واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: رييس انجمن صنفي هنرمندان سفالگر خراسان رضوي: هيچ هنرمند سفالگري در استان بيمه نشده است جايگاه سفال خراسان در صادرات و توليد بخش داخلي صفر است
خبرگزاري دانشجويان ايران - مشهد
سرويس: صنايع دستي
رييس و دبير انجمن صنفي هنرمندان سفالگر خراسان رضوي اعتقاد دارد: با روند در پيش گرفتهشده در رشتهي سفال، اين هنر منسوخ ميشود.
نسرين ملازم در گفتوگو با خبرنگار بخش صنايع دستي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خراسان رضوي، با بيان اين مطلب كه سفالگري را بايد جزو شغلهاي خاص درنظر گرفت، اظهار داشت: سفالگري از لحاظ فيزيكي بسيار سنگين است و فرسايش فيزيكي بسياري براي اشخاصي كه در بخش لعاب و ساخت ظرفها و حجم كار ميكنند، به همراه دارد.
وي با اشاره به اينكه هنرمندان سفالگري بايد بيمه شوند و تحت حمايت قرار گيرند، گفت: در زمينهي بيمهي هنرمندان، هيچ اقدامي ازسوي مسؤولان انجام نشده و هيچ هنرمند سفالگري در اين مدت، در استان خراسان رضوي بيمه نشده است.
ملازم با اشاره به توانايي استان خراسان رضوي در زمينهي سفال، ادامه داد: كمتوجهي مردم و مسؤولان موجب شده است كه هنرمندان اين رشته با اعتماد كمتري به فعاليت مشغول باشند.
اين پژوهشگر حوزهي صنايع دستي با بيان اينكه هنر سفال در استان خراسان رضوي بسيار كمرنگ است، افزود: سفال خراسان بسيار ضعيف است و بخشهايي كه براي احياي اين هنر كار مي كنند، لزوما به حمايتهاي دولتي نيازمندند.
وي با بيان اين مطلب كه جايگاه سفال خراسان در صادرات و توليد بخش داخلي صفر است، اظهار كرد: در بخش داخلي بهدليل نامناسب بودن خاك و فرآوري نشدن آن، به هيچ وجه دربارهي صادر كردن كالايي از استان خراسان نميتوان فكر كرد.
اين هنرمند صنايع دستي بيان كرد: سفالگرهاي سنتي بايد خاك را بهدليل ناخالصي كه دارد، مقداري تغيير دهند تا روند توليدشان به روند توليد روز برسد و بايد نوع بستهبندي را بهصورت معقول انجام داد تا مردم از آن بتوانند استفاده كنند.
وي در ادامه گفت: اگر اين شاخصها در كار درست بهكار گرفته شوند، شاخصهاي بعدي به تناسب آن، درست انجام ميشوند، يعني اگر هنرمندان يك كارگاه خوب خاك داشته باشند و استاد كار آن داراي تجربه و با هنر كاملا آشنا باشد و يك خط توليد با خاك خوب، لعاب و بستهبندي مناسب راهاندازي كند، در آن صورت مردم را با هنرمند و نگاه او به هنر و نحوهي استفاده از اثر ميتوان آشنا كرد و سپس با شناخت لازم، آن اثر را به كشورهاي ديگر ميتوان فرستاد.
رييس انجمن صنفي هنرمندان سفالگران خراسان رضوي با اشاره به اين نكته كه استان خراسان رضوي حتا گام نخست را هم برنداشته است، تصريح كرد: توليدات داخلي استان خراسان رضوي ضعيفاند.
وي مشكل بزرگ سفالگران را درحال حاضر، خود كمبيني هنرمندان اين رشته دانست و ادامه داد: ما نخست بايد اين فرهنگ خود كمبيني را از بين ببريم و كمك كنيم تا آنها راههاي جديد را پيدا كنند. بايد به هنرمندان كمك مالي شود و تعداد نشستهايي كه با هنرمندان گذاشته ميشوند، افزايش يابند و از همه مهمتر بايد به پيشكسوتان اين رشته توجه شود.
اين هنرمند رشتهي سفالگري اظهار داشت: اكنون در بخش هنري استان خراسان رضوي با تلاش افرادي بهصورت شخصي و براساس علاقهاي كه داشتهاند، اقداماتي شده است؛ اما بهصورت جدي و پررنگ نبوده است. بنابراين نميتوان گفت كه اين هنر را نسل حاضر بهعنوان ارمغاني براي نسل آينده ميتواند باقي بگذارد.
ملازم بيان كرد: طرحهاي امروز به هيچ وجه تصاويري نيستند كه بازگوكنندهي اتفاقهاي امروزي باشند. بيشتر طرحها غربي و طرحهاي ايراني بسيار كماند. اگر هم طرح ايراني در اثري استفاده شده است و تغييراتي روي آن انجام شده، تغييراتي نيست كه تفكري پشت آن باشد يا دربارهي آن پژوهشي شده باشد.
اين پژوهشگر رشتهي سفالگري گفت: بسياري از طرحهاي بهكار گرفتهشده در گذشته، شكل حيوانات و عناصر واقعي نيستند، بلكه نماد و خطي از آن عناصرند و اين خط براي تمام افرادي كه در آن دوره زندگي ميكردند، آشنا بوده است. شايد اين طراحي خيلي زيبا و ماهرانه بهنظر نيايد؛ ولي اكنون تكرار آن حركت و آزادي قلمي بهكار گرفتهشده روي اثر واقعا براي نسل امروز مشكل است، چون آنقدر در چارچوبهاي خاص قرار گرفته است كه ديگر آزادي عمل در كارهاي خود ندارد.
وي افزود: امروزه در بيشتر كارها، نقشهاي ايراني ديده ميشوند؛ اما دچار تغييرات فرهنگي شدهاند، بهعنوان نمونه، طرح و نقش يك پرنده را كه به نيشابور و قرن هفتم هجري قمري متعلق است، اكنون نيز كار ميكنند؛ اما در كنار آن پرنده، يك طرح اروپايي نيز كار كردهاند كه هيچ هماهنگي ميان اين تصاوير نميتوان پيدا كرد، چون شخصي كه اين طرح را كار كرده، به آن شيوه كار كردن را نتوانسته است، بشناسد و آن عنصري را كه در گذشته مشاهده ميشد، نتوانسته است، ببيند. اگر آن عنصر خوب ديده شود، تصاوير ذهني امروز ايراني را بهراحتي در كنار تصاوير قديم ميتوان جا داد.
ملازم يادآور شد: استان خراسان رضوي يكي از قطبهاي بزرگ در رشتهي سفال است، بهطوري كه از نقشمايههاي قديمي آن، بسيار زيبا براي مصرف روز و طراحي ميتوان استفاده كرد. بخش بزرگي از سفالينههاي تاريخي ما به دورهاي مربوط ميشود كه راه ابريشم وجود داشته است؛ اما با گذشت زمان و تغييراتي كه صورت گرفتهاند، ديگر نگاه آزاد هنرمندان اين رشته از بين رفته است.
وي با اشاره به اينكه چيزي كه اكنون براي سفال مهم است، احيا كردن سفال سنتي و بومي استان خراسان است، توضيح داد: اين سفال در كشورهاي خارجي ميتواند مورد توجه باشد. نقش خورشيدي كه در گناباد در قديم استفاده ميشد، هنوز هم نقشي است كه دربارهي آن ميتوان بحث كرد و بهلحاظ هنري به ابعاد تازهي آن پرداخت.
اين هنرمند گفت: معمولا تصاويري كه از قديم وجود دارند، براساس نوع موقعيت جغرافيايي، ديني و فرهنگي بوده است، بهعنوان نمونه در يك منطقهي خشك و بياباني كه آفتاب سوزان بيشتر بوده، نقش آفتاب بيشتر استفاده ميشده است و هر كدام از اين نقوش، نمادي براي آن گروهي كه كار ميكردند، بودهاند.
رييس انجمن هنرمندان سفالگر خراسان رضوي ادامه داد: بيشترين سفالگرهايي كه در استان خراسان مشغول فعاليتاند، در گناباد ساكن و حدود 22 سفالگر هستند. با يك گزارش كوتاه از مناطق مختلفي كه سفالگرهاي ما در آن مناطق مشغول بهكار بودهاند، مشخص شد كه سفال گناباد، سفال مرغوب و خوبي ميتواند باشد؛ ولي متأسفانه آن آثار آنچنان نيست كه حتا در نمايشگاههاي هنري داخلي بهنمايش گذاشته شوند.
به گفتهي او، وضعيت سفال گناباد در شرايطي است كه سفالگران اين منطقه كارگاههايي دارند كه داراي كوره است و بهراحتي با چرخ، انواع و اقسام ظرفها و شكلها را ميتوانند بسازند؛ ولي چون خاك و نوع لعابي كه استفاده ميكنند، نامرغوب است، آثار آنها نه براي هموطنانشان دلنشين است و نه براي صادر كردن مناسب است.
ملازم اظهار كرد: سفال خراسان، خاكي قرمز و رنگي گرم دارد و ارتباط بسيار خوبي ميتواند برقرار كند؛ اما بيتوجهيهايي كه هنرمندان و مسؤولان داشتهاند، سبب شده است كه اين هنر در حاشيه بماند.
وي معتقد است: اگر بهمدت يك سال آسيبشناسي شود و تعليم مختصري براي بهينهسازي مواد، نه بهينهسازي هنر هنرمند انجام شود، ميتوان گفت كه گناباد پربضاعتترين منطقه براي ساخت و ترويج سفال است.
اين پژوهشگر تأكيد كرد: بهدليل نامرغوب بودن خاكي كه در اختيار سفالگران است، آثاري را كه توليد ميكنند، بهراحتي به مصرف روز مردم نميتوانند برسانند. هنر اين هنرمندان بهعلت ناخالصي خاك، شرايط نامناسب كار كردن، بيتوجهي مسؤولان در هدايت هنرمندان به بهينه كردن مواد، نازيبا شده است و اين توليدات را بهعنوان فرهنگ هنري به مردم نميتوان معرفي كرد.
ملازم بيان كرد: بايد دست كم يك يا دو كارگاه سفال در كل استان وجود داشته باشد كه تمام توليدات آنها كاملا سنتي باشند؛ به اين معني كه گل و لعاب و حتا كورهها بهشيوهي سنتي درست شوند و بهصورت سنتي اداره شوند. اين حق هر هنردوست و هنرمندي است كه دست كم يك كارگاه را با حال و هواي پيشينيان ببيند.
او بيان كرد: انواع دستگاههايي كه در خدمت هنر هستند، خط توليد را ميتوانند افزايش دهند؛ ولي آيا اصل هنر هم به همان سرعت، تغيير و رشد ميكند؟ آيا بدون اينكه در سيستمهاي صنعتي حل شود، ميتواند پايدار بماند؟ بد نيست كه در كنار يك كارگاهي كه با دستگاههاي مدرن كار ميكند، دو يا چند كارگاه، ميراث ما و نوع فعاليت پيشينيان را نشان دهند.
وي ادامه داد: در تبريز اين كار انجام شده است؛ آنها يك موزهي زندهي سفال درست كردهاند. اين چنين نيازي در اين قطب كشور نيز احساس ميشود. زيبا ميشود كه ما هم فرهنگ خراسان و آن چيزي را كه در سير تاريخ، تغيير و تحول پيدا كرده است، بهصورت يك موزهي زندهي سفال ارايه دهيم. البته اين موزه حتما نبايد در مركز مشهد قرار داشته باشد، بلكه در يكي از شهرستانها ميتواند قرار گيرد تا براي آن شهرستان نيز جاذبهي گردشگري ايجاد كند.
اين هنرمند سفالگر خراساني گفت: در سفال بايد شالودهي نخست هميشه حفظ شود. اگر شالودهي نخست از بين رود و تمام سفال دگرگون شود، ديگر چيزي از سفال باقي نميماند و باز هم ناخواسته، هنر ما اسير فرهنگ بيگانگان خواهد شد و در نهايت، نسل آيندهي ما فقط تصاوير آن هنرها را خواهند داشت و ديگر هيچچيز از آن باقي نخواهد ماند.
ملازم در مقايسهي كاربرد و مصرف سفال در قديم و عصر حاضر، توضيح داد: مردم در قديم براساس نياز، به سفال رو ميآوردند و سفالها را براساس نيازهاي خود يعني پارچ، كوزه و ... ميساختند؛ اما اكنون مردم بيشتر سفال را بهصورت تزييني استفاده ميكنند، يعني در دكور داخلي يا در بخشي از نماي خارجي ساختمانها، آبنماها و ... سفال استفاده ميشود.
به گفتهي اين پژوهشگر حوزهي صنايع دستي، سفال مورد استفادهي همه ميتواند قرار گيرد و بهصورت روزمره در كنار تمام مردم باشد و با آنها در ارتباط باشد؛ اما به اين شرط كه فرهنگ استفاده از آن آموزش داده شود. اين فرهنگ بهمعني اين است كه مخاطب با حال و هواي سازندهي اثر در ارتباط باشد.
وي با بيان اينكه اگر روند امروز ادامه پيدا كند، در آينده، سفالگري فقط يك داستان ميشود، اضافه كرد: با صحبتها و نامهنگاريهايي كه با معاونت صنايع دستي انجام شده است، دربارهي ايجاد موزهي زندهي سفال در گناباد دست كم در حد صحبت توانستهايم، نگاه صنايع دستي را به اين موضوع جلب كنيم.
انتهاي پيام
جمعه 24 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 578]