تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نماز، از آيين‏هاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پيامبران است. ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821187998




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ برخی از روزنامه‌های صبح امروز كشور


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

برخي روزنامه هاي صبح امروز سرمقاله هاي خود را به موضوعات زير اختصاص دادند.   رسالت روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود با عنوان ظلم به مردم و نظام  به قلم محمدكاظم انبارلويي آورده است: مقام معظم رهبري در ديدار با دانشجويان و نخبگان دانشگاهها فرمودند:« عده اي ظلمي را كه پس از انتخابات به نظام اسلامي شد ، ناديده مي گيرند .ظلم به مردم و نظام را نمي شود ناديده گرفت.» آيت الله مكارم شيرازي نيز با اشاره به بيانات مقام معظم رهبري درباره متخلفان قضاياي اخير كشور فرمودند: «دستگاه قضائي عذري براي مماشات با عاملان آشوبها ندارد.» تاكنون چهار جلسه رسيدگي به جرايم دستگيرشدگان آشوبهاي اخير برگزار شده است . بخشي ازمتهمان كه فعلا به هر دليلي دستگير نشده اند از رافت اسلامي سوءاستفاده كرده و يك جريان نيرومند رسانه اي را همصدا با بيگانگان براي تخطئه روند طبيعي دادگاه پيش گرفته اند . آنها هر چه جلوتر مي روند براتهامات خود در آشوبهاي اخير مي افزايند و بالاخره روزي دست عدالت جلوي اقدامات مجرمانه آنها را خواهد گرفت . صورت مسئله مثل روز روشن است. يك انتخابات پرشور با مشاركت 85 درصدي مردم برگزار شده است. دو سوم مردم به يك نامزد و يك سوم به نامزد ديگري راي داده اند. در همه دموكراسي هاي متعارف جهان اين مفهوم پذيرفته شده است كه نامزدي كه توفيق نيافته بايد نتيجه را بپذيرد و به راي اكثريت گردن نهد. اما او به كمك احزاب تندرو و همپيمان با منافقين و سلطنت طلبها و بوقهاي بيگانه زمينه يك آشوب و درگيري را در تهران به وجود آورد و موجب خساراتي به مردم و نظام شد . در يك نگاه كلي به حادثه@ اولا: محدوده آشوب فقط در تهران آن هم محدود به چند خيابان بود . ثانيا : گونه شناسي آشوبگران از منافقين تا سلطنت طلبها وبرخي نخبگان مردود در امتحان الهي و برخي هواداران غافل بود. ثالثا: مردمي كه به نامزد اقليت راي دادند به سرعت دور او را خالي كردند و احترام خود را به راي ملت نشان دادند . به همين دليل آشوب خيلي سريع مهار و تحت كنترل درآمد. رابعا: پشتيبانان خارجي آنها وقتي ناتواني آنها را در مديريت آشوب ديدند به سرعت رنگ عوض كردند و ظاهرا خود را كنار كشيدند. اكنون غائله پايان يافته است و نوبت مردم، قانون و نظام است كه از اين جماعت به لحاظ حقوقي و انساني حساب بكشند. نظام اسلامي كه بارها قدرت خود را در مديريت بحران طي 30 سال گذشته به نمايش گذاشته ، اين بار نيز مقتدرانه عمل كردو اكنون مجرمان در چنگال عدالت و قانون گرفتار آمده اند. طبيعي است بازماندگان اين حادثه كه اكنون در بيرون و در صف جلب به دادگاه هستند آخرين دست و پا زدنها وتحركات را از خود نشان دهند. اما آنها بايد بدانند كه به آخر خط رسيده اند. چرا كه رفقاي خودشان در دادگاه حتي فراتر از كيفرخواست دادستان مطالبي گفته اند كه هم شائبه اقرار تحت فشار را نفي مي كند و هم تاكيدي براي جرايم مشهود حضرات هست. ديگر تخطئه دادگاه و زير سوال بردن آن فايده اي ندارد. حتي دروغ پردازيهايي چون تجاوز به دستگيرشدگان و دفن اجساد هم كمكي به آنها نمي كند. بزرگ نمايي حادثه و كوچك نمايي جرايم خودشان درافكار عمومي لو رفته و مردم مصرانه در پي آن هستند ظلمي كه به نظام از سوي اين جماعت شده ، به شدت پيگيري شود. اين جماعت متهم هستند كه پيروزي اكثريت را و راي ملت را كه ميزان است ناديده گرفتند . اين جماعت متهم هستند دست در دست بيگانگان اقتدار و امنيت ملي را مورد تهديد قرار دادند و چون با سد هوشياري ملت وقدرت نظام برخورد كردند بنا را گذاشتند بر دروغ پردازي و فريب و تهمت و افترا عليه نهادهاي قانوني و اركان نظام بي آنكه هيچ دليل و سندي براي ادعاهاي خود ارائه دهند. آنچه رخ داده سنت سيئه اي است كه بايد قانون و قضا تكليف آن را روشن كند. به صرف اينكه متهمان اصلي افراد خوشنام و با سابقه خدمت در انقلاب هستند دستگاه قضائي نمي تواند در مورد آنها مهر سكوت بر لب زند. اصل چهلم قانون اساسي مي گويد: «هيچ كس نمي تواند اعمال حق خويش را وسيله اضرار به غير يا تجاوز به منافع عمومي قرار دهد.» چطور كساني كه چند صباحي در كشور مصادر عالي نظام را داشتند قبل و بعد از انتخابات برطبل خشونت و بي مهري به نظام كوبيدند و مي خواستند حق خود را (كه يك توهم بيش نيست) از طريق اضرار به غير و تجاوز به منافع عمومي استيفاء كنند. اصل 19 قانون اساسي مي گويد: « مردم ايران از هر قوم و قبيله اي كه باشند از حقوق مساوي برخوردارند.» چرا عده اي از اشراف، تكنوكراتها و بوروكراتها براي خود حقوقي بالاتر قائل هستند و نمي خواهند راي ملت را گردن نهند و حقوق ملت را ناديده مي گيرند؟ اخيرا آقاي خاتمي در ديدار برخي از بازماندگان آشوبهاي اخير ضمن تخطئه دادگاه مربوط به دوستان و همكاران خود گفته است: «اين دادگاهها مورد تائيد نيست ، اصلاح طلبان با پرداخت هر هزينه اي در صحنه مي مانند» او تهديد كرده است :«نتيجه حذف دلبستگان به انقلاب سوق دادن نيروهاي اجتماعي به سوي جرياناتي است كه با اصل نظام و انقلاب در تعارضند. اولا - برگزاري يك دادگاه قانوني در يك نظام مردمسالار منوط به تائيد و يا عدم تائيد يك شهروند و يا جمعي از شهروندان نيست. ثانيا- تاكنون هزينه پرداختيد درآمدي كسب نكرديد . بدانيد براي اين تجارت در دنيا و آخرت شما را جزء زيانكاران محسوب مي كنند. ثالثا - اگر منظور از دلبستگان به انقلاب همان انقلاب مخملي است كه تشت رسوايي شان از بام ايران افتاده حتي رفقاي خارجي آنها هم كنار كشيدند. اگر منظور از دلبستگان انقلاب ، علاقه مندان به امام و نظام و انقلاب اسلامي است هيچ نشانه اي در شورش كور آنها عليه مردم از اين مفاهيم ديده نمي شود. رابعا- اگر تهديد مي كنيد كه اينها مي روند به سوي ضد انقلاب و با آنها متحد مي شوند اين را كه در همين چند روز آشوب نشان دادند اما موفق نشدند. تومار يك انقلابي را كه با خون دل امام(ره) و خون جگر دلسوزان نظام و فداكاري شهدا و جانبازان برپا شده ، نمي شود با دو كلمه جيغ و داد هماهنگ با بوقهاي خارجي بست. حقير به عنوان احدي از اين ملت بارها خطاب به آقاي خاتمي دلسوزانه و مشفقانه در دوران اصلاحات مطالبي عرض كرده ام ، اكنون هم عرض مي كنم سعادت دنيا و آخرت شما اين است كه خدا را حاضر و ناظر ببينيد و راي ملت را محترم بشماريد و بيش از اين دشمنان نظام را در پرخاشگري عليه ملت و نظام شاد نكنيد. نه اسلاميت نظام درخطر است و نه جمهوريت نظام آن گونه كه در اين نشست فرموديد . فقط جاه و جلال و ادامه سلطنت شما با راي اكثريت به خطر افتاده است. اين را به اسلاميت و جمهوريت نسبت ندهيد . اگر براي راي ، درك ، فهم وداوري مردم ارزش قائل شويد ، غائله را خاتمه دهيد. اگر غير از اين راهي برگزينيد اين ظلم به مردم و نظام است . اين را هم مردم مي فهمند و هم نظام ! لذا دادگاه رسيدگي به جرايم آشوبگران انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري به دنبال اين است كه داد مردم و نظام را از ستم پيشگان به انقلاب و نظام بگيرد . ان شاءالله   كيهان روزنامه كيهان در يادداشت روز خود با عنوان "جاي اين كشتي در اسكله نيست ! " به قلم حسين شريعتمداري آورده است: مجلس شوراي اسلامي از امروز - و به مدت چند روز- بررسي صلاحيت 21 وزير پيشنهادي رئيس جمهور را در دستور كار جلسات علني خود دارد. روال كار و گردش قانوني آن با دوره هاي قبلي تفاوتي ندارد. رئيس جمهور مطابق قانون اساسي گزينه هاي مورد نظر خويش براي 21 وزارتخانه را به مجلس معرفي كرده و از صلاحيت آنها دفاع خواهد كرد. نمايندگان مردم نيز مطابق اصل 133 قانون اساسي، بعد از بحث و بررسي درباره صلاحيت وزراي پيشنهادي، به گزينه هايي كه آنها را واجد صلاحيت بدانند راي اعتماد مي دهند و هر كدام را فاقد صلاحيت تشخيص دهند از دادن راي اعتماد به وي خودداري مي ورزند. و نتيجه هر چه باشد، قانوني و مورد پذيرش همگان خواهد بود. اين دوره، اما با دوره هاي قبلي تفاوت درخورتوجهي دارد كه هيچيك از دلسوزان اسلام و انقلاب و شيفتگان خدمت به مردم نمي توانند و نبايد نسبت به آن بي تفاوت باشند. ويژگي اين دوره و تفاوت آن با دوره هاي قبلي در شرايط حساس و خطيري است كه اين روزها با آن روبرو بوده ايم. فتنه بزرگ و خطرناكي كه آمريكا، اتحاديه اروپا، اسرائيل، برخي از كشورهاي عربي، شماري از خواص آلوده و خط نفاق داخلي به طور مشترك و هماهنگ تدارك ديده و به ميدان آورده بودند. اين فتنه اگرچه با مديريت الهي رهبرمعظم انقلاب و هوشياري و تيزبيني مردم، ناكام ماند و شناسايي منافقان جديد از دستاوردهاي عظيم آن بوده و هست ولي هنوز فتنه انگيزان بيروني و پياده نظام داخلي آنها، ترفندهاي ديگري در آستين دارند كه نبايد و نمي توان از آن غافل بود. رخدادهاي اخير و مخصوصاً اعتراف صريح بسياري از متهمان در دادگاه كه با ارائه اسناد و شواهد غيرقابل انكار همراه بود، كمترين ترديدي باقي نگذاشته است كه شرايط كنوني، شرايطي حساس و خطير است و بديهي است كه عبور از شرايط ويژه به «تدابير ويژه» نياز دارد و دراين باره گفتني هايي هست: 1- پروژه مشترك دشمنان بيروني و خط نفاق داخلي در قدم اول تضعيف نظام اسلامي را در برنامه داشت كه با دميدن در شيپور توهم «تقلب در انتخابات» اين مرحله از پروژه ياد شده را دنبال كرده و تلاش مي كرد تا دولت برخاسته از رأي مردم را غيرقانوني قلمداد كند. اين مرحله از ترفند دشمن با رسوايي روبرو شد ولي شواهد و قرائن موجود حكايت از آن دارند كه دشمن علي رغم شكست سخت و سنگيني كه متحمل شده است هنوز دست از توطئه برنداشته و با بهره گيري از برخي عوامل باقيمانده خود مي كوشد اولاً؛ تا آنجا كه ممكن است آغاز به كار دولت را با اخلال روبرو كند و ثانياً؛ دولت برآمده از انتخابات حماسي 40 ميليوني و رأي بي نظير 25 ميليوني، دولتي ضعيف و در نتيجه ناكارآمد باشد. اين بخش از توطئه دشمن را چگونه بايد خنثي كرد؟ 2- نمايندگان محترم مجلس، مخصوصاً نمايندگان اصولگرا، از تركيب معرفي شده كابينه رضايت چنداني ندارند و بايد اذعان كرد كه حق دارند. زيرا آقاي احمدي نژاد برخلاف آنچه از ايشان انتظار مي رفت برخي از وزراي كارآمد و موفق دولت نهم را كه با سربلندي از آزمون بيرون آمده بودند، كنار گذاشته و متاسفانه توجيه و توضيح قابل قبولي براي حذف آنها ندارد! و از سوي ديگر برخي از كساني را كه براي تصدي وزارت در كابينه دهم معرفي كرده است، اگر ناكارآمد ندانيم، دستكم اين كه توانايي و كارآمدي آنها به جد قابل ترديد است. بنابراين، در نگاه اول بايد به نمايندگان اصولگراي مجلس- كه خوشبختانه اكثريت قاطع كرسي هاي خانه ملت را در اختيار دارند- حق داد كه در دادن رأي اعتماد به آنها دچار ترديد باشند. 3- در حالت ياد شده، طبيعي است كه نمايندگان مردم بر حذف گزينه هايي كه نامناسب تشخيص داده اند اصرار داشته و آن را وظيفه شرعي، قانوني و انقلابي خود بدانند. از سوي ديگر رئيس جمهور نيز بر حضور آنان در كابينه اصرار بورزد. اكنون تكليف چيست؟ آيا بايد همه گزينه ها را پذيرفت؟ و به تشكيل دولتي ضعيف تن داد؟ يا بسياري از گزينه ها را حذف كرد؟... اين نيز راه چاره نيست چرا كه نتيجه آن باز هم تشكيل يك دولت ضعيف خواهد بود؟ 4- اگر تشكيل دولت ضعيف يكي از اهداف شناخته شده دشمن در شرايط كنوني باشد- كه هست- با جرأت مي توان گفت كه هيچيك از دو روش ياد شده يعني حذف تعداد قابل توجهي از وزراي معرفي شده و يا موافقت با تمامي آنان نمي تواند راه حل مطلوب باشد چرا كه هر دو حالت به تشكيل دولت ضعيف منجر خواهد شد. بنابراين الزاماً بايستي درپي راه حلي مطلوب و بيرون از نتيجه نامطلوب ياد شده بود. 5- اكنون با توجه به آنچه گذشت و با در نظر گرفتن شرايط حساس كنوني مي توان نتيجه گرفت كه كشتي دولت را نبايد براي انجام برخي از تعميرات- هرچند ضروري- در اسكله نگاه داشت. بلكه شايسته آن است- و ضروري هم- كه اين كشتي فقط به فقط براي انجام تعميرات ضروري و اجتناب ناپذير در اسكله بماند و بسياري از تعميرات لازم بعد از به آب انداختن كشتي و در حال حركت انجام پذيرد. زيرا در شرايط حساس كنوني، به آب انداختن هرچه سريعتر كشتي دولت يك مصلحت غيرقابل اجتناب است، چرا كه حراميان در پس بيغوله ها به كمين نشسته اند و توپ هاي فتنه را براي شليك آماده كرده اند و هيچ عقل سليمي توقف در اين نقطه را عاقلانه نمي داند. 6- راه حل آن است- يا دستكم اينگونه به نظر مي رسد- كه نمايندگان محترم مجلس به وكالت از مردم روي صلاحيت هاي عمومي وزراي معرفي شده نظير ديانت، خوشنام بودن، سلامت اخلاقي و اقتصادي، وفاداري به اسلام و انقلاب، كفر و ظلم ستيزي، ساده زيستي و امثال آن سخت گير بوده و كمترين تخفيفي ندهند و اما در مورد كارآمدي آنان به نظر رئيس جمهور محترم كه خود شخصيتي برجسته، متدين، انقلابي، مردم دوست، ظلم ستيز و شجاع است اعتماد كنند مگر آن كه نسبت به ناكارآمدي آنها يقين قطعي داشته و يا در خلال بررسي ها به يقين برسند. در اين حالت بسياري از وزراي معرفي شده رأي اعتماد خواهند گرفت و از آنجا كه تقريباً تمامي وزراي پيشنهادي از سلامت نفس برخوردارند، فقط تعداد اندكي از آنان به دلايلي- قطعاً غير از سلامت نفس- در كابينه حضور نخواهد داشت- كه صد البته مي توانند در پست هاي ديگري به خدمت گرفته شوند- و نتيجه آن كه اولاً؛ دولت با ظرفيت و اقتدار لازم كار خود را آغاز خواهد كرد يعني پروژه دشمن ناكام مي ماند. ثانياً؛ نمايندگان محترم به وظيفه قانوني خود عمل كرده اند و ثالثاً؛ اگر در آينده تجديدنظري لازم باشد، دست مجلس و دولت بسته نخواهد بود. 7- و بالاخره گفتني است دولت و مجلس «رقيب» هم نيستند كه در سرفصل سرنوشت سازي نظير رأي اعتماد به وزرا درپي نسق كشي از يكديگر باشند. دولت مسئوليت اجرايي كشور را برعهده دارد كه سنگين ترين مسئوليت ها در ميان سه قوه قضائيه و مقننه و اجرائيه است و بديهي است كه وقتي رئيس جمهور اصولگرا به عنوان رئيس قوه مجريه، شانه هاي خود را زير بار سنگين مسئوليت اجرايي مي دهد، وظيفه ديگران ياري كردن اوست و نه خداي نخواسته، افزودن بر سنگيني باري كه تن به تحمل آن داده است چرا كه رئيس جمهور اين بار سنگين را به نمايندگي از همه مردم و از جمله نمايندگان محترم مجلس بر دوش مي كشد و صد البته، وظيفه رئيس جمهور نيز قدرداني از كساني است كه به ياريش آمده اند.   جمهوری اسلامی روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله امروز خود با عنوان "آخرين برگ پرونده مرد دو پهلو " آورده است: پرونده مرد دو پهلوي سازمان بين المللي انرژي اتمي با ارائه آخرين گزارش او درخصوص برنامه هسته اي ايران بسته شد سياستمداري مصري كه با 12 سال فعاليت در راس يكي از مهم ترين نهادهاي بين المللي نزديكترين رابطه را با غربي ها نهادينه كرد و عنوان هم پيمان آمريكا و اروپا در اين سازمان را به خود اختصاص داد. محمد البرادعي روز جمعه در بيستمين گزارش رسمي خود به شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي درباره فعاليتهاي هسته اي ايران كه با توجه به زمان كوتاه باقيمانده از رياست او بر آژانس آخرين آن نيز هست مطالبي را بيان كرد كه نشان مي دهد حتي در بهترين شرايط درد مزمن « كاه گل كردن از دورو » بر اين سازمان حاكم است و بناست به عنوان يك ميراث شوم به دبيركل جديد نيز منتقل شود. دردي كه از مدتها پيش آژانس بين المللي انرژي اتمي را به عنوان يك نهاد بين المللي به شدت آزار مي داد همان كهنه درد بي درماني است كه باعث شده اين نهاد فني را از مسير اصلي و كاركرد بنيادي آن خارج كرده و به سمت سياسي كاري و گرفتار شدن در دام فشارهاي كشورهاي غربي و دامن زنندگان به رقابتهاي تسليحاتي سوق دهد. « دودوزه بازي » و « يكي به نعل و يكي به ميخ زدن » از سكه هاي رايج در سياست آقاي دبيركل آژانس در تنظيم گزارش هاي خود درباره فعاليتهاي هسته اي ايران بود كه مي شد قبل از ارائه اين گزارشها به چارچوبه اصلي و محتواي آن پي برد. در اين گزارشهاي بيست گانه او از يك طرف به صلح آميز بودن فعاليتهاي هسته اي ايران اعتراف مي كرد و از سوي ديگر دستاويز لازم را براي فشار غرب برايران با استفاده از واژه هايي از قبيل عدم امكان راستي آزمائي ادعاهاي ايران بي اعتنايي به درخواست هاي شوراي امنيت عدم اجراي پروتكل الحاقي بررسي احتمال ابعاد نظامي فراهم مي كرد. وي در گزارش آخر خود گرچه به همكاري ايران در بررسي راستي آزمايي از عدم انحراف موارد اعلام شده هسته اي اشاره كرده ودسترسي به رآكتور آب سنگين اراك را يك گام مثبت تلقي نموده ولي در عين حال تاكيد كرده ايران از ارائه زودهنگام اطلاعات خودداري مي كند. از موارد منفي اين گزارش اينكه جمهوري اسلامي ايران را متهم مي كند كه برخلاف درخواست هاي شوراي حكام و شوراي امنيت نه پروتكل الحاقي را به اجرا در آورده و نه با آژانس در ارتباط با موضوعات باقيمانده مورد ملاحظه كه به منظور مرتفع ساختن احتمال ابعاد نظامي برنامه اي هسته اي نيازمند روشن سازي هستند همكاري داشته است ! وي بار ديگر از جمهوري اسلامي ايران خواسته است پروتكل الحاقي را به اجرا در آورد تا آژانس در موقعيتي قرار گيرد كه بتواند تضمين لازم درخصوص عدم وجود مواد و فعاليتهاي هسته اي اعلام نشده در ايران را ارائه كند. اين ادبيات دوپهلو كه در تمامي 20 گزارش محمد البرادعي درباره فعاليتهاي هسته اي ايران ديده مي شود از او مردي خبرساز ساخته كه در اين چند سال با قضاوت ها و گزارشهاي متزلزل و طلبكارانه خود به عنوان يك مرجع قضايي و نه فني ظاهر شده و پا را از دايره وظايف و مسئوليتهاي خود فراتر گذاشته است . گزارش اخير و آخر محمدالبرادعي علاوه بر محتواي وسوسه انگيز كه مي تواند دستمايه غرب براي ادامه فشار تبليغاتي و سياسي بر ايران باشد از يك ويژگي ديگري نيز برخوردار است و آن اينست كه دستور كاري براي فعاليت دبيركل جديد آژانس آقاي « نوكيا آمانو » است كه مسير حركت او را مشخص خواهد كرد. محمد البرادعي در اين بيانيه عليرغم نرمش هاي بي سابقه اي كه اخيرا دولت ايران بدون سرو صدا درباره راكتور آب سنگين اراك به خرج داد مسير افزايش فشار غرب و رئيس جديد آژانس بين المللي انرژي اتمي را هموار كرد تا بتوانند با ادامه مسير بكارگيري كلمات دو پهلو و پيچيده دستاويز لازم را براي تحت فشار قرار دادن ايران در اختيار داشته باشند. او در حقيقت سوخت لازم را براي سوار شدن آقاي آمانو بر خودرويي فراهم كرده كه دبيركل آينده را درخصوص وارد كردن فشار بر برنامه هسته اي ايران تحت تاثير قرار مي دهد. اين حركت كه در ديپلماسي از آن به « يك گام به جلو در سپردن چوب دوي امدادي به همكار و هم تيمي خودي » ياد مي شود امكان ادامه فشار بر ايران را همچنان در اختيار مديريت جديد آژانس قرار مي دهد و اين نحوه عملكرد ثابت مي كند كه آمريكا همچنان سوار بر موج تصميم گيريهاي آژانس بوده و خواسته هاي خود را از طرق مختلف بر آن ديكته مي كند. به اين ترتيب انتظار تحول و تغيير مثبت در نگرش آژانس بين المللي انرژي اتمي نسبت به فعاليتهاي هسته اي ايران اميد عبثي است و از اين پس با توجه به حجم فشارهاي غرب به ايران بايد مراقب كاركردهاي منفي دبيركل جديد آژانس بود.   مردمسالاری روزنامه مردمسالاري در يادداشت روز خود با عنوان "راي اعتماد عرصه دفاع مجلس از حقوق مردم "به قلم عماد برقعي آورده است: امروز با گذشت نزديك به ده روز از معرفي كانديداهاي وزارت دردولت دهم مجلس صلا حيت افراد معرفي شده را بررسي خواهد كرد. در جلسات امروز، فردا و پس فرداي مجلس شوراي اسلا مي تكليف تمام گمانه زني ها درباره بررسي كابينه دوم محمود احمدي نژاد مشخص خواهدشد. دراين جاست كه نمايندگان مجلس مي بايست رسالت خود را در دفاع از حقوق موكلا نشان به انجام برسانند. در آستانه اين اتفاق توجه به چندنكته ضروري است: 1- عرصه وزارت در دولت نهم گويا تبديل به عرصه آزمون و خطاي رئيس دولت شده بود. تغييرات در كابينه نهم بدون شك در كمتر كابينه اي جز در مواردي كه كابينه ترميم شده است سابقه نداشته است. گستردگي اين تغييرات به حدي بود كه در روزهاي آخر احمدي نژاد مجبور شد براي درامان ماندن كابينه اش از راي اعتماد مجدد در كابينه عزل وزير ارشادش را رسمي نكند. اين تغييرات گسترده در كابينه كه بخشي از آنها به علت استعفا، بخش ديگري به دليل عزل و بخش ديگر به دليل استيضاح مجلس بود نشان ازبي ثباتي كابينه نهم داشت. اين بي ثباتي به خصوص در بسياري از وزارتخانه هاي كليدي مثل اقتصاد و كشور موجب بسياري بي برنامگي ها در كشور شد. به همين منظور توجه به اين موضوع در راي اعتماد به كابينه بسيار مهم است. نمايندگان مجلس بايد بدون شك در راي اعتماد به كابينه به ثبات آن توجه كنند. بايد موارد مشكوك در مورد وزرا به دقت بررسي شود تا دوباره رئيس دولت مجبور به رفت و آمد به مجلس براي انتخاب وزراي جديد نشود. 2- حاميان دولت در اين روزها سعي دارند به بهانه قرار داشتن كشور در بحران از سخت گيري نسبت به كابينه جلوگيري كنند. اين موضوع مي تواند به اين دليل باشد مي تواند به اين دليل باشد كه انتخابات دهم حاشيه هاي بي سابقه اي داشت به همين خاطر حاميان دولت مي خواهند با اين كار موقعيت دولت را ارتقا دهند. سخنان روز جمعه احمدي نژاد را كه گفته بود: «مجلس به وزرا راي بالا بدهد كه دولت بتواند در برابر مستكبران بايستد» بايد در همين راستا تفسير كرد. بدون شك اينگونه استدلال ها نمي تواند دليلي براي كم توجهي مجلس به صلاحيت آن دسته از وزراي پيشنهادي باشد. كشور در هر وضعيتي كه باشد بايد براي انجام امور زندگي مردم وزرايي داشته باشد كه كفايت لازم را داشته باشند. هر چند كه در اين گونه موارد ممكن است برخي از دولت گرايان (وكيل الدوله هاي مجلس) ممكن است اغماض كنند ولي نمايندگان مردم در برابر بي كفايتي ها سكوت نخواهند كرد. 3- نكته خاص اين كابينه معرفي زنان براي تصدي پست هاي وزارت است. اين موضوع اين روزها بحث هاي زيادي را در مجلس به راه انداخته است. هر چند برخي از عدم وجود مجوز شرعي براي وزارت زنان سخن مي گويند اما اين موضوع در ميان علما و مراجع يك نظر اجماعي نيست به همين جهت به نظر مي رسد كه مساله جنسيت وزرا نبايد به هيچ وجه در اعتماد مجلس به وزرا اصلي ترين عامل باشد. بنابراين نمايندگان بهتر است بدون نگاه جنسيتي به افراد معرفي شده، به بررسي كفايت و سوابق وزراي پيشنهادي بپردازند.    قدس روزنامه قدس در سرمقاله روز خود با عنوان "حباب خطرناك بورس "به قلم نصرا... برزني آورده است:‏ روند رشد شاخصهاي بورس به قدري غيرمعمول است كه هيچ نشاني از شادي و خوشحالي در آن به چشم نمي خورد، بلكه قاطبه كارشناسان با نگراني از آينده بدان مي نگرند. بسيار خوش خيالي و خوش بيني است كه رشد تعجب برانگيز شاخصهاي بورس در اواسط هفته گذشته را مثلاً تاريخي بدانيم يا آن را نشانه رونق اقتصاد و بازگشت سرمايه گذاران به بورس تلقي كنيم؛ بلكه بايد نسبت به تشكيل يك حباب قيمتي خطرناك در بورس هشدار داد كه تركيدن يا حتي پنچر شدن آن مي تواند روند آهسته و پيوسته اي را كه شاخصها از اوايل امسال آغاز كرده اند، با خطر مواجه سازد. اين خطر به حدي است كه ممكن است به از دست رفتن سرمايه هزاران سهامدار و خروج هميشگي آنان از بورس منجر شود. ماجراي تشكيل حباب بورس بدين صورت است كه عرضه هاي پشت سر هم سهام كه از واگذاري سهام شركت ملي حفاري روي داد و اكنون با عرضه سهام شركت مخابرات دنبال شده است، همراه با انتشار اطلاعات نادرست يا مغرضانه از سوي عده اي دلال سهام، اين تصور غلط را در بين سهامداران و سرمايه گذاران به وجود آورده است كه رشد شاخصهاي بورس به معناي رشد قيمت تمام سهام است، از اين رو مي توان سهامهاي ديگري را خريد، حتي سهامي كه در وضعيت زيان دهي قرار دارد و اين زيان دهي را به طور رسمي اعلام كرده اند. مثلاً شركت صدرا به طور رسمي براي سال آينده خود پيش بيني ضرر دارد، اما سهام آن با صف خريد مواجه شده است. حتي قيمت عرضه سهامهايي كه مسدود نيز هستند، با توجه به قيمت عرضه در برابر سودي كه توزيع مي كنند، در لب مرز قرار دارد و خريد آنها چندان به صرفه نيست، چه رسد به سهام زيان ده. براي مثال، شركت حفاري براي سهام خود تنها 5 تومان سود پيش بيني كرده است كه در مقايسه با قيمت فروش آن كه حدود 200 تومان است، چندان رقم جالبي نيست. با اين حال، عده اي دلال اطلاعات در بورس به همراه رشد شاخصهاي جوي را به وجود آورده اند كه گويي بزودي سهام تمام شركتها و از جمله شركتهاي زيان ده، با سودآوري مواجه مي شوند و لذا بايد براي خريد سهام اين شركتها عجله كرد. اين تلقي، غلط و خطرناك است. سرمايه گذاران و سهامداران بايد بدانند رشد فعلي شاخصهاي بورس به علت اقبال براي خريد چند شركت است و اين وضعيت به ساير شركتها و سهام آنها ارتباطي ندارد. اگر به ترتيب رشد شاخص نگاهي بيندازيد، متوجه مي شويد مثلاً در روز چهارشنبه گذشته كه شاخص كل حدود 590 درصد رشد داشت، سهام مخابرات 70 درصد رشد شاخص را به خود اختصاص داده بود. اين بدان معناست كه سهام ساير شركتها تغيير مثبتي نداشته يا اگر داشته، به اندازه هميشه بوده كه نشان از جهش قيمتي خاصي ندارد. با اين حال، برخي سرمايه گذاران به اين جو توجه مي كنند و سراغ خريد سهامي مي روند كه به اشتباه انتظار رخ دادن اتفاقي خارق العاده براي رشد جهشي سوددهي آن را دارند. اين انتظاري غلط است كه باعث ا يجاد حباب تقاضا در بورس مي شود و اگر اين حباب بتركد، سرمايه گذاران با ضرر انبوهي مواجه مي شوند و عده اي ممكن است تمام سرمايه شان را از دست بدهند. لذا همه كارشناسان بايد درباره تشكيل اين حباب و توضيح وضعيتي كه عرضه هاي بزرگ در بورس به وجود آورده اطلاع رساني كنند، هم بورس بايد برد دلالان اطلاعات و شايعه سازان را بگيرد و هم سازمان خصوصي سازي بايد به اثرات عرضه هاي پي در پي كه انجام مي دهد و آسيبهايي كه بر جاي مي گذارد توجه داشته باشد. روشن است، عرضه بايد با توجه به ظرفيت بازار انجام شود و اثرات جانبي آن اطلاع رساني گردد، در غير اين صورت ممكن است به ضد عرضه تبديل و بورس را با خطر افت شاخصها مواجه كند؛ آفتي كه به اين زوديها قابل ترميم نخواهد بود.   جام جم روزنامه جام جم در يادداشت خود با عنوان " اهميت حجاريان و اعترافاتش "به قلم علي دارابي آورده است:‏ اعترافات متهمان حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري دهم هرچند از زاويه‌اي دردناك و ناگوار است چرا كه انسان منصف و دلسوز اسلام و انقلاب نمي‌پسندد كه تعدادي از نيروهاي ديروز انقلاب امروز عليه آرمان‌ها و اركان انقلاب به صف‌آرايي پرداخته باشند. اما فرصت دادگاه و آزادي بيان متهمان كه همگي بر اظهار و ابراز آن اصرار دارند فرصتي تاريخي براي واكاوي ريشه برخي بدعت‌ها، انحرافات، كژي‌ها در رفتارها، مواضع و عملكرد سياسي احزاب،‌ تشكلها و فعالان سياسي وعبرت آموزي براي نسل جوان محسوب مي‌گردد. در اين ميان اعترافات سعيد حجاريان بي ترديد از جايگاه مهم و تاثيرگذاري برخوردار است. سعيد در زمره نفرات اول تئوريسين‌ها و نظريه‌پردازان جريان موسوم به اصلاح‌طلبي در ايران پس از انقلاب اسلامي است او سال‌ها داراي پيشينه مديريتي در حوزه‌هاي اطلاعاتي امنيتي كشور و از مديران ارشد و صاحب نفوذ بوده است. در 8 سال حاكميت اصلاحات عضو ارشد شوراي اسلامي شهر تهران و مشاور سياسي و ويژه رئيس جمهور خاتمي بوده است. روزنامه صبح امروز را مديريت و از آن تريبون بسياري از واژگان چون جامعه مدني را تبيين كرده است. سعيد ساليان سال در مركزيت حلقه كيان كه پاتوق روشنفكران ديني و سكولار بوده عضويت داشته است. ساليان متمادي با نام مستعار در نشريه عصر ما ارگان سازمان مجاهدين انقلاب كه خود او سران آن را از نظر كمي و محدوديت به «فولكس واگن» تشبيه نمود قلم زده و پايه‌گذار و موسس حزب مشاركت، حزب برآمده از دولت خاتمي بوده است. اينها تنها نمونه و گوشه‌اي از سوابق اوست. آنچه كه اهميت شخصيت حجاريان را دوچندان مي‌نمايد، دانش و نظريه‌پردازي‌هاي اوست. به ياد دارم سالياني كه هر دو در رشته علوم سياسي دانشگاه تهران رشته كارشناسي‌ارشد مشغول تحصيل بوديم، چگونه در مناظره‌ها و مجادله‌هاي علمي با استادان با تسلط مثال زدني به بحث مي‌نشست و دانش و معلومات خود را به رخ آنان مي‌كشيد و از همين جايگاه و اعتبار علمي بود كه او پروژه «دموكراتيزه كردن ايران» را در مركز تحقيقات استراتژيك رياست جمهوري در دوره هاشمي رفسنجاني (آنگونه كه خود مي‌گويد) به همراه جمعي از دوستانش طراحي كردند كه محصول آن توسعه سياسي بر پايه اصلاحات و جامعه مدني در دوره 8 ساله دولت خاتمي و مجلس ششم مي‌باشد. جريان چپ / خط امام(ره) / دوم خرداد يا آنچه كه در جامعه موسوم است جريان اصلاح‌طلبي در گذشته و حال همواره خود را مديون تئوري‌پردازي و مديريت عاليه حجاريان دانسته است و از اين‌كه عكس يادگاري با او بگيرد بر خود مي‌باليده است. بخش اصلي و عمده ادبيات‌سازي و اثرپردازي و نظريه‌سازي مربوط به دوم خرداد و اصلاح‌طلبي متعلق به سعيد حجاريان است. پس شخصيت فردي، دانش، اطلاعات، سوابق مديريتي و جايگاه والاي او در جريان اصلاح‌طلبي بي‌بديل. از اين رو اعترافات او در دادگاه بس مهم و براي نسل جوان مهم‌تر است آنگاه كه از انحراف حزب مشاركت در پرتو تحليل‌هاي وارداتي سخن گفته شده و از مقايسه نادرست نظريه نهادهاي انتصابي و انتخابي سخن به ميان مي‌آيد و از بطلان طرح فشار از پايين و چانه‌زني از بالا به عنوان حربه‌اي براي فتح سنگر به سنگر در برابر امتيازطلبي از نظام جمهوري اسلامي امروز به عنوان خطاي استراتژيك نام برده مي‌شود. و بالاخره وقتي از اعتراف به اين نظام ولايت فقيه مشروعيت خود را از ناحيه مقدسه امام زمان(عج الله تعالی الفرجه الشریف) مي‌گيرد و بدين لحاظ حكم ولي‌فقيه شعبه‌اي از ولايت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) است، بر همه نادرستي‌ها و كژي‌هاي گذشته خط بطلان مي‌كشد و از اين خطاي تاريخي و نابخشودني در پيشگاه تاريخ و ملت عذرخواهي مي‌شود. آيا اهميت گوينده و سخنانش نبايد براي افكار عمومي اهميت مضاعف يابد. آري اين نقدها، خطاها و اعترافات همانا مربوط به سعيد حجاريان است، كسي كه همه صدر تا ذيل جريان اصلاح طلبي حيات خود را مرهون آراء و انديشه‌هاي او مي‌دانند. من به عنوان يك روزنامه‌نگار، يك همكلاسي دانشگاهي و كسي كه همواره آرزو مي‌كرده‌ام كه سعيد در جبهه حق‌طلبي و حق‌خواهي سخن بگويد و روشنگري نمايد از اين تحول انقلابي و لطف الهي نسبت به او خرسندم و اين روحيه و تحول و تغيير را ناشي از حريت سعيد مي‌دانم بدون آنكه جفاها و خطاهاي او در گذشته را ناديده بگيرم. دادگاه اعترافات حجاريان درس بزرگي براي بازگشت به خويشتن ساير اصلاح‌طلبان و تابلوي راهنماي بزرگي براي نسل جوان جوياي حقيقت است. اگر احسان طبري پس از ساليان متمادي در سايه روشنگري سربازان گمنام امام زمان (علیه السلام) كژراهه را مي‌نويسد و تشرف به اسلام و تشيع را در روزهاي آخر عمر خود برمي‌گزيند، پس چرا روي‌آوري سعيد به حق و حقيقت و اعلام رسمي خاتمه اصلاح‌طلبي بر پايه آموزه‌هاي غربي را باور نكنيم. مگر خود او چند سال قبل اعلام نكرده بود: «اصلاحات مرد. زنده باد اصلاحات» آري اصلاحات اصولگرايانه زنده است، چرا كه اصلاح‌طلبي در ذات انقلاب اسلامي است و جامعه امروز ما بس محتاج اصلاح‌طلبي اصولگرايانه است.   گسترش صنعت روزنامه گسترش صنعت در سرمقاله خود با عنوان "آغاز بررسي كابينه دهم و مسووليت شناسي " آورده است:‏ امروز صحن مجلس شوراي اسلامي مملو از نمايندگاني است كه با حس مسووليت‌شناسي و احساس وظيفه در پي آنند تا با تصميم درباره وزيران پيشنهادي، تركيب دولت دهم را رقم زنند. بي‌شك آنچه نمايندگان را وامي‌دارد تا در قالب موافق، مخالف يا راي‌دهنده، موضع خود را نسبت به معرفي‌شدگان توسط رئيس‌جمهوري مشخص كنند، نه حب و بغض شخصي بلكه مصالح ملي است مصالحي كه آنان را به مسير گزينش اصلح در جهت دستيابي ايران به اهداف چشم‌انداز 20 ساله رهنمون مي‌كند. شاخص گزينش، اقليت و اكثريت نمي‌شناسد، هر كسي كه دل در گرو ايران دارد و سربلندي آن را آرزو مي‌كند، به‌دور از هيجانات سياسي و گردوخاك حاشيه‌سازان يا رايزنان، راي به شكوه ايران خواهد داد. نگارنده تنها به‌‌واسطه تخصص خود در حوزه‌هاي صنعت و معدن و بي‌آن‌كه در پي القاي نظر خود باشد، وظيفه خود مي‌داند تا در خصوص عملكرد محرابيان آن هم از زبان خبرگان امر مواردي را قلمي كند. هر چند وضعيت صنعت و معدن كشور در مقايسه با آنچه كه بايد باشد شايد چندان مطلوب و آرماني به‌نظر نرسد، اما جايگاه فعلي، حالتي تجمعي دارد، يعني خوب يا بد آن انباشته‌هاي گذشته و استمرار آن تاكنون است. اما گاهي در اين نمودار پيشرفت نقطه‌هاي عطفي ديده مي‌شود، نقاطي كه فراز يا فرود نمودار را از حالت عادي خارج كرده است. در چند سال اخير وضعيت صنعت نيز در بستر حركت خود نقاط عطف متعددي را تجربه كرده است كه به نقل از برخي نمايندگان مجلس بدان اشاره مي‌شود: 1- خودكفايي در دو محصول استراتژيك سيمان و فولاد، دستاورد كمي نيست، موضوعي كه به‌رغم ركود جهاني علاوه بر رونق ساخت‌وساز و توسعه فرهنگ صنعتي‌سازي، بازار دلالان اين محصولات را برچيد و نفع همزمان توليدكننده و مصرف‌كننده را تضمين كرد. 2- آنچه در تحليل مسائل اجتماعي و ناهنجاري‌هاي موجود اهميت دارد، پديده مهاجرت است، در يك بررسي علمي بي‌شك علت اغلب مهاجرت‌ها، تمركز نواحي صنعتي و بازرگاني در مناطقي خاص از كشور و محروميت نقاط مهاجرخيز است. اين‌كه چه بخشي از هزينه‌هاي اجتماعي ناشي از اين پديده نامناسب است، به‌راحتي قابل برآورد است. هزينه‌هاي سرسام‌آوري كه فقط مسكن است و نه عامل خشكاندن ريشه‌هاي مهاجرت. طرح آمايش صنعت و معدن در اولين گام و با اختصاص 30 هزار ميليارد ريال در پي آن شد كه صنعتي شدن مناطق محروم را در اولويت قرار دهد، صدالبته اين امر با بهره‌گيري از پتانسيل‌هاي منطقه‌اي دنبال مي‌شود. اگر اين روند ادامه يابد آنگاه شاهد اجراي عدالت صنعتي و كاهش تفاوت بين مناطق مختلف كشور خواهيم بود و ديگر شدت مهاجرت خوب اينگونه نخواهد بود. 3- در حالي كه بحران جهاني همچون توفاني سهمگين پيرامون جهان را درنورديد اما به دليل تدبير وزارت صنايع و معادن در قالب «كارگروه حمايت از توليد» اين امواج، ناشي از اين توفان در سواحل ايران آرام گرفت و در بسياري بخش‌ها شاهد رشد توليد نسبت به دوره‌هاي رونق قبلي بوديم. 4- خبرگان امر مي‌دانند كه ثبات مديريتي در كنار نيروي جواني و ذهن‌هاي خلاق موتور اصلي محركه توليد است، به ديگر سخن، نرم‌افزار مديريتي است كه مي‌تواند، سخت‌افزار توليد در يك چيدمان مناسب را به بهره‌وري‌هاي بالا برساند و اين ويژگي‌ها اگر بگويم در تيم فعلي وزارت صنايع و معادن حكمفرماست، سخني به گزاف نگفته‌ايم. انگيزه ناشي از اين ويژگي‌ها مي‌تواند نقاط عطف صنعت كشور را با شيب بيشتري نمايان كند. 5- پيشبرد عدالت‌محورانه توسعه صنعتي توجه ويژه به مناطق محروم، كاهش تصديگري‌ها و توانبخشي به حوزه سياستگذاري، افزايش توان رقابت‌پذيري صنايع كشور در جهت ورود به بازارهاي جهاني، توجه ويژه به جايگاه پژوهش در امر توليد و حداكثر بهره‌برداري از ظرفيت‌هاي موجود چكيده برنامه‌هاي محرابيان براي دوره آينده است، بي‌شك هر منصفي مي‌پذيرد كه اينها از نگرش درست به چالش‌هاي موجود و افق ديد مناسب براي آينده سرچشمه مي‌‌گيرد، راي به اين برنامه‌ها، راي به محوريت‌بخشي به صنعت و معدن در اقتصاد كشور است. اميد آن‌كه ايران اسلامي بتواند با بهره‌گيري از مديران توانمند، به جايگاه واقعي خود در منطقه دست يابد. چنين باد. /2759/





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 386]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن