واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: جامعه > دیدگاه ها - لیلی بروجردی طبق آمار رسمی، اگر سطوح مدیریت در کشور را به هفت طبقه تقسیمبندی کنیم، حضور زنان تا رده پنجم، کمتر از چهار درصد، در رده ششم که شامل رئیس گروه و اداره است 57 درصد و در ردیف هفتم 23 درصد است، بنابراین ما شاهدیم که زنان تا ردیف شش مدیریتی میآیند ولی در مدیریتهای کلان سهمی ندارند. در آستانه دهه چهارم انقلاب اسلامی که دهه پیشرفت و شکوفایی جمهوری اسلامی ایران میباشد ضروری است که دولت آینده به مسائل و مشکلات نیمه مهم جمعیت کشور یعنی «جامعه زنان و دختران جوان کشور» به صورت خاص و اصولی بپردازد. از آنجا که تصمیمات و اقدامات انجام شده در خصوص مسائل زنان در کشور با نوعی اعمال سلیقه و افراط و تفریط روبهرو بوده، ضروری است یک رویکرد مشخص مبنای عمل و تصمیمات دولتها در آینده قرار گیرد. رویکردی که هویت مستقل و برابر زن را در اجتماع به رسمیت شناخته و همزمان هویتی تکاملی و تعادلی برای او در خانواده قائل باشد. بر این اساس رویکرد «تناسب در حقوق و وظایف زن و مرد در خانواده و تساوی حقوق و تکالیف زن و مرد در اجتماع» میتواند راهگشای چالشها و پیچیدگیهای تصمیمگیری و برنامهریزی در این زمینه باشد. در بررسی برنامههای سوم و چهارم توسعه و برنامهریزیها و عملکرد مسئولان در گذشته نشان میدهد علیرغم دستاوردهای مثبت جامعه زنان در کشور، روند پیشرفت و پاسخ به مطالبات زنان با کندی و مشکلات و موانعی روبهروست که به ساختار ضعیف و کمبود تخصیص منابع برای برنامهریزی، پیگیری و نظارت بر اجرا برمیگردد. لذا ارتقاء ساختار و تثبیت تشکیلات امور زنان متناسب با مسائل و مشکلات پیشرو از اولویتهاست. با تحلیل وضعیت موجود زنان در کشور میتوان چالشها و مشکلات در این حوزه را به سه دسته تقسیم کرد. دسته اول مشکلات ساختاری و کارکردی، دسته دوم مشکلات ناشی از تحولات فرهنگی و اجتماعی است که منجر به تغییر نگاه و مطالبات و رفتار مردان و زنان در مقاطع سنی مختلف شده است و دسته سوم مشکلات ناشی از فشارهای محیط منطقهای و بینالمللی است. پیامدهای این مشکلات در سه سطح فردی، خانوادگی و اجتماعی به زنان جامعه آزار رسانده است. برای حل مسائل حوزه زنان لازم است از زنان فرهیخته و نخبه بهره جست. همچنین به منظور پوشش دادن به همه مسائل ایشان ضرورت دارد به مسائل عمومی حوزه زنان مثل خانواده، بهداشت، آموزش و پژوهش، مدیریت، حقوق و اشتغال و مسائل اقشار و صنوف از قبیل مسائل معلمان، روستاییان و عشایر، کارگران، ورزشکاران، هنرمندان و آسیبدیدگان اجتماعی توجه ویژه کرد. به منظور ایجاد رضایتمندی در بین زنان و دختران ایرانی که هر یک الگویی برای زنان مسلمان جهان هستند، لازم است امکانات و منابع کشور بصورت عادلانه و به دور از هرگونه تبعیض ناروا در اختیار زنان و دختران قانع و بزرگوار ایرانی قرار گیرد تا جبران ظلمی شود که در طول تاریخ به آنان روا شده و در مقدمه قانون اساسی به آن تصریح شده است. امروزه مشارکت روزافزون زنان در بیرون از خانه باعث تقویت حس اعتماد بنفس و استقلال و افزایش قدرت تصمیمگیری و برخورد مناسب با رویدادها و حوادث زندگی و اثر مطلوب بر روابط خانوادگی برجای گذارده است. در واقع زن با کار و فعالیت اجتماعی قدرت خلاقیت، کارآیی و استقلال بیشتری مییابد چرا که زن در ازاء دریافت وجه حاصل از فعالیت اجتماعی و همچنین تبادل اطلاعات علم و آگاهی و تعامل اجتماعی استقلالعمل بیشتری مییابد و بهتر میتواند در برابر مشکلات خانه و محیط کار تصمیمگیری و مداخله نماید. به طور کلی باید گفت هر چه زنان بیشتر وارد عرصه اجتماعی شوند به همان نسبت بحران هویت فردی و اجتماعی، افسردگی و انزواگرایی، بیزاری از نظام کنترل اجتماعی، بیاعتمادی و بدبینی به قوانین و قواعد حاکم بر جامعه در این قشر عظیم کاسته خواهد شد. هر فرد بر حسب موقعیت خویش در گروه و جامعه باید الگوهای عملی خاصی را رعایت کند، که به آن «نقش» میگویند. مجموعه حقوق و تکالیف هر نقش «انتظارات نقش» نام دارد. مهمترین مسئلهای که در اشتغال زنان باید مورد توجه قرار گیرد وجود نقشهای متعددی است که زنان باید به عنوان همسر و مادر و گرداننده خانواده به عهده گیرند. نقشهایی که در جامعه ما به صورت سنتی به آن نگریسته میشود و گاهی با نقش مدرن زن به عنوان یک فرد شاغل در خارج از خانه ناهماهنگ است. زنان شاغل در حالی که نقشهای دوگانهای را ایفا میکنند، در زمینه انجام وظیفه و مسئولیتهای ناشی از نقشهای خانگی و شغلی خود تا حد متوسطی دچار دوگانگی نقش میشوند. رئیس کمیته زنان و جوانان مجمع تشخیص مصلحت نظام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 383]