واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: رييس جمهوري بر تاسيس بورس جديد نفت و بانك اوپك تاكيد كرد
بيست و نهمين اجلاس وزيران صندوق اوپك روز سه شنبه در محل هتل عباسي اصفهان با سخنان رييس جمهوري آغاز بكار كرد.
دكتر احمدي نژاد در اين اجلاس خداپرستي ، اخلاق و معنويت را رمز همه موفقيتها و كنار رفتن زورگوييها و خودخواهيها در جهان دانست.
رييس جمهوري تصريح كرد : راه حل نهايي مشكلات جهان، اصلاح نظامات حاكم سياسي و اقتصادي بينالمللي بر اساس عدالت ، انسان دوستي ، حفظ كرامت و حقوق انسانها است .
متن كامل سخنان دكتز احمدي نژاد در اين اجلاس به اين شرح است:
بسم الله الرحمن الرحيم
اللهم عجل لوليك الفرج و العافيه و النصر واجعلنا من خير انصاره و اعوانه و المستشهدين بين يديه
آقاي رئيس ، وزرا و هياتهاي محترم نمايندگي ، دبيركل محترم صندوق اوپك و اعضاي محترم هيات عامل
خانمها و آقايان
خداوند را سپاس ميگويم كه توفيق حضور در جمع شما را عنايت فرمود و ابتدا از همه كسانيكه از راههاي دور و نزديك براي شركت در اين اجلاس رنج سفر را تحمل كردهاند و به اصفهان اين شهر تاريخي آمدهاند تشكر ميكنم و به آنان خوشامد ميگويم . جمهوري اسلامي ايران خانه دوم شماست و اميدوارم اقامت خوبي در كشور ايران داشته و با خاطرات خوشي به كشورهاي خود برگرديد خانمها و آقايان
ما در اينجا جمع شدهايم تا راه كارهاي مناسبي براي فعالتر نمودن صندوق اوپك پيدا كنيم. بديهي است قبل از آن شناخت و ارزيابي وضعيت كنوني اقتصاد جهاني ميتواند ما را در رسيدن به اهدافمان كمك نمايد .
بسياري از مردم اميدوار بودند با افزايش حجم و تنوع اقدامات اقتصادي ، مالي و پولي در سطوح دو جانبه ، چند جانبه و بينالمللي و انباشت تجربه هاي فراوان ، نظامات كنوني اقتصادي در جهان بتوانند نقش موثري در شكوفايي اقتصادي ، توسعه تجارت ، تقويت بنيه اقتصادي كشورها به خصوص كشورهاي ضعيف ، حفظ ارزش ذخائر و سرمايه گذاريهاي مختلف ، حفظ امنيت و ثبات در بازار ، كنترل نرخها و تورم و بالاخره افزايش رفاه عمومي ، رفع فقر و بيكاري و ترسيم آيندهاي روشن براي همه شهروندان داشته باشند . اما متاسفانه با گذشت زمان علامتهاي منفي بيشتر شده و زنگهاي خطر به صدا در آمده است . بازار ثبات ندارد ، ارزش پول ملي در كشورهاي مختلف متاثر از عوامل گوناگون متلاطم بوده و امكان پيش بينيهاي واقع گرايانه را در برنامه ريزي و سرمايهگذاري و هر نوع فعاليت اقتصادي تا حد زيادي سلب نموده است. فاصله كشورها و طبقات فقير و غني زيادتر ميشود .قيمت مواد اوليه و مواد غذايي روزافزون است .
توليد اقلام مهم و ضروري رو به كاهش است .ركود اقتصادي و تورم نگرانكننده است و مهمتر اينكه دولتها و شهروندان كشورهاي مختلف نميتوانند آينده اي روشن از نظر اقتصادي و مالي براي خود ترسيم نمايند .
بدون ترديد ادامه وضع موجود قابل دوام نخواهد بود و به تحولات سريع اجتماعي و سياسي در بسياري از نقاط و برهم خوردن موازنات موجود جهاني منجر خواهد شد . در اينجا اين سئوال مطرح ميشود علل بروز اختلالات و ناسامانيهاي مزبور چيست ؟
بررسي و شناخت دقيق علل بروز اين پديده منطقيترين راه براي دستيابي به راه حلهاي مناسب است. عدهاي علت را در مسابقه بيفرجام براي افزايش رشد اقتصادي در بسياري از كشورها ، افزايش قيمت مواد اوليه صنعتي ، افزايش قيمت انرژي ، استفاده از محصولات كشاورزي براي توليد سوخت ، كاهش ارزش دلار و تورم جهاني ، تغييرات زيست محيطي ، خشكساليها و افزايش مصرف جهاني جستجو ميكنند . با فرض درست بودن عوامل مزبور سئوال اين است كه علت ريشه اي همين عوامل در جهان چيست؟ آيا چنين شرايطي نتيجه طبيعي مدل توسعه جاري در جهان و مكانيزم بازار نيست ؟ يا اينكه عوامل خارج از آن با دخالتها و اعمال سياستهاي خاصي باعث اين وضعيت نگرانكننده شده اند.
به نظرم پاسخ اين است كه هر دو عامل موثر و البته مكمل يكديگرند.
اصولا نظام توسعه و مكانيسم بازار بدون يك كنترل قوي و تعيينكننده مسلط كه روابط را به صورت عادلانه در جهان تنظيم كند فاقد اعتبار و دوام است و امروز از وجود چنين كنترلكننده اي بيبهره هستيم، و مهمتر دخالتهاي سازمان يافته ، هدفمند و البته مخرب برخي قدرتهاي سياسي و اقتصادي در موازنات اقتصادي و در بازار است .
اجازه دهيد به يك مورد مهم بپردازم . ميدانيد كه كاهش ارزش برابري دلار و افزايش قيمت انرژي دو روي يك سكه هستند كه از عوامل نابسامانيهاي اخير معرفي ميشوند. به راستي علت اين پديده چيست ؟
مي دانيد كه بخشي از كاهش ارزش دلار انعكاسي و بخشي ديگر ارادي است .
امروز برنامه ريزان برخي قدرتهاي بزرگ به ناچار براي كاهش تبعات عملكرد ديروز خود و از سوي ديگر براي تحميل اراده خود بر بازار اقدام به كاهش ارزش دلار ميكنند .
سالهاي طولاني تورم و مشكلات اقتصادي برخي از قدرتها از طريق تزريق دلار بدون پشتوانه به اقتصاد جهاني ، به ساير ملتها تحميل شده است و امروز كه ظرفيت جذب اقتصاد جهاني كاهش يافته و ديگران نيز وارد اين ميدان شده اند اين آسيبها به كانون اصلي توليد آن بازگشت كرده است . تامين هزينه جنگ ها و اشغالگريها ، جبران مصارف سنگين و اسراف گونه و همچنين براي پركردن جيب سرمايه داري جهاني از جيب ملتها بطور گستردهاي دلار بدون پشتوانه تزريق شده است به نحوي كه امروز انعكاس آن در كاهش روزافزون ارزش دلار به خوبي قابل مشاهده است . پديدهاي كه همه روابط اقتصادي جهان را در معرض تلاشي قرارداده است .
در موضوع انرژي نيز دخالتهاي غير مسئولانه كاملا مشهود است در حالي كه رشد مصرف كمتر از رشد توليد است و بازار انباشته از نفت است قيمتها روند تصاعدي خود را طي ميكند و اين وضعيت كاملا مصنوعي و تحميلي است . بسيار روشن است كه دستهاي پيدا و پنهان و با اهداف سياسي و اقتصادي قيمت را به صورت كاذب كنترل ميكنند . براستي چرا برخي از قدرتمندان و سرمايه سالاران بينالمللي چنين ميكنند . آيا هدف آنها تامين مخارج جنگها و اشغالگري هاست . آيا هدف آنان توجيه پذير كردن سرمايهگذاري روي منابع جديد انرژي در عمق درياها در قطب شمال و يا ساير مناطق است ، يا مسائل ديگري در كار است .
از يك سو به صورت مصنوعي قيمت نفت و انرژي و ماليات بر مصرف آن را بالا نگه ميدارند و از سوي ديگر استحصال سوخت از مواد پايه كشاورزي را ترويج مي كنند و همين را بهانه افزايش قيمت مواد غذايي قرار ميدهند و بدتر از آن در برابر توسعه توليد و استفاده از انرژي پاك و ارزان هستهاي صف آرايي ميكنند .
به نام تجارت آزاد يك سوء مقرراتي نظير كاهش تعرفه و اردات كشاورزي و بعضا صنعتي را به ملتها تحميل ميكنند و از سوي ديگر با اعطاي يارانه به بخشهاي مزبور در كشور خود كشاورزان ، صنعتگران ساير كشورها را از پا درمي آورند . از نظر آنان تحميل مناسبات ناعادلانه ولو اينكه منجر به فقر صدها ميليون نفر شود كارآساني است . آنان مرزهاي اخلاقي و انساني را زيرپا ميگذارند.
دوستان ؟
سوال اين است كه راه چاره چيست؟ آيا با سازوكارهاي موجود ميتوان زياده خواهي بيپايان و اشتهاي سيري ناپذير آنها را كنترل كرد. سازوكار سازمان ملل در حالي كه برخي از اين قدرتها براي شوراي امنيت كه بالاترين نهاد تصميمگيري است ، تكليف تعيين ميكنند و از آن استفاده ابزاري مينمايند چگونه ميتواند شرايط را به سامان كند. اصولا در حالي كه هر كشوري سياستهاي خاص و مبتني بر منافع خود را دنبال ميكند و همزمان ارادههاي مختلف و انگيزههاي گوناگون و بعضا شيطاني و با امكانات وسيع دست اندركار اعمال سياستهاي ناعادلانه در مناسبات جهاني هستند ، سازوكارهاي موجود چگونه قادر به حل مسائل هستند .
اگر قادر به اصلاح بودند آيا وضعيت جهان به اينجا ميرسيد كه آمارهاي رسمي از بيش از يك ميليارد فقير خبر دهند در حالي كه فقط سرانه جهاني توليد سالانه غلات بيش از ۴۰۰كيلوگرم به ازاي هر نفر است . بنابراين كاملا روشن است كه وضع موجود حاصل انديشه و مديريت ناسالم و سازوكارهاي حاكم ميباشد و اصلاح آن مستلزم تغيير در انديشه و مديريت و نظامات حاكم بر جهان است.
در چنين شرايطي ترويج انديشه ديني و انساني و ارزشهاي اخلاقي و حاكميت مديران صالح و عدالت گستر بيش از پيش ضرورت مييابد. مديريتي كه بر پايه سلامت ، عشق به انسانها و خداپرستي استوار باشد . رقابتهاي براي قدرت و ثروت بايد به رقابت براي خدمت و دوستي تبديل شود و سازو كارهاي عادلانه جانشين مناسبات يكسويه و ظالمانه گردد .
اينك عليرغم گسترش ياس در بسياري از ملتها از ناكارآمدي سازوكارهاي موجود حاكم بر جهان به دليل اهميت مشكلاتي كه با آن مواجه هستيم پيشنهادات زير را ارائه مينمايم :
-۱كاهش روزافزون ارزش دلار از مهمترين مشكلات امروز جهاني است خسارت ناشي از اين امر اقتصاد جهاني بويژه كشورهاي صادركننده انرژي را تحت تاثير قرار داده است . افزايش نرخ كالاهاي اساسي نظير گندم ، برنج ، دانههاي روغني و انواع فلزات تحت تاثير اين پديدهاند . ۶ماه پيش در اجلاس سران اوپك اعلام كردم قرائن و شواهد فراواني حكايت از تداوم كاهش ارزش دلار دارد و اينك ميبينيم اين پديده همچنان ادامه دارد و در اين فاصله به ارزش ذخائر ارزي كشورهاي اوپك ضربه وارد شده است . و لذا پيشنهاد خود را تكرار ميكنم كه بايد تركيبي از ارزهاي معتبر مبناي معاملات نفتي قرار گيرد و يا كشورهاي عضو ارز جديدي را به همين منظور تعريف كنند .
-۲تفاوت درآمد توليد و صادركنندگان انرژي با برخي دولتهاي واردكننده نگرانكننده و غير عادلانه است .
در اين كشورها حدود %۷۰از نرخ فروش به مصرفكنندگان نهايي ماليات است .
اين يك اجحاف آشكار به مصرفكنندگان است كاهش مالياتها راه برون رفت از تبعات افزايش نرخ انرژي در اين كشورهاست .
-۳تهديدها و نا امنيهاي تحميلي ناشي از خودخواهيها و تصميمات دولتهاي زياده طلب به خصوص در بعضي از مناطق انرژي خيز جهان با ايجاد التهاب رواني در بازار انرژي آثار منفي فزايندهاي بر اقتصاد جهاني تحميل كرده است .
همچنين تامين هزينههاي لشكر كشيها از طريق تحميل مالياتهاي سنگين و كاهش ارزش دلار جبران ميگردد . دولتها و ملتها بايد جلوي چنين اقداماتي را سد كنند و آنان را وادار كنند به جاي اشغالگري و جنگ به صلح و دوستي روي آورند و هزينههاي نظامي گري خود را صرف كمك به مردم فقير كشورهاي خود كنند . اين به نفع همه است .
سه شنبه 28 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 370]