محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830415094
30 خرداد 60 و مشروعيت قهقرايی منافقين
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
کادر رهبري سازمان منافقين برگزاري يک راهپيمايي بزرگ مسلحانه و کسب آمادگي براي رويارويي گسترده و مستقيم با انقلاب را بخش پاياني راهبرد « مشروعيت قهقرايي » مي دانست. پس از آن که بني صدر در سخنراني 22 بهمن 59 در ميدان آزادي اعلام کرد که در 14 اسفند به مناسبت سالگرد فوت دکتر مصدق با مردم صحبت خواهد کرد دفتر هماهنگي هاي رئيس جمهور پس از هماهنگي با گروه هاي ريز و درشت مخالف که از سوي خط امام با عنوان کلي ليبرال شناخته مي شدند مقدمات سخنراني ابوالحسن بني صدر را در دانشگاه تهران تدارک ديد. منافقين ( مجاهدين خلق ) که در اين زمان بيش از پيش به ائتلاف سياسي با بني صدر دست زده بودند با آمادگي کامل در اين مراسم شرکت کردند. اگرچه در تحليل هاي درون گروهي سازمان که بعدها از زبان بازداشت شدگان شنيده شد هدف از شرکت سازمان منافقين در غائله 14 اسفند را تشديد اختلاف ميان خط امام به رهبري دکتر بهشتي و جناح ليبرال به رهبري بني صدر معرفي کرده بودند اما نيروهاي خط امام فرقي بين منافقين و بني صدر نمي ديدند. فضاي فرهنگي نامناسب و شعارهاي تند و تحريک کننده زمينه را براي ايجاد محيطي ملتهب و خشن فراهم کرده بود . پس از رد و بدل شدن انواع شعارها از سوي طرفين بني صدر که همچون روزهاي قبل خط تنش زايي را در سطح مسئولان ارشد نظام تعقيب مي کرد به طور مکرر از طرفدارانش يعني گارد فراقانوني رياست جمهوري و منافقين که آنها را مردم خطاب مي کرد مي خواست که مخالفان را بازداشت نمايند. افزودن بر تنش ها راهکار بني صدر. ابوالحسن بني صدر در تاريخ 5 بهمن 1358 که در اولين دوره انتخابات رياست جمهوري حائز اکثريت آرا و عهده دار قوه مجريه شده بود هنگامي که نتيجه انتخابات اولين دوره مجلس شوراي اسلامي در 24 اسفند همان سال و پيروزي ائتلاف بزرگ را مشاهده کرد يک تنه به مصاف مجلس رفت تا اثبات کند که تماميت خواهي همواره مي تواند در چهره اي نو نمايان شود. اولين اختلاف ها در نحوه تعيين نخست وزير رخ دارد که به موجب اصل 124 قانون اساسي نيازمند جلب نظر و تمايل مجلس بود . مجلس اول با رياست آيت الله هاشمي رفسنجاني و اکثريت نيروهاي خط امام خواهان نخست وزيري محمدعلي رجايي بود و اين مسئله مورد حمايت حزب جمهوري اسلامي به دبير کلي آيت الله بهشتي نيز بود. بني صدر در ابتدا با فضاسازي منفي کوشيد تا اين خواست مجلس را در تقابل با پشتوانه مردمي آرا رئيس جمهور نشان دهد. سرانجام پس از سه هفته کشمکش در تاريخ 18 مرداد 59 محمدعلي رجايي با 153 راي موافق از مجموع 196 راي ماخوذه به نخست وزيري رسيد تا بعد از آن نزاع ها بر سر نحوه تعيين وزراي کابينه نخست وزير ادامه يابد. بعد از آن با آغاز جنگ تحميلي اختلاف بر سر نحوه مديريت و فرماندهي امور جنگ نيز بالا گرفت و نگاه منفي بني صدر به نقش سپاه و نيروهاي مردمي در جنگ زمينه ساز بحراني تر شدن اوضاع دفاع ملي و برانگيختن اعتراض شديد نيروهاي مردمي و فرماندهان نظامي و چهره هاي سياسي خط امام گرديد و در مقابل بني صدر تلاش مي کرد با سخنراني هاي خبرساز اقتدار خود را حفظ کرده و موقعيت سياسي خود را که در پي اصطکاک با دو قوه مقننه و قضائيه تضعيف شده بود بهبود بخشد. بني صدر در سخنراني 17 شهريور 59 حزب جمهوري اسلامي را به انحصارطلبي متهم کرد و ضمن تلاش براي پيگيري خط تنش زائي در بين سطوح عالي مسئولان نظام در شرايط بحراني جنگ از جمله چنين گفت که : به اين گروه که دل خوش کرده است به قبضه حکومت هشدار مي دهم که من نظريه تو را افشا کردم . ضابطه هاي خود را گفتم دفعه ديگر در صورتي که اصلاح نشويد نوبت به افشاي با اسم و رسم مي رسد. بني صدر در سخنراني روز عاشورا و روز 22 بهمن همان سال سعي کرد چهره اي نابسامان و استبدادي از جامعه ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي ارائه دهد . او در 22 بهمن 59 در حالي که کمک به جبهه ها در گرو تقويت روحيه مردم و تحکيم اعتماد آنها به دولت نخست وزير بود از کسري صد ميليارد توماني بودجه از بين رفتن آزادي سياسي و اقتصادي حاکميت چماق تعطيلي مدارس سخن گفت و با تشويق به ايستادگي و اعتراض در برابر آنچه انحصار طلبي مي ناميد از سلطه فضاي اختناق و ترور توسط انحصارطلبان مستقر در قوه قضاييه خبرداد. صف بندي جدي نيروهاي سياسي در ماه هاي پاياني سال 59 مي توان دو جريان اصلي صحنه سياسي کشور را که در قالب دو جبهه سياسي رودرروي يکديگر قرار گرفته بودند شناسايي کرد. در يک سو جبهه اي مرکب از چهره هاي سياسي منتسب به امام خميني که عموما از روحانيون بودند و در سوي ديگر جبهه اي متشکل از نيروهاي ريز و درشت مخالف که براي سهم بيشتري از قدرت سياسي به صورت متحد عمل کردند. در سال هاي ابتدايي دهه 60 مردم اين تقابل را به نام تقابل خط امام با ليبرال ها مي شناختند اگرچه آيت الله بهشتي در سخنان خود مايل بود دو طرف منازعه را معتقدان به اسلام فقاهتي و غيرمعتقدان به اسلام فقاهتي بشمرد که خود حکايت کننده حساسيت هاي مذهبي سياسي دکتر بهشتي و حزب متبوعش بود. از جمله وقايعي که موجب شد تا تقابل خط اسلام فقاهتي با غير آن مشخص شود سخنان حسن نزيه مدير عامل شرکت نفت در زمان دولت موقت بود که در کنگره وکلاي دادگستري که رياست آن را بر عهده داشت گفته بود « تطبيق مسائل سياسي اقتصادي و قضايي با احکام اسلام در شرايط حاضر نه مقدور است و نه ممکن و نه مفيد. » يک روز بعد دکتر بهشتي طي سخناني در کانون توحيد به اظهارات او پاسخ گفت و بعد از آن موجي در مخالفت با نزيه در جامعه ايجاد شد. اعتقاد دکتر بهشتي و اطرافيان او به اسلام فقاهتي و اختلاف نگرش آنان با گروههاي مخالف زماني عميق تر شد که در جريان تصويب قانون اساسي در مجلس خبرگان قانون اساسي که آيت الله بهشتي نايب رئيسي آن را بر عهده داشت اصل مربوط به ولايت فقيه مطرح و با اکثريت آرا نمايندگان مردم تصويب گرديد. خط امام در برابر غائله 14 اسفند 59 واقعه چهاردهم اسفند در دانشگاه تهران از آن رو که نشان دهنده نزديکي مخاطره آميز منافقين و بني صدر بود و قصد تنش زايي بني صدر را آشکار مي کرد با واکنش بسيار شديد نيروهاي خط امام روبه رو گرديد. در ابتدا امام خميني (ره ) آيت الله موسوي اردبيلي دادستان کل کشور را مامور رسيدگي قضايي سريع و قاطع به اين واقعه کردند که در پي آن گزارشي توسط يک هيات قضايي تهيه و تقديم دادستان کل کشور شد که در آن به بيش از دوازده مورد ارتکابي که داراي عناوين مجرمانه بودند تصريح شده و در بخش نتيجه چنين آمده بود « دلايل کافي به مجرميت بني صدر دفتر بني صدر دفتر هماهنگي و در پي آن گروهک هاي محارب که اسامي آنها قبلا ذکر گرديد گردآوري شده است . » آيت الله بهشتي و شهيد رجايي نخست وزير وقت عمل بني صدر را نکوهش کردند و امام خميني (ره ) نيز در پاسخ به تلگراف آيت الله گلپايگاني که حاکي از « نگراني آن حضرت در قضاياي شوم دانشگاه » بود اعلام کردند که « بايد گروهها و دسته هاي منحرف سياسي و غيرسياسي بدانند که من با احساس کامل با آنان برخورد اسلامي مي کنم و به شرارت هاي ضد اسلامي خاتمه مي دهم . » پس از آن امام خميني (ره ) با فرا خواندن آقايان آيت الله بهشتي آيت الله خامنه اي آيت الله موسوي اردبيلي آيت الله هاشمي رفسنجاني مهندس بازرگان بني صدر و شهيد رجايي به جماران و برخورد ارشادي و حمايتي روساي سه قوه را از انجام مصاحبه تا پايان جنگ تحميلي منع کردند و اعلاميه اي در صبح روز 25 اسفند 59 از سوي امام خميني (ره ) صادر شد که نتيجه برخي تصميمات و توافقات براي کاهش اختلافات را بيان مي کرد. سه ماه بعد در روز 20 خرداد 60 بني صدر به دستور امام خميني (ره ) از فرماندهي کل قوا برکنار شد زيرا دامن زدن او به اختلافات داخلي مانعي جدي بر سر راه کسب پيروزي نظامي در جبهه هاي جنگ محسوب مي شد. پس از عزل بني صدر از فرماندهي کل قوا سيل انتقادات صريح از سوي چهره هاي سياسي بلندپايه نظام که عمدتا از اعضاي موثر حزب جمهوري اسلامي و يا خط امام بودند متوجه عملکرد او شد پايان کار20 خرداد 60 ; امام خميني در سخنراني 10 ارديبهشت 1360 خطاب به گروه هاي سياسي مسلح ضمن اتمام حجت گفتند : « صلاح شما و صلاح ملت شما و صلاح همه اين است که اسلحه ها را زمين بگذاريد و از اين شيطنت ها دست برداريد و به آغوش ملت برگرديد. » به دنبال اين سخنراني سازمان منافقين که خطاب امام خميني را متوجه خود مي ديد با ارسال نامه اي ضمن تشريح مظلوميت هاي سازمان تقاضاي ديدار با امام خميني را مطرح نمود که توسط امام رد شد. امام خميني ديدار را مشروط به بازگرداندن اموال غارت شده بيت المال و تحويل اسلحه ها دانستند و اظهار داشتند که سازمان در نامه اش « ناشيگري » کرده و نظام را تهديد به قيام مسلحانه کرده است . پس از اين سازمان با ارسال نامه اي به بني صدر در اقدامي سياسي خواستار تضمين او براي تحويل اسلحه ها گرديد که با مخالفت و خودداري از ضمانت بني صدر مواجه شد. بني صدر با اين کار به نوعي موضع گيري علني در مقابل امام دست زد و با اين کار هرچه بيشتر به منافقين نزديک شد و از سوي ديگر باعث شد که هواداران خط امام در موضع گيري عليه بني صدر قاطع تر شوند. پس از قطعي شدن اين موضوع که بني صدر حذف شدني است و به زودي برکنار مي شود منافقين درگيري خياباني را تشديد کردند. درگيري هاي پراکنده اي که در پي توزيع نشريات سازمان در نقاط شلوغ شهر رخ مي داد هيچ گونه واکنش مثبتي را از سوي مردم بر نمي انگيخت و اين گونه حرکات سازمان روز به روز دچار رکود و انزواي بيشتري شد و رفته رفته رهبري سازمان به اين نتيجه رسيد که براي برون رفت از بحران موجود بايد با استفاده از امکانات قانوني رياست جمهوري که در اختيار بني صدر است براي دستيابي به توان برپايي يک راهپيمايي بزرگ مسلحانه براي درگيري مسلحانه احتمالي استفاده کرد. رهبران منافقين با ارايه اين تحليل درون سازماني به کادرهاي پايين سازمان که کارهاي پراکنده کافي است و راهبرد مشروعيت قهقرايي با موفقيت انجام گرفته و آمادگي لازم در مردم ايجاد شده تا منويات روساي سازمان جامه عمل بپوشد به تدارک مقدمات برپايي غائله 30 خرداد 60 پرداختند . در واقع کادر رهبري سازمان برگزاري يک راهپيمايي بزرگ مسلحانه و کسب آمادگي براي رويارويي گسترده و مستقيم با انقلاب را بخش پاياني راهبرد « مشروعيت قهقرايي » مي دانست . قدم به قدم تا 30 خرداد 60 در ماه هاي پيش از اين منافقين و بني صدر راهي را پيموده بودند که سرانجامي جز رويارويي مستقيم مسلحانه با انقلاب در پي نداشت ; به ويژه پس از آنکه بني صدر به حکم امام خميني در روز 20 خرداد 60 از فرماندهي کل قوا برکنار گرديد و به دنبال آن محل سکونت و کار او به تصرف سپاه و کميته درآمد و او متواري شد سازمان منافقين در 21 خرداد 60 با صدور اعلاميه اي مسئوليت حفاظت از جان او را بر عهده گرفت و در زماني که در سراسر کشور راهپيمايي هايي در مخالفت با بني صدر برپا شده بود اقدام متقابل سازمان منافقين در حمايت از بني صدر موجب بروز درگيري هاي خونبار پراکنده در سراسر کشور گرديد و فضاي سياسي به شدت ملتهب شد. منافقين سرانجام با صدور اطلاعيه 22 خرداد و دعوت به مبارزه عليه نظام جمهوري اسلامي عملا به حضور علني خود در جامعه ايران پايان داد . از سوي ديگر فرداي روزي که رئيس مجلس در تاريخ 24 خرداد براي بررسي عملکرد رئيس جمهور و طرح عدم کفايت بني صدر با امام خميني ديدار کرده بود اعلام راهپيمايي جبهه ملي در مخالفت با لايحه قصاص عکس العمل شديد امام خميني را در پي داشت اين اعلام موضع امام خميني باعث انسجام بيشتر در نيروهاي خط امام گرديد و منافقين که در تاريخ 26 خرداد اعلاميه شديد اللحني عليه جمهوري اسلامي صادر کرده بودند و مردم را به قيام عمومي فرا خوانده بودند هيچ نتيجه اي از اين دعوت نگرفتند و پاسخي جز خشم از سوي مردم دريافت نکردند. سرانجام طرح دو فوريتي بررسي عدم کفايت رئيس جمهور در روز 27 خرداد در مجلس تصويب شد و دکتر بهشتي در يک مصاحبه مطبوعاتي پيرامون « نحوه تعيين رئيس جمهوري بعدي با مراجعه به آراي عمومي » سخن گفت . اطلاعيه تهديدآميز منافقين در 28 خرداد که به نمايندگان مجلس در مورد شرکت در جلسه بررسي عدم کفايت بني صدر هشدار داده بود نتيجه اي نبخشيد و پس از آن که امام خميني در 28 خرداد به مناسبت نيمه شعبان پيام مهمي درباره توطئه هاي جبهه داخلي ضد انقلاب صادر کرد سازمان منافقين در 30 خرداد با اعلام جنگ مسلحانه عليه جمهوري اسلامي به زعم خود متولد شد و به باور تاريخ نگاران به حيات خود در جامعه ايران پايان داد. دو روز بعد در اول تير ماه 1360 امام خميني بني صدر را از مقام رياست جمهوري برکنار کرد . متن پيام امام بدين شرح است : « بسم الله الرحمن الرحيم پس از راي اکثريت قاطع نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي مبني بر اين که آقاي ابوالحسن بني صدر براي رياست جمهوري اسلامي ايران کفايت سياسي ندارد ايشان را از رياست جمهوري اسلامي ايران عزل نمودم » . ترور جست و جوي برون رفته از بن بست دو چهرگي پس از آن که مردم مورد ادعاي سازمان در حمايت از منافقين هيچ اقدامي مثبتي نکردند و با حضور صدها هزار نفري در خيابان هاي تهران حرکت آشوبگرانه کادرهاي سازمان را بي نتيجه ساختند بني صدر و رجوي به فرانسه گريختند. اما بخش مهم کادرهاي سازمان که در واقعه 30 خرداد بازداشت نشده بودند به حيات مخفيانه خود ادامه دادند و اين بار سرخورده از حمايت مردمي ترور را جايگزين راهبرد « تظاهرات بزرگ مسلحانه شورشي » کردند تا اثبات شود که حتي مي توان با قتل مردم و انقلابيون باز هم مدعي حمايت از مردم و انقلاب بود ! کادرهاي سرگشته سازمان که به دنبال هدفي براي تخريب بودند ترور را برگزيدند تا در غياب مردم و حتي به رغم ميل مردم از آن به عنوان آخرين بخش از اجراي راهبرد « مشروعيت قهقرايي » استفاده کنند. و اينچنين بود که در روز 7 تير ماه 1360 دفتر مرکزي حزب جمهوري اسلامي منفجر شد و دبير کل حزب آيت الله دکتر سيد محمد حسيني بهشتي به همراه عده زيادي از اعضاي عاليرتبه حزب اعضاي کابينه و نمايندگان مجلس به شهادت رسيدند تا از يکسو ماهيت سازمان منافقين را بر مردم آشکار سازد و حاکميت را به ياران امام در جناح معتقد به اسلام فقاهتي برسد ; تا چندي بعد محمدعلي رجايي با راي قاطع مردم به رياست جمهوري برگزيده شود و با دستاني پاک و چشماني زلال کمر به خدمتگزاري مردم ببندد و اسطوره « بي ريايي در خدمت به خلق » گردد و تجربه طعم شيرين معنويت و عدالت انقلاب اسلامي را براي مردم ممکن سازد و از سوي ديگر اين واقعيت را به اثبات رساند که آخرين راهبرد سازمان يعني « ترور به مثابه حلقه آخر مشروعيت قهقرايي » نتيجه اي جز سير قهقرايي مشروعيت اجتماعي سازمان در نگاه مردم نداشت . واقعه چهاردهم اسفند در دانشگاه تهران از آن رو که نشان دهنده نزديکي مخاطره آميز منافقين و بني صدر بود و قصد تنش زايي بني صدر را آشکار مي کرد با واکنش بسيار شديد نيروهاي خط امام روبه رو گرديد آيت الله بهشتي و شهيد رجايي نخست وزير وقت عمل بني صدر را نکوهش کردند و امام خميني (ره ) نيز در پاسخ به تلگراف آيت الله گلپايگاني که حاکي از « نگراني آن حضرت در قضاياي شوم دانشگاه » بود اعلام کردند که « بايد گروهها و دسته هاي منحرف سياسي و غيرسياسي بدانند که من با احساس کامل با آنان برخورد اسلامي مي کنم و به شرارت هاي ضد اسلامي خاتمه مي دهم . » رهبران منافقين با ارايه اين تحليل درون سازماني به کادرهاي پايين سازمان که کارهاي پراکنده کافي است و راهبرد مشروعيت قهقرايي با موفقيت انجام گرفته و آمادگي لازم در مردم ايجاد شده تا منويات روساي سازمان جامه عمل بپوشد به تدارک مقدمات برپايي غائله 30 خرداد 60 پرداختند کادر رهبري سازمان برگزاري يک راهپيمايي بزرگ مسلحانه و کسب آمادگي براي رويارويي گسترده و مستقيم با انقلاب را بخش پاياني راهبرد « مشروعيت قهقرايي » مي دانست. سازمان منافقين در 30 خرداد با اعلام جنگ مسلحانه عليه جمهوري اسلامي به زعم خود متولد شد و به باور تاريخ نگاران به حيات خود در جامعه ايران پايان داد /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 196]
-
گوناگون
پربازدیدترینها