واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: دختر شرق
علي رغم اين كه ضياء ادعا كرده بود تاريخ پس از استقرار قوانين اسلامياعلام خواهد شد، هنوز هيچ تاريخي اعلام نشده بود. ضياء به حقههاي قديميخود متوسل شده بود تا از حضور PPP پاي صندوقهاي رأي جلوگيري كند. اما اين بار ما هم تداركات مخصوص به خود را داشتيم.
در فوريه، براي شكايت از شرط ثبت نام رأيدهندگان 1985 ضياء كه همه احزاب سياسي را مستلزم ميكرد اسم خود را به حكومت بدهند، به ديوانعالي مراجعه كرديم. تحت قوانين ضياء تمام احزاب سياسي كه خواستار رأي دادن بودند، مجبور بودند سوابق خود را به همراه فهرست اسامي صاحب منصبانشان به كميسيون انتخاباتي منتخب دولت بدهند. مأمور انتخابات مسلح به اين اطلاعات ميتواند هر حزبي را با چنان زمينههاي مبهميمانند اين كه ايدئولوژي آن عليه ايدوئولوژي اسلام است از شركت در انتخابات محروم كند، بگذريم از اين حقيقت كه چنين ايدئولوژي تعريف نشده است. به طرز غيرقابل باوري، مأمور انتخابات ميتواند صاحب منصبان احزاب را تا 14 سال از شركت در انتخابات محروم كند و حتي با احكامي هفت ساله آنان را به زندان بياندازد.
اين قانون كه آشكارا تنظيم شده بود تا PPP را از ميدان انتخابات به دركند، نه تنها حق اساسي آزادي شهروندان را نقض مينمود بلكه به نامزد ضياء اين حق را ميداد تا تشخيص دهد كدام حزب ميتواند فعاليت كند و كدام نميتواند. از خوش شانسي ما، آقاي يحيي بختيار، دادستان كل سابق پاكستان كه رياست فرجام خواهي پدرم را به عهده داشت، رضايت داد كه اين پرونده را در ديوانعالي مطرح كند. يازده قاضي كار رسيدگي به اين پرونده را بر عهده داشتند، بزرگترين هيأتي كه تا به حال در تاريخ دادگاه تشكيل جلسه داده است، حكم دسته جمعي آنان 20 ژوئن 1988 صادر شد، رأي به پيروزي قانوني و اخلاقي مردم پاكستان داد: شرط مطروحه ثبت نام ضياء «باطل» اعلام شد.
رئيس ديوانعالي در بيانية خويش نوشته بود: «پارلمان دولتي دولت حزبي است و يك دولت حزبي اصلي حياتي براي يك دولت منتخب است.»... «دستكم انتخابات ابزار قانوني براي اعتبار بخشيدن به ادعاي حكومت فراهم ميكند. اين نظام يك حزب است كه نتايج انتخابات پارلماني را به يك دولت تبديل ميكند.» يك قاضي ديگر ديوانعالي كه موافق با رئيس ديوانعالي بود، خاطر نشان كرده بود: «اشخاصي كه با قابليتهاي شخصي خود به مجلس قانونگذاري راه پيدا ميكنند اهميت و اعتبار چنداني ندارند. آنان فقط بدون رهبر و بدون مقصد در صحنه سياسي اين طرف و آن طرف ميروند. آنها تنها زماني كه وابسته به گروه و حزب هستند ميتوانند صاحب نيرو شوند و با فعاليتهاي خود تأثير گذار شوند. آنها تنها به عنوان اعضاي يك حزب سياسي و نه اعضاي انفرادي مجلس قانونگذاري ميتوانند به اهداف خود برسند.»
هدف ديوانعالي از باطل كردن شرط ثبت نام ضياء روشن بود: نميتوان جلوي شركت هيچ حزبي، اعم از اينكه ثبت شده يا نشده، در انتخابات را گرفت. حكم دادگاه نيز روشن بود. هر شهروندي اين حق اساسي را داشت تا از طريق يك حزب سياسي به انتخاب خود در انتخابات شركت كند. انتخابات بايد بر پاية احزاب سياسي برگزار ميشد. هيچ انتخاب قانوني ديگري باقي نميماند، حتي تحت قانون اساسي خود ضياء. اما همه ما ميدانستيم كه ضياء كسي نبود كه خود را مسئول قوانين پاكستان بداند.
به سفر خود در كشور ادامه دادم: از لاركانا به طرف استقبال پر شور يعقوب آباد رفتم، سپس از آنجا به نواب شاه، مكاني كه اعضاي سابق «انجمن مسلمان» به PPP پيوسته بودند. وقتي به كراچي برگشتم تعداد بيشتري از نمايندگان پارلماني انجمن مسلمان به ما پيوستند. همه چيز به نفع PPP پيش ميرفت، جار و جنجال زيادي به پا شده بود. كانديداهاي احتمالي همه به دنبال جذب حمايت حزبي بودند كه نشان PPP روي صندوقهاي رأي بيانگر اين مطلب بود.
به روشني معلوم بود كه اقدام شتابزدة ضياء داشت نتيجة عكس ميداد. به ما گزارش ميشد ضياء كه، همواره معروف به خونسردي و داشتن آرامش بود، خويشتن داري خود را از دست داده است. يك تحليلگر سياسي به ما گزارش كرد: «ژنرال ضياء بسيار آشفته و بي نظم و به شكلي بدون ثبات عمل ميكند.» يكي از افسران بازنشستة ارتش به من گفت: «ضياء همواره حساب شده خطر ميكرد. اما ا كنون همانند يك قمار باز عمل ميكند. همة اعمالش بدون منطق هستند.»
احتمالاً احساس نا امني ضياء وقتي شديدتر شده است كه عليرغم گرماي سوزان و بارانهاي تابستاني، تعداد مردميكه در جلسات عموميPPP در سراسر كشور شركت ميكنند، به هزاران نفر رسيده است. در لاهور در ماه جولاي، مطبوعات ميزان جمعيتي را كه براي شنيدن سخنراني من آمده بودند، با ميزان افرادي كه وقتي از تبعيد در سال 1986باز گشتم به استقبالم آمدند، مقايسه كردند.
ضياء بسيار عصبي بود. در ميهماني كه پس از سخنراني برگزار شد، يكي از وفاداران به PPP پيامي از طرف يكي از نزديكان ضياء برايم آورد: او گفت: «گفته ميشود كه ژنرال ضياء افسرده، دلسرد و گيج شده است. او به هر ريسماني چنگ ميزد و مطمئن نيست كدام مسير را بايد دنبال كند. رابط من ميگويد به ضياء توصيه كرده است انتخابات برگزار كند، حكم مردم را بپذيرد و سپس از كشور خارج شود. رابط من ميخواهد بداند جواب شما چيست.»
شنبه 25 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 304]