محبوبترینها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1855784459
با دكتر صادق واعظزاده، معاون علمي و فناوري رئيسجمهور و رئيس بنياد ملي نخبگان تكميل چرخه نوآوري كشور
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: با دكتر صادق واعظزاده، معاون علمي و فناوري رئيسجمهور و رئيس بنياد ملي نخبگان تكميل چرخه نوآوري كشور
جام جم آنلاين: همانطور كه در گفتگوي ديروز اشاره شد تاسيس معاونت علمي و فناوري، يك تصميم انقلابي بود و به گفته رياست جمهوري از آنجايي كه صيانت از نيروي فكري و انسانهاي خلاق بزرگترين عملي است كه در شرايط كنوني بايد انجام گيرد، تصميم گرفته شد در نهاد رياستجمهوري معاونت مستقلي به نام علمي و فناوري تشكيل شود؛ اما پس از گذشت يك سال و اندي، فلسفه وجودي اين معاونت با انتقادهايي مواجه بوده است اما دكتر صادق واعظ زاده ضمن ارائه دلايلي كه منجر به تشكيل معاونت علمي و فناوري شده اند اين حوزه را بهترين راهكار براي تقويت و پشتيباني از فعاليت هاي علمي و هماهنگي و همسو شدن آنها در غالب يك نظام مي داند كه به حركت پژوهشي كل كشور به سمت چشمانداز 20 ساله كمك ميكند.
اما آيا اين مساله باعث نخواهد شد در كل فرآيند واحدهاي سازمان بيشتري را از دست دهند و از اهداف چشمانداز عقب بيفتند؟ اين سوال را براي آن ميپرسم كه در حال حاضر در حدود يكچهارم از زمان در نظر گرفته شده براي چشمانداز سپري شده است.
به هر حال، اين كار بايد شروع شود. ما الان به اين ضرورت رسيديم و از دستگاهها خواسته شد حتما اين كار را انجام دهند. درست است ما چند سال از زمان تصويب چشمانداز را پشتسر گذاشتهايم و بهتر بود كه بلافاصله پس از تصويب چشمانداز از دستگاههاي علمي خواسته ميشد چشمانداز خودشان را زير چشمانداز كلي مشخص كنند؛ اما به هر حال، اگر اين كار بسرعت و فوريت در دستگاهها انجام شود اگرچه دو سه سالي عقب هستيم ولي اميدواريم اين عقبماندگي با تلاشي بيشتر جبران شود.
در اين سياستها پيشبيني شده است كه ماموريت هر كدام از مراكز پژوهشي معلوم شود، يعني در چرخه نوآوري ماموريت هر كدام مشخص شود و با توجه به ماموريتهاي وزارتخانه متبوع خود ماموريتها و وظايف اصلي خود را مشخص كنند.
ماموريتهاي بسياري از اين مراكز بر حلقههاي مياني چرخه نوآوري متمركز است. يعني حلقههايي كه علم و فناوري را در حل مسائل و مشكلات كشور به كار ميگيرد. اما حلقههاي ابتدايي چرخه نوآوري مثل توليد علم را بيشتر از دانشگاهها و پژوهشگاههاي دانشگاهي ميخواهيم، يعني هر حلقه در جاي خود مهم است.
يكي از سياستها اين است كه هريك از اين مراكز بايد ماموريتهاي اصلي خود را با توجه به ماموريتهايي كه در يك چرخه نوآوري وجود دارد، مشخص و برجسته كنند و روي آنها متمركز شوند.
اين كه همه بخواهند همه كار بكنند، شدني نيست. در اين چرخه فكر ميكنيم مراكز مختلف بايد يك مسابقه دوي امدادي را محقق كنند، يعني اگرچه همه با هم يك تيم را تشكيل ميدهند و همه نگران هستند كه در اين مسابقه پيروز شوند؛ اما هر كدام قسمتي از مسير را ادامه ميدهند و وظايف مشخصي دارند. در عين حال ميدانند موفقيت آنان در گروي موفقيت ديگر اعضاي تيم است.
يكي ديگر از اين سياستها اين است كه خطوط يا محورهاي پژوهشي مراكز مشخص شود. اين كاري است كه براي هر پژوهشگر برجسته و هر مركز پژوهشي بايد معلوم باشد. در دنيا مراكز پژوهشي و پژوهشگرهاي برجسته وقتي رشد ميكنند و شناخته ميشوند كه پژوهشهاي آنها پي در پي روي شانه هم سوار شوند تا برجسته شوند. اين يكي از ضعفهاي موجود است.
البته بندرت برخي مراكز ما خطوط پژوهشي مشخصي دارند، اما اكثرا اين خطوط را ندارند و براساس سلايق، نيازهاي مقطعي و ضرورتهاي موردي موضوعاتي را براي پژوهش انتخاب ميكنند. مقداري جلو ميروند و بعد از مدتي آن را رها و موضوع ديگري را انتخاب ميكنند. البته معمولا هيچكدام از اين پژوهشها بد نيستند، اما به دنبال يكديگر نيستند. فراموش نكنيم ما همه كارهاي خوب را نميتوانيم انجام بدهيم، لذا بايد خوبترين را معين كنيم و انجام بدهيم.
خطوط پژوهشي هر مركز بايد براساس برنامه راهبردي مركز و در جهت رفع نيازهاي دستگاه متبوعش باشد. ما نميخواهيم اين خطوط را از مراجع و منابع علمي دربياورند، بلكه بايد آنها را از نيازهاي واقعي استخراج كنند. يعني در يك دستگاه اجرايي نيازهاي اصلي كه بايد از طريق علم و فناوري مرتفع شود، بايد مشخص شود و مراكز روي رفع همان نيازها پژوهش كنند.
ملاحظه ميكنيد كه اجراي اين سياستها كه نيازي به بودجه ندارد، احتياج به تفكر و تامل، هماهنگي و برنامهريزي همكاري دارد كه البته بسيار دشوار است، سياستها تنها با تهيه، تدوين و ابلاغ شدن عملي نميشود؛ اجراي آنها به برنامهريزي و پيگيري قوي هم احتياج دارد.
لحاظ شدن همه اين موارد در سياستها واقعا اميدواركننده است؛ اما در اين برنامه نظارت كيفي هم اعمال ميشود يا تنها كميت مدنظر قرار ميگيرد، چرا كه همانطور كه خود شما اشاره كرديد، ما بالاترين نرخ رشد را از لحاظ توليد علم داريم، اما وقتي دقيق ميشويم، ميبينيم تعداد زيادي مقالات فهرست شده در فهرستهاي معتبر داريم كه بعضا تكراري هستند. آيا برنامهاي براي نظارت بر محتواي كيفي اين چرخه وجود دارد؟
در واقع شما ميخواهيد ضمانت اجراي اين سياستها را بدانيد. بله، روند اجراي سياستها بسيار مهم است البته به شرطي كه اين اجرا تنها نمود عددي نداشته باشد.
سخن شما درست است. اين كار واقعا يك كار كيفي است. اصلا تهيه، اجرا و نظارت كارهايي كاملا كيفي هستند. يعني وقتي برنامهاي تهيه و ابلاغ و در نهايت اجرا ميشود، عمدتا شاخصهاي كمي دارد، يعني با عدد و رقم معلوم است كه به كجا ميخواهيم برسيم لذا نظارت بر آن هم سادهتر است، اما سياستگذاري و اجراي سياستها امري كاملا كيفي است و در نتيجه نظارت بر آن دشوار ميشود.
به همين منظور، از مدتها پيش از اين كه اين سياستها ابلاغ شوند، كارگروهي را تشكيل داديم كه شامل استادان فن و مديران باتجربه علم و فناوري كشور هستند و در تهيه سياستها و ساز و كار نظارت بر تحقق اين سياستها و ارزيابي اجراي آنها از اين كارگروه كمك گرفتيم. الان برنامه مشخصي تهيه شده است كه نحوه نظارت بر اجراي اين سياستها را تعيين ميكند.
به طور خلاصه، براي اطمينان يافتن از اجراي سياستها ما نياز به شواهد داريم. اين شواهد يا به صورت اسنادي است كه در دستگاهها تهيه ميشوند يا گردشكارهايي كه ميگذارند يا تصميمات اتخاذشده هستند. مثلا اجراي اين سياست كه ماموريتهاي مراكز بايد مشخص باشد يا مراكز بايد برنامههاي راهبردي داشته باشند، نياز به يك سند دارند. اما كار به همين جا ختم نميشود. در واقع اسناد به عنوان شواهد بايد ارائه شوند، در عمل بايد مطمئن شويم كه سازوكارها تعيين شده و اجرا ميشوند.
اگر سازوكاري گذاشته شده ما بايد بازخوردهايي را دريافت كنيم كه در مراحل بعدي هستند. ما امسال عمدتا به دنبال اين هستيم كه دستگاهها اسنادشان را تهيهكنند، شواهدي داير بر اين كه اين كار انجام شده، سازوكارها تهيه و تاييد شده و مورد توافق درون مركز قرار گرفته و اجراي آنها شروع شده باشد؛ اما اين كه برنامه راهبردي محقق شود، يك كار درازمدت است و ممكن است اين برنامه 5 ساله باشد و طبيعتا اجراي آن همين مدت به طول بينجامد.
بنابراين، علاوه بر نظارت به ارزيابي هم نياز داريم. از اينرو كارگروهي كه تشكيل شده است نظارت و ارزيابي را تامين ميكند؛ عمدتا شواهدي دال بر اين كه اسناد تهيه شده، سازوكارها گذاشته شده، چرخش كارهاي درست شده را بررسي و ارزيابي ميكند، مثلا در سياستها ذكر شده است كه يك طرح پژوهشي به چه صورتي بايد تعريف شود، داوري شود، به خارج دستگاه واگذار شود. اينها همه احتياج به ساز و كار دارد، ما مطمئن خواهيم شد كه اين سازوكار در مركز تعريف شده و طرحها بر طبق آن مديريت ميشود.
اميدوارم در آخر نيمه اول امسال ارزيابي كنيم و مراكز پژوهشي كه توفيق بيشتري داشتهاند، منابع بيشتري در اختيارشان قرار دهيم و دستشان را در پژوهشها بازتر كنيم. در واقع هم كار هدايتي و هماهنگي صورت بگيرد و هم تقويت شوند. احساس نكنند كه فقط منافع كلان كشور در نظر گرفته ميشود كه همان هماهنگي و هم افزايي است. بلكه خود مراكز را هم ميخواهيم تقويت و حمايت كنيم.
من با صراحت ميگويم براي اولين بار است كه اين سياستها تهيه و ابلاغ شده است. بايد روي آنها كار شود، چون صدها مركز داريم كه بايد سياستها را اجرا كنند بنابراين اطلاعرساني به آنها و توضيح دادن اين سياستها براي آنها كار مهمي است كه رسانهها نقش اساسي در آن دارند و يكي از ابزارهاي تحقق اين سياستها هستند چون اين سياستها كيفي هستند و بايد تشريح شوند. نقش اساسي رسانهها فقط اين نيست كه كاري انجام شود و خبر آن انتشار يابد، بلكه در تحقق آن نقش دارند و من خوشحالم كه در شروع كار از طريق روزنامه جامجم، كمك شد بخشي از اين مسووليت انجام گيرد.
انشاءالله ما بتوانيم در اين جريان موثر باشيم اما با توجه به صحبتهاي شما بخش اصلي كار كه بخش نظارتي است، هنوز باقيمانده است؟
بله. قطعا همينطور است. تهيه و ابلاغ سياستهاي مراكز پژوهشي كشور اگر چه كار بسيار مهم و آرزوي ديرينه در حوزه علم و فناوري بوده، اما اين بخش كوچك كار است چون اين سياستها تهيه شدهاند كه تحول و هماهنگي ايجاد كنند؛ اما اين تحول و هماهنگي هنوز ايجاد نشده است؛ اجراي اين سياستهاست كه اين هدف را محقق ميكند.
پس اجراي سياستها كاري دشوارتر، طولاني مدتتر و مهمتر از تهيه و تصويب و ابلاغ آنهاست. بله، درصد كمي از كار انجام شده، اما اين درصد كار اساسي و پايهاي بوده است. اميدواريم بقيهاش هم بتدريج و در ميان مدت محقق شود. تهيه و ابلاغ سياستهاي مراكز پژوهشي كشور كار بسيار مهم و آرزوي ديرينه در حوزه علم و فناوري بود.
در ادامه كار و به اجرا در آوردن اين سياستها فكر ميكنيد چقدر موفق خواهيد بود؟
ما بسيار اميدوار هستيم، چون خوشبختانه اين نيازي بود كه تقريبا همه به آن رسيده بودند. ضرورت هماهنگي، همافزايي و تجميع قواي علمي كشور براي حركت سريع را همه درك كرده بودند. سازوكاري هم كه اتخاذ شده رسمي و قانوني است كه از دولت شروع شده و برنامه هماهنگي آن به تصويب مجلس رسيده و سرفصلي است كه در قانون بودجه براي آن منابع پيشبيني شده است؛ يعني پايهاي محكم دارد بنابراين خيلي اميدواريم اين كار با رهنمودهاي رهبر معظم انقلاب كه بر آن تاكيد دارند و با جديتي كه رياست محترم جمهوري در پيشبرد آن دارند، پيش رود.
البته دوباره تاكيد ميكنم اين كار ميانمدت است نه كوتاهمدت و نتايج آن را پس از چند سال خواهيم ديد. اما اين به آن معني نيست كه ما تاني و تاخير داشته باشيم. همه كار مطالعه و تدوين و تصويب سياستها و مستندات قانوني آن در مدت حدود يك سال صورت گرفته، در حالي كه در گذشته در كشور تهيه يك برنامه راهبردي سالها در پيچ و خم اداري و برنامهريزي گير ميكرده است. با توفيق الهي تاكنون كار خوب جلو رفته است، اما كار اصلي مانده است كه اميدواريم آن را هم با كمك دستگاههاي اجرايي و مراكز پژوهشي وابسته به آنها انجام دهيم.
شما به نخبگان اشاره كرديد. تا به حال درباره بنياد همانديشي نخبگان و مراكز نخبگان بسيار شنيده و خواندهايم، اما ميخواهيم بدانيم نخبگان چقدر ميتوانند اميدوار باشند و حالا كه به عنوان نخبه شناخته شدهاند، آيا واقعا حمايت ميشوند؟
اين موضوع را بايد از خودشان پرسيد كه در حال حاضر اميد و خوشبيني به اقداماتي كه بخش عمدهاي از آنها در بنياد ملي نخبگان متمركز شده چقدر است؟
از چند نفر از آنها در همانديشي سال گذشته پرسيدم كه البته نااميد بودند. به عنوان مثال، خانمي كه در جشنواره خوارزمي برنده شده بود، از كشورهاي مختلف بورسيه دريافت كرده بود؛ اما براي يافتن يك كار عادي هم دچار مشكل بود و از طرف بنياد نخبگان هم هيچ حركت مثبتي نديده بود؟
اگر منظور شما نخستين همايش ملي نخبگان جوان است، بايد بگويم آن همايش آغاز عمليات حمايت از نخبگان و استعدادهاي برتر بود و طبيعي است كه قبل از آن كاري صورت نگرفته باشد، اما اكنون براي برگزيدگان جشنواره خوارزمي تسهيلاتي را در نظر گرفته ايم. كارهايي را كه بنياد شروع كرد، در واقع شناسايي استعدادها و حمايت از آنهاست، اما حمايت مستقيم بنياد همه مشكلات را برطرف نخواهد كرد.
بسياري از مشكلات به ساختار اداري و استخدامي كشور مربوط است، به عقبماندگيهاي بسيار طولاني كه مجموعه فعاليتهاي معاونت و كل دولت و نظام بايد معطوف به كل آنها باشد؛ اما حداقل بايد اين مشكلات را درخصوص نخبگان به صورت خاص و با فوريت بيشتر حل كنيم. مشكل اشتغال يك مشكل اساسي كشور است كه نخبگان هم با آن مواجهاند؛ اين درد بزرگي است و خيلي جاي تاسف دارد كه كسي كه نخبه است هم با مشكل اشتغال مواجه شود.
يك نخبه براي اشتغال نبايد احتياج به توصيه مقام يا دستگاهي داشته باشد و بايد روي دست برده شود. وقتي نخبگان با مشكل اشتغال مواجه ميشوند اين موضوع بخوبي نشان ميدهد كه در سازوكارهاي اشتغال و جذب نيروها در كشور با مشكل روبهرو هستيم. افرادي كه بنياد انتخاب ميكند برگزيدگان هستند يعني تعداد زيادي نيستند و اگر همين تعداد هم با مشكل مواجه باشند، ديگر بحث تنها اين نيست كه در كشور كمبود شغل داريم بلكه معلوم ميشود سازوكارهاي اشتغال هم با دشواري همراه هستند كه دستگاههاي مسوول بايد به آن رسيدگي كنند. از طرفي ديگر نبايد همه مسائل را به دستگاهها نسبت داد.
خود نخبگان را هم بايد كمك كرد تواناييهاي خود را بهتر ساماندهي و معرفي كنند و بتوانند به مراكزي كه علاقهمند هستند وارد شوند. ما اين كار را آغاز كردهايم و نتايجي هم به بار آمده است؛ اما اين برنامه را بايد ادامه بدهيم و كامل كنيم. در همايشي كه سال گذشته برگزار شد، حركتهاي اوليه را آغاز كرديم، يعني مسوولان مراكز برجستهاي كه نخبگان ميتوانستند در آنجا مشغول شوند را رو در روي نخبگان قرار داديم.
آنها فعاليتهاي خود و نيازشان به نيروي انساني و شرايط كار را تشريح كردند و به سوالات نخبگان جوان پاسخ دادند و با مطالبات و ايدهآلهاي آنها آشنا شدند. همين برنامه مقدمهاي شد تا برخي نخبگان به اين مراكز بپيوندند؛ اين برنامه را بايد خود دستگاهها در مقياس وسيع تر تكرار كنند.
يكي ديگر از برنامههاي بنياد براي كمك به اشتغال نخبگان، بازديدهاي برنامهريزي شده و هماهنگ آنها از مراكز بزرگ و پيشرفته كشور است.
تاكنون گروههايي از نخبگان تحت پوشش بنياد ملي نخبگان از كارخانجات خودرو سازي، عسلويه، تاسيسات آب سنگين اراك و سد و نيروگاههاي كارون، بازديد كردهاند. اين بازديدها بسيار مفيد بوده و با استقبال خوبي از طرف نخبگان جوان و مراكز كشور مواجه شده است. اين برنامه از يك طرف مديران مراكز را با استعداد و نيروي بالقوه اين جوانان آشنا ميكند و از طرف ديگر نخبگان جوان با محيطهاي واقعي كار و نيازها و شرايط آن آشنا ميشوند و اين آشنايي متقابل به اشتغال نخبگان كمك ميكند.
در ضمن ضوابط ديگري را در نظر گرفتهايم كه بزودي تصويب ميشوند و به پيگيري نوآوريهاي نخبگان كمك خواهد كرد. در حال حاضر با مجموعهاي كه در بنياد مشغول فعاليت هستند و البته بخشي از آنها از خود نخبگان هستند، با كمك خود اينها برنامههاي شناسايي و حمايتي را شروع كردهايم كه پيوسته در حال گسترش است و در مجموع يكي از قويترين برنامههاي حمايتي نخبگان در سطح دنياست.
در اواخر سال قبل نشستي از سوي سازمان كنفرانس اسلامي درخصوص نخبگان كشورهاي اسلامي در مصر برگزار شد كه در آنجا به اين نتيجه رسيديم يكي از قويترين برنامهها، هم از نظر سطح كار و تمركز روي موضوع و هم از نظر برنامههاي متنوع و جدي كه در دست برنامهريزي و اجرا دارد خوشبختانه در ايران شروع شده است. اين كه يك بنياد براي اين موضوع مشغول به كار است امر كم نظيري است.
تاكنون يك سال و چند ماه از شروع ايجاد تشكيلات و اجرايي شدن برخي از برنامههاي بنياد گذشته در حالي كه حدود 3 هزار نفر تحت پوشش عملي قرار گرفتهاند. گاهي 3 2 سال طول كشيده تا تشكيلاتي تصويب شود و نيروها جذب و مشغول به كار شوند. دوستان ما همه اين كارها را در اين مدت كوتاه انجام دادهاند و البته خيلي كارهاي ديگر داريم كه بايد انجام دهيم. توقعات نخبگان بجاست؛ اما دوستان به صورت پيوسته و حتي در تعطيلات هم مشغول برآورده كردن اين مطالبات هستند حتي بسياري از مواردي را كه مطالبات نخبگان نيستند نيز بايد فراهم كنيم. بنياد ملي نخبگان در سالجاري برنامه راهبردي خود را تهيه ميكند يعني معاونت كه اين برنامه را از مراكز پژوهشي مطالبه كرده خود هم بايد اين كار را انجام دهد.
تاكنون اساسنامه بنياد تصويب شده است، برخي از آييننامههاي مهم را شوراي انقلاب فرهنگي تصويب كرده است و برنامه راهبردي بنياد در دست تدوين است. حدود يك سال است كه تشكيلات را راه انداختهايم و سعي كردهايم به نيازهاي سريع و فوري جواب دهيم.
اكنون وقت آن است كه سوال كنيم در يك افق 5 ساله در شناسايي و حمايت نخبگان به كجا ميخواهيم برسيم، نخبگان عزيز چه نقشي بايد در كشور پيدا كنند و براي اين كه بتوانند در جايگاه مناسب خود قرار بگيرند، چه كارهايي بايد انجام شود؟ اين يك كار اساسي است بنابراين يك عمليات ما در سال جاري تهيه اين برنامه راهبردي است كه اميدواريم تا آخر سال تهيه شود و به تصويب نهايي برسد و از سال بعد كه مقارن با شروع برنامه 5 ساله پنجم است، بنياد هم يك برنامه 5 ساله داشته باشد. اين برنامه ذيل چشمانداز و نقشه جامع علمي كشور تدوين ميشود. آن وقت است كه ميتوانيم بگوييم به صورت جامع به شناسايي و حمايت نخبگان پرداختهايم.
ما هم اميدواريم مجموعه رقابتهاي شما به رونق وضعيت علمي كشور كمك كند.
توجه به نسل جوان لازمه توسعه پايدار
ما با نيازهاي متنوع و اساسي مواجه هستيم و نميتوانيم يكي را فداي ديگري كنيم؛ چون زمان را از دست خواهيم داد. همين طور كه اشاره كرديد، يكي از اين نيازها تقويت و تامين نيروي انساني لازم و ارتقاي كيفي سرمايه انساني موجود در سنجش علم و فناوري كشور است. ما نقشه جامع علمي كشور را در دست تهيه داريم؛ اين نقشه جامع علمي بايد به وسيله نيروي انساني با صلاحيت اجرا شود. اگر به اين بخش توجه نكنيم، نقشه اجرا نخواهد شد. اين نقشهاي است كه تا چشمانداز 20 ساله 1404 بايد راه را مشخص كند.
البته هرچند ضمن كار بازنگري خواهد شد، اما چنين افقي دارد. پس بسياري از نيروهايي كه اين نقشه را بايد اجرا كنند، الان در مراحل مختلف آموزشي هستند و ما بايد به آنها توجه كنيم. رهبر معظم انقلاب تحول در نظام آموزشي را به عنوان يكي از سه وظيفه اصلي شوراي عالي انقلاب فرهنگي قلمداد كردهاند. ايشان 3 موضوع مهندسي فرهنگي، تهيه نقشه جامع علمي و تحول در نظام آموزشي را مطرح كردهاند. اميدوار هستيم شوراي عالي انقلاب فرهنگي بتواند با پيشرفت تهيه نقشه در اين زمينه هم كار شايستهاي انجام دهد.
بحث تحول در نظام آموزشي، يكپارچه شدن نظام آموزشي قبل و بعد از دانشگاه و نوآوري در نقشه ديده شده و اميدواريم دستاوردهاي آن را هر چه زودتر شاهد باشيم. خود معاونت هم از طريق بنياد ملي نخبگان كارهاي خوبي را شروع كرده كه نيروهاي نخبه و بسيار پراستعداد از ابتداييترين سطوح آموزشي شناسايي و شكوفا شوند كه همان طرح شهاب است و جداگانه بايد به آن پرداخت.
در سياستهاي مراكز تحقيقاتي يك فصل كه شامل چندين سياست است به سرمايه انساني اختصاص يافته است. يكي از اين سياستها اصلاح تركيب نيروي انساني مراكز و ارتقاي كيفيت و كارآمدي آن است. هر مركز با توجه به نوع ماموريتهايي كه به عهده ميگيرد به نيروي انساني با ويژگيهاي مناسب احتياج دارد.
بايد كيفيت و كميت اين نيرو را معين كند و براي جبران كمبودها برنامهريزي كند. در نقشه جامع علمي كشور بحث تحول در نظام آموزشي، يكپارچه شدن نظام آموزشي قبل و بعد از دانشگاه و نوآوري ديده شده و اميدواريم دستاوردهاي آن را هر چه زودتر شاهد باشيم.
بهاره صفوي
يکشنبه 26 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 163]
-
گوناگون
پربازدیدترینها