تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836082738
گزيده سرمقاله روزنامههای صبح امروز
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند از جمله «مردي از جنس مردم»،«مردي كه ريش گرو ميگذارد»،«قدرت نمايي و قدرت مندي در نگاه احمدي نژاد و موسوي»،«تأمل در ترور چند وجهى زاهدان»،«رونق بازار آفتاب نكاهد»،«کدام شعار اقتصادي؟» و... كه برخي از آنها در زير ميآيد. رسالت:مردی از جنس مردم «مردي از جنس مردم»عنوان سرمقالهي روزنامهي رسالت به قلم صالح اسكندري است كه در آن ميخوانيد؛اعتماد به نفس و خودباوري نامزدها در اثناي رقابتهاي انتخاباتي به اشكال مختلفي خود را نشان مي دهد و به طور طبيعي بر قضاوت نهايي راي دهندگان تاثيرگذار است. اين آرامش خاطر چنانچه در عين فروتني با فاصله گرفتن از تبختر و تكبر به سرچشمه جريان حكمراني نزديك شود، مي تواند با افكار عمومي ارتباط فعال و مستمري برقرار كند. دكتر محمود احمدي نژاد يكي از پر اقبال ترين نامزدهاي دهمين دور انتخابات رياست جمهوري طي 4 سال گذشته نشان داده است كه مي تواند تناسب معناداري بين خودباوري و فروتني برقرار نمايد. برآيند تواضع و اعتماد به نفس محمود احمدي نژاد يك كارنامه موفق به همراه پايگاه اجتماعي وسيع بوده است. چرا كه خودباوري يك رئيس جمهور شايد بتواند ميراث مثبتي از عملكرد را به جا بگذارد اما عدم تواضع در برابر مردم و غرور و تكبر وي به مرور اقبال عمومي را از دولتش بر مي گرداند و او را با مشكل عدم مقبوليت مواجه مي نمايد. در مقابل فروتني صرف بدون خودباوري كه موجد نوعي تذبذب در تصميم گيري ها مي شود و مي تواند عزت و اقتدار يك ملت را در معادلات داخلي و خارجي خدشه دار كند نيز رهاورد مثبتي براي مردم جز شعار و كلي گويي نخواهد داشت. پس از انقلاب اسلامي در دولت آقايان هاشمي و خاتمي مردم اين دو الگوي مديريتي متقابل را با كمي فراز و نشيب مشاهده كردند. دولت آقاي هاشمي علي رغم كارنامه قابل دفاع اما در طول دوره رياست جمهوري همواره از بحران عدم مقبوليت رنج مي برد به طوري كه در دومين دور انتخاب آقاي هاشمي ميزان حضور مرم پاي صندوقهاي راي و آراء رئيس جمهور منتخب، حكايت از عمق و دامنه اين آسيب داشت. در دوره آقاي خاتمي نيز علي رغم رويه مردمسالار و تواضع وي در مقابل مردم اما عدم خودباوري و فقدان اعتماد به نفس رئيس جمهور در مقاطع مختلف چه در عرصه داخلي و چه در معادلات خارجي براي كشور و مردم مشكل آفرين مي شد. در اين دوره نه تنها كارنامه قابل دفاعي از عملكرد به جا نماند بلكه در برخي اوقات عزت و اقتدار ملي نيز مانند قرارداد سعدآباد و يا سفر آقاي خاتمي به فرانسه و استقبال سرد شيراك از وي و ... مورد لطمه واقع گشت.طي 4 سال گذشته افكار عمومي در كشور شاهد حضور رئيس جمهوري در راس قوه مجريه بوده است كه توانسته الگوي مديريتي اصيلي، مركب از تواضع و خودباوري را ارائه دهد. برآيند اين الگو، كارآمدي و مقبوليت عمومي است كه امروز هم در كارنامه عملكرد دولت و هم در نظرسنجي هاي مختلف از ميزان محبوبيت احمدي نژاد مشهود است.دكتر احمدي نژاد در برنامه هاي راديو-تلويزيوني چند شب گذشته خود تمام افتخارات 4 سال پيش نظير ورود رسمي به باشگاه هسته اي جهان، ورود ايران به باشگاه هوا فضا، ثبت بيش از 20 هزار اختراع در دولت نهم و اهتمام ويژه نسبت به علم و فناوري، افزايش سه برابري صادرات غير نفتي، كاهش نرخ بيكاري در كشور، ارتقا و جهش 10 پله اي شاخص توسعه انساني در كشور، عضويت در باشگاه 12 كشور صادركننده گندم در جهان و موارد ديگري نظير خودكفايي در توليد سيمان، خودكفايي در فولاد، توسعه فعاليت هاي آب و فاضلاب، جلوگيري از روند تخريب جنگلها در كشور، كارآمدي در سياست خارجي، توسعه هفتاد درصدي ظرفيت آلومينيوم كشور، دوبرابر شدن توليد زغال سنگ و... را منتسب به مردم كرده و بر خلاف برخي نامزدها به هيچ وجه از واژه هايي نظير “من” يا “ ما” استفاده نكرده است. يكي از خبرگزاري هاي منتقد دكتر احمدي نژاد چند روز پيش در يك حاشيه نگاري بر اولين نطق تلويزيوني دكتر احمدي نژاد نوشته بود كه وي در اين برنامه 30 دقيقه اي بيش از 80 بار از عنوان “ملت ايران” استفاده كرد. صرف نظر از قصد و نيت اين خبرگزاري از درج اين دست اخبار اما ماهيت آن نشان مي دهد احمدي نژاد همانند 4 سال گذشته سمبل فروتني و خودباوري در كشورداري است وآداب وي در اين مدت حكايت از آن داشته و دارد كه حقيقتا احمدي نژاد “مردي از جنس مردم و ملت ايران” است.فروتني و تواضع احمدي نژاد در مستند تبليغاتي وي كه از صدا و سيما پخش شد، نيز نمود و جلوه ويژه اي داشت. فيلم تبليغاتي دكتر محمود احمدي نژاد با گريز از ترفندهاي گرافيكي وكامپيوتري مرسوم در توليدات تلويزيوني و تاكيد مستقيم بر سوژه كه يادآور الگوي فيلمسازي شهيد آويني است تمام تلاش خود را معطوف واقع نمايي و اجتناب از غلو و زياده گويي نمود. در اين فيلم بدون روتوش، بار ديگر تمام افتخارات و دستاوردهاي 4 سال گذشته مديون تلاشها و فداكاري هاي ملت ايران معرفي شد و صحنه هايي از خودباوري ملت ايران در پرتاب ماهواره اميد، فك پلمب تاسيسات هسته اي، گروگانگيري ملوانان انگليسي متجاوز و...را به نمايش درآمد. اعتماد ملی: مردی كه ريش گرو میگذارد «مردي كه ريش گرو ميگذارد»عنوان سرمقالهي روزنامهي اعتماد ملي به قلم محمد شريف است كه در آن مي خوانيد؛اين نوشته را به لحاظ پذيرش وكالت در قضاياي مرتبط با حقوق فردي و آزاديهاي عمومي و حضور به عنوان وكيل در اين پروندهها ميتوان نوعي خبررساني برشمرد. در سالهاي استقرار مجلس ششم در جايگاه قوه مقننه، تعدادي از نمايندگان جهت كاستن از آلام متهمين پروندههاي فوقالذكر ياريرسان خانوادههاي آنان بودند و به اين لحاظ محل رجوع وكلايي بودند كه در اين پروندهها به عنوان وكيل حضور مييافتند. كميسيون اصل 90 در اين دوره از اين حيث كارنامه درخشاني از خود به جاي نهاد. يكي از اين نمايندگان آقاي علياكبرموسوي خوئيني بود. اينجانب به دفعات و گاه همراه با خانوادههاي موكلينم به وي مراجعه ميكرديم. نقش ايشان در اجتماعي كردن وضعيت زندان 59 محل ذكر است. پس از خاتمه دوره نمايندگي اين نماينده به عناوين اتهامي گوناگون تحت پيگرد كيفري قرار گرفت و اين بار عهدهدار وكالت خود ايشان شدم. از آنجا كه آقاي كروبي نيز همواره محل مراجعه خانوادهها و وكلاي قضاياي مرتبط با حقوق فردي و آزاديهاي عمومي بود و نقش ايشان از اين حيث محدود در دوره رياست مجلس ششم نيز نبود، بنابراين اين بار با هدف تلاش جهت تبديل قرار بازداشت آقاي كروبي مراجعه شد كه خود آن شخص تا چندي پيش از آن از اين حيث محل رجوع بود. در اين ديدار با ذكر پيشينه فعاليتهاي آقاي علياكبر موسوي خوئيني نماينده پيشين مجلس از آقاي كروبي پرسيدم كه فكر ميكنيد كه اين زنجيره تا كجا ادامه مييابد؟ هدف از اين نوشتار، بيان خلق و خو و نحوه اقدام آقاي كروبي در برابر اين قبيل تقاضاهاست. آقاي كروبي پرسش فوق را با لبخند و اندوه پاسخ دادند و به همان لبخند همراه با آنها اكتفا كردند و بلافاصله در انديشه يافتن شخصي جهت ريش گروگذاشتن فرو رفتند و در اين خصوص به طرح پرسش پرداختند. ريش گرو گذاشتن از طريق تلفن يا يافتن واسطه و گاه واسطههاي متعدد تا رسيدن به مقامات و مسوولان تصميمگير از معموليترين اقدامات ايشان جهت تبديل قرار بازداشت موكلان به قرار وثيقه يا هرگونه ياري ديگري بود. از نكات مهم در مورد آقاي كروبي سهولت دسترسي به ايشان است. اين در دسترس بودن اهم از دوره رياست ايشان بر مجلس ششم و مشغلههاي ناشي از آن بود. همچنين اين در دسترس بودن محدود به وكلاي پروندهها نميشد و گاه اينجانب خانوادهها را ترغيب به ملاقات با ايشان ميكردم و ملاقات حاصل ميآمد. نكته ديگر اينكه اقدام خود را به آگاهي قبلي از مواضع سياسي بازداشتيها مشروط نميكرد و صرف آگاهي از اينكه موكلي از حق دادخواهي عادلانه محروم شده و حقوق قانونياش رعايت نگرديده براي وي كفايت داشت. مردی كه ريشش را گرو ميگذارد يكي ديگر از ويژگيهاي آقاي كروبي اين بود كه اقدام خود را بهآينده محول نميكرد و عموما در همان جلسه تلفنزدن به اين و آن را عملي كرده و از دادن قولهاي غيرمتحمل و خارج از ميزان توانايي خود پرهيز ميكرد.گاه با ذكر توانايي خود صريحا ميگفت: اين كار از من برميآيد و در حضور خودتان كاري را كه از دستم برميآيد انجام ميدهم. اين قبيل كمكها همواره با فروتني و خوشرويي انجام ميشد و به اين لحاظ جايگاه ايشان در نظام سياسي چه در دوره رياست مجلس ششم و چه قبل و بعد از آن كسي را مرعوب نميكرد و چه بسا خشم مراجعهكنندگان كه به لحاظ وضعيت آنان برايشان قابل درك بود نيز به سر ايشان فرو ميريخت. در اين جايگاه ايشان به درستي رفتار يك شخصيت ديني را بارز ميساختند. در قضايايي كه موكل در وضعيت بازداشت موقت قرار نداشت ولي احتمال صدور حكم محكوميت، آينده وي را تهديد ميكرد و موكل به هر دليلي از مراجعه به ايشان پرهيز ميكرد، مراجعه وكيل به تنهايي يا به همراه والدين يا مراجعه والدين و عدم حضور موكل مانعي جهت تلاش ايشان براي بهبود احتمالي وضعيت موكل فراهم نميآورد. اين امر در يك مورد در خصوص دانشجويي صورت پذيرفت كه اتهام وي توهين به مقدسات بود. در فرض كه اين اظهارات در ترغيب به رايدادن به آقاي كروبي موثر باشد، حق ايشان و نوشتن آن براي اينجانب به لحاظ وجوب شهادت، تكليف شمرده ميشود. حتي در وضعيتي كه اينجانب تصميم به رايدادن به ايشان نگيرم. ابتكار:قدرت نمايي و قدرت مندي در نگاه احمدي نژاد و موسوي «قدرت نمايي و قدرت مندي در نگاه احمدي نژاد و موسوي»عنوان سرمقالهي روزنامهي ابتكار است كه در آن ميخوانيد؛حضور ميرحسين موسوي در يک برنامه تلويزيوني و به شيوه رودررو با مردم سبب شد تا تفاوت نوع نگاه و لحن وي با نامزد جبهه اصولگرايان آشکارتر از قبل شود. به ويژه آنکه محمود احمدي نژاد نيز سه شب بعد با حضور در همان برنامه و نشستن روي همان صندلي مقابل دوربين سخناني به زبان آورد که عمق شکاف هاي نگرشي ميان اين دو را آشکار ساخت.همان قدر که ميرحسين موسوي از حمايت جمع زيادي از فرهيختگان، انديشمندان و هنرمندان کشورش برخوردار است و خود نيز سال ها در ميدان هنر و وادي انديشه حضور داشته است، ديدگاه هاي سياسي و به خصوص نگره بين المللي او نيز بيشتر برخاسته از "رويکرد به داخل کشور" است. به بيان ديگر، موسوي راه رسيدن به دنيا و ايفاي نقش قدرتمندانه در جهان را منوط به "داشتن" ايراني قوي مي داند نه منوط به "فرض" قدرتمند بودن. اگرچه احمدي نژاد نيز سوداي رساندن ايران به قله هاي رفيع را در سر دارد و در نطق هاي تلويزيوني اش بارها از رسيدن به قله هاي پيشرفت و اوج گيري ملت ايران داد سخن مي دهد اما تفاوت در اينجاست که موسوي پيش نياز دستيابي به قدرت را در قدرتمند شدن مردم مي داند و احمدي نژاد بر لزوم قدرت نمايي نظام تکيه دارد. اگر بخواهيم ريزتر و جزئي تر نگاه کنيم بايد بگوييم که تئوري ميرحسين موسوي برآمده از تفکر اقتصاد محور و مبتني بر سامان دهي اقتصاد ملي است. او معتقد است مادامي که فرد فرد جامعه از فقر و مشکلات مادي رهيده نشده و رفاه نسبي را به دست نياورده باشد، نمي توان از قدرت ملي دم زد و ياراي حضور قدرتمندانه در دنيا را داشت. "براي مديريت جهان ابتدا بايد کشور خود را مديريت کنيم" يکي از کليدي ترين عبارات انتخاباتي ميرحسين موسوي است که در نطق هاي گوناگون او به الحان مختلف بيان شده است. او بيش از هر چيز دغدغه رسيدگي به امور زيربنايي و بازسازي روند توليد داخلي را دارد. موسوي حتي لازمه کمک به دوستان ايران را در لبنان و فلسطين، احياي اقتصاد داخلي و توانمند شدن به معناي واقعي مي داند. اما هر اندازه که موسوي بر نداشته ها و ضرورت رسيدن به قدرتي عيني بر اساس اقتصاد پويا و کارآمد تاکيد مي کند، محمود احمدي نژاد از تاکتيکي استفاده مي کند که بنيانش بر قدرت ذهني و جاذبه هاي توانمندي هاي سياسي کشور است. او با اطلاع از جايگاه فعلي ايران در دنيا و نياز جهان به مشارکت جمهوري اسلامي ايران براي گشودن گره هاي متعدد منطقه اي، حاضر به تمرکز بر ضعف ها و نداشته ها نيست و به همان تصوير غول آسايي که رسانه هاي بيروني از ايران ارائه مي دهند، تکيه مي کند. ديپلماسي احمدي نژاد مطابق آنچه خود نيز مي گويد، يک ديپلماسي تهاجمي و بالادستانه است. او همواره سعي دارد از جايگاه ابرقدرت ها با دنيا سخن بگويد. او رئيس جمهوري هم دوره با جورج دبليو بوش بود که برخي تحليلگران معتقد بودند با به کار بردن ادبياتي شبيه به نومحافظه کاران توانست هيمنه امريکا را در قبال ايران بشکند و اجازه امتيازگيري را از آنها سلب کند. او معتقد است که دولت هاي پيش از خود و به خصوص دولت سيد محمد خاتمي با نرمش و انعطاف در مقابل دشمن باعث شد تا تعليق فعاليت هاي هسته اي شکل تعطيل به خود بگيرد. او يکي از افتخارات دولت نهم را شکستن تعليق و حرکت بي پروايانه در مسيري خلاف جهت تعيين شده از سوي نظام بين الملل مي داند. درواقع نمي توان سياست خارجي او را ناآگاهانه توصيف کرد چرا که او با علم به وضعيت جديد و بر اساس تئوري تهاجمي خود کوشيد غرب را به هول و ولا بيندازد و از اين طريق آنان را وادار به مذاکره کند. البته اين امر هنوز اتفاق نيفتاده و احمدي نژاد در يک سال گذشته و به بهانه روي کار آمدن باراک اوباما تلاش کرده است تا باب مذاکره را با او بگشايد و بر صحت روش هاي خود مهر تاييد بزند. شايد بتوان روش محمود احمدي نژاد را در سياست خارجي نوعي سياست فشار از پايين و چانه زني در بالا دانست; يا يک نوع چماق و هويج به سبک ايراني که ضمن تهديد منافع غرب و صهيونيسم در منطقه درصدد است تا بدون اعطاي امتيازات کلان، به حل مشکلات بين المللي بپردازد و از بن بست تحريم ها و تهديدها و انزوا خارج شود. محمود احمدي نژاد چه در آستانه انتخابات نهم، چه در دوره فعلي و چه در مدت چهار سال گذشته دست بر نقطه ضعف تاريخي ملت ايران گذاشته و مي خواهد با تزريق نوعي غرور و عزت ملي - اسلامي، جاي خالي نداشته ها و نقصان هاي تاريخي کشورش را دست کم در حد احساسات پر کند. او نماينده توده هاي مردمي است که لايه هاي متوسط به پايين را شامل مي شوند. در اين لايه هاي اجتماع هيچ گاه رفاه و پيشرفت و غرور به منصه ظهور نرسيده و تصوري از قدرت و کاميابي جهاني راه نداشته است. ايران که در سده هاي گذشته با جا ماندن از غرب و احساس شکست هاي پياپي در عرصه هاي صنعتي و فناوري و دموکراسي و ... خود را بس خرد و عقب نگه داشته شده مي پنداشت، در دوران بعد از انقلاب و جنگ تحميلي، اين توانايي را در خود ديد که در برابر دنيا يک تنه بايستد و حسي از غرور را در ملت اش بزايد. اما رئيس جمهور کنوني ايران که در کلام خود از هر گونه سازش و نرمش در قبال دنيا دوري مي جويد، در عمل سعي مي کند روش هايي را مورد استفاده قرار دهد که بتواند به حيات سياسي خود در نظام بين الملل ادامه دهد. او در نطق تلويزيوني خود، ايران را در عرصه هاي نانو تکنولوژي، هوافضا و هسته اي جزو بالاترين هاي دنيا معرفي کرد، حال آنکه در مقابل او ميرحسين موسوي بدون تاکيد زباني بر موضوع عزت و غرور ملي تنها از فقدان ها و کاستي هاي ملي سخن گفت. در نگاه اين نامزد رياست جمهوري، اصل بر صداقت و اخلاق بوده و بنابراين به جاي تمرکز بر تهييج افکار عمومي، به تحليل نسبت رشد اقتصادي با قدرتمندي پرداخته است. موسوي از ناکامي ها و نقصان ها گفت و احمدي نژاد کوشيد بر سرخوردگي ها و حقارت هاي ديروزين و امروزين کشور سرپوشي از اقتدار و غرور بگذارد. مي توان گفت موسوي به سان آنچه حاميان روشنفکرش گفته اند، سياستمداري اخلاقي است و احمدي نژاد در سوي مقابل او بر اخلاق سياسي تکيه مي کند. محمود احمدي نژاد نيازي به طرح نقطه ضعف ها نمي بيند و از همين روست که طي سال هاي گذشته بارها و بارها جواب منتقدانش را داده و عادت به تقابل با منتقدان را به جاي پاسخگويي نشانده و آن را به زير مجموعه اش تسري داده است. انتخابات دهم رياست جمهوري مي تواند سمت و سوي اخلاقي و سياسي فرد فرد جامعه را روي دايره بريزد. مي توان گفت انتخاب احمدي نژاد نشان دهنده ميل جامعه به خود فراموشي و احياي غرور و عزت خواهد بود و اقبال موسوي مي تواند به ما بگويد که جامعه قصد دارد واقع بينانه و به دور از بلندپروازي ها به رفع مشکلات و کاستي هايش بينديشد. كيهان:تأمل در ترور چند وجهى زاهدان «تأمل در ترور چند وجهى زاهدان»عنوان يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم سعدالله زارعي است كه در آن ميخوانيد؛اقدام تروريستي روز پنجشنبه در مسجد اميرالمؤمنين- عليه السلام- زاهدان که به شهادت نزديک به 25نفر و زخمي شدن حدود 50نفر از نمازگزاران منجر شد، داراي انگيزه ها و عللي است که عليرغم تلاش طراحان و برنامه ريزان مخفي نمانده است. ابتدا به چند رخداد مهم که در اين زمان واقع شده اند نگاهي مي اندازيم. رهبر معظم انقلاب اسلامي در سفري 8روزه به استان سني نشين کردستان مورداستقبال گرم و تاريخي مردم متدين و انقلابي اين خطه قرار گرفتند. پس از اين سفر، سران ضدانقلاب که با تبليغات فراوان، کردستان را در مشت خود معرفي مي کردند، بسيار نگران شدند و يکي از آن ها گفته بود اين سفر حاصل 30سال فعاليت ما را هدر داد. اين عصبانيت طبعاً در جايي بايد بروز مي کرد. انفجار در مسجد شيعيان زاهدان در روز شهادت حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها واقع شده است و اين مي تواند تداعي تاريخي داشته باشد و اين درحالي است که اهل سنت در زاهدان به حضرت فاطمه-س- ارادت فراواني دارند و او را از زنان پيامبر برتر مي دانند. طراحان، انتظار داشته اند اين موضوع با واکنش شديد شيعيان عليه اهل سنت مواجه شده و به درگيري بين دو طايفه بزرگ شيعيان و اهل سنت منجر شود. آيا اين موضوعي نيست که دشمنان خارجي ايران سالهاست براي آن برنامه ريزي کرده اند؟ انفجار در مسجد اميرالمؤمنين زاهدان درست چند روز پس از پايان سفر رؤساي جمهور افغانستان و پاکستان به ايران اتفاق افتاده است. در اين سفر بخصوص روي اجراي پروژه مشترک گازي بين دو کشور ايران و پاکستان تأکيد شد. از نظر طراحان، اين انفجار که قاعدتاً از طريق تروريزم پناه گرفته در بلوچستان پاکستان صورت گرفته است مي تواند توسعه روابط دو همسايه را نشانه برود. ايران در آستانه برگزاري انتخابات مهم رياست جمهوري قرار دارد در اين بين امنيت يکي از موضوعات مهمي است که ايران همواره از آن براي برگزاري انتخابات آرام و امن استفاده کرده است. از نظر طراحان، انفجار در مراکز مذهبي طبعاً مي تواند به جاهاي ديگر هم سرايت و ناامني را القاء کند و از اين رو اخلال در برگزاري انتخابات يک هدف مهم به حساب مي آيد. درباره حادثه تروريستي روز پنجشنبه چند تأمل اساسي نيز وجود دارد: 1-امنيت جمهوري اسلامي در منطقه اي کاملاً ناامن به کشور ما موقعيت ويژه اي داده و توجه کشورهاي همسايه را به ايران معطوف کرده است اين نکته اي است که براي آمريکايي هاي متجاوز يک تهديد مهم به حساب مي آيد چراکه اگر ايران به عنوان لنگر ثبات عمل کند حضور نيروهاي متجاوز غرب در اين منطقه و کارآيي آنان زيرسؤال مي رود. 2-انفجار در يک مرکز شيعه يا يک مرکز سني در زاهدان با اين تلقي صورت گرفته تا امکان انفجار مشابهي در مرکزي متعلق به طايفه ديگر نيز روي دهد و پس از آن زنجيره اي از انفجارها پديد آمده و اين وضعيت به سرعت به کشور همسايه ايران سرايت کند تا در نهايت، درگيري کنوني مردم با اشغالگران به درگيري پيروان مذاهب با يکديگر تبديل شود. محصول درگيري ميان دو طايفه- البته به زعم طراحان اين پروژه، ناامن کردن محيط زندگي اقليت هاي شيعه در ميان اکثريت اهل تسنن نظير نزديک به 40ميليون شيعه پاکستان که به صورت پراکنده در اين کشور زندگي مي کنند و نيز ناامن کردن محيط زندگي اقليت هاي سني در ميان اکثريت شيعه است. 3-به کاربردن تله هاي انفجاري در ميان مجامع شيعيان به يک رويه تبديل شده است. در اين اقدامات به کارگيري ديوانگان و مجهز کردن آنان به تله هاي انفجاري به صورت فراگير استفاده شده است. چندي پيش يک واحد امنيتي پليس عراق فاش کرد که در جريان انفجار حدود يک ماه پيش کاظمين و بعقوبه، از عناصر ديوانه استفاده شده است و نيروهاي آمريکايي به نوعي با عوامل هدايت اين ديوانگان به مجامع پرجمعيت شيعيان همکاري داشته و به آنان پوشش امنيتي داده اند. اقدام عليه مراکز مذهبي شيعيان ظاهرا به يک خطاکاري براي دشمنان اسلام تبديل شده است. بدون هيچ ترديدي اهل سنت زاهدان به هيچ وجه نقشي در اين ماجرا نداشته اند کما اينکه در گذشته نيز اهل سنت عراق نقشي در انفجارهاي مراکز شيعه نداشته اند اما البته کساني هستند که بدون آنکه ارتباط واقعي با مذهب داشته باشند خود را به اهل سنت مي چسبانند اما کيست که نداند بعثي ها اساسا لائيک اند و وهابيت فقط با شيعه مشکل ندارد. بر اين اساس مواجهه با اين قبيل حوادث به هوشياري بسيار نيازمند است و نبايد اجازه عملي شدن به نقشه هاي دشمنان را داد. 4-طي ماههاي گذشته، سپاه پاسداران به همراه نيروي انتظامي ايران ضربات فراواني به گروههاي تروريستي در منطقه شرق کشور وارد کرده اند. اعلام واگذاري امنيت شرق کشور به سپاه زنگ خطر را براي تروريست ها و حاميان آنان به صدا درآورده است از اين رو به نظر مي آيد اقدامات کور تروريستي در شهر زاهدان به نوعي تلاش براي شکستن ابهت سپاه پاسداران به حساب مي آيد. از منظر ستاد فرماندهي تروريسم در شرق کشور که بدون ترديد از سوي آمريکايي ها تدارک ديده شده است، اقدامات کم ارزش ايذايي مي تواند روحيه عناصر مزدور را بازسازي کند و از فروپاشي کامل آنان جلوگيري نمايد. حمايت تبليغاتي تلويزيونهاي وابسته به پنتاگون -VOA و فاکس نيوز- از تروريست ها و برجسته سازي فعاليت آنان کاملا از اين موضوع پرده برمي دارد. 5- انفجارهاي زاهدان در شرايطي به وقوع پيوسته است که آمريکايي ها علنا از فروپاشي قريب الوقوع دولت در اسلام آباد خبر داده اند. مايک مولن رئيس ستاد مشترک آمريکا و ديويد پترائوس فرمانده نظاميان آمريکا در خاورميانه دوره اي دوماهه را براي وقوع کامل اين فروپاشي تعيين کرده اند. سفر روساي جمهور پاکستان و افغانستان به ايران و امضاي چندين سند همکاري- از جمله سند همکاري هاي امنيتي به قصد مهار تروريزم- نشان داد که کشورهاي همسايه در حال بررسي طرحي هستند که از فروپاشي دولت ها در اسلام آباد و کابل جلوگيري کند. اين اقدام در نقطه مقابل طرح تجزيه و فروپاشي امنيتي پاکستان و افغانستان قرار دارد. انفجار بمب در زاهدان مي تواند اين پيام را براي ايران درپي داشته باشد که تهران پاي خود را از مسائل امنيتي دو کشور همسايه شرقي خود خارج کند و ميدان را براي وقوع تغييرات امنيتي مطابق برنامه آمريکايي ها باز بگذارد. اين نکته مهمي است که از قضا اهميت و ضرورت مراودات امنيتي سه کشور همسايه را کاملا نشان مي دهد. با وقوع حادثه تروريستي در مسجد اميرالمؤمنين(علیه السلام) زاهدان ايران حق دارد رد پاي تروريزم را در درون مرزهاي پاکستان پيگيري کند و طبعا دولت پاکستان آمادگي همکاري در اين زمينه را دارد. از اين منظر ايران مي تواند تلخي شهادت نزديک به 52 نفر و جراحت نزديک به 05 نفر از هم وطنان عزادار را با شيريني ريشه کن کردن عوامل ترور در مرزهاي شرقي کشور جبران نمايد. 6- استقبال تاريخي اهل سنت کردستان از رهبر معظم انقلاب اسلامي به اثبات رساند که جمهوري اسلامي با اهل سنت خود هيچ مشکلي ندارد. چند سال پيش از اين نيز اهل سنت بلوچستان با استقبال گرم از رهبر معظم انقلاب چنين مسئله اي را به اثبات رسانده بودند. بنابراين برادران شيعه و سني در اين استان و ساير استانهاي کشور بايد به دقت مراقب آن دسته از عناصري که احيانا در لباس رهبري اين طايفه يا آن طايفه رفته اند ولي طرح هاي دشمن را عملياتي مي نمايند، باشند. جمهوري اسلامي:رونق بازار آفتاب نكاهد «رونق بازار آفتاب نكاهد»عنوان سرمقالهيب روزنامهي جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛انفجار مسجد علي بن ابيطالب زاهدان قبل از هر چيز نشان داد تاكيد مسئولان نظام جمهوري اسلامي بر وحدت مذاهب اسلامي و برحذر داشتن پيروان مذاهب از اهانت به مقدسات همديگر اقدامي اثرگذار است و درعين حال دشمنان زيادي نيز دارد. اينكه در پيام تسليت رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنه اي به اين مناسبت بر اين نكته تاكيد شده است كه : « مباشران اين جنايت اگرچه ممكن است بر اثر عصبيت و جهل مرتكب اين گناه بزرگ شده باشند ليكن نمي توان ترديد كرد كه دست طراحان سياسي برخي قدرت هاي مداخله گر و دستگاه هاي جاسوسي آنان نيز به خون بي گناهان اين حادثه خونين آلوده است » اشاره به همين واقعيت است . ترديدي نيست كه وحدت شيعه و سني و همزيستي آنان موجب به خطر افتادن منافع قدرت هاي مداخله گر مي شود و اين قدرت ها براي حفظ منافع نامشروع خود از هيچ جنايتي خودداري نمي كنند. براي آنها مسجد و كوچه و خيابان و منزل تفاوتي ندارد هر جا كه بتوانند مرتكب جنايت مي شوند و افراد جاهل نيز ابزارهاي خوبي براي اجراي اهداف آنها هستند. با اينهمه تعاليم اسلامي بر ادامه راه وحدت و همبستگي امت اسلامي تاكيد دارد و اين قبيل عوارض را نه تنها مانعي بر سر اين راه نمي داند بلكه آنرا نشانه ضرورت تلاش بيشتر براي به نتيجه رساندن آرمان بلند و ارزشمند وحدت مي داند. رهبر معظم انقلاب در پيام خود به مناسبت توطئه انفجار مسجد علي بن ابيطالب زاهدان همگان را به هوشياري دعوت نموده و براي اقشار مختلف وظايفي را مشخص كرده اند. ايشان فرمودند : « ايجاد فتنه و آشوب و برادركشي ميان مسلمانان در كشورهاي اين منطقه و در كشور عزيز ما يكي از هدفهاي هميشگي دشمنان جمهوري اسلامي بوده و تنها با هوشياري مردم و پيگيري مسئولان مي توان جلوي اين خباثت و رذالت سياسي را گرفت » . علاوه بر پيگيري مسئولان آنچه مي تواند چشم فتنه را كور كند بردباري مردم و روشنگري علماست . مردم با خودداري از اقدامات شتاب زده مي توانند طراحان اين جنايت را ناكام نمايند و علما نيز با تشريح اهداف دشمنان اسلام از اين قبيل جنايات مي توانند بر هوشياري مردم بيافزايند. اين وظيفه ايست كه برعهده همه علماي اسلام اعم از شيعه و سني قرار دارد و همه بايد در انجام آن كوشا باشند. دشمن از جهل و بي توجهي مردم استفاده مي كند و توطئه هاي شوم خود را عليه اسلام و مسلمانان به اجرا در مي آورد. تاكيد رهبر معظم انقلاب بر ضرورت انجام وظيفه اي كه بر دوش علما و معتمدان اهل تسنن استان سيستان و بلوچستان سنگيني مي كند همين واقعيت را گوشزد مي نمايد : « لازم است علما و معتمدان اهل تسنن در آن استان مواضع قاطع خود را در بيزاري از مفسداني كه به نام دفاع از اهل سنت دست به چنين جناياتي مي زنند بار ديگر صريحا ابراز نموده مردم را از كيد و مكر دشمن آگاه سازند. و نيز لازم است علما و منتقدان شيعه همگان را از نيت شوم دشمنان كه ايجاد كينه هاي مذهبي و قومي است مطلع ساخته از واكنش هاي نسنجيده عصبي جلوگيري نمايند » . اين احتمال را نبايد دور از ذهن دانست كه درخشش خورشيد وحدت در كردستان همزمان با سفر رهبر معظم انقلاب به اين استان موجب خشم دشمنان وحدت امت اسلامي شده و آنها با توطئه انفجار مسجد علي بن ابيطالب زاهدان و به شهادت رساندن ده ها نمازگزار و زخمي كردن عده اي از آنان درصدد مقابله با آثار آن سفر پربركت برآمده باشند. از توطئه گران هيچ بعيد نيست كه درصدد برآيند پاسخ آنچه در كردستان رخ داده است را در بلوچستان بدهند اما كاملا روشن است كه اينان آب در هاون مي كوبند و سخت به بيراهه مي روند. آنها بايد بدانند هرچه بيشتر توطئه كنند و خون بي گناهان را بريزند مردم روشن تر مي شوند و صفوف پيروان مذاهب فشرده تر مي شود. از صبح روز بعد از انفجار زاهدان علماي اهل سنت از سراسر ايران اسلامي اين اقدام شيطاني را محكوم كردند و بر وحدت شيعه و سني تاكيد نمودند. ديروز نيز مردم زاهدان اعم از شيعه و سني در مراسم باشكوه تشييع پيكرهاي پاك شهداي مسجد علي بن ابيطالب شركت كردند و با شعارهاي خود در عمل نشان دادند كه اين قبيل تلاشهاي مذبوحانه نه تنها نمي تواند وحدت امت اسلامي را خدشه دار كند بلكه هر روز بيش از روز قبل نقاب از چهره دشمنان وحدت برميدارد و همبستگي اسلامي را تقويت مي كند. اگر دست هاي پشت پرده انفجار زاهدان در اين انديشه هستند كه با اين جنايت مي توانند آثار بي شمار سفر رهبر معظم انقلاب به كردستان را از بين ببرند بايد بدانند بشدت در اشتباهند. آنچه در اين سفر پرثمر بر دل هاي مردم نشست آرمان ها و ارزش هاي بي بديل اسلامي بود كه هيچ عاملي قدرت مقابله با آنرا ندارد. گرماي حيات بخش خورشيدي كه در كردبستان تابيد با هيچ ابري به سردي نخواهد گرائيد. درخشش اين آفتاب بسيار بيش از آنست كه شب پره ها بتوانند رونق آن را كاهش دهند. شب پره گر نور آفتاب نخواهد ـ رونق بازار آفتاب نكاهد. صدای عدالت:طرح خواسته های زنان «طرح خواسته هاي زنان در شعارهاي انتخاباتي،فاصله ها کاسته مي شوند»عنوان سرمقالهي روزنامه ي صداي عدالت است كه در آن ميخوانيد؛ يکي از عرصه هاي پر اهميت دوران تدارک انتخاباتي در کشور، حضور فعال جنبش هاي مختلف اجتماعي است که با طرح مطالباتشان مي کوشند هم مردم را از مطالبات خود آگاه سازند و هم کانديداها را مجبور به موضع گيري در برابر خواسته هايشان کنند. اين شيوi طرح مطالبات اين حسن را دارد که در روز رأي گيري، هر گروه اجتماعي يا سياسي قادر باشد توضيح دهد که چرا به اين يا آن کانديدا رأي مي دهد. در فضاي انتخاباتي دوره دهم رياست جمهوري نيز، طيفهاي مختلف فکري فعال در جنبش زنان ايران با مطرح ساختن مطالبات اساسي خود تحت عنوان"همگرايي جنبش زنان براي طرح مطالبات در انتخابات" وارد فضاي انتخاباتي شده اند. اين همگرايي از دو جهت قابل بررسي است: دربخش نخست، مهمترين نقطه مثبت اين همگرايي، ايجاد نوعي يکپارچگي و وابستگي ميان طيفها و گروههاي گوناگون فکري، عقيدتي، و حتي سنّي و شغلي فعالان جنبش زنان در ايران، با يک هدف مشخص و معين که تلاش براي به دستآوردن حقوق برابر و عادلانه براي زنان جامعه است، مي باشد. اين براي نخستين بار است که زنان ايران در قالب گروهي منسجم وارد فعاليتهاي انتخاباتي ميشوند تا مطالبات حقوقي خود را در فضاي انتخابات مطرح کنند. بخش ديگر اين همگرايي، تبادل آرا و همانديشي و کسب نظرات گروهها و طيفهاي مختلف جنبش زنان و جمعبندي مطالبات همه آنان و ابلاغ نهايي برآيند اين مطالبات به کانديداهاي رياست جمهوري دوره دهم به عنوان بخشي از مطالبات مقدماتي، جهت ورود به حوزه تعامل با مسئولين اجرايي و ديگر مسئولين ميباشد. کميته اجرايي اين همگرايي پس از تجميع همه نظرات و پيشنهادات، ماحصل آن را در يک نشست خبري با حضور خبرنگاران ايراني و خارجي و همچنين با حضور متنوع و متکثر نمايندگان هر گروه، رسانهاي کرده و به اطلاع کانديداهاي رياست جمهوري رساندند. در اين جلسه از نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري خواسته شد که سياستها و برنامههاي خود درباره موضوعات مورد نظر اين گروهها که در اين سالها بارها آنها را عنوان نموده اند، اعلام کنند. از آنجا که يکي از مقتضيات جذب آراء بهادادن به مطالبات جدي جامعه است. بنابراين، ظاهراً هيچ يک از کانديداها پاسخ منفي به اين مطالبات اعلامشده از سوي همگرايي زنان نداد. تنها آقاي احمدي نژاد تاکنون، موضع گيري مشخصي در قبال طرح اين خواسته ها نداشته است.اما، نکته مهم تري که وراي مطرح شدن خواسته ها و پاسخ مثبت کانديداها به تلاش براي اجراي آنها وجود دارد، ميزان عملي شدن اين خواسته هاست. عمليساختن اين مطالبات تنها به اراده رئيس جمهوري براي برآوردن آنها مرتبط نيست، بلکه رئيس جمهوري ميبايست نسبت به اين مطالبات جهتگيري مثبت داشته و آنها را بپذيرد و در حد قدرت، اختيارات و تواناييهاي قانوني خود نسبت به تاّمين اجراييشدن اين مطالبات اقدام جدي بهعمل آورد. رئيس جمهور، همانطور که ميدانيم مجري و نيز ناظر بر اجراي قانون اساسي در کشور است. در عين حال توانايي پيشنهاد و ارايه لوايح لازم از سوي دولت به مجلس نيز از اختيارات اوست. بدين معنا که آنچه از قوانين را که از سوي رئيس قوه مجريه قابل اجراست حتماّ اجرا نمايد و آنچه از مطالبات زنان را که در قانون نيست از طريق ارايه لوايح گوناگون از سوي دولت به مجلس قانونگذاري ارايه و پيگير و مدافع لايحه پيشنهادي خود باشد. اما، برآورده شدن مطالبات زنان تنها در اختيار يک قوه نيست، بلکه تعامل با ديگر قواي کشور را نيز ميطلبد. عدم اطمينان و برخي نگرش هاي منفي به اجراي وعده ها، به تجربه طي شده 4 سال اخير باز مي گردد. زمان انتخابات دوره نهم رياستجمهوري، محمود احمدينژاد برخي وعدهها به زنان داد. او در خصوص بيمه زنان خانهدار و تأميناجتماعي آنهاصحبت هايي کرد.. اما اين وعدهها آنطور که بايد محقق نشد، ميتوان گفت که سطح رسيدگي به مطالبات زنان در اين سالها رشد منفي داشته است، علاوه بر اين، برخورد سياسي با مطالبات زنان در چهار سال گذشته، رشد صعودي نشان مي دهد. که نتيجه آن فاصله گرفتن سازمانهاي فعال در حوزه مسائل زنان از دستگاه اجرايي است. با اين شرايط، پايبندي به اصول انقلاب و ضرورت توجه به مقتضيات زماني ايجاب مي کند که با واقع نگري به موقعيت زن در خانواده و جامعه، به تعيين و اجراي خط مشي ها و برنامه هاي مناسب جهت حل مشکلات زنان و پيشگيري از آسيب هايي که هويت فردي آنان، خانواده و جامعه را تهديد مي کند، همت گماشت، که لزوماّ بخش عمده اين وظيفه بر عهده دولت است. از طرفي، سازمان هاي مدني زنان فعال در امور اين قشر، بايد به سمتي حرکت کنند که بتوانند دولت را در اجراي اين هدف بزرگ ياري دهند اينسازمان ها بايد بتوانند در حوزه ي فعاليت هاي اجتماعي، امور مربوط به زنان را با برنامه ريزي و نظارت دولت آينده اداره کنند. اما کار اوليه آنها، باوراندن اين موضوعات به دولتمردان و سوقدادن آنان به پذيرش مطالبات زنان و مسئوليتپذيري در قبال آن است، تا آنان بدانند که پايههاي خانوادهها با اين مشکلات در حال تزلزل است و ناامني در درون خانواده رشد بيشتري مي يابد. نکته مثبتي که در تلاش اخير فعالين مسائل زنان شاهدش بوديم، سعي در کم کردن شکافي بود که در چند سال گذشته ميان آنها و دستگاه اجرايي به وجود آمده بود. اين امر سبب شد که هر کانديدا، بخشي و يا همه خواسته هاي مطالبه شده را بر حق بداند و قول عمل به آن را بدهد، تنها، رييس جمهور کنوني کشور است که موضع گيري روشني در قبال اين مطالبات نداشته است. نکته جالب آن است که در نزد کانديداها، فكر جديدي در حال رشد است و آن اينكه نياز امروز جامعه و مقتضيات توسعه همه جانبه کشور، مبتني بر حضور افراد شايسته مي باشد، بدون لحاظ جنسيت که اين ميتواند معنادار باشد، و في نفسه در نوع خود حرکتي مثبت است و نشان از کاهش فاصله ميان بخش قابل توجه جمعيت جامعه و دولت است. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 513]
-
گوناگون
پربازدیدترینها