واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
از ديدگاه فقهي هر كس كه بر امام و پيشواي عادل خروج و مسلحانه شورش كند، باغی و اهل بغی محسوب ميشود. چنين شخصي محكوم به كفر است و جهاد با او بر ساير مسلمانان واجب ميباشد. يكي از انواع جهادها در اسلام جهاد بر ضد اهل بغي است، يعني سركوبي آنان كه به قصد براندازي شورش و توطئه ميكنند. فرقي هم ميان اهل بغي نيست كه از چه طايفه و گروه و با چه سوابق و نشان ها و ويژگي ها باشند. قيام مسلحانه بر ضد حكومت مشروع و قانوني و الهي كه كاري رجعت طلبانه و در راستاي احياي جاهليت است، حرام است و سركوب آن لازم و كشته هاي اين درگيري از سوي حق همه شهيدند و از سوي تجاوزگران همه دوزخي. وقتي مردم با اميرالمؤمنين بيعت كردند و «حكومت علوي» تحقق يافت، آنان كه مسلحانه به ميدان مبارزه با حكومت او آمدند، همه «اهل بغي» بودند. حضرت امير نيز با اين جمله كه: «و اَحُثّكم علي جهادِ اَهلِ البَغي» (شما را به پيكار با اهل بغي و تجاوز برمي انگيزم و فرا مي خوانم) بر اين نكته تأكيد مي فرمايد. امام امت(قدس سره) مي فرمايد: «قيام بر ضد حكومت اسلامي در حكم كفر است، بالاتر از همه معاصي است، همان بود كه معاويه قيام مي كرد. حضرت امير قتلش را واجب مي دانست. قيام بر ضد حكومتِ اسلامي يك چيز آساني نيست.» بغی، از جهت لغوی به معنی بیعدالتی و ظلم است و از جهت حقوقی به خروج از حاکمیت امام (رئیس کشور) به وسیله شورشیان و مخالفان مدعی حق حاکمیت، تعریف میشود و مقاومت واقعی در قبال حاکمیت و اقتدار قانونی محسوب میگردد و همه نمودهای بغی و شورش، فتنه و نفاق و مخالفت را شامل میگردد. علامه حلّی، باغی را چنین تعریف کرده است: «باغی کسی است که بر امام و پیشوای عادل خروج کند و مسلحانه بشورد.» (علامه حلّی، تبصرة المتعلمین، ص 81) اهل بغی بظاهر مسلمان هستند و شهادتین را اظهار میدارند و منکر معاد نیستند ولی با خروج و شورش مسلحانه علیه امام عادل، نظم و امنیت جامعه را بر هم میزنند و موجبات تضعیف مسلمانان را فراهم و زمینه هجوم کفار را آماده میسازند. از این رو، اسلام برای سرکوبی و مقابله با آنان، دستور اقدام مسلحانه را داده است. شایان ذکر است که فقیهان امامیه، اهل بغی را به دو دسته تقسیم کردهاند که هر دسته احکام خاصی دارند و برای هر کدام شیوه برخورد و مقابله جداگانه در نظر گرفته شده است. این دو گروه عبارتند از: الف) گروه ذی فئة؛ یعنی آن دسته از باغیانی که دارای فئه و گروه و سازمانی در پشت جبهه هستند؛ یعنی غیر از مهاجمین، افراد مجهز و مهیای دیگری دارند که در وقت نیاز، از آنان استفاده میکنند. به این گروه اصطلاحا «باغیان ذی فئة» میگویند. با این دسته از باغیان، باید جنگید و مجروحین آنها که اسیر میشوند محکوم به اعدام هستند و فراریهای آنان مورد تعقیب قرار میگیرند تا کاملاً متلاشی گردند. ب) گروه غیر ذی فئة؛ یعنی آن دسته از باغیان که دارای سازماندهی پشت جبهه نیستند و غیر از حاضرین در جنگ، افراد دیگری ندارند. مجروحان این دسته اعدام نمیشوند، فراریهای آنان تعقیب نمیشوند بلکه تا حدی اقدام میشود که متفرق و پراکنده شوند. علامه حلی در باره این دو دوسته از اهل بغی چنین میفرماید: «اهل بغی دو دستهاند: دستهای که دارای فئه هستند. اینان اسیرانشان اعدام میشوند، فراریهایشان تعقیب میگردند و مجروحین آنان کشته میشوند. 2- دستهای که دارای فئه نیستند، اسرا و مجروحین اینان اعدام نمیشوند و فراریهایشان تعقیب نمیگردند، باغیان و فرزندان و اموالشان به اسارت و غنیمت جنگجویان مسلمان در نمیآیند.» (علامه حلّی، پیشین.) شایان ذکر است که هم فقهای امامیه و هم فقهای عامه به سیره حضرت علی علیهالسلام در برخورد با اهل بصره و خوارج (غیر ذی فئة) و اهل شام (ذی فئه) استناد کردهاند. (علامه حلّی، تذکرة الفقهاء، ج 1، کتاب الجهاد؛ محمد حسن نجفی، پیشین.) /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 793]