تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 2 بهمن 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):در انسان پاره گوشتى است كه اگر آن سالم و درست باشد، ديگر اعضاى بدنش هم با آن سا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

اوزمپیک چیست

قیمت ورق سیاه

چاپ جزوه ارزان قیمت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1855726457




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

انديشه - آن‌چه كم داشتيم


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: انديشه - آن‌چه كم داشتيم


انديشه - آن‌چه كم داشتيم

گروه انديشه: در روزهاي چهارشنبه و پنج‌شنبه، 18 و 19 ارديبهشت ماه امسال، همايشي با عنوان «كنكاش‌هاي مفهومي‌ـ ‌‌نظري درباره جامعه ايران»، در دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران، به همت انجمن جامعه‌شناسي ايران و پژوهشكده مطالعات اجتماعي و فرهنگي برگزار شد. هدف از برپايي اين همايش ضرورت گسترش تعاملات و گفت‌وگوهاي نظري در ميان جامعه‌شناسان و متفكران ايراني براي طرح انديشه‌هايشان به مقولات دين، قدرت، سياست، بحران‌‌هاي اجتماعي و هويتي در شرايط خاص جامعه ما و بررسي وضعيت مفهومي و نظري علوم اجتماعي ايران در شرايط كنوني و كنكاش در رابطه ميان علوم اجتماعي كشور با شرايط دروني و بيروني تأثيرگذار بر اين دسته از علوم بود. بيژن عبدالكريمي، در مقاله خود، با عنوان «نظريه اجتماعي و متافيزيك» كه در اين همايش ارائه كرد، خواهان بررسي علل عدم‌ظهور نظريه اجتماعي در ايران است. متن زير، خلاصه‌اي از سخنراني ايشان است.

بيژن عبدالكريمي: عوامل عدم‌ظهور نظريه اجتماعي در ايران چيست و چرا نظريه اجتماعي در ايران شكل نگرفته است؟
اين مقاله در صدد اثبات فرضيات زير است:
الف- بررسي دلايل عدم‌ظهور نظريه اجتماعي در ايران، در اصل نه يك مسئله جامعه‌شناختي، نه يك مسئله تاريخي و نه حتي يك مسئله جامعه‌شناختي‌‌ - تاريخي، بلكه مسئله‌اي متافيزيكي (فلسفي) است. اين سخن نه به معناي انكار عوامل جامعه‌شناختي يا تاريخي در بررسي موضوع مورد بحث، بلكه به معناي توجه دادن به اين حقيقت است كه خود علل و عوامل جامعه‌شناختي و تاريخي تا حدود زيادي متأثر از سنت نظري، زيست‌جهان و عالَم تاريخي‌اي است كه يك قوم در آن به‌سر مي‌برد.
ب- بحث از علل/ دلايل عدم‌ظهور نظريه اجتماعي در ايران به سه اعتبار روش، مفروضات و خود واقعيت و نفس‌الامر با متافيزيك رابطه پيدا مي‌كند.
ج- نظريه اجتماعي صرفا در سنت تاريخي متافيزيك و در بطن تفكر متافيزيكي شكل گرفته است.
د- سنت تفكر متافيزيكي در ايران هيچ‌گاه به شكل تام و تمام ظهور نيافته است. حاكميت تفكر تئولوژيك، بزرگ‌ترين سد راه تكوين يك سنت متافيزيكي تمام‌عيار در عالَم اسلامي بوده است.
تعيين حدود و ثغور مسئله
در همين آغاز، ممكن است ما با اين پرسش جدي مواجه شويم؛ اين پيش‌فرض از كجا آمده است كه در ايران «نظريه اجتماعي وجود ندارد»؟ مراد ما از «نظريه اجتماعي» چيست كه به دنبال فهم علل يا دلايل عدم‌ظهور آن در ميان ايرانيان هستيم؟
بنابراين، لازم است در همين ابتدا، كمي بر خود مسئله بينديشيم تا خود پرسش وضوح و روشنايي بيشتري يابد. به منظور وضوح‌بخشي به مسئله مورد پژوهش، لازم است تا پرسش ما از چند جهت دقيقا مورد تامل قرار گيرد تا روشن شود كه اساسا سوال و مسئله ما چيست، ما در جست‌وجوي چه چيز هستيم و چه چيزي را مي‌خواهيم مورد تامل و نظر قرار دهيم.
