قرار داده است . به گزارش شبكه تلويزيوني « سي ان ان » حدود 40 عضو مسلح طالبان جمعه شب دروازه ورودي زندان قندهار را منفجر كردند و پس از قتل نگهبانان 400 عضو طالبان را از اين زندان فراري دادند . گفته مي شود كه تروريستهاي طالبان براي اين عمليات از يك خودروي پر از مواد منفجره و راكت استفاده كرده اند و تمامي 400 زنداني عضو طالبان را با خود برده اند . اگر چه حكومت حامد كرزاي در قندهار حالت فوق العاده اعلام كرده و نيروهاي پليس و ارتش به حال آماده باش درآمده اند و هيچكس حق خروج از خانه ها را ندارد اما عليرغم جستجوي خانه به خانه هنوز حتي يك نفر از زندانيان دستگير نشده است . دولت و ارتش افغانستان سرگرم تقويت سامانه هاي امنيتي ـ انتظامي هستند. نگراني عمده اينست كه طالبان به همين شيوه سعي كند به ساير زندانهاي افغانستان حمله كرده و زندانيان خود را آزاد كند. نگراني بعدي اينست كه طالبان از اين فرصت براي قدرت نمائي حمله و حتي تصرف نقاط استراتژيك استفاده كرده و ابتكار عمل را در مقياس وسيعي در دست بگيرد .بدين ترتيب يكبار ديگر و دقيقا در شرايطي كه امريكا به يك ترقه بازي در افغانستان احتياج دارد گروهك طالبان به همان كار مشغول مي شود و شيرين كاري مي كند! قندهار عموما يكي از مهمترين مراكز نفوذ طالبان به حساب آمده و از مهمترين محورهاي حضور نظامي و عمليات « ناتو » موسوم به « نيروهاي ائتلاف » محسوب مي گردد. باوجود اين نيروهاي ائتلاف صرفا در حد حفظ موقعيت پايگاههاي خود عمل مي كنند و حتي عمليات نظامي و تهاجمي آنها عموما عليه روستائيان و مناطق مسكوني منطقه متمركز شده و كمتر آسيب جدي و قابل ذكري به عناصر طالبان وارد كرده اند .يكي از علل عدم كارآئي نيروهاي ائتلاف در برخورد با طالبان فقدان اطلاعات قابل اعتماد نسبت به تحركات و حضور عناصر طالبان ذكر شده است ولي ناظران معتقدند كه اصل مسئله چيز ديگري است و نيروهاي ائتلاف بطور كلي از درگيري جدي و موثر با عناصر طالبان منع شده اند و حتي در مقياس بزرگتري امريكا در تلاش تدريجي براي بازگرداندن طالبان به صحنه سياسي در افغانستان به اقدامات عملي و علني دست مي زند. و آنچه در هفته ها و روزهاي اخير شاهد آن هستيم بخش هاي مقدماتي از « طرح احياي طالبان » تلقي مي شود. سئوال جدي اينست كه آيا مولفه هاي موثر در تجديد قدرت طالبان صرفا متاثر از تجديد سازماندهي اين گروهك تروريستي است يا آنكه آمريكا ساير نيروهاي ائتلاف و حتي طيفي از قدرت مركزي در دولت حامد كرزاي هم در اين ماجراها بطور مستقيم و غيرمستقيم دست دارند براي درك مسائل جاري افغانستان و يافتن پاسخ روشن براي اين سئوالات لازم است اين نكته را بطور بنيادي بپذيريم كه آمريكا نه در طرح اوليه براي ايجاد گروهك طالبان و نه در مقطع زماني براي به قدرت رساندن طالبان و نه در طول دوران سرنگوني و سركوب طالبان و نه در طي دوره 7 سال گذشته پس از سقوط ظاهري طالبان از قدرت هرگز « صداقت » نداشته و « طرف مورد اعتماد » محسوب نشده و نخواهد شد. در اينكه طالبان بر اساس يك طرح آمريكائي و با بودجه عربستان توسط ركن دوم ارتش پاكستان به وجود آمد و به قدرت رسيد كمترين ترديدي وجود ندارد. اين نكته حتي مورد اعتراف مقامات ارشد « سيا » خانم بي نظير بوتو نخست وزير وقت پاكستان و « نصرالله