محبوبترینها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1854995468
چینه شناسی ( شاخه ایی از زمین شناسی )
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: bb20-06-2006, 07:33 AMچينهشناسي Stratology مشكل از دو واژه يوناني Strata به معناي چينه و Logy به معني شناسايي است. چينهنگاري Stratigraphy شكل از دو واژه يوناني Strata و graphy به معناي شكل نگاشتن و ترسيم است. همانطور كه از معناي دو كلمه بر ميآيد اين دو تعريف با هم متفاوتند. در واقع زمينشناس ابتدا چينهها را شناسايي و مطالعه ميكند (چينهشناسي) و سپس با توجه به آنچه از چينهها بدست آورده مبادرت به نگارشتن و ترسيم مينمايند (چينه نگاري Stratigraphy) اما با اينحال اين دو تعريف مكمل و در كنار هم بكار برده ميشود. چينهشناسي در تعريف عام، علم مطالعه و شناسايي چينههاست اما در تعريف علمي عبارت است از ˝علم بررسي و مطالعه چينهها و طبقات مختلف زمين و تعيين ارتباط بين آنها ميباشد˝، كه البته در اين تعريف مطالب زيادي ميگنجد از جمله، ارتباطات تكتونيكي، حوادث زمين، تاريخ اين حوادث و تكامل موجودات زنده و ... امروزه تعاريف ديگري نيز براي چينهشناسي در نظر گرفتهاند :مطالعه شناخت رخسارهها در زمانهاي و مكانهاي مختلف و ارتباط آنها با يكديگر. - رخساره (Facies) يك سنگ رسوبي بر اساس تعريف گرسلي (Gressly) مجموعه اختصاصات سنگشناسي و فسيلشناسي سنگهاي رسوبي گفته ميشود. رخسارهها گاه به دو گروه تقسيم ميكند: Lithofacies كه تنها به بررسي اختصاصات سنگي ميپردازد. Biofacies كه به بررسي صفات و خصوصيات زيستي پرداخته ميشود. رخسارهها معمولاً در دو مقياس ماكرو و ميكرو مطالعه ميشود كه مطالعه رخسارههاي ميكروسكپي يا ميكروفاسيس (Microfacies) اولين بار در سال 1952 توسط پروفسور ژان كوويلير Jean Covillier فرانسوي پيشنهاد شده است. - چينه Stratumطبق تعاريف، بر طبقهاي از سنگ اطلاق ميشود كه در شرايط معيني در محيط رسوبي تشكيل شده است. - لايهBed: اگر ضخامت چينه بيشتر از 1 سانتيمتر باشد بنام لايه يا خوانده ميشود و معمولاً در فرهنگ چينهشناسي واژه لايه و لايهبندي Beddingرا مترادف چينه و چينهبندي در نظر گرفته ميشود. اما به عقيده خسرو تهراني واژههاي stratum و Bed و Bedding با Stratification از نظر علمي با هم متفاوت هستند و نميتواند كاملاً يكسان باشد چون: 1- چينه الزاماً هميشه رسوبي نيست در حاليكه لايه رسوبي است. 2- لايه ضخامتي معين از رسوب است در صورتيكه چينه اگر رسوبي باشد چگونگي ساختمان رسوبي آن Architecture نيز از نظر دانهبندي، يا چينهبندي مورب Cross bedding و لاميناسيون و غيره مدنظر قرار دارد. 3- گر چه چينهبندي نوعي لايهبندي است ولي چگونگي منظره و نوع لايهبندي را نيز مشخص مينمايد. به عنوان مثال ممكن است تغييرات خاصي لايههاي رسوبي نوعي چينهبندي بين انگشتي interfingering را بوجود آورد. - لامينه: اگر چينه ضخامتي كمتر از 1 سانتيمتر داشته باشد به نام لامينه خوانده ميشود و اگر مجموعهاي از لامينهها داشته باشيم بنام لاميناسيون Lamination خوانده ميشود. لايه ها را بر اساس ضخامت به انواع زير تقسيم ميكند: 1-3 cm very thin bedded 3-10cm Thin bedded 10-30 cm Medium bedded 30-100 cm Thick bedded >100 cm Very Thick bedded نكته قابل ذكر در اين تقسيمبندي اين است كه، تا زمانيكه لايهبندي را با ضخامت بيشتر از 100سانتيمتر (يك متر) ميبينيم اصطلاح Very thick bedded را بكار ميبريم. اما در مواقعي كه طبقات لايهبندي از خود نشان نميدهند و ضخامتشان بيشتر از يك متر است بنام تودهاي (Massive) خوانده ميشود. گاه ممكن است سنگها حالت يكدست و بدون لايه و حالت ديوارهساز يا اصطلاحاً پيشاني ساز پيدا ميكند در اين حالت آن را Cliff forming مينامند (معمولاً توده اينها پيشانيساز نيز ميباشد) اين حالت را در سازند لار (از آهكهاي تودهاي ديوارهساز) قابل مشاهده است bb18-08-2006, 08:19 AMریشه لغوی چینه شناسی یا Stratigraphy از دو واژه یونانی stratos به معنی چینه (لایه – طبقه) و کلمه graphos به معنی نگاشتن ترکیب شده است و علمی است که اصولا از روابط موجود بین طبقات سنگهای رسوبی بحث میکند. http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/show_image.php?id=20686 دید کلی * مطالعات چینه شناسی از یک طرف مبتنی بر شناخت توالی طبقات رسوبی در زمانهای مختلف زمین شناسی به منظور پی بردن به تاریخ حوادث زمین و تکامل موجودات بوده ، از طرف دیگر تغییرات جانبی رخسارهها در مکانهای مختلف را بررسی مینماید که به وسیله آن با وضع جغرافیایی گذشته زمین در هر زمان آشنا میشویم. * بطور کلی در مطالعات چینه شناسی حوادث مختلف زمین (مانند پدیدههای ولکانیسم ، گرانیتیزاسیون ، رسوب گذاری ، دگرگونی و ...) مورد بررسی قرار میگیرد. * امروزه به عبارت ساده منظور از علم چینه شناسی ، مطالعه و شناخت رخسارهها در زمانها و در مکانهای مختلف و ارتباط آنها با یکدیگر میباشد. تاریخچه علم چینه شناسی * در سال 1500 میلادی لئوناردو داوینچی (1519-1452 میلادی) صدفهای فسیل شده را در شمال ایتالیا پیدا کرد. وی متوجه شد که این صدفها در نواحی دریایی وجود دارند. این لایهها را بعدا استنو مطالعه کرد و به این واقعیت پی برد که این صدفها به علت پوسته شکننده خود نمیتوانستهاند مسافت زیادی را طی کرده باشند. همچنین وی متوجه شد که در بین لایهای فسیلدار ، لایهای فاقد فسیل وجود دارند. داوینچی حدس زد که طغیانهای فصلی رودخانهها موثرتر از یک طغیان جهانی هستند. * بی شک یکی از پیشگامان علم چینه شناسی که خدمات ارزندهای به این علم کرد، نیکلاس استنو محقق برجسته دانمارکی مقیم شهر فلورانس بود. استنو به چند واقعیت مهم پی میبرد، او متوجه شد که مطالعه یک لایه رسوبی بسیار مهم میباشد، چرا که دانهای سنگینتر و سپس دانهای ریزتر ته نشین می شوند و هر تغییر در این کمیتها موجب لایه بندی میشود. وی این واقعیت مهم را بیان کرد که یک سری لایه که دارای مجموعههای تخریبی و فسیلی هستند با هم انباشته نشدهاند بلکه لایههای پایینی قدیمیتر از لایههای بالایی هستند و بر همین اساس وی اصل روی هم قرار گرفتن لایهها را بیان کرد. * در سال 1723 یک طبیعت شناس انگلیسی به نام جان وودوارد لایه های رسوبی شمال فرانسه و انگلستان را بر اساس صدفهای مشابه تطابق داد. در سال 1870 شیمیدان برجسته فرانسوی لاووازیه به ارزش تعیین سن توسط فسیلها و همچنین به ارزش آنها در تعیین شرایط محیط گذشته پی برد. * بر اساس اصل یکسان گرایی Uniformitarianism جیمز هاتن ، در سال 1905 ، جی کی اصل «زمان حال کلید گذشته است» را عنوان کرد. یعنی با مطالعه حوادث امروزی زمین شناسی میتوان در گذشته زمین نیز این حوادث را پیدا کرد. امروزه این اصل را Principle of Actualism مینامند که برای معادل فارسی این اصل میتوان اصطلاح حال معیاری را به کار برد. http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/show_image.php?id=20685 انشعابات علم چینه شناسی * چینه نگاری زیستی : در قلمرو این رشته از چینه نگاری ، سن لایهها و چینهها توسط فسیلهای شاخص تعیین و انطباق چینه شناسی صورت میگیرد. * پالینوستراتیگرافی: پالینوستراتیگرافی نیز انشعابی از چینه نگاری زیستی است که بر اساس تقسیمات زمانی دانههای گرده فسیل بنا شده است. * چینه نگاری سنگی : که مبنای مطالعات چینه شناسی لیتولوژی سنگها و لایه است. * چینه نگاری زمانی : که در آن زمانهای زمین شناسی و همچنین خواص سنگ شناسی نیز مورد مطالعه قرار میگیرد. * چینه نگاری شیمیایی : که مطالعات چینه شناسی بر مبنای شناخت عناصر شیمیایی موجود در سنگها و تغییرات نسبی آنها در زمانهای مختلف با توجه به رخسارههای مربوطه است. * چینه نگاری مغناطیسی : که تغییرات شدت میدان مغناطیسی زمین و جهت میدان مغناطیسی در ادوار مختلف زمین شناسی در این روش اساس کار است. * چینه نگاری رسوبی : خواص رسوب شناسی طبقات ، توالی آنها و تغییرات رسوبی اساس مطالعه این علم میباشد. * چینه نگاری آب و هوایی : از چینهها و لایهها در این روش با توجه به ایزوتوپ O18 به O16 به عنوان شاخص های درجه حرارت و تعیین کننده نوع آب و هوا استفاده می شود. * چینه نگاری زلزلهای : که در آن امواج زلزلهای و انتشار آنها در لایههای مختلف زمین مبنای انطباق چینه شناسی قرار میگیرد. * چینه نگاری اکتشافی : روشی که در آن با استفاده از چینه شناسی افقهای مربوط به ذخایر اقتصادی نظیر نفت ، گاز طبیعی و معادن مختلف را کشف مینمایند. * __چینه نگاری کمی : که مطالعه سکانسها و کمیت آنها ، شمارش لایهای وار را میتوان در این روش خلاصه نمود. * چینه نگاری اقتصادی : در این روش تعیین سن نسبی افقها و رگههای معدنی ، وضع ساختمانی مخازن نفت ، سن نسبی و نوع سنگ پوشش ، سنگ مخزن و غیره مشخص میشود. بطور کلی چینه شناسی اقتصادی و اکتشافی هدفهای مشترکی را دنبال مینمایند. http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/show_image.php?id=20687 کاربرد علم چینه شناسی * علم چینه شناسی نقش مهمی در زمینههای مختلف زمین شناسی اقتصادی دارد. از این علم در حفاریهای مربوط به ذخایر نفت و آب و همچنین در کشف کانسارهای رسوبی و تعیین سن نسبی رگههای معدنی استفاده مینمایند. * در حفاریهای مربوط به آبهای زیرزمینی نیز برای شناسایی چگونگی وضع ساختمانی و یافتن طبقات غیر قابل نفوذ و عمق سطح ایستابی از چینه شناسی استفاده می شود. * علم چینه شناسی کمک شایانی به کشف کانسارهای رسوبی از قبیل بوکسیت ، سولفورها، نیتراتها ، فسفاتها ، خاک نسوز (کانیهای رسی) ، زغال سنگ و از این قبیل ... که هر یک تحت شرایط خاص رسوبی در ادوار مختلف زمین شناسی تشکیل شده است، مینماید. به عنوان مثال وجود کانسار بوکسیت در پرمین بالایی ایران معرف شرایط مطلوب برای تشکیل این کانسار است. بنابراین کشف کانسار بوکسیت در نقاطی که سنگهای پرمین بالایی وجود دارد، امکانپذیر است. همچنین مطالعات چینه شناسی معلوم داشته است که ژوراسیک زیرین و میانی در ایران غربی و مرکزی دوره گسترش بیشتر و وسیع تر تشکیلات ذغالی است. ارتباط چینه شناسی با سایر علوم * علم چینه شناسی ، تاریخ حوادث زمینی را بر ما معلوم میدارد. بنابراین ، میتوان گفت که این علم تقریبا با تمام علوم زمین شناسی کم و بیش در ارتباط است. در این مورد فسیل شناسی اساس و پایه علم چینه شناسی به شمار رفته ، این دو رشته رابطه نزدیکی با یکدیگر پیدا میکنند. * در اصل پیوستگی لایههای رسوبی ، شناسایی خواص سنگ شناسی هر رخساره ، چینه شناسی را با علم سنگ شناسی مربوط میکند سرانجام رویهم قرار گرفتن طبقات که ممکن است در اثر عوامل تکتونیکی تغییر کرده باشد، جهت یافتن طبقات همزمان و ایجاد تطابق چینه شناسی بین آنها ، علم تکتونیک را با چینه شناسی مربوط میکند. علاوه بر اصول نامبرده میتوان از روی قواعد و قوانین رسوب شناسی ابتدا و انتهای تشکیل یک طبقه رسوبی را دقیقا تعیین کرد. !!!! برای مشاهده محتوا ، لطفا ثبت نام کنید / وارد شوید !!!! bb18-08-2006, 08:22 AMانواع روشهای تعيين سن نسبي تعيين سن نسبي مبتني بر سه اصل مهم ميباشد . 1) اصل روی هم قرار گیری لایه ها 2) اصل ادامه طبقات 3) اصل تشابه دیرینه شناسی 1) اصل روي هم قرار گرفتن لايهها : يکي از روشهاي تعيين سن نسبي در چينه شناسي ، تعيين سن بر اساس اصل روي هم قرار گرفتن طبقات است. يعني هر طبقه از سنگهاي رسوبي که طبقهاي را بپوشاند، از آن جديدتر است و هر طبقهاي در طبقه رويين خود قديميتر ميباشد. براي اينکه اصل روي هم قرار گرفتن طبقات قابليت کاربرد داشته باشد، ميبايستي طبقات به وضع طبيعي و عادي خود باشند، چون ممکن است به علت حرکات تکتونيکي مجموعهاي از طبقات به صورت قائم يا برگشته در آيند. از طرف ديگر در آبرفتهاي رودخانهاي يا دريايي در صورتي که سطح اساس دريا پايين رود، آبرفتهاي جديدتر موقعيت پايينتري را نسبت به آبرفتهاي قديمتر اشغال ميکنند. کاربرد اين اصل در سنگهاي آذرين: يک رگه سنگ آذرين جديدتر از زمينهايي است که آنها را قطع ميکند و قديميتر از زمينهايي است که در آن به صورت قلوه سنگ ظاهر ميشود. مثلا گرانيت الوند همدان جوانتر از سنگهاي دگرگونه اطراف خود ميباشد که در آنها نفوذ کرده ، ولي در ناحيه شير کوه يزد قديميتر از آهکهاي کرتاسه است، چون قطعات گرانيت از کنگلومراي قاعده اين آهکها يافت ميشود. يک گدازه آتشفشاني جديدتر از زمينهايي است که آنها را ميپوشاند و قديميتر از آبرفتهاي ذرهاي است که روي آن قرار دارند. 2) اصل ادامه طبقات : هر طبقه داراي سن زمين شناسي معيني است و مسلما امتداد آن در هر ناحيهاي که باشد، همان سن را دارا است، ولي پيدا کردن امتداد طبقات در روي زمين هميشه امکان پذير نيست. چون ممکن است در اثر پوششهاي گياهي يا پوششهاي سطحي زمين ، طبقات در مسافتي از نظر پنهان شده يا در اثر عوامل تکتونيکي ، طبقات قطع شده و قابل تعقيب نباشند. در اين حال بايد از تشابه خواص سنگ شناسي طبقات استفاده نمود و يا به عبارت ديگر سازند را تشخيص داد. مطالعات چينه شناسي نشان داده است که تنها از يکسان بودن خواص سنگ شناسي نميتوان طبقات هم سن را مشخص نمود. به عنوان مثال در انگلستان طي دو دوره خشکي زايي در دوران اول ، ماسه سنگهاي قرمز تشکيل گرديده است. يکي در دوره دونين که ماسه سنگ قرمز قديمي و ديگري در دوره پرمين که ماسه سنگ قرمز جديد نام دارد. اين ماسه سنگ از نظر سيتولوژي بهم شبيه ، ولي از نظر سن با يکديگر اختلاف دارد. بنابراين بهتراست براي مطالعه اصل ادامه طبقات ، از اصل روي هم قرار گرفتن طبقات نيز کمک گرفت. 3) اصل تشابه ديرينه شناسي لايهاي رسوبي: رسوباتي که داراي فسيلهاي مشابه هستند هم سن باشند. مسالهاي که در اين اصل پيش ميآيد اينکه امکان دارد در يک سري رسوبات فسيلهاي غير شاخص وجود داشته باشند که احتمالا در زمانهاي مختلف زمين شناسي در رسوبات ديده ميشوند. به عنوان مثال آهکهاي ريفي که در دوره ژوراسيک ديده ميشود، در ادوار ديگر زمين شناسي نيز کم و بيش وجود دارد. پس ابتدا بايد به ارزش چينه شناسي فسيلها در دورانهاي مختلف زمين شناسي آشنا بود، مسلم است که فسيلهاي شاخص در اين رابطه کمک بيشتري به ما مينمايند. همانطور که ميدانيم از صفات اين فسيلها گسترش وسيع جغرافيايي در زمان زندگيشان و تغييرات و تکامل سريع آنها در طول دوران زمين شناسي است. »» مطالعه رسوبات فاقد فسيل : براي مطالعات چينه شناسي رسوباتي که فاقد فسيل است معمولا از علم رسوب شناسي نيز استفاده ميگردد. به عنوان مثال وجود کانيهاي سنگين در افق مشخص از رسوبات يک منطقه چنانچه در ناحيه ديگري نيز مشاهده گردد، نشانه همزماني و يکسان بودن منشاء شرايط تشکيل مشابه اين دو رسوب است. »» روشهاي ديگر تعيين سن نسبي : قوانين اصل سه گانهاي که ذکر آنها گذشت، بيشتر در مورد چينهها و طبقات رسوبي بکار برده ميشوند، ولي در مورد تعيين سن آذرين و دگرگوني روشهاي ديگري پيشنهاد گرديده که ذيلا بطور خلاصه بدان اشاره ميگردد. بطور کلي براي تعيين سن نسبي اينگونه زمينهاي بدون فسيل (سنگهاي دگرگوني و آذرين) بهتر است چگونگي برخورد و تماس آنها را با دقت نسبت به سنگهاي رسوبي فسيلدار پيدا نموده و قوانين چينه شناسي را با اين سنگها مطابقت داد. بعضي توفها و سينريتها ميتوانند چه در محيط آب و چه از محيط خشکي آثار گياهان و جانوران را در خود به صورت فسيل حفظ نمايند، چنانچه در توفهاي سبز رنگ متعلق به ائوسن مياني البرز نوموليت ، آثار گياهي و فلسهاي ماهي يافت شده است. همچنين در موارد آتشفشاني زير دريايي آثار و بقاياي جانوران ديده ميشود. از جمله در بعضي توفهاي آندزيتي در نزديکي علي آباد قم فسيل نوموليت و خارداران پيدا ميشود. همانطور که در فوق اشاره شد از طريق وضعيت چينه شناسي سنگها نيز ميتوان سن نسبي تشکيلات غير رسوبي را تشخيص داد bb18-08-2006, 08:43 AMاصلی ترین واحد سنگ چینه ایی یا lithostratigraphy سازند نامیده می شود. سازند عبارت است از مجموعه سنگ هایی که در شرایط کم و بیش مشابه در حوزه رسوبی و در زمان معین تشکیل شده است و واحدهای قبل و بعد مشخث دارد و ضخامت آن قابل نقشه برداری است . http://i7.tinypic.com/24wx0gm.gif هر سازندی از مجموعه لایه های سنگی رسوبی به مجود می آید. http://www.glosgeotrust.org.uk/on-line%20version/images/cleevestrat.gif bb18-08-2006, 08:50 AMبرای بهبود این جستار خواهشمند است ، یاری کنید . bb18-08-2006, 08:55 AMمقدمه مطالعات رسوب شناسی و ژئوشیمی و ژئوفیزیک سریهای رسوبی موجب کشف تغییرات مهمی در سریهای چینه شناسی شدهاند که اغلب به حوادث چینه نگاری نسبت داده میشود. انواع حوادث چینه نگاری به قرار زیر هستند. حوادث بیولوژیکی این حوادث اصولا مربوط به تکامل موجودات بوده و معمولا پدیدهای آرام است اما گاهی تغییرات ناگهانی موجب پیدایش گونههای جدید میگردد. ناگفته نماند که پیدایش و از بین رفتن موجودات خصوصا گونههای پلاژیک وابسته به عوامل تکاملی و تغییرات و تبدیلات محیط است که در بیوستراتیگرافی (Bio stratigraphy) فوقالعاده مفید است. حوادث مغناطیسی این حوادث مربوط به وارونگی میدان مغناطیسی زمین است. برای تفسیر این حوادث باید وارونگی مغناطیسی را در یک مقیاس مگنتوستراتیگرافی استاندارد بگنجانیم. با وجود اندازه گیریهای دقیق ، امروزه هنوز وضعیت و طرز قرار گرفتن مگنتوزونهای 25 و 26 در پالئوسن بطور قاطع و یقین برقرار نگردیده است. دیگر اینکه ناهنجاری (Anomalie) در 14ائوسن نامشخص است. از طرف دیگر ، مشکل بتوان گفت یک ناهنجاری مغناطیسی واقعا مشخص یک مگنتوزون است و یا بطور ساده مربوط به یک حرکت کوتاه مدت داخل یک زون قطبی عادی یا معکوس است. حوادث شیمی تغییرات نسبتهای ایزوتوپی ، معمولا اکسیژن 18O به 16O و 13C به 12C و تغییرات مقدار و میزان عناصر نادر مانند استرانسیوم ، بور ، منگنز که در یک سنگ کامل و یا در صدفهای ارگانیسم مشخص میشود، به نظر میرسد مانند مگنتواستراتیگرافی دارای ارزش کلی ، حداقل در محیط اقیانوس است، گرچه گاهی تفسیر آنها مشکل است. به همین دلیل است که افزایش18O میتواند نشان سرد شدن آب اقیانوس باشد (مانند حد ائوسن ، الیگوسن). به هر حال افزایش 18O نشانه سرد شدن آب و حتی یک یخبندان است. حوادث رسوب شناسی این حوادث معمولا با یک رسوبگذاری آرام یا رسوبگذاری ناگهانی و شدید قابل تفسیر است. رسوبگذاری آرام مربوط به وسعت زیاد مدت طولانی است. حوادث در این حالت به صورت سکانسها و یا سیکلهای رسوبی تظاهر میکنند که خود وابسته به تغییرات آب و هوایی ، تغییرات سطح آب و تولید آبهای سطحی هستند. رسوبگذاری ناگهانی و شدید مربوط به رسوبات تخریبی حاصل از فرسایش قارهها است که فراوانترین و معروفترین آنها توربیدیتها (Turbidites) بوده و منشا آنها از لغزش زیر دریایی (Slump) است. مثل توربیدیت گراندبنک (Grandbance) یا سنگ بزرگ مه در سال 1929 ، روی چند صد کیلومتر در دشت آبیسال با سرعت برابر 19 متر در ثانیه جابجا گردیده است. توربیدیتها با سکانسهای دانهای جور شده (mature) گاهی با جریانهای تخریبی (debris-flows) در مناطق عمیق همراه هستند. قطعات در حدود یک متر قطر در قاعده تا رسوبات دانه ریز در قله سکانس تغییر میکند و ضخامت آن تقریبا بطور متوسط 20 تا 30 متر در یک وسعت طولی حدود 1 تا 2 کیلومتر است. علت حرکات توربیدیتها میتواند نیروی ثقل و یا حرکات لرزهای باشد. حوادث آب و هوایی این حوادث بستگی به تغییرات درجه حرارت ، تحرکی (Dynamism) و غیره … داشته و با مطالعه برخی عناصر ژئوشیمی اثبات میشود. مثل تغییرات نسبی ایزوتوپی اکسیژن ، طغیانهای آب دریاها ، طوفان و غیره میتواند مربوط به ذوب یخهای اقیانوس باشد. نمونهای از حوادث آب و هوایی طغیان مهم و بزرگ اسکابلندس (Scablands) که حدود بیش از 22000 سال پیش در نواحی واشنگتن حادث گردید، چینهایی تپهمانند از ریگ و شن به بلندی 10 متر در طول حدود 100 متر بجای گذاشت که هنوز محفوظ مانده است. اثرات طوفان نیز مخصوصا طوفانهای استوایی میتواند هر سال اتفاق بیفتد. مثلا طوفان کارلا (Carla) یک موج 4 متری در حال بازگشت یک لایه رسوبی 4 تا 6 سانتیمتری بر جای گذاشته که روی پلاتفرم ساحلی را در طول 200 کیلومتر و عرض 50 کیلومتر می پوشاند. این رسوبات که اصولا دارای دانه بندی جورشده (Well storted) بوده اند، امروزه آشفته یا بیوتوربه (Bioturbited) شدهاند. حوادث آتشفشانی این حوادث چنانچه از نظر وسعت زیاد ولی در زمان کوتاهی حادث شده باشد، ارزش چینه شناسی دارد ( چند روز تا چند ماه ) و علمی است که تحت عنوان تفروستراتیگرافی (Tephrostratigraphy) مطرح است. این سنگها معمولا پیروکلاستیک یا آذر آواری هستند، مانند توفها. بعضی رسوبات میتوانند فرسایش یافته و از هوازدگی آنها کائولینیت یا بنتونیتهای پتاسیک و کانیهایی مانند اوژیت ، کوارتز ، پونس و زیرکنهای ولکانیکی حاصل گردد. به همین دلیل بوسیله این کانیها که خصوصا حامل ولکانیسم پلیو - کواترنری است، توانستهاند سن ماسهها و رسهای میو - پلیوسن را مشخص نمایند. حوادث زلزلهای این حوادث شامل تسونامی (Tsunamis) بوده و میتواند توسط یک آتشفشانی شدید حاصل گردد. طبق گفته Cita & Ckastens) 1981) تسونامی آتشفشانی است سانتورن (Santrorin) است که در 3500 سال قبل از میلاد (B P) اتفاق افتاده است: تشکیلاتی روی دشت آبیسال دریای مدیترانه غربی شامل یک قشر مارنی همگن که نتیجه جابجایی رسوبات توسط لرزههای (Vibrations) ناشی از امواج فشار تسونامی بوده میباشد. حوادث تکنونیکی این حوادث تحت تاثیر عوارض گسترش کف اقیانوسها که سطح و افق آبها را کنترل میکنند قرار دارد و پیشروی و پسرویها را باعث میشوند. فرونشینیها (Subsidences) ، بالاآمدگیها (Uplifting) و خشکی زائی (Epirogenesis) از آثار این حرکات میباشند. حوادث کیهانی (Cosmic=vents) برخی از قطع شدگی های رسوبی بزرگ در سری چینه شناسی خصوصا در حد کرتاسه - ترشیری و مرز بین ائوسن و الیگوسن اتفاق افتاده است. یک سنگ آسمانی (Meteorice) بسیار بزرگ در صورتی که در یک فضای اقیانوسی سقوط کند موجب یک تسونامی وسیع گردیده و تغییرات فیزیکوشیمیایی و آب و هوایی را باعث میشود. در نتیجه باعث افزایش مقدار ایریدیوم (Iridium) در رسوبات میگردد (حد کرتاسه - ترشیری) و سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 404]
-
گوناگون
پربازدیدترینها