واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش گفت: یکی از کارهای جدی که باید انجام گیرد، تغییر نگرش در بین مسئولان است که تربیت اساس یک جامعه است و هر چه در آن سرمایهگذاری کنیم، بیشتر در جهت توسعه اقتصادی و اجتماعی و بهبود کیفیت سایر سازمانهای جامعه قدم برداشتهایم. وزارت آموزش و پرورش به عنوان کلیدیترین نهاد تعلیم و تربیت در کشور نقش ایفا میکند؛ مجموعهای که تلاش میکند تا بار سنگین تعلیم و تربیت بیش از 14 میلیون دانشآموز را به گونهای به مقصد برساند تا شهروندان خوبی برای توسعه و پیشرفت جامعه باشند. بنابراین به لحاظ اهمیت فراوان این مجموعه، باید وزیری در رأس آن قرار گیرد تا بتواند علاوه بر داشتن تخصص و شناخت از نظام تعلیم و تربیت، به پیشرفت و توسعه آن کمک کند. سوسن کشاورز که درجه دکترا در رشته فلسفه تعلیم و تربیت دارد، گزینهای است که به گفته رئیس جمهور از بین 600 گزینه برای احراز این پست انتخاب شده است تا مسئولیت حرکت نظام تعلیم و تربیت را به سمت اهداف مورد نظر برعهده گیرد. با او درباره مسائل و چالشهای مجموعه آموزش و پرورش و راهکارهای برونرفت از آن به گفتوگو نشستهایم. ■ خانم دکتر! کمی از سوابق علمی، سیاسی و اجتماعی خود بگویید. لیسانس خود را در رشته علوم اقتصادی از دانشگاه شهید بهشتی، فوق لیسانس خود را در رشته تاریخ و فلسفه آموزش و پرورش از دانشگاه تربیت مدرس و دکترای خود را در رشته فلسفه تربیت از دانشگاه تربیت معلم گرفتم. هم اکنون نیز عضو هیأت علمی این دانشگاه هستم. درباره فعالیتهای سیاسی خود باید بگویم از فعالان سیاسی قبل از انقلاب و از پایهگذاران انجمن اسلامی در دبیرستان و دانشگاه جهاد سازندگی و بسیج سازندگی و کانون فرهنگی بودم. ضمن آن که دوران بلوغ خود را در تمامی تظاهرات و راهپیماییهای قبل از انقلاب سپری کردهام. در دفاع مقدس نیز در فعالیتهای پشتیبانی حضور داشتم. تدریس در مقاطع کارشناسی ارشد و کارشناسی در دروس مختلف علوم تربیتی و تخصصی بویژه فلسفه تعلیم و تربیت در دانشگاههای علامه طباطبایی، آزاد اسلامی و تربیت معلم بخشی از سوابق علمیام است. همین طور مجری هفت پروژه تحقیقاتی ملی بودهام و در انجام بسیاری دیگر از پروژههای تحقیقاتی همکاری نزدیکی داشتهام. در کنار این فعالیتهای تحقیقاتی، بیش از 20 مقاله در مجلات علمی به چاپ رسانده و یا به همایشهای علمی و بینالمللی فرستاده ام. هم اکنون نیز عضو بسیاری از شوراهای علمی و تخصصی هستم. ■ از چه زمانی وارد مجموعه آموزش و پرورش شدید؟ از دوره تحصیل در دوره کارشناسی ارشد از سال 72 به خاطر مرتبط بودن رشته تحصیلیام با آموزش و پرورش، با بخشهای مختلف که مرتبط با آموزش و پرورش بود، همکاری کردم. عضو کارگروه اصلی تدوین اسناد تحولی آموزش و پرورش هستم و از پنج سال پیش به طور مستمر در تدوین سند ملی آموزش و پرورش حضور داشتم. با توجه به این که یکی از خلأهای اساسی در نظام آموزشی ما نبود فلسفه آموزش و پرورش مبتنی بر مبانی دینی، ارزشی و فرهنگی است، برهمین اساس با جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه تصمیم به تدوین این فلسفه گرفتیم. علاوه بر این، از سال 71 تا 85 کارشناس دبیرخانه تعلیم و تربیت دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی بودم تا فعالیتها و تصمیمات در این حوزه را کارشناسی کرده و به اطلاع شورای عالی انقلاب فرهنگی برسانم. از 14 ماه قبل هم در سمت معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور مشغول به کار هستم. ■ به نظر شما مجموعه آموزش و پرورش کشور در شرایط کنونی چه نقاط ضعفی دارد و با چه چالشهایی روبهروست؟ ضعف اساسی که نظام آموزش و پرورش رسمی ما دارد، نبود فلسفه تعلیم و تربیت است. در اصل این فلسفه نقشه راه نظام آموزشی ماست که تمامی برنامهریزیها و طرحها بر اساس آن شکل میگیرد. هم اکنون مبانی نظری فلسفه تعلیم و تربیت طراحی شده است. در تدوین این فلسفه ابتدا مبانی آن که پایه علمی و دینی دارد و همین طور برگرفته از دیدگاههای شخصیت برجستهای همچون امام خمینی(ره)، آیت الله خامنه ای، شهید بهشتی و علامه طباطبایی است، ترسیم شده که براساس آن مفهوم، هدف، اصول و ساحتهای تربیتی شکل میگیرد. به بیان دیگر، پس از معین شدن مبانی نظری آن، مؤلفههای اصلی نظام تعلیم و تربیت بازتعریف و سپس برنامهریزی و تصمیمگیری میشود. البته باید به این نکته هم اشاره کرد که تاکنون هم بدون فلسفه تعلیم و تربیت نبودهایم اما فلسفهای که مورد استفاده قرار گرفته، بیشتر برگرفته از فلسفه غربی بوده است. در حالی که با استفاده از تجربیات و با توجه به مسائل روز و تحولات عرصه ملی و جهانی و براساس معیارهای اسلامی، اسناد تحولی را تدوین کردهایم تا معیاری برای برنامهریزیها باشد. هم اکنون نیز اسناد فلسفه تربیت، فلسفه تربیت رسمی و عمومی، سند رهنامه، سند ملی تحول و سند برنامه درسی ملی طراحی و تدوین شده است. از نقاط قوت نظام آموزشی هم میتوان به تلاشهایی اشاره کرد که در سالهای اخیر در ابعاد مختلف همچون بعد تشکیلاتی و نیروی انسانی انجام گرفته است که قطعاً این تلاشها موجب شده وضعیت ما نسبت به سالهای قبل بهتر باشد. بحث بودجه و تأمین اعتبارات مورد نیاز هم از دیگر مباحث است چرا که در صورت کافی نبودن اعتبار، نمیتوان برنامهها را به منصه ظهور رساند. ■ مهمترین برنامههای شما در صورت گرفتن رأی اعتماد از مجلس چه خواهد بود؟ یکی از برنامهها در وهله اول به تأیید رساندن اسناد تحولی نظام آموزش و پرورش در مراجع ذیصلاح است که به دنبال آن میتوان مفاد آن را به صورت عملیاتی درآورد. یکی دیگر از کارهای جدی که باید انجام گیرد، تغییر نگرش در بین مسئولان است که تربیت اساس یک جامعه است و هر چه در آن سرمایهگذاری کنیم، بیشتر در جهت توسعه اقتصادی و اجتماعی و بهبود کیفیت سایر سازمانهای جامعه قدم برداشتهایم. به بیان دیگر، باید سعی کنیم آنان به جای نگاه مصرفی، نگاه سرمایهای به آن داشته باشند. نگاه سرمایهای موجب خواهد شد با تخصیص اعتبارات مورد نیاز به آموزش و پرورش در جهت توسعه آن و جامعه پیش برویم. همین طور سعی داریم تعامل نزدیک با مجلس و سایر نهادها و سازمانهای مرتبط در این باره برقرار کنیم تا به این وسیله این تفکر که وزارت آموزش و پرورش جزو حساسترین و کلیدیترین وزارتخانههاست، نهادینه شود. همچنین تلاش میکنیم با تشکیل اتاقهای فکر و بهرهگیری از نخبگان و استفاده از توانمندیهای مدیران مجموعه آموزش و پرورش که آشنا به مسائل هستند، به منظور عملیاتی کردن مباحث تحولی، ارائه طریق دهیم. کیفیتبخشی به نیروی انسانی از دیگر موضوعاتی است که در اولویت برنامهها قرار دادهایم. در سالهای گذشته از طریق کانالهای مختلف معلم جذب کردهایم، در حالی که باید در هر شرایطی دورههای تخصصی برای آن برگزار شود تا توانمندیهای حرفهای، علمی و اخلاقی آنان لحاظ شود. هم اکنون متأسفانه با خلأهایی در این باره روبهرو هستیم. اگر معلم توانمند باشد، میتواند دانشآموز توانمند و قابل تربیت کند، بنابراین احیای مراکز تربیت معلم و توجه به مدرسین این مراکز به طور جدی دنبال خواهد شد. البته پس از بحث خلأ کیفی نیروی انسانی، خلأ حضور کمرنگ خانوادهها در تربیت دانشآموز هم کاملاً مشهود است. به این معنی که معلم در تربیت نقش بسزایی دارد اما نه صد درصد. خانواده جزو ارکان اصلی تربیت است، بنابراین برای این که معلم موفق باشد، باید خانواده را در کنار خود داشته باشد.عامل اثرگذار دیگر در زنجیره تعلیم و تربیت، رسانههای جمعی هستند به طوری که اگر بین سیاستگذاریها و برنامهریزیهای آموزش و پرورش و رسانهها تعامل وجود نداشته باشد، تلاش ما به ثمر نمینشیند. به طور مثال اگر انضباط کاری را در مدرسه آموزش دهیم اما رسانههای جمعی مثل تلویزیون القائاتی خلاف این داشته باشند، عملاً آموزشهای ما بیفایده میشود. باید توجه کنیم که تأثیر تصویر (برای مثال تلویزیون) 80 برابر بیشتر از گفتار و متن (در مدرسه) است. بنابراین باید هماهنگی کاملی بین رسانه و مدرسه برقرار کنیم. از طرفی تعامل با سازمانهایی همچون سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و حوزه علمیه که به نوعی عملکرد آنها در کیفی سازی تربیت بچهها اثرگذار است، میتواند ما را در هدف تربیتی خود کمک کند. ■ به نظر شما انتخاب وزیر زن تا چه حد میتواند در حل مشکلات این وزارتخانه تأثیرگذار باشد؟ با توجه به این که 50 درصد از پرسنل وزارت آموزش و پرورش را زنان تشکیل میدهند و نیمی از جمعیت دانشآموزی دختران هستند، بنابراین قطعاً وجود وزیر زن در راستای توجه خاص به نیازهای این گروه است. البته بحث تربیت اختصاص به زن یا مرد ندارد و هر وزیری که در رأس این مجموعه قرار میگیرد، باید برای تربیت انسان برنامهریزی کند. از طرفی با توجه به این که خداوند ویژگی عاطفی بودن را به واسطه رسالت سنگین مادری در زن بیشتر از مرد قرار داده و به او نقش مربی داده، بنابراین چون خانمها با تربیت سروکار دارند و از عاطفه بیشتری برخوردارند، دقت آنها در مسائل تربیتی نسبت به مردان پررنگتر خواهد بود. زنان هم تجربه عملی مربیگری را دارند و هم از دقت نظر خاصی برخوردارند که کمک میکند بیشتر دلسوز و پیگیر باشند. خداوند وقتی انسان را آفرید، به خود تبریک گفت و تکلیف سنگین خلیفه خدا بر روی زمین را به او داد، بنابراین ما هم برای این که جانشین خوبی باشیم، نیازمند تربیت هستیم. من هم امیدوارم با حضور در این صحنه تربیتی، رسالت سنگین خود را در راستای تربیت دانش آموزان به ترتیبی که بتوانند نقش خلیفه گری خویش را به نحو احسن ایفا کنند، انجام دهم. بیشترین سهم را در این باره آموزش و پرورش با وظیفه تربیتی برعهده دارد. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 493]