تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 23 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):سفره هايتان را با سبزى، زينت دهيد ؛ زيرا سبزى با بسم اللّه الرحمن الرحيم، شيطان...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815318289




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

باز هم اين شيطان لعنتي


واضح آرشیو وب فارسی:قدس: باز هم اين شيطان لعنتي
زينب حاجي محمدزاده يادداشت 1 از همه بدم مي آيد، هم از خودم هم از همه وهم از بلاي آسماني. دلم نمي خواهد حتي يك خط ديگر درباره اش بنويسم، اما مگر مي شود به شما نگويم كه چي شده... . اصلاً هم مهم نيست كه چه فكري درباره من بكنيد، من خودم قبول دارم كه كارم اشتباه بوده، اما بلاي آسماني به من قول همكاري داده بود. از او كه چيزي كم نمي شد. اين من- به قول مادربزرگم- پيشاني سياه هستم كه بايد طول تابستان را به اين مدرسه خراب شده بيايم تا دوباره چشمهايم به چشمهاي اين دبير محترم زبان بيفتد و بعد حاضرم شرط ببندم كه باز هم نخواهم توانست كه اين درس نفرين شده را پاس كنم. آخر از اشتباه من بگذريم. شما به جاي من، اگر بلاي آسماني قصد كمك كردن به من را نداشت، چرا قول الكي داد، به قول خودش دوستي كه فقط مال روزهاي خوشي نيست... من فقط جواب سؤالهاي 135678 را با 10و 11 مي خواستم... او با كمال خونسردي فقط لبي گزيد و گفت كه اين كارها خوب نيست، بعد هم از آن خنده هايي كه... يادداشت 2 امروز باز از آن روزهاي بد بود. به بلاي آسماني محل كه ندادم هيچ، سلام هم نكردم، اخم هم كردم، براي امتحان هم رفتم و آخر كلاس نشستم. خودش انگار فهميده بود. بعد از امتحان آمد پيش من و پرسيد كه امتحان را چطور دادم و من هم با همان اخم هميشگي گفتم، به مرحمت شما خيلي خوب بود، اما راستش را بخواهيد دلم مي خواست بهش بگويم كه به كوري چشم... بي خيال به قول خودش چرا ما گناه مردم را بخريم؟ يادداشت 3 به مادرم گفته بودم كه اگر بلاي آسماني زنگ زد گوشي را به من ندهيد، بگوييد كه نيستم، اما نمي دانم چرا اينطوري مي كنند. انگار مادرم هم بو برده و مدام مي گويد اين شيطان لعنتي باز روي شونه هات جا خوش كرده. من هم از حرص دلم مي خواهم گوشي تلفن را بجوم... . يادداشت 4 از اين بلاي آسماني عجيبتر وجود ندارد. فكر مي كنيد زنگ زده بود كه چه بگويد... «من در درس فارسي يه كم مشكل دارم، ميشه بيام خونتون تاريخ ادبياتها رو باهام كار كني...» دلم مي خواست هم خودم وهم آن شيطان لعنتي دوتامان كله هامان را بكوبيم به ديوار... من نه گفتم بيايد، نه گفتم نيايد، اما او براي خودش ساعت هم تعيين كرد. من الان چه كمكي مي توانم به او بكنم، كمكي هم كه باشد سر جلسه امتحان است از همان به قول معاون مدرسه مان كمكهاي پروازي... كه اين مثلاً دوست خوب به من روا نداشت... . يادداشت 5 با تمام وجود شيطان روي شانه هايم را پرت كردم آن طرف. خيلي خوب معلوم بود كه از من هم بهتر درس را بلد بود، بعضي جاها مي لنگيد كه با كمك من ياد گرفت، بعد هم گونه ام را بوسيد و گفت كه تو بهترين دوست مني. واقعاً عجيب تر از او خودش است و من هنوز هم بهترين دوست اويم... با وجود همه بي محلي هاي اين روزها... . و راستش را بخواهيد من تازه منظور او را از كمك كردن در امتحان فهميدم. هم خنديدم وهم براي اين شيطان لعنتي روي شانه هايم حسابي خط و نشان كشيدم. سر امتحان ادبيات به بلاي آسماني نگاه كردم تا اگر كمكي مي خواست... . مثل هميشه مي خنديد و به تخته سياه نگاه مي كرد. در رفتار با ديگران از خود گذشت نشان بده تا در وقت حاجت، تو را همراهي كنند. امام علي (ع)
 سه شنبه 28 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: قدس]
[مشاهده در: www.qudsdaily.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 437]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن