واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چگونه با كتاب خواندن و قصه گفتن می توان به رشد تكلمی كودك كمك كرد؟
در قسمت قبل به چند نمونه از موارد ارتباط كلامی والدین با كودك لكنتی پرداختیم كه اجرای آنها سبب بهبود رشد تكلمی كودك می شود . اینك به دیگر موارد ارتباط كلامی می پردازیم... برای كودك قصه بگویید و یا كتاب بخوانیدبا صدای گیرا و رسا قصه گفتن برای كودك و یا خواندن كتاب داستان برای او نیز تأكیدی است بر بُعد خوشایند ارتباط كلامی . قصه گویی و خواندن كتاب های داستان برای كودك در جهت جلب توجه او ، از اهمیت به سزایی برخوردار است . در موقع قصه گفتن و یا خواندن كتاب سعی كنید با صدای نسبتاً بلند ، و آهنگ و نظمی خاص این كار را انجام دهید . زمانی كه قصه های خاص و مورد علاقه كودك را چندین مرتبه نقل كردید و یا خواندید ، به او فرصت بدهید تا در صورتی كه تمایل و آمادگی دارد ، بعضی از جملات قصه را تكرار نماید و یا این كه همه ی قصه را با كلمات خودش برای شما بازگو كند . اگر احساس می كنید كه مهارتی در قصه گویی ندارید ، می توانید با صحبت كردن در مورد تصاویر و عكس های دوست داشتنی ، به ویژه آنهایی كه با خود خاطره و حكایتی را به همراه دارند با او ارتباط برقرار كنید. از زندگی و خاطرات دوران كودكی خودتان و یا از كارهای جالب خود كودك در گذشته ، وقتی كه كوچكتر بود ، برای او بگویید . همه ی بچه ها شنیدن قصه ها و خاطره ها را دوست دارند . از بازگو كردن قصه های ترس آور اجتناب كنید ، زیرا اگر چه ممكن است داستان های ترسناك برای كودك جالب و لذت بخش باشد ، اما نهایتاً موجب آزردگی ذهن و روان او خواهد شد . شما باید كارهایتان را به گونه ای برنامه ریزی نمایید كه هر روز فرصتی داشته باشید تا بدون درگیری و مزاحمت و با خیال راحت برای كودك قصه بگویید و یا داستان مصور بخوانید . اگر برنامه قصه گویی شما برای كودك با برنامه های تلویزیون همزمان شده است ، باید ترتیبی بدهید كه در ساعات مشخصی تلویزیون خاموش باشد.
به كودك كمك كنید تا احساسات خود را با صحبت كردن ابراز نماید.سعی كنید در طول هفته یا ماه ، حتی المقدور ، چندین دفعه به كودك بگویید و یا به گونه ای نشان دهید كه به او علاقه مند هستید و دوستش دارید . بی تردید برای كودك بسیار مشكل خواهد بود كه بتواند در موقع لزوم این قبیل احساسات بسیار ارزشمند را بدون برخورداری از یك الگوی مطلوب ابراز نماید . به چه چیزی می خندید ؟ اگر خنده شما به چیزهایی باشد كه موجب ناراحتی و دلگیری كسان دیگر شود ، در واقع نحوه خنده نابجا و رفتار ناشایست را به كودك خود آموزش می دهید . كودك نیاز دارد درباره حرفها و كارهای خنده دار و افراد خندان چیزهایی بداند ، بنابراین از خندیدن خودتان برایش صحبت كنید و به او بگویید كه چه عاملی باعث خنده شما می شود . به او بفهمانید كه شما به چیزهای خنده دار می خندید و نه به چیزهای ناراحت كننده . موقعی كه كودك عصبانیت و خشم خودش را ابراز می كند ، با دقت و حوصله لازم پیش او رفته و به حرف هایش گوش كنید . با او در مورد چیزی كه سبب ناراحتی و عصبانیت او شده بحث كنید . كودك ممكن است به دلایل متعددی مانند دلسردی ، سرخوردگی و پافشاری در انجام كاری مطابق میل خودش ، عصبانی و خشمگین شده باشد . احساس واقعی از ناراحتی و یا احتمالاً تقلیدی از خستگی مفرط و عصبانیت های شخص شما می تواند علت بروز خشم كودك باشد. با كودك درباره این كه همیشه راههای بهتری برای ابراز احساسات او وجود دارد ، صحبت كنید . او را متقاعد نمایید كه می تواند خواستهای مشروع خود را بدون اوقات تلخی و عصبانیت به دست آورد. در این زمینه برای او چند مثال عینی و محسوس بزنید و روش هایی را كه می تواند با تمسك به آنها احساسات خود را به شیوه ای مطلوب و سودمند ابراز كند ، برایش تبیین و تشریح نمایید. زمانی كه كودك نسبت به روش های مناسب تری كه می تواند با استفاده از آنها احساسات خود را ابراز كند ، آگاهی پیدا می كند ، تعارض هایی كه موجب بسیاری از ناروائی های كلامی او می شود ، به طور محسوس كاهش می یابد. زهره پری نوش - سایت تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 440]