شايد تامل در معنا و مفهوم خود «نظريه اجتماعي» نخستين گام باشد. لذا به نظر مي‌رسد براي فهم معناي «نظريه اجتماعي» لازم است ميان چند مفهوم تمايز قائل شد تا محل چالش و نزاع روشن شود. در اين ارتباط ما مي‌توانيم حداقل ميان پنج مفهوم تمايز قائل شويم: الف. تفكر اجتماعي (Social Thought) ب. فلسفه اجتماعي يا سياسي Social/ Political Philosophy) ج. ايده اجتماعي (Social Idea) د. نظريه جامعه‌شناختي (Sociological Theory) ه. نظريه اجتماعي (Social Theory)
الف. تفكر اجتماعي: برخلاف سوبژه دكارتي كه «من»ي مستقل و منفك از جهان و ديگري است، پيوند با ديگري در سرشت انسان است و همان‌گونه كه هايدگر به‌درستي تاكيد مي‌كند با‌‌‌ ـ‌ ديگري‌ ـ‌‌ بودن از اساسي‌ترين اوصاف ساختار وجودشناختي آدمي است. به بيان ساده‌تر، انسان بودن انسان در گرو عالَم و حيات اجتماعي اوست و او از زماني كه وارد اين مرحله نوعي خود شده است، همواره داراي فهم و تصوري از خويشتن، ديگري و نسبت خويش با ديگري بوده است. اين فهم و تصور، بنياد هرگونه تفكر اجتماعي است. تعبير «تفكر اجتماعي» آن‌چنان عام است كه همه صورت‌بندي‌هاي نظري از حيات و پديدارهاي اجتماعي، همچون فلسفه سياسي يا نظريات علمي جامعه‌شناختي، ايده اجتماعي و... را در برمي‌گيرد. ليكن مرادم از كاربرد تعبير «تفكر اجتماعي» در اين مقاله، اين است كه نشان دهم همان‌گونه كه تفكر فلسفي (متافيزيكي) (1) و نيز انديشه علمي يگانه شيوه‌هاي تفكر نبوده، همواره در برابر بشر امكانات ديگري از تفكر وجود داشته است و نمي‌توان مدعي بود كه تفكر فلسفي و علمي تنها نحوه‌هاي ممكن از انديشيدن است، به همان قياس نيز فلسفه سياسي/ اجتماعي يا تفكر علمي يعني تفكر فلسفي يا علمي درباره حيات سياسي و اجتماعي يگانه شيوه‌هاي ممكن انديشيدن درباره جامعه و حيات سياسي و اجتماعي نيست. لذا همان‌گونه كه في‌المثل نحوه تفكر بودا، زرتشت يا مسيح را نمي‌توان تفكر فلسفي، در معنايي كه متفكران يوناني همچون سقراط، افلاطون و ارسطو مي‌انديشيدند، ناميد، نحوه فهم آنان را نيز از حيات اجتماعي نمي‌توان فلسفه اجتماعي يا سياسي به معناي دقيق كلمه تلقي كرد. پس در ميان اقوام گوناگون، همچون ايرانيان، هنديان يا چينيان و حتي در ميان جوامع بدوي آفريقايي يا در ميان سرخ‌پوستان آمريكايي نيز همواره نحوه‌اي از تفكر اجتماعي بوده است، گرچه اين سخن بدين معنا نيست كه در ميان آنان فلسفه سياسي و اجتماعي به معناي يوناني آن وجود داشته است. بنابراين، تعبير «تفكر اجتماعي» در اينجا به آن نحوه‌هاي تفكري در باب جامعه اشاره دارد كه در سنت‌هاي نظري ديگري غير از سنت متافيزيك يوناني شكل گرفته‌اند. اين نحوه‌هاي تفكر غيرمتافيزيكي را مي‌توان در انديشه‌هاي اسطوره‌اي، ديني، عرفاني، شاعرانه و هنري و... جست‌وجو كرد.
ب. فلسفه اجتماعي/ فلسفه سياسي: مرادم از فلسفه اجتماعي يا فلسفه سياسي در اينجا مشخصا آن شيوه انديشيدني در باب حيات سياسي و اجتماعي است كه در سنت متافيزيك غربي شكل گرفته است؛ يعني ترسيم يك نظام اجتماعي آرماني بر اساس عقل بشري و استنتاج اين نظام از يك سيستم فلسفي. نمونه‌هاي بارز فلسفه سياسي و اجتماعي را مي‌توان در انديشه اجتماعي فيلسوفاني چون افلاطون، ارسطو، هابس، لاك، كانت و... مشاهده كرد.
ج. ايده اجتماعي: عموم انسان‌ها تصوري از خود، ديگران، نسبت خويش با ديگري و اساسا جامعه دارند، ليكن آنها غالبا در سپهر روشني درباره حيات سياسي و اجتماعي نمي‌انديشند. آنها گاه به عمل اجتماعي كه اوج آن عمل سياسي است، روي مي‌آورند اما لزوما در حين عمل به مقدمات نظري و نيز نتايج و پيامدهاي نظري عمل سياسي و اجتماعي خويش نمي‌انديشند. به تعبير ساده‌تر، آنها فاقد «نظريه اجتماعي»، در معناي خاص كلمه هستند، هر چند كه از «ايده اجتماعي»، به معناي دركي مبهم و ناروشن از وضع موجود و وضع مطلوب سياسي و اجتماعي، برخوردارند.
د. نظريه جامعه‌شناختي: مرادم از نظريه جامعه‌شناختي نظريه‌اي است كه بر اساس روش‌هاي علمي، مشخصا روش‌هاي تجربي و مورد پذيرش علم جامعه‌شناسي شكل گرفته يا بر اساس همين روش‌ها مورد ارزيابي و قضاوت قرار مي‌گيرند. (2)
هـ . نظريه اجتماعي: نظريه اجتماعي زماني شكل مي‌گيرد كه ما آگاهانه تلاش مي‌كنيم تا حيات سياسي و اجتماعي را تحت مقولات و مفاهيم روشني تبيين كرده، تا عمل سياسي و اجتماعي را قاعده‌مند كنيم.
بنا بر پاره‌اي از تعاريف، نظريه اجتماعي عبارت است از «هر شكل از نظريه‌پردازي انتزاعي درباره ماهيت جامعه انساني، اقتصاد و عمل اجتماعي». «يك نظريه اجتماعي نظام‌يافته نه‌تنها مي‌تواند به عنوان وسيله‌اي براي تبيين و فهم سياست گذشته و حال به نظر آيد، بلكه راهنمايي بالقوه، يا در واقع الزامي براي عمل سياسي آينده است». «يك نظريه اجتماعي از يك سو معطوف به عمل سياسي و اجتماعي و از سوي ديگر مبتني بر مباني نظري و فلسفي است». «نظريه اجتماعي تلاش براي سامان‌بخشي و توجيه نظري عمل هدف‌دار و معطوف به جامعه است. يك عمل سياسي ممكن است مبتني بر يك نظريه اجتماعي باشد و ممكن است نباشد، ليكن يقينا مبتني بر يك ايده اجتماعي خواهد بود. براي مثال، در غرب نظريات فلسفي هابز، هيوم، كانت، فيلسوفان عصر روشنگري، لاك، جان استوارت ميل، بنتام و... در شكل نظريه اجتماعي ليبراليسم و دموكراسي و انديشه‌هاي فلسفي فوئرباخ، ماركس، سن‌سيمون و پرودون و... به شكل نظريه اجتماعي سوسياليسم و كمونيسم ظهور پيدا مي‌كند و هر دو نظريه پشتوانه دو جنبش اجتماعي عظيم در قرون 19 و 20 قرار مي‌گيرند.
حال سوال اين است: وقتي از دلايل عدم‌ظهور نظريه اجتماعي در جامعه‌اي چون ايران سخن گفته مي‌شود، دقيقا چه چيزي را مراد مي‌كنيم؟ بر اساس مفاهيم چندگانه‌اي كه ارائه شد بايد براي خود روشن كنيم كه دقيقا موضوع مورد پرسش چيست. به گمانم، ما نمي‌توانيم از عدم‌ظهور تفكر اجتماعي و ايده اجتماعي در جوامع سخن بگوييم چرا كه در هر جامعه و فرهنگي نحوه‌اي از تفكر اجتماعي وجود داشته و دارد، هر چند كه اين نحوه تفكر اجتماعي از سنخ تفكر متافيزيكي افلاطون و ارسطو نبوده است. فرضا ما مي‌توانيم از تفكر اجتماعي در دين زرتشت، يهود، مسيحيت، اسلام يا بوديسم سخن بگوييم. همچنين همه انسان‌ها در عمل سياسي و اجتماعي خود داراي ايده‌اي اجتماعي هستند، هر چند اين ايده اجتماعي تا سطح نظريه اجتماعي ارتقا نيافته باشد.
ليكن، مسئله در مورد «فلسفه اجتماعي/ سياسي»، «نظريه جامعه‌شناختي» و «نظريه اجتماعي»، شكل ديگري به خود مي‌گيرد. از قضا، ربط بسيار وثيقي ميان اين سه وجود دارد. اين امر به هيچ‌وجه اتفاقي نيست كه اين سه، برخلاف تفكر اجتماعي و ايده اجتماعي صرفا در دل تمدن غربي شكل گرفته‌اند. آنچه اين سه را به هم متصل مي‌كند چيزي نيست جز سنت نظري واحدي كه اين سه را به هم پيوند مي‌دهد؛ يعني سنت نظري متافيزيك.
حال اگر پرسش از چرايي عدم‌ظهور نظريه اجتماعي (در معنايي عام و كلي تعبير) در جامعه‌اي چون ايران به چند پرسش از چرايي‌هاي عدم‌ظهور فلسفه اجتماعي/ سياسي، عدم‌ظهور نظريه جامعه‌شناختي و عدم‌ظهور نظريه اجتماعي (در معناي خاص كلمه) در يك جامعه تفكيك گردد، بر اساس مقوله «سنت نظري متافيزيك» مي‌توان روشنايي بيشتري را بر مسئله افكند و پاسخ نسبتا معقولي را يافت. مي‌پرسيم: چرا در جامعه‌اي خاص فلسفه سياسي و اجتماعي شكل نگرفته است؟ پاسخ ما اين است: زيرا فلسفه سياسي و اجتماعي در يك سنت فلسفي (متافيزيكي) ظهور مي‌يابد؛ و جامعه‌اي كه فاقد سنت تفكر متافيزيكي است بديهي است كه نمي‌تواند با مقولات متافيزيكي در باب حيات سياسي و اجتماعي خويش بينديشد. حال چرا نظريه‌هاي جامعه‌شناختي نيز در يك چنين جامعه‌اي شكل نمي‌گيرد؟ باز هم به همان دليل. نظريه‌هاي جامعه‌شناختي، يعني نظريه‌هاي سازگار با روش‌هاي علمي معتبر در علم جامعه‌شناسي در جامعه‌‌اي ظهور مي‌يابد كه در آن جامعه‌شناسي در معناي علمي آن شكل گرفته باشد و علم جامعه‌شناسي در دياري حدوث و ظهور مي‌يابد كه اساسا خود نحوه نگرش علمي به طور كلي شكل گرفته باشد. ما نمي‌توانيم جامعه‌اي را تصور كنيم كه فرضا جامعه‌شناسي، به منزله يك علم، در آن شكل گرفته است اما تفكر علمي در ديگر بخش‌هاي آن حادث نشده است. لذا در جوامعي كه تفكر علمي شكل نگرفته، علم جامعه‌شناسي و نظريات علمي جامه‌شناختي نيز نمي‌تواند تكون و قوام يابد. حال سوال اين است: تفكر علمي در چه جوامعي شكل مي‌گيرد؟ پاسخ بنده اين است: در جوامعي كه در تاريخ و سنت متافيزيك غربي قرار داشته‌اند. بنابراين، همان‌گونه كه گفته شد، ربطي وثيق ميان علم جديد به طور كلي، علم جامعه‌شناسي و نظريات جامعه‌شناختي وجود دارد و آنچه شيرازه همه اينها را تشكيل مي‌دهد سنت تفكر متافيزيكي است كه در بسط و سير تاريخي خويش به ظهور تفكر علمي و تكنولوژيك جديد منتهي شده است. در مورد نظريه اجتماعي نيز قصه از همين قرار است؛ يعني ميان نظريه اجتماعي با علم و عقلانيت مدرن و ميان آن دو با سنت تفكر متافيزيكي پيوندي ريشه‌اي و بنيادين وجود دارد.
اگر پرسش اصلي اين مقاله، يعني بررسي چرايي عدم‌ ظهور نظريه اجتماعي در ايران، را از زاويه ديگري نيز بررسي كنيم، به همين نكته اصلي، يعني ربط وثيق ميان نظريه اجتماعي و تفكر متافيزيكي خواهيم رسيد. بايد پرسيد: آيا نظريه اجتماعي صرفا در ايران شكل نگرفته است يا اساسا اين پرسش در ديگر جوامع نيز عينا قابل تكرار است؛ يعني مي‌توان پرسيد كه چرا نظريه اجتماعي در چين، هند يا آفريقا شكل نگرفته است. به تعبير ديگر، اين پرسش كه چرا نظريه اجتماعي در ايران شكل نگرفته است تا حدود زيادي ذهن را رهزني مي‌كند و گويي واحد اصلي مطالعاتي ما در مواجهه با اين پرسش «جامعه» در مفهوم جامعه‌شناختي آن است و پاسخ پرسش مذكور را در مقولاتي چون جغرافيا، نژاد يا در شرايط سياسي، اقتصادي و اجتماعي خاصِ كشوري چون ايران بايد جست‌وجو كرد. لذا، با اين زمينه ذهني، عواملي چون جغرافيا، نژاد، شرايط سياسي، اقتصادي يا اجتماعي را بايد علت اصلي عدم‌ظهور نظريه اجتماعي در جامعه‌اي چون ايران تلقي كرد.
2. پس به جاي آنكه بپرسيم «چرا نظريه اجتماعي در ايران شكل نگرفته است؟» سوال را به چه شكل ديگري بايد مطرح كنيم تا مسئله به شكل صحيح‌تري مطرح گردد؟ به نظر مي‌‌رسد كه پاسخ اصلي‌تر و بنيادي‌تر را در سطح و حوزه ديگري بايد جست‌وجو كرد. اما كجا؟ به نظر مي‌رسد طرح اين فرضيه چندان غيرقابل بحث و مناقشه‌آميز نباشد كه «نظريه اجتماعي در جوامعي شكل گرفته است كه در اين جوامع عقلانيت مدرن و نهاد علم مدرن تكوين و ظهور يافته است»؛ يعني ظهور «نظريه اجتماعي» پيوندي وثيق با ظهور علم تجربي جديد و عقلانيت مدرن دارد.
حقيقت امر اين است كه در گذشته و در همه جوامع ماقبل مدرن، انسان‌ها عموما به نظمي پيشين و مقدر براي جهان قائل بودند و سعادت آدمي را در هماهنگ شدن با اين نظم پيشين تلقي مي‌كردند. ليكن در دوران مدرن اين اميد در دل انسان غربي قوت و شدت و حدت بيشتري يافت كه وي مي‌تواند حيات فردي، سياسي و اجتماعي خويش را بر اساس اراده و طرح و برنامه‌هاي خرد انساني خويش و نه بر اساس خرد الهي يا عقل جهاني (لوگوس) شكل دهد. در دوران مدرن انسان جديد به اين باور رسيد كه خرد انساني مي‌تواند شكل واقعيت به خود گيرد. اگر انسان سنتي، به دليل ايمان و اعتقادش به نظام‌هاي از پيش تعيين‌شده الاهي يا تاريخي كمتر از آرمان تغيير نظام اجتماعي برخوردار بود، در مقابل، در انسان مدرن پس از دوره رنساس اين آرمان كاملا شكل گرفت. اين آرمان، يعني اميد به تغيير نظام‌هاي اجتماعي، را به‌خوبي در ايدئولوژي‌هاي قرن 19 و 20 و در انقلاب‌هاي اجتماعي اين دو قرن مي‌بينيم. انسان مدرن معتقد است كه جهان و جامعه بايد دگرگون شود و جامعه‌اي پديد آيد كه با نيازهاي عيني و عقلاني افراد هماهنگ باشد. ظهور نظريات گوناگون اجتماعي حاصل يك چنين دوره تاريخي بوده، بايد در پيوند وثيق با ظهور عقلانيت مدرن و اومانيسم و سكولاريسم مستتر در اين عقلانيت فهم شود.
بدين ترتيب، اگر با اين مقدمات موافق باشيم كه ظهور نظريه اجتماعي در غرب، ارتباطي تنگاتنگ با ظهور عقلانيت مدرن و علم جديد داشته، اين دو خود فرزند و حاصل سنت متافيزيك غربي هستند، پرسش مورد نظر ما به اين شكل صورت‌بندي خواهد شد كه «چرا عقلانيت مدرن و علم جديد در جوامعي چون ايران شكل نگرفته است؟». پاسخ اين است: به اين دليل كه خود سنت متافيزيك يوناني در اين بخش از عالَم مثل بخش‌هاي وسيعي از كره خاك، به تمامي مستقر نگشت و به‌رغم دعاوي ما، مبني بر برخورداري از يك سنت نيرومند متافيزيكي، بايد اعتراف كرد كه تفكر فلسفي در حوزه فرهنگ و تمدن اسلامي، در عين حال كه در قياس با بسياري از فرهنگ‌ها و تمدن‌ها، از قوت و اصالت نسبي بيشتري برخوردار بوده است، ليكن از سوي ديگر، از جهات گوناگوني نيز مورد هجوم بوده آنچنان كه سنت تفكر متافيزيك يوناني، با همه لوازم و پيامدهايش، از جمله در عرصه فلسفه سياسي و نظريه اجتماعي، هرگز نتوانست به نحو كامل و تمام‌عياري استقرار يابد. دليل عدم‌استقرار سنت تفكر متافيزيكي در عالَم ايران را نيز بايد در مواجهه سنت عبري با سنت متافيزيك يوناني و غلبه و سيطره تفكر تئولوژيك (كلامي) دانست.
پي‌نوشت‌ها:
1. مراد از تعبير «متافيزيك» يا مابعدالطبيعه همان فلسفه و سنت نظري فلسفه است كه با يونانيان و با متفكراني چون سقراط، افلاطون و ارسطو شكل گرفت. لذا، همان‌گونه كه پرسش‌هاي برخي از دانشجويان و شركت‌كنندگان در همايش به خوبي نشان مي‌داد، نبايد متافيزيك يا مابعدالطبيعه را در معناي غلط و بسيار متداول «ماوراء الطبيعه» يا اعتقاد به ماوراءالطبيعه فهم كنند و اين نتيجه‌گيري بي‌ربط را بكنند كه اين متافيزيك، يعني اعتقاد به عالَم ماوراءالطبيعه است كه سبب عدم‌رشد علم اجتماعي و شكل‌گيري نظري- اجتماعي در جوامعي چون ايران گشته است!
2. اينكه آيا جامعه‌شناسي را مي‌توان علم به معناي دقيق كلمه دانست يا نه و آيا در علوم انساني تجربه و روش تجربي به همان معنايي است كه اين اصطلاحات در علوم طبيعي به كار برده مي‌شوند، هيچ‌يك محل بحث ما نيست و به موضوع اصلي ما در اين مقاله ارتباط پيدا نمي‌كند. ما جامعه‌شناسي را يك علم، يعني مجموعه منظم و ضابطه‌مندي از آگاهي‌ها درباره جامعه و در همان معنايي مي‌دانيم كه در موطن اصلي اين شاخه مطالعاتي، يعني جامعه‌شناسي، از آن مراد مي‌شود.
 دوشنبه 27 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 265]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن