محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831292939
احتمال حمله رژيم صهيونيستی به پايتخت برخی كشورهای اروپايی
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
يك پايگاه خبري،اينترنتي در مقالهاي به بررسي ماهيت رژيم صهيونيستي پرداخته و از قول استاد تاريخ نظامي دانشگاه عبري بيتالمقدس، نقل ميكند: ما چند صد كلاهك هسته اي در اختيار داريم و مي توانيم آنها را به هر هدفي در همه سو هدايت كنيم، حتي شايد رم و بسياري از پايتخت هاي اروپايي از اهداف نيروي هوايي ما باشند. به گزارش راسخون به نقل از پايگاه اينترنتي ريدرس كه در لندن قرار دارد كريستوفر كينگ مقاله خود را در زمينه اسرائيل و موجوديت آن با عنوان پيدايش سندروم متزادا آغاز كرده و مينويسد: مي دانيد كه موجوديتي كه خود را "دولت اسرائيل " مي نامد، بوسيله تروريسم در سرزمين فلسطينيان تأسيس شده است، و در طول 60 سال گذشته براي دزديدن زمين، آب، خانه ها و باغ هاي فلسطينيان، به كشتار آنان پرداخته است و با اين حال هنگامي كه فلسطينيان [در مقابل] آنها مقاومت ميكنند، مدعي ميشود كه شهروندان خودش، قرباني تروريستهاي فلسطيني هستند. وي در ادامه مقاله خود به حمايت جماعت يهوديان پراكنده، از اسرائيل اشاره كرده و اينگونه ادامه ميدهد: اخيراً، درست در زماني كه اسرائيل كشتار غيرنظاميان تحت محاصره غزه را در حالي آغاز كرد كه اين مردم در شرايطي شبيه به اردوگاه كار اجباري زندگي ميكردند، و بدون غذا، سوخت يا برق زنداني شده و مورد حملات هوايي و آتش تانكها، توپخانهها و تيراندازها، و مهمات فسفر سفيد و تسليحات آزمايشي قرار داشتند، هيئت نمايندگان يهوديان انگليس، خواهان تجمعي براي حمايت از اسرائيل شد. حاميان اين كار به قرار زير بودند: * سر جاناتان ساكز خاخام بزرگ كنگره هاي متحد يهودي كشورهاي متحد المنافع * هنري گرانوالد، رئيس هيئت نمايندگان يهوديان انگليس * آلفرد مگنوس ، رئيس هيئت بزرگان كنگره ي يهوديان اسپانيا و پرتغال * خاخام، دكتر توني بايفيلد ، رئيس جنبش اصلاح آيين يهود *جرمي كلي و بيل بنيامين ، رؤساي مجمع كنيسه هاي ماسورتي *سايمون هوكهاوزر ، رئيس كنيسه متحد كينگ ميافزايد: اين آقايان، رؤساي جامعه يهودي انگلستان هستند. معقول به نظر مي رسد كه در بررسي حمايت اين افراد از رفتار جنايتآميز اسرائيل، اين سؤال پرسيده شود كه يهوديان دقيقاً چه كساني هستند. جهان بيني آنها چيست و چه پيش بينياي مي توان از آنها داشت؟ يهوديان و كساني با نژاد بلاواسطهي يهودي در قلب دولت انگليس، تا چه اندازه لندن را به حمايت از اسرائيل، هم به لحاظ سياسي با رأي در سازمان ملل و هم در اعمالي خلاف قوانين بين الملل مثل حمله به عراق، وادار مي كنند؟ ديويد ميليبند وزير خارجه انگليس، جك استراو[وزير كنوني دادگستري انگليس] وزير خارجهاي كه در سازمان ملل از جنگ دفاع كرد، لرد لوي رئيس اداره پرداختهاي آنتوني بلر و همچنين ديگر اعضاي يهودي پارلمان در اين رابطه به ذهن خطور مي كنند. به ياد ميآوريم كه صدام ديكتاتور سابق عراق كه آمريكا او را مسلح ساخت تا به نمايندگي از [اين كشور] با ايران بجنگد، به بدترين دشمن اسرائيل تبديل شده بود. نويسنده اين مقاله كه خود يك انلگيسي است يهوديان را عامل نهاني حمله آمريكا به عراق برميشمرد و با عنوان " نفوذ يهوديان پشتپرده حمله به عراق " مينويسد: اين يك واقعيت است كه كميته امور عمومي آمريكا اسرائيل (ايپك)، يعني گروه اصلي لابي يهودي در ايالات متحده، از نفوذ فراواني بر خوردار است و از اين نفوذ براي تحت فشار قرار دادن دولت ايالات متحده براي حمله به عراق استفاده كرد. در تلويزيون بي.بي.سي اين فرصت به دو نفر از لابي كنندگان ايپك به نام هاي ريچارد پرل و ديويد فروم داده شده بود تا اثبات كنند صدام حسين سلاح هاي كشتار جمعي در اختيار دارد و اين وظيفهي انگليس است كه با ملحق شدن به اين حمله از دموكراسي دفاع كند. اين مسئله چگونه اتفاق افتاد؟ اكنون جامعه يهودي در ايالات متحده در تلاش است با اين ادعا كه لابي كنندگان او از نظر اصلي يهوديان بي اطلاع بوده اند خود را از حمايت از جنگ عراق دور سازد. سردبير روزنامه يهودي " فوروارد "، آقاي گلدشتاين مدعي شده است كه اسرائيل و يهوديان ايالات متحده خواهان جنگ با عراق نبودند. البته اينها خبرهايي است كه ما در آن زمان نشنيديم. بنابراين اسرائيلي ها دوباره قرباني شده بودند، اين بار توسط بوش و علي رغم كمك هاي فراوان سياسي، نظامي و اقتصادي [او به اسرائيل]. وي در خصوص لابي صهيونيستي ايپك در ادامه نوشت: ايپك به اندازهي كافي به اسرائيل نزديك هست تا براي آن عليه ايالات متحده جاسوسي كند، اما اگر ادعاهاي گلدشتاين درست باشد، او متوجه موضوع نشده است. لرد لوي كه حدوداً يكبار در هفته داخل و خارج از تل آويو است و يا نمايندگان يهودي پارلمان انگليس مثل جرالد كافمن نيز به همين صورت متوجه مطلب نبوده اند! من عادت داشتم كه از آقاي كافمن به عنوان يكي از بهترين نمايندگان پارلمان تمجيد كنم: او فردي باهوش، ليبرال، صادق، بامزه و كسي است كه همواره ارزش اين را دارد كه به سخنانش گوش كنيم. بنابراين خيلي علاقه داشتم كه ببينم او چگونه به جنگ عراق رأي مي دهد. اتفاقاً او با "اكراه " به جنگ رأي داد. احتمالاً او بخاطر اين اكراه، تصور مي كند كه سهمش در مرگ تعداد عظيمي از مردم عراق كه او با رأي خود در اين كار دست داشته است، به اندازه كساني مثل ريچارد اوتوي، نماينده اي كه من به او رأي دادم، نيست؛ اوتوي كسي است كه بنظر مي رسد موضع حامي اسرائيلي او تنها ويژگي اش براي سپردن جايگاه كميته اطلاعات و امنيت به او باشد. كافمن گرچه دوست اسرائيل بود، اما نسبت به آن [مسئله] بسيار منتقد بود، ليكن هرگز گزارش نشده است كه حتي يكي از آن عراقي ها[ي كشته شده]، بخاطر اين موضع انتقادي، زنده شده باشند. نويسنده پايگاه خبري-تحليلي ريدرس با طرح "گزينهي سامسون " نوشت: كافمن، موقعيت اخلاقي پيچيده اي كه استقرار اسرائيل، براي يهوديان بوجود آورده است را بطور كامل شرح داده است. او در يكي از سفرهايش به اسرائيل، اظهار نظري كرده بود كه در برنامه تلويزيوني "پايان امور " به نمايش گذاشته شد كه البته من واقعاً هيچ علاقه اي به او ندارم. او در اين برنامه از "گزينهي سامسون " اسرائيل سخن گفته بود. اين اصطلاح به واقعه اي اشاره دارد كه در تورات توصيف شده است و در آن سامسون، رهبر نابينا شده ي مستبد اسرائيلي، با خودكشي دشمنانش را نابود ساخت. كينگ افزود: گزينهي سامسون يعني اگر اسرائيل به هر طريقي با فروپاشي روبرو گردد، از سلاح هاي هستهاي براي نابود كردن دشمنانش استفاده ميكند، ولو اينكه اين كار به معناي نابودي خودش باشد. دشمنان اسرائيل چه كساني هستند؟ در آن صورت، آنها نه تنها دشمنان فعال، بلكه هر كسي كه به ياري اسرائيل نيامده است هستند. مارتين ون كرولد استاد تاريخ نظامي دانشگاه عبري بيتالمقدس، اين مطلب را صراحتاً بيان داشته است، از او نقل شده است كه: "ما چند صد راكت و كلاهك هسته اي در اختيار داريم و مي توانيم آنها را به هر هدفي در همه سو هدايت كنيم، شايد حتي به سوي رم. بسياري از پايتخت هاي اروپايي اهداف نيروي هوايي ما هستند. اجازه دهيد از ژنرال موشه دايان نقل كنم كه ميگويد: "اسرائيل بايد مثل يك سگ هار باشد كه ناراحت كردن آن بسيار خطرناك است. "... ما اين ظرفيت را داريم كه دنيا را با خود خراب كنيم. و به شما اطمينان مي دهم كه اين كار پيش از فرورفتن اسرائيل رخ خواهد داد. " اگر نقل قولي كه از دايان صورت گرفته درست باشد بايد گفت كه تشبيه وي درست نبوده است. سگ هاي هار تحمل نمي شوند. بلكه با گلوله به آنها شليك ميشود. اينها اظهارات شگفت آوري هستند. نظرات آقايان كافمن و ون كرولد به روشني نشان ميدهند كه احتمال حمله به تمام جهاني كه از ديدگاه اسرائيلي ها دشمن محسوب ميشوند، واقعاً مورد بحث قرار گرفته است. با اين حال آيا اين مسئله باور كردني است؟ بله همينطور است. عمل سامسون سالخورده، نابينا شده، زنداني و شكنجه شده قابل فهم است. زندگي اين ارزش را ندارد كه بخاطرش زندگي كنيم. بنابراين امروزه چه چيزي مي تواند زندگي را براي اسرائيلي ها بگونه اي كند كه براي آنها اين ارزش را نداشته باشد كه بخاطر آن زندگي كنند؟ نويسنده اين مقاله همچنين به گزينهي متزادا اشاره كرده و مينويسد: رويداد ديگري در تاريخ يهود وجود دارد كه بيش از ماجراي سامسون به جهان بيني يهود نزديك است. اين رويداد خودكشي دسته جمعي در متزاداست. متزادا قلعه اي يهودي بوده است كه در سال 73 پس از ميلاد و بعد از شكست شورش زيلوت و ويراني بيتالمقدس و معبد آن، 960 يهودي -اعم از مردان، زنان و كودكان- توسط رومي ها در آن محاصره شده بودند. مردان يهودي بجاي اينكه تسليم روميها شوند، زنان و كودكان را كشتند و سپس تصميم گرفتند كه توسط دوستانشان كشته شوند. اين روحيه براي تفكر ما غريب است؛ با اين حال اسرائيل خودكشي دسته جمعي در متزادا را يك عمل قهرمانانه، و آنهايي كه در اين كار شركت داشته اند را شهداي ملي ميداند. امروزه اسرائيليها با نگاهي مثبت به اين امر و همچنين اعتقاد به همان جهان بيني مبني بر تورات، اين پتانسيل را دارند كه به اين شيوه عمل كنند. اگر اينگونه نبود چرا امكان اين كار بطور متداول در محافل يهودي/اسرائيلي بحث مي شود؟ به عقيده وي عامل مسئلهي متزادا فقط قطعيت اسير شدن توسط روميها نبود. اگر يهوديان محاصره شده بودند، احتمالاً بسياري از آنها زنده مي ماندند؛ مطمئناً زنان و كودكانشان زنده ميماندند. اما جهان بيني آنها شكست خورده بود. بيتالمقدس و خود معبد ويران شده بود و خداوند اجازهي اين كار را داده بود. اگر بخواهيم از زبان تورات بگوييم، خداوند آنها را رها كرده بود. اسرائيليها به همين صورت، از برخي لحاظ تصور خواهند كرد كه خداوند آنها را رها كرده است؛ چرا كه احتمال ندارد بپذيرند كه آنها خدا را رها كردهاند. آيا صدها سلاح هسته اي اسرائيل و قصد استفادهي بدون تمايز از آنها، با مأموريت اصلي يهوديان، براي گرامي داشتن بشريت با آمدن مسيح تناسب دارد؟ آيا كشتار فلسطينيان در طول بيش از 60 سال و حمله نظامي اخير به غير نظاميان غزه با ابزارآلاتي كه حتي بر اساس استانداردهاي جنگي نيز غيرقانوني هستند، با اين هدف سازگاري دارد؟ محروم سازي و محاصره اي كه اسرائيل اكنون به 5/1 ميليون ساكن غزه تحميل كرده است تا آن منطقه را خالي از سكنه سازد، چه؟ آيا مسيح اينگونه خواهد آمد؟ كينگ در ادامه مقاله خود نوشت: شايد تعجب كنيد كه اگر خدا اصلاً اهميتي به اسرائيل و يهوديان بدهد. فرويد نابغهي يهودي يا پيروان او بدون هيچ مشكلي استدلال ميكنند كه ناخودآگاه يهوديان بر مبناي اين جهان بيني است كه يهوديان "ملت برگزيده "ي خدا هستند، بدون توجه به اينكه آيا اين، عقيده ي آگاهانه ي آنها نيز مي باشد يا خير. در نتيجه اگر خداوند يهوديان را رها كند، آن جهان بيني آماده ي فروپاشي اي مصيبت بار خواهد بود. من با قبول خطرِ جلوه نمودن همانند پيامبري از تورات، بايد بگويم كه مطمئناً اكنون اين اتفاق افتاده است. مفهوم "عدالت " كه در تورات حياتي مي باشد، ديگر در اسرائيل، در قلب رهبران مذهبي يهود و همچنين پيروان آنان وجود ندارد. نويسنده اين مقاله همچنين تاكيد ميكند كه سقوط اسرائيل اكنون به همان اندازه گريز ناپذير است كه در مورد بيتالمقدس و متزادا بود، يعني زماني كه يهوديان شكيبايي روميان را سر آوردند. جهان نمي تواند كشوري را تحمل كند كه بر مبناي انحصاريت نژادي و مذهبي پايه گذاري شده است و تاريخچه اي دراز از تروريسم وحشتناك دارد و اگر نتواند مسيرش را برود همه ديگر كشورها را با سلاح هاي اتمي تهديد مي كند. هنگامي كه اسرائيلي ها به اين موضوع پي ببرند، با همان قطعيتي كه يهوديان متزادا مطمئن بودند، خواهند فهميد كه خداوند آنها را رها كرده است. آنگاه آنها بسيار خطرناك خواهند شد. به عقيده كينگ حمايت ايالات متحده از اسرائيل نيز مسئلهاي در خور توجه است و اينگونه مينويسد: اكنون يك معما وجود دارد. با توجه به اينكه واقعيت رفتار اسرائيل براي دستگاه هاي اطلاعاتي و طبقه ي سياسي ايالات متحده معلوم است، چرا ايالات متحده به لحاظ سياسي و با تسليحات و پول فراوان از اسرائيل حمايت مي كند؟ ما از وضعيت پيچيده اي از انگيزش ها با خبريم كه شامل رشوه و پول به انواع گوناگون، ترس از قرباني شدن و حمله توسط لابي يهود، فهم متلزل حقيقت توسط بنيادگرايان مسيحي و زودباوري ساده لوحانه مي شوند. بياييد در اين مورد فكر كنيم. اگر حمايت از اسرائيل در واقع بر اساس اين مبناها ايجاد شده است، [اين حمايت] بسيار بي ثبات خواهد بود. با در ذهن داشتن اين موارد موقعيتي را در نظر مي گيريم كه در آن اسرائيل مجبور شود به هر ترتيب راه حل يك كشوري را با حق بازگشت فلسطينيان بپذيرد. اين مسئله مي تواند از طريق قطعنامه ي سازمان ملل ويا فقدان حمايت ايالات متحده بوجود آيد. در آن مورد، جابجايي هاي گسترده اي هم در انتظارات شخصي و هم در تخصيص هاي فيزيكي زمين و دارائي، در اسرائيل صورت خواهد گرفت. اين موضوع چه مفهومي خواهد داشت؟ شايد 50 درصد از 5/5 ميليون يهودي اسرائيل كه به نفرت از فلسطينيان خو گرفته اند خواهان ترك اسرائيل باشند. اينها افراطيترين بخشهاي جنگ طلب و مذهبي شهروندان [اسرائيل] هستند كه به هر دليلي از زندگي با فلسطينيان امتناع ميورزند. كشور مقصد آنها ايالات متحده خواهد بود. در نتيجه اين مسئله مي تواند علت اين باشد كه ايالات متحده در بالاترين سطوح سياسي و برخلاف همه اصول انساني و قانوني مقبول، ملزم به موفقيت راه حل دوكشوري و پيروزي اسرائيل به هزينه ي فلسطينيان شده است. به احتمال زياد اين ربطي به نفوذ ايپك، پول صهيونيست ها و بنيادگرايي مسيحي ندارد. اسرائيل شايد آن نفوذي كه تصور مي كند را بر ايالات متحده نداشته باشد. كاملاً ممكن است حمايت ايالات متحده از اسرائيل بخاطر اين باشد كه آمريكا مي خواهد اسرائيلي ها در همانجا كه هستند بمانند. اين كشور خواهان نفوذ 2/5 ميليون يهودي افراطي نيست. هيچ كشور ديگري هم چنين چيزي را نميخواهد. كينگ در ادامه نوشت: اسرائيل نمي تواند براي يك مدت نامحدود همانند 60 سال گذشته عمل كند و به كشتار فلسطينيان و دزديدن زمين و منابع آنها ادامه دهد. علاوه بر اين در واقع اين احتمال وجود دارد كه اسرائيل همچون يك سگ هار نگريسته شود. اين موضوع و نشانههاي سامسون و متزادا مربوط به خود اسرائيليها است. راه حلهاي نظامي همواره ايدهي بدي هستند. آثار آنها كاملاً منفي است. علاوه بر اين، واقعيات سياسي مي تواند طي يك شب تغيير يابد و شاهد آن سقوط آپارتايد آفريقاي جنوبي و فروپاشي شوروي است. تراژديهايي كه نتيجهي عمل خود آن كشورها بود، اكنون هم براي اسرائيل و هم براي جماعت يهوديان پراكنده در حال شكل گيري است. مسلماً راهي كه پيش روي اسرائيل و يهوديان است اين است كه فلسفهاي مثبت را-اگر خداشناسي مثبتي را در نظر نمي گيرند- در مورد عيساي يهود در تأمل براي پذيرش مثبت راه حل يك دولت در نظر بگيرند. اين يك جهت گيري مجدد عبورناپذير نيست. خط مشي يك دولت يهودي نژاد پرست تبعيض آميز، ماندني نيست. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 225]
-
گوناگون
پربازدیدترینها