واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: جستوجوي نگرههاي ديني در سينماي جهان / 5جهانگير الماسي:آموزههاي ديني در سينماي غرب از دهه 50 حركت جدي و جديدي را آغاز كرد
گروه هنر: توجه به آموزههاي ديني در سينماي غرب از دهه 50) شكل گرفت و در همان زمان كه فيلمهايي در اروپا ساخته ميشد كه در خدمت دين بود آثاري نيز ساخته شد كه كليسا را در خدمت فاشيسم نشان داد.
«جهانگير الماسي» از جمله بازيگراني در سينماي ايران است كه هيچگاه به جايگاه واقعي خود دست نيافته است؛ بازيگري كه چهار بار كانديداي دريافت سيمرغ بلورين جشنواره فجر شده است. اين بازيگر كه كار خود را با فيلم «ريشه در خون» سيروس الوند شروع كرد در نشستي كه با خبرنگار خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا) برگزار كرد درباره «جستوجوي نگرههاي ديني در سينماي جهان» به بحث نشست كه گفتوگوي زير حاصل اين تلاش است.
الماسي در شروع بحث گفت: در دهه 60 يك جنبش دانشجويي در جهان شكل گرفت كه سبب شد به واسطه آن سينماي اروپا به فرانسه و ايتاليا رويكردي متفاوت را به هنر در پيش گيرد كه فيلمسازاني همچونه «گدار» و «برسون» از جمله اين سينماگران بودند.
وي افزود: در همين سالها بود كه فيلمي همانند «زن چيني» در سينماي غرب ساخته ميشود، اثري كه پاسخ آن را سالها بعد «برتولوچي» در فيلم «خوابگردها» ميدهد، البته اينگونه توليدات در اروپا تا حدود زيادي نشات گرفته از تفكرات «مائويستها» بود.
اين بازيگر در تكميل توضيحات خود گفت: بايد اين نكته را نيز متذكر شوم كه فرانسه در مقابله با سوسياليسم روسي جرياني را در خود شكل داد كه سبب شد در حوزه تفكر، اتفاقي رخ دهد كه منجر به تشكيل «باشگاه روم» ميشود.
خبرنگار ايكنا در اين بخش از گفتوگو اظهار داشت: آيا منظور شما از تشكيل باشگاه روم همان گرايش اروپا به اسلام است؟
الماسي با تاييد مطلب فوق اعلام كرد: بله، زيرا در دهه 50 به وضوح شاهديم كه گرايش به اسلام بيش از گذشته به چشم ميخورد به نحوي كه «رنه گنون» متفكر فرانسوي با تفكر در متون اسلامي آنچنان شيفته ميشود كه مسلمان شده و در مورد «ظهور» از ديدگاه اسلامي كتاب مينگارد.
وي گرايش به اسلام را در غرب محدود به متفكران ندانست و متذكر شد: علاوه بر انديشمندان غربي، دانشگاهها و ديگر حوزهها از جمله مديريت منابع انساني از طريق نهادهاي پنهان همانند «ماسونري» دين به عنوان يك نيروي بالقوه به آن توجه ميشود.
وي براي روشنتر شدن مطلب گفت: در همين سالهاست كه كشوري همانند پاكستان، جمهوري اسلامي تشكيل ميدهد، البته از توضيحات فوق ميخواهم اين نتيجه را بگيرم كه توجه به آموزههاي ديني در سينماي غرب از همين زمان (دهه 50) شكل گرفت.
سوال ديگر ما از اين هنرمند اين بود كه نبايد فراموش كرد كه در همان سالها نيز آثاري با رويكرد ضد دين نيز در اروپا ديده ميشد!
الماسي پرسش فوق را اينگونه پاسخ داد: بله در همان زمان كه فيلمهايي در اروپا ساخته ميشد كه در خدمت دين بود آثاري نيز ساخته شد كه كليسا را در خدمت فاشيسم نشان داد كه اين دو رويكرد متفاوت، هميشه بوده و هست، همانطور كه در طول تاريخ شاهديم كه مومنين معتقد به حقيقت هميشه با مومنين معتقد به ماده در ستيز هستند.
