واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: حملات اخیر سایت رجانیوز از سایت های حامی دولت به فرزندان شهید مطهری از جمله حجه الاسلام محمد مطهری با واکنش وی مواجه شده است . شفاف :این در حالی است که به نظر می رسد برخی رسانه های خاص با عبرت نگرفتن از فضای خاصی که تندروی های آنان در کشور ایجاد کرده است ، همچنان قصد دارند با دافعه حداکثری حتی اجازه طرح دیدگاه های استاد بزرگ شهید مطهری را هم از فرزندانش بگیرند . اما پرسش اساسی این است که تلاش برای سکوت فرزندان شهید مطهری و اجازه ندادن برای طرح دیدگاه های استاد مطهری به کجا ختم می شود ؟ وقتی فردی مانند محمد مطهری در مطلبی عالمانه و اخلاقی به نقد " مکتب ایرانی " می پردازد ، نتواند حرفش را بزند و نتواند دیدگاه شهید مطهری را مطرح کند ، نتیجه اش این می شود که افرادی بی منطق و تندرو در مطالبی غیر علمی به مخالفت احساسی و نه لزوماً عالمانه با " مکتب ایرانی " می پردازند که این دقیقاً به سود طراحان " مکتب ایرانی " است . در واقع مکتب اسلام را دو گروه به صورت همزمان و مانند دو لبه قیچی هدف گرفته اند . از یک سو طراحان " مکتب ایرانی " و از سوی دیگر افراطی های احساسی که خودشان حرفی برای گفتن ندارند و با " سیاست زدگی " محض به " آن که می گوید " توجهی نمی کنند و تنها دنبال این هستند که " چه کسی می گوید " .فرزند شهید مطهری از دیدگاه اینان نباید حرف بزند چون منتقد دولت بوده است و در انتخابات ریاست جمهوری دهم به احمدی نژاد رأی نداده است . این تمام منطقی است که عده ای از رسانه های افراطی دنبال می کنند و دقیقاً آسیبی که از این گروه به کشور و اسلام و نظام وارد می شود به مراتب بیشتر از دیگران است . چرا که به همه چیز از " منظر سیاست " می نگرند و سیاست زدگی آنان سبب می شود هیچ کس جز خودشان را قبول نداشته باشند و با هر حرفی حتی اگر نقطه مشترکی هم با آن داشته باشند مخالفت کنند . همین بلای خانمان سوز و اجازه ندادن برای طرح دیدگاه های عالمانه دیگران است که امروز سبب شده است ، عده ای به راحتی هر چه تمام و بدون هیچ منطق و پایه علمی سوار بر موج احساسات مردمی شوند و شعارهای بی معنا و حرف های بی سر وتهی مانند " مکتب ایرانی " را مطرح کنند . چون خوب می دانند که نیازی نیست حرفشان مبنای علمی داشته باشد ، کافی است حرفی را بزنند که تندروهای احساسی با آن مخالفت کنند و همین سبب جذب یک عده ای در داخل و خارج از کشور شود .بنابراین آنچه امروز در کشور از رشد جریان های انحرافی مشاهده می کنیم تنها حمایت یک فرد یا یک گروه از این جریان نیست ، بلکه خاموش کردن صدای عالمان و فرهیختگان و تاختن به هر چهره ای که همراهی صد درصد سیاسی با یک گروه افراطی ندارد ، علت اصلی به وجود آمدن خیلی از این اتفاقات است . آقایانی که امروز دادشان از " مکتب ایرانی " برخواسته و در هر کوی و برزن فریاد می زنند ، باید بدانند که عامل این اتفاقات خودشان هستند . خودشان بودند که هر وقت منتقدی ، عالمی ، فرهیخته ای و چهره ای که خواست حرفی بزند که با حرف آنان تطابق نداشت ، جلویش ایستادند و اکنون نیز حتی حاضر نیستند آنان عالمانه و منطقی به نقد " مکتب ایرانی " بپردازند . جالب اینکه اپوزیسیون خارج از کشور دریافته مهم نیست چه کسی چه حرفی را می زند ، مهم این است که آن حرف مورد نظر آنان زده شود حتی اگر فردی باشد که سال ها علیه او مطلب نوشته باشند . اکبر گنجی یادداشت می نویسد و در رادیو فردا و بی بی سی به صورت تلویحی و بعضاً آشکارا از برخی اتفاقات رخ داده طی هفته های اخیر حمایت می کند و به دیگر نیروهای اپوزیسون نیز می گوید که مهم نیست فردی که این حرف را می زند در صف مقابلمان بوده ، مهم این است که امروز حرف های مورد نظر ما را می زند . اما در چنین شرایطی عده ای در داخل کشور حتی اجازه طرح دیدگاه های شهید مطهری را نمی دهند .معلوم است که وقتی دیدگاه شهید مطهری مطرح نشود و فرزند شهید مطهری نتواند حرف بزند ، چه کسانی رشد می کنند . معلوم است که وقتی فیلسوفان و عالمان و دانشمندان نمی توانند درباره مکتب اسلام حرف بزنند ، یک مهندس مکانیک می آید و به تفسیر اسلام و مکتب ایران می پردازد . از اینرو نه تنها باید اجازه داد که امثال حجه الاسلام محمد مطهری حرفشان را بزنند بلکه رسانه ها باید تشویق کنند تا چنین افرادی وارد عرصه شوند و واقعیات را برای مردم بازگو کنند . اما به خاطر برخی بداخلاقی ها و تحریف ها و تهمت ها ، متن کامل پاسخ حجه الاسلام دکتر محمد مطهری را به سایت رجانیوز منتشرمی کنیم : باسمه تعالیسردبیر محترم سایت رجانیوزبا عرض سلام و احترام در مطلبی که تحت عنوان «کنایه به اسلام انقلابی امام، به بهانهي نقد مکتب ایرانی» در روز یکشنبه 18 اردیبهشت در آن سایت منتشر گردیده، نویسنده محترم اینجانب را به «تعریض به حضرت امام خمینی(ره)» متهم کرده است. ذکر نکات زیر ضروری به نظر می رسد: 1. اینجانب بنا نداشته و ندارم که به نقدهای غیرمستدل پاسخ دهم، اما چون مطلب فوق حاوی تهمتی آشکار و نارواست که درعنوان مطلب هم قرار داده شده و ممکن است برخی خوانندگانی را که به مطالب شما اعتماد دارند به اشتباه اندازد، ذکر توضیحاتی را لازم دیدم. البته انتشار نقد غیرمنصفانه در سایت شما و نسبت دادن اموری به اینجانب که هرگز نگفته ام مسبوق به سابقه است، که نمونۀ آن نوشتۀ محترمانه فردی به نام آقای سید عابدین نورالدینی در مطلبی تحت عنوان «نقد اظهارات دکتر محمد مطهری» است که پاسخ برخی از آن نسبتهای نادرست در مقاله ای به قلم آقای دکتر محمد کوکب در نوشتاری تحت عنوان «نقد مشفقانه به شیوۀ وطن امروز» قابل دسترسی است. 2. بنده که به «تعریض» به حضرت امام متهم شده ام چنین گفته بودم که شهید مطهری – همچنانکه صریحا در آثار ایشان آمده است - با تعبیر «اسلام انقلابی» مخالف بود و منبع آن را هم ذکر کرده بودم و این مطلب هیچ ارتباطی با حضرت امام نداشت. دلیل اشارۀ به این موضوع در مقالۀ «از ایران اسلامی تا اسلام ایرانی» این بود که به کرات دیده بودم که برخی طرفداران مکتب ایرانی مخالفت علما با آن را چنین تعبیر می کنند که آنان به نام ایران و ایرانی حساسیت دارند. در پاسخ چنین استدلال کرده بودم که همچنان که شهید مطهری خود انقلابی بود و در عین حال با تعبیر «اسلام انقلابی» مخالفت کرد، علمای کنونی نیز مشکلی با نام ایران ندارند ولی با چیزی به نام «مکتب ایرانی» سخت مخالفند. کجای این حرف - که اساسا ذکری از امام خمینی(ره) در آن نیست - تعریض به امام است؟! 3. جالب اینجاست که نویسنده خودش پاسخ خودش را داده است زیرا تأکید می کند که اسلام انقلابی مورد نظر شهید مطهری غیر از اسلام انقلابی به معنایی است که در کلام امام آمده است. بنابراین چگونه استناد به سخن شهید مطهری در انحرافی دانستن اسلام انقلابی «تعریض به امام خمینی» محسوب می شود؟ مخالفت شهید مطهری با اسلام انقلابی در مقابل کسانی بود که اسلام را صرفا دین مبارزه می دانستند و به ابعاد دیگر آن بی توجه بوده و با این تفسیر، اتحاد با مارکسیستها را توجیه می کردند و کاربرد اسلام انقلابی در کلام امام در جهت نفی اسلامی بود که بخواهد در جهت توجیه سازش با ستمگران به کار گرفته شود و این دو نگرش کاملا با یکدیگر سازگارند. 4. از سخن نویسندۀ محترم بالاخره به دست نیامد که توصیۀ ایشان چیست؟ آیا صفحات مربوط به اسلام انقلابی در کتب شهید مطهری ممنوع الاستناد است یا باید در چاپهای بعدی حذف گردد یا پیشنهاد سومی دارند؟ شاید مقصود این است که هر کس خواست مطلبی از شهید مطهری نقل کند باید در کنار آن در پرانتز حتما ذکر کند که اگر کلمه مشابهی در کلمات پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین (ع)، ائمه معصومین (ع)، علمای اسلام از صدر اسلام تاکنون و از جمله امام خمینی(ه) آمده، مقصود من تعریض به آنان نیست! 5. مطلب قابل ذکر دیگری که ارزش پرداختن داشته باشد در نوشتار نویسنده یافت نشد. اما همین مطالب پراکنده آزمایش جالبی برای دیدن میزان تبعیت سایتهایی امثال رجانیوز از رهبر بزرگوار پیش آورده است. باید دید با وجود توصیه های مکرر رهبر انقلاب به حفظ اصول اخلاقی، سایتهایی که مطلب قبلی شما را در متهم کردن بنده به تعریض به امام خمینی منتشر کرده اند جوابیه را نیز نشر می دهند یا خیر؟ 6. نمی دانم از کدام نویسنده باید تشکر کنم، زیرا این مطلب ابتدا به نام دیگری منتشر شد و بعد نام نویسنده به "سجاد فیاض" تغییر یافت! به هر حال کمترین لطف نویسنده در حق بنده، مصمم تر شدن در بیان مطالبی است که قصد دارم بنویسم زیرا هر چه فضای جامعه از حیث تهمت، آلوده تر باشد مسؤولیت بیشتری احساس می شود. دوستان عزیز رجانیوز! صمیمانه به شما توصیه می کنم کمی در نوع برخورد خود دقت فرمایید. فرض کنید حرف شما درست بوده و بنده پسر نوح و بی بصیرت باشم. حال این پسر بی بصیرت نوح، مطلبی را در نقد مکتب ایرانی نوشته است که شما هم در این جهت با او موضع مشترک دارید. آیا شما که انشاء الله دغدغۀ دین دارید باید سعی کنید او را جذب کنید یا چیزی را که اصلا در مقاله او نیامده به وی نسبت داده و او را ضد امام معرفی کنید؟ آیا بر اساس یک توهم یا افترا باید به او بگویید نقد مکتب ایرانی را «بهانه» قرار دادی تا به امام خمینی «کنایه» بزنی؟ آیا این معنای جذب حداکثری است که خود را مقید به آن می دانید؟ از طرف دیگر، شما که منتقدان خود را دائما به خاطر خوشحال کردن دشمن محکوم می کنید آیا ضد امام معرفی کردن فرزندان مطهری آن هم بر اساس یک توهم یا تهمت، دشمن را خوشحال نمی کند؟ در پایان به علاقمندان سایت رجانیوز که بسیاری از آنان جوانان متدین و انقلابی هستند تنها از جهت مسئولیت دینی توصیه می کنم که به صرف دیدن مطلبی در یک سایت آن را در وبلاگ یا سایت خود منتشر نکنند و ابتدا به اصل مطلبی که مورد انتقاد واقع شده مراجعه نمایند. انتشار اتهام در فضای اینترنتی به هیچ نحو جبران پذیر نیست. ابعادی از عواقب اینگونه گناهان اینترنتی درمقاله ای تحت عنوان «ایرانیان و خلوت اینترنتی» توضیح داده شده است. خداوند عاقبت همه ما را ختم به خیر فرماید. با تقدیم احترام،محمد مطهری 19 اردیبهشت 90
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 514]