واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
هرچند که دوم خردادیها و یاران خاتمی در سال پایانی دولت وی گفتمان اصلاحات را مرده می دانستند و تنها بر سر اینکه چه کسی آخرین میخ را بر تابوت اصلاحات زد اختلاف نظر داشتند؛ اما پس از آنکه شوک نتیجه انتخابات ریاست جمهوری 84 به آنها وارد شد، برای حفظ روحیه، مبنای تحلیل را تغییر داده و اینگونه القا کردند که فضای گفتمانی ایجاد شده از سوی خاتمی ماندگار است و هر کس برای جلب آرای مردم باید در این فضای گفتمانی سخن بگوید! اما ادعای آن روز کجا و حمایت از کاندیدایی مانند میرحسین موسوی که اکنون نبض گفتارش را با فضای گفتمانی احمدی نژاد تنظیم می کند، کجا! در روزهای خرداد 84 و نزدیک به انتخابات نهم، محمدرضا خاتمي، در بیان ادعای خود درباره ضرورت بازی در زمین گفتمانی اصلاحات با طرح این ادعا که "دستاوردهای دوران اصلاحات، مخافظه کاران را مجبور به هماهنگی با خود کرده است" عنوان کرده بود: "هشت سال پيش اقتدارگرايان فقط از معيشت سخن ميگفتند و براي نان شعار سر ميدادند اما اصلاحات آنها را به جايي كشانده كه براي پيروزي در انتخابات با اصلاحات عكس يادگاري ميگيرند." البته او که قرار بود معاون اولی دولت معین را عهده دار شود، پس از آنکه رویکرد عدالت محوری و ساده زیستی احمدی نژاد از سوی مردم انتخاب شد، به اشتباه خود پی برده و در همایش سپاس از معین خطاب به وی گفت: "شما اسوهي مردمي بودن و سادهزيستي و عدالتخواهي بوديد كه هم خود نخواستيد و هم ما نتوانستيم اين چهرهي اصيل شما را به مردم نشان دهيم." مصطفي تاجزاده، از نزدیکترین مشاوران و نزدیکان دولت خاتمی هم چنین موضوعی را اینگونه مطرح کرده بود: "بهرغم اينكه گفتمان خاتمي در سالهاي اول مورد بيمهري قرار گرفت، اما طرح شعارهای خاتمی از سوي كساني كه بعد از او آمدند نشاندهندهي درست بودن آنهاست و اقتدارگراها كمتر از اصلاحطلبان در اين زمينه مديون خاتمي نيستند." البته بسیاری از همفکران خاتمی و نزدیکان او سعی کردند چنین فرضی را القا کنند که گفتمان خاتمی گفتمان ماندگار و برتر جامعه ایرانی خواهد بود و مواردی از جمله "تحمل مخالف"، "نقدپذیری"، "پيوند دموكراسي و دين"، " آزاديخواهی"، "پیوند مردم و حاکمیت" و... را از ویژگی های این گفتمان و از دستاوردهای ماندگار دولت خاتمی یاد می کردند. آنها به طور خاص به دلیل آنکه اینگونه القا کرده بودند که پیروزی احمدی نژاد در انتخابات موجب بروز تحجر و افراطی گری است در تحلیل هایی غیر واقعی اساساً سازگاری دین و دموکراسی و اسلام و جمهوریت را از دستاوردهای گفتمان خاتمی عنوان کردند! گروههای دوم خردادی که آن روزها از ماندگاری گفتمان خاتمی سخن می گفتند و خود را نگران حاکمیت جمود و تحجر نشان می دادند اینک میدانند که چنین حرفهایی در بین مردم خریداری ندارد و شرایط آنگونه که القا میکردند، رقم نخوره است، به همین دلیل است که اکنون به جای بازی در زمین گفتمانی خاتمی، ناچار به سمت و سوی دیگری روی آورده اند، هرچند می دانند آنچه میرحسین موسوی مطرح می کند به فضای گفتمانی احمدی نژاد نزدیک است نه آنچه که آنها 8 سال در دوران حاکمیت خود می خواستند به جامعه تزریق کنند و در واقع مجالی به طرح فاکتورهایی چون عدالت طلبی، ساده زیستی، مردم گرایی، حفظ اقتدار در سیاست خارجی و در یک کلام احیای گفتمان انقلاب و امام(ره) ندادند. موسوی اما در بیانیه اعلام حضور خود حرفی از احیای توسعه سیاسی، تحمل مخالف و مبارزه با تحجر و... نزد بلکه در مسیر گفتمانی حرکت کرد که احمدی نژاد به احیای آن پرداخته است. اگر او می تواند اکنون از احیای ارزش ها و آرمانهای انقلاب اسلامی، توجه به مستضعفان و محرومین و ... سخن بگوید و در عین حال کاندیدای مورد حمایت گروههای تندرو دوم خردادی نیز باشد به این دلیل است که گفتمان دولت نهم که در واقع گفتمان احیا شده انقلاب است، اکنون فراگفتمان مردم را شکل می دهد و تنها روزنه ای که امکان حضور در عرصه رقابت را برای جریان های مخالف دولت فراهم می کند، زدن نقابی از جنس این گفتمان بر چهره است. البته حامیان خاتمی که اکنون ناچار به حمایت از میرحسین موسوی شده اند خود به این موضوع اذعان دارند که حرفهای میرحسین از جنس حرفهایی است که پس از شکست آنها در جامعه رواج یافت و در مسیر گفتمان اصلاحات حرف نمی زند. این موضوع در دیداری که اخیرا خاتمی با نمایندگان ستادهای انتخاباتی خود داشت نیر نمایان شد و خاتمی به ناچار در پاسخ به انتقادهای آنها درباره موسوی گفته است: «در اینجا صحبتهایی شد که چندان به مصلحت نبود و جفای به عزیزی چون مهندس موسوی بود.ایشان می گوید "اسلام ناب"، ما هم می گوییم اسلام ناب و اتفاقا وقتی می گوییم اسلام ناب... ایشان روی "عدالت" تکیه می کنند، مگر ما تکیه نمیکنیم؟ ما از محرومان و مستضعفان دفاع می کنیم اما طرفدار استضعاف نیستیم.» او خطاب به منتقدان گفتمان موسوی گفت: «در شعارهای اصولی اختلافی نیست.اصلاحات ما هم شفاف است؛ مگر اصلاحات ما غیر از عدالت، اسلام ناب، طرفداری از مستضعفین، رفع فقر و محرومیت در جامعه کم کردن فاصله های بزرگ طبقاتی- نه با زور، بلکه با ساز و کارهای مناسب آزادی های اساسی، حرمت مردم و رعایت حقوق شهروندی است. مگر جناب مهندس موسوی بر روی این مسائل تکیه نمی کند؟» /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 144]