خبرنگار ايكنا در اين بخش از گفتگو متذكر شد: حملاتي كه در سينماي اروپا به دين ميشد خود دين را مد نظر داشت يا اينكه نحو استفاده از آن را؟
بازيگر فيلم «باني چاو» اظهار داشت: به نكته خوبي اشاره داشتيد، زيرا مشكل سينماگراني كه فيلم ضد ديني ميساختند خود مسحيت نبود، بلكه هجوم آنها بيشتر كليسا را مورد نقد قرار ميداد.
وي ادامه داد: البته در اروپا فيلمهاي نيز موجود بود كه سعي داشت اين نكته را بگويد كه پيامبران انسانهاي مافوق زميني نيستند، بلكه آنها نيز به نوعي انسان آفريده شدهاند، البته اين نگاه در حد خود پسنديده است، چراكه كمال يافته اين تفكر را ما به وضوح در تفكر شيعي شاهد هستيم.
الماسي در اين بخش از توضيحات خود گفتههاي خود را به سمت سينماي ايران سوق داد و اعلام كرد: سينماي ديني در كشور ما در دهه چهل و پنجاه در دست روشنفكران و معتقدان به ارزشهاي اجتماعي نبود، بلكه در خدمت يك عدهاي بود كه يك تعريف ساده از سينما داشتند كه در آن فقط رونق گيشه مهم است.
وي افزود: بعد از انقلاب نيز تمام سعي امثال من در حوزه معرفتي عرفاني سينماي ايران به روي اين امر متمركز شد كه پاسخي براي عبوديت گمشده انسان امروز پيدا شود تا بتوانيم مبلغي باشيم براي اين عبوديت، به نحوي كه در حوزه اديان درجا نزنيم.
اين بازيگر در ادامه داد: اما كمكاري ما در اين حوزه سبب شد تا فردي همچون سلمان رشدي به خود جرات دهد كه در مورد حضرت رسول (ص) حرفهاي ناروا بزند در صورتيكه اگر ما ميتوانستيم مبلغي مناسب باشيم، زمينه براي اينچنين حركتهايي به وجود نميآمد.
خبرنگار ايكنا در اين بخش از گفتوگو سوال كرد كه چرا سينماي ايران نتوانست با گذشت سالها از انقلاب مبلغي مناسب براي آموزههاي اسلامي در سينما باشد؟
الماسي جواب داد: متاسفانه اشتباه ما آنجا بود كه خواستيم به وسيله افراد از دين دفاع كنيم در صورتيكه كه خيلي راحت با پرداختن به انديشه بزرگاني همچون، بوعليسينا، شيخ اشراق، ابوريحان و... ميتوانستيم تمام نتايج دلخواه را كسب كنيم.
فوق ليسانس حقوق و روابط بين الملل افزود: براي رهايي از اين معضل نيز ما بايد به اين باور برسيم كه اسلام تنها براي صدر اسلام نيامده، بلكه آمده تا تمامي قرنها را تحت تاثير خود قرار دهد درصورتيكه ما در آثار خود اسلام را تنها به صدر اسلام خلاصه كرديم.
خبرنگار ايكنا در سوال پاياني خود مطرح كرد: موانعي كه سد راه يك تفكر منسجم براي پرداختن به مفاهيم اسلامي است در سينما ايران نشات گرفته از چيست؟
الماسي جواب داد: متاسفانه مديريت فرهنگي در جامعه ما هيچگاه تعريف مشخصي نداشته است، البته در دهه 60 مديرت فرهنگي ما در دست مهندسين معماري بود كه اي كاش لااقل همانطور باقي ميماند، زيرا مديران آن سالها به واسطه تخصص خود تا حدودي با چارجوبهاي فيلمسازي آشنا بودند.
وي ادامه داد: به همين دليل است كه شاهديم فيلمهاي اين دهه آثاري فاخر در سينماي ايران محسوب ميشوند، اما بعد از دهه 60 مديريت فرهنگي ما دچار اختلال ميشود، زيرا واحدهاي سياسي مختلف به وجود آمد و هر كدام نيز سعي داشت تبليغ كند كه من بيشتر از ديگران مسلمانم.
در پايان گفتههاي خود بايد بگويم كه تا وقتي كه جزيينگري حاكم بر نگاه مديران فرهنگي باشد وضعيت روز به روز نسبت به گذشته بدتر خواهد شد.
شنبه 25 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 232]