واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: از كتابت تا چاپ
مقدمهمختصری درباره تاریخ صنعت چاپ در جهانصنعت چاپ در ایرانمقدمه :قرن های متمادی از اختراع الفبا توسط فنیقی ها می گذرد ؛ با ابتكار آنان ، اقوام آن زمان توانستند گفتنی های خویش را در حجمی كمتر از آنچه خط تصویری یا نشانه ای می طلبید به نگارش درآورند . ولی قرن ها طول كشید تا خواندن و نوشتن از انحصار طبقه یا طبقات خاص خارج شود و عموم مردم بتوانند از این موهبت بهره برند . تا دیر زمانی در میان تمام ملل از جمله در كشور ما ، پیش از ورود اسلام ، خواندن و نوشتن تنها در انحصار طبقات روحانیان و دبیران بود و مردم عادی اجازه نداشتند فرزندان خود را برای آموزش خط و نگاشتن به مدارس و یا مراكز آموزشی بفرستند ، واین خود خط و كتابت را در انحصار گروه خاصی از مردم نگاه داشت .گرچه بعدها و در طی قرون آتی این محدودیت بر طرف شد ولی همچنان جمعیت بی سواد بر باسوادان فزونی داشت . در این زمان ها كتاب های مورد نیازاهل علم با روش ساده و ابتدایی تكثیر می شد ، نویسنده و یا مولف با صرف هزینه ای، چند یا چندین كاتب را به خدمت می گرفت و آنان از روی كتاب وی رونویسی می كردند ، به این ترتیب سرعت تكثیر كتب بسیار آهسته و بطئی بود، ولی با این حال به نیازهای زمان خود به دلیل اندك بودن جمعیت باسواد یا جویای علم ، پاسخ می گفت . " گرانبهایی ،محدودیت نسخه ، معدود بودن باسوادان ، نبودن امكانات عرضه كتاب از جمله مانع هایی بود كه اجازه نمی داد كتاب به صورت گسترده در جامعه توزیع شود " (1) كتابخانه های بزرگ اسلامی در قرون اولیه اسلامی به همین ترتیب شكل گرفته بودند ؛ در آن ایام یعنی در حدود قرن های چهارم تا ششم ، و پیش از حمله مغول كتابخانه شهرهای بخارا ، نیشابور و ری شهرت جهانی داشت . مختصری درباره تاریخ صنعت چاپ در جهان:بسیاری چاپ و صنایع وابسته به آن را دارای عمری تقریباً پانصد ساله می دانند ؛ ولی بررسی منابع تاریخی نشان می دهد كه در شرق دور - چین - از قرن دوم میلادی چاپ به صورت ابتدایی وجود داشته است . " فن چاپ توسط چینی ها بین سالهای 712 تا 756 در بخش وسیعی از سرزمین های شرقی به شكل ابتدایی آن با استفاده از چاپ قالبی رایج بود "(2)كشور ما نیز در دوره مغول به واسطه ارتباطات فرهنگی میان مغولان ایران و چین از نشانه های اولیه چاپ بی بهره نماند ؛ اولین اسكناس در ایران در زمان اولجایتو خان مغول در سال در تبریز چاپ و جایگزین مسكوكات طلا و نقره شد . ولی چندان نپایید و با به تعطیلی كشاندن بازار و عدم استقبال پول كاغذی از سوی مردم از دور خارج شد . پرواضح است كه كشور ما پس از چین - زادگاه صنعت چاپ - اولین كشوری است كه اسكناس در آن به چاپ رسیده است . ولی چرا درمیان ملل صاحب فرهنگ و تمدن ، این چینی ها بودند كه به صنعت چاپ دست یافتند ؟ در پاسخ می توان اشاره كرد كه " چینیان ... عناصر ضروری چاپ را در اختیار داشتند ؛ عناصری مانند 1. كاغذ و فن تولید آن 2. . مركب و رنگ 3. . سطوحی كه نقش ها را روی آن حك و به كاغذ منتقل می كردند.در حدود سال1040 میلادی كیمیاگری چینی به نام پی شنگ ظاهراً از گل و چسبی مخصوص تركیبی به دست آورد و با آن حروف متحرك ساخت و سپس این حروف را پخته و سفت كرد.پی شنگ حروف را كنار هم قرار داد وبا وسیله ای فلزی محكم می كرد و بر روی آن مخلوطی از رزین ، موم و خاكستر می مالید و صفحه حروف را به آرامی حرارت می داد، پس از انتقال نقش صفحه بر كاغذ و تكثیر آن باز حروف را به آرامی حرارت می داد و از هم جدا می ساخت . به سبب همین روش ابتكاری است كه پی شنگ را مبدع راه حل حروفچینی با حروف متحرك می دانند . "(3)وجود آثار و نشانه های چاپ ابتدایی به كشور چین محدود نمی شود و می توان در كشور كره نیز آثاری را كه قدمت آن به قرن سیزدهم میلادی باز می گردد ، یافت.ولی اولین كسی كه در تاریخ اختراع چاپ را به نام خویش رقم زد گوتنبرگ آلمانی بود " نخستین گام بزرگ در فن چاپ اختراع حروف متحرك فلزیMovable types بود كه توسط گوتنبرگ در سال 1450 (حدود 854 هجری ) انجام گرفت كه صنعت چاپ را از شكل چوبی به صورت سربی در آورد . "(4) قدر مسلم اینكه گوتنبرگ با بهره گیری از تجارب شرقیان توانسته است به این مهم دست یابد . چرا كه در قرن پانزدهم ارتباط غرب با شرق آنچنان بوده است كه روش های چاپ از شرق دور به كشورهای اروپای مركزی و غربی منتقل شود ، به ویژه آن كه كاروان های تجاری میان این دو منطقه از مدت ها پیش از این ، میان اروپا و چین در رفت وآمد بوده اند . در اندك زمانی در حدود چهل سال این روش جدید از آلمان به كشور های هلند ، فرانسه ،انگلستان و سایر كشورهای اروپایی راه یافت و به راستی انقلابی در چاپ و نشر كتب در این كشورها ایجاد كرد.چاپ در اروپا تا دو قرن به همان روشگوتنبرگادامه یافت تا اینكه در قرن هفده با بروز انقلاب صنعتی در اروپا ، صنعت چاپ نیز دچار انقلابی در روش ها و ابزار شد " در سده هجده و در ادامه انقلاب صنعتی ،چاپ نیز به رشد تدریجی خود ادامه داد ؛ ازآغاز سده نوزدهم تحولات چاپ سرعت گرفت . در سال 1803 ماشینی اختراع شد كه كاغذ را به صورت طوماری (رول) تولید می كرد . در سال 1810 دستگاه چاپ استوانه ای اختراع شد ، در سال 1830 از ماشین بخار و نیروی آن در چاپ استفاده گردید. حدود 1845 چاپروتاری ( روتاتیو = دوّار ) رواج یافت و سرعتی كه دستگاههای روتاری به بارآورد چاپ را درمسیر تازه ای انداخت "(5) و این زمینه ای برای پیشرفت در صنعت چاپ بود كه در زمان حاضر به چاپ های لیزری و كامپیوتری منتهی شده است .صنعت چاپ در ایران :" ورود واژه چاپ به زبان فارسی را به اواخر قرن هفتم هجری و به زمان سلطنت گیخاتو خان پسراباقاخان مغولنسبت می دهند و آن پول كاغذی بوده كه به آنچاو یاكااوCao می گفتند ، عده ای نیز معتقدند كه واژه چاپ همان چهاپ یاچهاپه است كه در زبان هندی به مفهوم مهری بوده كه بر روی پارچه نقش می زدند "(6)به هر روی صنعت چاپ كه در كشورهای اروپایی قدمتی بیش از پانصد سال دارد ، در كشور ما به زحمت دویست سال سابقه دارد . پیش از آن خوشنویسان و كاتبان به مدت بیش از یك هزاره كار انتشار بطئی و آرام كتاب را در اختیار داشتند تا اینكه در سال 1640 میلادی در دوره صفویه بازرگانی ارمنی كه از ارامنه ساكن آمستردام بود دستگاه چاپی را با حروف ارمنی خریداری و به جلفای اصفهان وارد كرد . به دنبال این اقدام" عده ای از رجال و سلاطین صفوی نیز به فكر ایجاد چاپخانه با حروف فارسی و عربی افتادند كه ...در محاق فراموشی قرار گرفت "(7)این فراموشی متاسفانه بیش از یك قرن به طول انجامید تا پس از عقد عهدنامه گلستان " نخستین چاپخانه ای كه در ایران اقدام به چاپ با حروف فارسی و عربی نمود چاپخانه سربی یا تیپوگرافی بود كه به دستورعباس میرزا نایب السلطنه درتبریز دایر گردید . اولین كتابی كه در این چاپخانه انتشار یافترساله جهادیه میرزا عیسی قائم مقام در سال 1233 بوده است "(8) این چاپخانه در سال 1245 تعطیل شد . در آن زمان هنوز واژه چاپ متداول نشده بود از این رو چاپخانه را باسمه خانه ،بصمه خانه و بعدها مطبعه می نامیدند . به این ترتیب تبریز به مدد عباس میرزا و وزیر فرهیخته وی قائم مقام فراهانی در میان تمام شهرهای كشور، پیشرو در صنعت چاپ شد تا اینكه "میرزا زین العابدین استاد چاپ در سال 1240 به فرمان فتحعلی شاه به تهران فراخوانده شد تا به كمكمنوچهر خان معتمدالدوله اولین چاپخانه سربی دارالخلافه را راه اندازی كند ، "(9)و علی الظاهر اولین كتابی كه دراین باسمه خانه به چاپ رسیده كتب حدیث بوده كه " تجار واهل معاملات به اطراف و ولایات می برند و خرید و فروخت می شود "چاپ سنگی نیز همانند چاپ حروفی و سربی ابتدا در تبریز و بازهم به دستور عباس میرزا و به همتمیرزا صالح تبریزی آغاز به كاركرد ، ونخستین كتابی نیز كه توسط چاپ سنگی به طبع رسید قرآنی است كه در تاریخ 1250 به چاپ رسیده است . این نوع چاپ در سال 1260ق نیز در تهران دایر شد و نخستین كتابی كه با چاپ سنگی به چاپ رسید حدیقه الشیعه تالیفملا احمد اردبیلیبود. با ورود چاپ سنگی چاپ حروفی و سربی به مدت 22 سال در سایه قرار گرفت تا اینكه در اواخر قرن سیزدهم قمری چاپ سربی در اغلب شهرهای بزرگ نظیر تبریز ، تهران ، اصفهان ، مشهد ، رشت و چند شهر دیگر رواج یافت . و تا سال های پیروزی انقلاب تنها روش چاپ در كشورمان محسوب می شد تا اینكه با ورود كامپیوتر به كشور در دهه 1360 برای حروفچینی وصفحه آرایی مورد استفاده قرار گرفت و فعالیت در حوزه نشر را بسیار تسریع و تسهیل نمود . " می توان گفت كه حروف چینی سربی چه به صورت دستی و چه حتی با دستگاههای سطرچین از حدود آغاز دهه 1370 روبه انقراض كامل نهاده است . "(10)روند ماشینی شدن صنعت چاپ در ایران با كندی بسیار انجام گرفت و شاید دلیل آن را بتوان غیر اقتصادی بودن این صنعت در كشورمان دانست . محصول عمده صنعت چاپ كه می تواند هزینه های ناشر و یا سرمایه گذار را بدو بازگرداند كتاب است كه متاسفانه دركشور ما بازار آن كساد است . در صورتی كه صنعت چاپ از همان ابتدا در كشورهای اروپایی به عنوان یك صنعت كاملاً اقتصادی مورد توجه سرمایه داران قرار گرفت ؛ آنها كتاب های متعدد را به چاپ می رساندند و برای كتاب های خود تبلیغات می كردند و آنها را در بازارها به فروش می رساندند ، در نتیجه مطالعه به جزئی از زندگی مردم اروپا تبدیل شد . علاوه بر این در صد باسوادی در آن كشورها به مراتب بیشتر از كشورهای شرقی بود و در نتیجه غالب مردم مخاطب این فعالیت اقتصادی محسوب می شدند . ولی در كشور ما درصد باسوادی حتی در سالهای اولیه انقلاب از 50% نیز كمتر بود ؛ در این صورت مطالعه و تقاضا برای كتاب ( محصول صنعت چاپ ) منحصر به قشر دانشگاهی و فرهیخته جامعه می شد ، درنتیجه چاپ در كشور ما نه یك فعالیت اقتصادی درآمدزا ، كه فعالیتی از سر عشق و علاقه بوده و هست . نیم نگاهی بر تعداد شمارگان كتاب خود بیانگر آن است كه چاپ در كشور ما راه طولانی برای تبدیل شدن به صنعت وفعالیت اقتصادی دارد . و این راه كوتاه نخواهد شد مگر با اهتمام همگانی و احیای فرهنگ مطالعه دركشور .پی نوشت ها :1. آذرنگ . عبدالحسین . آشنایی با چاپ و نشر .سمت 1375 . ص 59. 2. بابازاده .شهلا. تاریخ چاپ در ایران .طهوری 1378. ص 9. 3. آذرنگ . ص 98. 4. بابازاده .ص 9. 5. آذرنگ . ص 101و2 . 6. بابازاده . ص 10. 7. همان . 8. همان . 9. همان. 10. آذرنگ .ص 108
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1126]