واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
با پايان يافتن مناظره ها و اتفاق نظر در نظرسنجي هاي معتبر داخلي و حتي خارجي، عصبيت در جبهه دو نامزد اصلاحات كه با شدت گرفتن مواضع، نامزد سوم (آقاي رضايي) را پشت سر مي گذاشتند، موج مي زد. در اين حالت بود كه آقايان هاشمي، موسوي، خاتمي و كروبي با خراب ديدن پل پشت سر خود، به دليل تخريب هاي همه جانبه كه دامن اصول اوليه نظام را نيز در برگرفته بود، پروژه آشوب با شليك نامه سرگشاده آقاي هاشمي به مقام معظم رهبري، با ادبياتي دور از ادب و خارج از در نظرگرفتن مقام ولايت آغاز شد از ماه ها قبل همزمان با شروع مباحث انتخابات، صف بندي هايي در جناح ها و دسته بندي هاي سياسي اتفاق افتاد كه اهم آن رايزني هاي اوليه درون حزبي و درون گروهي براي رسيدن به تفاهم درخصوص معرفي نامزدهاي واحد براي هركدام از دو جناح سنتي و اصلي كشور بود. پس از رايزني ها و علي رغم وجود اختلاف هاي متعدد در جناح اصولگرا، اين جناح با معرفي نامزد واحد و حمايتهاي ضمني و شديد و خفيف از وي وارد عرصه انتخابات شدند. در جناح به اصطلاح اصلاح طلب علي رغم ميانجيگري ها و رايزني هاي مختلف، سه نامزد با هم اعلام آمادگي كردند كه دونفر از آنها (آقايان خاتمي و موسوي) باهم تفاهم كردند ولي نفر سوم (آقاي كروبي) از موضع خود عقب ننشست و بدين شكل جناح اصلاح طلب با دو نامزد به انتخابات وارد شدند. يكي ديگر از نامزدها آقاي رضايي بود كه وارد عرصه شده و بدون تاييد از سوي جناح يا دسته سياسي خاصي به صورت انفرادي با حضور تعدادي كارشناس، فعاليت مي نمود. مدتها قبل از شروع زمان تبليغات قانوني انتخابات، آقايان موسوي، كروبي و رضايي با محوريت مباحثي از قبيل وجود شرايط بحراني در عرصه سياست خارجي وداخلي در نتيجه عملكرد دولت، از بين رفتن منافع ملي بدليل ماجراجويي، قانون گريزي يا بعبارت ديگر بلد نبودن قاعده بازي، گداپروري به دليل بحث سهام عدالت و ... اقدام به تخريب دولت در سطح گسترده نمودند. اين سه نامزد آنچنان باهم همصدا بودند كه جز 2 دليل براي اين همصدايي تصور نمی شود، اول اينكه شرايط بحراني آنچنان آشكاراست كه همه روي آن تفاهم دارند و دوم اينكه هر سه نامزد از يك هماهنگي ويژه برخودارند. با اوج گرفتن تخريب ها كه غيراز سه نامزد برخي از رجال سياسي ديگر مانند آقایان هاشمي و خاتمي نيز به آن مي پرداختند، بحث واقعي بودن بحران هاي متعدد داخلي و خارجي بيشتر متصور مي شد كه مقام معظم رهبري به صورت قاطعانه و مستمرا اين تخريب ها را نكوهش كرده و وضعيت كشور را، رو به جلو ارزيابي نمودند. با گذشت زمان و شفافيت بيشتر در اعلام مواضع، نظرها به سمت ايده دوم يعني وجود يك هماهنگي ويژه بين سه نامزد رقيب آقاي احمدي نژاد قوت گرفت و اين در شرايطي بود كه تخريب ها به نقاط اوج مي رسيد و عملا سياستهاي خارجي و داخلي و تمام فعاليتهاي دولت بدون مقايسه با دولتهاي قبل و بدون ريشه يابي، منفي ارزيابي و معرفي مي شد، تا آنجا كه برخي از انتقادها، اصول اوليه انقلاب اعم از حمايت از مردم فلسطين، عدالت محوري، مبارزه با مفاسد، مقاومت در برابر استكبار و مقاومت براي كسب تكنولوژي هسته اي و... زيرسوال برده شد. با آغاز زمان قانوني براي تبليغات نامزدها، آقاي احمدي نژاد كه تاكنون به صورت آشكار وارد مباحث انتخاباتي نشده بود اعلام كرد كه در مناظره ها پاسخ انتقادات را خواهد داد. مناظره اول بين دو نفر از نامزدهاي سه گانه صورت گرفت و در پايان چيزي كه در اذهان باقي ماند، چیزی جز وجود يك وحدت و هماهنگي در زير سوال بردن كامل عملكردهاي دولت نبود. در مناظره دوم آقاي احمدي نژاد بر اساس اظهارات پيشينش اقدام به پاسخگويي به تخريب ها و واكاوي وضعيت صف بندي بين نامزدهاي سه گانه و شفاف نمودن دلايل و مسببان تخريب ها نمود، تا نامزد اصلاحات آقاي موسوي كه تاكنون به صورت يكطرفه و قاطعانه تمام عملكرد، رفتارو گفتار آقاي احمدي نژاد را نقد مي كرد، ناگاه از موضع ادب وارد شده و دفاع احمدي نژاد را به بي ادبي، ديكتاتوري، در نظرنگرفتن قاعده بازي و ... متهم كرد و به جاي استفاده از جلسه مناظره در اثبات ادعاهاي خويش با صدايي لرزان اقدام به مظلوم نمايي نمود تا در مناظرات بعدي مجددا به تخريب ها ادامه دهد. با ادامه مناظرات دور از چالش و صحبت هاي دوستانه با محوريت تخريب دولت از سوي نامزدهاي سه گانه ( البته نبايد از حق گذشت كه به تدريج با نزديك شدن زمان مناظره آقايان رضايي و احمدي نژاد)، آقاي رضايي از موضع صرف تخريب خارج شده و به اعلام ضمني برنامه هاي خود پرداخت. با پايان يافتن مناظره ها و اتفاق نظر در نظرسنجي هاي معتبر داخلي و حتي خارجي، عصبيت در جبهه دو نامزد اصلاحات كه با شدت گرفتن مواضع، نامزد سوم (آقاي رضايي) را پشت سر مي گذاشتند، موج مي زد. در اين حالت بود كه آقايان هاشمي، موسوي، خاتمي و كروبي با خراب ديدن پل پشت سر خود، به دليل تخريب هاي همه جانبه كه دامن اصول اوليه نظام را نيز در برگرفته بود، پروژه آشوب با شليك نامه سرگشاده آقاي هاشمي به مقام معظم رهبري، با ادبياتي دور از ادب و خارج از در نظرگرفتن مقام ولايت آغاز شد و ايشان و نظام را تهديد به آشوب و يا بعبارت خودش عدم توان جلوگيري از آشوب، نمود تا شايد مقام معظم رهبري را در موضع انفعالي وارد كرده و از آن در جهت برنامه آشوب استفاده نمايند، اما آقاي هاشمي آزموده را آزمود و با تيز هوشي رهبرمعظم انقلاب روبرو شد و در موقعيتي گرفتار گردید كه خودش با ايجاد جوتخريب و بي حرمتي و ولايت ناپذيري ايجاد كرده بود. با نزديك شدن پايان وقت تبليغات، آقاي موسوي از طرفداران خويش درخواست كرد به خيابان ها بريزند تا هم قدرت نمايي كرده باشند و هم با سنت شكني ، شرايط را براي پس از انتخابات آماده نمايند. با پايان يافتن زمان قانوني تبليغات، ستادهاي مركزي آقايان موسوي و كروبي شروع به شايعه آفريني نمودند و استعفاي رييس بانك مركزي و پاسخ مقام معظم رهبري به نامه آقاي هاشمي در صدر اخبار اينترنتي و پيامكي قرارگرفت كه با تكذيب مقام معظم رهبري و رييس بانك مركزي، مجددا توپ به زمين شايعه افكنان افتاد. در روز راي گيري موضع گيري همسر آقاي هاشمي، نظر ايشان را در جهت تشنج آفريني، با اين مضمون كه در صورت عدم انتخاب آقاي موسوي حتما در انتخابات تقلب شده و مردم به خبابانها بريزند، تكميل كرد. در پايان راي گيري و شمارش آرا ايجاد شايعه تا بدانجا پيش رفت كه علي رغم اعلام تدريجي نتايج انتخابات، آقاي موسوي خود را برنده انتخابات قلمداد مي نمود و حتي آقاي خاتمي نيز به ايشان پيروزي در انتخابات را تبريك گفت و در ادامه، با عنوان كردن اينكه نتيجه انتخابات مسلم و مشخص است، در تاييد نظر همسر اقاي هاشمي، نتيجه اي غير از پيروزي آقاي موسوي را نشاندهنده تقلب در انتخابات دانستند. با پايان يافتن نتايج و اعلام قطعي آن، رسما تجمعات به آشوبهاي خياباني مبدل شد و دامنه اغتشاش ها بیشتر گردید و هم اكنون كه بيست و هفتم خرداد است، در میان اصلاح طلبان همچنان فرار به جلو (علي رغم اينكه اكنون از تمام مجاری قانوني از رهبري گرفته تا شوراي نگهبان و نظارت هاي مردمي) ادامه داشته و به حمايت طلبي از كشورهاي متخاصم اروپايي و آمريكايي رو آورده و اينچنين منتظر نوعي كودتا با كمك خارجي ها می باشند، البته رهبران اين حركت، در تمام اين مسير به نوعي همين هدف را دنبال مي كردند كه تيزهوشي مردم و رهبري آنها را به بروز اهداف رذيلانه خود مجبور ساخت. با این وجود به نظر می رسد که نظام در حال تعامل و تحمل بی قانونی های این طیف بوده و مدارا با این افراد را در اولویت خود قرار داده است، اما همان طور که طبیعی می نماید، ممکن است کاسه صبر مسؤولین نظام به سر آید و عواقب خوشی در انتظار این افراد نباشد. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 513]