واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
پاول روبرتس معاون اسبق وزارت خزانه داري آمريکا در گفت و گو با نشريه فارين پاليسي اعلام کرد: N.E.D در طول دهه گذشته ميليونها دلار را صرف گسترش انقلاب "رنگي" در کشورهايي همچون اوکراين و صربستان کرده است.بخشي از اين پول به دست حاميان موسوي که با سازمانهاي غيردولتي در خارج از ايران که N.E.D بودجه آنها را تامين ميکند ارتباط دارند رسيده است. پاول رابرتس در مصاحبه اختصاصي با مجله امريکايي "فارين پاليسي" گفت: اتهام تقلب در انتخابات ايران دروغ است و همه آشوبهاي ايجاد شده در ايران پس از انتخابات رياستجمهوري، توطئه آمريکا براي بياعتبار و منزوي کردن ايران بود تا اين کشور را به زانو در آورد.اين اتهام که راي مردم در انتخابات رياستجمهوري ايران دزديده شد، دروغ بود. ايران به اين دليل مورد حمله قرار گرفته که يکي از دو کشور مستقل منطقه محسوب ميشود و اگر ايران نيز تحت هژموني آمريکا قرار بگيرد پايان استقلال سوريه، حماس و حزبالله نيز فرا ميرسد. وي در مصاحبه با "فارين پاليسي" تاکيد داشت شواهد قابلاستنادي موجود است که نشان ميدهد آمريکا يک انقلاب رنگي در ايران ايجاد کرده است. از وي سوال شده بر اساس شواهدي که شما به آنها اشاره ميکنيد ميرحسين موسوي يکي از اعضاي نزديک نهادهاي دموکراسيسازي آمريکايي مانند نشنال اندومنت فور دموکراسي است که هزينه تبليغات انتخاباتي خود را از طريق اين موسسات تامين کرده است. آيا از هيچ مدرک مستدلي در اين مورد باخبر هستيد يا اين فقط يک احتمال است؟ اين مقام سابق آمريکا جواب مي دهد:سوالي که در مقالههايم تکرار کردهام در مورد مشارکت آمريکا در انتخابات اخير ايران است. مدارک مستدلي وجود دارد که نشان ميدهد دولت آمريکا در اين اعتراضات دست داشته است. به عنوان مثال "کنت تيمرمن" که يک نومحافظهکار است رياست بنياددموکراسي را بر عهده دارد. مسئولين اين بنياد آن را اينگونه تعريف ميکنند "يک سازمان خصوصي غيرانتفاعي که در سال 1995 توسط کمکهاي سازمان نشنال اندومنت فور دموکراسي موسوم به N.E.D تاسيس شده است تا دموکراسي و معيارهاي جهاني حقوق بشر را در ايران پايهگذاري کند." با توجه به انقلابهاي رنگي مختلفي که ان اي دي در گرجستان و اوکراين ايجاد کرده است ما ميدانيم اين حرف به چه معنايي است. تيمرمن 11 ژوئن يعني پيش از برگزاري انتخابات در ايران نوشت "صحبت از يک انقلاب سبز در ايران است.به عبارت ديگر قبل از رايگيري چيزي آماده شده بود که باعث ميشود به خودجوش بودن اعتراضات شک کنيم. تيمرمن در ادامه نوشته بود: N.E.D در طول دهه گذشته ميليونها دلار را صرف گسترش انقلاب "رنگي" در کشورهايي همچون اوکراين و صربستان کرده و تکنيکهاي ارتباطي و سازماني مدرن را به کارگران آموزش داده است.بخشي از اين پول به دست حاميان موسوي که با سازمانهاي غيردولتي در خارج از ايران که N.E.D بودجه آنها را تامين ميکند ارتباط دارند رسيده است.همچنين گزارشهاي متعددي وجود دارد از جمله يک مورد که در يکي ازمقالههايم به آن اشاره کردم که نشان ميدهد جورج بوش در ماه مه سال 2007 به سازمان سيا دستور داد تبليغات "سياه" پنهاني را براي ترويج اطلاعات نادرست به منظور ايجاد بيثباتي در ايران و در نهايت ساقط کردن رژيم اين کشور اجرا کند. همچنين گزارشهاي منتشرشدهاي وجود دارد که نشان ميدهد دولت آمريکا بودجه گروههاي تروريستي داخل ايران را که به ترور و بمبگذاري ميپردازند تامين ميکند. من دراين مورد که برنامه ايجاد بيثباتي چطور انجام شد يا احتمال ارتباط مستقيم موسوي با گروههاي مذکور هيچ اطلاعاتي در دست ندارم. تيمرمن که کارش اين است بايد بداند. او گفته پولي که از طرف N.E.D به ايجاد انقلاب رنگي اختصاص داده شده بود به دست حاميان موسوي رسيد. بر اساس بعضي گزارشات موسوي در حالي پيروزي خود را اعلام کرد که مردم هنوز در حال راي دادن بودند و بر اساس بعضي گزارشهاي ديگر او پيش از شمارش آرا پيروزي خود را اعلام کرد. هدف از اعلام پيش از موعد اين است که اگر نتيجه تفاوت داشت يک آشوب ايجاد شود. ديگر علائم توطئهچيني نيز آشکار است. اين علائم نشان ميدهد زمينه براي اعتراض آماده شده بود و اين اعتراضات خودجوش نبودند.بر اساس يکي از گزارشات واشنگتنپست در سال 2007 , بوش رييس جمهوري وقت آمريکا، اجازه هزينه 400 ميليون دلار پول را براي فعاليتهايي از جاسوسي در مورد برنامه هستهاي ايران گرفته تا "حمايت از گروههاي شورشي مخالف روحانيون حاکم" صادر کرد". خبرنگار مجله سياست خارجي آمريکا در ادامه پرسيده است:در حاليکه موسوي يکي از اعضاي دولت ايران و هشت سال نخستوزير اين کشور بود و با روحانيون طراز اول رابطه داشت آيا ممکن است هواداران و اعضاي کمپين وي کساني باشند که به دنبال براندازي نظام هستند؟ معاون اسبق وزارت خزانه داري آمريکا پاسخ داده است:فقط کساني ميتوانند به اين سوال پاسخ بدهند که در برنامه ايجاد بيثباتي در ايران نقش داشتهاند.نظر من بر اساس آنچه اکنون ميفهمم اين است که برخي جوانان در ايران بويژه تهران وجود دارند که سکولار و غربي شدهاند و از اخلاق اسلامي خوششان نميآيد. من نميدانم اين جوانان چرا فکر ميکنند که موسوي فشار قوانين اسلامي را از روي دوششان بر خواهد داشت. به هر حال هسته معترضيني که در خيابانها بودند جوانان ناراضي بودند.در مورد موسوي و متحدين قدرتمندش از جمله رفسنجاني من اعتقاد ندارم که قصد آنها براندازي نظام بوده است. اينها افراد جاهطلب و نااميدي هستند که از بازي خارج شدهاند و ميخواهند مجددا در بازي قدرت شرکت کنند. جار و جنجال بر سر انتخابات راهي براي رسيدن به اين هدف بود.همچنين افرادي هستند که احمدينژاد آنها را به فساد محکوم کرده است. آنها نميخواستند يک دولت بلامنازع بر سر کار بيايد که بتواند عليه فساد اين افراد اقدامي بکند. احتمالا سازمان سيا و ايرانيهايي که از ان اي دي بودجهاي دريافت کردهاند از اين شکافها، جاهطلبيها و دشمنيهاي ميان حاکمان خبر داشته و از آن سوءاستفاده کردهاند.فکر نميکنم خطر سقوط دولت توسط اعتراضات وجود داشته است اما اين اعتراضات به آمريکا کمک کرد وجهه ايران را تخريب کند و زمينه را براي فشارها يا تحريمهاي بيشتر و حتي حمله نظامي فراهم کرد.در مورد دخالتهاي خارجي در آشوبهاي اخير در ايران گزارشات گسترده و ضد و نقيضي وجود دارد. اکثر رهبران غربي سرکوب مخالفين را محکوم کردهاند و پيش از آن خشم خود را از نتيجه اعلامشده, اعلام کرده بودند. خبرنگار فارين پاليسي پرسيد:"اينجا يک سوال پيش ميآيد و آن اينکه با توجه به سکوت و بيتفاوتي رهبران غربي در مورد روند در حال تخريب دموکراسي در کشورهاي همسايه که نظامشان پادشاهي و ظالمانه است مانند اردن، عربستان، مصر،پاکستان و غيره اگر آنها واقعا نگران دموکراسي هستند چرا براي ايجاد دموکراسي در اين کشورها کاري انجام نميدهند"؟ رابرتس در پاسخ گفت:"کمپيني که عليه ايران وجوددارد به دموکراسي و انتخابات هيچ ارتباطي ندارد. اين کمپين ارتباط چنداني به برنامه هستهاي نيز ندارد. ادعاي برخورداري ايران از سلاح هستهاي مانند ادعاي برخورداري صدام از سلاحهاي کشتارجمعي است چيزي که آمريکا نميتواند تحمل کند وجود ايران به عنوان يک کشور مستقل است". در ادامه از روبرتس سوال شده که "آيا رسانههاي آمريکايي به طور برنامهريزيشده تلاش کردند بذر بياعتمادي و ابهام را در مورد نتايج انتخابات رياستجمهوري ايران پيش از برگزاري انتخابات، پراکنده کنند؟ " وي جواب داده است: تلاش رسانههاي آمريکايي براي ديو ساختن احمدينژاد در طول چهار سال اول رياست جمهوري اساس اتهاماتي را که هم اکنون عليه وي وجود دارد فراهم کرد. هر کاري که او انجام داد و هر حرفي که زد و نزد براي ديو ساختن از وي در رسانهها استفاده شد.به عنوان مثال اين اتهام نادرست که احمدينژاد مي خواهد "اسرائيل را از نقشه جهان حذف کند" بر اساس ترجمه نادرست حرفهاي وي ايجاد شده است. با اين حال همه رسانههاي غربي هر گاه از احمدينژاد سخن ميگويند به اين نکته اشاره ميکنند که او ميخواهد اسرائيل را از نقشه جهان حذف کند.در سالهاي پيش از انتخابات رياستجمهوري به عنوان يک فرد ظالم و مايه شرمندگي ايرانيان معرفي شد که ايرانيها حتما در دور بعدي به او راي نخواهند داد. خبرنگار مجله سياست خارجي آمريکا در ادامه از روبرتس سوال کرده است:به نظر شما ارتباط ايران با غرب با توجه به وقايعي که اخيرا اتفاق افتاده چه ميشود؟ آيا ايران بايد سياست خارجي خصمانهاي را در پيش گيرد تا از نظر جهانيان "بازيچه آمريکا و اتحاديه اروپا" نشود؟ معاون اسبق وزارت خزانه داري آمريکا جواب داده است:اين ايران نيست که سياست خارجي خصمانهاي دارد بلکه آمريکا چنين سياستي را در پيش گرفته است. وي افزوده است:دولت آمريکا با دولت اسلامي 30 ساله ايران مخالف است. آمريکا خصومت خود را در قالبهاي اخلاقي مانند "حقوق زنان" "دموکراسي" و "حقوق بشر" مخفي ميکند اما هدف اصلي به زانو در آوردن تهران است. اينکه ايران مستقل ميماند يا خير به اين بستگي دارد که روسيه و چين تهديد آمريکا را براي خود چگونه ارزيابي ميکنند.مطمئنا يکي از دلايل اصلي تنفر رهبران غربي از احمدينژاد موضع سرسخت وي در مورد مساله هستهاي است. بر اساس گفته رياست آژانس بينالمللي انرژي اتمي هيچ مدرکي دال بر منحرف بودن برنامه هستهاي ايران وجود ندارد و آمريکا نيز نتوانسته هيچ مدرکي بياورد". از وي سوال شده است: با توجه به سخنان باراک اوباما که گفته اجازه نخواهد داد ايران يک بمب هستهاي توليد کند آيا بايد طي سالهاي آينده همچنان منتظر شاهد خصومت اين دو کشور با هم باشيم؟ وي جواب داده است:مساله سلاح هستهاي براي واشنگتن يک بهانه است. مسئله اصلي اين نيست. اين صرفا راهي است نا نشان دهند ايران کشور خطرناکي است. اگر قرار باشد تهران سلاح هستهاي توليد کرده و عليه اسرائيل از آن استفاده کند نابودي فلسطينيان حتمي است يا حتي حزبالله در جنوب لبنان يا بخشهايي از سوريه نيز ممکن است نابود شوند.ايران به عنوان کشوري که پيمان منع گسترش سلاحهاي هستهاي را امضا کرده اجازه دارد برنامه انرژي هستهاي داشته باشد. بازرسان آژانس بينالمللي انرژي اتمي که ايران در برابر آنها تسليم شده است مسئول تعيين هر نوع اقدام خلافکارانه در ارتباط با انرژي هستهاي هستند. واشنگتن بايد از وارد کردن اتهامات نادرست به دولت تهران دست بردارد. اگر آژانس بفهمد ايران برنامهاي براي ساخت سلاحهاي هستهاي دارد آن وقت آمريکا ميتواند تحريمهايش را بر اين کشور اعمال کند اما کاخ سفيد برعکس عمل کرده و قبل از اينکه مدرکي پيدا کند ايران را تحريم و به حمله نظامي تهديد کرده است.بر اساس گزارش شوراي اطلاعات ملي آمريکا، ايران 5 سال پيش برنامه خود را براي ساخت سلاحهاي هستهاي متوقف کرد. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 138]