واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: حضورش در سریالهای تاریخی در سالهای دور زنده میكند. ورزی سعی كرده تا باشتاب بخشیدن به اساسا سریال تبریز در مه نگاهی حماسی به زندگی عباس میرزا داشته كه یكی از دلیرترین.... روایت سالهای خاكستری محمدرضا ورزی براساس یك روایت معكوس، تاریخ معاصر ایران را به تصویر میكشد. او سهگانه قبلی خود را از دوران پهلوی آغاز كرده و به سالهای مشروطه میرسد و اینك یك گام عقب تر گذاشته و به دوران تاریخی پیش از قاجاریه میپردازد. تبریز در مه به مسائل سیاسی و اجتماعی 200 سال پیش در ایران پرداخته كه در یك امتداد تاریخی بیارتباط با مسائل استراتژیك دوران بعدی و حتی زمان معاصر نیست و دست كم لحن و بیان او و رویكردی كه در تاویل و تصویر مسائل تاریخ معاصر دارد، این مدعا را اثبات میكند. ورزی فرازهایی از تاریخ معاصر را روایت میكند و وقایع و رخدادهایی را از دل آن برمیگزیند كه بیشترین ارتباط منطقی و درونی را با وضعیت و دغدغههای كنونی دارد و با عینك عبرت آموزی از گذشته و راهگشایی امروز و آینده آنها را به تصویر میكشد. شاید به همین دلیل باشد كه وجوه سیاسی و اجتماعی مجموعههایی كه او ساخته است، بیش از سویه دراماتیك و عناصر داستان برجسته شده و به سبك سریالسازی او بدل شده است. خود عنوان سریال نیز به شكل نمادین به سالهای خاكستری تاریخ در 200 سال پیش در این سرزمین كهن اشاره دارد كه ابهام و مه آلودگی و البته بوی دود و باروت و گلوله نیز در این نام دیده میشود. ورزی قصه خود را در بستر این زمان تاریخی نیز از جایی آغاز میكند كه بیشترین تعلیق درام را بتوان در آن ایجاد كرد. در ابتدا با شرایطی مواجه میشویم كه فتحعلی شاه به دلیل سوءظنی كه به حاج ابراهیم خانكلانتر، صدراعظم خود دارد و به این گمان كه شاید او به شاه مملكت خیانت كند، او را از صدارت خلع میكند و به طرز فجیعی به قتل میرساند و میرزای شفیع را به جای او منصوب میكند. در واقع كارگردان از نقطه اوج داستان، روایت خود را آغاز میكند و به مقدمه چینی دراماتیك و فرایند تاریخی آن بهایی نمیدهد تا از همان ابتدا مخاطب را با قصهای روبرو كند كه سرشار از تعلیق و پرسش و گره افكنی است. یك شروع چكشی و اكشن كه تماشاگر را به پیگیری ماجرا ترغیب میكند. در ادامه شاه تصمیم میگیرد عباس میرزا را از تبریز احضار كند و در ملاقاتی كه با او دارد، وی را مامور میكند تا سرزمینهای گنجه و ایروان را كه در دست روسهاست، آزاد كند. در واقع كارگردان بر فصلهایی از تاریخ حكومت عباس میرزا تاكید میكند كه كشور در حال مبارزه با بیگانگان است. اساسا یكی از عناصر اصلی مجموعه كارهای تاریخی كه محمد رضا ورزی برای تلویزیون ساخته است، توجه به عنصر بیگانه و تاكید بر دخالت و نفوذ نیروهای خارجی در اداره كشور بوده است. در سهگانه وی درباره تاریخ قاجاریه تا پهلوی نیز شاهد برجسته بودن این عنصر و به تصویر كشیدن آن در سریالهای ورزی بودهایم. او از این طریق به مردم و مسوولان نسبت به سابقه تاریخی دخالت تاریخی بیگانگان هشدار میدهد. در پس این شیوه از روایت و قصهای كه بیان میشود بر وحدت ملی و همدلی اقوام و مذاهب مختلف برای صیانت از ایران و منافع ملی تاكید شده و در ترانه تیتراژی سریال نیز به شكلی نمادین و موسیقیایی شاهد آن هستیم. واقعیت این است در این فرآیند تاریخی كه به روایت تصویری درآمده كارگردان بر ارزشهای ملی و مذهبی در دفاع از میهن و سرزمین تاكید و تلاش میكند بهواسطه شیوه روایتی كه برای این فراز از تاریخ برگزیده حس وطن پرستی را در مخاطبان برانگیزد. اساسا سریال تبریز در مه نگاهی حماسی به زندگی عباس میرزا داشته كه یكی از دلیرترین شاهزادگان ایرانی و ولیعهد فتحعلیشاه بوده است. این سریال را یك قصه جادهای و سفری در ژانر تاریخی هم میتوان محسوب كرد كه با محوریت زندگی عباس میرزا به عنوان قهرمان قصه بنا شده و پیش میرود. ورزی تلاش كرده تا با تكیه بر پلانهای حركتی مخاطب را با فراز و نشیبهای بیشتری از قصه خود آشنا كند و از یكنواختی و یكدستی قصه كه یكی از معضلات سریالهای تاریخی است، بكاهد. در این رویكرد اما از قابلیتهای بالای ایرج رامینفر در طراحی صحنه سریال نباید گذشت كه بخوبی توانسته تصاویر و موقعیتهای منطقی و موثری را از 200 سال پیش در شهرك غزالی و كاخ گلستان بازسازی كند. مكانهایی مثل دارالحكومه، میدان بزرگ شهر و مسجد جامع به زیبایی طراحی شده و به عنوان لوكیشنهای اصلی، سهم زیادی در شكلگیری و فضا سازیهای قصه دارند. توجه به این ابعاد تكنیكی موجب شده تا سریال فارغ از سویه دراماتیك خود واجد جذابیتهای بصری نیز باشد و مخاطب را سرگرم كند. در همین راستا نباید از بازی خوب محمد مطیع در نقش قائم مقام فراهانی گذشت كه یك بار دیگر خاطرات خوب مخاطب را از حضورش در سریالهای تاریخی در سالهای دور زنده میكند. ورزی سعی كرده تا باشتاب بخشیدن به ریتم و ضرب آهنگ روایت خود، فضای كرخت و تنبل كارهای تاریخی را تكرار نكند و با سكانس و پلانهای كوتاه از كشدار شدن و كند بودن ریتم قصه بپرهیزد. ضمن اینكه با نوع دیالوگپردازی و پرهیز از ادبیات پرطمطراقی كه در كارهای تاریخی وجود دارد دیالوگهای سهل و روانتری را به سریال الصاق كند تا موجب دافعه برای مخاطب نشود. دقت در چهرهپردازی و تلاش برای شبیهسازی آنها به شخصیتهای تاریخی نیز باید به این تمهیدات اضافه شود. ضمن اینكه او با آمیختن موقعیت تاریخی و زندگی شخصی قهرمان داستانش تلاش میكند تا وجوه عاطفی و انسانی داستانش را برجسته كند؛ مثلا پرداختن به ماجرای ازدواج عباس میرزا و قتل زن دوم او ریحانه یا نحوه فرار كردن عباس میرزا با خواهر و مادرش از طریق ترفندی كه در مراسم خواستگاری و عروسی میزند و داستانكهایی از این دست تمهیداتی هستند تا وقایع تاریخی با جذابیتهای نمایشی بیشتری به تصویر كشیده شود. منبع: jamejamonline.ir
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 745]