تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):يك عالم برتر از هزار عابد و هزار زاهد است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826576047




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ديوارهاي مشبك از باران گلوله


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: ديوارهاي مشبك از باران گلوله


عكاسي- چنگيز محمودزاده:
ديوارهاي سوراخ سوراخ داخل عكس‌ها، به سطح خيابان‌هاي خاك آلودي مي‌مانند كه در غروب يك روز تابستاني، رگباري ناگهاني فقط توانسته سطح آن را پر از فرورفتگي و برجستگي كند.

عكس‌هايي كه به ديوارهاي موزه امام علي(ع) آويزان شده‌اند پر است از اين ديوارها، درخت‌هاي سوخته، ساختمان‌هاي بدون سقف و هر چيز ديگر كه مي‌تواند يادآور صحنه يك جنگ در ميان خيابان‌ها و كوچه پس‌كوچه‌هاي يك شهر باشد.

تلخي مجموعه عكس‌هايي كه اين روزها در موزه امام علي به نمايش گذاشته شده‌اند به اندازه‌اي است كه حتي تا ساعت‌ها بعد از بيرون آمدن از نمايشگاه باز هم در ذهن مخاطبان باقي مي‌ماند. اين نمايشگاه كه به عكس‌هاي خرمشهر اختصاص دارد از روز 3 خرداد در اين موزه آغاز شده و تا امروز ادامه دارد.

با وجود آنكه هر سال نمايشگاه‌هاي عكس مختلفي درباره آزادسازي خرمشهر برگزار مي‌شود اما نمايشگاه فعلي كه بخشي از آن نيز در ارتباط با مسابقه عكس «خرمشهر حماسه مقاومت» است، توانسته تاريخچه‌اي تصويري از اين شهر را به نمايش بگذارد؛ تاريخچه‌اي كه از سال‌هاي پاياني دهه 1340 شمسي آغاز مي‌شود و در آخرين سال‌هاي دهه 1380 شمسي به پايان مي‌رسد.

هر چند ترتيب چينش عكس‌ها به شكلي است كه با ديوارهاي سوراخ سوراخ شده از گلوله آغاز مي‌شود و با همان ديوارها به پايان مي‌رسد اما توالي تاريخي نمايشگاه به شكلي است كه اولين عكس‌هاي آن به بلوار ساحلي بندر خرمشهر و كوت شيخ در سال 1348 مربوط مي‌شود و آخرين عكس‌هاي آن هم در همان كوچه و خيابان‌ها در سال 1386 گرفته شده است.

اولين طبقه از موزه، دو بخش از عكس‌هاي نمايشگاه را شامل مي‌شود: عكس‌هاي خرمشهر در زمان جنگ و تصاويري از آن در سال‌هاي اخير و پس از دوران بازسازي. درعكس‌هاي دوران جنگ مي‌توان تصاويري از خانه‌هاي تخريب شده، كشتي‌هاي غرق شده در كارون، مردان غيرنظامي كه از ميان خيابان‌هاي سراسر ويران شده مي‌گذرند و يا درخت‌هايي را ديد كه فقط تنه‌اي نيمه سوخته از آنها برجامانده.

هر چند تعداد اين عكس‌ها در نمايشگاه زياد است و بسياري از آنها نيز كادربندي يا تركيب‌بندي چندان حساب‌ شده‌اي ندارند اما همان جادويي كه معمولا اين عكس‌ها در خود دارند، مخاطبان را ميخكوب مي‌كند. تصاوير حوادث دردناك، هميشه تاثير گذارند و به بيننده خود اجازه نمي‌دهند به راحتي از فشار آنها خلاص شود.

در اين نمايشگاه هم همين اتفاق روي مي‌دهد و عكس‌هاي سياه‌ و سفيد دوران جنگ از شهري كه سراسر ويران شده، دست از سر بينندگانشان بر نمي‌دارند و در ذهن مي‌مانند. از سوي ديگر حالا كه بيش از 25 سال از آن روزها مي‌گذرد اين تصاوير ازنظر سنديت تاريخي نيز اهميت پيدا مي‌كنند و در بين آنها مي‌توان موضوع‌هاي جالبي را ديد كه شايد در زمان ثبت عكس‌ها چندان اهميتي نداشتند.

براي مثال در يكي از عكس‌هاي اميرعلي جواديان ازگمرك خرمشهر در سال 1361 گروه زيادي از سربازان عراقي ديده مي‌شوند كه به فاتحان شهر تسليم شده‌اند. عراقي‌ها در پايين يك ديوار ايستاده‌اند و سربازان ايراني، بالاي ديوار. در ميان آن شلوغي، يكي از سربازان ايراني در حال انداختن يك بسته سيگار براي دو سرباز عراقي است كه از آن پايين دست‌هايشان را رو به بالا دراز كرده‌اند.

نكته جالب در اين است كه در اين نمايشگاه عكس‌هاي بسيار كمي از صحنه‌هايي وجود دارد كه در آنها جنازه كشته‌شدگان يا بدن خون‌آلود زخمي‌ها به نمايش گذاشته شده باشد. اين روند درست برخلاف آن چيزي است كه عكاسان امروز كشور به‌دنبال آن هستند و در هر حادثه تلخي از سيل و زلزله گرفته تا جنگ، فقط به‌دنبال بدن‌هاي خونين يا جنازه‌هاي مانده زير آوار مي‌گردند.

در همان طبقه اول موزه و در ميان عكس‌هاي سياه‌و‌سفيد دوران جنگ، تصويري از مسجد معروف خرمشهر ديده مي‌شود. محسن راستاني اين تصوير را در سال 1361 ثبت كرده. دورتادور مسجد اثري از خانه‌ يا ساختمان ديده نمي‌شود و همه چيز به شكل تلي از خرابه درآمده است.

تصوير مسجد جامع كه يكي از نمادهاي مقاومت اين شهر بود در چند عكس ديگر نيز ديده مي‌شود كه يكي از آنها باز هم در همين طبقه است، اما در بخشي كه عكس‌هاي امروز خرمشهر را به نمايش گذاشته‌اند. مسجد جامع در اين عكس رنگي كاملا نوسازي شده و ساختمان‌هاي اطراف آن نيز به سر جاي خودشان برگشته‌اند. با مقايسه دو بخشي كه در طبقه اول موزه به نمايش گذاشته‌اند مي‌توان به مقايسه‌اي عيني از خرمشهر زمان جنگ و خرمشهر پس از پايان جنگ دست يافت. يكي از آثار جالب اين بخش، عكسي از دو جوان ميوه فروش است كه پشت چرخ دستي‌هاي پراز ميوه‌هاي خود ايستاده‌اند و همان طور كه رو به هم كرده‌اند، مي‌خندند و پاي چرخ‌دستي‌هاي آنها پيرمردي با لباس عربي روي زمين نشسته و دستانش را رو به دوربين بلند كرده تا چهره‌اش معلوم نشود.

در طبقه سوم موزه، بخش ديگري از عكس‌هاي خرمشهر به نمايش گذاشته شده است. در اين بخش مي‌توان سرگذشت خرمشهر را ديد و در كنار آن با داستان يك جنگ نيز آشنا شد. در اين بخش از نمايشگاه هم مي‌توان همان درخت‌هاي سوخته و ديوارهاي سوراخ سوراخ را ديد و هم مي‌توان شاهد لحظه انتشار خبر آزادي شهر و پخش كردن شكلات و شيريني بين مردم ديگر شهرهاي ايران بود.

تاريخ‌نگاري خرمشهر در اين بخش در واقع از عكس‌هاي ايستگاه بلمرانان در سال 1354 آغاز مي‌شود. عكس‌هاي اين شهر در سال‌هاي پيش از انقلاب، بيش از ديگر عكس‌ها كنجكاوي برانگيز است و هر بيننده‌اي بي‌اختيار در‌ آنها به جست‌و‌جو مي‌پردازد تا لحظه‌هايي را ببيند كه آن همه ويراني هنوز آغاز نشده بود؛ تا شهري را كشف كند كه چند سال بعد از آن، ديگر چيزي جز‌ خانه‌هاي بدون ديوار و سقف نبود.

ايستگاه بلمرانان در سال 54، ايستگاه قطار خرمشهر در سال 48، خيابان ساحلي يا بازار ماهي‌فروش‌ها در سال 52 افرادي را نشان مي‌دهد كه سرشان به زندگي‌ گرم است. عكس‌هايي مثل عكس مؤسسه كيهان از كوت شيخ در سال 1348 و بنزهاي آخرين مدل آن زمان كه در ايستگاه آبادان- خرمشهر توقف كرده‌اند به طرز شگفت انگيزي خيال انگيزند. به ويژه براي آنهايي كه هيچ تصوري از خرمشهر پيش از اشغال ندارند و تمام خاطره بصري آنها از اين شهر به همان ويراني‌ها محدود مي‌شود.

در اين عكس‌هاي قديمي نيز هيچ نكته زيباشناسانه يا عكاسانه خاصي وجود ندارد بلكه باز هم همان جنبه تاريخي و نوستالژيك اهميت پيدا مي‌كند. هر بيننده‌اي با ديدن عكس عبدالسلام بدوي‌نژاد از كوت شيخ در سال 1354 ممكن است با خودش فكر كند آن پسربچه‌اي كه روي بلم ايستاده، شش سال بعد چه سرنوشتي پيدا كرد؟

بعد از عكس‌هايي كه از آرشيوهاي مختلف جمع‌آوري شده و خرمشهر را در دهه 50 شمسي نشان مي‌دهد، نوبت به روزهاي انقلاب مي‌رسد. رويدادهاي انقلاب در چند عكس به نمايش درآمده و به سرعت باز هم به همان صحنه‌هاي جنگ مي‌رسيم. با اين تفاوت كه در عكس‌هاي طبقه سوم موزه، جنبه انساني جنگ برجسته‌تر شده است و برخلاف عكس‌هاي قبلي كه بيشتر خرابي‌هاي جنگ را نشان مي‌داد در اين بخش با آدم‌هايي مواجه مي‌شويم كه در ميدان جنگ حضور دارند.

اولين عكس‌ها، آدم‌هاي معمولي را نشان مي‌دهند كه با هر سلاحي كه به دست آورده‌اند، پشت حفاظي سنگر گرفته‌اند. در كادر دوربين مرحوم رسول ملاقلي‌پور مي‌توان مردي را ديد كه در روزهاي سال 1359 روي زمين افتاده و دو نفر ديگر به سويش مي‌دوند. در انتهاي كادر و در مقابل ويرانه‌هاي چند خانه، زني با سرمي در دست ايستاده و رو به آنها فرياد مي‌كشد. زن‌هايي ديده مي‌شوند كه اسلحه در دست دارند و از خيابان‌هاي شهر مي‌گذرند.

يكي از عكس‌هاي زيباي اين بخش ( كه البته با توجه به كيفيت آن، در چاپ بزرگ به هيچ وجه خوب درنيامده و اين ضعف را در تعداد ديگري از عكس‌ها نيز مي‌توان ديد) عكسي از آخرين روزهاي پيش از اشغال خرمشهر است. دراين تصوير مردي با لباس سربازي و كلاه‌خودي بر سر و نارنجكي بر كمر در يكي از خيابان‌هاي شهر، مقابل پسر جوان و زني با چادر عربي ايستاده. از صورت زن چيزي پيدا نيست اما پسر جوان سرش را از ته تراشيده و لباسي نيمه نظامي با كفش‌هاي كتاني پوشيده است.

مرد نظامي دست‌هايش را با حالتي خاص بلند كرده و در حال خنديدن است انگار موضوع جالبي را براي آن دو تعريف مي‌كند. پسر جوان هم لبخندي بر لب دارد و خيره، به او نگاه مي‌كند.

تعداد ديگري از عكس‌هاي اين نمايشگاه به عمليات بيت‌المقدس اختصاص دارند كه در جريان آن خرمشهر پس از مدت‌ها اشغال، آزاد شد. در اين عكس‌ها به همان اندازه كه مي‌توان شور و شوق سربازان ايراني و شهروندان عادي را به خاطر آزادي بخشي از خاك كشور ديد، مي‌توان شاهد تلخي‌هاي جنگ هم بود، جنگي كه نوجواني خون آلود را در آغوش مردي انداخته كه با آرامش به چشم‌هاي به سفيدي زده پسر نوجوان نگاه مي‌كند، يا در عكس‌هايي كه عراقي‌ها به سربازان ايراني تسليم شده‌اند، سربازاني ديده مي‌شوند كه نيم‌تنه‌هاي برهنه در حال دويدن هستند و سعي مي‌كنند رو به ايراني‌ها لبخند بزنند اما تلاش آنها هيچ نتيجه‌اي جز اين ندارد كه عضلات چهره‌شان كاملا در هم مي‌رود و دندان‌ها و لثه‌هايشان به شكل اغراق‌آميزي بيرون مي‌زند.

در كنار اين سربازان 30 يا 35 ساله، سرباز ايراني نوجواني ديده مي‌شود كه شايد نصف آنها هم سن نداشته باشد اما با يك كلاشينكف ايستاده و به جايي ديگر در خارج از كادر نگاه مي‌كند.

تاريخ درج: 25 خرداد 1387 ساعت 08:25 تاريخ تاييد: 25 خرداد 1387 ساعت 09:43 تاريخ به روز رساني: 25 خرداد 1387 ساعت 09:29
 شنبه 25 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 270]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن