واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
هفته گذشته پاپ بندیکت شانزدهم-رهبر کاتولیک های جهان- به اردن و فلسطین اشغالی سفر کرد. این دوازدهمین و البته مهمترین سفر خارجی وی به شمار می آید. هرچند پاپ سعی کرد تا سفر خود را یک سفر مذهبی و غیرسیاسی جلوه دهد، اما وی پای در منطقه خاورمیانه گذاشته بود؛ جایی که دین و سیاست درهم آمیخته است و مهمتر آن که موجودیت یک رژیم جعلی و بنا شده بر خون هزاران بی گناه را تائید کرده بود. رهبرمذهبی مسیحیان گرچه تلاش می کند تا وانمود نماید که از دنیای سیاست دوری جسته و تنها به امور کلیسا براساس تعالیم آئین مسیحیت می پردازد، اما موضع گیری های واتیکان طی سالهای گذشته نشان می دهد که پاپ در بسیاری از رویدادهای سیاسی جهان وارد شده و خواسته یا ناخواسته مقام مذهبی و اجتماعی خود را در جهت مطامع سیاسی سیاستمداران و قدرت های استکباری جهان خرج کرده است. از سوی دیگر سفر پاپ به خاورمیانه با استقبال مردم کشورهای مسلمان مواجه نشد. رهبر 82 ساله کاتولیک های جهان، 3 سال پیش در دانشگاه رگنسبورگ آلمان طی یک سخنرانی توهین آمیز، اسلام را برخلاف مسیحیت، دینی دانست که کمتر از منطق پیروی می کند و به تقلید از کتاب امپراطوری بیزانس ضمن اهانت به پیامبر اسلام(ص)، مدعی شد که «جهاد» در اندیشه اسلامی تبلور خشونت و مغایر با روش الهی و منطق است! اگرچه بعدها پاپ به علت اعتراض گسترده مسلمانان، از اینکه اظهاراتش موجب آزردگی خاطر آنان شده ابراز تاسف کرد، اما مسلمانان خصوصاً علما و بزرگان دنیای اسلام تاسف پاپ را کافی ندانسته و خواهان عذرخواهی رسمی وی به خاطر جریحه دار کردن احساسات مذهبی جهان اسلام و مباحثه علمی با او در حضور داوران بی طرف شدند؛ کاری که هرگز از سوی وی اتفاق نیفتاد. البته وی قبل از احراز مقام پاپی نیز به عنوان کاردینال کلیسا بارها در برابر گسترش گفتگو با دنیای اسلام مقاومت کرده و حتی در مقام مخالفت با پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا، اسلامی بودن این کشور را بهانه کرده و پیش از این موضع ضد اسلامی خود را ثابت کرده بود. پاپ در مرحله اول سفر خود به اردن و ظاهراً برای زیارت اماکن مقدس این سرزمین که منسوب به حضرت مسیح(ع) است، می رود اما، «زیارت» ظاهر قضیه است. وی طی سخنانی در برابر روسای دانشگاهها، دیپلمات ها و جمعی از علمای مسلمان بار دیگر دین را عامل خشونت معرفی می کند و می گوید: «این تحریکات ایدئولوژیک دین بوده که بارها -گاه با اهداف سیاسی- تنش ها، شکاف ها و حتی خشونت در جامعه را باعث شده است»! سفر به اردن و سخنانی از این دست در واقع تایید فرضیه جورج بوش است. وی طی نظریه ای که سعی داشت جای پای آمریکا و همراه همیشگی اش اسرائیل را در خاورمیانه محکم کرده و زمینه سلطه گری آنان را بیش از پیش فراهم نماید، کشورهای منطقه را به کشورهای «معتدل» و «تندرو» تقسیم کرده بود. در معادلات و مناسبات سیاسی مدنظر بوش، کشورهای معتدل آنهایی بودند که از سیاست های غرب در منطقه پیروی و حمایت کرده، از روند- به اصطلاح- صلح خاورمیانه پشتیبانی می کنند و در واقع از دوستان صمیمی غرب- به ویژه آمریکا- به حساب می آیند. طبیعتاً در نقطه مقابل، کشورهایی که این چنین نبوده و سرسپرده غرب نباشند، تندرو شمرده می شوند. پاپ پیش از سفر به فلسطین اشغالی به اردن می رود. کشوری که با رژیم غاصب اسرائیل روابط دیپلماتیک داشته و در پرونده صلح خاورمیانه رد پای مشخص و پررنگی دارد. هیچگاه از روند مبارزات مردم مسلمان فلسطین-چیزی که از نظر غربی ها افراط به حساب می آید- حمایت نکرده و از کنار قتل عام مردم مظلوم غزه به راحتی گذشته است. آیا سفر به کشوری که وقتی روسای جمهور آمریکا سخن از اعتدال در خاورمیانه می کنند، آن را الگوی کشورهای معتدل برمی شمارند، اعتدالی که معنایی جز کرنش در مقابل غرب و پذیرش غده سرطانی اسرائیل ندارد، سفری سیاسی نیست؟ پس از آن، پاپ وارد فلسطین اشغالی شد. واقعیت آن است که این روزها رژیم صهیونیستی بیش از هر زمان دیگر به سوپاپ های این چنینی نیاز دارد. روی کار آمدن دولت افراطی نتانیاهو در اسرائیل که عملاً خود را به هیچیک از توافقات صلح فلسطین پایبند نمی داند، شدیداً علیه فلسطینی ها موضع گرفته و دنبال بهانه ای است تا بار دیگر شعله های جنگ را در منطقه برافروزد، وجهه این رژیم را در سطح جهان تنزل داده و بر شمار مخالفانش افزوده است. از سوی دیگر مدتی است روابط اسرائیل و اتحادیه اروپا رو به تیرگی نهاده. اروپا خواهان آن است که اسرائیل به تعهدات رهبران پیشین خود در ارتباط با صلح و تشکیل دو کشور مستقل فلسطینی و اسرائیلی وفادار بماند، اما دولت جدید افراطی رژیم صهیونیستی حاضر به پذیرش آن نیست. سفر پاپ به اسرائیل می تواند تا حدود زیادی از این فشارها بکاهد و برگ برنده ای در دست این رژیم به حساب آید، چرا که حالا می تواند ادعا کند علیرغم مخالفت اروپا با رویه فعلی دولت اسرائیل، میزبان رهبر بزرگ دینی و مذهبی اروپاییان است و بدین ترتیب اهرم فشار را خود در دست گیرد. پاپ با سفر به اراضی اشغالی می خواست دل صهیونیست ها را نیز درباره خود بدست آورد. چرا که یک بار با دفاع از پاپ دوازدهم که در دوران جنگ جهانی دوم، یهودی ها او را به خاطر اعلام بی طرفی راجع به کشتار یهودیان، یک کشیش طرفدار نازی و هیتلر می شناسند، خشم یهودیان را علیه خود برانگیخت و چندی پیش نیز کشیشی را که اساساً منکر هولوکاست شده بود عفو کرد؛ موضوعی که باعث تنش میان واتیکان و تل آویو شد. همچنین پاپ اصالتاً آلمانی است و سوابقی در جنگ جهانی دوم در یکی از واحدهای ارتش آلمان نازی دارد که موجب شده یهودیان اسرائیلی دیدگاه خیلی دوستانه ای نسبت به او نداشته باشند. شاید به همین دلیل بود که پاپ به محض ورود به فرودگاه بن گوریون اسرائیل از آنان دلجویی کرده و اظهار می کند: «شکی ندارم که آنچه درباره هولوکاست گفته می شود درست است و 6 میلیون انسان بی گناه در سوء تفاهمی تاریخی قربانی برخی افکار موهوم شده اند»! بعد از آن وی از موزه هولوکاست دیدن می کند، بر سنگ یادبود قربانیان - فرضی- هولوکاست دسته گلی اهدا می کند، با نجات یافتگان از این ماجرای خیالی دست می دهد و می گوید: «برای آمرزش آنها نماز می گزارم و از ملت های جهان می خواهم به دور از اختلافات زبانی، نژادی و ملیتی برای سعادت بشر و جلوگیری از تکرار هولوکاست دعا کنند.» همه این دلسوزی های یک رهبر بزرگ مذهبی که نماینده بیش از 3 میلیارد مسیحی در جهان است، در حالی صورت می گیرد که در جریان جنگ خونین غزه و نسل کشی انسانهای مظلوم و بی دفاع سرزمین فلسطین بویژه زنان و کودکان، سکوت اختیار کرده بود و هرگز این جنایات را محکوم نکرد. پاپ همچنین به منظور حمایت از محمود عباس به رام الله می رود جایی که مهره آمریکا در خاورمیانه و متحد رژیم صهیونیستی در سرزمین های اشغالی، بر کرانه باختری حکومت می کند. به دیدار خانواده گلعاد شالیط - نظامی صهیونیستی اسیر گروههای مقاومت فلسطینی- رفته و در حالی با آنان ابراز همدردی می کند که دهها هزار اسیر فلسطینی حتی زنان و کودکان در زندان های رژیم غاصب اسرائیل زیر شکنجه و در بدترین شرایط روزگار می گذرانند. حتی در سخنرانی هایش به جای «بیت المقدس» از واژه «اورشلیم» استفاده می کند تا نشان دهد که از سیاست های غاصبانه رژیم صهیونیستی نیز غافل نیست و به آرمانهای ادعایی صهیونیزم اعتقاد دارد. پاپ به رغم دعوت رسمی گروهی از اسقف ها و کشیش های کاتولیک ساکن غزه، حتی حاضر نشد قدم در این منطقه جنگ زده بگذارد و با چشم پوشی از نسل کشی که در این سرزمین در مقابل دیدگان خود و میلیاردها انسان دیگر اتفاق افتاده، درصدد اثبات و تایید هولوکاست و نسل کشی 60 سال پیش یهودیان برآمد! پاپ چشمان خود را به روی واقعیتهای فلسطین و فجایعی که رژیم نژادپرست اسرائیل علیه مردم مظلوم و بی دفاع این سرزمین مرتکب می شود به راحتی بست، اما اگر گوشهای خود را باز می گذاشت، حتماً صدای بولدوزرهایی که اماکن مقدس و خانه های فلسطینی ها را در قدس شریف تخریب می کردند تا پایه های حکومت غاصبانه اسرائیل را محکم کنند و ضجه مادران داغدار و کودکان بی پناه را از پشت دیوارهای حایل، می شنید. سفر پاپ نه تنها سفر یک سفیر صلح نبود بلکه تلاش برای تأیید جنایات 60 ساله صهیونیست ها و رسمیت دادن به اشغال سرزمین مادری فلسطینیان است. حمید امیدی /1001/ منتظر اخبار ، انتقاد و پیشنهاد های شما هستیم :
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 383]