محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830971257
گزيده برخي سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گزيده برخي سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران
خبرگزاري فارس: روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
* اعتماد ملي
روزنامه اعتماد ملي در سرمقاله امروز خود با عنوان سفرهاي مشكوك آورده است:
مدتي است مقامات آمريكايي رحل سفر كرده و منطقه خاورميانه محل اين جولان و حضورهاي گاه و بيگاه است. در حالي كه رقابتهاي انتخاباتي در آمريكا وارد مراحل حساسي ميشود و در آخرين نظرسنجيها اوباما از رقيب جمهوريخواه خويش پيش افتاده است، اين سوال مطرح ميشود كه چرا خاورميانه و اروپا براي آمريكا مهم شدهاند. در طول هفته گذشته جورج بوش به كشورهاي مهم اروپايي از جمله ايتاليا، فرانسه و آلمان سفر كرده و ديروز نيز در انگلستان به ملاقات ملكه انگليس شتافته است.
در اين سفر محور مذاكرات موضوع سفر سولانا و نتيجه اقدامات پس از رد و بدل شدن بستههاي پيشنهادي بود. از منظر بيروني اينگونه استنباط ميشود كه آمريكاييها مطمئن بودند پاسخ اين ابهامات را دارند. آنها به گونهاي رفتار ميكنند كه گويا ميدانند با اين مساله چگونه كنار خواهند آمد و با درگير كردن اروپاييها به سياست يكجانبه خود آب و رنگ بينالمللي دادهاند. شايد اين مهمترين اقدام آنها در كل اين بحران بوده است كه در حالي كه خود مدعي اصلي پرونده هستهاي ايران هستند، اروپا و جامعه بينالملل را در نوك مواجهه قرار دادهاند. به نظر ميرسد آنها از داستان عراق درسهاي هوشمندانهاي گرفتهاند. از سوي ديگر مقامات ايراني با طرح بسته پيشنهادي خود اين توقع را ايجاد كردهاند كه هرگونه تعامل ايران منوط به تعامل قدرتهاي فرامنطقهاي است. شايد در ظاهر چنين پنداشته شود كه آمريكاييها دست برتر را گرفتهاند اما اگر به اين تحركات و شرايط زماني آن دقيق شويم، درمييابيم شرايط نبايد آنقدر هم به نفع كاخ سفيد باشد. لورا بوش به افغانستان سفر نمود و آمريكاييها تلاش كردند در كنفرانس پاريس موضوع افغانستان را به يك مساله بينالمللي تبديل كنند اما واقعيت آن است كه در سالهاي اخير اروپاييها تنها به همراهي با آمريكا تظاهر كردهاند و در نهان بر اين باورند كه اين بيشتر مشكل آمريكا است تا مشكل آنها! ولي گويا آمريكاييها بدشان نميآيد كه تحولات منطقه را به اهرمي براي اعمال فشار استراتژيك عليه ايران بدل كنند. از سوي ديگر كاندوليزا رايس پس از سفر به فلسطين و اسرائيل و حضور در ايتاليا و اجلاس پاريس ناگاه و سرزده به بيروت ميرود تا آخرين تحولات استقرار دولت جديد را رصد نمايد. ميدانيم كه يكي از مهمترين نگرانيهاي آمريكا مشاركت حزبالله در روند سياسي لبنان است. آمريكاييها از قدرت حزبالله خرسند نيستند زيرا اين گروه را متحد استراتژيك ايران ميدانند. با اين همه، اين سفرها كمي پرابهام است. در حالي كه به تابستان نزديك ميشويم و نامزدهاي رياستجمهوري آمريكا از سوي دو حزب آماده رقابت نهايي براي انتخابات نوامبر ميشوند، مخالفت با سياست آمريكا در منطقه و جهان به حد بيسابقهاي افزايش يافته است. آمريكاييها بيش از هر زمان ديگري علاقهمند هستند كه از يك سو چهره كشورشان نزد افكار عمومي مردم جهان بهبود يابد و از سوي ديگر شرايط زندگي و اوضاع اقتصادي در داخل كشور اصلاح گردد. وقتي چنين فضايي شكل ميگيرد يعني آنكه شرايط به نفع دموكراتها و نامزدشان در حال رقم خوردن است. اما از سوي ديگر جمهوريخواهان نميخواهند به اين راحتي كاخ سفيد را ترك كنند. در چنين وضعيتي ارائه يك سند برتر يا ايجاد شرايط امنيتي و بحراني در آمريكا يا در منطقه خاورميانه شايد بتواند اوضاع را به نفع مككين و جمهوريخواهان رقم زند. در اين شرايط است كه بايد به اقدامات آنها با ترديد و هشياري نگريست و از فروافتادن در دامي كه پهن ميكنند پرهيز كرد. بايد مسوولان سياست خارجي را هشدار داد كه متوجه تحركات آمريكاييها در منطقه باشند. در اين شرايط بايد با تحليل اين تحركات و استفاده از تمام ظرفيتهاي پيدا و نهان از منافع كشور پاسداري كرد. هرچند قدرت ايران، هشياري مردمانش و انسجام تمام نيروهاي انقلاب ضرورتا هيچ فرصتي را براي عرض اندام به مخالفان اين سرزمين نخواهد داد. انشاءالله
* جمهوري
روزنامه جمهوري در سرمقاله امروز خود با عنوان برنامه ريزان پشت پرده آورده است:
انتشار متن سخنان فردي كه در دانشگاه همدان عليه جمعي از مسئولان نظام جمهوري اسلامي مطالبي را مطرح كرد همچنان يكي از مباحث روز است . در اين زمينه نكات قابل تامل زيادي وجود دارد كه توجه به آنها براي تصميم سازان و تصميم گيرندگان در بدنه لازم است .
1 ـ تكيه ويژه اين شخص روي چهره هاي روحاني آنهم روحانيوني كه يك عمر مبارزه و خدمت به كشور و مردم را در پرونده خود دارند قطعا با برنامه ريزي و حساب شده صورت گرفته است . به نظر مي رسد برنامه ريزان پشت پرده اكنون زمان را براي وارد كردن ضربات كاري به روحانيت انقلابي مناسب مي بينند.
از سالهاي اول بعد از پيروزي انقلاب اسلامي براي صاحبان تحليل و ناظران دقيق كاملا مشخص بود كه عده اي با نزديك ساختن خود به شخصيت هاي روحاني در سطوح بالاي نظام درصدد كسب موقعيت براي محكم كردن جاي پاي خود و در نهايت خارج ساختن روحانيت از صحنه هستند. اين نقشه با دقت و صبر و حوصله به تدريج به اجرا درآمد و « ترور شخصيت » از طريق پراكندن شايعات و تبليغات مسموم عليه چهره هاي شاخص روحاني خط اصلي و محوري عاملان و مجريان اين برنامه بود. عناصر افراطي و كم حوصله اين جريان در مقاطع خاصي به ترور شخص هم متوسل شدند ولي از آنجا كه اين اقدام همواره به زيان آنان تمام شد عناصر حساب گر و با حوصله اين جريان به اين نتيجه رسيدند كه كار را بايد با استمرار « ترور شخصيت » ادامه دهند و وقت بيشتري نيز براي رسيدن به نتيجه مطلوب در نظر بگيرند.
2 ـ غفلت بسياري از روحانيون صاحب نام و صاحب نفوذ در برابر اين جريان مرموز راه را براي پيشبرد هدف خطرناك عناصر پشت پرده هموار كرد و آنان توانستند تقريبا بدون برخورد با مانع قابل توجهي اين هدف را دنبال كنند. صاحب اين قلم در سالهاي گذشته در ديدار با بعضي مراجع معظم تقليد در قم به آن بزرگان عرض كردم سكوت شما را در برابر تخريب چهره بزرگان روحاني نظام سرانجامي جز جسورتر شدن افراد تخريب گر نخواهد داشت و آنها چه بسا به خود اجازه بدهند به حريم مرجعيت نيز تجاوز كنند زيرا قلم ها و زبان هاي مسموم و گستاخ اين افراد هيچ حريمي براي هيچكس قائل نيست و ريشه كن ساختن روحانيت هدف اصلي آنهاست .
همين مطلب را به بزرگان روحاني دست اندركار در نظام جمهوري اسلامي نيز گفتم و بارها هشدار دادم كه اين جريان اگر فعلا احترامي براي بعضي از شماها قائل است از روي نقشه و برنامه حساب شده است و اينطور نيست كه با شما مشكلي نداشته باشد و يا تصورش اين باشد كه آن افراد دچار خطا و لغزش هستند و با هدف مبارزه با مفاسد است كه آنان را آماج حملات خود قرار ميدهد. شما بايد هوشياري خود را حفظ كنيد و در برابر اين جريان مرموز اما بظاهر دلسوز موضعگيري نمائيد و مطمئن باشيد كه اگر با روحيه عافيت طلبي به سكوت و صبر و انتظار پناه ببريد روزي نوبت به خود شما خواهد رسيد.
متاسفانه اين هشدارهاي مشفقانه اثري نگذاشت و سكوت بزرگان روحاني در برابر حملات ناجوانمردانه قلم ها و زبان هاي مسمومي كه حتي بسياري از آنها خود را پشت سر روحانيون صاحب نام پنهان كرده بودند فضاي مسمومي عليه خدمتگزارترين و انقلابي ترين چهره هاي روحاني پديد آورد و راه را براي ورود عناصر مورد نظر آن جريان مرموز به صحنه هموار ساخت . اكنون نيز چنين قلم ها و زبان هائي با منتسب كردن خود به بزرگان روحاني و مراكز قدرت در جمهوري اسلامي بشدت مشغول سمپاشي عليه برجسته ترين چهره هاي انقلابي روحانيت هستند و البته براي آنكه خود را دلسوز اسلام و نظام جمهوري اسلامي و حتي مروج خط امام جلوه دهند قيافه اي حق به جانب و متدين كه در هاله اي از تقدس فرو رفته است نيز براي خود ترسيم مي كنند.
3 ـ طبيعي ترين راه مبارزه با مذهب يا متوليان امور مذهبي وارد ساختن عناصر مذهبي به صحنه و قرار دادن قلم ها و چهره هاي بظاهر مذهبي و دلسوز براي دين در برابر چهره هاي مذهبي واقعي است . در مشروطيت نيز كساني كه ميخواستند روحانيت را از رهبري آن نهضت كنار بزنند و ايران را دوباره به دامن استبداد و استعمار برگردانند به همين شيوه متوسل شدند. آنها آيت الله شيخ فضل الله نوري را با توسل به يك روحاني كه آلت دستشان شده بود محاكمه كردند و پاي چوبه دار شيخ شهيد نيز يك مشت افراد مذهبي با كلاه هاي نخي و محاسن حنا بسته و تسبيح هاي صد دانه جمع كردند تا به دار آويختن شيخ را كه در واقع به دار آويختن مشروطيت بود جشن بگيرند و به همديگر تبريك بگويند.
سكوت بعضي از علماي دوران مشروطه در برابر ظلمي كه به همنوعان آنها همانند شيخ شهيد شد راه را براي از ميان برداشته شدن خود آنها و سرانجام به مسلخ رفتن نهضت مشروطه فراهم ساخت . ما امروز تجربه مشروطيت را پيش روي خود داريم و عجبا كه از اين پديده عبرت آموز پند نمي گيريم ! انقلابي ترين چهره هاي روحاني ما را با استفاده از قلم ها و زبانهاي مسمومي كه در ميان خود ما لانه كرده اند از ما مي گيرند و ما شاهد ساكت اين فاجعه هستيم ! چه درست و دقيق فرمود مولاي متقيان كه : ما اكثرالعبرو اقل الاعتبار!
4 ـ سخنران دانشگاه همدان اگر مفسد اقتصادي بود و طبق اخبار منتشره از مدت ها قبل پرونده داشت چرا اين پرونده زودتر به جريان گذاشته نشد چرا به اين شخص اجازه داده شد در حساسترين مراكز نظام مشغول فعاليت باشد چرا حالا كه او ضربه خود را زده است از پرونده فسادهاي او سخن به ميان مي آيد
آيا انديشيدن به همين چند سئوال نمي تواند ما را به اين واقعيت برساند كه آن جريان مرموز در متن و بدنه نظام لانه كرده و با استفاده از امكانات نظام درحال ضربه زدن به اركان نظام است آيا قرار است باز هم صبر كنيم تا قلم ها و زبان هائي كه با ظاهري مقدس مآب و دلسوز و منتسب به دين و انقلاب و نظام و با جانماز آب كشيدن هائي شبيه خوارج هرچه ميخواهند به انقلابي ترين چهره هاي روحاني ضربه بزنند و كار را يكسره كنند آنگاه از اين خواب غفلت بيدار شويم اقدام سخنران دانشگاه همدان و انتشار اظهارات او در شرايطي كه مردم از گراني به تنگ آمده اند هرچند ممكن است با هدف فرافكني و مشغول ساختن اذهان به چيز ديگر صورت گرفته باشد ولي هدف اصلي همانست كه آن جريان مرموز دنبال مي كند.
5 ـ بزرگان روحاني ما نيز بايد هوشيار باشند . عناصر پيراموني شما درعين حال كه ممكن است افراد مورد اعتمادي باشند لكن نميتوان مطمئن بود كه همه كارهاي آنها قابل قبول و براساس عقل و منطق است . حتي اگر در كارهاي خير دستي دارند چه بسا اعمال غيرقابل قبولي از آنها سر بزند كه انتساب آنها به شما جز لطمه وارد ساختن به روحانيت حاصلي ندارد. هوشياري شما درست در همينجاست كه طمعكاران را ناكام و آن جريان مرموز را نااميد ميسازد.
* كيهان
روزنامه كيهان در سرمقاله امروز خود با عنوان اين تابلو قلابي است به قلم حسامالدين برومند آورده است:
برنارد كوشنر وزيرامورخارجه فرانسه در مصاحبه اي با يك پايگاه اينترنتي اعلام كرد اتحاديه اروپا به دنبال از سرگيري مذاكرات با ايران بر سر حقوق بشر است.
هرچند كوشنر تاكيد مي كند كه رابطه اي ميان طرح اين بحث با برنامه هسته اي كشورمان وجود ندارد اما اين سخنان درست در زماني ايراد شد كه خاوير سولانا مسئول سياست خارجي و امنيتي اتحاديه اروپا و نمايندگان گروه 1+5 روز شنبه هفته جاري به تهران آمدند تا با مقامات ديپلماتيك ايران درباره بسته پيشنهادي دو طرف گفت وگو كنند.
چندي قبل هم به موازات داغ شدن موضوع هسته اي ايران، پارلمان اروپا در اقدامي غيرمنطقي و بي پايه و اساس و در ادعايي بزرگ جمهوري اسلامي ايران را به نقض حقوق بشر متهم كرد، ادعايي كه آمريكايي ها نيز سعي مي كنند هر از گاهي در تنگناهاي سياسي و بن بست هاي فكري خود از آن به عنوان اهرم و ابزاري موقتي استفاده كنند و با استفاده از تابلوي حقوق بشر مقاصد شوم خود را عملياتي نمايند.
اين در حالي است كه آمار و گزارش رسانه ها و نهادهاي بين المللي و همچنين اسناد غيرقابل انكاري بر نقض حقوق بشر در اروپا و آمريكا دلالت دارد و اگر قرار بر رسيدگي به چگونگي رعايت حقوق بشر در كشورها باشد آمريكا و اروپا در صف اول متهمان قرار دارند.
فرانسه كه ادعاي مهد حقوق بشر را يدك مي كشد موارد متعددي از نقض حقوق بشر در پرونده سياسي خود دارد؛ نقض حقوق زنان و خشونت هاي صورت گرفته عليه آنان، نقض حقوق اقليت ها، نقض آزادي بيان و مطبوعات، نقض آزادي هاي مذهبي، اوضاع وخيم و غيرانساني زندان ها و بازداشتگاه ها و اعمال خشونت هاي شديد پليسي از جمله آنهاست. كدها و نمونه هايي از اين موارد قابل تامل است: هفته نامه نوول آبزر واتور در نوامبر 2005 ميحط زندان در فرانسه را تجاوز گاهي دايمي عليه زنان و يك جهنم واقعي برشمرد و كميسيون حقوق بشر اتحاديه اروپا در فوريه 2006 طي گزارشي مفصل (قريب به 200 صفحه) نسبت به وضع وخامت بار زندان هاي فرانسه هشدار داد.
در همين كشور به دنبال تصويب قانوني- كه نماد آشكار نقض حقوق بشر است- هر ساله صدها نفر از دختران مسلمان به علت رعايت حجاب از تحصيل محروم مي شوند و اقليت مسلمان كه جمعيتي بيش از 5 ميليون نفر دارند حتي يك نماينده در پارلمان اين كشور ندارند.
كميته رفع تبعيض عليه زنان سازمان ملل نيز به علت نقض آشكار حقوق زنان و خشونت هاي خانوادگي و افزايش قاچاق زنان و دختران در فرانسه ضمن ابراز نگراني، از اين كشور خواست تا اقداماتي را جهت رفع اين موارد بعمل بياورد.
گفتني است كه سال گذشته- اواخر 7200 ميلادي- گزارش تكان دهنده اي از ربايش كودكان جهان سومي و قاچاق آنها به آمريكا و كشورهاي اروپايي و مخصوصاً فرانسه براي استفاده از اعضاي آنها موجي از نفرت جهاني را در پي داشت. در آمريكا نيز وضعيت رقت بار حقوق بشر به گونه اي است كه سازمان عفو بين الملل در گزارش ساليانه اخير خود، حقوق بشر در اين كشور را فاجعه آميز خواند.
اوضاع به حدي خراب است كه سازماني چون ديده بان حقوق بشر (هيومن رايتس واچ) ديگر نهاد بين المللي حقوق بشري هم كه اغلب تلاش مي كند سياست هاي آمريكا را در بيانيه هاي خود بگنجاند، ناچار طي گزارشي آمريكا را به عنوان اصلي ترين زندانبان جهاني معرفي كرده است.
براساس گزارش مزبور ايالات متحده بيش از هر كشوري در دنيا و بيش از هر زماني در تاريخ پرشمارترين زنداني ها را به خود اختصاص داده است و هم اكنون صدها هزار نفر در آمريكا در زندان به سر مي برند.
از سويي ديگر، خط ممتد نقض حقوق بشر از سوي آمريكا و متحدان اروپائيش فراتر از مرزهاي جغرافيايي كشورشان به شكلي دهشتناك و غيرقابل وصف عيان و آشكار است. لشكركشي به كشورهايي همچون افغانستان، عراق، فلسطين به بهانه هاي واهي و با هدف تامين منافع كارتل هاي بزرگ سرمايه داري كه همان استثمار كشورهاست و نقض بارز قوانين بين المللي نشانگر آن است كه تابلوي حقوق بشر غربي ها تقلبي است.
جنايات وحشتناك و ننگين آمريكا و غرب با تابلوي پر زرق و برق و رنگين حقوق بشر آنچنان است كه تاريخ بشريت نظير آن را كمتر به خود ديده است.
مگر نه اين كه حق حيات از مهم ترين و بديهي ترين اصول حقوق بشر است، پس چطور مدعيان حقوق بشر به راحتي كشتار و خونريزي در عراق و فلسطين به راه مي اندازند؟ آمريكا و غربي ها به استناد كدام بند از اعلاميه جهاني حقوق بشر، وحشيانه ترين اعمال را بر غير نظاميان و مردم فلسطين و عراق تحميل مي كنند؟
تابلوي واقعي و بدون روتوش حقوق بشر آمريكا و غرب را بايد در زندان هاي گوانتانامو و ابوغريب به نظاره نشست و اين تنها بخشي از واقعيت است. اعترافات بي شرمانه فرماندهان ارشد آمريكايي در عراق و افشاي زندان هاي شناور آمريكا در سواحل اقيانوس هند و نيز در نزديكي سواحل سومالي- كه اخيراً گاردين از آنها پرده برداشت- را بايد به انبوهي از موارد نقض حقوق بشر آمريكايي ها اضافه كرد.
در اين ميان رژيم جعلي صهيونيستي نيز در نقض حقوق بشر و كشتار مردم مظلوم فلسطين كارنامه اي كثيف بر جاي گذاشته است و جالب آن است كه اخيراً جيمي كارتر رئيس جمهور اسبق آمريكا در يك كنفرانس خبري در ولز اظهار مي دارد كه اسرائيل بزرگ ترين ناقض حقوق بشر است و البته در همين حال روزنامه آمريكايي واشنگتن پست چند روز پيش در گزارشي به صراحت نوشت كه كاخ سفيد اجازه شركت در همايش ها و نشست هاي معتبر را به كارشناسان و پژوهشگراني كه درباره مسئله فلسطين و اسرائيل اظهار نظر مي كنند نمي دهد.
ذكر ديگر موارد و همچنين اشاره اي به وضعيت ديگر كشورهاي اروپايي داستان بلندي است كه در اين مقال نمي گنجد.
حال با تأملي كوتاه بر موارد مورد اشاره- كه صرفاً گوشه اي از انبوه جنايات و اعمال ضد حقوق بشري آمريكا و غرب است- مشخص مي شود كه چرا آنها اسلام و جمهوري اسلامي ايران را به نقض حقوق بشر متهم مي كنند!
و اما، اگر حقوق بشر را جدا از پروژه سياسي و اقتصادي آمريكا و غرب هم فرض كنيم و از دريچه فكري و فلسفي به آن نگاه كنيم بايد گفت كه تجويز نسخه جهانشمول حقوق بشر از سوي آنها با بينش مادي گرايانه و تك بعدي از انسان كه در اعلاميه جهاني حقوق بشر بروز پيدا كرده است قطعاً نسخه درست و بي نقصي نيست.
بسياري از تعهدات، منشورها و ميثاق نامه هاي بين المللي كه جمهوري اسلامي آنها را پذيرفته مغايرتي با موازين اسلامي ندارد و بديهي است كه در موارد تناقض، حق تحفظ براي جمهوري اسلامي ايران و هر كشور اسلامي ديگر محفوظ است.
علي ايحال شايسته است جمهوري اسلامي ايران با تأكيد بر حفظ حقوق واقعي ملت ها، موضعي تهاجمي نسبت به موارد نقض حقوق بشر در كشورهاي غربي داشته باشد و با كمك كشورهاي اسلامي به تدوين و اجراي اعلاميه حقوق بشر اسلامي همت بگمارد.
* مردم سالاري
هفته اول مهرماه، هفته كشاورزي است، اما ظاهرا بعد از آن كه اوضاع جوي به هم خورد و زمستان سختي را پشت سر گذاشتيم و متعاقب آن خشكسالي رمق كشاورزان را گرفت، رئيس جمهور از 6 هزار كشاورز درست در فصل كاشت وداشت كه اوج كارهاي كشاورزان است در تهران تجليل نمودند نه در هفته كشاورزي يعني اول مهرماه و قول دادند... در صورت اختصاص بودجه هاي كمك به بخش كشاورزي در مدت 5 سال توليد كشور بيش از 50درصد اختصاص خواهد يافت (اطلا عات دوشنبه 27 خرداد) من به عنوان كشاورز از رئيس محترم جمهور مي پرسم - اختصاص بودجه به بخش كشاورزي از ناحيه چه مرجع و مقامي صورت مي گيرد؟ مي دانيم كه حسب قانون اساسي وظيفه اصلي دولت تهيه لا يحه بودجه و تقديم آن به مجلس است و برابر اصل 75 قانون اساسي، حتي نمايندگان مجلس نمي توانند طرح هاي قانوني و پيشنهادها و اصلا حاتي در خصوص لوايح قانوني عنوان كنند كه به تقليل درآمد عمومي يا افزايش هزينه عمومي بينجامد. لذا از رياست محترم جمهور استدعا دارد: در اين سال پاياني دور اول رياست جمهوري، حداقل به يك پنجم از قول خود درخصوص - اختصاص بودجه كشاورزي - عمل كند. طي سه سالي كه جناب احمدي نژاد به رياست جمهوري رسيدند قيمت گندم ثابت ماند و از طرفي قيمت جو افزايش يافت كاش رئيس جمهور از وزير جهاد كشاورزي سوال مي كردند به چه علت تغيير ساختاري كشت محصول جو و گندم پيش آمده است. سال گذشته وزير كشاورزي با جراتي وصف ناپذير گفتند كه راهكاري تعبيه كرده اند كه ديگر خشكسالي هم نمي تواند برخود كفائي ما در توليد گندم فائق آيد و ظاهرا به زعم ايشان وارد كمپينگ صادر كنندگان گندم شده ايم. هر كشاورزي كه الفباي توليد را مي دانست از خود مي پرسيد مگر وزير كشاورزي، سطح زير كشت ديم و آبي را نمي داند كه اين گونه با آسمان درافتاده است. وقتي اراضي زيركشت گندم آبي در ايران با توليد متوسط 3 الي 4 تن به 6 تا 7 بار آبياري و بيشتر نياز دارند و ديم زارهاي ما زير1 تن توليد دارند چه صحبتي است كه وزير كشاورزي در بحث خودكفايي و ورود به اردوگاه فروشندگان گندم مي كنند حال اين كه در شيوه آبياري و نيز سطح كشت و افزايش توليد در سطح برنامه اي نداشته اند، 2 سال قيمت خريد تضميني گندم ثابت ماند و وزارت عريض و طويل كشاورزي به اندك باراني دلخوش و كشاورزان را از خود رنجاند اما يادشان رفت كه ما در منطقه اي زندگي مي كنيم كه ميانگين بارندگي آن متوسط است به گفته سعدي عليه الرحمه:
اگر باران به كوهستان نبارد
به سالي دجله گردد خشك رودي
و اين اتفاق افتاد و امسال مي گويند كه حدود 5 ميليون تن گندم وارداتي خواهيم داشت.
جناب رئيس جمهور، كشاورزي با كاغذ و فرمان و دستور آشنا نيست. كشاورزي قديمي ترين علمي است كه بشر با تكيه بر آن توانسته سلا مت و بقاي خود را در طول قرون و اعصار حفظ كند. اما با برنامه هايي از اين دست خصوصا برنامه دولت نهم، نه اين كه دولت را ظرف 5 سال ديگر به 50 درصد توليد نمي رساند بلكه اگر همين وضع ادامه پيدا كند مابقي توليدات كشاورزي سرسفره مردم هم از خارج وارد خواهد شد.
جناب رئيس جمهور: از مسوولين وزارت كشاورزي بپرسيد تاكنون چه ميزان گندم خريداري كرده ايد وعلت كسري آن نسبت به سال هاي قبل چيست؟ آيا فقط خشكسالي است، يا گندم را شما 280 تومان مي خريد اما بازار آزاد به بيش از 350 تومان مي خرد و اغلب كشاورزان حاضر نيستند گندم را تحويل سيلوها بدهند. تراكتور وقتي كه دولت نهم تشكيل شد به نصف قيمت امروز بود.
از كود نمي گويم كه با تعجب هنوز كود ازت كه مخصوص رويش گياهان و مربوط به فصل بهار است توزيع نشده است و تازه قرار است از اول تير ماه ظاهرا به من كشاورز بگويند كارت سوخت تراكتورت را بياور تا گازوئيل سوخت مزرعه ات را تحويلت دهيم.
جناب رئيس جمهور، مي ماند مساله خاموشي، كشاورز نمي تواند براي محصولات كشاورزي، برق اضطراري تهيه كند. اگر خاموشي در شهر مردم را از ديدن برنامه تلويزيون و روشنايي محروم مي كند روزانه دو تا سه ساعت بي برقي اساس آبياري را به هم مي ريزد اگر هر روز فقط سه ساعت در مزارع خاموشي داشته باشيم در طول هفته نزديك به يك روز بي آبي خواهيم داشت و اين يعني خشكسالي مضاعف، از واسطه ها نمي گويم، از نوسان قيمت ها نمي گويم.
جناب رئيس جمهور: شما كه خود معترفيد - در هنگام صرفه جويي و كنترل هزينه ها اول سراغ بخش كشاورزي مي روند (سخنان رئيس جمهور به نقل از رسانه ها) لابد شما هم در سه سال گذشته اين برنامه را داشتيد. شما را به خدا اين يكسال را دنبال اين برنامه نباشيد، تا - دست هاي پربركت، انديشه هاي سازنده، همت هاي بلند و دل هاي پاك و ايماني - (سخنان رئيس جمهور) كشاورزان بدرقه راه شما باشد تا دوباره انتخاب شويد و 4 سال ديگر هم به بخش كشاورزي برسيد - سه سالي كه گذشت، كشاورزي مظلوم بود، شما در اين يكسال به همان دل هاي پاك و دست هاي پربركت برسيد، تا دوباره انتخاب شويد و اين راه را ادامه دهيد.
* صداي عدالت
هدف از ايجاد صندوق توسعه ملي
مجمع تشخيص مصلحت نظام تاسيس صندوق جديدي را براي نگهداري بخشي از درآمدهاي ارزي تصويب كرده است. در حاليكه برداشت هاي مداوم دولت از منابع حساب ذخيره ارزي با انتقاداتي مواجه بوده، مجمع تشخيص مصلحت نظام طرح "صندوق توسعه ملي" را تصويب كرده است تا بخشي از درآمدهاي نفتي به اين صندوق واريز شود بي آنكه دولت بتواند از اين صندوق براي تامين بودجه سالانه استفاده كند. نحوه فعاليت اين صندوق هنوز به درستي مشخص نيست اما به نظر مي رسد اين صندوق جايگزين حساب ذخيره ارزي خواهد شد كه هشت سال پيش تاسيس شد. قرار است صندوق توسعه ملي از محل درآمدهاي نفتي ايجاد شود و به گفته محسن رضايي، دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام، "فرق اين صندوق با حساب ذخيره ارزي در اين است كه حساب ذخيره ارزي در اختيار دولت است هر چند برداشت از آن با مجوز مجلس صورت مي گيرد." به گفته محسن رضايي، هدف از تشكيل صندوق توسعه ملي اين است كه اين صندوق از دستورات اجرايي روزمره در كشور محفوظ باشد و به عبارت ديگر، دولت نتواند به سادگي از منابع آن براي تامين هزينه هاي خود استفاده كند. به عقيده كارشناسان، حساب ذخيره ارزي هشت سال بعد از تشكيل، به منبعي براي تامين كمبود بودجه دولت تبديل شده و دولت با روش هاي مختلف از اين حساب برداشت مي كند اما با تشكيل صندوق توسعه ملي، جلوي استفاده نامحدود دولت از درآمدهاي نفتي گرفته مي شود. از زمان ايجاد حساب ذخيره ارزي، مبالغ هنگفتي از مازاد درآمدهاي نفتي به اين واريز شده اما گزارش ها نشان مي دهد كه با برداشت هاي مستمر دولت، مبلغ چنداني در اين حساب موجود نيست. در حالي كه درآمدهاي نفتي در چند سال اخير به طرز بي سابقه اي افزايش يافته، بر اساس گزارش ها مجموع حساب ذخيره ارزي كمتر از ده ميليارد دلار است.
اهداف حساب ذخيره ارزي
هم اكنون دولت لايحه اي پنج ميليارد دلاري براي برداشت از حساب ذخيره ارزي به مجلس فرستاده تا از اين مبلغ براي مقابله با خشكسالي و واردات كالاهاي اساسي هزينه خواهد شد. وزارت نفت نيز لايحه هفت ميليارد دلاري واردات بنزين را در دست بررسي دارد كه به زودي براي تصويب به مجلس فرستاده مي شود و با اين لايحه، بودجه واردات بنزين به بيشتر از ده ميليارد دلار در سال جاري خواهد رسيد. حساب ذخيره ارزي كه مازاد درآمدهاي نفتي در آن نگهداري مي شود در سال 1379 تاسيس شد. ايجاد اين حساب بعد از "شوك بزرگ نفتي" نيمه دوم دهه هفتاد در دستور كار دولت قرار گرفت. كاهش قيمت نفت در اولين و دومين سال به قدرت رسيدن دولت محمد خاتمي، رئيس جمهور سابق، و كمبود شديد منابع ارزي، شوك بزرگي براي اقتصاد ايران بود و دولت براي مقابله با تكرار چنين وضعيتي حساب ذخيره ارزي را تاسيس كرد. بي ثباتي درآمدهاي نفتي كه موتور محرك اقتصاد ايران به شمار مي رود همواره نگراني هايي به دنبال داشته است و دولت اول آقاي خاتمي براي مقابله با كاهش قيمت نفت تصميم گرفت حساب ويژه اي براي مازاد درآمدهاي ارزي حاصل از صادرات نفت ايجاد كند تا در صورت تكرار چنين وضعيتي اقتصاد ايران بتواند با دشواري كمتري از اين مرحله عبور كند. هدف از تشكيل اين حساب اين بود كه اگر در سال هاي بعد قيمت نفت به هر دليلي از ميزان پيش بيني شده در بودجه كمتر شد از محل ذخيره ارزي كمبود آن جبران شود. با آنكه در اين سالها درآمدهاي نفتي در بودجه هيچگاه از رقم پيش بيني شده كمتر نبوده، اما دولت بارها از طريق بودجه سالانه و متمم هاي ديگر از محل حساب ذخيره ارزي براي تامين و جبران كسري بودجه استفاده كرده است. گزارش ها نشان مي دهد كه بخش عمده اضافه درآمد نفت به بهانه هاي گوناگون از حساب ذخيره ارزي برداشت شده است و برخي كارشناسان اقتصادي بر اين باورند كه بخش عمده تورم فزاينده و گراني ها اخير در ايران حاصل مصرف زياده از حد دلارهاي نفتي است.
محدوديت در برداشت بي رويه
به نظر مي رسد مجمع تشخيص مصلحت نظام در پي آن است كه دست دولت را از حساب ذخيره ارزي كوتاه كند و تنها بخشي از درآمدهاي نفتي را در اختيار دولت قرار دهد. آيت الله هاشمي رفسنجاني در مواردي ضمن انتقادهاي غيرمستقيم از پاره اي سياست هاي دولت، از تصميم مجمع به مشاركت در سياستگزاري اقتصادي سخن گفته بود و ظاهرا صندوق جديد در اجراي اين تصميم صورت مي گيرد. روش كار به اين ترتيب است كه نفت و گاز طبيعي صادراتي و مصرف داخلي به قيمت هاي صادراتي محاسبه مي شود و درآمدهاي حاصله از آن، پس از كسر هزينه هاي توليد نفت و گاز، به "صندوق توسعه ملي" واريز مي شود. به گفته محسن رضايي، ديگر نبايد نفت منبع تامين بودجه باشد بلكه بخشي از آن براي تامين بودجه عمومي و بخش ديگر به سمت "سرمايه گذاري هاي زاينده و مولد" هدايت مي شود. هدفي كه براي حساب ذخيره ارزي نيز تعريف شده بود و قرار بود نيمي از آن در اختيار بخشي خصوصي قرار بگيرد و صرف سرمايه گذاري شود اما در عمل مبالغ اندكي در اختيار بخش خصوصي قرار گرفت. تنها تفاوت صندوق توسعه ملي با حساب ذخيره ارزي در اين است كه قيمت نفت و گاز مصرف داخلي نيز به قيمت صادراتي محاسبه و درآمدهاي آن به حساب صندوق توسع ملي واريز مي شود. به جز اين، صندوق توسعه ملي تقريبا همان وظايفي را بر عهده دارد كه در حساب ذخيره ارزي پيش بيني شده بود. كارشناسان اقتصادي بر اين باورند كه به جاي تشكيل صندوق توسعه ملي بهتر است محدوديت هايي براي برداشت هاي دولت در نظر گرفته شود و اصلاحاتي در قانون حساب ذخيره ارزي اعمال شود نه اينكه به موازات حساب ذخيره ارزي، تشكيلات تازه اي با وظايف مشابه ايجاد شود.
سه شنبه 28 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 103]
-
گوناگون
پربازدیدترینها