بابر » از مقامات اطلاعاتي پاكستان نيز قرار گرفته بود. اينكه يكباره آمريكا به بهانه تلافي انفجارات مشكوك برجهاي دوقلوي نيويورك عليه طالبان واردعمل شود و آن ها را از قدرت بركنار نمايد و براي دستگيري و سركوب و قتل عناصر طالبان به خون آنها تشنه نشود امري پرابهام و تعجب آور بنظر مي رسد كه هنوز هم سئوالات فراواني را به دنبال دارد. اين نكته از آن جهت اهميت دارد كه ميان اظهارات موضع گيريها عملكردها و نتايج حاصله از مجموعه ديپلماسي آمريكا در اين مقوله بسيار تناقض است و بعضا به مراحلي مي انجامد كه مطلقا قابل درك و توجيه نيست و تمامي اجزا اصلي سياستهاي مستمر واشنگتن را زير سئوال مي برد. گروهك طالبان چه در سالهاي پس از شكل گيري و اعلام موجوديتش و چه در سالهاي حاكميتش بر افغانستان و چه در سالهاي اخير در قلمرو كشت تجارت و توزيع خشخاش و مواد مخدر افغانستان « فعال مايشا » بوده و هست . مطابق گزارشات رسمي سازمان ملل سطح زير كشت خشخاش در طول 7 سال اخير و تحت حاكميت نيروهاي ائتلاف دستكم 40 برابر شده است . حتي گزارشات رسمي امريكا و ناتو و اتحاديه اروپا اعتراف دارند كه ابتكار عمل در قلمرو تجارت مواد مخدر در افغانستان در انحصار طالبان است و گروهك طالبان از اين منبع مالي دهها ميليارد دلاري در كشت توليد و توزيع دستكم 60 هزار تن مواد مخدر در طرحهاي خود و از جمله تباني تطميع تهديد و جلب همكاري افراد حكومت حامد كرزاي و فرماندهان نيروهاي ائتلاف و عناصر محلي بهره هاي فراوان برده و مي برد. طبعا سئوال بعدي اينست كه اگر در حكومت كرزاي و نيروهاي ائتلاف كساني با طالبان در ارتباط هستند پس عمليات ضد طالبان چه توجيهي دارد پاسخ اين سئوال روشن است . در واقع حملات تشريفاتي ضد طالبان صرفا اقدامي تبليغاتي براي اثبات اراده نيروهاي ائتلاف براي سركوب طالبان و سرپوش گذاشتن بر روي اقداماتي است كه امريكا در مرحله اجراي طرح احياي طالبان سرگرم انجام آن است . هم اينك قريب دو سوم خاك افغانستان و تمامي مزارع كشت خشخاش در كنترل طالبان است و اگر چه طالبان بر تمامي اين مناطق حاكميت رسمي ندارد اما با توسل به اقدامات تروريستي و حملاتي از نوع آن چه در زندان قندهار صورت گرفت ابتكار عمل خود را تحميل كرده است . اين پديده در ماههاي اخير با اجراي طرح ترور حامد كرزاي صورت جدي تري را به خود گرفت و عمق نفوذ طالبان در ساختار قدرت مركزي را بنمايش گذاشت . شواهد و قرائن موجود نشان مي دهد كه نه تنها آمريكا از اقدامات تروريستي طالبان نگران و برآشفته نشده است بلكه از وقوع چنين حوادثي بهره مي برد و از آن استقبال مي كند و حتي در « گرا » دادن براي تضمين موفقيت اقدامات تروريستي دقيق و موثر نقش اصلي و تعيين كننده اي را ايفا مي كند. 1 ـ آمريكا بدين ترتيب توانائي هاي حامد كرزاي و دولت مركزي كابل را زير سئوال مي برد و با اثبات ناتواني آنها در واقع ضرورت استمرار حضور نظامي نيروهاي ائتلاف در افغانستان را بهتر از گذشته مي تواند به ديگران ثابت كند. 2 ـ با مروري به حوادث يك هفته اخير كه باحمله هوائي و توپخانه اي آمريكا عليه پاسگاه مرزي پاكستان تشديد شد و بطور همزمان اجلاس جهاني كمك به افغانستان در پاريس كه به كمك 21 ميليارد دلاري جامعه جهاني به اين كشور منجر گرديد . حملات غافلگيرانه طالبان به زندان قندهار و فرار 400 عضو طالبان از اين زندان يكبار ديگر آژير خطر در افغانستان را به صدا در مي آورد و نشان مي دهد كه هنوز هم « ايجاد و حفظ امنيت » اولويت نخست افغانستان محسوب مي شود. آمريكا براي تامين و توجيه اهدافش به اين جمع بندي به شدت نيازمند است . چون ثابت مي كند كه حتي عليرغم 21 ميليارد دلار كمك جهاني براي عملي شدن و جذب اين كمك ها ابتدا بايستي امنيت در افغانستان برقرار شود و اين از هنرهاي آمريكاست ! 3 ـ موضوع مهم ديگر به چالش كشورهاي اروپائي عضو ناتو با آمريكا در مقولات مربوط به ضرورت ابقاي ارتشهاي ناتو در افغانستان باز مي گردد. آمريكا از اين فرصت براي اثبات پيش بيني ها و غيب گوئي هاي خود بيشترين سواستفاده هاي ممكن را خواهد برد و به « اروپاي مردد » مي قبولاند كه ترديدها در مورد ادامه حضور نظامي ارتشهاي ناتو در افغانستان را كنار بگذارند و در غيراينصورت دستاوردهاي باصطلاح جنگ 7 ساله عليه تروريسم در افغانستان را يكجا از دست مي دهند! 4 ـ البته آمريكا به اهداف ديگري مي انديشد و در صدد مخفي شدن در پشت بام ارتشهاي ناتو در افغانستان است . امريكا درصدد ايجاد پايگاههاي دائمي در افغانستان براي جاسوسي و استراق سمع و رديابي در پشت مرزهاي روسيه هند چين و ايران است . در اينصورت براي دستيابي به چنان هدفي چه بهتر كه از گروهك دست پرورده اش و از ترقه بازي هاي طالبان در حمله به زندان قندهار هم بيشترين استفاده هاي ممكن را ببرد يكي از علل عدم كارآئي نيروهاي ائتلاف در برخورد با طالبان فقدان اطلاعات قابل اعتماد نسبت به تحركات و حضور عناصر طالبان ذكر شده است ولي ناظران معتقدند كه اصل مسئله چيز ديگري است و نيروهاي ائتلاف بطور كلي از درگيري جدي و موثر با عناصر طالبان منع شده اند آمريكا در تلاش تدريجي براي بازگرداندن طالبان به صحنه سياسي در افغانستان به اقدامات عملي و علني دست مي زند. و آنچه در هفته ها و روزهاي اخير شاهد آن هستيم بخش هاي مقدماتي از « طرح احياي طالبان » تلقي مي شود گروهك طالبان چه در سالهاي پس از شكل گيري و اعلام موجوديتش و چه در سالهاي حاكميتش بر افغانستان و چه در سالهاي اخير در قلمرو كشت تجارت و توزيع خشخاش و مواد مخدر افغانستان « فعال مايشا » بوده و هست . مطابق گزارشات رسمي سازمان ملل سطح زير كشت خشخاش در طول 7 سال اخير و تحت حاكميت نيروهاي ائتلاف دستكم 40 برابر شده است هم اينك قريب دو سوم خاك افغانستان و تمامي مزارع كشت خشخاش در كنترل طالبان است و اگر چه طالبان بر تمامي اين مناطق حاكميت رسمي ندارد اما با توسل به اقدامات تروريستي و حملاتي از نوع آن چه در زندان قندهار صورت گرفت ابتكار عمل خود را تحميل كرده است آمريكا درصدد ايجاد پايگاههاي دائمي در افغانستان براي جاسوسي و استراق سمع و رديابي در پشت مرزهاي روسيه هند چين و ايران است . در اينصورت براي دستيابي به چنان هدفي چه بهتر كه از گروهك دست پرورده اش و از ترقه بازي هاي طالبان در حمله به زندان قندهار هم بيشترين استفاده هاي ممكن را ببرد
 سه شنبه 28 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آفرينش]
[مشاهده در: www.afarineshdaily.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 199]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن