محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827875388
امروز نظام از هميشه مقتدرتر است
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بيش از ۴۰ روز از انتخابات رياست جمهورى مى گذرد، انتخاباتى كه با حضور ۴۰ ميليونى مردم در پاى صندوق هاى راى برگزار شد. اما همچنان نقدها و عملكردهاى برخى از كانديداها مورد نقد و موشكافى كارشناسان مسائل سياسى و مردان سياست قرار مى گيرد. عملكردهايى كه هزينه هاى سنگينى بر ملت و نظام جمهورى اسلامى برجاى گذاشت، براى يافتن علت يا علل برخى از اين رفتارها با جناب آقاى سعدالله زارعى، كارشناس مسائل سياسى گفت و گويى داشته ايم كه از نظر شما خوانندگان گرامى مى گذرد. به عنوان سؤال اول بفرماييد ما در رفتار آقاى موسوى بعد از انتخابات نوعى اصرار و لجاجت در برابر نهادهاى قانونى و فصل الخطاب را شاهديم به نظر شما اين لجاجت تاكى ادامه پيدا خواهد كرد؟ بهمن ماه در مقاله اى تحت عنوان «براى مشاركت يا برهم زدن» پيش بينى كرده بودم كه بعضى از گروه هاى سياسى اساساً به قصد گرم كردن تنور انتخابات و فعال كردن مشاركت مردم در پاى صندوق هاى راى كانديدا نشدند و نمى شوند و حضورشان در انتخابات و سبك برخوردشان با مسائل انتخاباتى بيان كننده اين است كه آنها مى خواهند بازى را برهم بزنند. اين مقاله كه اواسط بهمن ماه سال گذشته منتشر شد، منشاسرو صداهايى از سوى همان جناحى كه واقعاً به قصد مشاركت در انتخابات پا به ميدان نگذاشته بودند، شد. به نظر من در اين انتخابات همان جريان سياسى تلاش مى كنند كه فضا را به صورت فعال و توام با اعتراض و تنش نگه دارند و مانع اين شوند كه نظام جمهورى اسلامى از حاصل انتخابات بسيار با شكوهى كه برگزار كرده، برخوردار باشد. لذا از نوع تحرك آنها و لايه هاى مختلف و نيز سناريويى كه پى درپى به اجرا گذاشته مى شود مى توان استنباط كرد كه ما تا ،۳ ۴ سال آينده بايد شاهد يكسرى رفتارهايى كه در تداوم هنجار شكنى ها و عدم تمكين به قانون است از سوى آنان باشيم. منتهى يك نكته را بايد مد نظر قرار داد كه اين جريان سياسى كه بر مبناى آشوب و تشنج برنامه ريزى كرده به مرور آن بدنه اجتماعى و عقبه اجتماعى را از دست مى دهد، كما اين كه اكنون هم با اين جريان در يك انزواى خاصى قرار گرفته است و ديگر از آن عقبه اجتماعى كه روزهاى اول بر اساس يكسرى تشنجات و در واقع شوك هاى سياسى آنها را وارد ميدان مى كرد، كمتر خبرى است. آخرين اقدامى كه آنها انجام دادند تلاش براى ايجاد يك درگيرى بزرگ در حاشيه نماز جمعه تهران بود كه به امامت آقاى هاشمى رفسنجانى اقامه شد. اما ديديم كه تعداد نيروهايى كه براى تشنج به ميدان آمدند و به آنها كمك كردند به ده هزار نفر هم نرسيد و اين نشان دهنده اين است كه اين جريان هر قدر كه به جلو مى روند توان و انرژى ايجاد آشوب كاهش پيدا مى كند و طبعاً به همين نسبت فعاليت هاى رسانه اى آنها و ارتباط آنها با محافل خارجى گسترش پيدا مى كند و روند حركت آنان از يك بستر اجتماعى به سمت يك بستر جناحى و گروهى خاص انتقال پيدا مى كند. به نظر شما آيا اين لجاجت مى تواند معلول يك ترديد صادقانه انتخاباتى باشد؟ آيا واقعاً از روى صداقت است؟ هيچ ترديدى وجود ندارد كه اين آشوب ها اساساً آشوب هاى دفعى و در واقع احساسى نيست. اگر چه طبعاً عده اى از نيروهاى سياسى كه از بدنه اجتماعى وارد اين مباحث شدند حتماً بخش عمده اى از آنان به صورت آنى و بر اساس همان احساس وظيفه اى كه كردند وارد ميدان شدند. ولى كسانى كه طراحى اين صحنه را برعهده داشتند به هيچ وجه دفعى و به صورت بدون برنامه، وارد ميدان نشدند. آن ها از مدت ها قبل و حتى مى توانيم بگوييم از چند سال قبل برنامه ريزى كرده بودند و انتخابات رياست جمهورى را براى خودشان يك فرصت استثنايى و مطلوب تلقى مى كردند و همه سازوكارهايشان را براى امروز آماده كرده بودند. اسناد و مدارك و برخى از خبرهايى كه از بازداشتى هاى اخير به گوش مى رسد بيانگر اين است كه آنها دو سناريوى اغتشاش داشتند؛ يك سناريوى اغتشاش در صورت پيروزى آقاى مهندس موسوى در انتخابات كه تحت عنوان مطالبات بنا بود مطرح شود و نظام سياسى را براى تحصيل آن مطالبات تحت فشار قرار دهند و سناريو ديگر هم در صورت شكست آقاى مهندس موسوى كه تحت عنوان تقلب و در واقع دفاع از راى مردم، به ميدان بيايند و خيابان ها را به آشوب بكشند. در واقع در هر دو وجه قضيه آنها خودشان را براى يك آشوب بزرگ و وسيع آماده كرده بودند. كنكاش در مجموعه خبرهايى كه از سوى اضلاع مختلف اين جريان آشوب، ديده شده بيانگر يك هماهنگى كامل با داخل و خارج هم است. به هيچ وجه تصادفى نيست كه تلويزيون BBC حدود شش ماه قبل از شروع انتخابات راه اندازى مى شود و يكى دو روز مانده به زمان برگزارى انتخابات برنامه هاى تلويزيون از ۶ ساعت به ۲۴ ساعت افزايش پيدا مى كند و باز تصادفى نيست كه تلويزيون العربيه يا به قولى كه عرب هاى مبارز مطرح مى كنند تلويزيون الغربيه، بخش فارسى راه اندازى مى كند و وارد فضاى مباحث مرتبط با جمهورى اسلامى مى شود و در روزهاى انتخابات به صورت انتحارى عمل مى كند. آن هم از سوى كشورى كه اساساً مفهوم انتخابات در آن كشور وجود خارجى ندارد و اساساً مشاركت مردم در پاى صندوق هاى راى يك مساله رويايى و در واقع يك درخواست تاريخى است كه هيچ گاه محقق نشده است. بنابراين آنها و همين طور كارهاى جاسوسى كه انجام شد، فعاليت هايى كه در دفتر دوبى زير نظر دختر ديگ چنى، معاون اول جرج بوش انجام شد، دخترى كه در هلند در هلسينكى بود. اين دفاتر هم نقش هماهنگ كننده اين جريانات و حركت ها را برعهده داشتند. بنابراين من هيچ ترديدى ندارم كه در اين ماجرا يك جريان خارجى و يك جريان داخلى كه داراى ديدگاه هاى على الظاهر بسيار متفاوتى بودند مثلاً منافقين، كمونيست ها، سلطنت طلب ها، بعضى از عناصر داخلى كه از انقلاب، آسيب هايى ديده بودند، بعضى از روحانيونى كه از سوى امام طرد شده بودند و بعضى از جريانات سياسى كه در دوره حاكميتشان اساساً همتشان بر نفى دين و نفى ساختارهاى دينى از نظام بود، اين ها همه با آن جريان شناخته شده استكبارى ائتلاف كرده بودند و هنوز هم در ائتلاف به سرمى برند. البته خوشبختانه اين ائتلاف براى آنها نتوانست كارساز باشد و هر روز كه ماهيت اين ائتلاف بيشتر شناخته مى شود اين طيف دچار بحران بيشترى مى شود. آيا اين لجاجت ها در راستاى تسويه حساب آقاى موسوى با مسؤولان كنونى نظام به خاطر اختلاف هاى دهه اول انقلاب نيست؟ من فكر نمى كنم اين يك تسويه حساب شخصى از سوى يك نفر باشد. حال اين فرد خواه آقاى هاشمى رفسنجانى باشد، خواه آقاى مهندس موسوى باشد، خواه آقاى خاتمى و يا هر كس ديگر. بنده باور نمى كنم كه اين ماجرا از تمايلات صرفاً قدرت طلبانه يك فرد يا حتى يك جريان سياسى برمى خيزد بلكه مطالعه ابعاد اين ماجرا به ما مى گويد كه هدف قرار دادن بنيان هاى نظام، اصل ولايت فقيه، اصل اين كه ميزان راى ملت است، اصل اين كه قانون فصل الخطاب است، اصل اين كه هنجارهاى جمهورى اسلامى بايد محترم شمرده شوند، اصل اين كه نظام جمهورى اسلامى بايد تقويت شود و اصل اين كه نبايد به جبهه دشمن كمك كرد و درواقع به دشمن بهانه و مجال براى جولان داد. فراتر از تسويه حساب شخصى است. اين ها ميراث هاى حضرت امام(ره) هستند زمانيكه آقاى مهندس موسوى يا آقاى هاشمى و ... ، در ميدانى وارد مى شوند كه اين ميراث ها دچار تهديد مى شوند، پاى بيگانگان به ميان كشيده مى شود و آقايون استقبال مى كنند و از تريبون بيگانگان استفاده مى كنند. از آن طرف افراد شرور به وسط ميدان مى آيند. حال اين ها به جاى اين كه آنها را محكوم كنند خواستار آزادى آنها مى شوند و جريانات معاند به ميان مى آيند و فعاليت مى كنند و آنها هيچ واكنشى نسبت به جريانات معاند بروز نمى دهد. بنابراين اين مسائل بيان كننده اين است كه مساله تسويه حساب شخص با نظام يا شخص با رهبرى نيست بلكه اين يك ماجراى به هم پيوسته و برنامه ريزى شده اى است كه دارد دنبال مى شود. اصل ماجرا آن طرح خارجى است كه پشت اين قصه وجود دارد. به اعتقاد شما آيا آقاى موسوى صلاحيت فعاليت سياسى و نيز تشكيل جبهه، حزب، گروه و... را دارند؟ پاسخ اين سؤال را بايد از متن قانون اساسى جويا شويم. قانون اساسى مى گويد كسانى كه به اصل نظام جمهورى اسلامى اعتقاد ندارند، كسانى كه اصل حفظ آرامش در كشور را قبول ندارند، كسانى كه مردم و آراى مردم و هنجارهاى جامعه را قبول ندارند طبعاً اين ها نمى توانند از هنجارهايى كه قبول ندارند استفاده كنند و وارد ميدان شوند، چرا كه اين يك تناقض است، كسى كه قانون را قبول ندارد و با صراحت اعلام مى كند من قبول ندارم و با رفتار خويش اين را به اثبات مى رساند و از آن مهم تر اساساً تلاش براندازانه اى نسبت به آن قانون اعمال مى كند و برمى گردد. در عين حال مى خواهد از بستر همان قانون براى فعاليت ها و قانونى كردن رفتارهاى هنجارشكن استفاده كند. خب اين يك تناقض است و طبعاً هيچ جامعه اى اين را نمى پذيرد كه شخصى قانونى را رد كند يا عليه آن شورش كند و بعد بگويد من براساس همين قانون مى خواهم فعاليت سياسى كنم و هنجارهايى را كه در يك وضع غيرقانونى مى شكستم مى خواهم در يك وضع قانونى بشكنم، خب اين قابل قبول نيست. بنابراين براساس عملكرد آقاى مهندس موسوى و كل اين جريان اين ها صلاحيت تشكيل حزب را ندارند و خودشان از خودشان سلب صلاحيت كردند، نه اينكه نظام سياسى تنگ نظر است يا نمى خواهد افراد در چارچوب فعاليت هاى قانونى عمل كنند بلكه خود آنها هستند كه با رفتارشان مانع فعاليت هاى قانونى خودشان مى شوند كما اين كه در ابتداى انقلاب فضا باز بود، كمونيست ها اجازه داشتند فعاليت كنند اما زمانى كه دست به آشوب زدند ديگر نظام اجازه نداد، مردم اجازه ندادند كه آنهايى كه دست به كودتا زده بودند مثل كودتاى نوژه، ديگر برگردند و به عنوان يك جريان قانونى فعاليتشان را ادامه بدهند. طبعاً اين جا نظام مانع شد اما منع را بيش از نظام، خود آنها براى خودشان فراهم كردند و عملاً مهر باطل بر پرونده فعاليت هاى قانونى خود زدند. به نظر شما در صورت ادامه رفتارهاى لجوجانه موسوى ارگان هاى نظام بايد چه رفتارهايى را در برابر ايشان در پيش بگيرند؟ تا اينجا نظام جمهورى اسلامى حداكثر خويشتن دارى را نسبت به فعاليت هاى هنجارشكن برخى از اين چهره هاى سياسى بروز داد. دليل اين انعطاف و تسامح اين بود كه نظام هيچ گاه نمى خواهد داوطلبانه جلوى فعاليت هاى قانونى افراد را بگيرد و شخصيت هايى كه مى توانند خدمتگزار باشند را از خدمتگزارى منع كند و فضا را براى فعاليت آنها تنگ كند. مسلماً حوصله نظام سياسى هر نظام سياسى براى تحمل اين رفتارها، حوصله بى انتها و بى ساحلى نيست. طبعاً محدوديت هايى وجود دارد. حضرت امام (ره) بسيار، رفتارهاى هنجارشكن آقاى منتظرى را تحمل كردند و به تعبير خودشان خون دل خوردند، اما كار به نقطه اى رسيد كه حضرت امام (ره) فرمودند: من با هيچ كس در هيچ جايگاهى عهد اخوت نبسته ام، چارچوب دوستى من با افراد تا آنجايى است كه افراد رفتارهاى قابل قبولى داشته باشند. اين فرمايش حضرت امام (ره) بود. در يك دوره امام ناراحتى را تحمل كردند، حداقل از سال ۶۴ تا پايان ۶۷ ، امام (ره) خون دل خوردند. در پايان ۶۷ حضرت امام (ره) حكم نهايى را مبنى بر عزل آقاى منتظرى صادر كردند. خب اين خصوصيت هر نظامى است. هر نظامى ولو بسيار نظام متحملى هم باشد تا يك جايى تحمل مى كند، از يك جايى كه مى بيند قابل تحمل نيست تكليفش را با جريان خاص مشخص مى كند. بنابراين در اين جا هم مساله همين است تا زمانى كه اميدى است كه اين آقايون برگردند و در چارچوب هاى قانونى و در يك وضعيت هنجارگونه فعاليت كنند چنين تقاضايى هم در جامعه وجود دارد مبنى بر اينكه بالاخره يك عده اى به دليل اينكه توجيه نيستند تصور مى كنند نظام جمهورى اسلامى عامل پيدايى يك چنين وضعيتى است. براى آگاه سازى مردم و ايجاد يك نگرش مشترك در وضع جامعه و رسيدن به يك تفاهم مشترك در صحنه اجتماعى طبعاً نظام جمهورى اسلامى صبورى به خرج مى دهد اما تا جايى كه اين مساله محقق شود. بنابراين يا آنها اصلاح مى شوند يا اينكه سطح آگاهى سازى در جامعه به حدى باشد كه وقتى اين جراحى صورت مى گيرد طبعاً اين جراحى با ضايعات كمترى مواجه شود. بنده مطمئن هستم كه اين روند، روندى است كه نظام جمهورى اسلامى در نهايت تحمل نخواهد كرد و مقابل اين هنجارشكنى ها خواهد ايستاد. امروز نظام جمهورى اسلامى از هميشه مقتدرتر است. ما زمان حضرت امام (ره) را تجربه كرديم، دوره ۲۰ سال اخير را هم تجربه كرديم، امروز نظام جمهورى اسلامى، رهبر نظام و نهادهاى برآمده از نظام جمهورى اسلامى همه در اوج اقتدار هستند و در وضعيت كاملاً بى سابقه اى از اقتدار در طول دوره ۳۰ ساله هستند. چنين نظامى از مخالف خوانى هايى كه بعضى از آقايون گمان مى كنند مساله بسيار مهم است و مى آيند در خطبه هاى نماز جمعه از واژه بحران استفاده مى كنند چنين چيزهايى براى نظام جمهورى اسلامى بسيار ساده و عادى است و نظام اصلاً احساس ضعف نمى كند. اگر نظام خويشتندارى مى كند به دليل خصلت نظام جمهورى اسلامى است كه اساساً مايل نيست تا آنجايى كه ضرورت نداشته باشد از قوه الزام و اجبار استفاده كند، زيرا جمع كردن اين جريان فتنه گر يك ساعت بيشتر زمان نياز ندارد. اگر نظام تصميم بگيرد كل اينها را جمع كند ظرف يك ساعت همه را جمع مى كند و واقعاً در اين زمينه مشكلى ندارد. اما نظام اساساً روشش اين نيست، روشش روش روشنگرى است، روشش برخورد توام با سعه صدر است نه برخورد فيزيكى قاطع، اگر پاى برخورد قاطع به ميان برسد كه شايد زمانى نياز شود كما اينكه درباره آقاى منتظرى نياز شد و حضرت امام (ره) از روش قاطع استفاده كردند كارى بسيار ساده و آسان خواهد بود. جنابعالى آينده سياسى آقاى موسوى را چگونه پيش بينى مى كنيد؟ من فكر مى كنم آقاى مهندس موسوى مى توانستند سرمايه بزرگ اجتماعى باشند؛ يك سرمايه بزرگ سياسى باشند و اميد مى رفت كه اين گونه باشند اما متاسفانه اين اميد ديرى نپاييد و در فاصله اول خرداد تا هفته اول تير ماه اين اميد كاملاً به ياس مبدل شد و آقاى موسوى ضمن اينكه هزينه هايى را براى نظام جمهورى اسلامى به وجود آورد، هزينه بزرگى را هم برخود تحميل كرد. آقاى موسوى با كسانى پيوند خورد كه سال ها از آنها ابراز برائت كرده بود. (كسى كه مى گويد نظام جمهورى اسلامى يعنى همه شاكله نظام، يعنى رهبرى نظام، يعنى قوه مجريه، قوه مقننه، قوه قضائيه، دستگاه هاى نظارتى مثل شوراى نگهبان، دستگاه هاى امنيتى و انتظامى، دستگاه هاى فرهنگى- خبرى اينها همه با هم مى شوند نظام جمهورى اسلامى). زمانى كه شخصى اكثر اين نهادها را نفى مى كند و باز هم مى گويد جمهورى اسلامى اين آن جمهورى اسلامى امام(ره) نيست، زيرا جمهورى اسلامى امام(ره) همين است كه مستقر است و خودشان تاسيس كردند و اين نهادها را خودشان امضا كردند. بنابراين به نظر مى آيد كه در حال حاضر برخورد رياكارانه اى با مساله امام (ره) و نظام دارد صورت مى گيرد كه البته مردم مى شناسند و مى فهمند و اين موضوعى است كه آينده آقاى موسوى را به شدت به خطر مى اندازد و به خطر انداخته است، اميد بسيار كمى وجود دارد اين چهره ها برگردند و مسير درست را بروند. شما چه پيشنهاد و يا توصيه اى براى آقاى موسوى براى خروج از اين موقعيتى كه در آن قرار گرفته داريد؟ اگرچه ديگر دير شده است، اما آقاى موسوى مى تواند به باطن خود مراجعه كند و نگاهى به اطراف خود بيندازد و ببيند از چه كسانى بريده و به چه كسانى پيوسته است. اين دو جبهه شناختش بسيار ساده و آسان است. اينكه انسان از متدينين نظام، رهبرى نظام و ساختارهاى نظام عبور كند و بعد در ميدانى فعاليت كند كه آن ميدان هيچ چيزش اخلاقى، قانونى، مبتنى بر ارزش ها و مسائل الهى نيست و اساساً هيچ كدامش با عقل يك انسان متشرع سازگارى ندارد. براى آنكه انسان بداند چه وضعيتى پيدا كرده است. آقاى موسوى اگر واقعاً به آخرت اعتقاد دارد و به تعبير امام حسين(ع) اگر مختصرى آزادگى داشته باشد، مى تواند اين منجلاب را تشخيص دهد و مسير خود را با يك توبه به درگاه خداى متعال اصلاح كند. اما اين يك آرزوست و به هر حال ما هم فكر مى كنيم آرزوى جوانانه اى هم باشد. البته اميدواريم كه اين آرزو محقق شود. براى اردوگاه اصلاح طلبان (دوم خردادى ها) چه پيشنهادى داريد؟ پيشنهاد من فرمايش مقام معظم رهبرى است كه فرمودند: اگر شما مدعى هستيد كه قانون را قبول داريد، مدعى اخلاق هستيد، مدعى اين هستيد كه مى خواهيد براساس هنجارهاى قابل قبول انسانى حركت كنيد خب اين هنجارها، هنجارهاى مبهمى نيستند، غبارآلود نيستند، اين هنجارها همين هنجارهاى موجود در جامعه هستند كه مردم به آن راى دادند و به آن پايبند هستند. ضمناً اين هنجارهايى است كه كارآمديش را نشان داده است. همين هنجارها نظام جمهورى اسلامى را در طول ۳۰ سال به رغم حجم عظيم توطئه ها حفظ كرده است. بنابراين اگر آقايون واقعاً هنجار ضدحركت كنند و به آنچه كه گفتند پايبند باشند مثلاً آنها مى گفتند راى مردم، خب همين پاى صندوق آمدن مگر راى مردم نيست. خب چرا تمكين نكردند؟ مگر آنها نگفتند كه ما قانون اساسى را قبول داريم، مگر قانون اساسى به آنها نمى گويد كه شما بياييد و به راى مردم تمكين كنيد، به رهبرى تمكين كنيد، پس چرا تمكين نكردند؟ ما مى گوييم كه قانون مى تواند داور خوبى باشد، قانون مى تواند فصل الخطاب خوبى باشد و همين طور قانون مى تواند مبناى جامعى براى حل بسيارى از مشكلات و مسائل باشد و هيچ چيزى جز از طريق قانون نمى تواند شكل قابل قبولى پيدا كند. آيا نظام و قانون با آقاى موسوى به خاطر عملكردش برخورد خواهد كرد؟ به نظر من نظام جمهورى اسلامى درها را بر روى آقاى موسوى نبسته است و درها هنوز باز است، منتهى طبعاً ممكن است روزى اين درها بسته شود. بناى بر برخورد الان ديده نمى شود، زيرا بناى بر رافت ديده مى شود و تلاش براى آنكه، بلكه اصلاحى صورت بگيرد. گيلدا نصيريان /1001/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 122]
-
گوناگون
پربازدیدترینها