واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
كوششهاي ما براي تاثيرگذاري بر روند حوادث در يك كشور خارجي بدون آنكه جاي پايي از خودمان باقي بماند، توسط بخش عمليات پنهاني طراحي و به اجرا در مي آيد. اين نوع عمليات را غالباً به CIA محول مي كنند، زيرا تنها CIA است كه مي تواند عملي را بدون جنجال تبليغاتي با حداكثر پنهانكاري سياسي و سازماندهي شبه نظامي مخفي به اجرا در آورد. براندازی نرم/ مروري بر عملكرد سازمان سيا پيروزي بدون جنگ «كوششهاي ما براي تاثيرگذاري بر روند حوادث در يك كشور خارجي بدون آنكه جاي پايي از خودمان باقي بماند، توسط بخش عمليات پنهاني طراحي و به اجرا در مي آيد. اين نوع عمليات را غالباً به CIA محول مي كنند، زيرا تنها CIA است كه مي تواند عملي را بدون جنجال تبليغاتي با حداكثر پنهانكاري سياسي و سازماندهي شبه نظامي مخفي به اجرا در آورد».(1) «استانسفيلد ترنر»، رئيس سازمان جاسوسي CIA در زمان كارتر از زماني كه در ايالات متحده شيوه نبرد مستقيم نظامي به علت تبعات و عوارض متعدد آن جاي خود را به دكترين جنگ كم شدت داد, اين جمله ماكياول الگوي عمل مقامات آمريكايي گرديد: «شاهزاده نبايد چيزي را كه مي تواند با تقلب به دست آورد, سعي كند با توسل به زور به چنگ آورد.» براندازي خاموش كه بر اساس دكترين جنگ كم شدت در دستور كار سازمانهاي جاسوسي آمريكا قرار گرفته بود به هيچ وجه خطرات و عواقب رويارويي نظامي را نداشت. به همين خاطر بود كه توانست توجه بسياري از مقامات آمريكا را به خود معطوف كند. اين شيوه جديد براندازي كه بر «عملياتهاي پنهاني» استوار است و از ابزارهاي جنگ رواني در آن بهره برداري فراوان مي شود به پيروزي بدون جنگ نيز شهرت يافته است.(2) « مهمترين شكل هنر جنگ، پيروزي بدون جنگيدن در نبردي مسلحانه است. پيروزي با به هدر رفتن (دادن) منابع دشمن, تغيير وفاداري ملت, تضعيف روحيه رهبري و بالاخره در هم شكستن مقاومت دشمن به دست مي آيد».(3) در مورد عملياتهاي پنهاني سازمان CIA بايد گفت كه آنها بعضاً بسيار فشرده و كوتاه هستند اما همين عملياتهاي ضربتي نيز حاصل سلسله اقدامات زنجيره واري است كه در خلال مدتي مديد به اجرا در آمده است. ترنر رييس سابق CIA در اين باره با اشاره به يكي از عملياتهاي پنهاني CIA در ايران مي نويسد: «شايان ذكر است كه يكي از عملياتهاي پنهاني بسيار كوتاه و سريع و كوچك و مقطعي CIAدر سال 1953 كه منجر به تثبيت سلطنت شاه در ايران شد نيز به سهم خود نتيجه نهايي يك سلسله اقدامات مرحله به مرحله دراز مدت بود كه از مدتها قبل جريان داشت».(4) البته گفتني است كه عمليات ياد شده تنها عمليات پنهاني اي نيست كه ترنردر مورد ايران به آن اشاره مي كند. او در كتاب خود با نام «پنهان كاري و دمكراسي» اعتراف كرده است كهCIA بعد از انقلاب نيز بارها و بارها در ايران - كه به تعـبير كارتر مهمترين منطقه جهان مي باشد(5)- دست به عملياتهاي پنهاني زده است(6) و اين نكته اي است كه ساير مقامات آمريكايي نيز بارها به آن اشاره كرده اند. نمونه ديگري از عملياتهاي پنهاني زنجيره وار CIA در شيلي به اجرا در آمد كه در نهايت در 11 سپتامبر 1973 با قتل سالوادور آلنده و روي كار آمدن ديكتاتور دست نشانده «آگوستو پينوشه», به نتيجه نهايي رسيد. اين نتيجه كه حاصل 10 سال تلاش مستمر CIAبود طي بيش از 30 عمليات پنهاني به دست آمد. «CIAدر طول سالهاي 1963 تا 1973 با تصويب شوراي امنيت ملي توانسته بود در شيلي 33 مورد طرح عملياتي به صورت مخفي به اجرا در آورد.»(7) اكنون كه 29 سال از سرنگوني دولت قانوني آلنده مي گذرد، مروري بر آنچه در شيلي روي داد، براي تمامي مردم جهان به خصوص مردمان كشورهايي كه آمريكا در صدد براندازي آنها است، عبرت آموز خواهد بود. مداخله در انتخابات رياست جمهوري انتخابات 1964 رياست جمهوري شيلي در پيش بود. دو رقيب اصلي در اين انتخابات «ادوارد فري» نامزد حزب دموكرات مسيحي و «سالوادور آلنده» نامزد سوسياليست بودند. از آنجا كه آمريكا در شيلي منافع حياتي بسياري داشت برايش بسيار مهم بود كه چه كسي عهده دار پست رياست جمهوري خواهد شد، از همين رو از سال1964 سازمان CIAبه طور جدي فعاليتهاي خود را در شيلي آغاز كرد و از هيچ كوششي براي شكست سالوادور آلنده فرونگذاشت؛ از پرداخت هزينه هاي انتخاباتي(8) رقيب آلنده گرفته تا «چاپ پوستر و پخش برنامه هاي راديويي، نمايش فيلم، توزيع جزوه و درج مقاله در مطبوعات»(9) در نهايت تلاشهاي CIAدر جريان انتخابات 1964 باعث شد تا فري بتواند مقام رياست جمهوري را بدست آورد. اما در انتخابات بعدي رياست جمهوري شيلي كه در سال 1970 برگزار شد CIAكوشيد تا به جاي حمايت از نامزدي خاص صرفاً مانع انتخاب آلنده كه باز هم خود را نامزد رياست جمهوري كرده بود شود. «CIAدر اين مبارزه كه بيشتر جنبه تبليغاتي داشت دست به روشهاي گوناگوني زد كه از جمله آن مي توان به انتشار مقالات متعدد در جرايد شيلي و مطبوعات بين المللي اشاره كرد.»(10) اين بار تلاشهاي CIAبي نتيجه ماند و عليرغم تمام تبليغات منفي، آلنده توانست با كسب 36% آراء از ساير رقبايش پيشي بگيرد با اين حال چون نتوانسته بود اكثريت مطلق آراء را كسب كند طبق قوانين شيلي تصميم گيري بعهده اعضاي پارلمان گذاشته شد. CIAكه تنها هفت هفته مهلت داشت تا بر اذهان نمايندگان پارلمان تاثير بگذارد و مانع انتخاب شدن آلنده شود باز به مطبوعات شيلي كه به پايگاههاي امني براي آمريكا تبديل شده بودند متوسل شد: «CIAمخارج چاپ 726 مقاله را به صورتهاي مختلف از قبيل خبر، شايعه، سرمقاله و انواع ديگر در مطبوعات شيلي و جهان تقبل كرد».(11) با وجود تمام اين تدابير پارلمان شيلي آلنده را به مقام رياست جمهوري برگزيد. كاخ سفيد كه نتوانسته بود از رسيدن آلنده به قدرت جلوگيري كند در همان سال ترتيب يك كودتاي نظامي بر ضد آلنده را داد، كه بنا به گفته ترنر «تحت نظارت مستقيم CIAانجام گرفت».(12) اما از بخت بد آمريكا اين كودتاي عجولانه به خاطر كشته شدن فرمانده كودتاچيان ناكام ماند و اين عمليات پنهاني نيز با شكست مواجه شد. آلنده طي اولين سال از دوران رياست جمهوري خود 47 شركت صنعتي و اغلب بانكها را كه تا قبل از آن تحت مالكيت يا نفوذ آمريكا بودند ملي كرد. امّا اقدامات او به اينجا ختم نشد و در نهايت موفق شد مس كشورش كه مرغوبترين مس جهان بود را نيز ملي كند.(13) مقامات كاخ سفيد ناخرسند از عملكرد آلنده، شيلي را در محاصره اقتصادي قرار دادند و در عين حال در كنار فشارهاي اقتصادي، بر فشارهاي سياسي و تبليغاتي خود بر ضد آلنده افزودند. «CIAبا داشتن اختيارات تام از سوي شوراي امنيت ملي آمريكا مبلغ هفت ميليون دلار بصورت محرمانه در شيلي براي تبليغات عليه آلنده خرج كرد و طي اين دوره با تامين مالي مطبوعات مخالف(14) آلنده در شيلي و كمك به بعضي سازمانهاي خصوصي آن كشور تا جايي كه توانست به موج ضديت با آلنده دامن زد».(15) براندازي حكومت دمكراتيك برگزيده مردم علي رغم تمام توطئه ها، فشارها و كارشكني ها، آلنده كه رهبري اتحاد مردمي رابعهده داشت موفق شد تا در عين ناباوري تمامي ناظرين در انتخابات 1973، 44% آراء را به خود اختصاص دهد. اين پيروزي براي كاخ سفيد بسيار گران تمام شد و به منزله زنگ خطري براي سازمان CIAبود. مقامات كاخ سفيد ديگر نمي توانستند ادامه كار دولت شيلي را تحمل كنند. از اين رو عمليات هاي پنهاني متعددي به جريان افتاد، حملات تبليغاتي و رواني گسترده تر و سخاوتمندي CIAهم بسيار بيشتر شد. زمينه هاي يك اعتصاب سراسري كم كم فراهم گرديد و برنامه ريزيهاي لازم صورت گرفت. اگر اعتصابات با موفقيت انجام مي شد زمينة كودتاي نظامي فراهم مي شد. حيات اقتصاد شيلي كه كشوري است باريك با مرزي طولاني از شمال به جنوب(16) به سيستم ترانزيتي و حمل و نقل وابسته است. از اين رو يك اعتصاب منسجم در صنعت حمل و نقل مي تواند هر دولتي را در شيلي سرنگون كند. «CIA سيلي از دلار به كشور (شيلي) سرازير كرد كه با آن كارفرمايان اعتصاب را حمايت كند»(17) وبدين نحو اعتصابات سراسري كاميون داران آغاز شد. بعد از گذشت چند روز شيلي عملاً فلج شده بود و همه چيز براي آغاز يك كودتاي نظامي مساعد به نظر مي رسيد. در 11 سپتامبر 1973 جت هاي جنگنده، كاخ رياست جمهوري شيلي را بمباران كردند و كودتا چيان دست به قتل عام وسيع مردم و افسران وفادار به آلنده زدند. بسياري از مردم نيز در جريان اين كودتا ناپديد شدند كه از سرنوشت آنان هنوز هم اطلاعي در دست نيست.(18) آلنده توانست در برابر كودتاچيان 6 ساعت مقاومت كند اما در نهايت چون حاضر نشد خود را تسليم كودتاچيان سازد به دست آنها كشته شد. مردم شيلي اعتقاد داشتند كه بمباران كاخ رياست جمهوري كه از دقت تكنيكي بالايي برخوردار بود بوسيله يك تيم آكروجت آمريكايي انجام شده است.(19) يك سال پس از كودتا نيز يعني در 20 سپتامبر 1974 يك روزنامه آمريكايي فاش كرد: «از مبلغ بيش از 8 ميليون دلاري كه در شيلي صرف فعاليت هاي پنهاني CIA شد بخش عمده اي در سالهاي 1972 و 1973 براي فراهم آوردن زمينه هاي اعتصاب و ديگر وسايل حمايت از اعتصابيون و كارگران ضد آلنده مورد استفاده قرار گرفت.»(20) با مرگ آلنده و اجراي موفق كودتا، سازمان CIA حكومت شيلي را به ژنرال پينوشه سپرد و قلع و قمع مخالفين او را نيز آغاز كرد. حتي وزير خارجة آلنده كه به آمريكا رفته و از آنجا رهبري مخالفان پينوشه را عهده دار گشته بود توسط مأموران CIAبه قتل رسيد(21)، تا مانعي بر سر راه ديكتاتور دست نشانده وجود نداشته باشد. بامسلط شدن پينوشه بر اوضاع كشور ديگر دليلي براي عمليات هاي پنهاني در شيلي وجود نداشت به همين خاطر ترنر رئيس اسبق CIA ضمن اعتراف به اينكه سيا در شيلي «سرنگوني يك حكومت دموكراتيك برگزيده مردم»(22) را دنبال مي كرده است، اذعان مي كند «مسلم اين است كه با از ميان رفتن آلنده دوره ده ساله فعاليتهاي پنهاني CIAدر شيلي نيز به پايان رسيد»(23) و در پايان با افتخار ادامه مي دهد: «نتايجي كه در شيلي بدست آمد بيش از همه در گرو عمليات هاي پنهاني CIAبود».(24) پی نوشت ها 1. استانسفيلد ترنر / پنهانكاري و دموكراسي/ ترجمه حسين ابوترابيان/ انتشارات اطلاعات1367 / ص 111. 2. نيكسون- رييس جمهور آمريكا در خلال سالهاي 74-1969 - نيز كتابي با همين نام دارد:« 1999 پيروزي بدون جنگ» 3. به نقل از كتاب نيرنگ، نوشته ادوارد جي اپشتين، ص 124. اين جمله در اصل متعلق به سان تزو، يكي از مشاهير چيني است كه در بيش از 2000 سال پيش مي زيسته است. كتاب او با نام "هنر جنگيدن" توسط ليونل گيلز به انگليسي ترجمه شده است. 4. استانسفيلد ترنر / پنهان كاري و دمكراسي / ص 137. 5. كارتر در نامه اي محرمانه كه در نوامبر 1978 خطاب به وزير امور خارجه اش سايروس ونس, برژينسكي مشاور امنيت ملي و ترنر رييس سازمان CIA مي نويسد، از ايران به عنوان مهمترين منطقه جهان ياد مي كند. متن نامه در كتاب پنهانكاري و دموكراسي صفحه 178 موجود است. 6. استانسفيلد ترنر / پنهانكاري و دموكراسي / ص 135. 7. همان، ص 137. 8. «CIA، نصف بيشتر هزينة مبارزات انتخاباتي حزب دموكرات مسيحي، شيلي را پرداخت كرد تا مانع پيروزي آلنده شود.» پنهانكاري و دموكراسي ص 119. 9. استانسفيلد ترنر / پنهان كاري و دموكراسي/ ص 119. 10. همان، ص 120. 11. همان، ص 121. 12. همان، ص 121. 13. گابريل گارسيا ماركز / مرگ سالوادور آلنده / ترجمه يارتا ياران/ انتشارات زمستان 1378 / ص 32. 14. براي نمونه مي توان از روزنامه El Merecurio نام برد كه قديمي ترين روزنامه شيلي است و در زمان دولت آلنده يك و نيم ميليون دلار از سيا دريافت كرد0 به نقل از مرگ سالوادور آلنده صفحه 54. 15. استانسفيلد ترنر / پنهان كاري و دموكراسي/ صفحه 122. 16. طول كشور شيلي تقريباً 22برابر عرض آن است. 17. گابريل گارسيا ماركز / مرگ سالوادور آلنده / صفحه 41. 18.« يكي از ويژگيهاي غم انگيز فاجعة شيلي ناپديد شدن هزاران انسان پس از قتل رئيس جمهوري سالوادور آلنده بود…. پس از سالها كوشش پايان ناپذير اغلب براي ما تنها اين وظيفة اسف بار باقي مي ماند كه اين ناپديد شدگان را مرده به حساب آوريم بي آنكه هرگز ردپايي از آنان بدست آمده باشد». كتاب « كاخ شيشه اي سياست» نوشتة « كورت والدهايم» دبير كل سابق سازمان ملل متحد، صفحه 213. 19. گابريل گارسيا ماركز / مرگ سالوادور آلنده/ صفحه 49. 20. نيويورك تايمز - به نقل از كتاب مرگ سالوادور آلنده، ص 41. 21. استانسفيلد ترنر / پنهانكاري و دموكراسي/ ص 78. 22. همان، ص 123. 23. همان، ص 122. 24. همان، ص 123. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 366]