واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: فردا دير است
آجر بنديانباب اول: از شعور تا شعارذخيره هاى اين آب و خاك را دريابيم، مدارس سرمايه هاى ملى ما محسوب مى شوند، اگر طالب فرهنگسازى در همه ابعاد از جمله ورزش هستيم بايد بر روى اين سرمايه ها سرمايه گذارى كرد، استعدادهاى ناب وطنى از دل اين خيل عظيم آموزش شناسايى مى شوند پس راه قهرمانى دقيقا از همين مسير مى گذرد، مدارس را دريابيم.باب دوم- از شعار تا فرارمطمئن ترين راه پيشتوانه سازى، شناسايى چهره هاى مستعد رشته هاى مختلف در مدارس است اما چه مى شود كرد كه امكانات نداريم، تجهيزات نداريم، فضاى كافى در مدارس نداريم، در برخى مدارس كه اصلا فضايى نداريم... اما حرف و حديثى از تربيت بدنى بود، حرفى از عقل سالم در بدن سالم بود ولى امروز... گويا همه خوابيده اند.معصومه طاهرى (كارشناس علوم تربيتى) ضمن اظهار تاسف از وضعيت كنونى ورزش دانش آموزى، تصريح كرد: سالهاست به عنوان معلم پايه اول ابتدايى در مدارس تهران تدريس كرده ام ولى هرگز ردپايى از ورزش به معناى واقعى در مدارس نديده ام. واقعيت اين است كه بچه ها، سرمايه هاى اين آب و خاكند و حفظ و ارتقاى سلامت جسم آنها وظيفه دولتمردان در تمامى دولت ها هست. اين مشكلات شايد به تمامى ناشى از بى توجهى برخى مسئولان نباشد بلكه يك سر آن را بايد در ميان خانواده ها و ديدگاه فرهنگى آنها نسبت به امر ورزش جستجو كرد.عقل سالم در بدن سالم است، پس بايد ساعات درس تربيت بدنى را در مدارس از دو ساعت به سه ساعت افزايش داد، بايد براى پايه هاى اول، دوم و سوم ابتدايى (كه بزرگترين و بيشترين سرمايه گذارى در كشورهاى پيشرفته در اين سنين انجام مى شود) معلم ورزش استخدام كرد، بله، بايد مدارس را دريابيم.باب سوم: نه شعار نه فرارسالهاست كه ورزش مدارس در غربت و بلاتكليفى گرفتار آمده است،سالهاست كه فدراسيون ورزش مدارس در آرزوى دست يافتن به روياى ديرينه خود يعنى تاييد اين فدراسيون به صورت رسمى و تصويب اساسنامه آن است، سالها بود كه بحث بر سر اصولى بودن يا نبودن تربيت بدنى دختران و پسران مطرح بود تا بالاخره معاونت تربيت بدنى و تندرستى پا به عرصه گذاشت و چنان شاهكارى از خود بر جاى گذاشت كه مجلس راى به انحلالش داد. به هر حال در تمام اين سالهاطاهرى كه در حال حاضر در دبستان پسرانه تربيت منطقه ده آموزش و پرورش تهران مشغول خدمت است به نكته قابل توجهى اشاره كرد كه كمتر بدان پرداخته ايم و يا از فرط عادى شدن آن را به فراموشى سپرده ايم. وى تاكيد كرد: واقعيت اين است كه برخى خانواده ها نسبت به پرورش و تربيت بدنى فرزندان خود بى توجه و يا كم توجه اند و اين امر نياز به آسيب شناسى جدى دارد. با رشد زندگى شهرنشينى و ماشينى شدن آن حضور در حوزه هاى تربيت بدنى بيش از پيش احساس مى شود در حاليكه با توجه كمترى روبه رو گشته است. پس مسئولان بايد زنگ هاى خطر را بشنوند و براى جلوگيرى از فقر حركتى نسل آينده، با تدوين يك استراتژى كلى، برنامه هاى راهبردى و ورزش دانش آموزى را تهيه و آن را اجرايى كنند. بدين ترتيب ورزش مدارس از بند اعمال سليقه هاى شخصى مى رهد و نوع نگرش مديران تنها عامل تاثيرگذار بر آن نخواهد بود بلكه يك تكليف محسوب شده و انجام آن خدمتى واجب فرض مى شود.باب آخر، حرف آخرآنچه مطرح شد ديدگاهى مبتنى بر واقعيت بود اما تلخ تر آن است كه بدانيم با وجود تمام فراز و نشيبها، هنوز اساسنامه فدراسيون وزشى مدارس تصويب نشده است. فدراسيونى كه مى تواند پل واسط بين تمام فدراسيون هاى ورزشى كشورمان باشد تا از اين رهگذر ورزش در كشور ما به عنوان يك كشور در حال توسعه، گامى رو به جلو بردارد و اين آسمان فراخ به ظهور و بروز تك ستاره ها دلخوش نباشد جالب آنكه مسئولان فعلى اين به اصطلاح فدراسيون نيز خود سردرگم و بلاتكليفند، راستى چه كسى، بايد مدارس را دريابد؟
سه شنبه 28 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 258]