تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835034098
تراژدی چای و نامه های بیحاصل به میرحسین و هاشمی
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
امام جمعه لاهيجان و نماينده مردم آستانه اشرفيه در مجلس شوراي اسلامي در نامه اي در تاريخ 24 آذر 66 خطاب به ميرحسين موسوي نخست وزير وقت وضعيت اسف بار چايکاران شمال کشور را تشريح کرده است که با توجه به ادعاي اخير وي در اين خصوص مرور آن خالي از لطف نيست. متن کامل اين نامه بدين شرح است: حضور محترم برادر ميرحسين موسوي نخستوزير خدمتگزار جمهوري اسلامي ايران (دامت برکاته) پس از سلام، توجه آن برادر دلسوز را به نکات زير که مشکلات عمده چايکاران شمال است، جلب مينمايم: 1- در سالهاي اخير قيمت اجناس و اجرت کارگري چندين برابر افزايش يافته، ولي قيمت چاي هيچگونه تناسبي با آنها ندارد و در نتيجه چايکاري براي کشاورزان صرف نميکند و همين امر باعث شده بيش از سه هزار هکتار باغات چاي متروکه و مابقي نيز در معرض خطر تبديل به برنجکاري و نوغانداري و مسکن و مراکز تجاري قرار گيرد. 2- صنعت چاي از لحاظ کيفيت نسبت به گذشته بشدت پايين آمده، تا جايي که در نمايشگاه بينالمللي ژاپن اجازه طبخ چاي ما را ندادند و مردم ما نيز بر اثر همين امر گرايش به خوردن چاي خارجه ولو به قيمت گرانتر (تاکيلويي ششصد تومان!!) پيدا کردهاند. 3- هر کدام از چاي بهاره و تابستانه و پاييزه، درجه يک و دو و سه، داخله و خارجه پخت و طعم خاصي دارند. مخلوط کردن همه آنها و يکجا در اختيار مصرفکننده قرار دادن، همانند اين است که انواع برنج از نيمدانه و چمپا، گرفته تا صدري و دمسياه، همه را در يک ظرف بريزيم و انتظار داشته باشيم چلوي خوب دانه سوا در آيد، طبعا چنين انتظاري بيهوده است؛ ولي همين امر از يک سو کيفيت صنعت چاي را پايين آورده و از سوي ديگر، انگيزه بالا بردن کيفيت صنعت چاي را از اين بين برده و يا کاهش داده و از ديگر سو، ذائقه و ميل مردم ما را نسبت به چاي داخله بد و منفور کرده است!! 4- حدود 60 درصد کارهاي مربوط به چاي به کشاورزي، 30 درصد به صنايع، و 10 درصد مربوط به بازرگاني است. از اين رو، سپردن سرنوشت چاي به بازرگاني، دادن امانت به غير اهل خواهد بود. 5- هماکنون يبش از نود کارخانه چاي سازي غير دولتي در شمال مشغول به کار است و با بالا رفتن اجرت کارگر و قيمت وسايل يدکي و کمبود آنها و اجرت خشک کردن (هر کيلو هفت تومان) مقرون به صرفه نيست. اين امر کارخانهداران را وادار ميکند از راههاي ناصحيح ديگر، از قبيل يک مالشه کردن، برگها را پلاس نکردن، به جاي چهل و پنج دقيقه بيست دقيقه مالش کردن و... اقدام کنند. شک نيست که اين امر موجب پايين آمدن کيفيت صنعت چاي و نارضايتي عمومي و از بين رفتن انگيزه بهتر ساختن چاي خواهد بود!! 6- کارخانههاي ياد شده نوعا فرسوده، و دور از مراکز توليد چاي، و در فصل بهار کافي براي چاي توليدي نيست، و از سوي ديگر، چاي چيده شده يک عمر محدودي دارد؛ از اين رو مسئولان ناگزير ميشوند: کارخانهاي را که مثلا پانزده تن تناژ و مصرف دارد، تا پنجاه تن بالا ميبرند. بديهي است که اين وضع چه ضربهاي به کيفيت صنعت چاي وارد خواهد کرد!! با توجه به نکات فوق، پيشنهاد ميشود: 1- چاي بر اساس درجهبندي بدون اختلاط به شرح زير قيمتگذاري شود: - درجه يک (دو برگ و يک غنچه) چاي خشک هر کيلو 2000 ريال، برگ سبز هر کيلو 300 ريال. - درجه دو (سه تا چهار برگ و يک غنچه) چاي خشک هر کيلو 1200 ريال، برگ سبز هر کيلو 200 ريال. بديهي است که مردم از لحاظ کيفيت به چاي از يک ديدگاه نمينگرند، اين تفاوت قيمت و درجهبندي هم ميتواند خواستههاي مردم را در مورد مرغوبيت و عدم مرغوبيت چاي تامين کند، و هم انگيزه بالا بردن کيفيت چاي را تقويت نمايد و هم از مفاسد ناشي از اختلاط به دور باشد. 2- به همين نسبت، اجرت خشک کردن چاي کارخانجات نيز به شرح زير افزياش يابد: - براي هر کيلو چاي خشک حد متوسط 100 ريال(گروه يک 112 ريال، گروه دو 102 ريال، گروه سه 95 ريال و گروه چهار 91 ريال). 3- با تقويت تعاوني چاي، کمکم کار چايکاري و چايسازي و بالا بردن کيفيت و کميت چاي و ديگر امور مربوطه، به تعاونيها تفويض، تا از اين حالت طفيلگري نجات يافته، شخصيت واقعي خود را بازيافته، شخصا درباره آن تصميمگري نمايند(البته با نظارت دولت). 4- مازاد پولهاي وصول شده از فروش چاي و مخارج که رقم درشتي را تشکيل ميدهد، به شکلهاي مختلف، از قبيل جايزه و فراهم کردن وسايل و امکانات کشاورزي و صنعتي و غيره، به عنوان تشويق به کشاورزان برگردد. 5- براي مبارزه با بالا رفتن اجرت کارگر، و مدرنيزه کردن کاشت و برداشت و ساخت و پرداخت چاي، لازم است دولت وسايل و امکانات مکانيزه کردن امور ياد شده را فراهم، و کشاورزان را به آن امور مجهز نمايد. 6- جهت بهتر ساختن کيفيت چاي و جلوگيري از ضايع شدن آن در فصل فشار چاي لازم است به مقدار نياز، کارخانجات در مناطق چايخيز افزايش يابد و مسئولان، همه گونه همکاري لازم را با موسسين مبذول دارند. 7- دو درصد ماخوذه از کشاورزان، در جهت منافع کشاورزان، از قبيل عمران و بهداشت و آن قسمت از کارهاي پژوهشکده که در جهت منافع کشاورزان است و امتياز مخصوصي ندارد، صرف گردد. 8- سرپرستي سازمان چاي به وزارت کشاورزي و يا مجمع مشترک کشاورزي، صنايع و بازرگاني سپرده شود. در خاتمه متذکر ميشوم که اگر دولت و شوراي اقتصاد، روبنايي فکر کنند و به دليل تورم، از بالا بردن قيمت چاي و تجديدنظر کلي درباره آن خودداري نمايند، در حالي که بسياري از مايحتاج عمومي تا چند صددرصد افزايش يافته، و تجديدنظر در آنها به عمل آمده است، اين مختصر خواهد بود و بيش از پانصد هزار نفر، که زير پوشش چاي قرار دارند، از زندگي ساقط خواهند شد و اکنون که سي درصد چاي مصرفي کشور را از خارج وارد ميکنيم، در آن وقت صددرصد نياز به خارج خواهيم داشت، و شک نيست که در آن هنگام جنبيدن، همانند "نوشدارو بعد از مرگ سهراب" خواهد بود. والامر اليکم و ما علي الرسول الاالبلاغ والسلام. امام جمعه لاهيجان و نماينده مردم آستانه اشرفيه در مجلس شوراي اسلامي 66/9/24 امام جمعه لاهيجان همچنین در تاريخ 25مهرماه 68 درنامه اي خطاب به حجتالاسلام والمسلمين آقاي هاشمي رفسنجاني رييسجمهوري وقت وضعيت دردناک چايکاران شمال کشور را تشريح کرده است که مطالعه آن جالب توجه است. متن کامل مکاتبات صورت گرفته بدين شرح است: محضر مبارک حضرت حجةالاسلام والمسلمين آقاي هاشمي رفسنجاني رياست محترم جمهوري اسلامي ايران(دامت برکاته ) ضمن عرض سلام و درخواست توفيق غلبه بيشتر بر مشکلات از درگاه الهي براي کابينه جناب عالي، خاطر شريف را به مطالب زير، که مربوط به "تراژدي" چاي است، جلب مينمايم: بيش از هشتاد سال پيش، انسان بلندهمتي به نام "کاشف السلطنه"، به مرارتهاي فراواني(که حتي جانش را در اين راه گذاشت) کشاورزي و صنعت چاي را به اين شهر و ديار آورد و بر اثر مديريت صحيح و مراقبت کامل و بهرهدهي کامل اين صنعت، طولي نکشيد که بيش از چهل هزار هکتار مزارع اين سازمان زير کشت اين محصول درآمد؛ تا آن جا که محصول دوم شمال به حساب آمد و از لحاظ کيفيت، چاي خارجي را تحتالشعاع قرار داد. ولي بعد از انقلاب به جهاتي اين محصول از لحاظ کمي و کيفي روز به روز، رو به تنزل نهاد که اکنون از آن اراضي بيش از سي هزار هکتار(آن هم به شکل نيمه اباد و غيراستاندارد) باقي نمانده و از لحاظ کيفي، چاي شمال بدون اختلاط با چاي خارجي غيرقابل شرب تشخيص داده شده و اگر وضع به همين منوال بگذرد، طولي نخواهد کشيد که اين محصول، که روزي بيش از پانصد هزار نفر را زير پوشش داشت، از بين خواهد رفت؛ به خصوص که امسال به خاطر خشکسالي و عدم مديريت صحيح سازمان چاي، نصف محصول سال قبل توليد شد و اگر مديريت صحيح بود، همان گونه که در مورد برنج چهل تا پنجاه درصد افزايش داشتيم، درباره چاي نيز ميتوانستيم بيش از اين مقدار افزايش داشته باشيم. در هر صورت علت عمده اين سير قهقرايي "سيستم انحصار تارعنکبوتي" اي است که بر اين محصول زير نام "سازمان چاي" متعلق به وزارت بازرگاني حاکم است. اين سيستم، انگيزه ادامه توليد اين محصول، رقابت بهتر ساختن چاي و انگيزه بهتر برداشت کردن آن، و همچنين امکان برخورد قاطع مسئولان را با کساني که چاي را غيراستاندارد ميچينند و ميسازند، از بين برده است و آنهايي که اکنون(از چايکار و کارخانهدار) به اين کار مشغولند، روي لاعلاجي و ناچاري است. گرچه بنده دو سال قبل، طرحي جامع، جهت حفظ اين مختصر تهيه و با امضاي نمايندگان شمال، در دور دوم مجلس شوراي اسلامي، تقديم نخست وزير وقت کرده بودم و حتي در اين راه از حمايت برادر خوبمان جناب آقاي عطاءالله مهاجراني، معاون پارلماني ديروز نخست وزير و امروز شما برخوردار بودم، معظم له طرح ماده واحده و تبصرهاي مبني بر انتزاع سازمان چاي از وزارت بازرگاني (که به شکل نامادري عمل ميکند) و الحاق آن به وزارت کشاورزي (که مادر واقعي اوست) فراهم کرده و مصمم بوده که آن را به تصويب مجلس برساند، ولي به هر دليل اين کار هنوز انجام نگرفت و اين مختصر، آخرين دقايق حيات را سپري ميکند!! با توجه به عنايتي که جناب عالي به تقويت بخش خصوصي، بخصوص کشاورزي داريد و معتقديد با سپردن کار مردم به مردم، هم تا حدودي جلو تورم گرفته مي شود و هم اشتغال بيشتر به وجود ميآيد و هم انگيزه تلاش و رقابت در عرصه کالاي مرغوب افزايش مييابد و هم دولت براي سياستگذاري و کارهاي مهمتر، فارغ البالتر ميشود و... از اين رو، انتظار دارم دستور فرماييد: اين سيستم تار عنکبوتي انحصاري به شکل فعلي را از دست و پاي مردم کشاورز و کارخانهدار و مصرفکننده باز کنند، و مردم را در توليد و عرضه چاي آزاد بگذارند و اين سازمان را به عنوان هدايت و ارايه خدمات، زير نظر وزارت کشاروزي، که مادر حقيقي اين صنعت است، قرار دهند. البته برداشت محصول اين روزها پايان ميپذيرد و تا فصل برداشت محصول آينده حدود شش ماه وقت داريم. شما ميتوانيد ظرف مدت اين شش ماه مشکل قانوني ياد شده را اصلاح کنيد که در فصل برداشت سال آينده با برنامهاي حساب شده جلو برويم و دعاي کشاورزان و دستاندرکاران اين صنعت ارزشمند را بدرقه راهتان و روح مقدس مراد و مرشدمان، رهبر کبير انقلاب، امام امت - قدس سره - و فرزند برومندش، ولي امر مسلمين، حضرت آيتالله خامنهاي - مدظله - فرماييد. دمتم بخير. امضاء برادر شما: زينالعابدين قرباني، امام جمعه لاهيجان 68/7/25 محضر مبارک حضرت حجتالاسلام والمسلمين آقاي هاشمي رفسنجاني رييسجمهوري با کفايت جمهوري اسلامي ايران(دامت توفيقاته) بعدالتحيه و السلام؛ پيرو تلفنگرام مورخه 25/7/68 اينجانب به جنابعالي، در مورد معضلات چاي کشور و سوءمديريت سازمان چاي، اينک مجددا تصديع ميدهد: به بهرهبرداري چاي (سال) 69 سه ماه بيشتر باقي نمانده است، در صورتي که هنوز تکليف آن معلوم نشده که آيا بطور کل، جزء ابواب جمعي وزارت کشاورزي خواهد بود و يا آن که توزيع و واردات آن همچنان در دست وزارت بازرگاني باقي خواهد ماند؟ بديهي است اين حالت، از يک سو، به خاطر نامعلوم بودن خط مشي و سرنوشت، روحيه دلمردگي و عدم نشاط را براي همه دستاندرکاران اين صنعت ارزشمند، به وجود آورده است و از سوي ديگر، سرنوشت اين صنعت و کارخانهداران و کشاورزان و سياستگذاري آن را در هالهاي از ابهام قرار داده، که طبعا نابسامانيهاي فراواني را به دنبال خواهد داشت. از اين روي، با همه مشکلاتي که دولت محترم و مجلس شوراي اسلامي دارد، به خاطر اهميت قضيه، دستور دهيد: مجلس شوراي اسلامي لايحه مربوط به چاي را، که شور اول آن مبني بر انتزاع سازمان چاي از وزارت بازرگاني و الحاق آن به وزارت کشاورزي تصويب شده، هر چه زودتر (حداکثر ظرف يک - دو ماه آينده) شور دوم آن، مورد برسي قرار گيرد تا ضايعه و فتوري در مرحله برداشت پيش نيايد. لازم به تذکر است که سپردن تمام مسائل مربوط به چاي - از توليد تا توزيع - به وزارت کشاورزي اصلح به نظر ميرسد، زيرا اولا همانگونه که در قرآن مجيد فرموده: "لوکان فيهما الهه الا الله لفسدتا" اگر مسائل مربوط، تجزيه شود، هر وزارتخانه اي از ديدگاه خاصي به آن مينگرد و در باره آن سياستگذاري ميکند که طبعا ضايعاتي به دنبال خواهد داشت و ثانيا، هر کدام از توليد و توزيع لوازمي دارند که تفکيک آن و تنها از دريچهاي خاص به آنها نگريستن، مصالح واقعي اين صنعت را به خطر خواهد افکند و ثالثا، تقسيم مسئوليت و تفکيک آن، بطوري که مربوط به کشاورزي و توزيع مربوط به بازرگاني باشد، ممکن است که ارزش اين محصول را، تحتالشعاع روح تجاري و بازرگاني (نه مصلحت واقعي) قرار دهد!! عليهذا، با روح واقعبيني و حمايت خاصي که از شما در مورد کشاورزي و خودکفايي سراغ داريم، متوقعيم که ظرف مدت ياد شده، تکليف اين سازمان را بطور کل، تعيين و آن را با تمام ابواب جمعي آن، به مادر حقيقياش، وزارت کشاورزي، ملحق فرماييد و دعاي خير کشاورزان، کارخانهداران، مصرفکنندگان و همه دستاندرکاران اين محصول ارزشمند را بدرقه راهتان و گرهگشاي مشکلات دولت کريمهتان قرار دهيد. والسلام. دمتم بخير. برادر شما: زينالعابدين قرباني، امام جمعه لاهيجان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 461]
-
گوناگون
پربازدیدترینها