محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826529335
پاسخ هاي عبدالله رمضان زاده به انتقادات دكتر موسي غني نژاد- بخش پاياني تنها كسي كه با برنامه وارد دولت شد خاتمي بود
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: پاسخ هاي عبدالله رمضان زاده به انتقادات دكتر موسي غني نژاد- بخش پاياني تنها كسي كه با برنامه وارد دولت شد خاتمي بود
ديروز بخش دوم پاسخ هاي سخنگوي دولت اصلاحات به انتقادات دكتر موسي غني نژاد درباره دولت آقاي خاتمي را خوانديد. بخش پاياني اين مصاحبه از اين سوال آغاز مي شود.----ايشان در ادامه صحبت گفته اند «اقتصاد به معناي دفاع از شأن انساني است، نه پر كردن جيب من و شما». اگر چنين اتفاقي در دولت آقاي خاتمي افتاده بود، مي شد تا امروز در مورد آن سكوت شود و امروز آقاي غني نژاد آن را به مردم اعلام كند.اگر ايشان قبول دارند كه عدالت يعني رعايت شأن انساني مردم، آيا اقتصاد بازار و قيمت هاي كاملاً آزاد در جامعه ما رعايت شأن انساني مردم ماست؟ يعني واقعاً اگر اكنون اقتصاد را آزاد كنيم با حقوق ماهي 210 هزار تومان يك كارگر، شأن انساني را رعايت كرده ايم؟ آيا واقعاً اين مساله امكان پذير است؟ حتماً بايد جيب مردم ايران از منافع كشور پر شود، ما قيم مردم نيستيم. جيب مردم بايد پر شود. آن وقت خودشان، شأن خود را رعايت مي كنند. ما معتقد هستيم اين مسير بايد به گونه يي باشد كه حداقل خسارت را داشته باشد؛ يعني اينكه طبقاتي كه نمي توانند شأن انساني خود را حفظ كنند به گونه يي بايد مورد حمايت قرار بگيرند تا شأن انساني آنها رعايت شود و اين نيازمند همان موردي است كه ما نام آن را نظام جامع تامين اجتماعي گذاشتيم. همه كساني كه به دليل اجتماعي يا دلايل غير ارادي طبيعي از اينكه بتوانند با ديگران رقابت كنند، محروم هستند بايد مورد حمايت قرار بگيرند، اين همان عدالت انساني است. ما معتقد هستيم نظام اقتصادي ليبرالي به معني كلاسيك آدام اسميتي آن و اينكه اعتقاد داشته باشد (كسي مثل مكتب هايك) كه بازار همه چيز را خود كنترل كند، نابود كردن قشر عظيمي از جامعه ايراني است.-نقدي كه نسبت به آقاي مهاجراني كرده اند؟ در اين فضا و به اين شكل رعايت شأن آقاي مهاجراني است؟ما عادت كرده ايم سنگ زيرين آسياب باشيم و تمام نقدها را بپذيريم و جواب نقدهاي اين گونه را ندهيم، مهم نيست كه به شخصيت افرادي در دولت آقاي خاتمي توهين شود، مهم اين است كه ما بپذيريم از نظر عملياتي اين برنامه ها بهترين گزينه هايي بود كه ما در اختيار داشتيم تا انجام دهيم. سعي و تلاش ما اين بود كه آنچه از نظر صاحب نظران براي توسعه ايران از نظر سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي لازم است را انجام دهيم مدعي نيستيم كه خطا نكرده ايم ولي مدعي هستيم كساني كه به ما نقد مي كنند، برنامه جامع تر از برنامه ما را نتوانستند ارائه دهند.-مي خواهم چند خط از صحبت هاي آقاي دكتر غني نژاد را بخوانم، در مورد آن سوالي نمي پرسم شما نظر خود را در مورد اين چند خط بفرماييد، گفته اند؛ «وقتي مي گوييد قيمت ها آزاد شود، بحث هاي تكنيكي و فني برخي از دوستان كه نهادگرا شده اند هم در اين مجموعه قرار مي گيرد. اين دسته از افراد توجه نمي كنند كه مهم ترين نهاد در اقتصاد قيمت است.»خب اگر آنها نهادگرا هستند من هم نهادگرايم ولي بايد به قيمت و آزادسازي قيمت ها بيشتر عنايت داشت. اصلاح طلبان بدون هيچ مانعي نتوانستند اقتصاد را آزاد كنند نه چپ ها مخالف بودند و نه راست ها، اما اصلاح طلبان آنقدر تبختر و تكبر داشتند كه هيچ نقدي را پذيرا نبودند. احتمالاً منظور ايشان از نهادگرا، دكتر ستاري فر است. اينكه بايد به اقتصاد و قيمت ها عنايت داشت، من هم با ايشان موافق هستم و هنوز هم بايد داشت و ما هم اين كار را انجام داديم، اما اينكه تمام مساله اقتصاد قيمت است و نبايد هيچ مساله انساني جز قيمت را مدنظر قرار داد، قبول ندارم. اجازه بدهيد همين جا از شخصيت آقاي دكتر ستاري فر دفاع كنم. از نظر من ايشان به عنوان صاحب نظرترين فرد در كشور ما در زمينه توسعه ديدگاهي جامع و اصولي بدون افراط و تفريط دارد كه منطبق بر شرايط بومي پشتوانه تئوريك دولت اصلاحات بوده است. به همين دليل است كه من جرات مي كنم از برنامه هاي دولت اصلاحات دفاع كنم، به خاطر توانمندي ذهني، فكري و عملياتي دكتر ستاري فر در تشخيص موضوعات و تجويز دستورات. بنابراين در مورد بسياري از مسائل كه آقاي دكتر غني نژاد مطرح مي كند، در مورد عملياتي شدن با ايشان اختلاف نظر داريم و دليل اصلي اين است كه ايشان از دور دستي بر آتش داشته اند، زمان جنگ ما را نديده اند، قبل از جنگ را نديده اند، و شايد هنوز هم متوجه نباشند كه صحنه عملياتي زندگي مردم به چه معنا است كه چنين تجويز مي كنند.-يك جمله باقي ماند، يك بار ديگر مي خوانم «اصلاح طلبان بدون هيچ مانعي مي توانستند اقتصاد را آزاد كنند» اين صحت دارد؟فقط يك مثال مي زنم، در دولت آقاي خاتمي 4 يا 5 بار بحث آزادسازي قيمت حامل هاي انرژي مطرح شد. در دولت هم تصويب شد اما نتوانستيم آن را اجرا كنيم و آن هم به دليل موانعي بود كه از جاهاي ديگر وجود داشت.-پس چپ ها يا راست ها مخالفت داشتند؟ بالاخره مخالفتي وجود داشت، اينكه از جانب كدام گروه مطرح مي شد اهميت ندارد.حتماً مخالفت هاي جدي وجود داشت.-آقاي دكتر گفته اند كه «هيچ كس با آزادسازي اقتصاد مخالف نبود، بايد يارانه ها، رانت ها و... برداشته مي شد» براي اينكه بگويند در آن دوره مانعي وجود نداشته گفته اند كه «اگر مانعي بود چرا شوراي نگهبان بدون هيچ مشكلي بر سياست هاي كلي اصل 44 تاكيد كرد.» در زمان آقاي خاتمي، رهبري سياست هاي كلي اصل 44 را ابلاغ كرده بودند كه شوراي نگهبان تصويب كند؟ظاهراً ايشان به شرايط زماني به صورت دقيق توجه نكرده اند. پيشنهادهاي اوليه براي اجرايي شدن اصل 44 قانون اساسي در دولت اصلاحات شكل گرفت و اساساً به صورت مكتوب ارائه شد.-چه زماني؟ توسط چه كسي؟ به كجا؟بارها و بارها در دولت راجع به اينكه جاهايي مانند فولادمباركه يا صنايع بزرگ واگذار شود، مطرح شد و در دولت نظر موافق اكثريت وجود داشت اما اين مسائلي نبود كه در اختيار دولت باشد.-در مورد سياست هاي كلي اصل 44؟من خدمت آقاي دكتر غني نژاد و ساير دوستان صريحاً اعلام مي كنم كه دولت اصلاحات مدافع اجراي سياست هاي اصل 44 بود.-آزادسازي هم از زمان دولت اصلاحات آغاز شد؟بله، حتماً. مهم ترين اقدام ما در آزادسازي بحث قيمت ارز بود.-بسياري معتقدند كه ابلاغ و تصويب سياست هاي كلي اصل 44 در دولت آقاي خاتمي صورت نگرفت زيرا شايد مجموعه نظام اعتماد لازم به آقاي خاتمي را به لحاظ سيستماتيك، فكري و جناحي نداشتند. شما موافق هستيد؟من زياد وارد اين مباحث نمي شوم، ما جزء پيشنهاددهندگان اجراي اصول سياست هاي كلي اصل 44 بوديم.-مجدداً جمله يي را مي خوانم نظر خود را بفرماييد؛ حرف ما اين است كه اين كار (حذف يارانه و رانت و اصلاحات اساسي مثل قانون اصل 44) را بايد خاتمي و دولت او انجام مي داد ولي براي خاتمي اين حرف ها مهم نبود، براي او مهم اين بود كه تعداد روزنامه ها و ناشران زياد شود. در اينجا دعوت به انصاف مي كنم.-اجازه دهيد جمله ديگري بخوانم «هشت ساله اصلاحات خاطره يي است از انحصارگرايي ها، تنگ نظري ها، بيرون كردن فله يي از پست ها و سمت ها».باز هم دعوت به انصاف مي كنم و واقعاً براي اين اهانت ها نمي توانم پاسخي داشته باشم. فكر نمي كنم كسي به غير از ايشان وجود داشته باشد كه دولت اصلاحات را به انحصارگرايي و بيرون كردن فله يي متهم كند، نمي دانم آيا اين صحبت ها براي توجيه وضعيت فعلي امروز است.-گفتند اصلاح طلبان الگويي ساخته اند كه مخالفان آنها از آن استفاده كردند، احتمالاً منظور ايشان اين است كه دولت آقاي احمدي نژاد تصفيه گسترده را به تقليد از دولت آقاي خاتمي انجام داده اند، آيا اينها قابل قياس است؟من معتقد هستم كسي كه مقداري اقتصاد خوانده باشد بيشتر از آنچه كليات را بيان كند به عدد و رقم روي مي آورد، فقط مي گويم ببينيد در دولت اول آقاي خاتمي چند نفر استاندار دولت قبلي وجود داشتند؟ چند نفر وزير دولت قبلي وجود داشتند؟ چند نفر از استانداران دولت قبلي در دولت آقاي خاتمي وزير شدند؟-در دولت آقاي احمدي نژاد چه تعداد از اين موارد سراغ داريد؟شما بشماريد.-يك يا دو نفر.بشماريد، حتي يك استاندار هم باقي نمانده است.در ميان وزرا فقط آقاي رحمتي از دولت قبل آمدند. اينها عدد و رقم است. كساني كه با علم رياضي سر و كار دارند تفاوت يك، دو، سه، چهار و پنج را مي دانند، نمي دانم اين آمار و ارقام از كجا آورده شده است. فكر مي كنم دلايلي براي توجيه وضع موجود مي آورند.-در مورد نكته بعدي كه مي خواهم در مورد صحبت هاي آقاي غني نژاد بگويم، نياز است كه به وضع موجود اشاره كنيم و شما تحليل خود را راجع به آن بفرماييد. ايشان گفته اند در مورد بحث اختيارات رياست جمهوري به لحاظ حقوقي، نهادي و ساختاري هيچ فرقي بين اختيارات رئيس جمهور قبلي يعني آقاي خاتمي و آقاي احمدي نژاد وجود نداشته است ولي آقاي خاتمي از اختيارات خود كمتر استفاده كردند، در بحث اختيارات دو نكته وجود دارد؛ يكي اينكه آيا بحث كمتر يا بيشتر استفاده كردن بوده؟ ديگر اينكه بسياري مي گويند آقاي خاتمي ديرتر تصميم گرفتند، آيا تصميم گيري هايي كه امروز انجام مي شود و شتاب زده است بر تصميم گيري هايي كه ديرتر انجام مي شده اما احتمالاً يك بستر منطقي و قوي تري داشته ارجحيت دارد؟فكر مي كنم باز به سابقه ذهني افراد برمي گردد، كه وابستگي ذهني ناخودآگاه آنها كدام مكتب فكري است، برخي انقلابيگري را از گذشته به ارث برده اند و هنوز آن را ادامه مي دهند.-اشاره شما به سابقه فكري خود آقاي دكتر غني نژاد است كه از چپ به راست آمدند؟من اسم نبردم شما هر كسي را كه مي خواهيد اسم ببريد. تصميم گيري يا مبتني بر يك نظام منطقي و عقلاني است يا مبتني بر فرديت فرد است هر چقدر فرد عاقل و كامل باشد ما معتقديم در دوران جديد تمام تصميمات بايد از يك نظام تصميم سازي و تصميم گيري جمعي شكل بگيرد و حتماً وقتي ما از نظام تصميم سازي و تصميم گيري صحبت مي كنيم زمان اعلام تصميم با زماني كه فردي نگاه كنيم متفاوت خواهد بود. در دولت آقاي خاتمي هيچ كاري بدون نظام تصميم سازي كارشناسي شكل نگرفت و اين امر حتماً باعث تاخير مي شد و ما معتقديم به دليل تاخير در نظام تصميم سازي بود كه دستاوردهاي ارزشمندي مخصوصاً در زمينه اقتصاد كه مورد توجه برخي از دوستان است داشتيم.-مي توان چنين نتيجه گرفت كه ايشان از اختيارات خود كوتاه آمده اند؟من جايي را سراغ ندارم كه آقاي خاتمي از اختيارات شان كوتاه آمده باشند. مثلاً آقاي خاتمي بدون مجوز قانوني بنزين را وارد كشور نكردند.-بين اصلاح طلبان و دولت آقاي احمدي نژاد مقايسه يي انجام مي دهيد؟بله، مثال مي زنم. وقتي كه در قانون برنامه سوم اصلي آمده بود آقاي خاتمي برخلاف آن اصل عمل نمي كردند، وقتي قرار بود تصميم گيري طبق قانون در شوراي اقتصاد انجام شود، آقاي خاتمي خود به جاي شوراي اقتصاد تصميم نمي گرفت و اين اتفاقات رخ نمي داد.-آقاي احمدي نژاد چطور؟نمونه ها را الان اين روزها مي بينيد.-شما نمونه ها را بيان كنيد؟صريحاً مي گويم كه هيات امناي حساب ذخيره ارزي در قانون برنامه آمده است و لغو آن نيازمند مجوز مجلس است. آقاي نادران و آقاي توكلي به عنوان حاميان بسيار افراطي آقاي احمدي نژاد امروز اعلام مي كنند كه دو ميليارد دلار واردات غيرقانوني بنزين داشتيم. مثال هاي ديگري مي زنم، اين مساله را بارها گفته ام و باز هم تاكيد مي كنم كه مطابق آنچه دولت اعلام كرده درآمد كشور در سه سال رقمي حدود 195 و به تعبير آقاي تابش نماينده مجلس هفتم كه اخيراً اعلام كرده اند 220 ميليارد دلار بوده است. سرجمع آنچه ما در قانون بودجه داريم، 130 ميليارد دلار است. امروز هيچ كس نيست كه به مردم پاسخ دهد بقيه اين پول كجا است؟ آيا آقاي خاتمي چنين كاري را انجام داده است؟ طبق قانون برنامه رئيس جمهور موظف است هر ساله گزارش عملكردي برنامه را بدهد آيا ايشان برنامه را ارائه داده اند؟-معناي اين استفاده بيشتر از اختيارات و حتي فراتر از اختيارات است؟فراتر نيست، تخلف از قانون است.من تخلف از قانون را به هيچ وجه و براي هيچ كس نمي پسندم، در هيچ شرايطي تخلف از قانون نبايد صورت بگيرد، اتفاقاً در صد سال اخير بعد از مشروطيت درد بزرگ جامعه ايراني اين بوده كه قانون نوشته شد اما به آن عمل نشد، متاسف هستم كه از موضع روشنفكري كسي از تخلف از قانون حمايت مي كند.-گفته شده در دولت آقاي خاتمي از اختيارات به اندازه كافي بهره گرفته نمي شد به دليل اينكه رئيس جمهور قبلي يعني شخص آقاي خاتمي و تيم همراه ايشان فكر اقتصادي نداشتند.اين ديگر از آن حرف ها است. احتمالاً منظور ايشان اين بوده كه آقاي خاتمي اقتصاددان نبوده اند. -تيم همراه شان چطور؟بله، آقاي خاتمي اقتصاددان نبودند اما در مورد فكر اقتصادي داشتن دو حالت وجود دارد، مثل اينكه شما بگوييد آقاي ميجر بايد اقتصاددان مي بود يا بوش و ساركوزي بايد اقتصاد بدانند تا رئيس جمهور شوند، اگر مبنا اين باشد بايد در تمام دنيا فقط اقتصاددانان كانديداي رياست جمهوري شوند. اما در مورد اينكه برنامه اقتصادي نداشته است اولاً در طول تاريخ جمهوريت و قبل از جمهوريت در ايران تنها كسي كه با برنامه وارد دولت شده است آقاي خاتمي بوده است. برنامه هاي ما مشخص است. ما بودجه سالانه داشتيم كه بودجه ها نظم منطقي داشتند. برنامه سوم و چهارم را داشتيم و سند چشم انداز را تهيه كرديم. ما چهار كار اساسي انجام داديم؛ برنامه سوم، برنامه چهارم، بودجه هاي سالانه و سند چشم انداز. چند برنامه ويژه هم داشتيم مانند توازن منطقه يي در كشور و چند پروژه خاص داشتيم مانند آمايش سرزمين مثل نظام جامع تامين اجتماعي و دليل ما اين است كه تمام آنها را مكتوب كرديم. برنامه داشتن به معناي مكتوب عمل كردن است. مكتوبات ما را نقد كنند. اين واقعيت ها در بيرون جامعه وجود دارد. ما حتماً برنامه اقتصادي داشتيم و نگاه برنامه اقتصادي ما به توسعه همه جانبه كشور بوده است و اين توسعه همه جانبه را در تمام ابعاد مي ديده ايم. باز هم تاكيد مي كنم كه ما معتقديم توسعه كشور در هيچ زمينه يي اتفاق نمي افتد مگر بازسازي و نوسازي روابط درون قدرت صورت پذيرد. بايد روابط قدرت با مردم دوباره تعريف شود. ما برنامه داشتيم و از برنامه هاي خود دفاع مي كنيم. -زماني كه مقايسه انجام مي دهيم بحث روشن تر مي شود. خود آقاي دكتر غني نژاد اين مقايسه را انجام داده اند و گفته اند؛«دولت فعلي يك فكر منسجم اقتصادي براي خود دارد، هر چند من آن را تاييد نمي كنم.» فكر مي كنيد بر دولت نهم فكر اقتصادي منسجمي حاكم است؟باعث تعجب من مي شود. اين جملات نشان دهنده اين است كه اين مصاحبه با هدف ديگري شكل گرفته است كه نمي دانم چه چيزي است اما فكر و برنامه اقتصادي به چه معنا است؟ يعني آوردن نفت بر سر سفره مردم؟-آقاي احمدي نژاد به مردم برنامه اقتصادي را ارائه كردند؟همين را مي گويم، ايشان برنامه يي براي ارائه به مردم نداشتند. روزهاي اول مدافع اقتصادي دكتر احمدي نژاد آقاي دكتر خوش چهره بودند كه موضع امروز آقاي دكتر خوش چهره را مي دانيد. بيشترين تغييراتي كه در دولت آقاي احمدي نژاد اتفاق افتاده در تيم اقتصادي ايشان بوده است. -برنامه يي كه دولت نهم بايد آن را اجرا كند برنامه چهارم است. آيا اجرا شده است؟اگر اين موارد برنامه است فكر مي كنم برداشت ما از برنامه بايد تغيير كند. در مورد اينكه آيا دولت نهم به برنامه چهارم عمل كرده يا خير، اولاً بارها اعلام كرده اند اين برنامه توسط امريكايي ها نوشته شده است. مطابق برنامه چهارم هر ساله بايد گزارش عملكرد برنامه چهارم در مجلس ارائه شود. آقاي دكتر احمدي نژاد يك بار در طول سه سال گذشته اين كار را انجام داده اند و در آن به نقد گذشته پرداخته اند، يعني مقايسه عملكرد و برنامه مشاهده نشد در حالي كه افتخار ما اين است كه جناب آقاي خاتمي هر ساله به مجلس رفته اند و در مجلس گزارش عملكرد مطابق با شاخص هاي برنامه را ارائه داده اند.-در مورد شرايط حاضر صحبت كنيم. به تحليل وضع اقتصادي امروز كشور بپردازيد و راجع به شاخص هاي كلان مانند نقدينگي، تورم، جذب سرمايه گذاري خارجي و... نظرتان را بگوييد؟من در جاي ديگر اعلام كرده ام و اكنون هم تاكيد مي كنم كه در حال حاضر كشور در سراشيبي اقتصادي قرار دارد. فقط يك مثال مي زنم. بازگرداندن شرايط به شرايط قبل از اين دولت كار بسيار دشواري است. زماني كه دولت توسط آقاي دكتر احمدي نژاد تحويل گرفته شد، يعني در پايان دولت آقاي خاتمي بودجه جاري كشور 21 هزار ميليارد تومان بوده است، امروز بودجه جاري كشور به چهل هزار ميليارد تومان رسيده است. از بيست و يك هزار ميليارد تومان نزديك 60 درصد آن از ماليات ها و منابع غيرنفتي تامين مي شده است، 19 هزار ميلياردي كه اضافه شده تماماً از منافع نفتي تامين شده است. مطابق برنامه و اصول علم اقتصاد وابستگي ما به درآمد نفتي بايد كم و هزينه هاي دولت كمتر و دولت كوچك تر شود. تصور كنيد دولتي بعد از دولت آقاي احمدي نژاد تصميم بگيرد كه هزينه هاي جاري را از ماليات ها تامين كند، آيا كشور ما امكان اخذ چنين مالياتي را دارد؟ در حالي كه مردم ما در اين سال ها فقيرتر شده اند.-رشد اقتصادي هم كمتر شده است.مردم فقيرتر شده اند و نرخ رشد اقتصادي پايين تر آمده است، با تمام اين موارد آيا امكان اخذ چنين مالياتي وجود دارد يا خير؟ يا بايد براي تامين هزينه هاي دولت ماليات گرفته شود، كه مردم توان آن را ندارند و باعث فقيرتر شدن آنها مي شود يا بايد از نفت تامين شود كه با اين كار چرخه نابودي اقتصاد ملي را گسترده تر كرده ايم، بنابراين آقاي احمدي نژاد راه بدون بازگشتي را پيش روي مردم قرار داده است. مثال مي زنم، در سه سالي كه پردرآمدترين سال هاي درآمدي كشور ايران بوده، مركز آمار ايران گزارش داده است كه ضريب جيني در اقتصاد ايران افزايش پيدا كرده است، به اين معناست كه تفاوت دهك هاي اقتصادي جامعه بيشتر شده و پايين ترين طبقات فقيرتر و ثروتمندان، ثروتمندتر شده اند.-يعني فاصله فقير و غني و اختلاف طبقاتي بيشتر شده است؟ اختلاف طبقاتي بيشتر شده است.-آقاي احمدي نژاد در مصاحبه مطبوعاتي خود اخيراً اعلام كرده اند فاصله طبقاتي كمتر شده و گفته اند وضعيت معيشتي بهتر شده است و مشخصاً گفته اند كه قدرت خريد مردم افزايش پيدا كرده است.پس بهتر است مركز آمار را هم منحل كنند، زيرا اين آخرين آماري است كه مركز آمار دولت آقاي احمدي نژاد از ضريب جيني و فاصله طبقاتي دهك هاي جامعه داده است. اگر صحبت آقاي دكتر احمدي نژاد درست باشد پس مركز آمار به ايشان آمار اشتباه مي دهد و ايشان حق دارد بگويد آنجا هم جزء مكان هاي مافيايي است، در حالي كه مردم واقعيت هاي جامعه را مشاهده مي كنند.-در دولت آقاي احمدي نژاد بارها شاهد بوديم كه اختلاف آماري (نه آن طور كه شيوه محاسبه باشد) بسيار زيادي بين آقاي احمدي نژاد و برخي از اعضاي تيم ايشان وجود دارد. مثلاً ايشان اعلام مي كردند ما در سال 86، ميلياردها دلار سرمايه گذاري خارجي جذب كرديم. آقاي مظاهري رئيس بانك مركزي اعلام كردند كه در سال 86 هيچ گونه جذب سرمايه گذاري خارجي نداشتيم، يا مواردي از اين دست رخ داده است. يا به طور مثال از سخنگوي دولت آقاي احمدي نژاد سوال شده است فلان وزير قرار است بركنار شود، ايشان قوياً رد كرده اند و چند روز بعد وزير بركنار شده است. به عنوان كسي كه سخنگوي دولت بوده است، از اين دولت چه ارزيابي داريد؟اين مساله به ارزيابي دولت ارتباط ندارد. مهم ترين ملاك ارزيابي در هر دولتي در دنياي مدرن اسناد مكتوب است كه آقاي دكتر احمدي نژاد و دولت ايشان حاضر به ارائه سند مكتوب عملكردي نيستند، نمونه آن را در وزارت صنايع مشاهده كرديد. به تعبير آقاي جهانگيري كه در مصاحبه يي گفتند، تصميم گرفته اند نرخ رشد صنعت را بالاتر اعلام كنند.اين به چه معناست؟ حتي با مشخصات اعلام نمي كنند كه بر فرض چه مقدار شغل، چه تعداد كارخانه جديد ايجاد و چه مقدار در بخش صنعت سرمايه گذاري انجام شده است.-امروز مهم ترين منتقد دولت شخص آقاي احمدي نژاد هستند، ايشان مرتب نقد مي كنند، در مورد تورم اعلام كردند تورم بايد به دليل فشارهاي خارجي 70 درصد مي شد ولي ما با تلاش آن را به 20 درصد رسانديم و مرتباً در هر جا مشكلي وجود دارد از مافيا صحبت مي كنند، آقاي دكتر ستاري فر معتقد هستند مافيا زاييده نابساماني تصميم گيري و ... است، آيا در اقتصاد كشور مافياي سازمان يافته يي داريم؟ ما در سيستم اقتصادي حتماً داراي فساد اقتصادي هستيم به دليل اينكه نظارت عمومي بر سيستم اقتصادي پايين است و همچنين به دليل عدم وجود احزاب مستقل قدرتمند و روزنامه هاي مستقل منتقد قدرتمند. حتماً در داخل سيستم ما فساد اقتصادي وجود داشته است، در دوران قبل وجود داشته، اكنون هم وجود دارد.در دولت قبلي كمتر بوده زيرا روزنامه هاي منتقد آن قدرتمندتر بوده اند ولي حتماً در اين دولت بيشتر خواهد بود زيرا نظارت از درون سيستم هاي دولتي غيرممكن است، اما اينكه مافيا است، به نظر من مافيا همين مساله است كه دو ميليارد دلار از منابع كشوربه طور غير قانوني خرج واردات بنزين شود، هركس اين كار را انجام داده جزيي از مافيا است.-پس مشكل ما بي قانوني است، نه مافيا؟من نمي دانم، آنچه در اين دولت اتفاق افتاده در هيچ دولتي قبل از اين اتفاق نيفتاده است.-در دولت قبلي شما با يك مافيا مواجه بوديد، با يك باند قدرت كه در همه جا دست دارد و ريشه دوانده است، مخصوصاً در بخش وزارت نفت؟بسيار صريح مي گويم ما به وزارت اطلاعات دولت اصلاحات آنقدر اعتماد داشتيم كه مطمئن باشيم اگر يك شبكه فساد در درون دولت يا بيرون دولت وجود داشته باشد و بتواند بر اقتصاد ملي تاثيرات جدي داشته باشد، وزارت اطلاعات با آن برخورد مي كند.هم به آن اطمينان و هم به توان آن ايمان داشتيم. اگر چنين شبكه هايي به وجود آمده باشند در اين دولت به وجود آمده نه از دولت هاي قبل. با اين منابع سرشار نفتي و هزينه هاي خلاف قانون امكان آن وجود دارد. اخيراً هم فردي پيدا شده از ميان طرفداران دولت كه افشاگري هايي كرده، فارغ از اينكه هدف چه بوده دو نكته قابل توجه وجود دارد يكي اينكه همه افراد نام برده شده از مخالفان دولت اصلاحات بوده اند و دوم اينكه افشا كننده به عمد از ذكر يك پرونده خودداري كرده است؛ پرونده ترانزيت نفت در استان اردبيل در سال هاي قبل از دولت اصلاحات.
سه شنبه 28 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 226]
-
گوناگون
پربازدیدترینها