تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833339190
پاسخ 9 صفحهاي مدير «مركز هنرهاي نمايشي» به انتقادات
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: پاسخ 9 صفحهاي مدير «مركز هنرهاي نمايشي» به انتقادات
خبرگزاري فارس: در اولين جلسه رسانهاي حسين پارسايي در سال 87 ، مدير مركز هنرهاي نمايشي در يك جزوه 9 صفحهاي به سئوالات خبرنگاران كه در طول سه ماهه اول سال كه در خبرگزاريهاي و جرايد پرسيده شده بود، پاسخ داد.
به گزارش خبرنگار فارس، متن كامل پاسخ 9 صفحهاي «حسين پارسايي» به پرسشها و انتقادات رسانهها در فصل بهار 1387 به شرح زير است:
**ابهام در حيات تئاتر شهرستان و وضعيت تئاتر در شهرستانها؟
تئاتر شهرستان عليرغم سستيها و كاستيها به دليل انتظارات و درخواستهاي معقول و مشاركت جمعي هميشه بستر مناسبي براي توسعه فراهم كرده است. مركز هنرهاي نمايشي بنابر وظايف، اهداف، برنامهها و اولويت كاري خود، رويكرد جدي به تئاتر شهرستان داشته است.
برپايي كارگاههاي آموزشي - تأكيد بر اجراي عمومي - برگزاري جشنوارههاي منطقهاي و سراسري- ارتباط حرفهاي با توليدكنندگان و اجراي نمايشهاي حرفهاي در سطح شهرستان - حمايت از اجراي نمايشهاي موفق شهرستاني در تهران و اعزام به خارج - برپايي جشنهاي ارديبهشت تئاتر و چهارفصل تئاتر و حمايت از درامنويسان شهرستاني و توليد 120 نمايش در سراسر كشور- چاپ نمايشنامههاي نويسندگان هر استان و بزرگداشت تئاتر استانها در تهران از جمله مواردي است كه بخش اعظم آن در دو سال گذشته صورت پذيرفته و طرحهاي جديد تا پايان سال 1387 به وقوع خواهد پيوست.
مجموع اين دستآوردها با حمايتهاي مادي و معنوي مركز همواره گواه اين ادعاست كه عليرغم همه موانع - مشكلات و كمبود فضاهاي نمايشي، حركت تازهاي در تئاتر شهرستان آغاز شده است كه من آن را وظيفه اين مركز و بسيار بديهي يمدانم. البته همه استانها يكسان نيستند و به تناسب حمايتهاي مادي و معنوي ادارات كل و امكانات دراختيارشان فعاليت ميكنند.
اميدوارم سال 87 فرصت بسيار مناسبي براي شكوفايي بيشتر و معرفي توانمنديهاي تئاتر شهرستان باشد. برپايي با شكوه جشنهاي ارديبهشت تئاتر ايران و شور و نشاط در استانهاي كشور نمونه بارزي است كه تئاتر در شهرستان همچنان زنده است و به عنوان قلب تپنده تئاتر كشور ميتپد.
**نامه سرگشاده برخي از هنرمندان و پاسخ مدير مركز هنرهاي نمايشي؟
نامه هنرمندان به وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، در خصوص تسريع و افزايش در پرداختها به وزير محترم نگاشته شد و اميدوارم موجب توجه بيشتر ايشان و وزارت متبوع به تئاتر شود. اما ضمن احترام به تقاضاي اين افراد و تأييد و تأكيد بر افزايش و اصلاح امور در پرداختها مواردي جهت اطلاع عرض ميكنم.
1- اين نامه توسط 154 نفر از افراد به امضا رسيده است كه تعدادي از آنان پس از انتشار از وجود و امضاي چنين نامههايي، اظهار بياطلاعي ميكردند و برخي ديگر اذعان ميداشتند كه اين تقاضا شكل اعتراض نداشته و بيشتر يك درخواست صنفي براي تسريع در پرداختها و قبل از سال جديد بوده و اين در شرايطي است كه برخلاف محتواي نامه و همراهي اين 154 نفر، طراح و بانيان اين حركت مقصود ديگري داشتند و چند روزنامه هم تيتر دلخواه خودشان را زدند و به آن شكل اعتراض دادند كه هر دو وجه براي من قابل پيشبيني بود.
2- همانطور كه مستحضريد اعتبار تئاتر از سال 1383 از رقم 800/2 (ميليارد تومان( به 600/7 (ميليارد تومان) در سال 1386 رسيده است و تا پايان سال 1386 و به تناسب اعتبار تئاتر تهران به ترتيب از سال 1383 از مبلغ 450 (ميليون تومان) به 800/1(ميليارد تومان) در سال 1386 افزايش يافته كه به همين نسبت، دستمزدها تا 3 برابر افزايش داشته است. براي اثبات اين ادعا در صورت لزوم ميتوان مبلغ قراردادهاي افراد شاخص در اين فهرست (البته تعداد آنها زياد نيست) را با افزايش 3 برابري از 83 تا 86 منتشر كرد. ساير اسامي يا از فعالان تئاتر نبودند يا من نميشناختم.
به هر صورت با انتشار اين ارقام متوجه خواهيد شد كه همچنان كفه ترازوي توليدات تئاتر تهران با افزايش 300 درصدي سنگينتر از همه شهرستانهاي ايران است. اين در حالي است كه هزينه توليد يك گروه متوسط در تهران برابر بودجه تئاتر يك سال در يك استان است. اما تعويق در پرداختها پذيرفتني است و اين تأخير ذاتي، همچنان ما را هم آزرده كرده است.
**رويكرد انتقادي جشنهاي بزرگداشت روز جهاني تئاتر؟
به نظرم چند موضوع در گفتووي اين عزيزان و بيانيههاي اصناف وجود داشت كه از مناظر مختلف قابل بررسي است و صرفاً نميتوان آن را نقد و به طور فراگير قلمداد كرد. حتماً تصديق ميكنيد كه همه هنرمندان تهراني عضو اين اصناف نيستند و عده ديگري به صورت مستقل در حال فعاليت هستند. از طرفي تئاتر تهران، نماينده همه تئاتر ايران نيست. عدم توجه به گسترده تئاتر در سراسر كشور با دهها هزار هنرمند، گاه موجب ميشود اتفاقات نماديني بيفتد كه تأمل برانگيز است.
به عنوان مثال در زمان 5 ماهه بازسازيتئاتر شهر كه امر بسياري ضروري و بديهي بود همزمان با ساير تالارهاي نمايشي تهران بيش از 70 اجراي نمايش در تهران و 4000 اجراي عمومي در سراسر كشور بر صحنههاي نمايش بودند. آيا به نظر شما چند ماه بازسازي و به طبع تعطيلي تئاتر شهر احتياج به سوگواري داشت؟ آيا تئاتري كه حيات آن به چهار راه وليعصر بستگي دارد محكوم به فنا نيست؟
**آيا سانسور در تئاترهاي ايراني وجود دارد؟
تعدادي از نمايشها به خاطر كيفيت نازل اجرا مجوز ميگيرند اما به خاطر حيثيت حرفهاي آن را سانسور تلقي ميكنند. صادقانه سؤال ميكنم اگر چنين است كه مطرح ميشود و در بيانيههاي خود تصويري تلخ و سياه از شرايط موجود جلوه ميدهند. پس چطور سالانه بالغ بر 120 نمايش در تهران به اجرا درميآيد و در فهرست اين اجراها خودشان هم هستند. يا رويكرد هنرمندان به نمايشنامههاي خارجي كه صرفاً به موضوع سانسور آثار ايراني برنميگردد و ميتواند دلايل ديگري داشته باشد. چنانچه به موانع و مشكلات واقعبينانه نگاه شود متوجه خواهيم شد كه بخش اعظم آن به همت خود اهالي تئاتر مرتفع خواهد شد.
نمونه ديگر در اقتصاد تئاتر؛ مادامي كه گروههاي نمايشي نتوانند در رشد، توسعه و سرنوشت اقتصادي خود حداقل شركت را داشته باشند، چطور ميتوان انتظار داشت كه دولت ضمن پرداخت هزينههاي توليدي، بدون كوچكترين بازگشت اقتصادي هر سال دستمزدها را افزايش دهد؟
يا تعطيلي كارگاههاي ساختوساز دوكور برپايه حدس و گمان اظهارنظر ميكنند، در حالي كه صرفاً طرح مسائلي از اين دست به عنوان يك بحران حرفهاي و تعميم آن به كليت تئاتر، بدون در نظر گرفتن توفيقات و دستآوردهاي نمايشي سايرافراد و مراكز در تهران و شهرستانها، همراه با اغراق و نااميدي، ثمرهاي جز سلب اعتماد نزد مديران فرهنگي و سرخوردگي هنرمندان و يأس براي نسل جوان نخواهد داشت.
اميدوارم اين رويكردها، پي انتقادي يك جانبه نباشد و از درون هم خانواده تئاتر را متحول كند و هر روز شاهد بالندگي بيشتر آن باشيم.
** آيا اولويت با نمايشنامههاي ايراني است؟
اين هم يكي ديگر از سؤتفاهمهايي است كه بدون پيشفرضهاي لازم به عنوان يك فرضيه و در چند مصاحبه اعلام شده است. اين در حالي است كه آمار سال 86 با احتساب نمايشهاي اجرا شده در جشنواره بينالمللي نشان ميدهد كه بالغ بر 86 درصد آثار، نمايشنامههاي ايراني بودهاند و اين سياست در سال 87 نيز اعمال خواهد شد.نمايشنامههاي ايراني نه تنها اميدوار به اجرا هستند، بلكه در اولويت انتخاب تالارها است.
در شهرستانها به ندرت نمايشنامههاي خارجي اجرا ميشوند و تالارهاي نمايشي تهران به جز تالار سايه و چند نمايش در تالار اصلي تا پايان سال جاري نمايشهاي ايراني را در جدول اجراي خود قرار دادهاند.
مركز هنرهاي نمايشي بار ديگر اعلام ميكند كه هيچ محدوديت و يا سانسور براي اجراي نمايشهاي ايراني وجود ندارد، مگر آنكه نويسنده نافي ارزشهاي اخلاقي و اجتماعي باشد كه در اين صورت، قبل از اينكه تماشاگر يا مراجع ديگر بخواهند واكنش نشان دهند، ترجيح ميدهيم به وظايف اداري خود مل كنيم كه البته اين موضوع به بندرت اتفاق ميافتد. نكته اينجاست كه برخي هنرمندان معترض كه گاه دغدغه خود را در مصاحبههايشان اعلام ميكنند همواره با نمايشنامههاي ايراني خود و با ميل باطني و بدون هيچ محدوديت و گلايه و با رضايت خاطر بر صحنه بودهاند. اما در مواجهه با مطبوعات، واقعيت را طور ديگري جلوه ميدهند.
تعبير من اين است كه ايشان بنابر پيشفرضهاي شخصي، قبل از نوشتن و گاه ارائه اثر خود، همه چيز را تمام شده تلقي ميكنند و پاي سانسور مينويسند.
همين هنرمندان با اعتقاد راسخ به قداست صحنههاي نمايش، آثار ماندگاري آفريدند كه محصول نبوغ و خلاقيت نمايشي آنان تلقي ميشود، معدود افرادي هستند كه كمي كار برايشان سخت شده است و موضوعات ديگري را كه بيارتباط به كيفيت اجرا نيست بهانه ننوشتن و يا اجراي آثار خارجي قرار ميدهند.
اين در حالي است كه براي اجراي نمايشنامههاي خارجي و بدون هيچ تذكري، اجرا را با شرايط فرهنگي حاكم تطبيق ميدهند.پس ميتوان همچنان خالق نمايشنامههاي ايراني بود و به ارزشهاي فرهنگي جامعه خود نيز همچنين هميشه وفادار بود. اين هم بخشي از رسالت انساني هنر تئاتر است كه خوشبختانه در هنرمندان ما وجود دارد.
**آيا مديريت در تئاتر كشور بر اساس روابط، ضوابط و قبيلهاي است؟
آيا به نظر شما اين درست است كه هر فردي كه جواب منفي از سيستم اداري ميشنود با حربه مصاحبه مطبوعاتي و صرفاً به استناد منافع شخصي خود آن سيستم را با واژههاي دلخواه خود نقد كند؟ در حالي كه اگر به درخواست وي، پاسخ مثبت داده شود همه چيز در نهايت، نظم و دقت و يك مديريت سالم صورت پذيرفته است؟
مثل اين است كه فردي كه در كنكور قبول نشده، بگويد وزارت علوم ضعف آموزشي دارد. در حوزه تئاتر چنين صورتي دارد. به عنوان مثال فرد اساساً صلاحيت هنري ندارد و يا در اولويت توليدات اين مركز نيست اما براي درخواست خود ابتدا خواهش ميكند، بعد اصرار و سپس تهديد و در نهايت و به قول خودشان به مصاحبه متوسل ميشوند.
جالب اينجاست كه قبل از مصاحبه تماس ميگيرند و يك بار ديگر به قصد توافق طرح موضوع ميكنند و سر آخر اذعان ميدارند اگر مصاحبه كرديم ناراحت نشويد.غافل از اينكه مردم، هنرمندان و تاريخ قضاوت خواهند كرد.
اين افراد در تهران چندگروه هستند:
1- دوستان من كه در گذشته در مسند قدرت بودهاند و براي جبران مافات و دلجويي از هنرمندان همه تصميمات و اشتباهات خود را به ديگران نسبت ميدهند و هر بار در مصاحبهها و مقالات بلند بالا به تحليل شرايط موجود ميپردازند. من هم قضاوت را به وجدانهاي بيدار شما ميسپرم. ايجاد شرايط كارمندي براي هنرمندان انجمن نمايش و مشكلات بعدي آن يكي از نمونههاي آن است.
2- افرادي كه خود و گروهشان را، همه موجوديت تئاتر ميدانند و حضور خود را حيات تئاتر و غيبت خود را فقدان يك سيستم مديريتي درست و كارآمد ميدانند به نظر ميرسد بيشتر انتظار واهي دوستان، ناشي از يك تفكر قبيلهاي است تا ساختار اداري تئاتر. بعضاً دوستان در مراجعه به من اذعان ميدارند كه 2 يا 3 سال است كه نمايش به صحنه نبردهاند و بعد تعدادي از گروههاي مستمر را مثال ميزنند و با ذكر اين نكته كه آيا ديگر نبوت ما نشده است؟ مصرانه براي اجراي خود تلاش ميكنند.
شما باشيد حداكثر 120 فرصت اجرا در سال را چگونه مديريت ميكنيد؟ اين در شرايطي است كه همه خود را بهترين و در اولويت انتخاب ميدانند. البته انتخاب نمايشها براساس تعاريف و از سوي شوراي انتخاب تالار، بهترين شيوه ممكن در حال حاضر است و برهمين اساس گروههاي واجد شرايط و حرفهاي امكان حضور پيدا خواهند كرد.
3- گروه سوم، منتقدان و هنرمندان هستند كه شرايط ايدهآل براي اجراي آنان فراهم نميشود. نمايشنامه و يا تالار دلخواه، حقالزحمه مورد نظرشان و پرداخت به موقع دستمزدها و مواردي از اين دست كه بايد گفت، فارغ از همه قواعد، بضاعت ما همين است.
4- تعدادي از بازيگران كه قصد دارند كارگرداني را تجربه كنند و يا گروههايي كه انشعاب پيدا ميكنند و چند گروه ميشوند و گروههاي جوان كه مدعي حضور در عرصه حرفهاي هستند، آنها هم خواهان توجه و امكانات حمايت مالي بيشتر و حضور در تالارهاي حرفهاي هستند كه نتيجه از پيش معلوم است.البته بخشي از ظرفيت تالارهاي محراب، سنگلج، هنر و كارگاه نمايش به همين گروهها تعلق پيدا كرده است؛ اما آيا پاسخگوي اين همه تقاضا و توقعّات آنان هست؟
**شفافسازي بودجه، عقد قرارداد، پرداخت معوقهها و تسويه حساب
هميشه در امر بودجه در مركز شفاف بوديم و ابتداي هر سال، برنامههاي پيشنهاد شده و اعتبارات درخواستي خود را آشكار اعلام كرديم، اما گويا باز عدهاي سؤال دارند- من مجموع نظرات اين عزيزان را مطالعه و مواردي را براي روشن شدن افكار عمومي مطرح ميكنم:
1- اعتبارات تئاتر در سال 86 حدود 600/7(ميليارد تومان) ابلاغ شد كه بابت فعاليتهاي تئاتر كشور و نه فقط توليد در تهران در نظر گرفته شد و بارها گزارش آن و به تناسب هر فصل همراه با برنامههاي انجام شده در اختيار همگان قرار گرفت. اي مبلغ 600/2(ميليارد تومان) مربوط به هزينههاي جاري، خريد، تعميرات و حقوق پرسنل ستادي و تالارها است كه بيشتر در جهت توليدات نمايشي بوده است.
2- در پايان هر سال 7 تا 10 درصد كاهش به اعتبارات ابلاغي وارد است كه برهمين مبنا، پرداخت تعدادي از اسناد نمايشي كه سال مالي آنها 87-86 است و در قرارداد آنها قيد شده است از محل اعتبارات سال جديد و به تدريج پرداخت خواهد شد.
بنابراين دستمزدهاي معوقه و قراردادهاي فصل اول (تا پايان خرداد) از اولين تخصيص دير هنگام تسويه ميشود.
3- چند استثنا در پرداخت معوقهها وجود دارد كه پس از بررسي و رفع شبه و اختلاف، قرارداد جديد آنان تنظيم و در فهرست پرداختها است. قرارداد اكبر عبدي و پري صابري يكي از همين موارد است كه از صبوري و مساعدت ايشان كمال تشكر را دارم و انشاالله بهزودي با ايشان تسويه خواهد شد.
4- رقم بودجه در كتاب قانون براي سال 87 حدود 600/14(ميلياردتومان) در نظر گرفته شده است كه در شرايط حاضر اين اعتبار برابر ابلاغ بودجه از سوي دولت محترم 80 درصد در نظر گرفته شده است كه با در نظر گرفتن هزينههاي پيشتيباني (خدمات، پرسنل، خريد، تعميرات و...) امسال افزايش چشمگيري نخواهيم داشت. مركز هم به تناسب اين ابلاغ برنامهها و اعتبارات هر بخش را كاهش خواهد داد. به طور طبيعي هر مبلغي براي يك سال تئاتر ايران در نظر گرفته شود 50 درصد آن براي توليدات تهران و شهرستانهاي كشور و به طور مساوي هزينه خواهد شد و باقي مانده آن صرف فعاليتهاي بينالمللي، انتشارات و پژوهش، دفاتر نمايشي و جشنوارهها خواهد شد. كه در پايان هر فصل، گزارش فعاليتها با اولويت توجه به تئاتر شهرستان منتشر خواهد شد.
تالارهاي نمايش براي گروههاي نمايشي تهران و سايرين براي اجراي عمومي در شهرستان مؤظفند برگزيدگان جشنوارههاي مختلف را كه با هماهنگي مركز معرفي ميشوند در فهرست برنامههاي خود قرار دهند به همين منظور بخش چشمانداز در تئاتر فجر، برگزيدگان آئيني و سنتي، رضوي، كودك و عاشورايي و حتي آثار دانشجويي به عنوان تعهدات تالارها به حساب ميآيند و ساير كارگردانان متقاضي ميبايست از طريق شوراي انتخاب تالارها اقدام كنند كه خوشبختانه از اسفندماه سال گذشته اين نمايشها و به تدريج تاكنون اجرا شده و يا خواهند شد.
متأسفانه گاه در مطبوعات با مصاحبههايي مواجه ميشويم كه افراد اذعان ميكنند ماههاست در بلاتكليفي به سر ميبرند و سرنوشت اجراي آنان مشخص نيست.
مركز هنرهاي نمايشي هيچ تقاضايي را به طور مستقيم دريافت نميكند و كليه مراحل اداري توليد و اجرا از سوي مديران تالارهاي نمايشي صورت ميپذيرد.بنابراين هرگونه مصاحبه مبني بر تعهد و يا قول اينجانب يا مركز صحت ندارد.
**وضعيت ادامه بازسازي تئاتر شهر چه خواهد شد؟
اتمام پروژه بازسازي در تئاتر شهر به دليل گستردگي و همزماني با اجراي نمايشها با سرعت كمتري در حال انجام است و بهرهبرداري از سيستمهاي خنككننده و تكميل تأسيسات برقي در اولويتكاري آنان است. خوشبختانه دفتر طرح عمراني براي تسريع در كار از ابتداي خردادماه مشاركت بسيار موثري داشته است.
**وضعيت انجمنهاي نمايش قديم و جديد چگونه خواهد شد؟
بارها گفتهام و باز هم تأكيد ميكنم كه وزارت ارشاد بنابر بخشنامههاي ابلاغي و دلايل بسيار كه بارزترين آن جذب نيروي انساني، اعم از كارمند يا هنرمند، خريدها، تعميرات و... در ساليان گذشته بوده و از محل يارانههاي فصل 5 بوده است، از شهريورماه سال 1384 اين كمكها قطع شده و در شرايط حاضر رسيدگي به وضعيت هنرمندان اين انجمن در دستور كار دفتر حقوقي قرار دارد و مركز هنرهاي نمايشي قادر به همكاري با اين انجمن نيست؛ اما انجمن ديگر با عنوان هنرهاي نمايشي در قالب مؤسسات فرهنگي و هنري و صرفاً با نيت توسعه هنرهاي نمايشي در سراسر كشور تأسيس شده است كه از 15 تيرماه با افتتاح شعب خود در مراكز استانها رسماً كار خود را آغاز ميكند. اين مؤسسه در قالب يك تفاهمنامه و با مشاركت هنرمندان مجري كليه طرحهاي نمايشي كشور خواهد بود. كه مديران مسئول آن گزارش كامل آن را تقديم حضور خواهند كرد.
** چرايي فقدان تئاتر اجتماعي - انديشهگري در تئاتر و جاي خالي برخي هنرمندان؟
شما هنرمندان شاخصي را سراغ نخواهيد داشت كه در طول اين چند سال، با احترام و افتخار از ايشان براي كار دعوت نشده باشد و اگر تعداد اندكي از آنها حضور پيدا نكردند، تمايلي به اجرا نداشتند.
دوم اينكه انديشهگري در تئاتر با همه تنگنظريها و گاه مصالح موجود، دغدغه جريان حرفهاي در تئاتر است و طرح اين موضوع در ارتباط با آثار نازل و غير فرهنگي نبايد به كليت تئاتر نسبت داده شود. باز هم عرض ميكنم آثار ماندگار و پرمخاطب سالهاي اخير از همين خصيصه برخوردار بودند و دست بر قضا، مشكل جدي ما در اين حوزهها يا برخورد سطحي و سليقهاي است يا برخي آثار مقام نقد اجتماعي بدون هيچ پشتوانه فكري، باورهاي مخاطب خود را نشانه ميروند كه فاقد هرگونه دورانديشي و ايجاد تفكر در مخاطب است و آن را تئاتر تفنني يا گيشهاي نام ميبرند. اين دسته از آثار با تأمل بيشتري بررسي خواهند شد.
و اما تئاتر اجتماعي؟! برخلاف نظر برخي من همچنان معتقدم ما از تئاتر اجتماعي در اشكال مختلف بهره ميبريم و فقدان آن بيمعني است. اين موضوع را ميشود در نويسندگان و حاميان مالي و يا دستگاههاي نظارتي بررسي كرد. آنگاه متوجه خواهيد شد اين ما هستيم كه از ظرفيتهاي اجتماعي مضامين با قابليتهاي نمايشي محروميم. بنابراين تئاتر اجتماعي داريم؛ اما بيشتر انتزاعي و يا آرمانخواهانه حقله اتصاد مخاطب است كه معمولاً ناديده گرفته ميشود. در همين خصوص كارگردانان به نامي هستند كه بارها مركز مشوق حضور آنها با مضامين اجتماعي حتي با رويكردهاي انتقاي بوده است، اما استقبال نشده است.
**چگونگي وضعيت قراردادهاي نمايشي چگونه است؟
در فاصله زماني هر دو هفته تا برگزاري جلسه شوراي ساخت،گاهاً با توافق كارگردان و مديريت تالار اجراي نمايش آغاز ميشود و بعد از صورت جلسه ساخت، بلافاصله عقد قرارداد انجام ميشود.
اين قراردادها تا سال گذشته در مؤسسه توسعه هنرهاي معاصر و از سال جديد در انجمنهاي هنرهاي نمايشي ايران منعقد ميشود.
روال به اين شكل است كه هر كارگردان برآورد اوليه خود را با مدير تالار ميدهد و مدير تالار، ضمن توافق نسبي با كارگردان، مصوبه آن را در شوراي ساخت اخذ ميكند. صورتجلسه براي عقد قرارداد به انجمن هنرهاي نمايشي ايران ارسال ميشود و يك ماه قبل از اجراي عمومي با دريافت قسط اول كه بيشتر بابت آمادهسازي اجرا ميباشد، مقدمات كار فراهم ميشود. اما در چند مصاحبه خواندم كه گروه (البته به اصرار خبرنگار محترم) گفته است كه من توافق كردم؛ اما قرارداد كتبي ندارم و جالب توجه اين است كه بلافاصله با ما تماس ميگيرند و ميگويند من اينطور نگفتهام. من خواهش ميكنم كارگردانان محترم، حداقل دو ماه قبل از اجرا با ارائه برآورد و اطمينان از مبلغ قرارداد و عقد كتبي آن، تمرينات و به ضرورت اجراي خود را آغاز كنند كه به دليل ضيقوقت بدون قرارداد مجبور به اجرا نشوند تا در مصاحبههاي خود اظهار نگراني كنند. هرچند كه تا امروز توافق با شوراي ساخت به منزله قرارداد بوده و من از اين اعتماد متقابل هنرمندان سپاسگزارم.
انتهاي پيام/
سه شنبه 28 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 340]
-
گوناگون
پربازدیدترینها