تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):آدم دين‏دار چون مى‏انديشد، آرامش بر جان او حاكم است. چون خضوع مى‏كند متواضع است. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816706174




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گليعاد، آبي بر آسياب دشمن


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

نظام جمهوري اسلامي ثمره نهضتي است كه يكي از شعارهاي رايج آن حمايت از مردم مظلوم فلسطين و مخالفت با صهيونيزم بوده است. چرا بايد در صدا وسيماي جمهوري اسلامي سريالي ساخته شود كه مفاهيم اساسي و بنيان‏برانداز صهيونيسم را ترويج مي‏كند؟   به گزارش راسخون ، سريال شش قسمتي "گيلعاد " يكي از توليدات صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران است كه داستان آن بدين شرح است: "بن‏هور بن‏گوريو " يك يهودي ايراني است كه در سال 1328 در پي تشكيل حكومت جعلي اسرائيل بنابر غليان احساسات ديني خود راهي اسرائيل مي‏شود تا آرمان‏هاي يهود را تجسم ببخشد. او به تازگي ازدواج كرده است و همسرش "ساره " حامله است؛ اما اهداف بن‏هور آن قدر براي او اهميت دارند كه او همسر حامله خود را رها مي‏كند و به اسرائيل مي‏رود. او حدوداً پس از 15 سال بازمي‏گردد در حالي كه ثروتمند و متمول گشته است و اهدافي در سر دارد. وي قصد دارد تا با خريد همه املاك يكي از محله‏هاي شهر، باشگاه جوانان صهيون را بنيانگذاري كند و نام آن را "گيلعاد " بگذارد. "فضلي "، پادوي بهايي بن‏هور، با وعده پرداخت پول، خانه همه اهالي محل را خريده است اما دو نقطه در محله هستند كه بن‏هور و فضلي هنوز نتوانسته‏اند آنها را به چنگ آورند. يكي زورخانه‏اي كه جوانمردي به نام "آق تراب " متولي آن است و ديگري كنيسه‏اي كه "خاخام هارون " رهبري آن را برعهده دارد. اين دو كه دوست صميمي يكديگر نيز هستند بن‏هور را از كودكي به خوبي مي‏شناسند و پشت به پشت در برابر او مي‏ايستند. بن‏هور در عين حالي كه به دنبال اهداف خود است به دنبال همسرش ساره نيز مي‏گردد. ساره پس از عزيمت بن‏هور به كشور جعلي اسرائيل، دينش را به اسلام تغيير داده و از همان موقع در بيرون شهر و در باغي مشغول به كار و زندگي است. او پس از تولد فرزندش "مراد "، براي ناشناخته ماندن او، سرپرستي او را به آق تراب مي‏دهد تا در صورت بازگشت احتمالي بن‏هور، بن‏هور نتواند مراد را از ساره جدا كند. مراد نيز نمي‏داند كه ساره، مادر او و بن‏هور، پدر اوست. تلاش بن‏هور براي تصاحب زورخانه و كنيسه هر روز بيشتر مي‏شود اما ايستادگي آق تراب و خاخام هارون نيز هر روز پررنگ‏تر مي‏شود. هنگامي كه بن‏هور مي‏بيند نمي‏تواند از راه صحيح اين دو نقطه را به ملكيت خود درآورد راهي ديگر در پيش مي‏گيرد. در ابتدا فضلي را مامور مي‏كند تا نوچه‏هاي "شعبان بي‏مخ " را اجير كند تا زورخانه را آتش بزنند. آنها اين كار را مي‏كنند؛ اما آق تراب از پاي نمي‏نشيند و تصميم مي‏گيرد كه دوباره چراغ زورخانه را روشن كند. از طرف ديگر بن‏هور به نزد خاخام هارون مي‏رود. خاخام هارون كه از كودكي سرپرستي بن هور يتيم را برعهده داشته است او را فرزند ابليس مي‏خواند. بن‏هور از خاخام هارون مي‏خواهد تا محل سكونت همسرش ساره را به او اطلاع دهد. خاخام هارون سرپرستي ساره را نيز در كودكي بر عهده داشته است چرا كه او نيز يتيم بوده است. اما خاخام از آن اطلاعي ندارد لذا بن‏هور بر او خشم مي‏گيرد و او را خفه مي‏كند؛ غافل از اينكه مراد از طبقه بالاي كنيسه در حال مشاهده ماجراست. بن‏هور با توجه به نفوذي كه در دولت دارد قتل خاخام را به گردن آق تراب مي‏اندازد. آق تراب كه يكي از انقلابيون 28 مرداد 1332 در برابر قداره‏بندهاي شعبان بي‏مخ بوده است بدين وسيله به زندان مي‏افتد و دولت سرپرستي زورخانه او را به شعبان بي‏مخ واگذار مي‏كند. بدين ترتيب، هم آق تراب از سر راه بن‏هور برداشته مي‏شود و هم زورخانه به راحتي به بن‏هور مي‏رسد. پس از دستگيري آق تراب، مراد جلوي بن‏هور را مي‏گيرد و به او مي‏گويد كه ماجراي قتل خاخام هارون را به چشم خود ديده است و بن‏هور را رسوا خواهد نمود. بن‏هور مراد را دنبال مي‏كند و مراد كه اخيراً فهميده است مادرش ساره و پدرش بن‏هور است از دست بن‏هور به سمت باغ ساره فرار مي‏كند تا به مادرش پناه برد. بن‏هور در زماني كه مراد را در باغ تنها گير مي‏اندازد با هفت‏تيري او را مي‏كشد. بن‏هور پس از مرگ مراد مي‏فهمد كه او فرزندش بوده است لذا به جنون مبتلا و راهي تيمارستان مي‏شود. با توجه به داستان فوق نكاتي كه لازم است در سير داستان و در پس‏زمينه و باطن اين سريال بدان‏ها اشاره شود بدين شرحند: 1- "گيلعاد " به ادعاي بن‏هور نام منطقه‏اي در دماوند است كه يهوديان در آنجا ريشه دارند و به مدت 800 سال در آنجا زندگي كرده‏اند (كه نويسنده اين سطور از صحت و سقم آن اطلاعي ندارد). و بن‏هور قصد دارد تا نام گيلعاد را در محله شخصيش زنده كند. به راستي چه لزومي دارد كه مخاطب ايراني با نام گيلعاد و تاريخ آن (در صورت صحت) آگاهي يابد؟ آيا اين باعث نمي‏شود كه صهيونيست‏ها همان ادعايي را كه درباره فلسطين مظلوم دارند درباره اين منطقه و حتي كشور عزيزمان داشته باشند؟ شهيد مطهري در كتاب حماسه حسيني در سخنراني معروفي درباره اهداف صهيونيزم و غصب سرزمين فلسطين مي‏فرمايند: "... مرتب يهودي‏ها را [به فلسطين] فرستادند. همين كه عده زياد شد، اسلحه زيادي هم در ميانشان پخش كردند. بعد اينها افتادند به جان مسلمانان بومي، كشتند و زدند و بعد هم آواره كردند. پشت‏سر يكديگر، از كشورهاي اروپايي مهاجرت مي‏شد. آمدند و آمدند. اين يهودياني كه شما امروز اسمشان را مي‏شنويد: موشه دايان، زلي اشكول، گلدا ماير، زهرمار! آخر ببينيد اينها از كجاي دنيا آمده‏اند؟! مدعي هستند كه اين سرزمين، سرزمين ماست. امروز در حدود سه ميليون نفر مسلمان، آواره از خانه و زندگي‏شان هستند. هدف مگر تنها همين است كه يك دولت كوچك در آنجا تشكيل شود؟ خيلي اشتباه كرده‏ايد، خيلي همه اشتباه مي‏كنيم. او مي‏داند كه يك دولت كوچك، بالاخره نمي‏تواند آنجا زندگي كند، يك اسرائيل بزرگ كه دامنه‏اش از اين طرف شايد تا ايران خودمان هم كشيده شود. به قول عبدالرحمن فرامرزي اين اسرائيلي كه من مي‏شناسم، فردا ادعاي شيراز را هم مي‏كند، مي‏گويد شاعرهاي خود شما هميشه در اشعارشان اسم شيراز را گذاشته‏اند ملك سليمان! هر چه بگويي آقا! آن تشبيه است، مي‏گويد سند از اين بهتر مي‏خواهيد؟! مگر ادعاي خيبر را كه نزديك مدينه است، ندارند؟ مگر روزولت به پادشاه وقت عربستان سعودي پيشنهاد نداد كه شما بياييد اين شهر را به اينها بفروشيد؟ مگر اينها ادعاي عراق و سرزمين‏هاي مقدس شما را ندارند؟... " با توجه به سخنان ايشان و توجه به ديالوگ‏هايي كه بن‏هور در جمع هم‏كيشان خود دارد درمي‏يابيم كه ادعاي صهيونيست‏ها درباره خاك پاك ايران علناً در سريالي كه ساخته دست صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران است تبليغ مي‏شود. حقيقتاً هدف سازندگان اين سريال از زنده كردن نام گيلعاد و ترويج تاريخ يهود در ذهن مخاطب ايراني چيست؟ به فرض اگر بن‏هور نام باشگاه خود را "فرزندان داوود "، "بني‏اسرائيل " يا... مي‏گذاشت چه مي‏شد؟ 2- همچنين لازم به ذكر است كه نام اين سريال از "بن‏حور " به "گيلعاد " تغيير يافته است. اين تغيير نام دو نكته را دربردارد. "بن‏هور " نام يكي از قهرمانان اسطوره‏اي يهود است كه زرسالاران يهودي هاليوود تا به حال چند فيلم درباره زندگي او ساخته‏اند كه آخرين نسخه آن با هنرنمايي "چارلتون هستون " به يكي از شاه‏كارهاي تاريخ سينما تبديل شده است. ساخت اين فيلم نزديك به 10 سال طول كشيد و يازده جايزه اسكار را برد. استفاده از نام "بن‏حور " براي اين مجموعه تلويزيوني همان طور كه درباره واژه گيلعاد توضيح داده شد باعث مي‏شود كه مخاطب با اين قهرمان اسطوره‏اي يهود آشنايي پيدا كند؛ كه اهل فن مي‏دانند يكي از راه‏هاي ترويج عقايد و اعتقادات يك مذهب يا ملت ترويج و تبليغ نام بزرگان، قهرمانان و اسطوره‏هاي آنهاست؛ كه اين نام به گيلعاد تغيير پيدا كرد. اگرچه نويسنده مدعي است كه استفاده از نام بن‏هور براي شخصيت اول داستان هنوز به تبليغ و ترويج نام اين اسطوره يهودي مي‏پردازد اما از بار آن (به نسبت حالت قبل) كاسته شده است. لازم به ذكر است كه حساسيت‏هاي موجود در اين تغيير نام بي‏اثر نبوده است. نكته بعد اين است كه مسئولين محترم با تغيير نام اين سريال به گيلعاد از چاله بيرون آمده و به چاه افتاده‏اند. به نظر نويسنده انتخاب نام بن‏حور مانند تغيير آن به گيلعاد خالي از اهداف خاص نيست. 3- كساني كه با ادبيات سينماي صهيونيزم آشنايي دارند مي‏دانند كه نمايش رنگ قرمز در دل صحنه‏هاي سياه و سفيد به يكي از نشانه‏هاي بدبختي، بيچارگي و آوارگي دروغين يهود تبديل شده است. در فيلم مشهور فهرست شيندلر كه هنرمندانه مرثيه صنعت دروغين هولوكاست را سر مي‏دهد در سكانسي دختربچه‏اي (كه نهايت معصوميت و مظلوميت را به تصوير مي‏كشد) با پالتويي قرمز در دل تصاوير سياه و سفيد فيلم نشان داده مي‏شود. در چند سكانس بعد جسد او را با همان پالتوي قرمز مجدداً مشاهده مي‏كنيم. اين نوع ارائه بصري كه نمود فعالي در چشم و ذهن مخاطب دارد علاوه بر اين كه با تكرار به نماد آوارگي و مظلوميت يهود تبديل مي‏شود به شدت بر تاثر مخاطب مي‏افزايد. اين داستان را يك بار ديگر در فيلم Poet شاهد هستيم. در اين فيلم نيز شخصيت اصلي داستان كه يك دختر مظلوم يهودي است شنلي قرمز بر تن دارد. موضوع اين فيلم نيز مرثيه‏سرايي براي هولوكاست است. سوال اينجاست كه چرا از اين تصويرپردازي يهودي-صهيونيستي كه به نماد مظلوميت يهود بدل گشته است در سكانس‏هاي آغازين اين سريال (هنگامي كه بن‏هور در حال عزيمت به اسرائيل است) استفاده مي‏شود؟ آيا اين فرآيند خلق و تداعي معاني به چيزي جز خلق تصويري مظلوم از يهود در ذهن مخاطب منجر مي‏شود؟ و آيا اين مظلوميت دروغين همان هولوكاست نيست؟ نكات ديگري در همين قسمت‏هاي آغازين توجه متخصصين امر را جلب مي‏كند. در فيلم‏‏هايي كه پيرامون هولوكاست ساخته مي‏شوند، قطار و سيم خاردار به همراه موسيقي محزون از عوامل لاينفك تصويرپردازي هستند. اين عناصر را به وضوح در فيلم‏هايي مانند فهرست شيندلر، پيانست، آمن و سريال بن‏حور شاهد هستيم. 4- در ادامه نكته فوق بايد اشاره كرد كه در طول اين سريال، بارها و بارها بر مظلوميت، بدبختي و بيچارگي يهوديان در ايران تاكيد مي‏شود. بن‏هور همانند ساره از كودكي يتيم بوده است و توسط خاخام هارون بزرگ شده‏اند. بن‏هور علناً در طي ديالوگ‏هاي خود از آوارگي خود و يهود سخن مي‏راند و مي‏گويد كه در كودكي گرفتار انسان‏هاي بدي شده است! او كه در ايران نمي‏توانست به اهداف خود دست يابد از ظلم و بي‏عدالتي فرار مي‏كند و به اسرائيل مي‏‏رود. او دوباره بازمي‏گردد تا انتفام خود را بگيرد. آيا اين چيزها حكايت از يهودستيزي ايرانيان ندارد؟ آيا اين سريال ادعا نمي‏كند كه يهوديان در ايران وضعيت سخت و طاقت‏فرسايي داشته‏‏اند و در ظلم و بي‏عدالتي به سر مي‏برده‏اند؟ 5- مقايسه شخصيت‏هاي داستان كه هر كدام نماينده قشري هستند نيز خالي از لطف نيست. بن‏هور نماينده صهيونيست‏هاست. او مردي است كه عقايد مخصوص به خود را دارد و در پي تحقق آنهاست. او تا جايي كه مي‏تواند سعي مي‏كند در مسير تحقق اهدافش از وسايل مشروع و قانوني استفاده كند و جايي كه به مانع برمي‏خورد مسيري نامشروع و خلاف را برمي‏گزيند. او كاملاً با ادب و وزين هست و به هيچ كس توهين يا جسارت نمي‏كند. او حتي مي‏خواهد منزل "حاج رمضان " را به "عاليه " بازگرداند! در برابر او آق تراب به همراه نوچه‏اش "جعفر " قرار دارد. آنها نماينده مردم لوطي و جوانمرد هستند. اين دو نفر علي‏الخصوص جعفر تا به بن‏هور مي‏رسند با الفاظ زشت و نازيبا از او پذيرايي مي‏كنند اما بن‏هور در برابر آنها واكنش بدي نشان نمي‏دهد. به نظر نويسنده اگر پيش‏زمينه ذهني مخاطب از شرارت صهيونيزم و صهيونيست نباشد براي او جاي سوال است كه چرا آق تراب و جعفر اين قدر با بن‏هور به بدي برخورد مي‏كنند؟ چراكه بن‏هور با رضايت اهالي محل خانه‏هاي آنها را مي‏خرد. جعفر (كه خود را لوطي مي‏داند) نه‏تنها با بن‏هور، كه حتي با خانواده خود نيز به طرز زننده‏اي برخورد مي‏كند. او هنگامي كه متوجه مي‏شود خواهرش به دانشگاه مي‏رود داد و قال گسترده‏اي راه مي‏اندازد. در ضمن نقش بن‏هور با بازي آقاي "حسين ياري " گره خورده است. بازيگري كه مخاطب ايراني اغلب با چهره مثبت او در فيلم‏ها و سريال‏ها آشنايي دارد و اين امر منجر به محبوبيت او در نزد مخاطب يا كم‏رنگ شدن وجهه منفي او مي‏شود. چرا بن‏هور كه در حدود 15 سال در فلسطين اشغالي به سر برده است هيچ‏گاه از فعاليت‏هاي صهيونيست‏ها در اسرائيل مانند كشتن مسلمانان و آواره ساختن آنان و تخريب خانه‏هايشان سخن نمي‏گويد؟ به راستي چرا؟ 6- كار بن‏هور براي دستيابي به اهدافش رونوشتي از نقشه شيطاني صهيونيزم در خريد زمين‏هاي فلسطين توسط يهوديان در سال‏هاي قبل و بعد از جنگ جهاني دوم است؛ اما اين سريال به صورت كامل به اين موضوع نپرداخته است و ابهاماتي را در ذهن مخاطب باقي مي‏گذارد. بن‏هور در اين سريال از طريق وكيل خود خانه‏ها را معامله كرده و خريده است. مردم نيز در مرحله ابتدايي از فروش خانه‏هاي خود هيچ اعتراضي ندارند. اما به علت اينكه بن‏هور در پرداخت پول آنها تعلل مي‏كند جمع مي‏شوند و اعتراض مي‏كنند. به راستي اگر بن‏هور همه خانه‏ها و املاك محله مذكور را با رضايت كامل مالكين و با مبلغ خوبي مي‏خريد ديگر اشكالي به كار او مي‏شد گرفت؟ و ذهن مخاطب بدين وسيله همين سوال را در مورد فلسطين مطرح مي‏كند. اگر يهوديان زمين‏هاي فلسطين را خريده‏اند آيا حق ندارند كه حكومتي در آن براي خود تشكيل دهند؟ اين سريال منجر به چنين ابهاماتي مي‏شود. 7- يكي از خطرناك‏ترين تفكراتي كه در اين سريال ترويج مي‏شود پلوراليزم ديني است. ساره همسر بن‏هور، زني است كه به استدلال و دليل عقلي و منطقي دين خود را تغيير نداده است بلكه تنها، ظلمي كه بن‏هور در حق او روا داشته است باعث مي‏شود كه او دين خود را تغيير دهد. علاوه بر اين خاخام هارون و آق تراب كه هر دو عليه بن‏هور در يك جبهه هستند دوست صميمي يكديگرند و حتي خاخام هارون، زني را براي دريافت كمك به نزد آق تراب مي‏فرستد. ثالثاً كنيسه خاخام هارون كنيسه‏اي است كه مراسم عبادي به صورت مداوم در آن برگزار مي‏شود اما در سريال هيچ خبري از مسجد و محراب و روحاني نيست. جالب است كه اعمال عبادي يهوديان در اين سريال شباهت زيادي به اعمال عبادي مسلمانان در مسجد دارد. نوسنده هيچ تضاد و عنادي با هم‏وطنان يهوديش ندارد اما با توجه به موارد فوق نويسنده به جرات ادعا مي‏كند كه در اين سريال نه تنها اسلام هيچ برتري عيني و عملي‏اي بر يهوديت ندارد بلكه يهوديت و مظاهر آن راست‏تر و پاك‏تر و بيشتر به نمايش درمي‏آيند. در اين سريال يهوديت نيز مذهبي است كه شباهت زيادي با اسلام دارد و مخاطب تفاوتي را در اهداف و حقانيت آنها نمي‏بيند. هر دو حقند! 8- معمول است كه در پايان يك ماجرا (چه قصه باشد چه فيلم يا سريال) نتيجه كلي آن حاصل مي‏شود. در سكانس‏هاي پاياني اين سريال بن‏هور فرزند خود را مي‏كشد و بدين وسيله داستان فيلم جمع‏بندي و نتيجه كلي فيلم كه همان خبث طينت بن‏هور است حاصل مي‏شود. اما اين جمع‏بندي و نتيجه‏گيري محل تامل است. نتيجه‏گيري پاياني اين سريال، صد در صد احساسي است و ربطي به صهيونيزم ندارد. در واقع بن‏هورِ فرزندكش، بد است، نه جريان صهيونيزم. براي بدي صهيونيزم نتيجه‏گيري و استدلال محكمي در فيلم به كار گرفته نمي‏شود. 9- بقيه جرايمي كه بن‏هور مرتكب مي‏شود نيز به صهيونيزم ربطي ندارد البته اين سخن بدان معنا نيست كه صهيونيزم آنها را مرتكب نمي‏شود. آتش‏اندازي در يك مكان، كشتن يك پيرمرد، كشتن فرزند و... همگي جرايمي هستند كه اختصاصي به صهيونيزم ندارند و در فيلم‏ها و سريال‏ها يا حوادث روزنامه‏ها به طور روزمره با آنها برخورد مي‏كنيم. آنچه به صهيونيزم اختصاص دارد نژادپرستي، اعتقاد برگزيدگي قوم يهود، قتل انبياء، تجاوز به فلسطين و تلاش براي برقراري حكومت يهودي بر عالم، ترويج اعتقادات و عقايد باطل مانند خرافات، سكس و... در ميان مردم جهان است. كه همه اين موارد ناديده گرفته مي‏شود و شرارت و وجه منفي جريان پرخطر صهيونيزم به سطح يك گروه يا فرد تبه‏كار در قالب بن‏هور تنزل پيدا مي‏كند. 10- نكته ديگري كه بايد بدان اشاره شود اين است كه آق تراب كه چهره به ظاهر مثبت فيلم است در مبارزات 28 مرداد 1332 عليه قداره‏بندهاي شعبان بي‏مخ مبارزه كرده و به زندان افتاده است. اما در اين ميان هيچ نامي از حضرت آيت الله كاشاني و روحانيت مبارز كه رهبري اين نهضت را برعهده داشتند نمي‏شود. به جاي مسجد زورخانه و به جاي روحاني، لوطي‏هايي قرار گرفته‏اند كه شاخ سبيلشان از بناگوش دررفته است. در اين سريال حتي يك روحاني نيز ديده نمي‏شود. آيا تاريخ ايران حقيقتاً به همين شكل بوده است؟ جالب اينجاست كه همان طور كه گفته شد تنها دو نقطه در محله وجود دارند كه بن‏هور نمي‏تواند آنها را بخرد؛ زورخانه و كنيسه! فلذا يا مسجدي در محل مذكور وجود نداشته و يا اگر بوده، بن‏هور آن را خريده است! آقاي سليمي نمين كه مشاور تاريخي اين سريال هستند چه پاسخي براي اين سوال دارند؟ 11- سوال ديگر من از آقاي سليمي نمين به شرح زير است: شهيد مطهري در سخنراني مشهور خود عليه صهيونيزم -كه در بالا به قسمتي از آن اشاره شد- مي‏فرمايند: " ...ما چه جوابي در مقابل اسلام و پيغمبر خدا داريم؟ آيا چند روز پيش در روزنامه نخوانديد كه در سال گذشته يهوديان ساير نقاط دنيا، نه يهودياني كه فعلاً شناسنامه اسرائيلي دارند، پانصد ميليون دلار براي اينها فرستادند كه با اين پول‏ها فانتوم بخرند و بر سر مسلمانان بمب بريزند؟! شنيده‏ام يهوديان ايران خودمان در سال گذشته معادل پول دو فانتوم فرستادند. سي و شش ميليون دلار پول از يهوديان ايران خودمان براي آنها به عنوان كمك رفت... " نويسنده مجدداً تاكيد مي‏كند كه مشكلي با يهودياني كه بر مسلك راستين موسي كليم الله هستند ندارد اما بهتر نبود كه از يهودياني كه شهيد مطهري بدان‏ها اشاره مي‏كند نيز در كنار خاخام هارون (كه نماينده يهوديان راستين است) سخني به ميان مي‏آمد؟ آيا يهودياني كه به اسرائيل كمك‏هاي مالي مي‏كردند و مي‏كنند در ايران زندگي نمي‏كنند؟ به نظر نويسنده همان طور كه از متن سريال پيداست همه يهوديان اين سريال به جز بن‏هور افرادي عليه صهيونيزم هستند. بهتر است واقع‏گرا باشيم. 12- يكي از نكات منفي ديگر اين فيلم اين است كه به كرات تنها شدن زن و مرد نامحرم را در يك منزل نشان مي‏دهد. عاليه و جعفر، و عاليه و بن‏هور در خانه‏اي خلوت كرده و با يكديگر صحبت مي‏كنند. جالب اين است كه عاليه به نشانه جوانمردي و شيرزني، به همراه دخترعمويش "شايسته "، به درون منزل بن‏هور مي‏رود كه الواتي كه تا ديروز آنها را اذيت مي‏كردند در آنجا حضور دارند! البته اين تصاوير ناشايست در توليدات صدا و سيما كم نيستند. اكنون روي سخنم با رياست محترم سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران است. نظام جمهوري اسلامي ثمره نهضتي است كه از سال‏هاي دور يكي از شعارهاي رايج آن حمايت از مردم مظلوم فلسطين و مخالفت با صهيونيزم بوده است. چرا بايد در سازماني كه يكي از محورهاي كليدي اين نظام است سريالي ساخته شود كه حقيقتاً مفاهيم اساسي و بنيان‏براندازي را كه در بالا بدان‏ها اشاره شد ترويج مي‏كند؟ آيا كسي نبود كه در فرآيند توليد اين سريال از ابتدايي‏ترين قدم‏ها تا پخش آن، متوجه اين اشكالات شود؟ به راستي چه كساني در اين سازمان با مسامحه چنين محصولاتي را توليد مي‏كنند؟     /1001/ منتظر اخبار ، انتقاد و پیشنهاد های شما هستیم   :





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1206]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن