واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نماينده رسمي نيوزويك در تهران و همكار رسانههاي انگليسي گفت: جريان معتقد به انقلاب رنگين هميشه خود را قبل از انتخابات پيروز انتخابات معرفي كرده و تاكيد هم ميكند كه هر چه غير از پيروزي اين جريان رخ دهد، نشانگر بروز تقلب است و رسانههاي غربي هم با حمايت از جريان مذكور تلاش ميكنند نظريه فوق را در قالب واقعيت به مردم القاء كنند. مازيار بهاري خبرنگار 42 ساله شبكه 4 انگليس كه در بنگاه سخن پراكني اين كشور BBC نيز فعاليت داشته و اكنون نمايندگي رسمي هفتهنامه آمريكايي نيوزويك در ايران را بر عهده دارد، در جريان تحولات انتخابات اخير گزارشات مغرضانه و غير واقعي براي رسانههاي متبوعش مخابره كرده كه به گفته خود بر اثر غفلت از مولفههاي اطلاع رساني سريع و صحيح، دچار جوزدگي و طمعكاري شده است. فيلمسازی برای BBC او كه فارغالتحصيل رشتههاي علوم سياسي و سينما از دانشگاه كاناداست از سال 1373 فعاليت مستند سازي و خبرنگاري را آغاز كرده، در طول سال هاي اخير در رسانههاي مختلف و در كشورهاي گوناگون مانند عراق و لبنان و سوريه و مصر در منطقه خاورميانه و در آفريقا و آسياي جنوب شرقي فعاليت خبري داشته و با آنكه تاكيد مي كند كارمند BBC و شبكه 4 تلويزيون انگليس نيست، فيلمهايي را براي اين رسانهها تهيه كرده است. نماينده رسمي نيوزويك در تهران صبح امروز در يك نشست خبري به تشريح سوابق كاري و فعاليتهاي خبري خود و همچنين فعاليتهاي غير قانوني اخيرش در جريان تحولات پس از انتخابات رياست جمهوري دهم پرداخت و اظهار داشت: نخستين مرتبه در بوسني و در خصوص قتل عام مسلمانان در سربرنيتسا با رسانههاي انگليسي كار كردم و چون 10 سال ايران نبودم و سال 1976 به كشور برگشتم، از همان زمان با آشنايي كه داشتم پيشنهاد كاري به BBC و شبكه 4 انگليس دادم و آنها هم با پذيرش اين پيشنهاد، مواردي را براي همكاري طرح كردند و رابطه متقابلي بين ما به وجود آمد. نگاه ويژه به انتخابات بهاري افزود: بيشتر همكاري من با BBC و شبكه 4 انگليس در زمينه مسئلهسازي در حوزههاي مختلف بود و گر چه فعاليت خبري زيادي نداشتم اما فعاليتهاي خبري كه انجام دادم درباره اخبار روز و موضوعاتي چون انتخابات مجلس و رياستجمهوري بود و از آنجا كه در كنار توليد برنامههاي اجتماعي و فرهنگي براي رسانههاي انگليسي در حوزه سياسي با مجله نيوزويك آمريكا همكاري داشتم، از سال 1976 با مجوز رسمي وزارت ارشاد به عنوان نماينده رسمي نشريه مذكور به پوشش اخبار سياسي پرداختم. وي در خصوص فعاليت خبرنگاران رسانههاي غربي در كشورمان توضيح داد: رسانههاي غربي جزء لاينفك از ماشين سرمايهداري و حكومتهاي ليبرال دموكراسي غرب هستند و يك خبرنگار غربي كه به ايران ميآيد، مانند يك دولتمرد و سياستمدار يا متخصص و يا صاحب سرمايه غربي در مجموعه غرب ميگنجد و براي او بيشتر منافع ملي غربي ها كه در هر برهه براي مقابله با ايران در قالب يك موضوع تعريف ميشود، مهم است. جاسوسی خبرنگاران خارجی انكارناپذيراست خبرنگار سابق BBC گفت: اكثر رسانههاي غربي از ضديت با ايران براي خود تعريفي دارند و بر همين اساس فعاليت خبرنگاران غربي در زمينه خبرچيني و جاسوسي و جمعآوري اطلاعات غير قابل انكار است و اين امكان وجود دارد كه غربيها از ميان خبرنگاران جاسوساني براي كسب اخبار استخدام كنند اما معتقدم با توجه به نظارت وزارت اطلاعات بر عملكرد خبرنگاران خارجي در ايران احتمال آن نسبت به ديگر مشاغل كمتر است. بهاري افزود: وزارت اطلاعات و وزارت ارشاد هر سال فعاليت خبرنگاران ايراني رسانههاي خارجي را جهت تمديد كارت خبرنگاري با دقت محاسبه ميكنند و در مواقعي بوده كه به دليل كمكاري يك خبرنگار مجوز فعاليت به او داده نشده و تصور ميكنم با وجود سختي كار جاسوسي براي خبرنگاران انتخاب جاسوس بيشتر از ميان صاحبان مشاغل و حرفهها و رشتههايي چون علوم، مهندسي و پزشكي كه كمتر نظارت بر آنها وجود دارد، انجام ميشود. فعاليت بدون مجوز ركسانا صابری در ايران وي ادامه داد: در ايران به دليل ارتباطات و مراجعات غربيها به خبرنگاران به عنوان قشر مطلع از تحولات، روي كار خبرنگاري حساسيت بالايي وجود دارد و دستگاههاي امنيتي به خوبي در اين زمينه نظارت دارند و هر چه كه حساسيت نهادهاي امنيتي در اين زمينه بيشتر شود، امكان فعاليتهاي سوء عناصر رسانه اي كاهش مييابد. به عنوان نمونه مي توانم بگويم موضوع ركسانا صابري ناشي از كاهش نظارت بود و چون نسبت به روابط او با خارجي ها و كاركرد او شك و شبهه وجود داشت، در سه سال گذشته براي او كارت خبرنگاري و مجوز فعاليت صادر نشد كه اين مساله موجب شد او بدون مجوز اقدام به كار خبري كند . خبرنگاران ايرانی شبكههای خارجی جو زده و طمعكار میشوند اين همكار شبكه 4 انگليس گفت: گر چه وسوسه و دلمشغولي خبرنگاران براي كسب درآمد بيشتر مي تواند دليل گرايش آنها به فعاليت براي رسانههاي خارجي باشد اما يك خبرنگار ايراني بايد بداند كه هر كجاي دنيا باشد و هر چقدر هم پول و موقعيت شغلي خود داشته باشد، در درجه اول يك ايراني است و بايد قبل از هر چيز به فكر منافع ملي كشورش باشد اما متاسفانه در برخي موارد ما دچار خطا، جو زده، احساسي و طمعكار مي شويم و در دام بيگانگان مي افتيم. بهاري با تاكيد بر اينكه رسانهها و خبرنگاران غربي بخشي از ماشين سرمايهداري غرب هستند و منافع ملي غربي ها را تامين مي كنند، افزود: انقلابهاي رنگين در حقيقت انقلابهاي رسانهاي هستند و جريان رسانهاي غرب را بايد در بستر چنين انقلابهايي ارزيابي كرد و تجربه اوكراين و گرجستان و قرقيزستان و آنچه قرار بود در ميانمار رخ دهد، نشان داد كه انقلابهاي مخملي در اين كشورها در سايه فعاليتهاي رسانهاي پيگيري شدند. رسانههای غربی در مسير انقلابهای رنگی فعاليت میكنند وي اضافه كرد: مؤلفههاي انقلابهاي رنگين در حقيقت الگوهاي كلاسيكي هستند و تجربه چنين انقلابي در جمهوري چكسلواكي سابق و كشورهاي ديگر نشان داد كه انقلابهاي رنگين انقلاب نيستند بلكه يك جنبش فرهنگي هستند كه روي خواستههاي اجتماعي و سياسي و اقتصادي بسيار عميقي بنيان نهاده نشدهاند و بيشتر خواستههاي يك طبقه مشخص هستند. نماينده رسمي نيوزويك در ايران در ادامه به تبيين مولفههاي انقلابهاي رنگين و به ويژه انقلاب مخملين پرداخت و گفت: از مهمترين مولفههاي ثابت انقلابهاي رنگين غربي بودن آنهاست و كساني كه در ايران در تجمعات اخير شركت مي كردند، خواستههاي اجتماعي و فرهنگي همسو با استانداردهاي غربي داشتند و انقلابهاي رنگين در واقع با الگوبرداري از ليبرال دموكراسي پيگيري ميشوند. بهاري افزود: مؤلفه ديگر انقلابهاي رنگين رسانهاي بودن آن است و رسانههاي بين المللي زمينهساز چنين انقلابهايي هستند و بدون حضور رسانهها وقوع چنين انقلابهايي امكانپذير نيست و فعاليتهاي رسانه اي در اين عرصه نيز از طريق نظرسازي و نظرسنجي و توليد خوراك براي كساني كه براندازي نرم را پيگيري مي كنند، صورت مي گيرد. وي بر همين اساس از بنگاه سخن پراكني انگليس BBC و شبكه خبري آمريكايي CNN و يورونيوز، نيويورك تايمز و نيوزويك به عنوان نمونههاي ياد كرد كه همواره در زمينه جريان سازي و توليد خوراك براي جريانات خواهان انقلابهاي رنگين فعاليت دارند. خبرنگار سابق BBC مؤلفه سوم انقلابهاي رنگين را دو قطبي كردن جامعه عنوان كرد و در اين زمينه توضيح داد: رسانههاي غربي در آستانه هر انقلاب رنگين تلاش مي كنند جريان حاكم را به عنوان جريان سنتي و متحجر و ناكارآمد و غير دمومكراتيك و در مقابل آن جريان غربگرا را جرياني مدرن و كارآمد و دموكراتيك و اصلاحطلب و متعلق به تودهها معرفي كنند. جريان معتقد به انقلاب رنگی قبل از انتخابات خود را پيروز معرفی میكند بهاري مؤلفه ديگر انقلابهاي رنگين را توجه به موضوع انتخابات ذكر كرد و گفت: جريان معتقد به انقلاب رنگين هميشه خود را قبل از انتخابات پيروز انتخابات معرفي ميكند و تاكيد هم ميكند كه هر چه غير از پيروزي اين جريان رخ دهد، نشانگر بروز تقلب است و رسانههاي غربي هم با حمايت از جريان مذكور تلاش ميكنند نظريه فوق را در قالب واقعيت به مردم القاء كنند. وي ادامه داد: اگر در جريان انتخابات طرف مدعي پيروزي راي نياورد، جريان رهبري انقلاب رنگين شايعه تلقب را مطرح ميكند و در چنين شرايطي به دو مؤلفه برگزاري تجمعات غيرقانوني حاكميت و نافرماني مدني تمسك ميجويد و در واقع، چانهزني را از خيابان ها آغاز ميكند كه در انتخابات اخير هم اين روند طي شد و جريان پيگير انقلاب رنگين با طرح مكرر موضوع ابطال انتخابات كه از مهمترين حلقههاي اين زنجيره است، تلاش كرد چرخه مذكور را كامل كند. جريان رسانهای غرب كودتای انتخاباتي را القا میكند همكار رسانههاي آمريكايي و انگليسي اظهار داشت: در انتخابات رياست جمهوري دهم كه 22 خرداد برگزار شد، جريان رسانهاي غرب كه كانديدا و جريان مورد حمايت خود را بازنده انتخابات مي ديد، در خط مخدوش كردن مشروعيت انتخابات حركت و حتي پيش از انتخابات شايعه تقلب را مطرح كرد و بعد از انتخابات هم ميخواست القا كند كودتاي انتخاباتي انجام شده و پوشش تجمعات غيرقانوني و تاكيد بر موضوع ابطال انتخابات در اين راستا صورت گرفت. بهاري افزود: گردانندگان رسانههاي غربي قبل از برگزاري انتخابات با تاكيد بر پيروزي كانديداي مورد نظر خود، تلاش كردند حدس و گمان و تحليل خود را نه در قالب آنچه احتمال وقوع دارد بلكه در قالب خبر از 2 ماه قبل از انتخابات به جامعه القا كنند و من هم به عنوان يك خبرنگار و جزئي از ماشين عظيم سرمايهداري غرب خواه ناخواه در برخي كوركورانه و در برخي مواقع عامدانه در مسير القائات و طرح شائبههايي كه به منظور يك انقلاب رنگين طرح مي شود، قرار گرفتم. وي ادامه داد: در اين فرايند ابتدا در قالب خبر درباره موضوع نگراني از سلامت انتخابات و وقوع تقلب سخن گفته شد و تلاش كرديم اين فرضيه را به جامعه بقبولانيم و در گام بعد با حمايت از يك كانديدا او را به عنوان پيروز قطعي انتخابات معرفي كرديم و بعد از انتخابات هم گزارشاتي درباره تحولات پس از انتخابات بر خلاف مقررات ارشاد براي نيوزويك و كانال 4 تلويزيون انگليس از پروسه انتخابات و تجمعات غيرقانوني تهيه كردم و حتي در تجمع غيرقانوني حضور فيزيكي داشتم و در حاشيه تجمع روز دوشنبه 25 خرداد از حمله به پايگاه بسيج فيلمبرداري كردم كه اين مستند، در هر دو رسانه كه با آنها همكاري داشتم پخش شد. ادامه دارد.... /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 384]