تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):روزه پرهيز از حرامها است همچنانكه شخص از خوردنى و نوشيدنى پرهيز مى‏كند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804096501




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گفتگوي رجانيوز با پروفسور مولانا/2اولويتشان را تخريب احمدي‌نژاد قرار داده‌اند


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: گفتگوي رجانيوز با پروفسور مولانا/2اولويتشان را تخريب احمدي‌نژاد قرار داده‌اند
اگر ما ميليونها دلار خرج مي كرديم، تبليغاتي كه آنها عليه خودشان و به نفع ما انجام دادند، نمي توانستيم انجام دهيم. جهالت و احمقي اين صهيونيستها موجب شد كه اشتباه بزرگي را مرتكب شوند. دانشجويان و دانشگاه هاي امريكا بعد از سخنراني آقاي احمدي نژاد از من براي بيان نظراتم در مورد اين جلسه دعوت كردند.
اشاره: بخش اول گفتگو با پروفسور سيد حميد مولانا كه به تأثيرات عميق قيام 15 خرداد بر جنبش هاي گوناگون در جهان و انقلاب اسلامي ايران و تحولات پس از آن اختصاص داشت، هفته گذشته منتشر شد. در بخش دوم اين گفتگو، پروفسور مولانا به روش تبليغ امام و الگوگيري از آن در روش هاي دكتر احمدي نژاد، بازتاب هاي حكم ارتداد سلمان رشدي، ارتحال امام و رهبري حضرت آيت الله خامنه اي در غرب پرداخته است. همچنين در اين بخش ناگفته هايي از ماجراي دانشگاه كلمبيا و تحليل مولانا از اين وقايع بيان شده است:

به نظر مي رسد محبوبيت امام در روش تبليغ ايشان بود. ظاهراً شما در نظريات خودتان در حوزه ارتباطات تبيين خاصي از روش امام داريد. آيا اتخاذ ديپلماسي فرهنگي در دولت نهم در ادامه همين سير قابل بحث است؟ اين ديپلماسي تا چه حدتأثيرگذار بوده و چه آسيبها و چشم اندازهايي دارد؟

تأثير سخنان امام از دو جهت است. يكي آنكه در حين سخن خود به پيامهايش تسلط دارد. يعني ايشان در مورد اسلام و ايران و جهان به خوبي آگاهي داشت. دوم آنكه اين سخنان از قلب و روح ايشان بيرون مي آمد نه متأثر از انگيزه هاي سياسي.
بنابراين، امام در حدي از تسلط بود كه كسي نمي توانست ايشان را به چالش بكشاند كه مثلاً كسي بگويد سخنان شما در جهت رسيدن به اهداف شخصي، حزبي و يا گروهي است يا به دنبال ايجاد سر و صداي سياسي هستيد. ميزان تأثيرگذاري امام دراز مدت و ماندگار است. در تبيين انقلاب اسلامي ايران بايد سخن ما با عملمان يكي باشد. سخن ما بايد با سخن رسانه ها و ديپلماسي اروپا تفاوت كند و روش ديگري داشته باشد.

تأثير سخن امام و يارانش در مورد مسائل كوچك حزبي نبود بلكه در مورد اصول و ارزش هاي والاي اسلامي بود. علت اينكه سخن آقاي احمدي نژاد تأثيرگذار است و يا اينكه نسبت به صحبتهاي ايشان در دانشگاه كلمبيا پرخاشگري مي شود نيز همين است كه در امتداد مسير امام و حركت در مسير اصول اسلام است. وي از موضوعات فرار نمي كند. حتي با سكوت خود در مقابل فحاشي رئيس دانشگاه كلمبيا نشان داد كه فحاشي، گفتمان يك تمدن نيست.

از طرف ديگر در دنيايي كه امروزه ساكت است، وي مسأله عدالت را مطرح مي كند، در حاليكه معمولاً روشنفكران و همه سياستمداران از قدرت صحبت مي كنند و سخني از عدالت در ميان نيست.

صداي آقاي احمدي نژاد مانند نهرو و گاندي در فضاي آزاد شنيده و وي مورد حمله واقع مي شود. ولي با وجود همه اين جنجال ها، صحبت هايش تأثيرگذار است. امريكايي ها اعتراف دارند كه صداي احمدي نژاد و عملكرد دولت او هرچه قدر هم محدود شود، تأثير گذار است و اگر اينگونه نبود، اين همه واكنش نسبت به آن نشان نمي دادند. در زمان دولت سابق ما اينهمه تأثيرگذار نبوديم و به همين دليل بود كه ايران در زمان 8 ساله رياست جمهوري كلينتون در دستور كاري روزانه كاخ سفيد هيچگاه از رده 12 و 13 به رده 5 هم نرسيد. در حاليكه امروز در دستور اول روزانه آنهاست. قدرت در فكر ما است. عاشورا و انقلاب اسلامي هم همينطور است.

مشروعيت، مقبوليت و حقانيت از جمله ويژگيهاي انقلاب اسلامي و حضرت امام(ره) است. ممكن است برخي افراد تنها يكي از اين شرايط را داشته باشند ولي مجموعه اين شرايط قدرت فراواني به وجود خواهد آورد. درواقع بايد گفت اگر نوري در روشنايي باشد، قابل ديدن نيست. اگر امام پيش آمدند، نوري در تاريكي اين دنيا بودند. در شرايطي كه در اين 2500 سال مشروعيت و مقبوليت شاهان دائماً رو به كاهش بود، نوري ظهور كرد كه بسيار هم مؤثر بود. اين انقلاب صرفاً در جهت ارتقاء وضعيت اقتصادي نبود چرا كه در اين صورت هدف ما شبيه امريكايي ها خواهد بود. درواقع هدف امام از انقلاب، تشكيل حكومت اسلامي بود، نه حكومت دموكراتيك غيرديني و نه صرفاً ارتقاء سطح معيشت.

مشكل تمام دانشمنداني كه اصلاً انقلاب اسلامي را نتوانستند پيش بيني يا توجيه و تبيين كنند اين بود كه آنها فكر كردند علم جامعه شناسي، روان شناسي، مردم شناسي و علوم سياسي مي تواند چهارچوب بقاي يك نظام باشد. در دانشگاهي كه من هم درس مي خواندم، همين چهارچوب، تدريس مي شد. مثل تئوري بازي ها، نظريه هاي هگل، ماركس، جان لاك و مورگانتا، Simultion (كه چگونه جنگها اتفاق مي افتد براساس فرمولهاي رياضي). در واقع اينها در اين چارچوب حركت مي كردند و در همين چهارچوب هم بود كه مدرك دكتري به من دادند. ولي حميد مولانا استنباط هاي خود را از 20 سال آموزش و تربيت قرآني، ملي، فرهنگي و ايراني بوجود آورد. اگر من راه اساتيد خود را در دانشگاه هاي امريكا ادامه داده بودم، الآن نمي توانستم اين صحبتها را بكنم.

4-5 سال قبل از انقلاب اسلامي در دانشگاه كارل ماركس آلمان شرقي روبروي هزاران نفر مقاله خود را درباره انقلاب ارائه دادم و در مورد عاشورا، حسينيه و مسجد صحبت كردم. همان موقع عده اي اظهار شگفتي مي كردند كه اصلاً اين آيت الله و شيعه و دين چيست؟ براي اينكه آنها تغيير و تحولات را در چارچوب نظريه هاي علوم سياسي و ساختارهايي مثل احزاب مي فهميدند و معتقد بودند هر اتفاقي كه مي خواهد روي دهد، بايد از كانال اين ساختارهاي مدرن عبور كند. در واقع در جريان بحث با آنها دو ميز را فرض كردم كه روي يكي همه آن چيزهايي بود كه آنها مي گفتند مثل دولت، شاه، وزرا، ارتش و... اما در ميز ديگر كه به صورت نامرئي بود، 1400سال روشن بيني، علم اسلامي و اجتهاد كه از پيامبر شروع شده و تا ابن سينا و ابن خلدون و علامه طباطبايي رسيده است، اين جريان با جريان انديشمندان غربي مثل هگل، كاملاً متفاوت است.

در يك ميز شاه با تمام خصوصيات اعم از بي سوادي، نالايقي، فساد و ابتذال هيئت حاكمه قرار دارد، در طرف ديگر 10 هزار طلبه، 2 هزار واعظ، چند صد نفر آيت الله و 3، 4 نفر آيت الله العظمي كه مشروعيت آنها مردمي و ديني است و از قدرت مالي هم در اثر وجوهاتي كه مردم به آنها مي دهند، برخوردارند. امام شروع به سازماندهي و بسيج گروه اسلامي و طلاب عليه دستگاه طاغوت كرد. مشكل روشنفكران و سياستگذاران واشنگتن اين بود كه آنها در چهارچوب فرمول هاي خودشان آن ميز را داشتند. اما اگر بر هر دو جريان تسلط داشته باشيد، آن وقت امكان فهم و تلفيق آنها بوجود مي آيد. در سال 1974 (5 سال قبل از انقلاب) در مقاله اي كه نوشتم، اين قضيه مطرح شد و يكي از نتيجه گيري هاي من اين بود كه رسانه هاي ايراني و خارجي مشروعيت طرح اين قضيه را ندارند و مقبوليت هم ندارند.

بحثمان را در حوزه تخصصي شما، ارتباطات، پيش مي بريم. اگرچه رسانه ملي پس از انقلاب سعي داشته در خدمت آن باشد اما هنوز راه درازي در پيش دارد و شما هم در كتاب خودتان تصريح كرديد كه يكي از بزرگترين وظايف انقلاب درست كردن تلويزيون و رسانه اي است كه بتواند در خدمت اين مدل سياسي- اجتماعي و تشكل اسلامي قرار گيرد. خود اين تشكل اسلامي بايد به چه شكلي باشد؟

به نظر من بايد در 3 حوزه، متفكرين اسلامي، دست به نظريه پردازي و نهادسازي بزنند.

اول؛ در مورد مدل حزبي تشكل اسلامي بايد دقيقاً توجه شود كه آيا اصلاً بايد نظام حزبي، غير حزبي، نيمه حزبي، حلقه اي و يا حرفه اي باشد يا نه؛ مدل حزبي به تمدن غرب برمي گردد و در اينجا جواب نمي دهد. حتي غربي ها هم از آن ناراضي هستند. من بارها بر يك تشكل اسلامي تأكيد كردم كه براي تشكيل آن هم الگويي مختص خودمان لازم است. درواقع بايد به يك شكل بسيج سياسي در اين زمينه برسيم تا از كجروي ها دور بمانيم. فرهنگ، دين و سياست ما يك نوع تشكل ديگر نياز دارد. براي همين هم در اين 200 سال حتي يك حزب حاكم موفق و ماندگار نداشتيم.

دوم؛ ما هنوز الگوي اسلامي دانشگاه نداريم و دانشگاه ما اگرچه همكاري هايي با حوزه دارد اما آن اتفاق لازم نيافتاده است. اين مطلب را به حساب سابقه طولاني در طول زندگيم در زمينه مسائل دانشگاهي، مي گويم. با وضعيتي كه داريم دانشگاه ما نمي تواند دوام بياورد و روز به روز هم در حال وخيم تر شدن است. بايد مدل دانشگاهي به وجود آوريم كه حوزه و جامعه بتوانند با آن كار كنند.

سوم؛ حوزه رسانه ها است. يعني بايد يك مدل رسانه اي مختص به خودمان داشته باشيم و رسانه هاي غربي نبايد الگوي رسانه اي ما باشند. كساني كه به دنبال آنها هستند يا تنبل هستند يا نمي دانند و يا نمي خواهند اين كار را بكنند. در واقع مدل ارتباطي و مديريتي امام بايد در اين مسائل جاري شود. اين مسأله بدان معنا نيست كه ما هيچ پيشرفتي نداشتيم. راديو و تلويزيون ما غيرقابل مقايسه با دوران طاغوت است و پيشرفت هايي داشته است اما هنوز جواب اين مسائل اساسي را نداده ايم.

اگر ما در يكي دو جا، كاري اساسي كرديم، تمام مسائل ما هم به دنبال آن شكل مي گيرد و بهبود خواهد يافت. مثال آن هم ولايت فقيه است كه بزرگترين ابداع ما در حوزه مسائل سياسي و بزرگترين سير انديشه اي است كه در طول اين هزاران سال بوجود آمده است.

من خاطره اي شيرين از مراسم كنفرانس سران كشورهاي اسلامي در ذهن دارم. هنگامي كه وارد سالن كنفرانس شدم، اشك چشمانم را فراگرفت. چراكه با سران، رؤسا، نخست وزيران، شيوخ و اميران كشورهاي اسلامي روبرو شدم كه براي اولين بار در تاريخ اين تشكيلات و تاريخ سياسي دنيا، اين افراد در ايران جمع شده بودند. هنگامي كه حضرت آيت الله خامنه اي وارد شدند مورد احترام همه قرار گرفتند. در واقع مقام ولايت فقيه كه در كشور ما وجود داشت، مورد توجه آنها قرار گرفت. اخيراً سيد حسن نصرالله هم عنوان كرد ما افتخار مي كنيم كه پيرو ولايت فقيه هستيم. اين پيام با توجه به وضعيت خاص لبنان پيام مهمي است.

غربيها از زماني كه امام(ره) بحث ارتداد سلمان رشدي را مطرح كردند، آنگونه كه تافلر در كتاب "جابجايي قدرت" مي گويد، تازه فهيمدند قدرت آيت الله خميني از كشور، منطقه و دنيا عبور كرده است و ديگر بايد نگران اين وضعيت بود. بازتاب اين حكم به چه صورت بود؟

سؤال اساسي اين است كه چرا قدرت امام خميني در مقايسه با قدرت ساير روحانيون مثل "شيخ الازهر مصر" بسيار بالاتر و مؤثرتر در دنياست. علت اين امر به تشيع و اجتهاد و مقام روحانيت در شيعه برمي گردد. ويژگي هاي منحصر به فرد روحانيت شيعه كه سابقه نداشته است، باعث مشروعيت و مقبوليت آن شد. همين چيزي كه الآن در مورد سيدحسن نصرالله كه يكي از بزرگترين صداها در دنياي شيعه است، وجود دارد. الآن حتي اگر بزرگ ترين فرد سني فتواي قتل كسي مثل بن لادن را صادر كند، مورد تمسخر قرارخواهد گرفت اما موقعي كه اين طرح از جانب امام(ره) مطرح شد، بسيار مؤثر بود. اين قدرت امام ناشي از تعصبات نيست. يك مسئله تاريخي است كه فقيهي اين قدر در ذهن ها نفوذ دارد. اين دستور مانند دستور از بين بردن يك نفر توسط FBI و يا سازمان سيا نيست.

در امريكا 2 سؤال مطرح بود. يكي اينكه علت اين كار امام چيست و ديگر اينكه او چگونه مي تواند اين كار را انجام دهد؟ در همين زمان بود كه من نامزد رئيس انجمن بين المللي پژوهش در علوم ارتباطات شده بودم كه بزرگترين انجمن علوم ارتباطات است كه 2500 دانشگاه عضو آن هستند و من هم 40 سال عضو آن بودم. گاهي هم قائم مقام و گاهي هم عضو شوراي آن بودم. زماني كه اين فتوا صادر شد، ساير اساتيد نزد من آمدند و گفتند، ما مي خواهيم شما را به عنوان نامزد معرفي و انتخاب كنيم و من هم نامزد شدم. در كنگره اي كه براي انتخابات تشكيل شد خيليها با نامزدي من مثل دانمارك، نروژ و بريتانيا مخالفت كردند و تأكيد داشتند مولانا بايد موضع خود را نسبت به اين فتوا روشن كند وگرنه به او رأي نمي دهيم اما عليرغم اين مخالفت ها من رأي آوردم.

سال بعد در كنگره اي كه در كره جنوبي برگزار شد و آغاز دوران رياست من بود، آقاي معتمدنژاد، محسنيان و عده اي ديگر بعنوان شاهد در اين مراسم حضور داشتند. من در نطق خود كه اولين صحبتم بود، گفتم براي اولين بار است كه عده اي از من سؤال مي كنند كه تو انقلابي هستي يا خير و همينطور سؤالاتي را در مورد مخالفت يا عدم مخالفت نسبت به فتواي امام خميني ابراز مي كنند. من در همان جلسه خود را موافق فتواي امام خميني اعلام كردم و گفتم اين مجمع و آكادمي ها براي اين ساخته شده است كه هركس عقايد خود را داشته باشد و من شما را دعوت مي كنم بجاي اين سؤالات، سميناري در مورد برخي مسائل تشكيل شود.

از دوستان مخالف خود مانند پروفسور هملينگ پرسيدم چرا هيچ وقت، هيچكس در انجمن ما حتي در زمان جنگ سرد از كشته شدن هزاران نفر توسط استالين يا در مورد اخراج و كشتار فلسطيني ها توسط اسرائيلي ها در وطنشان حرفي به ميان نياورد. يا در زمان انقلاب اسلامي كه شاه افراد زيادي را تحت شكنجه هاي سنگين قرار مي داد، كسي خواستار قطعنامه اي نشد؟ حال چطور است كه براي يك فتوا كه هنوز هم هيچ كسي كشته نشده ما اينقدر دلسوز آزادي شده ايم؟ من شما و ديگران را دعوت مي كنم در مورد معناي اين فتوا و علت آن تفكر كنيد كه منشأ قدرت صادر كننده اين فتوا چيست كه همه به تكاپو افتاده اند؟

در ايران، انقلاب اسلامي به وجود آمده بود نه انقلاب دانماركي. اين انقلاب مشروعيت خود را از قرآن مي داند و از پيامبر و امام صحبت مي كند. حالا فكر كنيد كسي آمده به اين اعتقادات توهين كرده و فتوايي توسط فقيهي صادر مي شود كه مورد تأييد مردم است. در واقع شما بايد منتظر فتاواي ديگري هم باشيد. با اين صحبتها بود كه آگاهي نسبي در آنها بوجود آمد.

بازتاب رحلت امام و رهبري آيت الله خامنه اي در جهان چه بود؟

از شيوه هاي تبليغات سياسي غرب كتمان كردن حقايق است. آنها از آغاز نتوانستند وجود امام را كتمان كنند اما بعد كه نوبت آيت الله خامنه اي رسيد، تصميم گرفتند سخنان ايشان را كتمان كنند چون ديگر فهميده بودند كه به هر صورتي كه سخنان ايشان منتشر شود، اثر مثبت دارد.

در مورد دولت نهم هم تمام جنگ رواني آنها اين شده است كه رئيس جمهور را مورد حمله رواني و تبليغاتي قرار مي دهند. امروز توافق كاملي بين آنها يعني امريكا و ديگران داخل در اين زمينه وجود دارد و تا جايي كه در توان دارند، دولت آقاي احمدي نژاد را مورد حمله تبليغاتي كاملاً غيرمنصفانه قرار مي دهند. آنها مي گويند ما پس از انقلاب اسلامي ديگر قدرت جنگيدن در تمام جبهه ها را نداريم. بايد هدفمان را مشخص و جزيي كنيم تا موفق شويم. آنها فعلاً اولويتشان را روي آقاي احمدي نژاد قرار داده اند.

آقاي دكتر احمدي نژاد در نشست دانشگاه كلمبيا بسيار خوب مواضعشان را اعلام كردند. من قبل از سفر رئيس جمهور گفتم خوب است كه ايشان علاوه بر اينكه در سازمان ملل مانند سران ساير كشورها سخنراني مي كنند، با وجود همه محدوديت ها امكان حضور و صحبت با مردم امريكا را هم پيدا كنند. دانشگاه كلمبيا مركز صهيونيست ها و از دانشگاه هاي معتبر امريكاست. به اين مسئله فكر كردم كه چون حقانيت با ما است چرا از اين فرصت استفاده نكنيم. 200 تن از سران دولت هاي ديگر به اين دانشگاه رفته بودند اما صحبت علمي انجام نمي دادند و بيشتر به تفريح و خوشگذراني مي پرداختند. آقاي احمدي نژاد چند مرتبه به من گفته بودند كه من علاقه زيادي دارم با مردم امريكا صحبت كنم ولي فكر كردم اگر از دانشگاه كلمبيا دعوتي براي آقاي احمدي نژاد انجام شد، ايشان بروند و حتي اگر در آن جلسه اعتراض و يا فريادي عليه ما صورت گرفت، بازهم به نفع ماست.

به هر حال، من كه در طول دوران زندگي خود با رؤساي دانشگاه هاي امريكا همكاري داشته ام، اصلاً فكر نمي كردم كسي به احمقي و كوته فكري رئيس دانشگاه كلمبيا پيدا شود كه توهين و فحاشي زيادي در صحبتهاي خود داشته باشد. البته من از اين مسئله خشنود شدم چون كسي كه درابتدا به اين شكل صحبت كند، مشروعيت خود را از دست مي دهد. بعد هم در ادامه آقاي احمدي نژاد صحبتهاي خود را بيان كرد.

اگر ما ميليونها دلار خرج مي كرديم، تبليغاتي كه آنها عليه خودشان و به نفع ما انجام دادند، نمي توانستيم انجام دهيم. جهالت و احمقي اين صهيونيستها موجب شد كه اشتباه بزرگي را مرتكب شوند. دانشجويان و دانشگاه هاي امريكا بعد از سخنراني آقاي احمدي نژاد از من براي بيان نظراتم در مورد اين جلسه دعوت كردند. در اين دانشگاه ها اين موضوع به عنوان موضوع روز قرار گرفت و مخالفين هم نتوانستند به هدف خود برسند. اظهارات رئيس دانشگاه كلمبيا واژه آزادي بيان و فرهنگ را از بين برد و نشان داد با وجود اينكه كه همه مخالفين و صهيونيست ها نيروهاي خود را عليه رئيس جمهور بسيج كرده بودند، باز به هدفشان نرسيدند.

واقعاً زحمتي كه دكتر احمدي نژاد در سفرها متحمل مي شوند و انرژي و تسلط و خونسرديشان در مقابل مخالفين ستودني است. اتكاي ايشان به ارزشهاي اسلام و انقلاب باعث به وجود آمدن انعكاس وسيع در رسانه ها براي ايشان شده است اما ما آنطور كه بايد و شايد در مورد مسائل انقلاب و همينطور دانشگاه كلمبيا پوشش لازم را نداديم.

اي كاش مستند خوبي از آن واقعه ساخته شود چون واقعاً تاريخي بود. اگر اين واقعه بين امريكا و روسيه اتفاق مي افتاد، مثلاً رئيس جمهور امريكا به دانشگاه روسيه مي رفت و اين همه نسبت به او فحاشي مي شد، چه اتفاقي مي افتاد. گاهي اوقات ما از فرصت هاي به دست آمده براي خود استفاده لازم را نبرده ايم.

در ضمن من پيش بيني مي كنم سفري كه آقاي احمدي نژاد در سپتامبر 2008 به نيويورك خواهند داشت، به دليل انتخابات امريكا و مسائل ايران بسيار جالب خواهد بود.

اخبار مرتبط:

گفتگوي رجانيوز با پروفسور مولانا(1): پانزده خرداد؛ مبدأ تحولات جديد و به چالش طلبيدن امريكا

اهداف و مأموريت‌هاي بنياد علمي- فرهنگي مولانا
 يکشنبه 26 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 220]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن