تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 12 مرداد 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):چه بسیارند دانشمندانی که جهلشان آنها را کشته در حالی که علمشان با آنهاست، اما به حالش...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید ابزار دقیق

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

الکترود استیل

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1809170255




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گفتاري در باب سكوت نابجاي سياسي


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

 حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري از جهات گوناگوني قابل بررسي و تحليل است. در اين ماجراها عده اي به ناصواب و برخي به صواب موضع گرفتند اما عده قابل توجهي نيز سكوت پيشه كردند.   در بسياري از اشعار، سخنان نغز، ضرب المثلها و قطعات منثور ردپايي از سياست ديده مي شود. سكوت در اين ميان جايگاه ويژه خود را دارد. تا جايي كه استاد سخن سعدي يكي از ابواب بوستان را به فوايد خاموشي اختصاص مي دهد. (گلستان به عنوان اثري ادبي تا حد وافري سياسي نيز هست كه متاسفانه از اين دريچه به اين كتاب نگاه نشده يا كمتر شده است.) يكي از جامع ترين و زيباترين تعابير درباره سكوت و جايگاه آن را در ديباچه همين اثر گرانسنگ در دو بيت عرضه مي كند؛ اگرچه پيش خردمند خامشي ادب است به وقت مصلحت آن به كه در سخن كوشي دو چيز طيره عقل است، لب فرو بستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشي ¤¤¤ آنچه در ادمه مي خوانيد گلچيني از سخنان و عبارات در باب سكوت است. البته همانطور كه مي بينيد، اغلب اديبان و انديشمندان در ابتداي امر سكوت را ستوده اند. ¤ ساكت بودن و «بودن» بهتر از حرف زدن و «نبودن» است. (اعترافات آگوستين) ¤ سكوت علامت رضاست. (ضرب المثل فارسي) ¤ هيچكس به خردمندي ديوانه اي كه سكوت اختيار كرده است، نيست. (ضرب المثل آلماني) ¤ سكوت حفاظي لست براي خرد. (ضرب المثل عبري) ¤ جواب ابلهان خاموشي است. (ضرب المثل فارسي) ¤ براي سخن سنج بودن بايد سكوت كرد. (كريستن) ¤ بهترين اشخاص كساني هستند كه اگر از آنها تعريف كرديد خجل شوند و اگر بد گفتيد سكوت كنند. (جبران خليل جبران) ¤ حقيقت واقعي در سكوت نهفته است. (پابلو پيكاسو) ¤ در پايان ما سخنان دشمنان را به ياد نخواهيم داشت اما سكوت دوستان را فراموش نخواهيم كرد. (مارتين لوتر كينگ) ¤ پس خموشي به دهد آن را ثبوت/ پس جواب ابلهان آمد سكوت (مولوي) ¤ سكوت معنويان را بيا و كار بساز/ لباس مدعيان را بسوز و دورانداز (سنايي غزنوي) همه ما خيلي بايد مراقب باشيم؛ خيلي بايد مراقب باشيم: مراقب حرف زدن، مراقب موضع گيري كردن، مراقب گفتن ها، مراقب نگفتن ها. يك چيزهائي را بايد گفت؛ اگر نگفتيم، به آن وظيفه عمل نكرده ايم. يك چيزهائي را بايد بر زبان نياورد، بايد نگفت؛ اگر گفتيم، برخلاف وظيفه عمل كرده ايم. نخبگان سر جلسه امتحانند؛ امتحان عظيمي است. در اين امتحان، مردود شدن، رفوزه شدن، فقط اين نيست كه ما يك سال عقب بيفتيم؛ سقوط است. (مقام معظم رهبري / بيانات در سالروز عيد سعيد مبعث 29/4/1388) حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري از جهات گوناگوني قابل بررسي و تحليل است. در اين ماجراها عده اي به ناصواب و برخي به صواب موضع گرفتند اما عده قابل توجهي نيز سكوت پيشه كردند. سكوت در اين ماجرا كنشي سياسي است كه مي تواند دلايل، زمينه ها و آثار متعددي داشته باشد. در اين نوشتار قصد بر واكاوي سكوت افراد و جريانات به صورت موردي و شاخص يابي نيست بلكه هدف شناخت سكوت سياسي، دلايل و برخي جنبه ها و آثار آن است. البته شناخت درست سكوت سياسي و مسائل مربوط به آن، در ارزيابي سكوت افراد و اشخاص به صورت موردي نيز كمك خواهد كرد. ¤¤¤ سكوت در فرهنگ ايراني و اسلامي جايگاهي ويژه و والا دارد. چه بسيار روايات مستند در مورد فوايد كم حرفي و مذمت پرگويي به دست ما رسيده است. در متون ادبي نيز اين موضوع روش تر از آن است كه نياز به توضيح و ارائه شواهد داشته باشد و شاهد همين بس كه استاد سخن سعدي يكي از هشت باب گلستان را به فوايد خاموشي اختصاص داده است. سكوت و خموشي براي عارفان نيز ظاهراً صفتي فراگير و لازم است و بعيد به نظر مي رسد عارفي موصوف به پرگويي در تاريخ يافت شود.در سرزمين ايران، دين و ادب و عرفان با يكديگر پيوندي عميق دارند و هر سه در ابتداي امر سكوت را فضيلت دانسته اند. اگر سكوت براي مردان دين و ادب و عرفان، امتياز است در عرصه سياست جايگاهي ديگر دارد. سياست ميدان تنازع مواضع و چالش سخنان است. سكوت در سياست موضوعي فرعي و يك استثناست. در واقع تاكتيكي است كه در مواقع خاص از آن استفاده مي شود. البته سلاح سكوت به كار هر سياستمداري نمي آيد و بايد استفاده كننده از آن در حد و اندازه اي باشد كه سكوت او شنيده شود! در واقع اين سياستمداران و چهره هاي شاخص و متنفذ يك جامعه هستند كه مي توانند از اين تاكتيك بهره ببرند چرا كه سكوت چهره هاي غيرمعروف و كم وزن اصلاً ديده نمي شود كه به عنوان يك كنش سياسي قابل تامل و تفسير باشد. در چنين موقعيتي حتي ممكن است سكوت افراد از اظهارات احتمالي آنان نيز تاثير بيشتري داشته باشد. اينگونه است كه خانم مارگارت بي كل -شاعر آلماني- مي گويد: سكوت سرشار از ناگفته هاست! سكوت سياسي و علوم سياسي ظاهراً در مطالعات آكادميك و علوم سياسي، نظريه يا تئوري خاصي درباره سكوت سياسي ارائه نشده است. نزديك ترين تئوري به مفهوم سكوت سياسي، تئوري »مارپيچ سكوت« است كه تفاوت بسيار زيادي با مفهوم مورد نظر ما دارد. اين تئوري (SPRIAL OF SILENCE) توسط انديشمند علوم سياسي آلمان، اليزابت نوئل نيومن ارائه شده است. اين تئوري به طور خلاصه مي خواهد بگويد فرد يا يك گروه اقليت در يك جامعه سكوت كرده و عقايد خود را آشكاراابراز نمي كنند. نيومن دليل عمده اين سكوت را ترس از انزوا و مواجه شدن با واكنش اكثريت مي داند. اينكه چرا بصورت آكادميك به سكوت سياسي پرداخته نشده و نظريه اي در اين مورد وجود ندارد، خود موضوعي قابل تامل است. البته نبايد فراموش كرد ما در مورد كاري حرف مي زنيم كه انجام نمي شود. آيا درباره چيزي كه نيست، مي توان نظريه پردازي كرد؟ البته اين را هم بايد مد نظر داشت كه اين نبودن، گاهي اثري عميق و بسيار گسترده مي تواند داشته باشد. اثري كه از هزاران جمله و خطابه بيشتر باشد. دلايل سكوت سياسي سكوت در سياست به معناي مطلق آن هيچ جايگاهي نداشته و مرگ سياست و سياستمدار را به دنبال دارد. سياستمداري كه از برهه اي به بعد سكوت پيشه مي كند، چنانچه اين سكوت برنامه محور و با هدف نباشد، ديگر عملاً سياستمدار نيست. مگر آنكه سكوت خود را شكسته و وارد صحنه شود. البته اين ورود مجدد بي هزينه نخواهد بود زيرا تا مدت ها بايد براي سكوت بي دليل خود بايد پاسخگو باشد و اين سكوت بي دليل به عنوان نقطه اي تاريك در پرونده سياسي او ثبت خواهد شد. درست مانند ورزشكاري كه مدت ها - بدون دليل خاص مثل آسيب ديدگي- از ميادين مسابقه دور بوده است. جامعه ورزشي اين فرد را به سادگي دوباره نمي پذيرد و بازگشت او با اما و اگرهاي فراواني روبرو خواهد شد. حال اگر اين ورزشكار سابقه قهرماني هم داشته باشد، بازگشتش به ميدان موانع بيشتري هم خواهد داشت. با توجه به اين نكته، دلايل سكوت سياسي را به طور اجمال مي توان به شرح زير دانست. البته نبايد فراموش كرد كه اين تقسيم بندي مي تواند صورت هاي ديگري نيز داشته باشد و در عمل، سكوت سياسي ممكن است به دليل تركيب چندين عامل باشد. 1- سكوت براي اعلام موضع وقتي سياستمدار از تاكتيك سكوت سياسي استفاده مي كند در واقع با اين حركت خود مي خواهد چيزي را بگويد و با موضع نگرفتن، اعلام موضع مي كند. چنين سكوتي به معناي حاشيه نشيني و انفعال نيست و كنشي كاملاً سياسي محسوب مي شود كه اغلب همه -چه هوادارن و چه مخالفان- به راحتي معنا و پيامدهاي آن را درك مي كنند. البته با توجه به اوضاع و فرد يا جريان سكوت كننده، اين سكوت مي تواند معاني گوناگوني داشته باشد. برخي اوقات اين سكوت براي تصديق و تاييد يك ماجراست و برخي مواقع نيز سكوت به معناي اعتراض و مخالفت تعبير مي شود كه تجربه نشان داده است صورت اول كاربرد بيشتري دارد. 2- سكوت انفعالي گاهي سكوت سياسي هدف خاصي را دنبال نمي كند و شخص يا جريان ساكت به دليل انفعال و نداشتن درك صحيح از ماجرا قادر به تحليل اوضاع نيست. در اين شرايط كه بيشتر در جريانات ناگهاني و غيرمنتظره رخ مي دهد، برخي چهرها يا جريانات نمي توانند به جمع بندي و نتيجه گيري برسند و اين مسئله آنان را مجبور به سكوت مي كند. سكوت انفعالي هواداران شخص يا جريان ساكت را سرخورده كرده و باعث كاهش محبوبيت و اقبال به آنان خواهد شد. از منظر ارزش گذاري اگر چه اين سكوت مذموم است اما بايد توجه داشت كه ناخواسته و به دليل عدم درك شرايط و ناتواني در تحليل سياسي رخ مي دهد. 3- سكوت مصلحتي مصلحت در دين اسلام جايگاهي خاص دارد و در انديشه سياسي اسلامي نيز به آن توجه شده است. اين محور چنان مهم است كه حتي حضرت علي(ع) را 25 سال در نوعي سكوت و صبر فرو مي برد و فرزند ارشد ايشان امام حسن مجتبي(ع) را به امضاي پيمان صلح با معاويه مي كشاند. در عالم سياست گاهي اوضاع براي سياستمدار روشن است، ترس و منفعتي شخصي براي سكوت ندارد اما اوضاع چنان است كه بهتر است سكوت كند و موضعي نگيرد چرا كه اعلام موضع او شرايط را بغرنج تر كرده و نه تنها كمكي به حل مسائل نمي كند بلكه بر پيچيدگي هاي آن نيز مي افزايد. 4- سكوت اجباري در عالم سياست همه چيز از روي اختيار انجام نمي شود و سهم جبر در اين بازي كمتر از اختيار نيست. برخي اوقات فرد يا جريان سكوت كننده، نه موضعي انفعالي دارد و نه به دنبال اعلام موضع از راه سكوت است اما عواملي خارجي اجازه چنين كاري را به آنها نمي دهد. به عنوان نمونه در يك سيستم حزبي و غير آزاد، چنانچه يكي از مسئولان ارشد حزب سياستي نادرست اتخاذ كند و اركان پايين دست با علم به اين اشتباه از اعتراض خودداري كنند، در حقيقت سكوتي تحميلي دارند. اين تحميل مي تواند منشائي دروني يا بيروني داشته باشد. چهره ها و جريان هايي كه از ويژگي آزادانديشي و حريت تهي باشند سكوتشان خود تحميلي خواهد بود. نام اين نوع سكوت را عافيت طلبانه نيز مي توان گذاشت زيرا در اين حالت، اعلام موضع تبعاتي دارد و بايد براي آن هزينه هايي پرداخت كرد كه شخص يا جريان ساكت، حاضر به پرداخت اين هزينه ها نيست. ترس فاكتوري تعيين كننده در سكوت اجباري است. 5- سكوت منفعت طلبانه در برخي مواقع افراد به خوبي شرايط را درك مي كنند و اجباري هم براي سكوت در كار نيست اما منافع آنان اقتضاء مي كند ساكت باشند. تفاوت اين نوع سكوت با نوع قبلي (اجباري يا عافيت طلبانه) در ايجابي بودن آن است. اگر در سكوت اجباري، پرهيز از پرداخت هزينه و از دست دادن موقعيت و امتياز افراد را وادار به سكوت مي كند و در واقع دليلي سلبي دارد، در اين حالت سكوت براي به دست آوردن يك منفعت يا امتياز خاص است. فرد يا جرياني كه اين سكوت به نفع آنان است رانت ها و امتيازات گوناگون را به طرف سكوت كننده هديه مي كنند. اين پاداش سكوت، مي تواند در قالب هاي مختلف سياسي و اقتصادي و يا حتي با ظاهري هنري، علمي و مذهبي باشد. مثلاً اهداي القاب و افتخارات علمي مانند پرفسور، استاد دانشگاه، محقق برجسته، انديشمند، دكتراي افتخاري و ... يا اعطاي جوايز گوناگون هنري و القابي در اين زمينه و ايجاد زمينه هاي شهرت و حتي در زمينه هاي مذهبي با اعطاي مناصب و شان هاي كاذبي مانند آيت الله، مرجع تقليد، انديشمند برجسته ديني براي افراد بي صلاحيت. 6- سكوت انتظاري گاهي اوقات صحنه سياسي - فارغ از حق و باطل بودن طرفهاي درگير- به لحاظ قدرت، به شكلي است كه نتيجه و فرجام اين چالش چندان مشخص نيست و به دليل نزديك بودن وزن سياسي و امكانات و فرصت هاي هر دو گروه، پيش بيني نتيجه كاري مشكل است. يكي از دلايل سكوت برخي چهره ها در چنين شرايطي، همين است كه نمي توانند پيش بيني كنند برنده درگيري كيست و احياناً تفاوت چنداني نيز براي آنها نمي كند. اين افراد و جريانات كه از آنان به فرصت طلبان سياسي ياد مي شود، سكوتي انتظاري در پيش گرفته و صبر مي كنند تا ببينند كدام جبهه به پيروزي نزديك مي شود. وقتي تا حد زيادي مطمئن شدند كه فلان جريان در حال غلبه است، به سرعت وارد ميدان شده و سكوت خود را مي شكنند تا خود را شريك طرف پيروز معرفي كنند. در واقع اين سكوت، مدت دار است و بالاخره در زمان مناسب - از ديد فرد يا جريان ساكت- شكسته خواهد شد. 7- سكوت جزئي نگر گاهي علت سكوت چيزي نيست مگر جزئي نگري افراد نسبت به مسائل. در اين شرايط فرد مي داند كه حق و باطل چيست و او بايد از حق دفاع كند اما مسائل فرعي و جزئي او را به سكوت مي كشاند. مثلاً آقاي الف واقف است كه در شرايط فعلي بايد از فلان فرد يا جريان آشكارا حمايت كند اما چون از يك رفتار جزئي گروه هدف دلخور است و آن را نمي پسندد، مصلحت كلي را فداي اين دليل جزئي مي كند. 8- ساير دلايل به جز موارد فوق مي توان دلايل ديگري نيز براي سكوت سياسي عنوان كرد كه معمولاً با تركيب با يك يا چند عامل ديگر باعث سكوت مي شود. رودربايستي و ملاحظات بي جا، روابط فردي و عاطفي و برخي شرايط فيزيكي مانند شرايط جسماني و... مي توانند از جمله اين عوامل باشند. به عنوان نمونه در يك چالش ميان الف و ب، جيم مي داند كه حق با الف است. شرايط طوري است كه جيم بايد موضع بگيرد و هيچ اجبار و منفعت و مصلحت و غيره هم در كار نيست اما به دليل دلبستگي شخصي به ب از اعلام موضع خودداري كرده و سكوت پيشه مي كند. به طور كلي مي توان گفت جدا از عوامل محيطي، اجتماعي و سياسي، مسائل روانشناسي فردي و شخصيت افراد نيز عاملي تاثيرگذار در سكوت يا عدم سكوت آنان است و جاي تامل و بررسي دارد. ¤¤¤ جايگاه سكوت همانطور كه از دلايل سكوت بر مي آيد، سكوت سياسي مانند بسياري از رفتارها و كنش هاي ديگر سياسي في نفسه ارزشي يا ضد ارزشي نيست بلكه امري نسبي است كه شرايط و جو سياسي و موقعيت و جايگاه فرد ساكت است كه مي تواند عاملي براي سنجش اين عمل قرار گيرد. سكوت در مسائل فرعي و نسبت به اشخاص قابل درك است اما سكوت در مورد مسائل اساسي و حياتي جامعه و نظام سياسي توجيه پذير نيست. به عنوان مثال وقتي عده اي اصل نظام جمهوري اسلامي و جايگاه ولايت فقيه را مورد هجمه قرار مي دهند، سكوت عالمان و سياستمدارن در هر جايگاه و مقامي خلاف مصلحت و غير عقلي است. در واقع در شرايط خاصي سكوت از ناحيه برخي افراد مي تواند به ترك عملي واجب تعبير شود. اما بايد اضافه كرد تنها موقعيت و شرايط موضوع و جامعه نيست كه تكليف را روشن مي كند، بلكه شرايط فرد و جريان نيز در اين مسئله دخيل است. مثالاً در شرايطي يكسان و موضوعي واحد، سكوت براي عده اي مجاز و حتي مي تواند واجب و براي عده اي مضر و غيرقابل توجيه است. چرا كه ممكن است عده اي با سكوت خود به بهبود و اصلاح امور كمك كنند و اگر اعلام موضع كنند شرايط پيچيده و بغرنج تر مي شود. با در نظر گرفتن اين مسائل مي توان گفت، سكوت امري نسبي است كه نمي توان براي آن نسخه اي واحد پيچيد و هر كس خود بايد با ملاك ها و معيارهايي به تشخيص درست در اين زمينه برسد كه آيا بايد سكوت كند يا خير. تيزبيني و بصيرت سياسي، تقوي و دوري از حب و بغض هاي شخصي، شجاعت و استفاده از مشاوران معتمد، متعهد و كاركشته از جمله عواملي است كه مي تواند شخصيت هاي سياسي را در انتخاب درست ميان سكوت و اعلام موضع كمك كند. شادي دشمنان و پريشاني و سردرگمي دوستان از جمله آثاري است كه مي تواند شخص ساكت را به فكر فروببرد تا دريابد اين سكوت به نفع چه كساني و به ضرر چه گروهي است. سكوت نصف ماجراست سكوت افراد نيمي از ماجراي سكوت سياسي است چرا اين عمل به شدت با ارزيابي گروه هدف(اعم از مردم، اشخاص حقيقي و حقوقي و...) پيوند خورده و در واقع تلقي ديگران از اين رفتار است كه پازل سكوت سياسي را تكميل كرده و به اين كنش سياسي هويت مي دهد. ارزيابي تبعات سكوت سياسي از عوامل بسيار مهم و قابل تامل در اين زمينه است. گاهي اشخاص با نيت خير سكوت پيشه مي كنند اما جامعه از اين سكوت برداشتي اشتباه كرده و آن نتيجه دلخواه فرد ساكت حاصل نمي شود. در چنين وضعيتي احتمالاً ادامه چنين رفتاري به صلاح نيست. پس فرد سكوت كننده نمي تواند فقط سكوت كرده و خود را از برداشت ديگران نسبت به اين موضوع مبرا كند. ¤¤¤ سخن پاياني اينكه در عالم سياست اغلب اظهارات و اقوال ديده شده و مورد استناد و تعريف و تمجيد و يا بازخواست و توبيخ قرار مي گيرند اما سكوت كمتر ديده شده و مورد سئوال قرار مي گيرد. حال آنكه تاثيرات سكوت سياسي گاهي بسيار عميق تر و فراتر از يك موضع گيري است و سكوت هاي نابجا در برخي شرايط مي توانند از هزار سخن ناصواب و باطل خطرناك تر و مخرب تر باشند. برخي افراد با يك موضع گيري نابجا شرايط سقوط خود را فراهم مي كنند اما هميشه براي سقوط، نياز به اعلام موضع نيست. گاهي افراد در سكوت سقوط مي كنند. به قول مارتين لوتر كينگ: «در پايان ما سخنان دشمنان را به ياد نخواهيم داشت اما سكوت دوستان را هرگز فراموش نخواهيم كرد.»   نويسنده:محمد صرفي /1001/





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 481]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن